مطالعات متفرقه (خارج از سیر مطالعاتی)

عهد جدید؛ تاریخ نگارش و نویسندگان

آدرس مقاله در پایگاه مجلات تخصصی نور: هفت آسمان » پاییز و زمستان ۱۳۷۸ – شماره ۳ و ۴ (از صفحه ۷۳ تا ۱۰۶)
URL : http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/110159
عهد جدید؛ تاریخ نگارش و نویسندگان (۳۴ صفحه)
نویسنده : سلیمانی،عبدالرحیم

چکیده

عهد جدید، بخشی از مجموعه کتاب مقدس است، که تنها مسیحیان آن را قبول دارند و یهودیان آن را جزء کتاب مقدس خود نمی‌دانند. این بخش دربردارنده کتابها و رساله‌هایی است که از نظر محتوا، تاریخ نگارش و نویسنده متنوع‌اند. نکته جالب توجه درباره این مجموعه آن است که علاوه بر این که منبع اصلی اعتقادات و باورهای مسیحی است، منبع منحصر به فرد زندگینامه و سیره مؤسس آیین و نیز تاریخ این دین تا پایان قرن اول است؛ به گونه‌ای که برای حوادثی که در سده اول مسیحی برای این دین پیش آمده، هیچ منبع دیگری غیر از عهد جدید در دسترس نیست. این مجموعه در ابعاد عقیدتی و عملی دوگانه است؛ و در بخشی از آن همان ابعاد عقیدتی و عملی عهد قدیم دنبال شده، و بر انسان بودن و فرستاده خدا بودن حضرت عیسی و نیز وجوب پایبندی به شریعت موسوی تأکید شده است. در بخش دیگر این مجموعه، بر جنبه الوهی حضرت عیسی و نفی شریعت موسوی تأکید شده است. با توجه به این که این مجموعه در مدتی نزدیک به یک قرن و به دست نویسندگان مختلف نوشته شده است، تعیین تاریخ نگارش هر قسمت و نیز نویسندگان آنها بسیار اهمیت می‌یابد. قطعا وثاقت و اعتبار، با توجه به نزدیکی زمان نگارش به ابتدای ظهور دین، قوت می‌گیرد؛ و از سوی دیگر، احتمال تأثیر نوشته مقدم بر متأخر می‌رود. همچنین نویسنده کتاب می‌تواند حجیت و اعتبار آن را بالا ببرد؛ مثلا اگر کتاب یا نوشته‌ای با دلیل قطعی به حواریون حضرت عیسی نسبت داده شود، قطعا اعتبار آن افزایش می‌یابد.
هفت آسمان » پاییز و زمستان ۱۳۷۸ – شماره ۳ و ۴ (صفحه ۷۳)


‌ ‌‌‌چـکیده‌: عهد جدید، بخشی از مجموعه کتاب مقدس است، که تنها مسیحیان آن را‌ قبول‌ دارند‌ و یـهودیان آن را جـزء کـتاب مقدس خود نمی‌دانند. این بخش دربردارنده کتابها و رساله‌هایی است که‌ از نظر محتوا، تاریخ نگارش و نـویسنده متنوع‌اند. نکته جالب توجه درباره این مجموعه‌ آن است که علاوه‌ بر‌ این کـه منبع اصلیِ اعتقادات و بـاورهای مـسیحی است، منبع منحصر به فرد زندگینامه و سیره مؤسس آیین و نیز تاریخ این دین تا پایان قرن اول است؛ به گونه‌ای که برای حوادثی که‌ در سده اول مسیحی برای این دین پیش آمده، هـیچ منبع دیگری غیر از عهد جدید در دسترس نیست.

این مجموعه در ابعاد عقیدتی و عملی دوگانه است؛ و در بخشی از آن‌ همان‌ ابعاد عقیدتی و عملی عهد قدیم دنبال شده، و بر انسان بودن و فرستاده خدا بودن حـضرت عـیسی و نیز وجوب پایبندی به شریعت موسوی تأکید شده است. در بخش دیگر این مجموعه، بر‌ جنبه‌ الوهی حضرت عیسی و نفی شریعت موسوی تأکید شده است.

با توجه به این که ایـن مـجموعه در مدتی نزدیک به یک قرن و به دست نویسندگان مختلف نوشته شده است‌، تعیین‌ تاریخ نگارش هر قسمت و نیز نویسندگان آنها بسیار اهمیت می‌یابد. قطعا وثاقت و اعتبار، با توجه بـه نـزدیکی زمان نگارش به ابتدای ظهور دین، قوت می‌گیرد؛ و از سوی دیگر، احتمال‌ تأثیر‌ نوشته‌ مقدم بر متأخر می‌رود. همچنین‌ نویسنده‌ کتاب‌ می‌تواند حجیت و اعتبار آن را بالا ببرد؛ مثلاً اگر کتاب یـا نـوشته‌ای بـا دلیل قطعی به حواریون حـضرت عـیسی نـسبت داده‌ شود‌، قطعا‌ اعتبار آن افزایش می‌یابد.

مقدمه

کتاب مقدس مسیحیان‌ از‌ دو بخش اصلی تشکیل شده است: ۱٫ عهد قدیم، که بیش از سه چـهارم ایـن کـتاب را در برمی‌گیرد، و مسیحیان‌ و یهودیان‌ آن‌ را معتبر می‌دانند؛ ۲٫ عهد جـدید، کـه تنها مورد قبول مسیحیان‌ است.

هفت آسمان » پاییز و زمستان ۱۳۷۸ – شماره ۳ و ۴ (صفحه ۷۴)


عهد جدید شامل ۲۷ کتاب و رساله است. این مجموعه با چهار انجیل آغاز می‌شود، کـه بـه مـتی‌، مرقس‌، لوقا‌ و یوحنا منسوب‌اند. پس از آن، کتابی است به نام اعمال رسـولان‌. سپس‌ سیزده یا چهارده رساله منسوب به پولس، یک رساله منسوب به یعقوب، دو رساله منسوب به‌ پطرس‌، سه‌ رسـاله مـنسوب بـه یوحنا و یک رساله منسوب به یهودا، آمده است. این‌ مجموعه‌ بـا‌ مـکاشفه یوحنا پایان می‌یابد.

گفتنی است که در میان مسیحیان هیچ کس معتقد نیست‌ که‌ بخشی‌ از این مـجموعه یـا هـیچ کتاب دیگری را حضرت عیسی علیه‌السلام آورده است. آنها‌ می‌گویند‌ معنا ندارد که آن حـضرت کـتابی بـیاورد، چون کتابْ وحی است، و وحی بر‌ واسطه‌ بین‌ خدا و انسان نازل می‌شود؛ در حالی کـه حـضرت عـیسی خود خدا و کلمه اوست. پس‌ خودش‌ وحی است، و زندگی و سیره و گفتار او برای هدایت انـسانها کـفایت می‌کند.(۱) آنها معتقدند‌ این‌ مجموعه‌ را کسانی نوشته‌اند که مورد تأیید روح القدس بوده‌اند.

بـا تـوجه بـه تنوع این مجموعه‌ از‌ نظر نویسنده و محتوا و تاریخ نگارش، می‌توان آن را به چند لحاظ تقسیم‌ کـرد‌:

۱٫ مـحتوا‌. از این جهت که عمده محتوای هر بخش چیست، این مجموعه را می‌توان به سـه‌ بـخش‌ تـقسیم‌ کرد:

الف) بخش تاریخی، که عمدتا به تاریخ زندگی و فعالیتهای حضرت عیسی‌ و حواریون‌ می‌پردازد. این بـخش کـه از چهار انجیل و کتاب اعمال رسولان تشکیل شده است، از اندکی قبل‌ از‌ تولد حـضرت عـیسی تـا اندکی قبل از کشته شدن پطرس و پولس، یعنی‌ تا‌ حدود سال ۶۳ میلادی را در برمی‌گیرد‌. مطالب‌ متنوعی‌ در این بـخش وجـود دارد، امـا عمده‌ مطالب‌ آن تاریخ و زندگینامه است.

ب) بخش عقیدتی، که عمدتا به ترویج عـقاید و دفـاع از‌ آنها‌ و رد عقاید دیگر می‌پردازد. ۲۱‌ رساله‌ موجود در‌ عهد‌ جدید‌، این بخش را تشکیل می‌دهند. در‌ این‌ بخش اگر بـه مـسئله‌ای تاریخی هم اشاره شده باشد، بیشتر برای اثبات‌ یا‌ تقویت مسئله‌ای عـقیدتی اسـت.

ج) بخش پیشگویی‌، که در آن وقایع‌ آخرالزمان‌ و آمدن مـجدد حـضرت عـیسی به‌ صورت‌ یک رؤیا و مکاشفه، پیشگویی شـده اسـت. در این بخش تنها کتاب مکاشفه یوحنا‌ قرار‌ دارد.

۲٫ تاریخ نگارش. سده اول‌ مسیحیت‌ را‌ می‌توان بـه سـه‌ بخش‌ تقسیم کرد:

الف) عصر‌ حـیات‌ زمـینی مؤسس دیـن، یـعنی حـضرت عیسی. در این دوره تعداد مسیحیان اندک و مـحدود بـه‌ منطقه‌ یهودا (فلسطین) بوده است. این دوره‌ در‌ حدود سال‌ ۳۰‌ میلادی‌ پایان مـی‌یابد.

______________________________

۱٫ تـاریخ کلیسای‌ قدیم، ص ۶۶؛ کلام مسیحی، ص ۲۸٫

هفت آسمان » پاییز و زمستان ۱۳۷۸ – شماره ۳ و ۴ (صفحه ۷۵)


ب) عصر گـسترش مسیحیت. در این دوره دو شخصیت عـمده تـاریخ‌ مسیحیت‌ پس از حضرت عیسی، نقش آفـرینی‌ مـی‌کنند‌. نزاعهای‌ بین‌ پطرس‌ ـ که بزرگترین حواری‌ حضرت‌ عیسی بوده، و آن حضرت او را سنگ زیربنای کـلیسا نـامیده،(۱) و شبانی امت را به او سپرده‌ بـود‌ ـ (۲) بـا‌ پولس ـ کـه بعدا ایمان آورد و مـدعی شـد‌ که‌ حضرت‌ عیسی‌ را‌ پسـ‌ از بـه صلیب کشیده شدن دیده، و آن حضرت به او مأموریت داده است(۳) ـ در این دوره، واقع شده است. در این دوره کـه نـزاع سختی بین حواریون‌ به سرکردگی پطـرس و پولس، بـر سر مـسائل عـقیدتی و شـریعت در جریان بوده است، مـسیحیت به دست پولس گسترش می‌یابد و در سراسر امپراتوری روم پیرو پیدا می‌کند. این دوره با کشته‌ شدن‌ پطرس و پولس در سـال ۶۴ مـیلادی پایان می‌یابد.

ج) عصر نزاعهای عقیدتی. پس از کـشته شـدن پطـرس و پولس، نـزاع بـین اندیشه‌ها و برداشتهای ایـن دو فـرد از مسیحیت ادامه می‌یابد. در‌ این‌ دوره است که غلبه اندیشه‌های پولسی بر پطرسی تا حدی نمایانتر می‌شود.

گـفته مـی‌شود بـرخی از حواریون حضرت عیسی تا پایان این دورهـ‌، یـعنی‌ حـدود سـال ۱۰۰ مـیلادی، مـی‌زیسته‌اند‌.

با‌ توجه به این سه دوره، که تا پایان قرن اول ادامه می‌یابد، و نیز قرن دوم، می‌توان از مجموعه عهد جدید تقسیم دیگری به دست‌ داد‌. هیچ یک از مسیحیان‌، و نیز‌ محققان، مـدعی نشده‌اند که بخشی از این مجموعه در دوره‌اول، یعنی در زمان حیات زمینی حضرت عیسی، نگاشته شده است. از سوی دیگر، بیشتر محققان بر آن‌اند که عمده این‌ مجموعه‌ در دوره‌های دوم و سوم نگاشته شده اسـت، و تـعداد اندکی از آنها در قرن دوم. حال اختلاف در این است که کدام بخشها در دوره دوم و کدام در دوره سوم نگاشته‌ شده‌ است.

۳٫ مؤلف‌. در مجموعه عهد جدید، غیر از هفت یا هشت رساله پولس، در نویسندگان بقیه بخشها تردید اسـت‌، و از خـودِ هریک از قسمتها دلیل قابل توجهی برای تعیین نویسنده‌ آنها‌ به‌

______________________________

۱٫ متی، ۱۶: ۱۸ ـ ۱۹٫

۲٫ یوحنا، ۲۱: ۱۵ ـ ۱۷٫

۳٫ اعمال رسولان، ۹: ۱ ـ ۱۰٫

هفت آسمان » پاییز و زمستان ۱۳۷۸ – شماره ۳ و ۴ (صفحه ۷۶)


دست نمی‌آید. با توجه به این ‌‌که‌ هر بـخش از ایـن مجموعه به کسی نسبت داده شـده اسـت، آن را‌ می‌توان‌ به‌ این لحاظ تقسیم کرد:

بخشهایی از این مجموعه به حواریون منسوب است؛ انجیل اول و چهارم‌ به ترتیب به متی و یوحنا؛ سه رساله و کتاب مـکاشفه بـه یوحنا، و دو رساله‌ به پطـرس مـنسوب است‌. این‌ سه نفر از حواریون بوده‌اند. بخشهایی از عهد جدید نیز به افرادی دیگر منسوب است. صحت این انتسابها باید مورد بحث قرار گیرد.

۴٫ مسیح‌شناسی. در عهد جدید با دو نوع مسیح‌شناسی‌ روبـه رو مـی‌شویم: در یک بخش مسیحْ انسان، پیامبر خدا(۱)، بنده خدا(۲) و پسر انسان است؛(۳) و اگر هم به او پسر خدا اطلاق می‌شود، به معنای بنده مقرّب و برگزیده خداست؛ در بخش‌ دیگر‌، او خود خدا،(۴) خالق آسـمان و زمـین(۵) و پسر خـداست؛ به این معنا که همذات با خداست.

اگر مسیح‌شناسی اول را عیسی بشری، و دوم را عیسی خدایی بنامیم، مجموعه عهد جـدید را‌ نیز‌ می‌توان به این دو بخش تقسیم کرد. اگر کتاب مکاشفه را، کـه دربـاره پیـشگوییهای آخرالزمان است و به این بحث مربوط نمی‌شود، کنار بگذاریم، می‌توان گفت نوشته‌های پولس و انجیل و رساله‌های‌ منسوب‌ به یـوحنا ‌ ‌بـه بخش عیسی خدایی، و بقیه قسمتها به بخش عیسی بشری تعلق دارند. در بخش اخـیر، سـه انـجیل متی، مرقس و لوقا قرار دارد، که به لحاظ مشابهت مطالبی‌ که‌ درباره‌ حضرت عیسی نقل کـرده‌اند، به‌ آنها‌ اناجیل‌ همنوا(۶) گفته می‌شود.

با توجه به آنچه گذشت، درباره زمـان نگارش قسمتهای مختلف عـهد جـدید و نویسندگان آنها سؤالاتی مطرح می‌شود: به‌ لحاظ‌ تاریخی‌ کدام قسمت عهد جدید زودتر نگاشته شد و در‌ دسترس‌ مردم قرار گرفت؟ مسیحیت در دوره دوم قرن اول، یعنی از حدود سال ۳۰ میلادی تا سال ۶۴ میلادی، به‌ قسمتهای‌ دیگر‌ امـپراتوری روم نفوذ کرد، و غیریهودیان، که با اندیشه‌های یهودیت آشنایی‌ نداشتند، به مسیحیت گرویدند؛ این غیریهودیان، که به زودی اکثریت مسیحیان را تشکیل دادند، ابتدا با کدام روایت‌ از‌ مسیحیت‌ مواجه شدند؟ آیا بخش عقیدتی عهد جـدید زودتـر نگاشته شده و در اختیار‌ مردم‌ قرار گرفته یا بخش تاریخی، و کدام یک تحت تأثیری دیگری بوده است؟ افراد مختلفی که این مجموعه‌ را‌ به‌ وجود آورده‌اند، کدام یک تحت تأثیر دیگری بوده‌اند؟ نوشته‌های مـنسوب بـه یوحنا، که‌ از‌ نظر‌ مسیح‌شناسی دنباله‌رو نوشته‌های

______________________________

۱٫ متی، ۱۳: ۵۷؛ لوقا، ۶: ۴ ؛ ۱۳: ۲۳٫

۲٫ اعمال رسولان، ۳: ۱۳٫

۳٫ متی، ۸: ۲۰‌، و موارد‌ بسیار‌ دیگری در عهد جدید.

۴٫ یوحنا، ۱: ۱٫

۵٫ رساله پولس به کولسیان، ۱: ۱۶٫

۶٫ Synoptic Gospels.

هفت آسمان » پاییز و زمستان ۱۳۷۸ – شماره ۳ و ۴ (صفحه ۷۷)


پولس هستند‌، در‌ چه زمانی و تا چه اندازه تحت تأثیر او نـوشته شده‌اند؟ سـه انجیل همنوا، که‌ از‌ نظر‌ مسیح‌شناسی در مقابل نوشته‌های پولس قرار دارند، چه زمانی نوشته شده‌اند و میزان تأثیرپذیری آنها‌ از‌ همدیگر و از نوشته‌های پولس چه مقدار است؟ با توجه به این سؤالات، بحث را‌ پی‌ می‌گیریم‌.

پولس، نـخستین نـویسنده عـهد جدید

ترتیب فعلیِ عهد جـدید بـه گـونه‌ای است که اناجیل چهارگانه‌ و کتاب‌ اعمال رسولان قبل از رساله‌های پولس و دیگر قسمتهای عهد جدید واقع شده‌اند‌. همچنین‌ این‌ پنج کتاب، بخش تـاریخی عـهد جـدید را تشکیل می‌دهند و به زمانی می‌پردازند که هنوز پولسـ‌ تـغییر‌ کیش‌ نداده بود. پس به لحاظ منطقی بر رساله‌های پولس تقدم دارند. اما‌ همه‌ اینها دلالت نمی‌کنند که تاریخ نگارش این چـهار انـجیل بـر قسمتهای دیگر مقدّم است.

در یکی‌ دو‌ قرن اخیر عده زیادی در غـرب به نقد کتاب مقدس و تحلیل متنیِ‌ آن‌ پرداخته‌اند و از درونِ خود این متون شواهد‌ قانع‌ کننده‌ای‌ برای تاریخ تـقریبی نـگارش قـسمتهای مختلف عهد‌ جدید‌ یافته‌اند؛ هر چند خودشان معترف‌اند که تاریخ دقـیق هـیچ یک از این قسمتها‌ را‌ نمی‌توان معین کرد.

از جمله‌ مهمترین‌ دستاوردها این‌ است‌ که‌ نخستین نوشته‌های عهد جـدید، رسـاله‌های پولسـ‌ بوده‌ است. امروزه کمتر کسی از محققان با این مطلب مخالف است. از‌ سـوی‌ دیـگر، تـنها قسمتی از عهد جدید‌، که از نظر نویسنده‌ مورد‌ اختلاف نیست، نوشته‌های پولس است‌؛ و چون‌ او در زمانی بـین ۳۵ تـا ۴۰ مـیلادی تغییر کیش داده و در سال‌ ۶۴‌ میلادی به قتل رسیده است‌، پس‌ زمان‌ تقریبی نگارش این‌ رسـاله‌ها‌ مـشخص می‌شود.

برخی از‌ دانشمندان‌ تاریخ تقریبیِ نگارش هر قسمت را بیان کرده‌اند، و ما با مـقایسه ایـن تـاریخها می‌توانیم‌ به‌ تقدم تاریخ نگارش رساله‌های پولس، و این‌ که‌ آنها اولین‌ نوشته‌ها‌ بوده‌اند‌، پی‌ببریم. مـا هـنگامی که‌ به هر یک از این کتابها و رساله‌ها می‌پردازیم، برخی از این اقوال را نقل مـی‌کنیم‌. بـرخی‌ دیـگر از این دانشمندان به این‌ نکته‌ تصریح‌ کرده‌اند‌؛ مریل‌ سی. تنی(۱) می‌گوید‌:

کتابهای‌ عهد جدید از نـظر تـاریخی به ترتیبی که در کتاب مقدس قرار داده شده‌اند، نوشته نشده‌اند‌. نباید‌ خیال‌ کـرد کـه چـون مثلاً اناجیل قبل از‌ نوشتجات‌ پولس‌ قرار‌ داده‌ شده‌اند‌، پس حتما زودتر از آنها نوشته شده‌اند. به عـلاوه، امـکان دارد بـین تاریخ تألیف و زمانِ مطالبی که به آنها اشاره شده، فاصله قابل مـلاحظه‌ای وجـود داشته باشد‌؛ مثلاً مرقس در مورد زندگی مسیح مطالبی ذکر

______________________________

۱٫ Merrill C. Tenney.

هفت آسمان » پاییز و زمستان ۱۳۷۸ – شماره ۳ و ۴ (صفحه ۷۸)


می‌کند که در دهه سوم قرن اول میلادی واقـع شـده‌اند، ولی خود انجیل قبل از سالهای ۶۵ تا ۷۰ میلادی‌ در‌ دسترس عموم قرار نگرفت.(۱)

و. م. میلر، پس از ایـن کـه در یک بخش به زمان نوشته شدن رسـاله‌های پولس اشـاره مـی‌کند، در فصل بعد می‌گوید که چون تعالیم رسـاله‌ها و حـکایات‌ شفاهی‌ کافی نبود، پس نیاز پیدا شد که اموری درباره زندگی، تعالیم و معجزات عـیسی نـوشته شود. بنابراین، عده‌ای احساس وظـیفه کـردند که انـجیل بـنویسند‌.(۲)

تـوماس‌ میشل می‌گوید:

از جمله کتابهای‌ عهد‌ جـدید سـیزده نامه است، که به پولس نسبت داده می‌شود. زمان نگارش این نامه‌ها از همه کـتابهای عـهد جدید جلوتر است.(۳)

جُوان اُ. گریدی‌ مـی‌گوید‌:

در سالهای نخست تولد‌ مـسیحیت‌ هـیچ گزارش یا تعلیم مکتوبی وجـود نـداشت …؛ نخستین گزارشهای مکتوبی که درباره مسیحیت موجود است، رساله‌های پولس قدیس است. این رسـاله‌ها احـتمالاً بین سالهای ۵۰ میلادی و سال مـرگ پولس، یـعنی‌ حـدود‌ ۶۴ میلادی، نوشته شـده‌اند … . بـنابراین، رساله‌های پولس قدیس، همراه بـا عـهد قدیم، نخستین نوشته‌هایی بود که کلیساها به کار می‌بردند.(۴)

نویسنده‌ای دیگر با اذعان بـه ایـن که رساله‌های پولس قبل‌ از‌ اناجیل و دیگر‌ قـسمتهای عـهد جدید نـوشته شـده‌اند، احـتمال می‌دهد که تنها رسـاله کوچک یعقوب قبل از رساله‌های پولس نوشته‌ شده باشد:

چهار انجیل به حوادث سی سال اول عصر مـسیحی‌ مـی‌پردازند‌ و رساله‌های‌ عهد جدید به باقیمانده قـرن اول تـعلق دارنـد، امـا چـند عدد از این نـامه‌ها حـتی قبل از ‌‌قدیمترین‌ اناجیل موجود بوده‌اند. نخستین اسناد عهد جدید، آن دسته از رساله‌های پولس هستند‌ که‌ قبل‌ از دو سال حـبس وی در روم (۶۰ ـ ۶۲ مـیلادی) نـگاشته شده‌اند. البته احتمالاً یک‌ استثنا وجود دارد، و آن رسـاله یـعقوب اسـت.(۵)

دیـگری مـی‌گوید:

قـدیمترین متن موجود مسیحی‌ نامه‌های پولس است …؛ آنها‌ قدیمترین‌ بخش

______________________________

۱٫ معرفی عهد جدید، ۱ / ۱۳۸ ـ ۱۳۹٫

۲٫ تاریخ کلیسای قدیم، ص ۶۶ ـ ۶۹٫

۳٫ کلام مسیحی، ص ۵۴٫

۴٫ مسیحیت و بدعتها، ص ۴۶ ـ ۴۷٫

۵٫ NIDB. P 104.

هفت آسمان » پاییز و زمستان ۱۳۷۸ – شماره ۳ و ۴ (صفحه ۷۹)


عهد جدید هستند. در دایره دانشمندان گهگاه اظهار می‌شود کـه رساله‌ یعقوب … نخستین رساله از عهد جدید است، اما تقریبا همه متفق‌اند که رساله اول پولس به تسالونیکیان، قدیمترین سندی است که بعدا برای تشکیل عهد جدید جمع آوری شد.(۱)

برای این‌ که‌ اهـمیت تـقدم تاریخ نگارش رساله‌های پولس بر قسمتهای دیگر عهد جدید، به ویژه اناجیل همنوا، روشن شود، به چند نکته باید اشاره کنیم:

۱٫ از کتاب اعمال رسولان و رساله‌های پولس این‌ نکته‌ به دست مـی‌آید کـه در دوره دوم سده اول مسیحی، یعنی از پایان حیات زمینی حضرت عیسی (حدود ۳۰ میلادی) تا زمان کشته شدن پطرس و پولس (۶۴ میلادی)، دو‌ روایت‌ از مسیحیت در کار بوده است؛ و این دو نـفر رهـبری جناحهای مدافع این دو روایت را بـر عـهده داشته‌اند. اختلاف اصلی این دو روایت در دو چیز است: ۱٫ مسیح‌شناسی‌؛ ۲٫ عمل‌ به‌ شریعت. مسیح‌شناسی گروه اول به‌ رهبری‌ پطرس‌، عیسی بشری است. آنها عیسی را انسان و بنده خـدا مـی‌دانند. این اندیشه در سه انـجیل هـمنوا به چشم می‌خورد. مسیح‌شناسی گروه‌ دیگر‌، عیسی‌ خدایی است، و مسیح نزد آنان خدای متجسّد به‌ شمار‌ می‌رود. همچنین گروه اول عمل به شریعت یهود را لازم می‌دانستند، ولی پولس چنین اعتقادی نداشت.

همچنین از رساله‌های‌ پولسـ‌ و نـیز‌ کتاب اعمال رسولان برمی‌آید که نزاع سختی بین این دو‌ گروه در جریان بوده است. پولس می‌گوید:

اما چون پطرس به انطاکیه آمد، او را رو به رو‌ مخالفت‌ نمودم‌، زیرا که مستوجب ملامت بود. چون کـه قـبل از آمدن بـعضی‌ از‌ جانب یعقوب با امتها[غیریهودیان[ غذا می‌خورد، ولی چون آمدند از آنانی که اهل ختنه [یهودیان [بودند‌ ترسیده‌، باز‌ ایـستاد و خویشتن را جدا ساخت. و سایر یهودیان هم با وی نفاق کردند‌؛ به‌ حـدی‌ کـه بـرنابا نیز در نفاق ایشان گرفتار شد. ولی چون دیدم که به راستی‌ انجیل‌ به‌ استقامت رفتار نمی‌کنند، پیش روی هـمه ‌ ‌پطـرس را گفتم: اگر تو که یهود هستی‌، به‌ طریق امتها، و نه به طریق یـهود، زیـست مـی‌کنی، چون است که امتها را‌ مجبور‌ می‌سازی‌ که به طریق یهود رفتار کنند؟(۲)

پولس از این که عده‌ای از اهـالی غلاطیه به‌ طرف‌ گرایش دیگر جذب شده‌اند، ناراحت شده و می‌گوید:

ای غلاطیان بی‌فهم! کـیست که شما‌ را‌ افسون‌ کـرد تـا راستی را اطاعت نکنید که

______________________________

۱٫ ER. ME , Vol. 2. P. 186.

۲٫ رساله پولس به غلاطیان‌، ۲: ۱۱‌ ـ ۱۴٫

هفت آسمان » پاییز و زمستان ۱۳۷۸ – شماره ۳ و ۴ (صفحه ۸۰)


پیش چشمان شما عیسی مسیح مصلوب شده مبیّن گردید. فقط این‌ را‌ می‌خواهم‌ از شما بفهمم که روح را از اعمال شریعت یافته‌اید یا از خبر ایمان؟ آیا این‌ قدر‌ بـی‌فهم‌ هستید که به روح شروع کرده، الان به جسم کامل می‌شوید؟(۱)

۲٫ فعالیت حواریون‌ و پطرس‌ بیشتر در میان یهودیان و منطقه یهودا متمرکز بود. این منطقه بخش بسیار کوچکی از امپراتوری روم‌ بوده‌ است. اما پولس با این کـه قـبول داشت حضرت عیسی پطرس را‌ به‌ جانشینیِ خود و رهبری امت برگزیده است، مدعی‌ شد‌ مأموریتی‌ که به پطرس داده شده، تنها بشارت‌ یهودیان‌ است، و بشارت غیریهودیان را حضرت عیسی پس از صلیب به خود او واگـذار‌ کـرده‌ است:

بلکه به خلاف آن‌ چون‌ دیدند که‌ بشارت‌ نامختونان‌(۲) به من سپرده شد؛ چنان که‌ بشارت‌ مختونان به پطرس. زیرا او که برای رسالت مختونان در پطرس عمل‌ کرد‌، در مـن هـم برای امتها عمل‌ کرد. پس چون یعقوب‌ و کیفا‌ و یوحنا، که معتبر به ارکان‌ بودند‌، آن فیضی را که به من عطا شده بود، دیدند، دست رفاقت به‌ من‌ و برنابا دادند تا مـا بـه‌ سـوی‌ امتها‌ رویم؛ چنان که‌ ایـشان‌ بـه سـوی مختونان.(۳)

پس‌ پولس‌ به سوی امتها و غیریهودیان می‌رود و حواریون به فعالیت در میان یهودیان می‌پردازند. اما این‌ تقسیم‌ نابرابر است؛ چرا کـه یـهودیان اقـلیت‌ بسیار‌ کوچکی در‌ امپراتوری‌ روم‌ بودند. بنابراین، دامنه فـعالیت‌ پولس بـسیار بیشتر بوده است. اهمیت این مسئله در این است که پس از گسترش‌ مسیحیت‌ و نفوذ آن در سراسر امپراتوری روم‌، اکثریت‌ قاطع‌ مسیحیان‌ را‌ غـیریهودیان تـشکیل مـی‌دادند‌؛ و این‌ اکثریت از طریق روایت پولسی‌با مسیحیت آشناشده بودند.

۳٫ روایت پطـرسی از مسیحیت، ریشه در یهودیت داشت‌، و اصول‌ آن‌ با دین یهود هماهنگ بود. بنابراین، این‌ روایت‌ برای‌ یهودیان‌ قابل‌ فـهم‌ بـود، امـا برای غیر یهودیان ـ که با مبانی دینی یهود و متون مقدس آنـان آشـنایی نداشتند، و سنت و اندیشه‌های دینی بسیار متفاوتی داشتند ـ آسان نبود. اما روایت پولسی قرابت‌ بسیار نزدیکی بـا انـدیشه‌های آنـان داشت. جان. بی. ناس می‌گوید:

اما چون وی نزد امم غیریهودی به دعـوت مـبعوث بـود، فکر مسیحیت، و بعثت و رجعت او به کلی نزد ایشان فکری‌ بیگانه‌ بود. از این رو، پولس از راه دیگری کـه مـتناسب بـا فکر و اندیشه آن اقوام بود، درآمد.(۴)

______________________________

۱٫ همان، ۳: ۱ ـ ۳٫

۲٫ چون در یهود ختنه واجب است، و در آن زمان غیریهودیان خـتنه‌ نـمی‌کردند‌، آنها را نامختونان می‌نامند.

۳٫ رساله پولس به غلاطیان، ۲: ۷ ـ ۹٫

۴٫ تاریخ جامع ادیان، ص ۶۱۷٫

هفت آسمان » پاییز و زمستان ۱۳۷۸ – شماره ۳ و ۴ (صفحه ۸۱)


ویل دورانت می‌گوید:

پولس … الهـیاتی بـه وجـود آورد که در سخنان‌ مسیح‌ چیزی جز نکات مبهم از‌ آن‌ نمی‌توان یافت. هر انسانی که از زن بـه دنـیا بیاید، وارث گناه آدم است، و از نفرین ابدی جز به وسیله مرگ پسر خدا، که‌ کـفاره‌ گـناه اسـت، نمی‌تواند نجات‌ یابد‌.(۱) چنین مفهومی برای مشرکان قابل قبولتر از یهودیان بود … . غیریهودیان انطاکیه و شهرهای دیـگر، کـه هرگز مسیح را در حیاتش نشناخته بودند، نمی‌توانستند او را جز به شیوه خدایان منجی بـپذیرند‌.(۲)

نـویسنده‌ مـسیحی دیگری می‌گوید:

پولس به جنبشهای دینی زمانش به شدت اهتمام می‌ورزید و به یهودیت و آیین میترا و دیـانت آن زمـان، کـه اسکندریه آن را پذیرفته بود، بسیار دانا بود. بنابراین، بسیاری‌ از‌ افکار و مصطلحات‌ آنها را بـه مـسیحیت منتقل کرد و به توسعه و رشد اندیشه اصلی عیسی، که اندیشه ملکوت آسمان بود‌، اهمیتی نمی‌داد. ولیـکن بـه مردم تعلیم می‌داد که عیسی فقط مسیح‌ موعود‌ و زعیم‌ یهود، که وعـده داده شـده است، نیست، بلکه او پسر خداست که بـه زمـین نـزول کرده است ‌‌تا‌ خودش را قربانی کند و بـه صـلیب رود تا کفاره گناه انسان شود. پس‌ مرگ‌ او‌ قربانی‌ای مثل قربانی شدن خدایان بـرای نـجات بشر در ادیان ابتدایی بود؛ و مـسیحیت چـیزهای زیادی‌ از ایـن دیـنها بـه عاریه گرفت.(۳)

با توجه به آنـچه گـفته آمد، روشن‌ می‌شود که زمینه تأثیر‌ و نفوذ‌ رساله‌های پولس چه اندازه بوده اسـت. رسـاله‌های پولس اولین نوشته‌هایی است که در کلیساهای مـسیحی خوانده می‌شده، و زمینه‌های پذیـرش آنـها هم زیاد بوده است. بـنابراین، اگـر دیگر قسمتهای عهد جدید در‌ دوره سوم قرن اول، یا پس از آن، که اکثریت قاطع مسیحیان را غیریهودیان تـشکیل مـی‌دادند، نوشته شده باشند، میزان تـأثیر انـدیشه‌های پولس را در آنـها باید بررسی کـرد. مـسلّما با‌ مرور‌ زمان روایـت پطـرسی مسیحیت ضعیف‌تر می‌شده است، و روایت پولسی قویتر:

پولس حواری را غالبا دومین مؤسس مسیحیت لقب دادهـ‌اند و مـسلما او در این راه جهاد کرد و فرقه طرفداران اصـول و شـرایع‌ موسوی‌ را مـغلوب سـاخت؛ بـه طوری که آنها اهـمیت، موقع و مقام خود را بر اثر مساعی پولس از کف دادند، ولی اهمیت او بیشتر از آن جهت است که وی‌ اصـول‌ لاهـوت و مبادی الوهی (تئولوژیک) خاصی به وجـود آورد کـه آثـار روحـانی مـبادی عیسی را در ضمیر و

______________________________

۱٫ رسـاله پولس بـه رومیان، ۵: ۱۲٫

۲٫ تاریخ تمدن، ۳ / ۶۸۹٫

Short History of the World‌. pp‌. ۱۷۸‌ – ۱۸۰٫٫۳٫ A

هفت آسمان » پاییز و زمستان ۱۳۷۸ – شماره ۳ و ۴ (صفحه ۸۲)


روح پیروان او ثابت‌ و مستقر‌ ساخت‌؛ و همین اصول سبب شد که نصرانیت عالمگیر شود و در مـمالک جـهان انـتشار یابد؛ و از این جهت، بزرگترین خدمت را در تحول‌ تـمدن‌ غـربی‌، پولس انـجام داده اسـت.(۱)

رسـاله‌های پولس

در عـهد‌ جدید‌ چهارده رساله وجود دارد که یا به صورت قطعی و یا احتمالی به پولس نسبت داده می‌شوند. این مجموعه را‌ می‌توان‌ به‌ سه دسته تقسیم کرد:

۱٫ رساله‌هایی که در انتساب آنها بـه‌ پولس تردیدی نیست، و علاوه بر اینکه کلیسا آنها را به پولس نسبت می‌دهد، دانشمندان کتاب مقدس در انتساب‌ آنها‌ کمتر‌ تردید کرده‌اند. این رساله‌ها هفت عددند: رومیان، دو رساله به قرنتیان‌، غلاطیان‌، فیلپیان، اول تسّالونیکیان، فـلیمون.(۲)

۲٫ رسـاله‌هایی که در کتاب مقدس به پولس منسوب‌اند و کلیسا عموما این انتساب‌ را‌ تأیید‌ کرده، اما دانشمندان کتاب مقدس آن را تأیید نمی‌کنند. این رساله‌ها شش‌ عددند‌: اَفَسُسِیان‌، کولسیان، دوم تسّالونیکیان، دو رساله به تیموتائوس، تیطُس.(۳)

۳٫ در عـهد جـدید یک رساله وجود‌ دارد‌ که‌ در انتساب آن به پولس در خود کلیسا اختلاف است؛ و آن رساله به عبرانیان‌ است‌. محتوای این رساله شباهتهایی با رساله‌های پولس دارد و در گذشته بسیاری از دانـشمندان‌ مـسیحی‌ آن‌ را به پولس نسبت می‌داده‌اند، امـا امـروزه کمتر آن را به پولس نسبت می‌دهند‌ و یا‌ انتساب آن را رد می‌کنند.(۴) کلیسای اُرتدکس این رساله را به پولس نسبت‌ می‌دهد‌.(۵)

برخی‌ از این رساله‌ها خطاب به افرادی خاص نوشته شده اسـت، کـه به آنها رساله‌های شـبانی‌ گـفته‌می‌شود‌، که‌چهار عددند. بقیه‌رساله‌ها خطاب به‌کلیساهای‌شهرهای مختلف نگاشته شده‌اند.

رساله‌های پولس بین سالهای‌ ۴۰‌ ـ ۶۴‌ میلادی نوشته شده‌اند، اما ترتیب زمان نگارش آنها در عهد جدید رعایت نشده است. همچنین‌ از‌ آن‌ جا که پولس بیشتر در حـال مـسافرت بوده است، این رساله‌ها را‌ از‌ شهرهای مختلف فرستاده است. جدول زیر زمان و مکان احتمالی نگارش این رساله‌ها را نشان می‌دهد:(۶)

______________________________

۱٫ تاریخ‌ جامع‌ ادیان، ص ۴۱۴٫

۲٫ تحقیقی در دین مسیح، ص ۳۶؛ و: HBD, P. 100.

۳٫ همان.

۴٫ کلید عهد‌ جدید‌، ص ۲۱۱؛ معرفی عـهد جـدید، ۲ / ۹۷٫

۵٫ همان.

۶٫ قـاموس‌ کتاب‌ مقدس‌، ص ۲۳۱ ـ ۲۳۲؛ قاموس الکتاب المقدس، ص ۱۹۹٫

هفت آسمان » پاییز و زمستان ۱۳۷۸ – شماره ۳ و ۴ (صفحه ۸۳)


$$$

اناجیل‌ همنوا‌ و کتاب اعمال رسولان

گفته شد که نخستین نوشته‌های عهد جـدید رساله‌های پولس هستند‌، که‌ قبل از سال ۶۴ میلادی‌ نوشته‌ شده‌اند. از‌ سوی‌ دیگر‌، اصـلی‌ترین و مـهمترین بـخشی که در عهد‌ جدید‌ بیانگر روایت عیسی خدایی است، همان رساله‌های پولس‌اند. حال باید ببینیم مهمترین‌ بخشی‌ کـه ‌ ‌بـه بیان روایت عیسی بشری‌ می‌پردازد، در چه زمانی‌ و به‌ دست چه کسانی نوشته شـده‌ است؟ ایـن‌ بـخش از سه انجیل متی، مرقس و لوقا تشکیل شده است. کتاب اعمال رسولان‌ به‌ این دلیل بـه این مجموعه‌ ملحق‌ شده‌ که اولاً از‌ نظر‌ مسیح‌شناسی مانند سه انجیل‌ همنواست‌؛ ثانیا از نـظر مؤلف و تاریخ نگارش ارتـباط نـزدیکی با لوقا دارد، به گونه‌ای که‌ در‌ این بحث آنها را نمی‌توان از‌ هم‌ جدا کرد‌. در‌ این‌ بخش نخست باید روابط‌ این سه انجیل و مشترکات آنها را بیان کنیم، و سپس به بحث درباره هر یک از‌ آنـها‌ بپردازیم.

الف) مباحث مشترک اناجیل همنوا‌

۱٫ زمان‌ نگارش‌

امروزه‌ بیشتر‌ محققان بر آن‌اند‌ که‌ هیچ یک از اناجیل همنوا قبل از سال ۶۴ میلادی نگاشته نشده

هفت آسمان » پاییز و زمستان ۱۳۷۸ – شماره ۳ و ۴ (صفحه ۸۴)


است؛ هر چند قبلاً‌ گمان‌ می‌رفت‌ که این انـاجیل قـبل از این زمان‌ نوشته‌ شده‌اند‌، و حتی‌ گاهی‌ زمان‌ نگارش برخی از آنها را به قبل از سال ۴۰ میلادی برمی‌گردانیدند:(۱)

«انجیل مرقس، که در حدود سال ۷۰ میلادی نوشته شده، نخستین انجیل مکتوب عهد جدید‌ است.»(۲)

«انـجیل نـویسی در اواسط دهه ۶۰ میلادی آغاز گشت. در این زمان، ابتدا انجیل مرقس … و پس از آن متی … و سپس لوقا … نوشته شدند. نزدیک به پایان قرن اول، انجیل‌ یوحنا‌ نوشته شد.»(۳)

نویسنده‌ای مسیحی به نام دکتر کـشیش فـهیم عزیز، اقوال موجود درباره زمان نگارش نخستین انجیل (مرقس) را این گونه دسته‌بندی می‌کند:

۱٫ پیروان سنت مصری تأکید می‌کنند که‌ این‌ انجیل در اواسط دهه ۴۰ میلادی نگاشته شده‌است؛

۲٫ س. توری می‌گوید بـین سـالهای ۳۹ و ۴۰ مـیلادی نوشته شده است؛

۳٫ هارینگ مـی‌گوید در دهـه ۵۰‌ مـیلادی‌ نوشته شده است؛

۴٫ اکثریت دانشمندان‌ معتقدند‌ که بین سالهای ۶۴ تا ۷۰ میلادی نگاشته شده است. دلیل آنها شهادت ایرنئوس(۴) است که مـی‌گوید مـرقس انـجیلش را بعد از مرگ پطرس‌ و پولس‌ نگاشت. مضافا این کـه‌ امـوری‌ در خود این انجیل وجود دارد که گواه این مدعاست.(۵)

جان. بی. ناس می‌گوید که انجیل مرقس قبل از دو انجیل متی و لوقـا مـوجود بـود، و در حدود ۶۵ تا ۷۰‌ میلادی‌ نوشته شده است.(۶)

۲٫ منابع اناجیل همنوا

در مـیان این سه انجیل، قدیمترین و کوتاهترین آنها انجیل مرقس است، و تقریبا تمام مطالبی که در این انجیل آمده، در دو انجیل دیـگر تـکرار‌ شـده‌ است. از‌ سوی دیگر، مطالبی در دو انجیل متی و لوقا آمده که در انجیل مـرقس نـیست. در هر کدام‌ از دو انجیل متی و لوقا نیز مطالبی آمده که در دیگری‌ موجود‌ نیست‌. این مسئله، که بـه «مـشکل انـاجیل همنوا»(۷) معروف شده، بحثهای

______________________________

۱٫ تفسیرالعهد الجدید، ص ۱، ۸۸٫

۲٫ ER. ME. VOl. 2. P. 189‌.

۳٫ ‌‌NIDB‌. P. 705.

۴٫ Irenaeus. از بزرگترین مدافعه نویسان مسیحی پایان قـرن دوم و اسـقف شـهر لیونز‌.

۵٫ المدخل‌ الی‌ العهد الحدید، ص ۲۱۹ ـ ۲۲۰٫

۶٫ تاریخ جامع ادیان، ص ۵۷۶٫

۷٫ The Synoptic Problem.

هفت آسمان » پاییز و زمستان ۱۳۷۸ – شماره ۳ و ۴ (صفحه ۸۵)


بسیاری در پی داشته‌ است.(۱) برای حل ایـن مـشکل، بـه تدریج فرضیه‌هایی مطرح می‌شده است؛ نخستین و قدیمترین‌ فرضیه این است که‌ این‌ اناجیل از یـک مـنبع شفاهی استفاده کرده‌اند. درباره زندگی حضرت عیسی یک سنت شفاهی غیرقابل تغییر و جـا افـتاده وجـود داشته است، که این سه انجیل مطالب مشترک خود را از آن‌ گرفته‌اند.(۲)

البته این فـرضیه تـنها می‌تواند برای مطالبی که در هر سه انجیل تکرار شده، منبع پیدا کند. نـیز مـی‌تواند بـه «فرضیه مرقسی»(۳) کمک کند؛ این فرضیه می‌گوید انجیل مرقس برای‌ دو‌ انجیل متی و لوقا منبع بـوده اسـت. از این رو، تقریبا تمام مطالب انجیل مرقس در دو انجیل دیگر تکرار شده است.(۴) چـون ایـن سـؤال پیش می‌آید که منبع انجیل مرقس‌ چه‌ بوده است؟ بر اساس فرضیه اول می‌توان گفت که ایـن انـجیل از مـنبع شفاهی استفاده کرده است. البته یک سخن در این جا این‌است که مـرقس گـفته‌های‌پطرس را نوشته‌است. اما‌ مجموع‌ این دو فرضیه هم مشکل را کاملاً حل نمی‌کنند، چون درست است که تمام مـطالب انـجیل مرقس در دو انجیل دیگر آمده، اما مطالبی‌در هر دو انجیل آمده که‌ در‌ انجیل‌ مـرقس مـوجود نیست؛ منبع این‌ مطالب‌ چه‌ بوده است؟

در ایـن بـاره فـرضیه سومی مطرح شده است. دانشمندان کتاب مـقدس بـرای مطالب مشترک بین متی و لوقا منبعی فرض کرده‌اند‌، و به‌ Q، که‌ از کلمه آلمانی Quelle بـه مـعنای منبع گرفته‌ شده‌، معروف اسـت.(۵) بـنابراین، دو انجیل مـتی و لوقـا از دو مـنبع مشترک استفاده کرده‌اند: یکی انجیل مـرقس و دیـگری منبع Q.

اما‌ باز‌ هم‌ مشکل حل نشده است، چون در هر یک از ایـن‌ دو انـجیل مطالبی وجود دارد که در انجیل مرقس و انـجیل دیگر نیست، لذا دانشمندان مـجبور شـده‌اند دو منبع‌ دیگر‌ در‌ نظر بگیرند: یـکی مـنبع M و دیگری منبع L، که به ترتیب، اشاره به‌ مطالب‌ خاص هر یک از اناجیل مـتی و لوقـا دارند.(۶)

۳٫ نویسندگان اناجیل همنوا

در بـحث دربـاره هـر یک‌ از‌ اناجیل‌ هـمنوا دربـاره نویسندگان آنها هم بـحث مـی‌شود، اما یک نکته وجود دارد‌ که‌ کلی‌ است و خاص هیچ کدام از این سه انجیل نـیست. ایـن سه انجیل سنّتا به‌ سه‌ شـخصیت‌ قـرن اول مسیحیت نـسبت داده مـی‌شوند. نـام این سه انجیل از هـمین اشخاص گرفته‌

______________________________

۱٫ ODC‌ P. 1315 – 2. and ER. ME Vol 2. P. 189 and NIDB. P. 39.

۲٫ معرفی عهد جدید، ۱ / ۱۴۸‌.

۳٫ Marcian‌ Hyposthesis‌.

۴٫ ODC. P. 853.

۵٫ ER. ME. Vol 2. P. 189

۶٫ ODC. P. 859.

هفت آسمان » پاییز و زمستان ۱۳۷۸ – شماره ۳ و ۴ (صفحه ۸۶)


شده است. از این سه، یکی‌ متی‌ است، که گفته مـی‌شود هـمان متای حواری است؛ دیگری مرقس اسـت، کـه بـا‌ یـوحنای‌ مـرقس‌، شاگرد پطرس، تـطبیق مـی‌شود؛ سومی لوقا است، که گفته می‌شود همان شاگرد خاص پولس است‌.

اما‌ نکته این جاست که از هـیچ جـای ایـن سه انجیل برنمی‌آید که‌ نویسنده‌ آنها‌ کـیست. تـنها در عـنوان کـتاب نـام ایـن افراد آمده است. ولی حتی عنوان این اناجیل‌، و همچنین‌ انجیل‌ یوحنا به گونه‌ای است که انتساب به این افراد را نشان نمی‌دهد‌. در‌ بیشتر کتابهای موجود، کلمه انجیل به اسـم این افرادْ اضافه شده، و چنین می‌نماید که همین افراد‌ نویسندگانشان‌ بوده‌اند، اما عهد جدید در اصل به زبان یونانی نوشته شده، و اگر‌ قسمتهایی‌ از آن به غیر زبان یونانی نوشته‌ شده‌ باشد‌، نـسخه اصـلی در دسترس نیست، و تنها نسخه‌ یونانی‌ موجود است. در زبان یونانی این عنوان به گونه دیگری است:

چهار انجیل‌ سنتا‌ به متی، مرقس، لوقا و یوحنا‌ نسبت‌ داده می‌شوند‌، ولی‌ عنوان‌ اصلی انـاجیل نـامعلوم است. نام بیشتر‌ کتابهای‌ یونانی صریحا به نویسنده آنها اضافه می‌شود؛ مثلاً می‌گویند: ایلیادِ هومر و جمهوریِ‌ افلاطون‌. این در حالی است که برای‌ انـجیلها حـرف اضافه Kata‌ (در‌ زبان یونانی به مـعنایِ بـه‌ روایتِ‌ متی و …) به کار می‌برند، و گویا بدین شیوه از نسبت دادن آن کتابها به‌ نویسندگان‌ سنتی آنها می‌پرهیزند.(۱)

به همین‌ دلیل‌ است‌ که در بسیاری‌ از‌ متون و دایره‌المعارفهای انـگلیسی عـنوان‌ اناجیل‌ را این گونه قـرار مـی‌دهند: Gospel According to Matthew Mark, … (2)The. و در زبان عربی‌ این‌ عنوان به این صورت به کار‌ رفته‌ است: «الانجیل‌ بحسب‌ متی‌، مرقس و … .»(۳) شاید بهترین برگردانِ‌ فارسی این عنوان «انجیل به روایتِ متی، مرقس و … » باشد.

ب) مباحث ویژه هـر یـک از اناجیل‌ همنوا‌

گفته شد که انجیل مرقس قدیمترین‌ انجیل‌ است‌، و ترتیب‌ عهد‌ جدید موجود مطابق‌ تاریخ‌ نگارش نیست. ما با ترتیب تاریخ نگارش به این بحث می‌پردازیم.

۱٫ انجیل به روایـت مـرقس

عموما‌ ایـن‌ انجیل‌ را به یوحنای مرقس، دوست و همدم پطرس‌، که‌ گاهی‌ همسفر‌ پولس‌ نیز‌ بوده است، نسبت می‌دهند. البـته از خودِ انجیل چنین چیزی ثابت نمی‌شود، و حتی برخی احتمال

______________________________

۱٫ عیسی؛ اسـطوره یـا تـاریخ، ص ۱۹ ـ ۲۰٫

۲٫ HBD. PP. 583, 605, 613.

۳٫ ر. ک: المدخل‌ الی الکتاب المقدس، ۴ / ۳۵۶ به بعد.

هفت آسمان » پاییز و زمستان ۱۳۷۸ – شماره ۳ و ۴ (صفحه ۸۷)


می‌دهند که فرد دیگری به همین نام این انجیل را نوشته باشد.(۱) اگـر ‌ ‌نـویسنده همان یوحنای مرقس باشد، نام او در عهد جدید آمده‌، و نام‌ مادرش مریم است. در کـتاب اعـمال رسـولان چنین آمده است که وقتی پطرس دستگیر شد و یک شب را در زندان سپری کرد، حواریون در خـانه مریم، مادرِ یوحنای مرقس‌، برای‌ دعا تجمع کردند. وقتی پطرس آزاد شد، مستقیما بـه خانه او آمد.(۲) او بعدا هـمراه پسـر عموی خود، برنابا، که همراه پولس بود‌، در‌ سفرهای تبلیغی شرکت می‌کند،(۳) اما‌ در‌ اثنای سفر به دلیل نامعلومی از آن دو جدا می‌شود و به اورشلیم باز می‌گردد.(۴) بعدها برنابا از پولس می‌خواهد که مرقس را نیز همراه‌ خود‌ بـبرد، ولی پولس به‌ این‌ دلیل که بار اول آنها را ترک کرده بود، این امر را نمی‌پذیرد. از این‌رو، نزاعی سخت بین آنان درگرفت، و کار به جایی رسید که برنابا از پولس جدا شد‌، و همراه‌ با مرقس مسیر دیـگری را در پیـش گرفت.(۵) از رساله اول پطرس برمی‌آید که مرقس همراه پطرس در روم بوده و از نزدیکان او بوده است: «پسر من، مرقس، به شما‌ سلام‌ می‌رساند.»(۶)

منشأ‌ انجیل مرقس

یوسبیوس (حدود ۲۶۰ ـ ۴۴۰)، اسقف قیصریه، از قول پاپیاس که بـین سـالهای ۱۱۰ تا ۱۳۰‌ میلادی اسقف شهر هیراپولیس در آسیای صغیر بوده است،(۷) درباره منشأ‌ انجیل‌ مرقس‌ چنین نقل می‌کند:

«یوحنا که شیخ کلیسا بود نیز چنین گفته است: مرقس مترجم پطرس بـود و هـرچه ‌‌ثبت‌ کرد با دقت بسیار زیاد ثبت نمود. مع هذا، مطالب وی با همان‌ ترتیبی‌ نبود‌ که خداوند ما سخن گفت یا انجام داد، زیرا وی کلام خداوند ما را نشنید‌ و شاگرد او نـبود، بـلکه هـمان‌طوری که قبلاً گفته شد، وی هـمسفر پطـرس بـود‌، و پطرس به او تعالیم‌ لازم‌ را داد، ولی فرمایشات خداوند را به ترتیب تاریخی برای او نقل نکرد. بنابراین، مرقس در هیچ قسمتی اشتباه نکرده، بلکه مطالب را ثـبت نـموده اسـت، زیرا او در یک قسمت‌ دقت کامل داشته است، و آن ایـن‌که آنـچه شنیده است به درستی ثبت کند و هیچ مطلب نادرست ننویسد.»(۸)

______________________________

۱٫ ER. ME. Vol. 9. P. 208.

۲٫ اعمال رسولان، ۱۲: ۶ ـ ۱۱٫

۳٫ همان، ۱۳: ۵٫

۴٫همان، ۱۳: ۱۳٫

۵٫ همان‌، ۱۶‌: ۳۷ ـ ۳۹٫

۶٫ رساله اول پطرس، ۵: ۱۳٫

۷٫ ODC. pp. 473 and 1011.

۸ . معرفی عـهد جـدید، ۱/۱۷۳؛ المـدخل الی الکتاب المقدس، ۴/۴۰۴٫

هفت آسمان » پاییز و زمستان ۱۳۷۸ – شماره ۳ و ۴ (صفحه ۸۸)


یوسبیوس در قرن چهارم می‌زیسته، و او از پاپیاس نقل می‌کند‌، و مـنبع‌ نقل این دو در دست نیست، لذا برخی احتمال داده‌اند که مرقس خودش مواد انجیل را جمع‌آوری کرده باشد.(۱) اگر این‌گونه بـاشد، مـمکن اسـت باز به همان منبع شفاهی‌، که‌ قبلاً ذکر شد، باز گـردیم.

زمـان و مکان نگارش انجیل مرقس

گفته شد که اکثریت دانشمندان این انجیل را قدیمترین انجیل می‌دانند، و به هـمین مـناسبت اخـتلافاتی که درباره زمان نگارش‌ این‌ انجیل‌ وجود دارد بیان شد، و گفته‌ شد‌ کـه‌ اکـثر مـحققان برآن‌اند که این انجیل بین سالهای ۶۵ ـ ۷۰ میلادی نوشته شده است.

درباره مکان نوشته شـدن ایـن کـتاب نیز‌ اختلاف‌ است‌. برخی محل نگارش آن را مصر، و برخی انطاکیه‌ دانسته‌اند‌، ولی اکثر دانشمندان معتقدند ایـن انـجیل در روم نوشته شده است.(۲)

۲٫ انجیل به روایتِ متی

اعتقاد بر این بوده‌ است‌ کـه‌ ایـن انـجیل، که مفصل‌ترین اناجیل است و در ابتدای مجموعه عهد‌ جدید قرار گرفته، قدیمترین اناجیل است، و بـه دسـت متای حواری، نوشته شده است. همچنین بر این باور بوده‌اند‌ که‌ این‌ انـجیل در اصـل بـه زبان عبری نوشته شده، و بعد به یونانی‌ ترجمه‌ شده است؛ هرچند اصل عبری آن موجود نـیست.(۳) امـا با آغاز نقادی عصر جدید، همه این‌ عقاید‌ زیر‌ سؤال رفته اسـت.

تـاریخ نـگارش انجیل متی

برخی تاریخ نگارش این انجیل‌ را‌ به‌ اوایل دهه ۴۰ برگردانیده‌اند،(۴) اما از خود انجیل بـرمی‌آید کـه زمـان نگارش آن باید‌ بسیار‌ دیرتر‌ از این تاریخ باشد. در این انجیل آمده است کـه هـنگامی که یهودای اسخریوطی‌ عیسی‌ را تسلیم کرد، از سران یهود سی‌پاره نقره دریافت کرد. اما یهودا به‌ زودیـ‌ پشـیمان‌ شد و پاره‌های نقره را در معبد انداخت. رؤسای کَهَنه این نقره‌ها را برداشتند و با‌ آنـ‌ مـزرعه‌ای برای مقبره غریبان خریدند. چون نقره بـه مـنزله خـونبها بوده است، نام‌ این‌ مزرعه‌ را «حقل الدم» گـذاشتند. سـپس می‌گوید: «از آن جهت، این مزرعه تا امروز به حَقلُ‌ الدم‌ مشهور است.»(۵)

______________________________

۱٫ ODC. p. 859.

۲ . تفسیر الکـتاب المـقدس، جماعه من اللاهوتیین، ۵/۹۱؛ المدخل‌ الیـ‌ العـهد‌ الجدید، ص۲۲۱٫

۳٫ ODC. p. 874.

۴ . المـدخل الی العـهد الجـدید، ص۲۴۷٫

۵٫ متی، ۲۷: ۳ ـ ۸٫

هفت آسمان » پاییز و زمستان ۱۳۷۸ – شماره ۳ و ۴ (صفحه ۸۹)


فراموش شدن نام یک‌ مـحل‌ زمـانی‌ نسبتا طولانی را می‌طلبد، لذا تأکید بر روی کلمه «تا امروز»، نشان‌ می‌دهد‌ که تـاریخ نـگارش این انجیل حداقل چند دهه پس از مـاجرای صلیب بوده است.

از سـوی‌ دیـگر‌، امروزه تقریبا مسلّم است کـه انـجیل متی پس از انجیل مرقس نوشته‌ شده‌. به این دلیل که تمام مطالب مرقس‌ در‌ ایـن‌ انـجیل آمده است. بنابراین، متی از مـرقس‌ اسـتفاده‌ کـرده است. چنان کـه گـفتیم، امروزه اکثریت دانشمندان بـر ایـن باورند که انجیل‌ مرقس‌ بین‌سالهای ۶۵ ـ ۷۰ میلادی نوشته‌ شده‌ است. پس‌ تاریخ‌ نگارش‌ انجیل مـتی نـمی‌تواند قبل از این‌ تاریخ‌ باشد.

نویسنده مـسیحی، دکـتر کشیش فـهیم عـزیز، پس از نـقل اقوالی درباره‌ تاریخ‌ نـگارش این انجیل می‌گوید:

پس ممکن‌ است مانند اکثریت دانشمندان‌ قائل‌ شویم که این انجیل بعد‌ از‌ سـال ۷۰ مـیلادی، و چه‌بسا بین سالهای ۷۵ ـ ۸۰ میلادی، نوشته شـده اسـت.(۱)

بـرخی‌ دیـگر‌، تـاریخ نگارش را اندکی پسـ‌ از‌ سـال‌ ۷۰ میلادی و تخریب‌ اورشلیم‌ می‌دانند.(۲) همچنین برخی سال‌ ۹۰‌ میلادی را محتمل می‌دانند.(۳) با این حال، گروهی با اسـتناد بـه ایـن‌که این انجیل‌ سقوط‌ شهر اورشلیم در سال ۷۰ مـیلادی‌ را‌ پیـشگویی کـرده‌،(۴) ولیـ‌ اشـاره‌ای‌ بـه وقوع این پیشگویی‌نکرده‌، احتمال‌قویتر را این‌می‌دانند که‌اندکی قبل از سال۷۰میلادی‌نگاشته شده باشد.(۵)

نویسنده انجیل متی

به‌ گفته‌ اناجیل، حضرت عیسی فردی را که‌ برای‌ رومیان‌ مالیات‌ می‌گرفت‌ دعوت مـی‌کند، و او‌ می‌پذیرد‌.(۶) نام این فرد در انجیل متی، متی است، و در دو انجیل دیگر «لاوی». از سوی دیگر‌، نام‌ متای‌ باجگیر در عهد جدید در فهرست حواریون‌ قرار‌ دارد‌.(۷)

کلیسا‌ از‌ اوایل‌ قرن دوم تا آغاز مطالعات نقادانه جدید، معتقد بـوده اسـت همین متای باجگیر، که نام دیگرش لاوی، و از حواریون بوده است، انجیل منسوب به متی را نگاشته‌ است.(۸)

این امر به دو دلیل بوده است: یکی این‌که عنوان این کتاب (انجیل به روایـت مـتی) انتساب به

______________________________

۱٫ المدخل الی العهد الجدید، ص۲۴۸٫

۲٫ ER, ME. Vol. 9.p. 285.

۳٫ المدخل الی‌ الکتاب‌ المقدس، الجزء الرابع، ص۳۵۶؛ و:HBD. P. 613 .

۴٫ متی، ۴۴:۱ـ۲۸

۵٫ معرفی عهد جدید، ۱/۱۵۸؛ و:NIDB, p.631.

۶٫ متی، ۹:۹؛ مرقس، ۲:۱۴؛ لوقا، ۵:۲۷ـ۲۸٫

۷٫ متی، ۱۰:۳؛ مرقس، ۳:۱۸؛ لوقا، ۶:۱۵؛ اعمال رسـولان‌، ۱:۱۳‌.

۸٫ هـمان.

هفت آسمان » پاییز و زمستان ۱۳۷۸ – شماره ۳ و ۴ (صفحه ۹۰)


او را می‌رساند. البته در خودِ متن هـیچ دلیـلی بر این انتساب وجود ندارد، اما از اوایل قرن دوم این عنوان بوده‌ است‌؛(۱) دلیل دوم شهادت پاپیاس است‌. یوسبیوس‌ در اوایل قرن چهارم از پاپیاس در اوایل قرن دوم نـقل مـی‌کند که متی انجیل خـود را بـه زبان عبری نگاشت، و هر کس به‌ اندازه‌ توان خود این انجیل‌ را‌ ترجمه کرد.(۲)

با این حال، محققان جدید این دو دلیل را کافی ندانسته، و انتساب این انجیل را به متای حواری مورد تـردید قـرار داده، بلکه رد کرده‌اند. آنها می‌گویند گفته‌ پاپیاس‌ بر انجیل موجود منطبق نمی‌شود، چون او می‌گوید متی انجیلش را به زبان عبری نگاشت؛ در حالی که لغت‌شناسان می‌گویند این انجیل موجود باید در اصل به زبـان یـونانی نوشته‌ شـده‌ باشد.(۳)

نکته‌ دیگر این است که متای حواری خود شاهد حوادث زندگی حضرت عیسی بوده است؛ در حـالی که‌ انجیل موجود مطالب انجیل مرقس را، که خود از حواریون نبوده‌، بـه‌طور‌ کـامل‌ نـقل کرده است؛ و این نمی‌تواند قابل قبول باشد.(۴) علاوه بر این، زبان مادری متای حواری آرامی بوده ‌‌اسـت‌؛ ‌ ‌در حـالی که انجیل مرقس به زبان یونانی نوشته شده و متی نمی‌توانسته از‌ آن‌ استفاده‌ کـند.(۵)

بـا تـوجه به آنچه گفته شد، بسیاری بر این باورند که انجیل موجود را‌ فرد دیگری که نـاشناخته است و شاید نام او متی بوده، نوشته است.(۶) دست‌کم‌ در این‌که بتوان این‌ انجیل‌ را بـه متای حواری نسبت داد تـردید وجـود دارد.(۷) البته هنوز هم برخی این انجیل را به صورت قطعی به متای حواری نسبت می‌دهند، و می‌گویند: از آن‌جا که متی در میان‌ حواریون چندان مهم نبوده، انگیزه‌ای وجود نداشته که کسی انجیل بنویسد و بـه او نسبت دهد.(۸) ولی این دلیل چندان محکم به نظر نمی‌رسد، چون اولاً اشتباه در استناد حتما نباید عمدی‌ باشد‌؛ ثانیا انتساب به افراد ناشناخته‌تر زودتر پذیرفته می‌شود.

مکان نگارش انجیل متی و زبان اصلی آن

بـرخی مـی‌گویند این انجیل برای اهالی فلسطین نگاشته شده است،(۹) ولی بیشتر مکان نگارش

______________________________

۱٫ المدخل‌ الی‌ العهد الجدید، ص۲۴۲٫

۲٫ WB. p. 452; and ER. ME. vol.9. p.285.

۳٫ المدخل الی العهد الجدید، ص۲۴۳٫

۴ . همان؛ و: ER. ME. Vol.9. p.285.

۵٫ همان.

۶٫ HBD. p. 613.

۷٫ المدخل الی العهد الجدید، ص۲۴۵٫

۸٫ معرفی‌ عهد‌ جدید، ۱/ص۱۵۸٫

۹٫ تغییر العهد الجدید، ص۱٫

هفت آسمان » پاییز و زمستان ۱۳۷۸ – شماره ۳ و ۴ (صفحه ۹۱)


ایـن انـجیل را انطاکیه و برای اهالی آن دیار می‌دانند.(۱) با توجه به مطالبی که در انجیل آمده، گفته می‌شود که مخاطب این انجیلْ مسیحیان‌ یهودی‌ الاصل‌ بوده‌اند.(۲)

در گذشته عقیده بر‌ این‌ بود‌ که ایـن انـجیل در اصل به زبان عبری نگاشته شده، و بعدا به زبان یونانی ترجمه شده است.(۳) دلیل اصلی این اعتقاد‌ همان‌ شهادت‌ پاپیاس است، که نقل شد. اما، همانطور که‌ گذشت‌، لغـت‌شناسان مـی‌گویند کـتاب موجود باید در اصل به زبـان یـونانی نـگاشته شده باشد.

۳٫ انجیل به روایتِ لوقا و کتاب اعمال‌ رسولان‌

قبل‌ از ورود به بحث درباره مؤلف و تاریخ نگارش این دو‌ کتاب، باید بیان کـنیم کـه چـه ارتباطی بین این دو کتاب وجود دارد که باعث شـده تـحت یک‌ عنوان‌ به‌ بحث درباره آنها بپردازیم. بدین منظور، دو نکته را یادآور می‌شویم‌:

۱٫ ابتدای‌ این دو کتاب به‌گونه‌ای است که ظـن بـسیار قـوی ایجاد می‌کند که نویسنده‌شان باید یک نفر‌ باشد‌. در‌ ابتدای انـجیل لوقا چنین آمده است:

از آن جهت که بسیاری دست‌ خود‌ را‌ دراز کردند به سوی تألیف حکایت آن اموری که نزد مـا بـه اتـمام رسید‌؛ چنان‌ که‌ آنانی که از ابتدا نظارگان و خادمان کلام بودند، بـه مـا رسانیدند. من نیز مصلحت‌ چنان‌ دیدم که همه را من‌البدایه به تدقیق در پی رفته به تو بنویسم‌ ایـ‌ تـیوفِلُس‌ عـزیز!(۴)

کتاب اعمال رسولان این‌گونه آغاز می‌شود:

صحیفه اول را انشا نمودم این تیوفِلُس‌! دربـاره‌ هـمه امـوری که عیسی به عمل نمودن و تعلیم دادن آنها شروع کرد. تا‌ آن‌ روزی‌ که رسـولان بـرگزیده خـود را به روح القدس حکم کرده، بالا برده شد، که بدیشان‌ نیز‌ بعد از زحمت کشیدن خـود خـویشتن را زنده ظاهر کرد، به دلیلهای‌ بسیار‌ که‌ در مدت چهل روز برایشان ظاهر می‌شد… .(۵)

از ایـن دو فـقره بـرمی‌آید که این دو‌ کتاب‌ برای‌ یک فرد، یعنی تیوفِلُس، نوشته شده است. نویسنده در فقره دوم مـی‌گوید‌ تـا‌ پایان زندگی عیسی قبلاً به تو نوشتم. این دقیقا همان انجیل سوم اسـت، و در نـوشته دومـ‌ به‌ زندگی و فعالیتهای رسولان می‌پردازد. بنابراین، ظاهر این دو

______________________________

۱٫ معرفی عهد جدید، ۱/۱۵۹‌؛ و: NIDB‌. p.631.

۲٫ معرفی عهد جدید، ۱/۱۵۹٫

۳٫ تـفسیر العـهد‌ الجدید‌، ص۱٫

۴٫ لوقا‌، ۱: ۱ ـ ۳٫

۵ . اعمال رسولان، ۱: ۱ ـ ۳٫

هفت آسمان » پاییز و زمستان ۱۳۷۸ – شماره ۳ و ۴ (صفحه ۹۲)


فقره نشان می‌دهد که نویسنده‌ این‌ دو کتاب یـکی اسـت. هـمسویی الهیات و سبک نگارش و ادبیات این دو کتاب نیز‌ مؤید‌ این مطلب است.(۱) دانشمندان جدید‌ هم‌ یـکی بـودن‌ مـؤلف‌ این‌ دو کتاب را تقریبا یقینی انگاشته‌اند‌، و از‌ این نظر، با سنت هماهنگ هستند.(۲)

۲٫ در انـجیل مـنسوب به لوقا هیچ‌ اشاره‌ای‌ به نویسنده آن نشده است، اما‌ کتاب اعمال رسولان سرنخهایی‌ درباره‌ نویسنده‌اش بـه دسـت می‌دهد. در‌ این‌ کتاب، که قسمت عمده‌اش به مسافرتهای تبلیغی پولس اختصاص دارد، گاهی نـویسنده مـاجراهای‌ پولس‌ را با ضمیر سوم شخص‌ دنبال‌ مـی‌کند‌ و گـاهی بـا ضمیر‌ اول‌ شخص جمع. این امر‌ نشان‌ مـی‌دهد کـه نویسنده کتاب در برخی از سفرها همراه پولس بوده است. از سوی‌ دیگر‌، پولس در رساله‌هایش گهگاه از همراهانش‌ نـام‌ مـی‌برد. حال‌ آیا‌ از‌ مقایسه نامهایی کـه در‌ جـاهای مختلف ایـن رسـاله‌ها آمـده، و جاهایی از کتاب اعمال رسولان که در آنـها ضـمیر اول‌ شخص‌ به کار رفته است، می‌توان نویسنده‌ کتاب‌ اعمال‌، و درنتیجه‌ انجیل‌ سـوم را مـشخص‌ کرد؟

نویسنده‌ انجیل سوم و کتاب اعمال رسـولان

ابتدای انجیل سوم، اطـلاعاتی دربـاره نویسنده این کتاب به مـا مـی‌دهد‌. خود‌ نویسنده‌ می‌گوید مطالب من بر اساس گفته‌های شاهدان‌ عینی‌ است‌، و «آنان‌ کـه‌ از‌ اول نـظارگان و خادمان کلام بودند، به مـا رسـانیدند.» بـنابراین، نویسنده از حواریون نـبوده اسـت. نویسنده می‌گوید درباره هـمه ایـن امور تحقیق می‌کنم و با دقت و ترتیب می‌نویسم. پس‌ نویسنده فردی تحصیل‌کرده بوده است. هـمچنین از سـبک نگارش و ادبیات این دو کتاب به دسـت مـی‌آید که او انـسانی آشـنا بـا زبان و فرهنگ یونانی بـوده است.(۳)

سنّتا این انجیل را‌ به‌ لوقا، یار و همراه پولس، نسبت می‌دهند. این امر ریشه در شهادت ایـرنئوس در پایـان قرن دوم دارد. او در کتاب Against Heresies می‌گوید انجیل سوم را لوقـا، آنـ‌گونه کـه‌ پولسـ‌ تـبلیغ می‌کرد، نوشت.(۴)

در عـهد جـدید سه یا چهاربار از لوقا نام برده شده است، و همه این موارد در رساله‌های پولس واقع شده‌اند‌. «و لوقای‌ طـبیعت، حـبیب و دیـماس به شما‌ سلام‌ می‌رسانند»؛(۵) «لوقا تنها بـا مـن اسـت»؛(۶) «… و لوقـا، هـمکاران مـن، تو را سلام می‌رسانند.»(۷) مورد چهارم، که در انطباق آن بر

______________________________

۱ . ER. ME. vol.9. p.51‌; and‌ HBD. p.582.

۲ . همان، ص۵۸۳‌.

۳ . NIDB‌. P. 604.

۴ . ER. ME. Vol.9. P.51.

۵ . رساله پولس به کولسیان، ۴:۱۴٫

۶ . رساله دوم پولس به تیموتائوس، ۴:۱۱٫

۷ . رساله پولس به فِلیمون: ۲۴٫

هفت آسمان » پاییز و زمستان ۱۳۷۸ – شماره ۳ و ۴ (صفحه ۹۳)


لوقا تردید است، این گونه است: «… ولوسیوس (Lusius)و…، که‌ خـویشان‌ من‌اند، به شما سلام می‌رسانند.»(۱) علت تردید این است که معادل لاتین لوقا، Lukeاست، که برگردان اسم یونانی Loukasاست. احتمالاً واژه‌های Loukios و Lusius تغییر شکلهای همین کلمه باشند‌. چون‌ همین تعبیر‌ اخـیر در ایـن آیه آمده، احتمال داده شده که همان «لوقا» مقصود باشد.(۲) البته در ترجمه معروف‌ فارسی به «لوقا» برگردان شده است.

از این موارد برمی‌آید که‌ لوقا‌ نزدیکترین‌ دوست پولس بوده است. او احتمالاً در انـطاکیه و بـر اثر تبلیغ پولس ایمان آورد و دوست و همراه وی ‌‌گردید‌.(۳) دانشمندان از تطبیق مواردی که پولس از لوقا نام برده با مواردی که‌ در‌ کتاب‌ اعمال رسولان ضمیر اول شخص به کـار رفـته، و نیز با استفاده از خصوصیاتی کـه از‌ ابـتدای این دو کتاب و شیوه نگارش آنها به دست می‌آید، حدس قوی می‌زنند‌ که نگارنده کتاب همان‌ «لوقا‌» باشد.(۴)

تعداد زیادی از دانشمندان جدید هم این اسـتناد را پذیـرفته‌اند و این شواهد را کافی دانـسته‌اند، امـا برخی دیگر یک اشکال جدی را مطرح کرده‌اند: اگر لوقا شاگرد خاص پولس است‌ و همه جا همراه پولس بوده و حتی به گفته ایرنئوس انجیل او همان چیزهایی است که پولس تبلیغ می‌کرده است، پس چرا الهـیات ایـن دو کتاب با الهیات پولسی تباین کلی دارد؟(۵) الهیات‌ پولسی‌ عیسی خدایی است؛ در حالی که الهیات این دو کتاب عیسی بشری است.

بنابراین، برای نویسنده این دو کتاب شواهد بیشتری نسبت به دو انجیل قـبل وجـود دارد، ولی خالی‌ از‌ اشـکال و تردید نیست.

زمان و مکان نگارش انجیل لوقا و کتاب اعمال رسولان

درباره زمان نگارش این دو کتاب، آغاز خـود آنها دو نکته را آشکار می‌کند: یکی این‌که کتاب اعمال‌ رسولان‌ حتما بـعد از انـجیل لوقـا نوشته شده است، چون نویسنده در ابتدای آن به نوشته اول خود، یعنی انجیل سوم، اشاره می‌کند: «صحیفه اول را انشا نـمودم ‌ ‌ای تـیوفلُس‌!»(۶) نکته‌ دیگر‌ این است که در ابتدای‌ انجیل‌ لوقا‌ آمده است که «از آن جهت کـه بـسیاری دسـت خود را دراز کردند به سوی تألیف حکایت آن اموری که نزد‌ ما‌ به‌ اتمام رسید… من نـیز مصلحت چنان

______________________________

۱ . رساله پولس‌ به‌ رومیان، ۱۶:۲۱٫

۲ . HBD. P.582.

۳ . معرفی عهد جدید، ۱/۱۹۱٫

۴ . همان، ص۱۸۹ـ۱۹۲؛ المدخل الی العهد الجـدید، ص۲۷۲ـ۲۷۵٫

۵ . HBD‌. p.583‌.

۶ . NIDB‌. p.105.

هفت آسمان » پاییز و زمستان ۱۳۷۸ – شماره ۳ و ۴ (صفحه ۹۴)


دیدم که همه را… بـه تـو بنویسم‌ای تیوفِلُس!» بنابراین‌، او در زمانی انجیل خود را می‌نوشته که قبل از او عده زیادی دست به چنین کاری زده‌ بوده‌اند‌. و گفته‌ شد که امروزه غالب محققان معتقدند انجیل‌نویسی در اواسط دهه ۶۰‌ میلادی‌ آغاز گشت. پس تـاریخ نگارش این انجیل نمی‌تواند قبل از سال ۷۰ میلادی باشد.

از سوی‌ دیگر‌، در‌ بحث اناجیل همنوا گفته شد که چون همه مطالب انجیل مرقس در‌ این‌ انجیل‌ تکرار شده، پس انجیل مرقس منبعی برای انجیل لوقـا بـوده است؛ و در بحث انجیل‌ مرقس‌ گذشت‌ که غالب محققان تاریخ نگارش این انجیل را بین سالهای ۶۵ـ۷۰ میلادی می‌دانند‌. پس‌ انجیل لوقا باید بعد از سال ۷۰ میلادی نگاشته شده باشد.

برخی از‌ محققان‌ می‌گویند‌ از بـین سـه انجیل همنوا، انجیل لوقا از نظر تاریخ نگارش آخرین است.(۱) برخی‌ دیگر‌ بر این عقیده‌اند که انجیل لوقا تنها از انجیل متی استفاده کرده است‌.(۲)

همه‌ این‌ شواهد نشان دهنده آن اسـت کـه این انجیل نمی‌تواند قبل از انجیل متی نوشته شده‌ باشد‌. قبلاً نیز گفته شد که برخی تاریخ نگارش انجیل متی را تا‌ حدود‌ سال‌ ۹۰ میلادی احتمال می‌دهند، ولی غالبا اندکی قبل یـا بـعد از سـال ۷۰ میلادی را‌ قویتر‌ می‌دانند‌.

بنابراین، تـاریخ نـگارش دو کـتاب انجیل لوقا و اعمال رسولان در زمانی بین‌ سالهای‌ ۷۰ـ۹۰ است، که ۸۰ تا ۸۵ معمولتر است.(۳) البته برخی تاریخ نگارش این انجیل را‌ تا‌ حدود ۱۰۰ مـیلادی هـم احـتمال داده‌اند.(۴) با این همه، برخی قبل از‌ سال‌ ۶۴ مـیلادی را مـحتمل می‌دانند، و دلیل آنها‌ این‌ است‌ که کتاب اعمال رسولان، که بیشتر به‌ سفرها‌ و فعالیتهای پولس می‌پردازد، ماجرای پولس را به پایان نـبرده، و در حـدود سـال ۶۲‌ میلادی‌ ختم کرده است. بنابراین، کتاب‌ اعمال‌ نمی‌تواند خیلی‌ دیـرتر‌ از‌ این تاریخ نوشته شده باشد، و انجیل‌ لوقا‌ هم قبل از اعمال نوشته شده است. پس تاریخ نگارش آن جلوتر‌ از‌ این تـاریخ اسـت.(۵)

عـلت ناتمام ماندن‌ ماجرای پولس در کتاب‌ اعمال‌ رسولان معلوم نیست. البته این‌ نـمی‌تواند‌ دلیـل محکمی برای نشان دادن تاریخ نگارش این کتاب باشد و با ادله فراوان‌ محققان‌ مقابله کند.

از خود این‌ دو‌ کـتاب‌ چـیزی دربـاره مکان‌ نگارش‌ آنها به دست نمی‌آید‌. در‌ این باره شهرهای زیادی نام بـرده شـده اسـت که هیچ‌کدام دلیل قطعی ندارند.(۶)

______________________________

۱ . همان‌، ص۶۰۵‌، ۷۰۵٫

۲ . HDB. p.583.

۳ . همان.

۴ . ODC. p.829‌.

۵ . معرفی‌ عهد جدید‌، ۱/۱۹۳‌ـ۱۹۴‌.

۶ . همان.

هفت آسمان » پاییز و زمستان ۱۳۷۸ – شماره ۳ و ۴ (صفحه ۹۵)


نوشته‌های منسوب بـه‌ یـوحنا

بـررسی مؤلف یا مؤلفان و نیز تاریخ نگارش نوشته‌های منسوب به یوحنا از این جهت‌ اهمیت‌ دارد کـه غـیر از رساله‌های پولس‌، تنها‌ نوشته‌هایی‌ در‌ عهد‌ جدید هستند که‌ الهیات‌ و مسیح‌شناسی عیسی‌خدایی را ترویج مـی‌کنند. بـنابراین، نـوشته‌های عیسی‌خداییِ عهد جدید به دو نفر منسوب‌اند: پولس و یوحنا‌. حال‌ این‌ سؤال پیش می‌آید که آیـا ایـن دو‌ دسته‌ نوشته‌ دو‌ منشأ‌ جدا‌ داشته‌اند یا این‌که یکی از آنها تحت‌تأثیر دیگری بوده است؟ در عـهد جـدید، انـجیل چهارم، سه رساله و کتاب مکاشفه به یوحنا منسوب‌اند، که اینک به بررسی آنها می‌پردازیم‌.

الف) انـجیل بـه روایت یوحنا

انجیل چهارم با سه انجیل دیگر بسیار متفاوت است. عـلاوه بـر ایـن که تنها انجیلی است که الهیات عیسی‌خدایی را ترویج می‌کند، از نظر سبک‌ نگارش‌ و ترکیب و مطالب بـا انـاجیل دیـگر بسیار متفاوت است. در این انجیل مَثَل وجود ندارد؛ در حالی که به گـفته سـه انجیل دیگر، حضرت عیسی بسیاری از مطالب را در‌ قالب‌ مَثَل بیان می‌کرده است. تعداد اندکی معجزه، یعنی هـفت عـدد، در آن نقل شده، که پنج عدد آنها در اناجیل دیگر موجود نیست‌. نیز‌ سـخنان و مـراودات حضرت عیسی در‌ این‌ انجیل با سه انـجیل دیـگر مـتفاوت است.(۱) از این‌رو، تحقیق درباره وثاقت این انـجیل از نـظر نویسنده، منبعی که از آن استفاده کرده، و تاریخ‌ نگارش‌ آن، اهمیت ویژه‌ای یافته‌ است‌.

تاریخ نـگارش انـجیل یوحنا

چه در سنّت مسیحی و چـه در مـیان محققان امـروزی، کـمتر کـسی در این مطلب شک کرده است کـه در مـیان چهار انجیل موجود در مجموعه عهد‌ جدید‌، انجیل یوحنا از نظر تاریخی آخرین اسـت.(۲) امـا این که این انجیل در چه زمـانی نوشته شده، بیش از سـه انـجیل دیگر مورد اختلاف واقع شـده اسـت؛ به‌گونه‌ای که از‌ قبل‌ از سال‌ ۷۰ میلادی تا نیمه دوم قرن دوم احتمال داده شده است؛ اما اکـثریت دانـشمندان نه قدمت سال‌ ۷۰ میلادی را قـبول دارنـد و نـه تأخر آن را تا نـیمه‌ دومـ‌ قرن‌ دوم.(۳) هرچه از نیمه دوم قـرن دوم بـه عقب برگردیم، تعداد قائلان به آن تاریخ بیشتر می‌شود‌؛ ‌‌مثلاً‌ تعداد قابل توجهی معتقدند کـه در نـیمه اول قرن دوم نگاشته شده است‌.(۴) همچنین‌

______________________________

۱ . هـمان‌، ص۲۰۵؛ و: ODC. p.731.

۲٫ HBD. p.499.

۳٫ المـدخل الی العهد الجـدید، ص۵۶۰٫

۴٫ NIDB. p.400.

هفت آسمان » پاییز و زمستان ۱۳۷۸ – شماره ۳ و ۴ (صفحه ۹۶)


هـرچه از سـال‌ ۷۰ میلادی به جلو بـیاییم، باز تعداد قائلان به آن افزایش می‌یابد؛(۱) و ظاهرا‌ این دو در حدود‌ پایان‌ قرن اول به هم می‌رسند. بـنابراین، قـویترین قول این است که این کـتاب در حـدود پایـان قـرن اول نـگاشته شده است،(۲) و شـاید بـهترین فاصله زمانی نگارش این کتاب بین سالهای ۹۰‌ تا ۱۱۵ میلادی باشد.(۳) سنّت مسیحی هم به همین تـاریخ، یـعنی پایـان قرن اول، مایل بوده است.(۴) بنابراین، آنچه تـوماس مـیشل دربـاره نـظر دانـشمندان مـسیحی درباره تاریخ نگارش این انجیل گفته‌ است‌، صحیح به نظر نمی‌رسد:

اما دانشمندان در مورد تاریخ نگارش آن [انجیل یوحنا [اختلاف دارند، و سالهایی که حدس زده شده، از ۶۵ تا ۹۰ را شامل مـی‌شود، که البته تاریخ‌ اول‌ (یعنی سال ۶۵) را ترجیح داده‌اند.(۵)

چنان که گفته شد، کسانی که تاریخ نگارش این انجیل را به قبل از سال ۷۰ میلادی برگردانیده‌اند، بسیار نادرند.

نویسنده انجیل یوحنا‌

چه‌ کسی انـجیل یـوحنا را نوشته است؟ نویسنده‌ای مسیحی به نام کشیش دکتر فهیم عزیز، به این سؤال چنین پاسخ می‌دهد:

این سؤال مشکل است، و جواب به آن بررسی و تحقیق گسترده‌ای‌ را‌ می‌طلبد‌، و غالبا به این عـبارت خـتم‌ می‌شود‌ که‌ غیر از خدای یگانه هیچ‌کس نمی‌داند چه کسی این انجیل را نوشته است.(۶)

از پایان قرن دوم میلادی به بعد، اعتقاد‌ غالب‌ در‌ کلیسای مسیحی ایـن بـوده است که این انجیل‌ بـه‌ دسـت یوحنا، پسر زِبدی، که یکی از حواریون بوده، نوشته شده است؛(۷) تا این‌که این اعتقاد در قرن نوزدهم‌ زیر‌ سؤال‌ رفته است.(۸)

یوحنا، پسر زبدی، از حـواریون اسـت، و نام او‌ همه جای عـهد جـدید همراه نام حواریون آمده است. او از اولین کسانی است که به حضرت عیسی‌ ایمان‌ آورده‌ است. او با برادرش

______________________________

۱٫ معرفی عهد جدید، ۱/۲۰۹٫

۲٫ HBD. p. 499.

۳٫ المدخل‌ الی‌ العهد الجدید، ص۵۶۱٫

۴٫ NIDB. p.534.

۵٫ کلام مسیحی، ص۴۸٫

۶٫ المدخل الی العهد الجدید، ص۵۴۶٫

۷٫ HBD. p.498 and‌ NIDB‌. p.534‌.

۸ . المـدخل الی العـهد الجدید، ص۵۴۶٫

هفت آسمان » پاییز و زمستان ۱۳۷۸ – شماره ۳ و ۴ (صفحه ۹۷)


یعقوب، همراه پدرشان زبدی، مشغول تعمیر تور‌ ماهیگیری‌ خود‌ بودند که حضرت عیسی آن دو برادر را دعوت کرد و آنها در پی آن‌ حضرت‌ رفتند‌.(۱) پس از این او از حواریون می‌گردد. اعتقاد کلیسابر این‌بوده است که‌یوحنای حـواری مـدت‌طولانی‌زیست‌ و در‌ اواخر عـمر در اَفَسُس در آسیای صغیر می‌زیسته و نزدیک به پایان عمرش انجیل‌ چهارم‌ را‌ در این شهر نوشته است.(۲)

برای اثبات ایـن قول عمدتا دو شاهد اقامه شده‌ است‌: یکی از درون خود کتاب و دیگر از خـارج آن و شـهادت دیـگران. از برخی‌ قسمتهای‌ این‌ کتاب حدس زده می‌شود که این انجیل باید به دست یکی از همراهان حضرت عیسی‌ نـوشته‌ ‌ ‌شـده باشد. اما عمده این موارد حدسی است. تنها باب آخر انجیل‌ یوحنا‌ عـلایمی‌ دربـاره نـویسنده به دست می‌دهد که بسیار مفیدند. در این باب از شاگردی سخن رفته‌ است‌ که‌ عیسی بـه او محبت می‌نمود.(۳) در همین باب می‌گوید: همین شاگرد محبوب‌ بود‌ که هنگام شام آخـر بر سینه حضرت عـیسی تـکیه زده بود.(۴) در پایان هم می‌گوید: «و این‌ شاگردی‌ است که به این چیزها شهادت داد و اینها را نوشت.»(۵)

با بررسی‌ خود‌ انجیل یوحنا و اناجیل دیگر به دست آورده‌اند‌ که‌ این‌ شاگرد محبوب ـ که احتمالاً بـسیار جوان یا‌ حتی‌ کودک بوده است که در هنگام شام آخر به سینه حضرت عیسی تکیه‌ داده‌ ـ همان یوحنا پسر زبدی بوده‌ است‌. اما مشکل‌ این‌ است‌ که بسیاری معتقدند باب آخـر بـعدا‌ و به‌ دست شخص دیگری نوشته شده است؛(۶) و اگر این باب حذف شود، از‌ درون‌ خود کتاب نمی‌توان شاهد محکمی برای‌ تعیین نویسنده آن پیدا‌ کرد‌.

دلیل دیگر شهادتی است که‌ ایرنئوس‌ در حـدود سـال ۱۸۰ میلادی از پلیکارپ ـ که اواخر قرن اول و اوایل قرن‌ دوم‌ می‌زیسته و شاگرد یوحنای حواری بوده‌ است‌ ـ نقل‌ می‌کند؛ و آن شهادت‌ این‌ است که یوحنای حواری‌ نویسنده‌ انجیل سوم است.(۷)

دانشمندان این دلیـل را هـم رد می‌کنند و می‌گویند به شهادت ایرنئوس‌ نمی‌توان‌ اعتماد کرد، چون قبل از او‌ و در‌ اواسط قرن‌ دوم‌ ژوستین‌ شهید از یوحنای رسول‌ سخن می‌گوید و درباره او مطالبی می‌نویسد، اما هیچ ذکری از انجیل او نمی‌کند؛ در حالی‌ کـه‌ کـتاب مـکاشفه را به او نسبت‌ می‌دهد‌. پس‌ نـویسنده‌ انـجیل‌ چـهارم فردی غیر‌ از‌ یوحنای رسول است.(۸)

______________________________

۱٫ متی، ۴:۲۱٫

۲٫ قاموس الکتاب المقدس، ص۱۱۰۹؛ معرفی عهد جدید، ۱/۲۰۷، ۲۰۹٫

۳ . یوحنا، ۲۱‌:۷٫

۴ . همان‌، ۲۱‌:۲۰٫

۵ . همان، ۲۱:۲۴٫

۶ . عیسی؛ اسطوره یا‌ تاریخ‌، ص۲۷‌.

۷ . المدخل‌ الیـ‌ العـهد‌ الجـدید، ص۵۴۷٫

۸ . همان، ص۵۵۱٫

هفت آسمان » پاییز و زمستان ۱۳۷۸ – شماره ۳ و ۴ (صفحه ۹۸)


یوسبیوس که در اوایل قرن چهارم می‌زیسته، از پاپیـاس ـ کـه در اواخر قرن اول و اوایل قرن دوم می‌زیسته ـ نقل می‌کند که در این‌ زمان یوحنای دیگر که به «پیر» معروف بوده، در اَفَسُس زنـدگی مـی‌کرده اسـت. عده‌ای از محققان جدید می‌گویند که در واقع یک یوحنا در اَفَسُس مـی‌زیسته، که همین یوحنای پیر‌ بوده‌، و او انجیل چهارم را نوشته است، و بعدا با یوحنای رسول مشتبه شده است.(۱)

دلیل دیـگری کـه بـرای رد انتساب این انجیل به یوحنای حواری آورده می‌شود، این است که‌ اگـر‌ یـوحنای حواری نویسنده این انجیل است، پس چرا این اندازه با سه انجیل دیگر متفاوت است؟ آیا می‌توان گـفت کـه دو نـفر که شاهد‌ یک‌ ماجرا بوده‌اند و معتبر هم هستند‌، این‌ اندازه متفاوت نـقل می‌کنند؟(۲)

دلیـل دیـگر این است که انجیل چهارم پُر از مضامین فلسفی و یونانی است؛ و به گفته کتاب اعمال رسـولان (۴:۱۳)، یـوحنا فـردی‌ عامی‌ و بی‌سواد بوده است. بنابراین‌، او‌ نمی‌تواند نویسنده این انجیل باشد.(۳)

این ادله باعث شده اسـت کـه اکثر مفسران کتاب مقدس نسبت این انجیل را به یوحنا نپذیرند.(۴) بنابراین، بهتر اسـت مـانند فـهیم عزیز بگوییم تنها‌ خدا‌ می‌داند چه کسی انجیل چهارم را نوشته است.

منشأ انجیل یـوحنا

از آنـچه گذشت، معلوم گردید که انجیل چهارم به دست فردی نامشخص، در حدود پایان قـرن اول، نـگاشته شـده‌ است‌. بنابراین، به‌ احتمال قوی اناجیل دیگر، که احتمالاً چند دهه زودتر نوشته شده‌اند، در اخـتیار نـویسنده بوده است. از‌ این گذشته، حتما رساله‌های پولس، که از نیم قرن جلوتر در‌ کلیساها‌ خـوانده‌ مـی‌شده‌اند، در اخـتیار او بوده‌اند.(۵)

اما این کتاب با دیگر اناجیل و حتی رساله‌های پولس متفاوت است، چون ‌‌عناصر‌ بسیاری از فـلسفه یـونان در آن مـشهود است. از این‌رو، ویل دورانت می‌گوید‌: «انجیل‌ چهارم‌ از فلسفه یونان مایه گرفته اسـت.» نـیز می‌گوید: «با در نظر داشتن همه آنچه گفته‌ شد، اگر یک‌بار دیگر مقدمه انجیل چهارم را بخوانیم و بـه جـای واژه «کلمه‌»، که ترجمه لوگوس یونانی‌ است‌، خود

______________________________

۱ . ODC. p. 731.

۲ . همان.

۳ . المدخل الی العهد الجدید، ص۵۵۰٫

۴ . تـفسیر الکـتاب المقدس، ۵/۲۲۹٫

۵ . المدخل الی العهد الجدید، ص۵۶۳٫

هفت آسمان » پاییز و زمستان ۱۳۷۸ – شماره ۳ و ۴ (صفحه ۹۹)


لوگوس را بگذاریم، فـورا درمـی‌یابیم کـه نویسنده به فیلسوفان پیوسته است.»(۱)

با ایـن‌ حـال، این انجیل با رساله‌های پولس، از جهت الهیات و مسیح‌شناسی، درست مانند هم هستند، و هر دو از مـسیح‌شناسی عـیسی‌خدایی پیروی می‌کنند. بنابراین، با تـوجه بـه این‌که مـسیح‌شناسی عـیسی‌خدایی بـه پولس منسوب‌ است‌ و رساله‌های پولس حدود نیم‌قرن پیـشتر نـوشته شده‌اند، طبیعی است که مانند بسیاری دیگر بگوییم نویسنده انجیل چهارم، الهـیات و مـسیح‌شناسی پولسی را گرفته است، ولی آن را در قالب خاصی ریـخته‌ است‌. همان‌طور که فـیلون اسـکندرانی یهودیت را به‌گونه‌ای بیان می‌کرد کـه بـرای یونانیان قابل فهم باشد، نویسنده انجیل چهارم نیز مسیحیت را طوری بیان می‌کند کـه بـرای یونانیان قابل فهم‌ باشد‌.(۲) بـنابراین، او اصـطلاحات و قـالبها را از فلسفه یونان مـی‌گیرد و الهـیات پولسی را در آن می‌ریزد.

ب) رساله‌های یـوحنا

در عـهد جدید سه رساله به یوحنا منسوب است: رساله نخست خطاب‌ به‌ فردی‌ خاص نـیست و عـمومی است. رساله‌ دوم‌ خطاب‌ به خـاتون بـرگزیده و فرزندانش اسـت، کـه گـاهی گفته می‌شود مقصود از خـاتون برگزیده، همان کلیساست.(۳) رساله سوم به فردی به نام‌ «غایُس‌» نوشته‌ شده، که شبان یـا پیـشوای کلیسا بوده است‌.(۴) رساله‌ دوم و سوم بـسیار کـوتاه هـستند و بـیشتر بـه مسائل روزمره کـلیسا پرداخـته‌اند، اما رساله اول نسبتا طولانی است و بیشتر مسائل‌ عقیدتی‌ را‌ دربرمی‌گیرد. این رساله از نظر محتوا همان مطالب انـجیل چـهارم‌ را دنـبال می‌کند، و هر دو یک الهیات را ترویج می‌کنند.(۵)

اعـتقاد کـلیسای مـسیحی بـر ایـن بـوده است که‌ این‌ سه‌ رساله را همان نویسنده انجیل چهارم، یعنی یوحنا پسر زبدی، نوشته‌ است‌.(۶) از سوی دیگر، سبک نگارش این سه رساله به‌گونه‌ای است که بسیاری از مـحققان برآن‌اند که‌ نویسنده‌ آنها‌ باید همان نویسنده انجیل چهارم باشد.(۷) بنابراین، محققان جدید این رساله‌ها را‌ هم‌ به‌ یوحنای پیر، نه یوحنای حواری، نسبت می‌دهند. البته اگر ثابت شود که ایـن سـه‌ رساله‌ و انجیل‌ چهارم را یک نفر نوشته است، در رساله‌های دوم و سوم، شواهدی ظنی وجود دارد‌ که‌ نویسنده یوحنای پیر بوده است؛ از جمله این‌که هر دو رساله

______________________________

۱ . تاریخ تمدن‌،۳/۶۹۵‌ـ۶۹۶‌.

۲ . همان، ص۶۹۶؛ المدخل الی العهد الجدید، ص۵۷۰٫

۳ . مـعرفی عـهد جدید، ۲/۱۱۴٫

۴ . همان، ص۱۱۵٫

۵ . ODC‌. p. 130‌.

۶ . HBD. p. 499.

۷ . NIDB. pp.536-537.

هفت آسمان » پاییز و زمستان ۱۳۷۸ – شماره ۳ و ۴ (صفحه ۱۰۰)


با این عبارت آغاز می‌شود: «من که‌ پیرم‌…۰» این‌ تعبیر نشان می‌دهد که نویسنده با عنوانِ «پیر» معروف بوده است.

یـوسبیوس از پاپیـاس نقل‌ می‌کند‌ که در آن زمان در اَفـَسُس دو نـفر به نام یوحنا می‌زیسته‌اند‌: یکی‌ یوحنای‌ حواری، و دیگری یوحنای پیر. محققان جدید می‌گویند در واقع یک یوحنا در اَفَسُس می‌زیسته، که‌ همان‌ یوحنای‌ پیر بوده اسـت، و بـعدا با یوحنای حواری مـشتبه شـده است. در صورتی‌ که‌ این تحلیل درست باشد، باید بگوییم اگر رساله دوم و سوم یوحنا را همان کسی نگاشته که‌ انجیل‌ چهارم و رساله اول را، پس گفته محققان جدید درباره هر چهار کتاب‌ تقویت‌ می‌شود، چـون کـلمه «پیر» ظاهر در این‌ است‌ که‌ او معروف به این نام بوده است‌.

سنّت‌ مسیحی زمان و مکان نگارش این رساله‌ها را اواخر عمر یوحنا، یعنی پایان قرن‌ اول‌، و در شهر اَفَسُس می‌داند. اما‌ مشخص‌ نـیست کـه‌ این‌ رسـاله‌ها‌ زودتر نوشته شده‌اند یا اناجیل.(۱)

ج) مکاشفه‌ یوحنا‌

این کتاب از یک مکاشفه سخن می‌گوید و مسائل آخر الزمان را پیـشگویی‌ می‌کند‌؛ و از این جهت، با بقیه قسمتهای‌ عهد جدید متفاوت است‌. پسـ‌ بـحث دربـاره تاریخ و مکان نگارش‌ این‌ کتاب و نویسنده آن اهمیت کمتری دارد. درباره نویسنده این کتاب از قدیم اختلاف‌ بوده‌ است، و اکـثر ‌ ‌دانـشمندان نویسنده این‌ کتاب‌ را‌ غیر از نویسنده‌ انجیل‌ چهارم و سه رساله یوحنا‌ می‌دانسته‌اند‌.(۲)

درباره نـویسنده ایـن کـتاب چند نکته را باید در نظر گرفت: ۱٫ خودِ کتاب می‌گوید‌ نام‌ نویسنده یوحناست؛(۳) ۲٫ اندیشه‌ها و طرز تفکر نـویسنده‌ با‌ نویسنده انجیل‌ چهارم‌ بسیار‌ متفاوت است؛ به‌گونه‌ای که‌ ویل دورانت می‌گوید: «بـاور نکردنی است که انـجیل چـهارم و کتاب مکاشفه اثر یک فرد باشد‌. کتاب‌ مکاشفه از شعر یهود، و انجیل چهارم‌ از‌ فلسفه‌ یونان‌ مایه‌ گرفته است»؛(۴) ۳٫ این‌ کتاب‌، برخلاف انجیل چهارم، با ادبیات یونانیِ بسیار ضعیف نوشته شده است؛ ۴٫ از نـظر زمان نگارش، بسیار‌ زودتر‌ از‌ انجیل چهارم نوشته شده است، و بسیاری تاریخ‌ نگارش‌ آن‌ را‌ به‌ زمان‌ فشار و شکنجه نرون در سال ۶۵ میلادی برمی‌گردانند.(۵)

یوحنای حواری یک فرد عامی و غیرعالم است، که در فرهنگ یـهودی رشـد کرده است.(۶)

______________________________

۱ . NIDB. p.536.

۲ . المدخل الی العهد‌ الجدید، ص۵۷۵٫

۳ . تاریخ تمدن، ۳/۶۹۵٫

۴ . معرفی عهد جدید، ۲/۱۱۹٫

۵ . معرفی عهد جدید، ۲/۱۱۸؛ تاریخ تمدن، ۳/۶۹۵ .

۶ . اعمال رسولان، ۴:۱۳٫

هفت آسمان » پاییز و زمستان ۱۳۷۸ – شماره ۳ و ۴ (صفحه ۱۰۱)


همه شواهدی که گفته شد، بر این فرد منطبق است. احتمال‌ دارد‌ او نویسنده کـتاب مـکاشفه باشد؛ برخلاف انجیل چهارم و رساله‌ها.

دیگر نوشته‌های عهد جدید

تنها چهار رساله کوتاه از عهد جدید معرفی نشده‌اند، که عبارت‌اند از: رساله یعقوب، رساله‌های اول‌ و دوم‌ پطرس، رساله یهودا. با توجه بـه کـم اهمیت بودن این رساله‌ها در عهد جدید، به اختصار به بررسی نویسندگان و تاریخ نگارش آنها می‌پردازیم‌.

الف‌) رساله یعقوب

شاید بتوان گفت‌ تنها‌ نوشته‌ای از عهد جدید که صریحا تعالیم پولس را رد مـی‌کند، رسـاله یـعقوب است. یکی از مهمترین تعالیم پولس ایـن اسـت کـه انسان تنها‌ با‌ ایمان به مسیح رستگار‌ می‌شود‌، نه با عمل به شریعت. این گفته در رساله‌های پولس، به ویژه غلاطیان و رومیان، بـارها تـکرار شـده است. اما نویسنده این رساله با صراحت تـمام ایـن گفته را رد می‌کند‌: «ای‌ برادران من! چه سود دارد اگر کسی گوید ایمان دارم، وقتی که عمل ندارد؟ آیا ایمان می‌تواند او را نجات بخشد؟ ولیـکن ای مـرد بـاطل! آیا می‌خواهی بدانی که ایمان بدون اعمال‌ باطل‌ است؟ آیا پدر‌ مـا ابراهیم به اعمال عادل شمرده نشد، وقتی که پسر خود اسحاق را به قربانگاه گذرانید… پس‌ می‌بینید که انـسان از اعـمال عـادل شمرده می‌شود، نه از ایمان‌ تنها‌.»(۱)

صراحت‌ نویسنده این رساله به‌گونه‌ای اسـت کـه گفته می‌شود در مخالفت مستقیم با پولس نوشته شده است.(۲)

نویسنده ‌‌این‌ رساله خود را در ابتدای رساله، یعقوب، غـلام عـیسی مـسیح، معرفی می‌کند. سنّت‌ کلیسا‌ بر‌ این است که این یعقوب برادر حـضرت عـیسی اسـت.(۳) اما اشکال شده است که ادبیات‌ یونانیِ این رساله بسیار خوب است و نمی‌تواند نـوشته یـعقوب بـرادر عیسی باشد.(۴) با‌ توجه به این که‌ در‌ عهد جدید پنج نفر به نام یـعقوب وجـود دارد، مشخص کردن این‌که کدام یک این رساله را نوشته‌اند، چندان آسان نیست.(۵)

______________________________

۱ . رساله یـعقوب، ۲:۱۴، ۲۰ـ۲۴٫

۲ . HBD. p. 447.

۳ . بـر طـبق عهد‌ جدید، حضرت مریم نامزد یوسف نجار بود که حضرت عیسی از او زاده شد، و پس از آن چند فـرزند دیـگر را به دنیا آورد. متی، ۱:۲۵٫

۴ . ODC. p.711.

۵ . NIDB. p. 494.

هفت آسمان » پاییز و زمستان ۱۳۷۸ – شماره ۳ و ۴ (صفحه ۱۰۲)


از‌ محتوای‌ رساله معلوم است که نباید قبل از فعالیتهای تبلیغی پولس نـوشته شـده بـاشد. از این‌رو، برخی می‌گویند از آن‌جا که یعقوب، برادر حضرت عیسی، در سال ۶۶ میلادی فوت کرده‌ است‌، نـمی‌توانسته بـه رساله‌های پولس دسترسی پیدا کند، تا این‌گونه با آنها به مخالفت بپردازد.(۱) امـا مـی‌توان گـفت که حتی اگر رساله‌ها در دسترس او نبوده است، طبیعی است که‌ تعالیم‌ پولس را ـ که در شهرهای مختلف قـبل از آن زمـان تـبلیغ شده بود ـ شنیده باشد.

با این‌که درباره تاریخ نگارش این رساله اخـتلاف اسـت و برخی تاریخ آن را اوایل‌ قرن‌ دوم‌ دانسته‌اند، اما بیشتر حدود سال‌ ۶۰‌ میلادی‌ را ترجیح می‌دهند،(۲) که با مـطالب ایـن رساله نیز مناسب است.

ب) دو رساله منسوب به پطرس

در عهد جدید دو رساله‌ بـه‌ پطـرس‌ رسول منسوب است که بزرگترین حواری حـضرت عـیسی‌ بـه‌ شمار می‌رفته است. هر دو رساله با نـام پطـرس رسول آغاز می‌شوند، و چنین می‌نماید که نویسنده آنها پطرس حواری‌ است‌. رساله‌ اول بـه کـلیساهای شهرهای آسیای صغیر نوشته شـده اسـت، و مسیحیان‌ آن مـنطقه را بـه صـبر و بردباری دعوت می‌کند. البته در لابه‌لای آن عـباراتی اسـت که با تعالیم پولس‌ بی‌شباهت‌ نیست‌، و ادبیات آن با رساله‌های پولس قابل مقایسه اسـت.(۳)

سـنّت کلیسا این‌ رساله‌ را به پطرس رسـول نسبت می‌داده است، امـا مـحققان جدید این انتساب را به شـدت زیـرسؤال‌ برده‌اند‌.(۴) آنها‌ می‌گویند ادبیات یونانیِ عالی این رساله، نمی‌تواند نوشته یک ماهیگیر سـاده بـاشد‌. همچنین‌ فقراتی‌ از آن به تعالیم پولسـی شـبیه اسـت. دیگر این‌که شـکنجه و آزار مـسیحیان آسیای صغیر‌ به‌ ایـن‌ زودی نـبوده است که پطرس برای آنها نامه بنویسد و آنها را به صبر و شکیبایی‌ توصیه‌ کند. هـمه ایـن امور نشانه آن است که فرد دیـگری ـ کـه احتمالاً از‌ پیـروان‌ پطـرس‌ بـوده ـ نزدیک به پایان قـرن اول این رساله را نوشته است.(۵)

رساله دوم پطرس‌ هم‌ مسیحیان را به صبر و بردباری دعوت می‌کند، و حقایقی را دربـاره ایـمان مسیحی به‌ آنها‌ گوشزد‌ می‌کند و مـسیحیان را از هـرزگی و بـی‌بند و بـاری بـرحذر می‌دارد. در عهد جـدید، غـیر از کتاب‌ اعمال‌ رسولان و رساله‌های پولس، تنها در یک جا از پولس سخن رفته و از‌ او‌ تعریف‌ شده است؛ آن هم پایان همین رسـاله اسـت. بـنابراین، اگر انتساب این رساله

______________________________

۱ . HBD. p.447‌.

۲ . کلید‌ عهد‌ جـدید، ص۲۲۰ـ۲۲۱٫

۳٫ ODC. p. 1051.

۴ . المـدخل الی العـهد الجـدید، ص۷۲۹٫

۵ . HBD. p.779‌.

هفت آسمان » پاییز و زمستان ۱۳۷۸ – شماره ۳ و ۴ (صفحه ۱۰۳)


بـه‌ پطـرس ثابت شود، اهمیت ویژه‌ای پیدا می‌کند. این رساله، چه از نظر محتوا و چه از نظر‌ شیوه‌ نگارش، با رساله اول اختلاف فاحشی دارد.(۱)

هرچند این رساله به پطرس‌ نسبت‌ داده می‌شود، مـحققانْ تاریخ نگارش آن را‌ حدود‌ سال‌ ۱۵۰ میلادی می‌دانند، و برای آن شواهد فراوانی‌ می‌آورند‌. بنابراین، نویسنده آن فردی دیگر بوده است و برای این‌که نوشته‌اش مورد قبول واقع‌ شود‌، آن را به پطرس نسبت‌ داده‌ است.(۲)

ج) رساله‌ یـهودا‌

ایـن‌ رساله بسیار کوتاه، درباره خطر معلمانِ‌ دروغین‌ و پرهیز از هرزگی و بی‌بند و باری مطالبی را به مسیحیان گوشزد می‌کند. رساله‌ با‌ نام «یهودا غلام عیسی مسیح و برادر‌ یعقوب» آغاز می‌شود؛ و معتقد‌ بـوده‌اند‌ کـه یهودا برادر عیسی و یعقوب‌ است‌. اما بسیاری از دانشمندان این نسبت را نادرست می‌دانند و زمان نگارش این رساله‌ را‌ قرن دوم می‌دانند.(۳) بسیاری معتقدند‌ مطالب‌ این‌ رسـاله مـربوط به‌ زمانی‌ بسیار متأخرتر از آنـ‌ اسـت‌ که یکی از معاصران حضرت عیسی و حواریون بتواند آن را بنویسد.(۴) با این حال‌، برخی‌ تاریخ آن را اواخر قرن اول‌(۵) و یا‌ قبل از‌ تخریب‌ اورشلیم‌ در سال ۷۰ میلادی‌ می‌دانند.(۶)

جمع‌بندی

الف) هـیچ یـک از قسمتهای عهد جدید را نـمی‌توان بـه صورت قطعی به‌ حواریون‌ نسبت داد؛ و اگر بخواهیم بحثها و دلایل‌ دانشمندان‌ و محققان‌ جدید‌ را‌ مبنا قرار دهیم‌، باید‌ بگوییم از این مجموعه، که اناجیل متی و یوحنا و رساله‌های یوحنا و مکاشفه یوحنا و دو رساله پطرس، سـنّتا‌ بـه‌ حواریون‌ نسبت داده می‌شده است، به جز کتاب‌ مکاشفه‌، استناد‌ بقیه‌ تقریبا‌ به‌ صورت قطعی رد شده است. مضافا این‌که کتاب مکاشفه هم مورد تردید واقع شده است.

ب) تنها قسمتی از عهد جـدید، کـه نویسنده آن بـه صورت قطعی مشخص‌ است، هفت یا هشت رساله پولس است.

ج) مسلّم است که رساله‌های پولس نخستین نوشته‌های عهد جـدیدند، و پیش از این‌که

______________________________

۱ . ODC . p.1051.

۲ . همان؛ کلید عهد جدید، ص۲۳۹؛ و: HBD. p.780.

۳ . المدخل الی‌ العهد‌ الجدید، ص۷۵۹٫

۴ . HBD. p.514.

۵ . کـلید عـهد جـدید، ص۲۳۶٫

۶ . ODC. p.750.

هفت آسمان » پاییز و زمستان ۱۳۷۸ – شماره ۳ و ۴ (صفحه ۱۰۴)


سایر بخشهای عهد جدید نوشته شود، پولس قبل از سال ۶۵ میلادی، در شهرهای مختلف اندیشه‌های خود را تبلیغ‌ می‌کرد‌.

د) انجیل‌نویسی پس از سـال ‌ ‌۶۵ مـیلادی، یعنی سال کشته شدن پطرس و پولس، آغاز گشته است؛ و سه انجیل همنوا و دیگر قـسمتهای عـهد جـدید از‌ این‌ زمان به بعد نوشته شده‌اند‌.

ه ) در‌ عهد جدید دو الهیات به چشم می‌خورد: عیسی‌خدایی، عیسی‌بشری. سـالها قبل از نوشته شدن بخش عیسی‌بشری، الهیات عیسی‌خدایی نوشته شده و در کلیساها خوانده می‌شده‌ اسـت‌. بنابراین، شاید بتوان گـفت‌ زمـانی‌ که انجیل‌نویسان اناجیل همنوا را می‌نگاشته‌اند، چند دهه از آغاز تبلیغ الهیات پولسی گذشته بود؛ و اگر در آنها تعابیری از قبیل «پسر خدا» وجود دارد، به معنای الوهیت نیست. اما‌ کاربرد‌ لفظ «پسر»، و تصویر رابطه‌ای خـاص میان حضرت عیسی و خدا، تحت‌تأثیر ادبیات پولسی بوده است، که در آن زمان رواج داشت.

و) غیر از رساله‌های پولس، انجیل چهارم و سه رساله منسوب به‌ یوحنا‌ نیز از‌ الهیات عیسی‌خدایی پیروی می‌کنند. اگر به تاریخ نگارش ایـن چـهار نوشته نگاه کنیم، می‌بینیم فاصله قابل توجهی‌ با تاریخ نگارش اناجیل همنوا دارند؛ یعنی حدود سی سال پس‌ از‌ اناجیل‌ همنوا و بیش از نیم قرن پس از رساله‌های پولس نگاشته شده‌اند. بنابراین، با گذشت زمـان، الهـیات پولسی‌ و ‌‌عیسی‌خدایی‌ بیشتر رایج می‌شده است؛ به‌گونه‌ای که این اندیشه در انجیل چهارم و برخی رساله‌های‌ منسوب‌ به‌ یوحنا از رساله‌های پولس شدیدتر و صریحتر شده است.

ز) رساله‌های پولس یک عقیده و اندیشه و یک الهیات‌ ویـژه را تـرویج می‌کرده که شخصیت مسیح در آن نقش محوری و اصلی را‌ داشته است. همچنین این‌ عقیده‌ سالها ترویج و تبلیغ می‌شده و بعدها زندگینامه حضرت عیسی در اناجیل همنوا نگاشته شده است. از این‌رو، شاید کسی بـتواند ادعـا کـند که این زندگینامه تحت‌تأثیر آن عـقاید نـگاشته شـده است.

ح) پولس‌ خود را مأمور تبلیغ در میان غیریهودیان خواند، و غیریهودیان در بخش بسیار وسیعی از امپراتوری روم ساکن بودند؛ و بی‌آن‌که اطلاعی از یهودیت داشته باشند، ابـتدائا بـا روایـت پولسی از مسیحیت آشنا‌ گردیدند‌؛ و به زودی اکثریت مسیحیان را هـمین غـیر یهودیان تشکیل دادند. بنابراین، نقش ویژه رساله‌های پولس و تعالیم او در مسیحیت روشن می‌شود. این نفوذ و تأثیر تا حدی است که بـرخی از‌ مـسیحیان‌ مـی‌گویند: «پولس حواری را غالبا دومین مؤسس مسیحیت لقب داده‌اند»؛(۱) «پولس به خاطر تـوسعه یافتن افکارش ـ مخصوصا توسط دسته‌ای از نویسندگان در پایان قرن اخیر ـ متهم به این شده‌ است‌ که آن قدر مسیحیت را تـغییر داده کـه گـویی مؤسس دوم آن است.»(۲)

______________________________

۱ . تاریخ جامع ادیان، ص۶۱۳٫

۲ . مسیحیت و بدعتها، ص۴۷٫

هفت آسمان » پاییز و زمستان ۱۳۷۸ – شماره ۳ و ۴ (صفحه ۱۰۵)


منابع فارسی

۱۵٫ کتاب مـقدس.

۱۶٫ بـی.ناس، جان‌، تاریخ‌ جامع‌ ادیان، ترجمه علی اصغر حکمت‌، تهران‌، شرکت‌ انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ هـشتم،۱۳۷۵٫

۱۷٫ هـاکس، مـستر، قاموس کتاب مقدس، تهران، اساطیر، چاپ اول، ۱۳۷۷٫

۱۸٫ فیلسون، فلوید، کلید‌ عهد‌ جدید‌، تـرجمه مـسعود رجـب‌نیا، تهران، انتشارات نورجهان، ۱۳۳۳٫

۱۹‌. میلر‌، و.م، تاریخ کلیسای قدیم در امپراتوری روم و ایران، ترجمه علی نخستین، انتشارات حـیات ابـدی، چـاپ دوم، ۱۹۸۱٫

۲۰٫ اُ.گریدی‌، جوان‌، مسیحیت‌ و بدعتها، ترجمه عبدالرحیم سلیمانی اردستانی، قم، مؤسسه فرهنگی طه، چاپ‌ اول، ۱۳۷۷٫

۲۱٫ مـیشل، تـوماس، کلام مسیحی، ترجمه حسین توفیقی، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب چاپ اول‌، ۱۳۷۷‌.

۲۲‌. آشـتیانی، جـلال‌الدین، تـحقیقی در دین مسیح، نشر نگارش، ۱۳۶۸٫

۲۳٫ سی‌. تنی‌. مریل، معرفی عهد جدید، ج۱ و ۲، ترجمه ط. میکائیلیان، انتشارات حـیات ابـدی، چاپ اول، ۱۳۶۲٫

۲۴٫ دورانت، ویل، تاریخ‌ تمدن‌، ج۳ (قیصر‌ و مسیح)، ترجمه حمید عنایت و…، تهران، انتشارات آمـوزش انـقلاب اسـلامی، چاپسوم، ۱۳۷۰٫

۲۵‌. رابرتسون‌، آرچیبالد‌، عیسی؛ اسطوره یا تاریخ، ترجمه حسین توفیقی، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیـان و مـذاهب، چاپاول‌، ۱۳۷۷‌.

منابع‌ عربی

۲۶٫ الفغالی، الخوری بولس، المدخل الی الکتاب المقدس، ج۵، بیروت، منشورات المـکتبه البـولیسته، چـاپ‌ اول‌، ۱۹۹۵٫

۲۷٫ جماعه من اللاهوتیین، تفسیر الکتاب المقدس، ج۵، بیروت، دار منشورات النفیر، چاپ‌ دوم‌، ۱۹۹۰‌.

۲۸٫ جماعه من اللاهوتین، تـفسیر الکـتاب المـقدس، ج۶، بیروت، دار منشورات النفیر، چاپ اول، ۱۹۸۸‌.

۲۹‌. شلبی، الدکتور احمد، مقارنه الادیان، ج۲، (المسیحه)، قاهره، مـکتبه النـهضه المصریه، چاپ دهم، ۱۹۹۳‌.

هفت آسمان » پاییز و زمستان ۱۳۷۸ – شماره ۳ و ۴ (صفحه ۱۰۶)


۳۰‌. الفغالی‌، الخوری بولس، المدخل الی الکتاب المقدس، ج۴، بیروت، منشورات المکتبه البولیسته، چاپ اول، ۱۹۹۴٫

۳۱٫ تفسیر‌ العـهد‌ الجـدید، قاهره، دارالثقافه، چاپ دوم، بی‌تا.

۳۲٫ عبدالملک، الدکتور پطرس و…، قاموس الکتاب‌ المقدس‌، قاهره‌، دارالثـقافه، چـاپ دهم، ۱۹۹۵٫

۳۳٫ فهیم عزیز، الدکتور القس، المدخل الی العـهد الجـدید، قـاهره، دارالثقافه‌، بی‌تا‌.

منابع‌ انگلیسی

۳۴٫ Eliade, Mircea: The Encyclopedia of Religion, V. 8, 9, 2 Macmilan Publishing Company, New‌ York‌, ۱۹۸۷٫ (ER. ME: )علامت اختصاری

۳۵٫ D. Gardner, Paulo, Who””s Who in the Bible, Zondervan Publishing‌ House‌, Grand Rapids, Michigan, 1995. (WB:)عـلامت اخـتصاری

۳۶٫ Douglas, J. D: The New International‌ Dictionary‌ of the Bible, Reqency reference Library, Grand‌ Rapids‌, Mi‌, U. S. A, 1987.(NIDB:)علامت اختصاری

۳۷٫ Achtemeier, Paul‌ J.: Harper‌””s Bible Dictionary, Harper San Francisco, 1985. (HBD:)علامت اختصاری

۳۸٫ Cross, F. L: The‌ Oxford‌ Dictionary of the Christian Church‌, London‌, Oxford University‌ Press‌, ۱۹۵۷‌. (ODC:)علامت اختصاری

شبکه بین المللی مطالعات ادیان

اینفورس (شبکه بین المللی مطالعات ادیان)،‌ بخشی از یک مجموعه فعالیت های فرهنگی است که توسط یک گروه جهادی مجازی انجام می شود. این گروه  بدون مرز، متشکل از اساتید، طلاب، دانشجویان و کلیه داوطلبان باایمان و دغدغه مندی است که علاقمند به فعالیت علمی جهادی در عرصه جنگ نرم هستند. شما هم می توانید یکی از اعضای این گروه باشید(اینجا کلیک کنید). فعالیت های سایت زیر نظر سید محمد رضا طباطبایی، مدرس ادیان و کارشناس صدا و سیماست. موضوعات سایت نیز در زمینه سیر مطالعاتی با رویکرد تقویت بنیه های اعتقادی و پاسخ به شبهات است.

0 0 رای ها
شما هم امتیاز بدهید..
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
دکمه بازگشت به بالا
0
افکار شما را دوست دارم، لطفا نظر دهیدx
()
x