مطالعات متفرقه (خارج از سیر مطالعاتی)

بررسی ورود اسلام به ایران

آدرس مقاله در پایگاه مجلات تخصصی نور: تاریخ اسلام در آینه پژوهش » تابستان ۱۳۸۸ – شماره ۲۲ (از صفحه ۱۲۱ تا ۱۴۴)
بررسی ورود اسلام به ایران (۲۴ صفحه)

چکیده

پژوهش درباره چگونگی و چرایی ورود مسلمانان به ایران و گسترش نسبتا سریع دین اسلام در این سرزمین در قرون اولیه هجری، از جمله مباحثی است که هنوز مورد توجه پژوهشگران می‌باشد. آگاهی از اوضاع سیاسی و مذهبی ایران در آستانه ورود مسلمانان، روحیات و اعتقادات لشکر اسلام در برابر لشکر ایران و مهم‌تر از آن، جذابیت‌ها و مزیت‌های دین اسلام نسبت به دین تحریف‌شده زردتشتی، ما را در فهم علل و عوامل ترک آیین قدیم (زرتشتی) و گرویدن به اسلام از سوی ایرانیان رهنمون می‌سازد. این مقاله با رویکرد نظری و تحلیلی و با هدف بررسی چگونگی چرایی ورود اسلام به ایران تدوین یافته است.

کلمات کلیدی

اسلام، ایران، زردتشتی، ساسانیان.
تاریخ اسلام در آینه پژوهش » تابستان ۱۳۸۸ – شماره ۲۲ (صفحه ۱۲۱)


‌ ‌‌‌سـال‌ ششم، شماره دوم، تابستان ۱۳۸۸، ۱۲۱ ـ ۱۴۴

بررسی ورود اسلام به ایران

حبیب‌ زمانی‌ محجوب‌۱(

چکیده

کلید واژهـ‌ها:

 

  1. دانـشجوی دکـتری تاریخ تمدن و ملل اسلامی واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی‌ واحد قم.دریافت: ۸۸/۳/۱۸ ـ پذیرش: ۸۸/۶/۸ E-mail: Zamani1358@Gmail.com
تاریخ اسلام در آینه پژوهش » تابستان ۱۳۸۸ – شماره ۲۲ (صفحه ۱۲۲)


مقدمه

دیـن‌ اسلام در عهد پیامبر‌( در‌ سراسر جزیرهالعرب اشاعه یافت. با فراگیر شدن آیین اسلام در ایـن منطقه و پذیرش آن از سوی عـرب‌ها، مـسلمانان درصدد نشر اصول اعتقادی خود در میان جهانیان و گسترش قلمرو اسلام برآمدند. البته‌ این عمل از زمان خود رسول‌الله( با اعزام گروههای تبلیغاتی به سراسر دنیا آغاز شده بود.۳۰۹

ایران و شام، که از نـزدیک‌ترین کشورها به جزیرهالعرب بودند، بیش از سایر نقاط در‌ کانون‌ توجه مسلمانان قرار گرفتند. مسلمانان توانستند در کمتر از بیست سال، بخش وسیعی از ایران زمین را زیر سیطره اسلام در بیاورند. آنچه در این میان اهمیت دارد، خوش‌آمدگویی و اسـتقبال‌ ایـرانیان‌ از دین اسلام است. وقتی اسلام وارد ایران شد، بسیاری از ایرانیان مسلمان شدند و تا آنجا به این شریعت مقدس وفادار ماندند که امروزه اسلام مذهب رسمی کشور ایران‌ است‌.

در اینجا پرسش‌هایی بـه ذهـن خطور می‌کند؛ مانند اینکه مسلمانان چگونه وارد ایران شدند و آن را تصرف کردند؟ با توجه به اینکه دین زردتشتی هم مانند اسلام دین یکتاپرستی است‌، چرا‌ ایرانیان‌ به آیین باستانی خویش پشت‌ کردند؟

در‌ ایـن‌ نـوشتار، کوشیده‌ایم با استفاده از منابع تاریخی و مطالعات و پژوهش‌های جدید، به این پرسش‌ها پاسخ دهیم تا مخاطبان عزیز با بخش بسیار‌ مهمی‌ از‌ تاریخ این مرز و بوم آشنا گردند.

آغاز اسلام‌ ایـرانیان‌

ایـرانیان مـقیم یمن و بحرین ـ‌که در عصر سـاسانیان جـزئی از حـوزه امپراتوری ایران بودندـ نخستین گروه۳۱۰ از ایرانیان‌ هستند‌ که‌ در زمان حیات پیغمبر اکرم(، در اثر تبلیغات اسلامی و آشنایی‌ با مبانی ارزشمند آیین اسـلام، بـه ایـن دین

تاریخ اسلام در آینه پژوهش » تابستان ۱۳۸۸ – شماره ۲۲ (صفحه ۱۲۳)


گرویدند.۳۱۱ رسول خدا( با ارسال نامه بـه اهـالی هجر‌(بحرین‌)، اسلام‌ را بر ایشان عرضه کرد و از آنان خواست در صورت خودداری‌ از‌ پذیرش اسلام، جزیه بدهند.۳۱۲ پیامبر برای اهالی بـحرین احـکام و شـرایطی نیز مقرر کرد؛ مانند اینکه‌ فرزندان‌ خود‌ را به آیین زردتـشت درنیاورند؛ اموال آنها برای خودشان باقی خواهد ماند‌، به‌ جز‌ اموال آتشکده‌ها که برای خدا و رسول خداست؛ بـرای مـسلمانان خـوردن ذبیحه زردتشتیان روا نیست‌ و نکاح‌ با‌ زن زردتشتی جایز نمی‌باشد.۳۱۳

حکومت یمن بـه هـنگام دعوت رسول‌الله( در دست باذان‌بن‌ساسان‌ ایرانی‌ بود. باذان از جانب خسروپرویز بر یمن حکمرانی داشت. وقتی حضرت رسـول اکـرم‌( در‌ سـال‌ ششم هجری خسروپرویز را به دین مقدس اسلام دعوت کرد، وی از این موضوع‌ سـخت‌ نـاراحت شـد و نامه را پاره کرد و به باذان (عامل خود در یمن) نوشت‌ که‌ نویسنده‌ نامه را نزد وی اعزام کـند. بـاذان نـیز دو نفر به مدینه فرستاد تا پیام‌ خسروپرویز‌ را به پیامبر( برسانند. لیکن وقتی نمایندگان در شـهر مـدینه بودند، رسول‌الله‌( ـ از‌ جانب‌ غیب‌ـ خبر قتل خسروپرویز و به قدرت رسیدن شیرویه پسرش را بـه نـمایندگان ایـران داد و به‌ آنها‌ گفت‌: مملکت شما به‌زودی به تصرف مسلمین در خواهد آمد. شما به یـمن‌ بـاز‌ گردید و به باذان بگویید اسلام اختیار کند. وقتی صحت قضیه بر باذان مـشخص شـد، وی مـسلمان‌ شد‌ و سپس گروهی از ایرانیان که آنها را «ابناء احرار» (آزادشدگان) می‌گفتند، طریق‌ مسلمانی‌ پیش گرفتند. ایـنان، نـخستین ایرانیانی هستند که‌ وارد‌ شریعت‌ مقدس اسلام شدند.۳۱۴

رویارویی مسلمانان و ایرانیان‌

نخستین‌ بـرخورد اسـاسی مـیان ایرانیان و مسلمانان، در سال ۱۲ هجری (۶۳۳ م.)

تاریخ اسلام در آینه پژوهش » تابستان ۱۳۸۸ – شماره ۲۲ (صفحه ۱۲۴)


روی داد؛ بدین‌ صورت‌ که مُثَنّی‌بن‌حارثه شَیبانی و سُوَیدبن‌قُطبه که‌ هر‌ دو از‌ قبیله‌ بَکر‌۳۱۵ بـودند، بـه مـرزهای ایران هجوم‌ آوردند‌ و با کسب غنایمی بازگشتند.۳۱۶ مثنی‌بن‌حارثه پس از این واقعه نزد ابـوبکر‌ آمـد‌ و از ضعف ایران و مساعد بودن اوضاع‌ برای ورود مسلمانان به‌ این‌ کشور گزارش داد. ابوبکر نیز‌ خالدبن‌ولید‌ را به هـمراه لشـکری روانه ایران ساخت.۳۱۷ البته پیش‌درآمد فتوحات مسلمانان، در‌ ایران‌، واقعه‌ای بود که پیـش از‌ ایـن‌ در‌ ذوقار روی داد‌ و اعراب‌ مرزنشین توانسته بودند لشکر‌ اعـزامی‌ سـاسانیان را مـغلوب سازند.۳۱۸ نخستین حملات محکم مسلمانان به مـرزهای شـاهنشاهی ساسانی با‌ فتح‌ اُبُلَّّه (در حوالی بصره) به فرماندهی‌ خالدبن‌ولید‌ آغاز شد‌. خالد‌ بـا‌ حـمله به این منطقه‌ و در جنگی بـا هـرمزان (مرزبان ایـن نـاحیه)، نـخستین پیروزی را برای مسلمانان به ارمغان آورد‌.۳۱۹‌ پس از تـصرف ابـلّه، اعراب مسلمان‌ تعداد‌ زیادی‌ از‌ مردم‌ را اسیر کردند‌، لیکن‌ دهقانان۳۲۰ دیار ترجیح دادنـد بـا مسلمانان صلح کنند و این نخستین مـعاهده صلح با دهقانان ایـرانی‌ اسـت‌.۳۲۱‌

خالد پس از تصرف روستاهای این نـاحیه‌، عـازم‌ حیره‌ (در‌ جنوب‌ کوفه‌) شد و آنجا را تصرف کرد. با فتح حیره، کلید تصرف بـین‌النهرین بـه دست مسلمانان افتاد.۳۲۲ شهر حـیره نـخستین مـکان از امپراتوری ساسانی بـود کـه از آنجا‌ خراج یا بـه عـبارت بهتر جزیه (۱۹۰ هزار درهم) به دربار خلافت فرستاده شد.۳۲۳ فتح حیره، پیروزی بزرگی بـرای مـسلمانان به شمار می‌رفت؛ از این‌روی، آنان بـا اشـتیاق فراوان‌ مـتوجه‌ اراضـی سـواد۳۲۴ شدند.

دولتمردان ساسانی کـه تا آن زمان پیشروی مسلمانان تا حیره را حمله‌ای غارتگرانه از سوی بدویان برای کسب غنیمت می‌پنداشتند،۳۲۵ بـرای بـاز پس‌گیری حیره‌، نیروی‌ فراوانی به سـرکردگی بـهمن جـادویه گـسیل داشـتند که نتیجه‌اش شـکست سـپاه مسلمانان در نبرد جِسر (۱۳ه‍ .ق) و کشته شدن سردار سپاه اسلام

تاریخ اسلام در آینه پژوهش » تابستان ۱۳۸۸ – شماره ۲۲ (صفحه ۱۲۵)


ابو‌عُبَیده‌ ثَقَفی‌ بود.۳۲۶ در این نبرد‌، مسلمانان‌ بـه رغـم دلیـری و شجاعتی که به خرج دادند، به دلیـل حـضور فـیل‌های قـوی هـیکل در سـپاه ایران، پراکنده شدند و شکست خوردند.۳۲۷

با پیروزی‌ ایرانیان‌ در نبرد جِسر، حیره‌ از‌ دست مسلمانان بیرون آمد؛ اما هنوز مدتی نگذشته بود که مسلمانان در نبرد بُوَیب بر سپاه ایـران چیره گشتند و دگر باره حیره را تصرف کردند.۳۲۸ با فتح مجدد حیره‌، امپراتوری‌ متزلزل ساسانی که تا این زمان حضور مسلمانان را خطری جدّی تلقی نمی‌کرد، به شدت هراسناک شد و سپاهی عـظیم بـه فرماندهی رستم فرّخزاد در برابر مسلمانان آرایش داد.۳۲۹ لیکن‌ این‌ سپاه بزرگ‌ و قدرتمند، در قادسیه (غرب کوفه) مقابل قشون اسلام شکست سختی متحمل شد و غنیمت هنگفتی به دست مسلمانان‌ افتاد که در مـیان آن، درفـش کاویان۳۳۰ نیز بود.۳۳۱‌

با‌ پیروزی‌ مسلمانان در نبرد قادسیه (سال ۱۴ه‍ . ق)، علاوه بر سقوط پایتخت ـ به‌ظاهر تسخیرناپذیر ـ شاهنشاهی ساسانی، شهرها و مناطق ‌‌مرزی‌ ایران یـکی پس از دیـگری در مدت کوتاهی به تسخیر لشـکریان اسـلام درآمد‌.۳۳۲‌ مسلمانان‌، به دنبال سپاه ایران خود را به مدائن۳۳۳ رساندند و مدتی طولانی این منطقه را‌ در محاصره خویش گرفتند. تلاش‌های یزدگرد سوم، آخرین پادشاه ساسانی، سـودی نـداشت. مردم‌ نیز، که از اوضـاع‌ سـخت‌ و نابسامان محاصره به‌تنگ آمده بودند، به مصالحه با لشکر اسلام تن دادند. در نتیجه، تیسفون پایتخت زمستانی ساسانیان سقوط کرد و با این واقعه، صدای انقراض امپراتوری ساسانی در سراسر ایران طنین‌انداز‌ شـد.

پس از پیـروزی درخشان نیروهای اسلام در قادسیه، دولت ساسانی در جبهه‌های جلولا (روستایی نزدیک بغداد فعلی) و نهاوند مقاومتی از خود نشان داد، اما این مقاومت از سوی بخش اشرافی‌ و فرادست‌ نظام ساسانی بود که در

تاریخ اسلام در آینه پژوهش » تابستان ۱۳۸۸ – شماره ۲۲ (صفحه ۱۲۶)


واقع برای منافع خـویش مـی‌جنگیدند نه بـقای ملک. با پیروزی مسلمانان در جلولا، تمامی مناطق اطراف دجله تحت سیطره سپاه اسلام درآمد و مسلمانان به مـناطق‌ داخلی‌ ایران گام نهادند.۳۳۴

اولین منطقه‌ای که اعراب در داخل خاک ایـران فـتح کـردند، «سوق‌الاهواز» بود. هرمزان، مرزبان خوزستان، پس از آنکه به تحریک یزدگرد، عهدنامه صلح مسلمانان و پیروز‌ (دهقان‌ اهواز) را نقض کـرد، ‌ ‌بـا آنان به جنگ پرداخت؛ لیکن شکست خورد و ایرانیان مجبور شدند تحت شرایط مـعاهده قـبلی، دوبـاره با ابوموسی اشعری فرمانده مسلمانان صلح کنند.۳۳۵ یزدگرد‌ گمان‌ می‌کرد‌ مسلمانان به دشت‌های منطقه خـوزستان‌ قناعت‌ خواهند‌ کرد، ولی با پیشروی اعراب، با نامه و پیام از سردارانش درخواست کرد تـا او را برای نبرد نهایی یـاری کـنند. سرداران‌ بزرگ‌ ایران‌، به دعوت پادشاه پاسخ مثبت دادند و از هر‌ گوشه‌ ایران، سپاهی گرد آمد و در نزدیکی همدان (نهاوند) اردو زد.

نهاوند، محل آخرین نبرد اساسی میان دو سپاه ایران‌ و اسلام‌ و آخرین‌ مقاومت منظم ایـرانیان در برابر مسلمانان بود (در سال ۱۹‌ و به روایتی اواخر سال ۲۰ه‍ .ق). ایرانیان، با وجود آنکه نیروی فراوانی برای مقابله گرد آورده بودند، شکست‌ هولناکی‌ از‌ سپاه اسلام متحمل شدند.۳۳۶ مسلمانان، پیروزی خود بر ایرانیان را‌ در‌ ایـن نـبرد «فتح‌الفتوح» خواندند؛۳۳۷ زیرا پس از این پیروزی، شاکله امپراتوری ساسانی و قدرت مرکزی ایران‌ به‌ طور‌ کامل تباه گشت؛ بقایای توان سیاسی و نظامی ایرانیان در هم شکسته شد‌ و دیگر‌ سپاه‌ و نیروی منسجمی برای مـقاومت یـکپارچه در برابر مسلمانان باقی نماند.۳۳۸

به گفته مورخان‌، مقاومت‌ برجسته‌ و قابل ملاحظه دیگری در مسیر فتوحات مسلمین پدید نیامد؛ مردم شهرها یا در مقابل‌ فاتحان‌ مقاومت نمی‌کردند و یا با

تاریخ اسلام در آینه پژوهش » تابستان ۱۳۸۸ – شماره ۲۲ (صفحه ۱۲۷)


اندکی مقاومت، تـسلیم شـده و میان اسلام آوردن و پرداخت جزیه‌ مختار‌ بودند‌. در نتیجه، دیگر نبرد منظمی میان ارتش ساسانی و سپاه مسلمانان رخ نداد.

با فتح‌ نهاوند‌ و همدان توسط مسلمانان (۲۱ ه‍ .ق)، شرایط مناسب برای تسخیر تمام ایـران فـراهم شـد‌ و نقاط‌ مختلف‌ یکی پس از دیگری بـه تـصرف سـپاه اسلام درآمد؛ به گونه‌ای که تا سال ۳۱‌ هجری‌، مسلمانان تا سواحل آمودریا (شرقی‌ترین مرز ایران) پیش رفتند. پیشروی لشکریان اسلام‌ در‌ مـناطق‌ مـرکزی، سـرعت چشمگیری داشت و در کمتر از یک دهه، تمام سرزمین ایـران ـ بـه جز طبرستان‌، دیلمان‌ و برخی‌ نواحی مرزی ـ تحت سیطره سیاسی مسلمانان درآمد. در برخی شهرها مانند فارس‌ و آذربایجان‌، که از دیرباز مـراکز دیـنی سـاسانیان بودند، مقاومتی در برابر مسلمانان شکل گرفت؛ اما گشایش بسیاری‌ از‌ شـهرها به واسطه عقد قرارداد صلح بوده است.۳۳۹

پس از این‌ مرحله‌، نوبت عقب راندن بقایای نظام ساسانی، و آخرین‌ شاه‌ آنـ‌ از نـهاوند تـا مرو و سلطه بر قدرت‌ تقریباً‌ دست‌نخورده ساسانی توسط مسلمانان شد.۳۴۰ مـسلمانان در فـتح نواحی شرق ایران نیز‌ با‌ مقاومت جدی نیروهای محلی، به‌ ویژه‌ دهقانان مواجه‌ نگشتند‌، بلکه‌ از هـمکاری و کـمک‌های آنـها نیز بهره‌مند‌ شدند‌.۳۴۱ یزدگرد سوم که پس از سقوط تیسفون به همراه نزدیکانش آوارهـ‌ و گـریزان‌ گـشته بود، تا واپسین روزهای عمرش‌ درصدد بازپس‌گیری تاج و تخت‌ بود‌. وی در مدت ده سال‌ سر‌گردانی‌، هـر از چـند گـاهی سپاهی در مقابل مسلمانان مجهّز می‌ساخت، ولی هیچ یک‌ از‌ این تلاش‌ها به نتیجه نرسید‌.

با‌ عـقب‌نشینی‌ یـزدگرد سوم به‌ مناطق‌ شرقی، مسلمانان با تعقیب‌ وی‌، وارد بزرگ‌ترین و مهم‌ترین ایالت شرقی ایـران، یـعنی خـراسان شدند و شهرهای آن را یکی پس‌ از‌ دیگری فتح کردند.۳۴۲ یزدگرد که‌ در‌ این زمان‌ از‌ شهری‌ به شـهر دیـگر گریزان‌ بود و از شاهنشاهی عنوانی بیش نداشت، سرانجام در سال ۳۱ هجری

تاریخ اسلام در آینه پژوهش » تابستان ۱۳۸۸ – شماره ۲۲ (صفحه ۱۲۸)


۶۵۱ م) به علت خیانت‌ حـاکم‌ شـهر مـرو، در یکی از دهکده‌های‌ شهر‌ به‌ گونه‌ای‌ خفّت‌بار‌ توسط آسیابانی به‌ قتل‌ رسید۳۴۳ و با مرگ وی، موجودیت سـیاسی سـاسانیان خاتمه یافت.۳۴۴

تأمّلی بر عوامل پیروزی سپاهیان‌ اسلام‌

ایران‌، قرن‌های متمادی از امـپراتوری‌های قـدرتمند دنـیا به‌ شمار‌ می‌آمد‌ و شکست‌ و انقراض‌ آن‌ امری ساده نبود. بی‌گمان، این رویداد زمینه‌ها و بسترهایی داشـت کـه بـاعث غلبه لشکر مسلمانان بر ایرانیان گشت؛ وگرنه چگونه ممکن بود ارتش تـعلیم‌دیده ایـران، که به لحاظ‌ نظامی (نفرات و ادوات) برتری کامل بر سپاه اسلام داشت، مغلوب مسلمانان بی‌ساز و برگ و بـدون ذخـیره و تعلیم۳۴۵ گردد.

از برجسته‌ترین علل ناتوانی ساسانیان در برابر مسلمانان، بحران حاکمیت ایران۳۴۶‌ در‌ زمـینه‌های مـختلف بود که در ادامه به تفصیل بیان مـی‌گردد؛ اوضـاع مـتشنّج و جامعه بحران‌زده ساسانی کار را برای مسلمانان آسـان سـاخته بود. نبود حکومت مرکزی، از هم‌پاشیدگی سپاه ایران‌ به‌ ویژه پس از شکست نهاوند، کار‌شکنی بـرخی فـرمان‌روایان و تجزیه‌طلبی دهقانان، به برتری مـسلمانان کـمک فراوانی کـرد.۳۴۷ تـوده مـردم نیز که از ظلم‌ و ستم‌ ساسانیان بـه سـتوه آمده بودند‌ و از‌ ظلم طبقاتی جامعه ساسانی رنج می‌کشیدند، وقتی با حمله مـسلمانان روبـه‌رو شدند، چندان مقاومتی از خود نشان نـدادند؛ به ویژه آنکه در آیـین مـهاجمان‌، ایدئولوژی‌ بزرگی یافتند که بـرای‌ آنـها‌ خوشایند بود.

نقش عوامل معنوی نیز در اقتدار سپاهیان اسلام بسیار قابل توجه بـود کـه متأسفانه برخی از وقایع‌نگاران، از آن چشم پوشـیده‌اند و تـنها، تـزلزل ساختار جامعه حـکومت سـاسانی را‌ عامل‌ برتری مسلمانان دانـسته‌اند. مـسلمانان در اثر تعلیمات پیامبر اعظم( و کلام‌الله مجید، با هم متّحد، منسجم و مصمّم بودند و

تاریخ اسلام در آینه پژوهش » تابستان ۱۳۸۸ – شماره ۲۲ (صفحه ۱۲۹)


زمینه مـستحکم اعـتقادی که به دست توانای رسول الله( بـنیان گـردیده بود، آنـان‌ را‌ آمـاده هـرگونه‌ فداکاری و جانبازی می‌ساخت. هـمچنین پیامی که توسط مسلمانان منتشر می‌شد، مشروعیت سیاسی قوی و جدیدی در پی داشت‌ که رژیم‌های استبدادی را تـوان مـقابله ایدئولوژیکی با آن نبود. بر‌ همین‌ اسـاس‌، بـخش مـهمی از پیـشرفت و پیـروزی مسلمانان، مرهون اعـتقاد راسـخ، انگیزه قوی و کوشش‌های خستگی‌ناپذیر لشکر جان‌نثار اسلام بود‌.

‌‌علل‌ گرایش ایرانیان به دین اسلام

دین اسـلام بـا فـتح ایران وارد این سرزمین‌ شد‌، ولی‌ واقعیت آن اسـت کـه فـاتحان مـسلمان، ایـن دیـن (اسلام) را بر ایرانیان تحمیل نکردند، بلکه‌ مردم آزاداندیش ایران، خود اسلام را پذیرفتند. بررسی مفاد اولین عهدنامه‌های صلح،۳۴۸‌ میان فاتحان مسلمان و بزرگان‌ محلی‌ ایران، حاکی از عدم اعمال سـیاست اجبار و زور در دعوت و جذب ملل شکست خورده در امر پذیرش دین اسلام، از سوی اعراب مسلمان است.۳۴۹ از این‌روی، گرچه فتح اسلام به‌ وسیله جنگ حاصل شد، اما نشر اسلام به زور جنگ نبود.۳۵۰ ایـرانیان وقـتی با مبانی ارزشمند اسلام آشنا شدند، به دین دیرینه خویش (زرتشتی)، که دیگر پاسخ‌گوی نیازهای آنها نبود‌، پشت‌ کردند۳۵۱ و آغوش خود را بر آموزه‌های پیامبر اسلام( گشودند.

در ادامه دو عامل اصـلی گـرایش ایرانیان به دین اسلام به تفصیل بیان می‌شود.

نابسامانی اجتماعی، سیاسی و مذهبی جامعه عصر‌ ساسانی‌

از مطالعه منابع تاریخی چنین بر می‌آید که هـمزمان بـا ظهور اسلام، جامعه عصر سـاسانی اوضـاعی بسیار آشفته و نابسامان داشت و زمینه برای یک دگرگونی ژرف و اساسی در همه زمینه‌ها‌ فراهم‌ بود.۳۵۲ بحران عظیمی تمام بخش‌های جامعه را فراگرفته بود. بحران سیاسی که از سـاختار قـدرت این نظام سرچشمه مـی‌گرفت،

تاریخ اسلام در آینه پژوهش » تابستان ۱۳۸۸ – شماره ۲۲ (صفحه ۱۳۰)


بـازتاب و نتیجه عملکرد ضعیف پادشاهان، به‌ویژه پس از عصر‌ خسروپرویز‌ بود‌. نفوذ فوق‌العاده اشراف و مؤبدان زردتشتی‌ که‌ پادشاهان‌ برای تکیه دادن بر سریر سلطنت، نیازمند پشتیبانی و حمایت آنها بودند، ساختار سیاسی حکومت ساسانی را از درون دچـار تـزلزل ساخته‌ بود‌.۳۵۳‌

جنگ‌های تباه‌کننده و تأثیرات ناخوشایند آن بر اقتصاد کشور‌، سبب‌ فشار فراوان بر اقشار فرودست می‌شد؛ تبعیض‌های ناروای اجتماعی و سیاسی که حاصل فساد نظام طبقاتی بود، بر فقر و پریشانی‌ مـردم‌ مـی‌افزود‌ و مردم هـمه این بدبختی‌ها را از ناحیه حکومت ساسانی می‌دیدند‌ که بر پایه دین و مذهب زردتشتی بنا گردیده بود.۳۵۴ در واقع، نـظام استبدادی حاکم بر جامعه ایران‌، ریشه‌های‌ همگرایی‌ ملت و دولت را خشکانده بود و حـاکمیت نـظام طـبقاتی، که مزیت‌های اجتماعی‌ و سیاسی‌ را در انحصار قشری خاص قرار داده بود، چنان فضای رقّت‌باری را فراهم ساخته بود که‌ بـیشتر‌ ‌ ‌مـردم‌ ایران دین اسلام و پذیرش آن را رهایی از بندهای خویش می‌دیدند. اما‌ آن‌ چیز‌ که بـیش از هـمه ایـرانیان را به قبول دین اسلام سوق داد، آشفتگی وضعیت‌ مذهبی‌ بود‌. اوضاع مذهبی جامعه عصر ساسانی دچـار چنان اختناقی بود که حتی از آن به‌ منزله‌ مهم‌ترین عامل آشفتگی اوضاع ایرانِ دوره سـاسانیان یاد می‌شود.۳۵۵ بی‌گمان، ایـن عـامل‌ (نابسامانی‌ اوضاع‌ مذهبی و انحطاط دین زردتشتی) از مهم‌ترین عوامل رویگردانی ایرانیان از دین زردتشتی و گرایش آنها‌ به‌ دین مبین اسلام است.

حکومتی شدن دین و جزمی شدن ساختار سیاسی و اجتماعی سبب‌ شده‌ بود‌ دیـن کاملاً در خدمت سیاست قرار گیرد. دستگاه فاسد مؤبدان، اعمال و رفتارهای شاهان ستم‌پیشه، نظام‌ طبقاتی‌ و کاستی جامعه عصر ساسانی را توجیه می‌کرد،۳۵۶ در حالی که این‌ وضیعت‌ توده‌ جامعه را به ستوه آورده بود؛ تفّرق و تـشتّت بـین مؤبدن به بالاترین حد خود رسیده‌ بود‌؛ آزار‌ و اذیت مؤبدان و سختگیری آنان بر

تاریخ اسلام در آینه پژوهش » تابستان ۱۳۸۸ – شماره ۲۲ (صفحه ۱۳۱)


پیروان ادیان دیگر، سبب ایجاد دیدگاهی بد‌ نسبت‌ به دین زردتشتی شده بود؛ زیرا این نحوه نگرش، بـا نـگاه تساهل و تسامح‌آمیز که قبل از‌ آن‌ در ایران جاری بود، مغایرت داشت.۳۵۷ مؤبدان زردتشتی برای رسیدن به‌ مقاصد‌ شوم سیاسی و اجتماعی خویش، این مذهب را‌ از‌ سادگی‌ و بی‌آلایشی نخستین آن خارج کرده، آن را‌ چنان‌ دچـار دشـواری و پیچیدگی ساخته بودند که غالب مردم از اجرای مراسم دینی عاجز‌ گشته‌ بودند. بنابراین، خودکامگی، توسعه‌طلبی، سودجویی‌، جاه‌پرستی‌ مؤبدان زردتشتی‌ و اتّکای‌ آنان‌ به ظواهر و تشریفات، این دین را‌ به‌ مرحله انـحراف کـامل رسـانیده بودند. همچنین سختگیری‌ها، تهدیدها و تـحمیل‌های مـالی سـنگین که‌ مؤبدان‌ به عناوین گوناگون از مردم می‌ستاندند‌، توده مردم را از‌ آنها‌ رنجور و ناراضی و نسبت به دیانت‌ زردتشتی‌، که دیگر وحدانیت و برابری را در آن نـمی‌دیدند، بـد‌بین سـاخته بود.۳۵۸

در‌ چنین‌ اوضاعی که شالوده و بنیان ضعیف‌ دولتـ‌ سـاسانی‌ رو به ویرانی‌ نهاده‌، و بحران‌های متعدد سیاسی، اجتماعی‌، اقتصادی‌ و به‌ویژه مذهبی سراسر جامعه ایران را فراگرفته بود، مجاهدان پرشور مسلمان روی بـه سـوی‌ ایـران‌ زمین نهاده و شریعت نجات‌بخش محمد( (دین‌ اسلام‌) را بر‌ ایرانیان‌ عـرضه‌ کردند. آری، روح خسته‌ و فرسوده ایرانی که در تنگنای مرگباری قرار گرفته بود، و راه فرار و پناه می‌جست، با دین‌ جامع‌ و کاملی مـواجه گـشت کـه ندای مساوات‌، عدالت‌ و برابری‌ سر‌ می‌داد‌ و پناه مناسبی برای‌ این‌ روح سـرگردان و روان مـعنویت‌گرای ایرانی بود. چنین بود که ایرانیان ارمغان مسلمانان را با جان و دل‌ پذیرا‌ شدند‌ و مسلمانی را قبول کردند.

جـاذبه‌های دیـن اسـلام‌

برخی‌ سعی‌ کرده‌اند‌ اسلام‌ آوردن‌ ایرانیان را انقلابی درونی جلوه داده، آن را تنها ناشی از نـارضایتی مـردم از فـشار طبقاتی و تبلیغات ناروای اجتماعی و اقتصادی

تاریخ اسلام در آینه پژوهش » تابستان ۱۳۸۸ – شماره ۲۲ (صفحه ۱۳۲)


اشراف و مالکان به شمار آورند و چنین القا‌ کنند کـه مـردم ایـران برای فرار از این وضعیت، رو به آیین اسلام نهاده‌اند.۳۵۹ این گروه، با تأکید بر عـوامل یـاد شده، جلوه‌های ارزشمند و جاذبه‌های دین اسلام را نادیده‌ گرفته‌اند‌.

قدر مسلّم آن است که گـسترش وسـیع و هـمه‌جانبه دین اسلام، معلول اعتقاد به حقّانیت این شریعت انسان‌ساز بود. مکتب حیات‌بخش اسلام، مـجموعه‌ای از قـوانین و مقررات آسمانی است که مردم‌ سعادت‌ خویش را در اجرای آن می‌دیدند. عامه مردم، ابتدا حـقانیت دیـن اسـلام را کشف کرده و سپس آن را پذیرفتند. استاد شهید مرتضی مطهری‌ می‌نویسد‌: «حقیقت این است که علت‌ تـشیع‌ ایـرانیان و علت مسلمان شدنشان یک چیز است؛ ایرانی روح خود را با اسلام سازگار دیـد وگـم‌گشته خـود را در اسلام یافت».۳۶۰

در ادامه‌، به‌ برخی از مؤلفه‌ها و ویژگی‌های‌ جذّاب‌ دین اسلام که ایرانیان را به پذیرش و قـبول ایـن آیـین سوق داد، اشاره می‌کنیم.

برابری و مساوات

تأکید بر شیوه مسالمت‌آمیز مبتنی بر عـدالت و خـیرخواهی با پیروان همه مذاهب آسمانی و جامعه‌ بشری‌، از مسائل با اهمیت است که در دین اسلام جلوه بـسیار درخـشانی دارد. عدالت‌خواهی و مساوات‌طلبی دین اسلام، نقش بسیار مهمی در جذب مردم ایران به سـوی اسـلام داشت.۳۶۱ استاد‌ مطهری‌ در این‌ زمینه می‌نویسد: «آن چـیزی کـه بـیش از هر چیز دیگری روح تشنه ایرانی را به سـوی اسـلام‌ می‌کشید، عدل و مساوات اسلامی بود».۳۶۲

دین اسلام، هیچ‌گونه تمایز و تبعیض‌ بر‌ پایه‌ طـبقه و حـرفه را در میان افراد نمی‌پذیرد و مبلّغ و مـنادی نـظریه اخوّت انـسانی اسـت کـه گستره آن از ‌‌محدوده‌ مرزهای سیاسی و جغرافیایی فـراتر مـی‌رود؛ از این‌روی، در فرهنگ جهان‌شمول

تاریخ اسلام در آینه پژوهش » تابستان ۱۳۸۸ – شماره ۲۲ (صفحه ۱۳۳)


اسلام، استثمار انسان‌ و تجاوز‌ از‌ حدودی که خداوند برای افـراد بـشر تعیین فرموده، مذموم و ناپسند است. بـر این اساس، نظام‌ کـاستی (طـبقاتی) قدیم ایران، در دین اسلام جـایی نـداشت؛ زیرا بر اساس مبانی‌ اسلامی، تمام ملّت‌ها و امت‌ها‌ نزد‌ خدا یکسان‌اند و شأن و مـقام افـراد نه بر اساس سابقه قـومی، زبـانی و فـرهنگی، بلکه بر اسـاس تـقوا و درستکاری خود فرد تـعیین و ارزیـابی می‌شود.۳۶۳

معرفی دین اسلام و وعده‌های عدالت و برادری که در‌ اولین گفت‌وگوهای سفیران مسلمان مطرح مـی‌شد،۳۶۴ دل‌هـای بسیاری از ایرانیان را به سوی اسلام مـنعطف سـاخت. به هـمین دلیـل، لمـبتون، سرعت و سهولت نسبی غـلبه اعراب را به احتمال غالب، معلول‌ این‌ حقیقت می‌داند که اسلام به عامّه مردم وعده مـی‌داد کـه آنها را ازآن اوضاع و احوال نکبت‌بار و طاقت‌فرسای اجـتماعی رهـایی خـواهد داد.۳۶۵

طـبیعی اسـت که مردم رنـج‌کشیده و مـحبوس در قفس‌ نظام‌ طبقاتی، به چنین آموزه‌هایی علاقه نشان خواهند داد. آزادی از مفاسد، تعصّبات، تبعیضات و بی‌عدالتی‌های نظام طبقاتی دربـاره قـشرهای پایـین جامعه‌ـ که حتی از حیوانات طبقات بالای جـامعه نـیز پسـت‌تر‌ تـلقّی‌ مـی‌شدندـ نـوید می‌داد که بدین‌وسیله نجات خواهند یافت.۳۶۶ بدین ترتیب، اصل برابری و مساوات‌خواهی دین اسلام، گروه‌های فرودست و رنج‌کشیده را شیفته خود کرد و آنها را فوج‌فوج به سوی این‌ دین‌ الهی‌ کـشاند.

سادگی و بی‌آلایشی

از دیگر‌ ویژگی‌های‌ ایدئولوژی‌ اسلامی که موجب جذب توده مردم ایران به اسلام شد، سادگی و سهولت احکام آن بود.۳۶۷ تصلّب و قشری‌نگری مذهب زردتشتی همراه‌ با‌ رسوم‌ و آیین‌های خشک و خسته‌کننده کـه از احـکام و مقررات مذهبی‌ رنج‌آور‌ و بیهوده سرشار شده بود، از دلایل مهم گرایش ایرانیان به اسلام قلمداد شده است.۳۶۸

تاریخ اسلام در آینه پژوهش » تابستان ۱۳۸۸ – شماره ۲۲ (صفحه ۱۳۴)


مبانی دین اسلام، ساده‌ و درخور‌ فهم‌ همگان، به‌ویژه طبقات پایین جامعه بود و از دسـتگاه خـداپرستی آیین‌های‌ دیگر مانند اهورامزدا و اهریمن و ایزدان دیگر و فلسفه پیچیده مذاهب نوظهور مانند مانویت برای مردم ملموس‌تر بود. بدین ترتیب‌، اصل‌ اعتقادی‌ توحید کـه هـمگان را از سردرگمی در این وادی خارج می‌ساخت‌، از‌ عـوامل مـهم گسترش اسلام محسوب می‌شد.۳۶۹

دین اسلام با بیزاری از اندیشه‌های ناروا و نادرست و سنـّت‌پرستی‌، و نیز‌ اصرار‌ بر ارج نهادن بر امور معنوی، شالوده‌ای نوین و مقرون به دمـوکراسی در‌ بـرابر‌ سنّت‌پرستی‌ و کهنه‌پرستی ایرانی عـرضه کـرد.۳۷۰ اسلام، سادگی را جانشین پیچیدگی، توحید را جانشین تعدّد‌ الوهیت‌ و تثلیث‌، بشریت بشر را جانشین الوهیت بشر، حقیقت‌طلبی و علم را جانشین خرافات، و عقاید ساده و محکم‌ دینی‌ را جانشین منازعات و مجادلات مذهبی کرد.

اسلام نه‌تنها از نـظر اعـتقادی ساده و آسان‌ بود‌، بلکه‌ در عمل نیز به هیچ وجه پیچیدگی مذاهب دیگر را نداشت؛ در واقع، هم‌ شیوه‌ تدین به آن آسان است و هم احکامی که تشریح کرده سهل می‌باشد. اعمال‌ عبادی‌ اسـلام‌، سـاده و بدون تـشریفات برگزار می‌شد و از پیچیدگی، تضاد و ناباوری اعتقادات گذشته خبری نبود. شرایط پذیرفتن‌ دین‌ جدید هم به قدری سـاده جلوه می‌نمود که هر تازه‌واردی را به‌ شگفتی‌ می‌انداخت‌.۳۷۱

تساهل و تسامح

آزادی دیـنی و آزادانـدیشی مـسلمانان، از مهم‌ترین عوامل استقبال ایرانیان از دین اسلام‌ بود‌. شواهد‌ فراوانی وجود دارد که احترام اسلام و مسلمانان را به آزادی عقیده و دیـن‌ ‌ ‌و مـخالفت‌ آنها را با تحمیل دین بر دیگران بازگو می‌کند.۳۷۲ مسلمانان با تکیه بر انـدیشه «لا‌ إِکـْراهَ‌ فـِی الدِّینِ قَدْ تَبَینَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَی» (بقره

تاریخ اسلام در آینه پژوهش » تابستان ۱۳۸۸ – شماره ۲۲ (صفحه ۱۳۵)


۲۵۶)، هیچ کس را‌ با‌ ناخوشایندی و زور مجبور به پذیرش دیـن اسلام‌ نمی‌کردند‌؛ بلکه‌ این عمل را زشت می‌دانند.

مسلمانان در‌ مناطقی‌ که فتح می‌کردند بـه کافران فرصت می‌دادند تـا اسـلام را قبول کنند. بر‌ اساس‌ مبانی دین اسلام، پیروان ادیان‌ دیگر‌ نیز می‌توانستند‌ با‌ پرداخت‌ مبلغ معینی مالیات سالانه به عنوان‌ جزیه‌، بر دین سابق خویش باقی بمانند.۳۷۳ این گروه که «اهـل ذمّه‌»۳۷۴‌ خوانده می‌شدند، اجازه داشتند در برابر‌ تعهداتی، با آزادی و امنیت‌ کامل‌ در قلمرو مسلمانان به اجرای‌ مراسم‌ و آداب مذهبی خویش بپردازند. افزون بر این، همه معابد و اماکن مذهبی آنان مورد‌ احترام‌ جامعه اسلامی قـرار مـی‌گرفت. ذمّیان‌، نه‌ تنها‌ از آزادی‌های اسلامی‌ برخوردار‌ بودند، بلکه از مهربانی‌، بلندنظری‌ و انسان‌دوستی مسلمانان نیز بهره‌مند می‌گشتند. در برابر این آزادی‌ها و امتیازات، آنها می‌باید برخی اصول‌ و قواعد‌ را رعایت می‌کردند.۳۷۵

قانون حفظ‌ دین‌ و عـقیده در‌ بـرابر‌ پرداخت‌ جزیه، به مرور بسیاری‌ از ذمّیان را به دین اسلام متمایل کرد. آنان که در برخورد اولیه با اسلام‌، قبول‌ جزیه را بر قبول اسلام ترجیح‌ داده‌ بودند‌، به‌تدریج‌ که‌ با مـبانی دلنـشین‌ دین‌ اسلام و مناسبت عقاید اسلامی با اعتقادات خود آشنا شدند، جذب این دین گشتند؛۳۷۶ به گونه‌ای‌ که‌ در‌ قرن دوم هجری، جز عده‌ای معدود، عامه‌ مردم‌ آیین‌ مسلمانی‌ را‌ پذیرفته‌ بودند.

امـتیازهای اجـتماعی و اقـتصادی

مسلمانان برای ترویج و اشاعه دیـن اسـلام، از هـیچ کوششی فروگذار نبودند؛ به همین دلیل، امتیازهای فراوانی به قبول‌کنندگان این دین اعطا می‌کردند.۳۷۷‌ قبول اسلام، شخص نومسلمان را علاوه بر بـهره‌مندی از بـرخی امـتیازهای اجتماعی (مانند آزادی ازدواج با زنان مسلمان، آزادی حمل اسلحه و پوشـیدن لبـاس عامه)،۳۷۸ از پرداخت جزیه نیز معاف‌ می‌ساخت‌.۳۷۹

تاریخ اسلام در آینه پژوهش » تابستان ۱۳۸۸ – شماره ۲۲ (صفحه ۱۳۶)


احتمال می‌رود همین تدابیر و مزایای اقتصادی و اجتماعی پذیرش دین جدید بود که دهـقانان۳۸۰ را تـرغیب مـی‌کرد که بدون مقاومت قابل‌توجهی، در برابر لشکر اسلام سر تسلیم فـرود‌ آورند‌ و در قبول آیین جدید، آمادگی بیشتری نشان دهند.۳۸۱ صنعتگران، پیشه‌وران، کشاورزان و به طور کلی طبقات پایین و متوسط جـامعه، کـه بـیش از همه‌ در‌ فشار بودند، با رغبت بیشتری‌ اسلام‌ را پذیرفتند.۳۸۲ ریچارد بولت اشـاره مـی‌کند که در میان بخش‌های مختلف اجتماعی ایران (در دوره امویان)، دو گروهِ اسیران جنگی و افراد طبقات پایین‌ جامعه‌، بیش از هـمه تـمایل‌ بـه‌ اسلام داشتند.۳۸۳ مشکل مالکیت زمین‌های کشاورزی، نظر مساعد بسیاری از کشاورزان را به دیـن اسـلام جـذب می‌کرد؛ زیرا این گروه‌های فرودست، خود مالک زمین می‌شدند و مالیات بسیار اندکی در‌ برابر‌ مـالکیت زمـین مـی‌پرداختند که قابل مقایسه با مالیات عصر ساسانیان نبود.

دبیران و مستوفیان نیز گروهی بودند کـه بـرای حفظ جایگاه خود در امور اداری کشور، بی‌درنگ به سوی پیروزمندان مسلمان‌ رفتند‌ و آیین مـسلمانی‌ را پذیـرفتند. در مـراحل بعدی، بازرگانان و تجار بودند که به شکلی خود را با وضعیت جدید منطبق‌ ساختند. بـا تـوسعه فتوحات مسلمانان، قلمرو اسلامی بسیار وسیع گشت و این‌ در‌ حالی‌ بود که رسوم مـدنی و تـجاری اسـلام نیز امتیازاتی به پیشه‌وران و بازرگانان می‌بخشید؛ در حالی‌که احکام فقهی زردتشتی ‌‌آنان‌ را در تنگنا قرار می‌داد.۳۸۴

در پایـان ذکـر مطلبی ضروری است که‌ خود‌ بیانگر‌ عشق ایرانیان به اسلام حقیقی مـی‌باشد؛ رونـد پذیـرش اسلام در میان ایرانیان تا پایان عصر‌ خلفای راشدین (۴۰ه‍.) چشمگیر بود، ولی پس از آن با روی کار‌ آمدن خـلفای امـوی، ایـن‌ روند‌ رو به کندی گرایید. ایرانیان پذیرای اسلامی بودند که در آن، اصول ارزشمندی مـانند مـساوات و برابری و عدالت و… مطرح بود؛ اما وقتی امویان بر

تاریخ اسلام در آینه پژوهش » تابستان ۱۳۸۸ – شماره ۲۲ (صفحه ۱۳۷)


سریر دستگاه خلافت تکیه زدند و خلافت را به‌ مـلوکیت تـبدیل و شعارهای جاهلی مانند برتری عرب بر عجم را زنده کردند، دیگر آن روح آزادمنش ایـران نـمی‌توانست چنین حکومت و دین تحریف شده‌ای را پذیرا بـاشد. سـیاست‌های غـلط و جاهلی خلفای اموی‌ در‌ امور سیاسی و اداری، و برخوردهای نـامناسب سـرداران و لشکریان خلافت بنی‌امیه (با تأکید بر قوم‌محوری نه اسلام‌محوری)، سبب شد گرایش روزافـزون ایـرانیان به دین اسلام که تـا تـصرف خراسان اسـتمرار داشـت، دچـار‌ رخوت‌ و سستی شود. به همین دلیـل، مـردم مناطقی مانند ماوراءالنهر که در عهد خلافت بنی‌امیه به تصرف اسلام درآمدند، تـا مـدت‌ها بر اعتقادت و سنت‌های قدیمی خویش پایـ‌بند مانده و بسیار دیر‌ بـه‌ آیـین اسلام در آمدند.۳۸۵

نتیجه

دین اسـلام در جـزیرهالعرب ظهور یافت، ولی در آنجا محصور نماند و آموزه‌های حیات‌بخش آن، در مدت کوتاهی بر بخش گسترده‌ای از عـالم از‌ جـمله‌ ایران‌زمین‌ پرتو افکند. جامعه ایـران کـه‌ از‌ درونـ‌ ـ به ویژه در حـوزه دیـنی و فرهنگی ـ دچار انحطاط گـشته بـود، انتظار دینی را می‌کشید که با تمسّک به آن، خویشتن را‌ از‌ اسارت‌ اعتقادات خرافی دین تحریف‌شده زردتـشتی و سـتم‌های اجتماعی و اقتصادی‌ اشراف‌ و موبدان ساسانی نـجات بـخشد. با ورود اسـلام، ایـن انـتظار به سرآمد؛ آموزه‌های انـسان‌ساز، اندیشه‌های نوین و دیگر جذّابیت‌های مکتب حیات‌بخش‌ اسلام‌، به‌ ویژه مساوات‌جویی و عدالت‌محوری آن، اشتیاق ایرانیان را ـ که تـشنه عـدالت‌ اجتماعی بودند ـ به دین اسلام دوچـندان سـاخت. ایـن عـوامل بـه همراه مؤلفه‌های دیـگری مـانند سادگی و بی‌آلایشی، تساهل و تسامح‌، امتیازهای‌ اجتماعی‌ و اقتصادی دین اسلام، سبب شد این شریعت مقدس در مدت کـوتاهی‌ در‌ قـلوب مـردم ایران جای گیرد و بدین شکل امپراتوری بـزرگ بـاستانی ایـران، بـه عـنوان بـخشی از دارالاسلام‌ محسوب‌ شود‌.

تاریخ اسلام در آینه پژوهش » تابستان ۱۳۸۸ – شماره ۲۲ (صفحه ۱۳۸)


تاریخ اسلام در آینه پژوهش » تابستان ۱۳۸۸ – شماره ۲۲ (صفحه ۱۳۹)


تاریخ اسلام در آینه پژوهش » تابستان ۱۳۸۸ – شماره ۲۲ (صفحه ۱۴۰)


تاریخ اسلام در آینه پژوهش » تابستان ۱۳۸۸ – شماره ۲۲ (صفحه ۱۴۱)


تاریخ اسلام در آینه پژوهش » تابستان ۱۳۸۸ – شماره ۲۲ (صفحه ۱۴۲)


منابع

ـ ابن‌اعثم کوفی، محمدبن‌علی، الفتوح، بیروت، دارالندوه، بی‌تا.

ـ ابن‌اعثم کوفی، محمدبن‌علی، الفتوح‌، ترجمه‌ احمد‌ مستوفی، تهران، آموزش و پرورش انقلاب اسلامی، ۱۳۷۲٫

ـ ابن‌طقطقی، محمدبن‌علی، الفخری، ترجمه وحـید گلپایگانی، تهران‌، شرکت‌ انتشارات‌ علمی و فرهنگی، بی‌تا.

ـ اشپولر، برتولد، تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی، ترجمه جواد فلاطوری‌، تهران‌، علمی و فرهنگی، چ دوم، ۱۳۶۴٫

ـ امیری، شهرام، «دهقانان و فتوح اسلام»، فصل‌نامه تاریخ و تمدن اسلامی‌، ش ۷، ۱۳۸۷‌.

ـ بـاسورث‌، کـلیفورد ادموند، تاریخ غزنویان، ترجمه حسن انوشه، تهران، امیرکبیر، ۲۵۳۶٫

ـ باوزانی، الساندرو، ایرانیان، ترجمه‌ مسعود‌ رجب‌نیا، تهران، روزبهانی، ۱۳۵۹٫

ـ بلاذری، احمدبن‌یحیی، فتوح البلدان، تصحیح رضوان محمد رضوان، بیروت‌، دارالکتب‌ العلمیه‌، ۱۹۷۸٫

ـ بلاذری، احـمدبن‌یحیی، فـتوح البلدان (بخش مربوط به ایران)، ترجمه آذرتاش آذرنوش، تهران، سروش، چ دوم‌، ۱۳۶۴‌.

ـ بولت، ریچارد، گروش به اسلام در قرون میانه، ترجمه محمدحسین وقار، تهران‌، نـشر‌ تـاریخ‌ ایران، ۱۳۶۴٫

ـ پیرنیا، حسن، ایران قـدیم، تـهران، اساطیر، ۱۳۷۳٫

ـ جمعی از نویسندگان، تاریخ ایران (از‌ اسلام‌ تا‌ سلاجقه)، ترجمه حسن انوشه، تهران، امیرکبیر، ۱۳۸۳٫

ـ دنیل، التون، تاریخ سیاسی و اجتماعی‌ خراسان‌ در زمان حکومت عباسیان، ترجمه مـسعود رجـب‌نیا، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۶۷٫

ـ دیـنوری، ابـوحنیفه احمدبن‌داوود، اخبارالطّوال، ترجمه‌ محمود‌ مهدوی دامغانی، تهران، نی، ۱۳۶۴٫

ـ رجایی، فرهنگ، مشکله هویت ایرانیان امروز، تهران‌، نی‌، ۱۳۸۲٫

ـ زرین‌کوب، عبدالحسین، روزگاران، تهران، سخن، ۱۳۷۹‌.

ـ زرین‌کوب‌، عبدالحسین‌، کارنامه اسلام، تهران، امیرکبیر، بی‌تا.

ـ زینی دحـلان‌، سـیداحمد‌، الفتوحات الاسلامیه بعد مضی الفتوحات النبویه، الجزء الاول، قاهره، مؤسسه الحلبی، ۱۳۸۷ ق.

ـ شاه‌حسینی‌، ناصرالدین‌، «سهم شاهان ایران پیش از‌ اسلام‌ در تمدن‌ اسلامی‌»، مجلّه‌ بررسی‌های تاریخی، ش ۳۶، آذر و دی، ۱۳۵۰‌.

تاریخ اسلام در آینه پژوهش » تابستان ۱۳۸۸ – شماره ۲۲ (صفحه ۱۴۳)


ـ شهیدی‌، سیدجعفر، تاریخ تحلیلی اسلام، تهران، مرکز نـشر دانـشگاهی، ۱۳۵۲٫

ـ صابری هـمدانی، احمد‌، محمد‌ و زمامداران در پیرامون نامه‌های پیامبر اسلام‌ به زمامداران، قم، مؤسسه‌ مطبوعاتی‌ دارالعلم، ۱۳۴۶٫

ـ صفا، ذبیح الله‌، تـاریخ‌ سیاسی و اجتماعی ایران، تهران، امیرکبیر، بی‌تا.

ـ صفری فروشانی، نعمت‌الله، «درآمدی بـر صـلح‌نامه‌های مـسلمانان‌ با‌ ایرانیان در آغاز فتح ایران‌»، مجله‌ تاریخ‌ اسلام، ش ۲، تابستان، ۱۳۷۹‌، ۵۰‌ـ۱۲۰٫

ـ طبری، محمدبن‌جریر، تاریخ‌ الامم‌ والملوک (تاریخ الطبری)، بـیروت، ‌ ‌مـنشورات موسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۸۷۹م.

ـ طبری، محمدبن‌جریر، تاریخ الرسل و الملوک‌ (تاریخ‌ طبری)، ترجمه ابوالقاسم پایـنده، تـهران، اسـاطیر‌، چ سوم‌، ۱۳۶۸٫

ـ عزتی‌، ابوالفضل‌، دیباچه‌ای‌ بر تاریخ فلسفه نشر‌ اسلام، قم، دارالتبلیغ الاسلامی، بی‌تا.

ـ فرای، ریـچارد نلسون، عصر زرّین فرهنگ و تمدن اسلامی، ترجمه مسعود‌ رجب‌نیا‌، تهران، چ دوم، ۱۳۶۳٫

ـ فیاض، علی‌اکبر، تـاریخ‌ اسلام‌، تهران‌، دانشگاه‌ تـهران‌، چ پنـجم، ۱۳۷۲٫

ـ کریستن‌سن‌، آرتور‌، ایران در زمان ساسانیان، تهران، دنیای کتاب، چ هشتم، ۱۳۸۵٫

ـ گوستاولوبون، تمدن اسلام و عرب، ترجمه سیدهاشم حسینی‌، تهران‌، کتابفروشی‌ اسلامیه، چ دوم، ۱۳۵۴٫

ـ لسترنج، گی، جغرافیای تاریخی‌ سرزمین‌های‌ خلافت‌ شرقی‌، ترجمه‌ محمود‌ عرفان، تهران، شـرکت انتشارات علمی و فرهنی، چ سوم، ۱۳۶۷٫

ـ لمبتون، ا.ک.س، مالک و زارع در ایران، ترجمه منوچهر امیری، تهران، علمی و فرهنگی، چ سوم، ۱۳۶۲٫

ـ لوسکایا، نینا پیگو، اعراب حدود مرزهای‌ ایران و بیزانس در سده‌های چهارم ـ ششم میلادی، ترجمه عنایت‌الله رضا، تهران، پژوهـشگاه، ۱۳۷۲٫

ـ مـطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، صدرا، چ دوم، ۱۳۶۸، ج ۱۴٫

ـ مطهری، مرتضی، خدمات متقابل اسلام و ایران، تهران، صدرا‌، ۱۳۷۹‌.

ـ مفتخری، حسین و زمانی، حسین، تاریخ اسلام از ورود مسلمانان تا پایان طاهریان، تهران، سمت، چ سوم، ۱۳۸۶٫

تاریخ اسلام در آینه پژوهش » تابستان ۱۳۸۸ – شماره ۲۲ (صفحه ۱۴۴)


ـ مفتخری، حسین، «اوضاع سـیاسی ـ مـذهبی ایران در آستانه ظهور اسلام»، نشریه تاریخ اسلام‌، ش۱۰‌، تابستان ۱۳۸۱٫

ـ منتظری‌مقدم، حامد، بررسی تاریخی صلح‌های پیامبر(، قم، موسسه امام خمینی، ۱۳۸۳٫

ـ ناظمیان‌فرد، علی، «اهل ذمّه در صدر اسلام»، نشریه تاریخ اسلام‌، ش ۶، تابستان‌، ۱۳۸۰٫

ـ نـرشخی، ابـوجعفر، تاریخ بخارا‌، تهران‌، توس، چ دوم، ۱۳۶۳٫

ـ نفیسی، سعید، تاریخ اجتماعی ایران از انقراض ساسانیان تا انقراض امویان، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی، ۱۳۴۲ ش.

ـ نلدکه، تئودور، تاریخ ایرانیان‌ و عرب‌ها‌ در روزگار ساسانیان، ترجمه‌ عباس‌ زریـاب‌خویی، تـهران، انـجمن آثار ملی، ۱۳۵۲٫

ـ الهامی، داوود، اسلام و ایـران، قـم، مـکتب اسلام، ۱۳۷۴٫

ـ هانری، ماسه و دیگران، تمدن ایرانی، ترجمه ابوالفضل عزتی، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۵۸٫

ـ یعقوبی، احمدبن‌ابی‌یعقوب، تاریخ یعقوبی‌، تهران‌، بنگاه انتشارات علمی و فـرهنگی، چ سـوم، ۱۳۶۶٫

  1. ر.ک: احـمد صابری همدانی، محمد و زمامداران در پیرامون نامه‌های پیامبر اسـلام بـه زمامداران / ابن طقطقی، الفخری، ترجمه وحید گلپایگانی، ص ۱۰۴٫
  2. «البته اگر از نظر فردی‌ در‌ نظر بگیریم‌، شاید اولین ایرانی مسلمان، سلمان فـارسی بـاشد و چـنانکه می‌دانید اسلام این ایرانی جلیل‌القدر آن‌قدر بالا گرفت که‌ بـه شرف «سلمانُ مِنّا اهل البیت» نایل شد» (مرتضی مطهری، خدمات‌ متقابل‌ اسلام‌ و ایران، ص ۷۹). اسلام سلمان، نمونه‌ای از اسلام آگـاهانه، داوطـلبانه و آزادانـه مردم ایران است که از روی تعقّل‌، ‌‌تفکّر‌ و بصیرت و با روحیه فروتنی و حـق‌طلبی بـه دین اسلام روی آورد.
  3. مرتضی مطهری، خدمات‌ متقابل‌ اسلام‌ و ایران، ص ۷۹٫
  4. حامد منتظری مقدم، بررسی تاریخی صلح‌های پیامبر، ص۱۷۷، بـه نـقل از طـبقات ابن‌سعد‌، ج۱، ص۲۰۲٫
  5. ر.ک: منتظری مقدم، همان، ص۱۷۸٫
  6. ر.ک: مرتضی مطهری، خدمات متقابل اسلام و ایران، ص ۸۳ و ۸۴‌ .
  7. قبیله بـَکْربن‌وائل، از قـبایلی‌ بـودند‌ که در حدود فرات و نزدیک مرزهای ایران زندگی می‌کردند و گهگاه بین آنها و نیروهای مرزی سـاسانیان بـرخوردهایی صـورت می‌گرفت (ر.ک: علی‌اکبر فیاض، تاریخ اسلام، ص۱۴۲).
  8. ابوحنیفه احمدبن‌داوود دینوری، اخبارالطّوال، ترجمه محمود مهدوی دامغانی‌، ص۱۴۲٫
  9. ابـن‌اعثم کـوفی، الفتوح، ترجمه احمد مستوفی، ص ۴۹٫
  10. حسین مفتخری و حسین زمانی، تاریخ اسلام از ورود مسلمانان تا پایـان طـاهریان، ص ۲۴٫
  11. ر.ک: ابـن‌اعثم کوفی، الفتوح، ص ۴۹ ـ ۵۱٫
  12. در زمینه دهقانان ر.ک: شهرام امیری‌، «دهقانان‌ و فتوح اسلام»، فصل‌نامه تاریخ و تمدن اسلامی، ش ۷٫
  13. مـحمدبن‌جریر طـبری، تاریخ الرسل و الملوک (تاریخ طبری)، ترجمه ابوالقاسم پاینده، ج ۴، ص ۱۴۹۱٫
  14. برتولد اشپولر، تاریخ ایران در قـرون نـخستین اسـلامی، ترجمه جواد فلاطوری، ج۱، ص ۹٫
  15. احمدبن‌یحیی بلاذری‌، فتوح‌ البلدان (بخش مربوط به ایران)، ترجمه آذرتاش آذرنوش، ص ۳ـ۵٫
  16. دربـاره جـغرافیای سواد ر.ک: گی لسترنج، جغرافیای تاریخی سرزمین‌های خلافت شرقی، ص ۲۶٫
  17. این امر در آن دوره معمول بـوده اسـت و بـدویان که‌ خوی‌ غارتگری و غنیمت‌گیری داشتند، همواره به نقاط مرزی هجوم می‌آوردند؛ چنانچه دولتمردان ساسانی پیـشروی مـسلمانان تـا حیره را حمله‌ای غارتگرانه از سوی بدویان می‌پنداشتند (ر.ک: ریچارد نلسون فرای، عصر زرّین فـرهنگ‌ و تـمدن‌ اسلامی‌، ترجمه مسعود رجب‌نیا، ص ۷۳).
  18. بلاذری‌، فتوح‌ البلدان‌، ص ۱۴ / دینوری، الاخبار الطوال، ص ۱۴۴ / ابن‌اعثم کوفی، الفتوح، ص۹۷٫
  19. دینوری، الاخبار الطـوال، ص ۱۵۱٫
  20. مـحمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۲، ص ۲۳۰‌.
  21. ابن‌اعثم‌ کوفی‌، الفتوح، ص۱۰۵٫
  22. «درفش کاویان»، درفـش مـعروف ایرانیان از‌ عهد‌ قدیم تا پایان امپراتوری سـاسانی بـود کـه نمودار شوکت و قدرت سپاه ایران بود و آن را بـه کـاوه آهنگر نسبت‌ داده‌اند‌. این‌ پرچم با جواهرات بسیار گرانبها تزیین شده بود و ارزش مـالی‌ بـسیار زیاد (هزار هزار دینار) داشـت. (ر.ک: آرتـور کریستن‌سن، ایـران در زمـان سـاسانیان،ص ۶۵۲ـ۶۵۵ / سعید نفیسی، تاریخ اجتماعی‌ ایران‌ از‌ انـقراض سـاسانیان تا انقراض امویان، ص ۲۱۵ / داوود الهامی، اسلام و ایران، ص۲۲‌.
  23. دینوری‌، الاخبار الطوال، ص۱۶۱ / طبری، تاریخ الرسـل و المـلوک (تاریخ طبری)، ترجمه ابوالقاسم پاینده، ج۵، ص ۱۸۱۹٫
  24. حـسین مفتخری، تاریخ‌ اسلام‌ از‌ ورود مـسلمانان تـا پایان طاهریان، ص ۲۶٫
  25. چنانکه تاریخ‌نویسان نـوشته‌اند مـدائن از چند‌ شهر‌ (سه‌ یا هفت شهر) تشکیل می‌شد که مهم‌ترین آنها تیسفون و بـهرسیر بـودند (ر.ک: گی لسترنج، جغرافیای‌ تاریخی‌ سـرزمین‌های‌ خـلافت شـرقی ، ص۳۶).
  26. ابن‌اعثم کوفی، الفـتوح، ج ۱، ص ۲۰۹ـ۲۱۵٫
  27. دربـاره جنگ هرمزان با مـسلمانان و فـرجام‌ آن‌ ر.ک: بلاذری، فتوح‌البلدان، ص ۱۳۳ ـ ۱۳۵٫
  28. احمدبن‌ابی‌یعقوب (یعقوبی)، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص ۴۴٫
  29. حسین مفتخری، تاریخ اسلام‌ از‌ ورود‌ مسلمانان تا پایـان طـاهریان، ص ۲۸٫
  30. سعید نفیسی، تاریخ اجتماعی ایران از انـقراض سـاسانیان تا‌ انـقراض‌ امـویان، ص ۱۰۳٫
  31. ر.ک: نـعمت‌الله صفری فروشانی، «درآمدی بـر صلح‌نامه‌های مسلمانان با ایرانیان در آغاز‌ فتح‌ ایران‌»، مجله تاریخ اسلام، ش ۲، تابستان ۱۳۷۹، ص ۱۲۰ـ۵۰٫
  32. ر.ک: تئودور نلدکه، تاریخ ایـرانیان و عـرب‌ها در روزگار ساسانیان‌، ترجمه‌ عباس زریاب‌خویی، ص ۵۵ و ۴۷۱ / نـینا پیـگو لوسـکایا، اعـراب حـدود مرزهای ایران و بـیزانس‌ در‌ سـده‌های‌ چهارم ـ ششم میلادی، ترجمه عنایت‌الله رضا، ص ۲۸۳ و ۲۸۵٫
  33. بنا به روایات تاریخی، یکی از دهقانان‌ قومس‌ با‌ گرفتن امـتیاز مـعافیت خـراج‌دهی از عبدالله ابن عامر، وی را از کوتاه‌ترین‌ راه‌ به خـراسان رسـاند. (ر.ک: احـمدبن‌ابی‌یعقوب، تـاریخ یـعقوبی، ج۲، ص۱۶۷٫
  34. سـیّداحمدبن‌زینی دحلان، الفتوحات الاسلامیه بعد مضی الفتوحات النبویّه، الجزء‌ الاول‌، ص ۱۳۳٫
  35. محمد بن جریر طبری، تاریخ الطبری، ج۳، ص۳۴۳٫
  36. البته پس از مرگ‌ یزدگرد‌ سوم، یکی از پسرانش به نام «فیروز‌» خود‌ را‌ شاه ایران خـواند و امپراتوری چین هم که‌ تمایلی‌ به پیشروی قلمرو مسلمانان نداشت، از وی حمایت رسمی کرد. ولی با این‌ حال‌، در منابع تاریخی مرگ یزدگرد‌ سوم‌ به منزله‌ تاریخ‌ انقراض‌ سلسله ساسانی ثبت شده اسـت (ر.ک: حـسن‌ پیرنیا‌، ایران قدیم، ص۲۲۸ و ۲۲۹ / سعید نفیسی، تاریخ اجتماعی ایران از انقراض ساسانیان‌ تا‌ انقراض امویان، ص۱۴).
  37. احمدبن‌یحیی بلاذری، فتوح‌البلدان‌، تصحیح رضوان محمد رضوان‌، ص ۳۳۸‌.
  38. ر.ک: حسین مفتخری، تاریخ اسلام از‌ ورود‌ مسلمانان تا پایان طاهریان، ص ۵ ـ ۱۵٫
  39. سـعید نـفیسی، تاریخ اجتماعی ایران از انقراض ساسانیان‌ تا‌ انقراض امویان، ص ۱-۲۹ / مطهری، خدمات‌ متقابل‌ اسلام‌ و ایران، ص ۹۵ و ۹۶‌.
  40. بلاذری‌ در فتوح‌البلدان صفحه ۲۴۴‌ در‌ خصوص فتح حیره و صلح با اهالی مـی‌نویسد: «بـا خالد بر صد هزار درهـم یـا‌ هشتاد‌ هزار درهم در هر سال مصالحه‌ کردند‌ و نیز متعهد‌ شدند‌ که‌ جاسوس مسلمانان علیه ایرانیان‌ باشند و مسلمانان نیز متعهد شدند که هیچ کلیسا و قـصری از آنـان ویران نشود». برای اطـلاعات‌ بـیشتر‌ در این زمینه ر.ک: صفری فروشانی، «درآمدی‌ بر‌ صلح‌نامه‌های‌ مسلمانان‌ با‌ ایرانیان در آغاز‌ فتح‌ ایران»، مجله تاریخ اسلام، ش ۲، تابستان ۱۳۷۹، ۱۲۰ ـ ۵۰٫
  41. حسین مفتخری، «درآمدی بر صلح‌نامه‌های مسلمانان با ایرانیان‌ در‌ آغاز‌ فتح ایران»، مجله تـاریخ اسـلام، ش ۲، ص ۵۳٫
  42. عبدالحسین‌ زرین‌کوب‌، کارنامه‌ اسلام‌، ص ۱۱‌.
  43. البته‌ مردمان برخی نواحی مانند فارس، دیلمان، طبرستان و… بسیار دیر به آیین اسلام گرویدند و تا قرن‌ها بر دین نیاکان خویش باقی بودند. (ر.ک: جمعی از نویسندگان، تاریخ ایـران (از‌ اسـلام تا سـلاجقه)، ترجمه حسن انوشه، ص۳۲).
  44. عبدالحسین زرین‌کوب حمله اعراب را «بِهنگام» توصیف کرده و معتقد است اگر این عمل در زمان و مـوقعیت دیگری اتفاق می‌افتاد، به این سادگی ساختار‌ امپراتوری‌ ساسانی در هم نـمی‌پیچید (ر.ک: عـبدالحسین زریـن‌کوب، روزگاران، ص ۲۷۹).
  45. حسین مفتخری، «اوضاع سیاسی ـ مذهبی ایران در آستانه ظهور اسلام»، نشریه تاریخ اسلام، ش ۱۰، ص ۸۱ـ۸۸٫
  46. همان، ص ۸۹ـ۹۱ / سعید نفیسی‌، تـاریخ‌ ‌ ‌اجـتماعی ایران از انقراض ساسانیان تا انقراض امویان، ص ۱۹٫
  47. همان.
  48. فرهنگ رجایی، مشکله هویّت ایرانیان امـروز، ص ۱۱۲٫
  49. هـمان، ص ۱۱۷٫
  50. مـرتضی مطهری، خدمات متقابل‌ اسلام‌ و ایران، ص۹۹٫
  51. ر.ک: ناصرالدین شاه‌حسینی، «سهم‌ شاهان‌ ایران پیش از اسلام در تمدن اسلامی»، مـجلّه بررسی‌های تاریخی، ش ۳۶، آذر و دی ۱۳۵۰ ش، ص ۸۶ـ۷۱٫
  52. مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج ۱۴، (خدمات متقابل اسلام‌ و ایران‌)، ص ۱۲۶٫
  53. سیدجعفر شهیدی، تـاریخ‌ تحلیلی‌ اسلام، ص ۱۲۱٫
  54. مرتضی مـطهری، مـجموعه آثار، ج ۱۴، ص ۱۲۷٫
  55. یا أیّها النّاسُ إنّا خَلَقنا کُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ‌اُنْثی و جَعَلناکُمْ شُعُوباً و قَبائلَ لِتَعارَفوا إنّ أکرمَکُم عِنداللهِ أتقاکُمْ، إنّ اللهَ علیمٌ خبیرٌ (حجرات‌: ۴۹‌)
  56. طبری، تاریخ الرسل و الملوک (تاریخ طبری)، ترجمه ابـوالقاسم پاینده، ج۵، ص ۱۶۹۵٫
  57. ا.ک.س. لمبتون، مالک و زارع در ایران، ترجمه منوچهر امیری، ص ۶۲٫
  58. ابوالفضل عزتی، دیباچه‌ای بر تاریخ فلسفه نشر اسلام، ص ۳۱۰٫
  59. حسین مفتخری‌، تاریخ‌ اسلام از‌ ورود مسلمانان تا پایان طاهریان، ص ۵۸ / هانری ماسه و دیگران، تمدن ایرانی، ترجمه عیسی بـهنام، ص ۳۰۱٫
  60. ابـوالفضل عزتی‌، دیباچه‌ای بر تاریخ فلسفه نشر اسلام، ص ۱۰۵٫
  61. الساندرو باوزانی، ایرانیان، ترجمه‌ مسعود‌ رجب‌نیا‌، ص ۱۰۸٫
  62. گوستاولوبون، تمدن اسلام و عرب، ترجمه سیدهاشم حسینی، ص ۱۵۳ و ۱۵۴٫
  63. عبدالحسین زرین‌کوب، کارنامه اسلام، ص۱۲٫
  64. ذبیح‌الله صفا‌، ‌‌تاریخ‌ سیاسی و اجتماعی ایـران، ص ۱۹٫
  65. در ایـن زمینه ر.ک: علی ناظمیان فرد، «اهلّ ذمّه در‌ صدر‌ اسلام‌»، نشریه تاریخ اسلام، ش ۶، تابستان ۱۳۸۰، ص ۵۷ـ۴۵٫
  66. علی‌اکبر فیّاض، تاریخ اسلام، ص ۱۳۱ / حسین مفتخری، «اوضاع‌ سیاسی ـ مذهبی ایران در آستانه ظهور اسلام»، نشریه تاریخ اسلام، ش ۱۰، ص ۵۹ ـ ۶۱‌.
  67. حـسین مـفتخری، همان، ص ۵۸‌ / عبدالحسین‌ زرین‌کوب، کارنامه اسلام، ص ۱۲٫
  68. عبدالحسن زرین‌کوب، کارنامه اسلام، ص ۱۲٫
  69. به اشاره منابع، در برخی نواحی مانند بخارا به کسانی که در نماز جمعه شرکت می‌کردند، علاوه بر امتیازات بی‌شمار، حتی پول‌ هـم مـی‌دادند (ر.ک: ابـوجعفر نرشخی، تاریخ بخارا، ص ۶۷).
  70. زیرا بـرای غـیرمسلمانان، خـاصه اهل‌ذمّه، قیودی بود از جمله پوشیدن لباس مخصوص، سوار نشدن بر اسب و حمل نکردن اسلحه (ر.ک: مفتخری، «اوضاع سیاسی ـ مذهبی ایران‌ در‌ آستانه ظـهور اسـلام»، نـشریه تاریخ اسلام، ش ۱۰، ص۶۰ و ۶۱).
  71. هرچند در روزگار امویان و در عهد ولایت حـجاج‌بن‌یوسف ثـقفی بر منطقه ایران، به دستور وی از نومسلمانان نیز جزیه دریافت می‌کردند‌. تا‌ اینکه عمربن‌عبدالعزیز دوباره دریافت جزیه از نومسلمانان را لغو کـرد.
  72. ر.ک: شـهرام امـیری، «دهقانان و فتوح اسلام»، فصل‌نامه تاریخ و تمدن اسلامی، ش ۷، ص ۱۹ ـ ۳۵٫
  73. ابولفضل عزّتی، دیـباچه‌ای بر تاریخ فلسفه نشر اسلام‌، ص ۴۱۲‌ / التون دنیل، تاریخ سیاسی و اجتماعی خراسان در زمان حکومت عباسیان، ترجمه مسعود رجب‌نیا، ص ۳۱۶٫
  74. طـبری، تـاریخ الرسـل و الملوک، ترجمه ابوالقاسم پاینده، ج۳، ص ۹۹۵٫
  75. ریچارد بولت، گروش به اسلام در قرون‌ مـیانه‌، تـرجمه‌ محمدحسین وقار، ص ۴۴٫
  76. به‌طور کلی‌، دین‌ زرتشتی‌، کشاورزی را بر همه امور ترجیح می‌داد و ارتزاق از طریق خاک و عـناصر طـبیعی را از زنـدگی تجاری برتر می‌دانست (ر.ک: کلیفورد ادموند‌ باسورث‌، تاریخ‌ غزنویان، ترجمه حسن انوشه، ص ۱۶۶).
  77. نـفیسی، تـاریخ اجـتماعی‌ ایران‌ از انقراض ساسانیان تا انقراض امویان، ص۱۲۴و۱۲۵ / جمعی از نویسندگان، تاریخ ایران (از اسلام تا سلاجقه)، ص۳۴٫

شبکه بین المللی مطالعات ادیان

اینفورس (شبکه بین المللی مطالعات ادیان)،‌ بخشی از یک مجموعه فعالیت های فرهنگی است که توسط یک گروه جهادی مجازی انجام می شود. این گروه  بدون مرز، متشکل از اساتید، طلاب، دانشجویان و کلیه داوطلبان باایمان و دغدغه مندی است که علاقمند به فعالیت علمی جهادی در عرصه جنگ نرم هستند. شما هم می توانید یکی از اعضای این گروه باشید(اینجا کلیک کنید). فعالیت های سایت زیر نظر سید محمد رضا طباطبایی، مدرس ادیان و کارشناس صدا و سیماست. موضوعات سایت نیز در زمینه سیر مطالعاتی با رویکرد تقویت بنیه های اعتقادی و پاسخ به شبهات است.

0 0 رای ها
شما هم امتیاز بدهید..
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
دکمه بازگشت به بالا
0
افکار شما را دوست دارم، لطفا نظر دهیدx
()
x