آیین شین تو؛ نگاهی از فراز
دین شینتو یکی از ادیان شرقی به شمار میآید که گستره آن تنها به کشور ژاپن محدود میشود. ملی بودن این دین باعث شده است که در معادلات منطقهای و جهانی، چندان مورد توجه نباشد. افزون بر این، بیشتر ژاپنیها نیز (برخلاف پیروان ادیان سامی) تعصب چندانی در باورهای خویش بروز نمیدهند و در بیان احساسات دینیِ خود محجوب هستند. از همین رو، دینپژوهان معدودی به بررسی و معرفی این آیین همت گماردهاند و بهویژه منابع فارسی اندکی درباره آن وجود دارد. با توجه به این زمینه، بر آن شدیم تا برای نخستین بار، دین شینتو را از زوایای مختلف و جامعی چون: نام و نشان، پیدایش و پویش، گستره تاریخی، بارزترین نمادها و نشانهها، باورها و ارزشها، آیینها و الزامات دینی، متون و منابع، و وضعیت فعلی و آینده، مورد بررسی قرار دهیم. علاقهمندان به مطالعات ادیان میتوانند با خواندن این مقاله، اطلاعات فشرده، مفید و بسیاری را درباره شینتو به دست آورند.
شینتو، ادیان ژاپن، کامی، آماتِراسو، ماتسوری
آیـین شینتو؛ نگاهی از فراز / علی موحدیان عطار و علیرضا ابراهیـم آیین شینتو؛ نگاهی از فراز عـلی مـوحدیان عـطار* و علیرضا ابراهیـم** |
مقدمه
کشور ژاپن در کرانه شرقی قاره آسیا قرار دارد و از چندین جزیره بزرگ و کوچک تشکیل شده اسـت. پیشینه آثار انسانی در این ناحیه به دوره پارینه سنگی (در حدود ۱۲هزار سال ق.م) باز مـیگردد و نخستین تمدن آن را به نـام جـومُن (Jōmon) میشناسند که مبتنی بر گردآوری و شکار بوده است. گستره این تمدن از هزاره دهم تا سده چهارم ق.م را شامل میشود. در این زمان، اقوامی همنژاد با مردمان چین، مغولستان و قفقاز در این ناحیه ساکن بـودهاند که نیاکان ژاپنیهای فعلی به شمار میروند. البته بیشترین آثار باستانی بهدست آمده درباره اندیشههای دینی، مربوط به اقوامی موسوم به یایوی (Yayoi) است که در حدود سده سوم ق.م در این سرزمین ساکن بودند. بـقایای آنـان مؤید وجود جریانی از باورها و مناسک شمنی است که احتمالاً از نواحی غربی به این کشور انتقال یافته بوده است (ستودهنژاد، ۱۳۸۳: ۲۱، ۲۷، ۲۸، ۶۷). به نظر میرسد که همین جریان، شالوده اصلی دینی باشد کـه بـعدها به نام شینتو (Shintō) معروف شد.
دین شینتو ادوار گوناگونی را پشت سر نهاده است در دورهای با ادیان دیگری همچون بودایی، کنفوسیوسی، دائویی و مسیحیت پیوند یافت؛ اما این پیوند از سده ۱۳م به ایـن سـو کمرنگ شد و در اواخر سده ۱۸م به استقلال نسبی شینتو از سایر سنتهای دینی فوق منتهی گردید. در طول تاریخ پر فراز و نشیب ژاپن، دین شینتو در لایههای مختلف اجتماعی دارای پیروان خاص خود بوده و در هر عرصهای با ویـژگیهای آن لایـه تـطابق یافته است. از این رو میتوان دسـتکم از چـهار گـونه شینتو سخن گفت که عبارتاند از: شینتویِ معابد، شینتویِ دربار امپراتور، شینتویِ فرقهای و شینتوی عامه. دراین میان شینتویِ فرقهای متأخرتر است؛ زیـرا تـاریخ ظـهور نخستین فرقههای منسجم و ماندگار به سده۱۷م باز مـیگردد کـه بسیاری از آنها تا حال حاضر نیز به فعالیت خود ادامه میدهند. هر چهار گونه فوق کمابیش در اموری چون باور به الوهـیت مـوجوداتی عـلوی (موسوم به کامی) و پایبندی به تاریخ کهن و اساطیر شینتو اشـتراک نظر دارند؛ ولی در زمینه مناسک دینی اختلافات بسیاری در بین آنها وجود دارد و هر یکْ جلوهها و نمادهای خاص خود را دارند.
۱٫ نـام و نـشان
شـینتو بهعنوان دین باستانی مردم ژاپن، از دیرباز تاکنون مورد توجه ساکنان ایـن سـرزمین بوده است. این دین، بنیانگذار مشخصی ندارد و سرآغاز آن در تاریخ ژاپن چندان آشکار نیست؛ حتی مردم این مـنطقه تـا پیـش از سده ۶م که آیین بودا از چین به آنجا آمد، نام ویژهای برای دیـن جـمعی خـود نداشتند؛ اما پس از آن، به منظور تمایز میان این دینِ سنتی از آیین بودا، واژه ترکیبی شینتو را بـه کـار بـردند (Michiko, 2002: 29). باید در نظر داشت که این عنوان نیز از ترکیب چینیِ شِن دائو (Shen dao) اقتباس گردید. البته مـنظور ژاپنـیها از کلمه شِن (یا شین)، نیرو(ها) یا موجود(ات) مقدسی بود که بر کـیهان و انـسان سـیطره داشتند. مردم ژاپن این نیرو(ها) یا موجود(ات) را با نام عمومی کامی (kami) میشناختند و آنها را بـهعنوان پروردگـار خود میپرستیدند. از این رو، ترکیب شینتو را میتوان به معنای راه و تعلیمِ خدایان (کامی) دانست (Kitagawa, 1987: 139; The World of Shinto, ۱۹۸۵: ۱۳۵-۹).
پیـدایش و پویـش
تـاریخ شینتو را میتوان بر پایه رویدادهای مهمی که از سر گذرانده است به چند دوره تقسیم کرد. دوره اولیه را مـیتوان دوره شـینتویِ باستان نامید؛ یعنی زمانی که هنوز آداب، رسوم و باورهای شینتو با دینهای خـارجی (هـمچون کـنفوسیوسی، دائوئی، بودایی و…) آمیخته نبود. آغاز این دوره نامعلوم است اما پایان تقریبی آن را میتوان به اواخر سده ۷م و اوایـل سـده ۸م رسـاند (Kitagawa, 1987: 139). با توجه به رواج پدرسالاری در این دوره، چنان برمیآید که نخستین دستمایههای این دیـن بـاستانی را گونهای از پرستش نیاکان تشکیل میداده است (Ross, ۱۹۶۵: ۳۶).
مهمترین واحد ساختار اجتماعی این دوره را طایفه (Uji) تشکیل میداد. طـایفههای بـزرگ و کوچک بسیاری در سراسر ژاپن پراکنده بودند که هرکدام کامی (یا خدای) ویژهای داشـتند. بـا مهاجرت یک طایفه از جایی به جای دیـگر، آیـین پرسـتش کامیِ آن طایفه نیز انتقال و توسعه مـییافت (Kitagawa, 1987:140). آشـکار است که طایفه حاکم (یعنی خاندان امپراتوری که قدمت آن به سده ۳م میرسد) مـهمترین و قـویترین طایفه بوده است.
در دوره یاماتو (Yamato) (۲۰۰ـ۵۰۰م) کـه بـه احتمال زیـاد نـخستین دوره تـاریخ رسمی شینتو محسوب میشود، کامیِ مـرتبط بـا طایفه امپراتوری، یعنی کامیِآماتِراسو (Amaterasu)، را در کاخ ایشان ستایش میکردند (Ibid, 149-۵۰).
خط سیر شینتو بـا ورود آیـین بودا به ژاپن (در ۵۵۲م) دچار تحولات بنیادین گـردید. به این صورت کـه امـپراتور وقت با پذیرش راهبان بـودایی، اجـازه داد که ایشان به گسترش دین خود بپردازند. استعداد همزیستی بوداییها سبب گردید تـا آنـان تعاملی زمانمند و آهسته را با سـنتهای شـینتو بـرقرار سازند (مرتون، ۱۳۶۴: ۳۶؛ Michiko, 2002: 60). روابـط آن دو، مـراحل گوناگون و پرفراز و نشیبی را پشـت سـر نهاد. در مرحله نخست، ژاپنیها در برابر اندیشههای تازهوارد با تسامح برخورد کردند و بر این بـاور شـدند که بُدهیستوههای بودایی، به نوعی، کـامیِ کـشور همسایه (چـین) هـستند. البـته برای نگهداری برتری خـویش، قائل به این شدند که کامی(های) ژاپن در حقیقت حامیان بوداها و بُدهیستوهها هستند. در مرحله دوم، نـیروی بـوداییها به آرامی برتری یافت و این انـدیشه پدیـدار شـد کـه کـامی(ها) موجوداتی هـستند کـه در چرخه تناسخ قرار دارند و نیازمند لطف بُدهیستوهها هستند. مرحله سوم که در اواخر سده ۸م روی داد، اینهمانی کـامی بـا بـُدهیستوههاو تبدیلشدن آنها به تجسدهای بُدهیستوههابود. در این مـرحله، مـجسمههای بـودایی را بـرای پرسـتش در مـعابد شینتو قرار دادند و افزون بر این، تندیسهایی از کامی (به شکل راهبان بودایی) ساخته شد تا در کنار مجسمههای بودایی قرار گیرند (Bowcking, 1997: 61).
از سده ۹م تا سده ۱۹م این تعامل با بـرتری قابلتوجه فرقههای بودایی ادامه یافت و گرچه برخی معابد بزرگ شینتو از این آمیزش بر کنار ماندند، در سالهای پایانی دوره اِدو (Edo) (حدود ۱۸۶۷م) سرپرستی بیش از نیمی از معابد شینتو بر عهده راهبان بودایی بود (Hirai,1989: 284). البته اوج ایـن اخـتلاط در دوره کاماکور (Kamakura) (1192ــ۱۳۳۳م) روی داد و با ظهور دو فرقه شینتویِ ترکیبی (Ryōbu Shintō) به نامهای شینگُن شینتو (Shingon Shintō) و تندای شینتو (Tendai Shintō) همراه گردید (ساکاماکی، ۱۳۸۱: ۲۹؛ Michiko, ۲۰۰۲: ۶۲).
گزارشهای نیمه دوم سده ۷م نشان میدهد که آمدن اندیشههای چینی (اعم از کنفوسیوسی، دائوئی و بودایی) سـبب گـردید تا گونهای همگرایی در بنمایههای شینتو
روی دهد و این دین به سوی بازیابی و تحکیم هویت خویش گام بردارد. نمود این جریان در همبستگی اساطیر جلوهگر شـد و اسـاطیر طایفههای مختلف در یکدیگر ادغام گـردیدند. تـنظیم نوین و سامانمندی که از این رهگذر پدید آمد، کتابهای ارزشمندی چون کُجیکی (Kojiki) و اِنگی شیکی (Engi Shiki) بودند. البته این امر بازتاب وحدتی بود که همزمان در گستره ملی پیـش آمـد و آماتِراسو (که پیشتر کـامیِ ویـژه طایفه امپراتوری بود) بهعنوان حافظ ملت ژاپن، مورد پرستش طایفههای زیادی قرار گرفت (Hirai, 1989: 283).
در اوایل دورهکاماکورا (ح۱۲۰۰م) جنبشی از میان راهبان شینتویی معبد ایسه (Ise)آغاز گردید که متمایل به پیرایش عناصر بودایی از دامان شـینتو بـودند (Ibid: 284). در اواخر سده ۱۴م فضای بهتری برای رشد اندیشههای این جنبش فراهم گردید. در همین راستا، سنتهای شینتویی که در وابستگی به سامانه طایفهای رشد کرده بودند، دچار دگرگونی شدند و آرامآرام سنتهای محلی، جـنبه مـلی به خـود گرفتند (Ross, 1965: 37). تغییرات نظام سیاسی سبب بازگشت به مناسک باستانی و ملی شد. جشنوارهها در روستاها و شهرها احیا گردید و سـفرهای زیارتی دوباره مرسوم شد (Hirai, 1989: ۲۸۶).
دوره اِدو (۱۶۰۳ـ۱۸۶۷م) از نظر شکلگیری و رشد فرقههای شینتو دارای اهمیت فـراوان بـود بـه گونهای که تا پایان این دوره، دستکم سیزده فرقه مهم در شینتو به ظهور رسیدند. برای نمونه فرقه سـویکا شـینتو (Soika Shintō) از تلفیق شینتو با مبانی جریان نوکنفوسیوسی به وجود آمد. لازم به ذکر است کـه نـفوذ انـدیشههای کنفوسیوسی بسیار پیش از این (وحتی قبل از ورود آیین بودا) آغاز شده بود و بهویژه در حوزههای اخلاق و سـیاست تأثیرات بسیاری را برجای گذاشته بود (Ibid: 285; The World of Shinto, 1985: 180). در اواخر سده ۱۷م مکتبی به نام یادگیری ملی (Kokugaku) بـه راه افتاد و قصد آن تجدید حـیات شـینتو و شفافسازی آموزههای باستانی به شیوهای دقیق و محققانه بود. ایشان بر وفاداری به امپراتور، توجه به ملیت ژاپنی و نفی عناصر دیگر ادیان از دامان شینتو تأکید داشتند. باید افزود که این جنبش در پایـان بخشیدن به دوره پرآشوب شُگونسالاری (Shogunate) و استقرار سلسله میجی (Meiji) نقش بسیاری بازی کرد. البته این سلسله نیز در هنگام رسیدن به قدرت (در سال۱۸۶۸م)، ادای دین نمود؛ به این ترتیب که امپراتور جدید با راهاندازی وزارتـخانهای ویـژه، دستور جدایی شینتو از آیین
بودا را صادر کرد و دولت را بر آن داشت تا معابد شینتو را از عناصر بودایی پاکسازی کند (ساکاماکی، ۱۳۸۱: ۳۲). در همین راستا، زمینهایی که در دوره شُگونها (یعنی امرای نظامی سلسله ادو) وقف معابد شده بـودند نـیز جنبه ملی یافتند (ساکا ماکی، ۱۳۸۱: ۲۹ـ۳۱). از این پس شینتو بهدین دولتی تبدیلگردید و بالندگینوینی را آغازکرد (Ichiro, 1974: 31).
این دوره با ورود مدرنیسم همزمان بود که دو تأثیر اساسی بر شینتو به همراه داشت؛ تأثیر نخست در حـوزه مـعابد بود که موجب پیدایش شینتویِ نوینی شد، و تأثیر دیگر در حوزه شینتوی فرقهای بود که باعث تقویت و افزونی آن گردید (Ineue, 2003:159). لازم است ذکر شود که شینتویِ دولتی در جنگ جهانی دوم، نقش فعالی را برعهده داشـت. بـه هـمین سبب، نیروهای اشغالگر همراه بـا پایـان جـنگ و شکست ژاپن، دولت را مجبور کردند تا کمکهای مالی خود به معابد را متوقف کند. در نتیجه این محدودیتها، مناسک مفصلی که توسط امپراتور انجام میگرفت تـا انـدازه مـراسمی خانگی تنزل کرد. در سال ۱۹۴۶م در بیانیهای دولتی اعلام شـد کـه امپراتور هیچگونه منزلتی از جانب کامی ندارد و مردم ژاپن نیز نژاد برتر نیستند. این کار به منزله جدایی دین از سـیاست بـود. از آن پس مـعابد شینتو دوران سختی را سپری کردند و دشواریهای مالی فراوانی داشتند. البته حـمایت مردمی سبب گردید تا معابدِ ویران دوباره بازسازی شوند و بسیاری از مناسک نیز احیا گردند (ساکاماکی، ۱۳۸۱: ۶ـ۳۵). در سال ۱۹۴۶م شورایی بـه نـام انـجمن معابدِ شینتو با مشارکت بسیاری از معابد کشور تشکیل شد که وظـیفه هـماهنگی جشنوارهها و رسیدگی به امور فرقهها را بر عهده داشت (Hirai, 1989: 290; Ross, 1965: xii). این مجمع در سال ۱۹۵۶م کوشش کرد تا با تـنظیم گـونهای اعـتقادنامه، گامی را در جهت سامان بخشیدن به امور معابد بردارد. امروزهشعبههای این انجمن، افـزون بـر وظـایف گفتهشده، امور مربوط به تربیت راهبان، توسعه معابد و تحصیل علاقهمندان را نیز سامان میدهد (Ichiro, 1974: ۳۳).
گـستره
از آنـجا کـه شینتو از ابتدا دین ملی مردم ژاپن بوده و هست، غیر ژاپنیها در آن عضویت ندارند. به استثنای چـند فـرقه محدود که در پی یافتن جای پایی در بیرون از این کشور هستند و یا چند معبد شـینتو کـه در خـارج ژاپن قرار دارند، همه تاریخ شینتو در این سرزمین خلاصه میشود (Sokyo,1993:111; Sakashita, 2002: 178). منحنی جمعیت پیروان
شینتو بـهویژه در دوران نـفوذ آیین بودا رو به افول نهاد؛ اما در سده ۱۹م، همراه با پیرایش دین شینتو از عـناصر بـودایی و حـمایتهای دولت از آن، رویکرد عمومی نیز افزایش یافت. گرچه امروزه آمار دقیقی از پیروان این دین وجود ندارد؛ ولی بـا حـدود یک صد میلیون پیرو، به طور قاطع میتوان آن را دین اکثر مردم ژاپن بـه شـمار آورد (Hirai, 1989: 292). تـوجه به این نکته لازم است که خط سیر سیاسی شینتو نیز تا اندازه زیادی تابع مـنحنی جـمعیت آنـ بوده است. به گونهای که در ابتدا پیوندهای ژرفی میان امپراتوری و معابد شـینتو وجـود داشت، با گسترش آیین بودا، این پیوندها به سستی گرایید، اما در دوره میجی دوباره نزدیکی میان شـینتو و دربـار امپراتوری رو به فزونی نهاد و تا پیش از جنگ جهانی دوم به اوج رسید. شرایط بـحرانی پس از جـنگ، معابد و فرقههای شینتو را از سایه حمایتهای دولتی خـارج سـاخت و بـا تقویت امواج سکولاریسم، دست ارباب معابد تا انـدازه زیـادی از دامان حکومت کوتاه گردید (Kitagawa, 1987: 172).
بارزترین جلوهها، نشانهها، نمادها و ویژگیهای ظاهری
هر سنت دیـنی دارای نـمادها و نشانههایی است که آن را از دیگر سـنتها جـدا میسازند. ایـن نـمادها و نـشانهها ارتباط نزدیکی با ارزشها و باورهای آن سـنت دیـنی دارند و به نوعی ظهور و بروز آنها به شمار میروند. دین شینتو نـیز از ایـن قاعده برکنار نیست و نشانههای ویژهای دارد. در آسـتانه هر معبد شینتو، دروازهـای بـه نام تُری (Torii) قرار دارد که شـبیه حـرف پی () در الفبای یونانی است. گفتنی است که شکل منحصر به فردِ تُری سـبب شـده است این دروازه بهعنوان نـماد دیـن شـینتو در میان سایر ادیـان شـناخته شود. بعضی اوقات نـیز مـجسمهای شبیه سگ و یا شیر در جلوی معبد و در کنار تُری نصب میشود (Bowcking, 1997: 207; Ellwood, 2008: 51). یکی دیگر از نشانههای شـینتو، تـزئینات خاص معابد آن است: طنابهای بلندی، بـهویژه در آسـتانه ورودی، در بالای سـر کـشیده شـده که دستههای حصیر بـه صورت منگولهای به آن آویزان است. این منگولهها نمادی از حضور کامی به شمار میآیند و احتمالاً در بـاورهای دیـرین جامعه کشاورزی ژاپن ریشه دارند (Ichiro, 1974: 174).
البته کـامی از جـلوههای دیـگری نـیز بـرخوردار است که مـهمترین آنـها شینتای (Shintai؛ به معنی پیکرهای کامی) نام دارد. شینتایها اشیای مقدسی هستند که جایگاه کامی بهشمار میآیند. آنـها بـیشتر، چـیزهایی چون آیینه، شمشیر، جواهرات و چیزهای گرانبهایند کـه بـهصورت دسـتی و هـمراه بـا آیـینهای ویژهای ساخته میشوند. این نمادها معمولاً در پنهانترین محل معبد نگهداری میشوند. وجود شینتای سبب میشود تا بازدیدکنندگان از معبد، حضور کامی را بهتر احساس کنند (Bowcking, ۱۹۹۷: ۱۷۲; Michiko, 2002: 29). باید به این امـر توجه داشت که کامی(ها) شکل ویژهای ندارند و شینتایْ خودِ کامی نیست، بلکه مسکن کامی است (Ross, 1965:39). گرچه در برخی ادوار، مجسمههایی از کامی را به تقلید از تندیسهای بودایی ساخته و در معابد شینتویی قرار دادند، امـروزه آثـار چندانی از این تندیسها باقی نیست و کامی در همان شکل انتزاعی مورد پرستش قرار میگیرد (مرتون، ۱۳۶۴: ۲۴). پیروان شینتو نیز معمولاً نشانه خاصی به همراه ندارند و تنها برخی از راهبان معابد با پوشـیدن لبـاسهای کیمونوی سفید و یا صورتی رنگ از دیگران متمایز هستند (ستودهنژاد، ۱۳۸۳: ۲۲۸).
۲٫ شاخصترین باورها و ارزشها
اساطیر پیدایش جهان
شالوده باورها و سنتهای گوناگون شینتو بر اساطیر کـهنی اسـتوار است که بدون شناخت آنـها، فـهم درستی از این دین بهدست نمیآید. اساطیر مزبور، تاریخ مقدسی را بیان میکنند که در زمانی نامعلوم اتفاق افتاده و بیانگر کیهانزایی و پدید آمدن انسان است. آنها چـنین روایـت میکنند که هستی در ابـتدا بـه شکل تودهای بیشکل و آشفته بود و نخستین چیزی که از دل این توده بیرون آمد، یک کامی بود. از آن پس کامی(های) دیگری نیز پی در پی ظاهر شدند که مهمترین آنها زوج زن و مردی به نام ایزاناگی (Izanagi) و ایزانامی (Izanami) بـودند. آن دو بـهتدریج دریاها، کوهها، جنگلها و مجمعالجزایر ژاپن را به وجود آوردند. ایزانامی در هنگام پدید آوردن کامیِ آتش، دچار سوختگی و مرگ گردید و به جهان زیرین رفت. ایزاناگی کوشید تا همسر خویش را نجات دهد، ولی این امـر مـمکن نشد. او غـمگین و اندوهناک از جهان زیرین به درآمد و غسل نمود. در این هنگام از چشم راست وی کامیِ خورشید (آماتِراسو)، از چشم چپ
وی کـامیِ ماه و از بینی او کامیِ طوفان پدید آمد. داستان آفرینش ادامه یافت تـا ایـنکه پسـ از گذشت زمانی طولانی، نخستین انسان به صورت اولین امپراتور ژاپن، به نام جیمّو (Jinmu) و از سلاله آماتِراسو، به وجود آمـد ( Michiko, 2002: 22؛ مـرتون، ۱۳۶۴: ۲۰؛ ساکاماکی، ۱۳۸۱: ۲۶). از این به بعد روایات مربوط به گذشته ژاپن تا اندازهای از حالت اسـطورهای خـارج مـیشود و صورت تاریخی به خود میگیرد؛ زیرا دوره جیمّو را در حدود ۶۶۰ق.م میدانند (Storm, ۲۰۰۲: ۱۷۸,۲۰۳).
الوهیت
با نگاهی سطحی بر سـنتها و باورهای شینتو نیز میتوان دریافت که ذهنیت ژاپنی بیشتر از آنکه به دنبال مـفاهیم نظری و انتزاعی باشد بـه دنـبال تجربه و عمل است(Ross, 1965: 49). متعلَّق اصلی این تجارب و هدف نهایی اعمال دینی شینتو نیز وجود کامی(ها) و ارتباط با آنهاست. کامی در ژاپن باستان به امر (یا اموری) رازآمیز، فوق طبیعی، و مقدس اطلاق مـیشده است (Hirai, 1989: ۲۸۲). این واژه اسمی است که همزمان بر مفرد و جمع دلالت دارد. برخیبر این باورند که لغت کامی به معنای بالا و برتر است (هوری، ۱۳۸۱: ۴۰۳). شماری دیگر، معنای نیروهای فراسویی و آسمانی (Hirai, ۱۹۸۹: ۲۸۰) و گروهی نیز معنای تجلی بـرین و یـا مظهر اعلی را برای آن مناسب دانستهاند (پیشین)؛ اما حقیقت این است که در ورای این کلمات و مفاهیم الاهیاتی، کامی را باید تجربه کرد (Ross, ۱۹۶۵: ۳۲). شماری از پژوهشگران معتقدند که هیچ یک از معانی و وجوه اشتقاق کلمه کامی بـیانگر هـمه آنچه پیروان شینتو از این واژه در نظر دارند نیست. بهویژه آنکه اصولاً کامی با مفهومی که ذهنیت غربی آن را خداوند یا الهه میخواند تفاوت دارد (Ibid)؛ زیرا کامی(ها) افزون بر ایـنکه نـسبت به این جهان حالتی متعالی دارند، از این جهت که در برخی مکانها، افراد و اشیا ساکن میشوند، کاملاً این جهانی به شمار میآیند. آنان موجوداتی با علم مطلق هستند و از این دیـدگاه، مـفهوم واحـدی را تشکیل میدهند که بر پایـه آن، دیـن شـینتو را نمیتوان چندگانهپرستی مطلق دانست؛ اما از آنجا که کامی(ها) دارای قدرت مطلق نیستند و مجموعه آنها در هماهنگی با هم عمل میکنند، مفهوم شـینتویی کـامی، شـکلی از چندگانهپرستی یافته است تا پاسخگوی نیاز پیروان خـود بـاشد (Hirai, 1989: 280; Ross, 1965: 48).
کامی(ها) در ذات خود دارای دو طبیعت متضاد (آرام و خشن) هستند که هر یک در شرایط ویژهای ظهور مییابند (Ibid: 35). دانستن این امر لازم اسـت کـه در بـرخی از دورهها، کوششهایی انجام گرفت تا کامی بهعنوان یگانه مبدأ و مـنشأ موجودات معرفی شود؛ ولی این تصور دوامی نیاورد (Ross, 1965: 48). ایمان حقیقی شینتو بر این پایه بوده و هست که باور بـه کـامیِ مـتشخص، راهی برای رسیدن به سعادت است و در فراسوی تکثرِ کامی(ها) هـیچ حـقیقت توحیدیای نهفته نیست. کامی(ها) وجودهایی انتزاعی هستند که به دعاهای انسان پاسخ میدهند و هر کـسی بـنا بـر خواستهای که دارد میتواند با یکی از آنها ارتباط برقرار کند (Hirai, ۱۹۸۹: ۲۸۸).
آماتِراسو برجستهترین کـامی در تـاریخ شـینتو است که از دوره ادو به بعد بسیار مورد توجه بوده و هست. البته این توجه نه از سـر دغـدغه تـوحید بلکه به واسطه رابطه وی با امپراتور است (Ibid: 34). معبد اصلیآماتِراسو در ایسه قرار دارد و پیشینه آن بـه حـدود ۳۰۰م میرسد (Michiko, ۲۰۰۲: ۲۵). از دیگر کامیهای معروف میتوان به اوگانومیکُتو (Ogano Mikoto)، کامی غذا، اشاره کرد که مـعابد مـتعلق بـه آن را ایناری (Inari) میگویند (Ross, 1965: 39).
انسان
انسانشناسی شینتو نیز در ارتباط با کامی شکل میگیرد. در باب سرشت انـسان ایـن باور وجود دارد که انسانها فرزندان کامی هستند و از آنجا که زندگی خود را از کامی مـیگیرند، زنـدگیِ انـسان امری مقدس است و ادامه آن نیز از طریق الطاف کامی میسر میشود (Hirai, 1989: 288). متون شینتو چندان در باب پایـان انـسان و جهان صحبت نمیکنند. نخست به این دلیل که مرگ را امری نامطلوب مـیپندارند و دیـگر ایـنکه انسان و جهان را اموری ابدی میشمارند (Sokyo, 1993: 109). ژاپنیهای باستان بر این باور بودند که روحِ فرد مـتوفی مـدتی در تـعلیق است و بعد از اینکه تطهیر یافت، به جمع نیاکان میپیوندد. سپس با گـذشت۳۳ سـال از مرگ، هویت خویش را در اجتماع ارواح نیاکان از دست میدهد و به کامی تبدیل میشود (هوری، ۱۳۸۱: ۴۰۴). در این دوره ۳۳ ساله، ارواح قادرند تـا هـر سال یک بار به خانههای خود بازگردند و یا در فصول معین به بـازماندگان خـویش شادی و ایمنی بخشند (Sokyo, 1993: 109).
اخلاق
اصول اخلاقی شـینتو نـیز هـمچون بسیاری از باورهای آن، تا مدتها چهرهای شفاهی داشـتند و تـنها در دورههای متأخر کتابهایی چون تایهو ریو (Taiho Rio) تألیف شدند و بهعنوان مرامنامه اخلاقی مورد بـهرهبرداری قـرار گرفتند. با نفوذ اندیشههای کـنفوسیوسی، بـرخی امور اخـلاقی بـه شـینتو افزوده شد و چه بسا حالت قـانون نـیز به خود گرفت (Sokyo, 1993: 105-6). اگرچه پس از چندین سده تعامل پویا، دشوار میتوان تـار و پود ارزشـهای اصیل اخلاق شینتو را از لابهلای تأثیرات ادیـان دیگر بیرون کشید، شـماری از اصـول یافت میشوند که هنوز پیـوند عـمیق و اصیل آنها با دیگر مبانی شینتو آشکار است که از آن جمله، باور به سـرشت خـیر و نیکوی انسان است (Ross, ۱۹۶۵: ۳۷). بر اسـاس ایـن بـاور، هرگونه شر و پلیـدی در جـهل انسانها ریشه دارد و آدمی مـیتواند بـا یاری کامی، به داوری درستی در باب خیر و شر برسد و میان آنها را جدا کند (Sokyo, 1993:107). در گستره اخـلاق شـخصی، دستیابی به پاکی، خلوص قلب و راسـتی را مـیتوان مهمترین ارزش شـینتو ارزیـابی کـرد. این فضیلتِ محوری مـنشأ سایر خصال اخلاقی شینتو (همچون وفاداری، زهد، عشق، ایمان و…) است و ابزاری برای دریافت سعادت، لطـف و هـمیاری کامی محسوب میشود (Tanabe, ۱۹۹۹: ۱۵۶). از آنجا که زنـدگی هـر انـسان، مـوهبتی از سـوی کامی به شـمار مـیآید، همه افراد مورد احترام هستند و باید حقوق آنها را محفوظ داشت. البته آدمیان همواره سرشت پاک (و هـمسان بـا کـامیِ) خویش را فراموش میکنند و آن را گرامی نمیدارند. برای گـریز از ایـن فـراموشی، هـر کـسی وظـیفه دارد که نور کامی را در وجود خویش جلا دهد و به وسیله خالص کردن قلب و رفتار اخلاقی صحیح، این سرشت پاک را تقویت کند (Hirai, ۱۹۸۹: ۲۸۸).
آئینها، آداب، احکام و الزامات دینی
دین شینتو از جنبههای نظریِ سـاده و اندکی برخوردار است و از این جهت با الاهیات پیچیده و حجیم ادیان سامی قابل مقایسه نیست. پیروان آن نیز بیش از آنکه در قید پرداختن به مباحث نظری باشند، در پی برخی مناسک دینی (Matsuri) هستند. از ایـن جـهت شاید بتوان شینتو را دینی بسیار آدابگرا به شمار آورد (Ichiro, 1974: 35). این مناسک دارای دو جنبه است: نخست جنبه فردی که وظایف و دعاهای دینی روزمره را
شامل میشود و به منظور اطاعت و یا درخواست نیاز از کـامی صـورت میگیرد؛ جنبه دیگر جنبه عمومی مناسک است و بیشتر در چهارچوب جشنوارهها برگزار میشود و به منظور شکرگزاری، دفع امری خاص و یا طلب کردن نیازی ویـژه از کـامی انجام میگیرد (Ibid: 42). مناسک را میتوان از نـظر هـدف به دو دسته تقسیم کرد: نخست مناسکی که انجام آنها فایدهای دنیوی دارد و دوم، مناسکی که از سود اُخروی برخوردارند (Tanabe, 1999: 160).
تطهیر. یکی از مناسک مهم شینتو، مراسم تطهیر (Harae) اسـت کـه گاهی بهعنوان یک مـراسم مـستقل وگاه بهعنوان پیشدرآمد مراسمیدیگر انجام میگیرد (Hirai, 1989: 282). فلسفه تطهیر بازگرداندن انسان به پاکیِ ذاتیِ نخستین است. این مراسم گاهی با شستن دستها، صورت، دهان و (گاهی اوقات) تمام بدن همراه است و گـاهی بـه صورت پرداخت وجه نقد (بهعنوان کفاره) انجام میگیرد؛ البته امروزه، بر سر گذاشتن و تقدیم لوحهای چوبی مرسوم گردیده است؛ این لوحها از پیش تهیه میشوند و نوعی اقرارنامه و توبه در نزد کامی به شـمار مـیآیند (Ross, 1965: 42; Ichiro, 1974: 36). باید تـوجه داشت که عمل تطهیر سبب نمیشود که انسان از تاوان کارهای خود بر کنار باشد، بلکه او را برای جـبران گذشته آماده میکند (Sokyo, 1993: 108).
دعا. دعا (Norito) نیز یکی از راههای متداول برای ارتـباط انـسان بـا کامی است. نخستین نمونههای دعا در کتاب انگیشیکی (Engishiki) آمده است. دعاهای جدیدی نیز وجود دارند که محتوای ویـژه هـر مراسم مربوطاند. دعاها بیشتر حالتی شعرگونه دارند و معمولاً با توبه، درخواست رحمت و سعادت، و سـوگند بـر پایـبندی به نیکیها همراهاند (Tanabe, ۱۹۹۹: ۱۶۲; Ichiro, 1974: 37; Bowcking, 1997: 135). تا سده ۱۹م مهمترین زیرساخت اقتصاد جامعه ژاپنی را کشاورزی تشکیل میداد؛ به همین دلیل، آدابـ شینتو نیز تا اندازه بسیاری در ارتباط با کشاورزی شکل گرفته است؛ مثلاً یکی از دعـاهای معروف، درخواست محصول خـوب و شـکرانه برداشت پاییزی است (Hirai, 1989: 282).
جشنوارهها. جشنوارهها مهمترین جنبه آیینی شینتو هستند که بیشتر در معابد و یا فضاهای عمومی اجرا میشوند. جشنوارههای معابد معمولاً الگوی ثابتی دارند. یک مراسم بزرگ معمولاً مراحلی همچون تـطهیر، پیادهروی به دنبال راهب اعظم، باز کردن
درب عبادتگاه، تقدیم هدایای خوراکی (غیر از گوشت)، دعا و عبادت، موسیقی و رقصِ مقدس، تقدیم شاخههای کوچکی از درخت مقدسِ ساکاکی (Sakaki) توسط حاضران و بعضاً خوردن هدایای خـوراکی تـوسط این جمع را شامل میشود (Ichiro, 1974: 36). مراسم معبد را میتوان بر اساس زمان آن به سالانه، مانند «مراسم بهار» جهت دعا برایمحصول خوب، و گاهانه، مانند «مراسم جابهجاییمعبد»، تقسیمکرد (Ross, 1965: xiii).
جشنوارههایی که خارج از معبد برگزار مـیشوند الگـوی ثابتی ندارند و شکل اجرای آنها تابع هدف اجرای آنهاست. از جمله این مراسم میتوان به کُشتی سومو (Sumo)، اسبدوانی، تیراندازی و رقصِ شینتو اشاره کرد (Hirai, 1989:289-90). یکی از جشنوارههای شینتو که خارج از معبد بـرگزار مـیشود شینکو (Shinko) نام دارد. در این مراسم که شور و شوق فراوانی را برای جوانان به همراه دارد، آنان معبدی کوچک و قابل حملی را بر دوش خود حمل میکنند (Ichiro, 1974: 45). بیشتر جشنوارهها با برنامههای پذیرایی (اعم از خـوردنی و نـوشیدنی)، مـوسیقی، آواز، رقص، نیایش و شکرگزاری همراهاند (Ross,1965:43).
ازدواج. در شـینتو، مـراسم عـروسی امری مقدس به شمار میآید و آن را ازدواج نزد کامی مینامند. این سنت با حضور یک راهب و بعضاً در معابد و بیشتر در خانه و یا تالارهای عـمومی بـرگزار مـیشود (Bowcking, 1997:180). تا پیش از ورود مسیحیت به ژاپن، داشتن چندین همسر، امـری نـامعمول نبود؛ ولی پس از آن، تک همسری بهعنوان یک ارزش اجتماعی تثبیت شد (نوروکاوا، ۱۳۸۱: ۴۳۴).
زیارت. رسم زیارت (Sankei) و بازدید از معابد نیز جزو مناسک مهم اسـت و گـونهای تـجدید پیمان با کامی به شمار میآید. این سنت به طـور سالانه و یا روزانه برگزار میشود. برخی از این مراسم، شکلی جمعی دارد و چه بسا هزاران نفر به صورت همزمان بـه زیـارت مـعبد و یا جایگاه کامیِ خاصی میروند. درباره تعداد دفعات زیارت، عدد دقـیقی وجـود ندارد؛ ولی زیارت برخی از معابد همچون ایسه، دستکم یک بار در عمر هر فرد، الزامی است (Sakashita, 2002:162-3).
مرگ. مرگ در شـینتو امـری شـر و پلید به شمار میآید. تدفین مرده بر عهده نزدیکان اوست. این مـراسم مـعمولاً بـه صورت خاکسپاری انجام میشود و قدمتی طولانی دارد به گونهای که آثار بر جای مانده از گـورهای سـنگی بـه حدود ۳۰۰م
میرسد. با وجود قرار داشتن گورستانها در نزدیکی معابد، راهبان دخالتی در مراسم خاکسپاری ندارند؛ البـته ایـن به منزله بیاحترامی به درگذشتگان نیست و چه بسا برای گرامیداشت قهرمانی ملی و یا شـخصیتی مـشهور، مـعبدی را به نام او میکنند (Sokyo,1993:109). افزون بر این، دیدار از مزار درگذشتگان، هدیهدادن نوبرِ محصولات برای ایشان و خـواندن بـرخی اوراد، موجب آرامش مردگان میشود (Sokyo, 1999:161; 2; Tanabe, 1993: 109).
معبد. از آنجا که طبیعت محل تجلی کامی بوده و کـوهها، سـنگها، درخـتان، آبشارها، غارها و حتی جزایر خاص، همگی منزلگاه کامی محسوب میشوند (Ibid: 102)، به نظر میرسد شینتوی نـخستین هـیچگونه معبدی نداشته و مناسک آن در فضاهایی باز انجام میگرفته است. چنان برمیآید که مـعابد اولیـه بـیشتر سرپناهی در برابر باد و باران بوده و بعدها حالت ثابت گرفته است (Japanese Religion, 1974: 34). معابد معمولاً در زیباترین محل یـک مـنطقه و بـهعنوان جزوی از طبیعت ساخته میشوند (Sokyo, 1993: 97). اولین قسمت هر معبد حوضچهای است که در آستانه و ورودی آن قـرار دارد کـه بازدیدکنندگان دستها و دهان خود را با آب آن میشویند. بعد از این حوضچه به ترتیب دفتر، هال، سالن اجـتماعات، سـالن تطهیر و محل اشیای مقدس قرار دارند. گاهی ساختمانهای دیگری نیز با اهـدافی مـوازی در محوطه جانبی وجود دارند؛ مثلاً ساختمانی بـرای عـبادت و دعـای پنهانی، و یا ساختمانی برای رقص مقدس. مـهمترین جـایگاه معبد را عبادتگاه اندرونی تشکیل میدهد که شینتای در آنجا قرار دارد (Bowcking, 1997: 207). مرسوم است که هـر چـند سال یکبار معبد را بازسازی کـنند و یـا جای آن را تـغییر دهـند؛ از اینـرو، قدمت معبد ارتباطی با قداست آن نـدارد و حـتی چند سال یک بار، اشیای مقدس آن را نیز عوض میکنند (Ibid: 35; Michiko, 2002: 29). اوقات بازدید از مـعابد مـعمولاً صبح زود و در اول و پانزدهم هر ماه است (Michiko, 2002: 30)؛ البـته بازدیدکنندگان در هنگام دیدار از مـعابد، شـاهد موعظه و تعلیم نخواهند بود(Sokyo, ۱۹۹۳:۹۷).
عـبادتگاه خـانگی. در خانههای سنتی پیروان شینتو زاویه خاصی از اتاق نشیمن را به پیشخوانی اختصاص میدهند کـه آنـ را کامیدانا (KamiDana) مینامند. بر روی این پیشخوان کـه در حـقیقت گـونهای محراب و معبد خـانگی اسـت نمادهایی از
کامی قرار میدهند و هرازچندگاهی در مـقابل آن دعـا میکنند و هدیه تقدیم میدارند (Ichiro, 1974: 42).
در پایان این قسمت، باید تذکر داد که آدابگرایی شینتو سبب مـیشود تـا تفکیک احکام و الزامات دینی از مناسک آن بـسیار دشـوار باشد. افـزون بـر ایـن، بیشتر مناسک و احکام مـذکور جنبه اجباری و الزامآور ندارند؛ بلکه تنها توصیهای برای سعادتمندی و یا ارتباط بهتر با کامیاند؛ لذا انـجام نـدادن آنها معمولاً تنبیه و یا محرومیتی را بـرای فـرد بـه هـمراه نـدارد.
متون و منابع
شـینتو دارایـ هیچ گونه متن مقدسی نیست. البته مجموعهای از آثار کهن نوشتاری وجود دارند که اساطیر و داستانهای قـدیم ژاپنـی را دربـردارند و مورد احترام و حائز اعتبارند؛ از آن جمله میتوان بـه کـُجیکی (Kojiki) و نـیهُنگی یـا نـیهُن شـُکی (Nihon Shoki) اشاره کرد. کتاب کجیکی به دستور امپراتور و در سال ۷۱۲م تالیف شده است. این اثر قدیمیترین کتاب تاریخ ژاپن است و در جهت حفظ و تثبیت سنتهای کهن درباری به نگارش درآمده اسـت. کجیکی از سه فصل و مجموعاً ۱۴۸بخش تشکیل شده است. فصل نخستینِ کتاب از دیدگاه دینی بسیار اهمیت دارد و داستان پیدایش جهان و انسان را در قالبی اسطورهای روایت میکند. فصلهای دوم و سوم به زندگینامه و خدمات امپراتورها و شـاهزادگان ژاپنـی تا اواخر سده ۶م اختصاص دارد. در این میان نیز اشاراتی به سنتهای دینیِ درباری وجود دارد که برآمده از صورتهای نخستینِ شینتو هستند (Kojiki, 1985: 3-7).
کتاب نیهُنگی هشت سال پس از کجیکی کامل گردید. این اثر بـه لحـاظ ساختاری، تقلیدی از کجیکی به شمار میآید و از دو فصل عمده تشکیل شده است. یکی از امتیازات نیهُنگی آن است که تاریخ سده هفتم میلادی را نیز بـه هـمراه دارد. بعدها شروحی نیز به مـنظور تـکمیل این کتاب به رشته تحریر درآمد (Nihongi, ۲۰۰۰: xiii).
گذشته از دو کتاب مذکور، آثار دیگری هم وجود دارند که بیشتر معطوف به جنبههای آیینی شینتو هستند، همچون کـتاب انـگیشیکیکه شامل توضیحاتی برای انـجام مـناسک دینی و آداب ملی است و برخی دعاهای باستانی را در خود دارد
(Bowcking,1997: 26) و یا کتاب مانیوشو (Manyōshū) که مجموعهای شعرگونه در ستایش کامی، امپراتور و نیاکان است (Mori, 2003: 35). برخی از فرقهها نیز کتاب یا مجموعه نوشتههایی برای خود دارند که گـستره بـاورها و روش انجام آیینهای گوناگون را نشان میدهند (The World of Shinto, 1985: 1-133; Ross, 1965: 161).
۳٫ مذاهب و فرقهها
از منظری گونهشناختی، شینتوی فعلی را میتوان به سه دسته تقسیم نمود: شینتوی معبد، شینتوی فرقهای و شینتوی عامه؛ البته برخیْ گونههای دیگر همچون شینتوی دربـاری و شـینتوی دولتی را نـیز به این مجموعه میافزایند که گستره جمعیتی و تاریخی کمتری دارند (The World of Shinto, 1985: 143).
شینتوی معبد
شینتوی معبد بهویژه شامل پرسـتش کامی(ها) در معابد خاص آنها میشود و از دوران کهن تا به حال شـایع اسـت. ایـن گونه را مهمترین جریان سنت شینتو میشناسند و بنیاد آن بر معابد، حضور پیروان، برگزاری جشنوارهها، و دیگر اعمال دینی مـرتبط بـا معابد استوار است (Hirai, 1989:280). مهمترین معبد شینتو در ایسه است که به آماتِراسو تعلق دارد؛ البـته ایـن بـه مفهوم قرار داشتن آماتِراسو در راس کامی(ها) نیست، بلکه عامه مردم در کنار احترامی که برای آمـاتراسو قائلاند به دیدار معبد دیگر کامیها نیز میروند (Ichiro, 1974: 40).
شینتوی فرقهای
شینتوی فرقهای برای اشـاره به فرقههای سیزدهگانهای بـهکار مـیرود که از سده ۱۹م به این سو مورد توجه بیشتر قرار گرفتند و اغلب آنها دارای بنیانگذارانی مشخص هستند. این فرقهها در جهت احیای شینتو شکل گرفتند و سران آنها، داعیه نوعی وحی و الهام غیبی داشتند. البـته تعالیم برخی از آنها ارتباطی با هسته اصلی تعالیم شینتویی ندارد و حتی بسیاری از آنها هیچگونه معبدی ندارند و فعالیتهای خود را در محلهایی شبیه کلیسا انجام میدهند (Ross, 1965: xi; Kitagawa,1987: 170). این فرقهها را میتوان به پنج نوع
تقسیم کـرد:۱٫ فـرقههای مبتنی بر پرستش کوه؛ مثل فوسوکیو (Fuso Kyo) که بر پرستش کوه فوجی (Fuji) استوار است.۲٫ فرقههای مبتنی بر ایماندرمانی؛ همچون کورزُ میکیو (Kurzo mi Kyo). 3. فرقههای مرتبط با تطهیر که بر استفاده از آب برای تـطهیر و پرورش جـسم و جان تأکید دارند؛ مثل میسوگی کیو (Misugi Kyo). 4. فرقههایی که از ترکیب شینتو با جریان نوکنفوسیوسی حاصل شدهاند؛ همچون شینتو شوسی (Shinto Shusi) 5. فرقههای شینتویِ تجدیدحیاتیافته؛ مثل ایزومو شیروکیو(Izumo Shirro Kyo) Hirai, 1989: ۲۸۶) ؛ همچنین برای نام دقیق ایـن ۱۳ فـرقه و باورهای هر یک نک: (Ichiro, 1974: 32.
البته پس از جنگ دوم جهانی شاخههای مختلفی از این فرقهها برآمدند که ذکر نام همه آنها در این مختصر نمیگنجد. اما یکی از فرقههای بسیار جالبتوجهی که در دهه ۱۹۵۰م تـاسیس گـردید بـر پایه باورهای مسیحایی قرار داشـت. ایـن فـرقه به نام سکای کیوسی کیو (Sekai Kyo si Kyo) و یا موا (Moa) شهرت دارد (Bowcking, 1997:157).
یکی از گرایشهای شینتو که شاید قابل ذکر در شمار فرقهها نباشد و بیشتر نوعی مـرام مـحسوب مـیشود، بوشیدو (Bushido؛ به معنی راه جنگاور) نام دارد که از سـده ۱۲م مـورد توجه واقع شد. پیروان این مرام را که با مناسک شینتویی آمیخته بود به نام سامورای (Samurai) میشناختند. سامورایها تا سرحد مـرگ بـه شـرافت، جاننثاری، اطاعت، وفاداری و خدمت نسبت به امپراتور و یا امیران خـود پایبندی داشتند تا حدی که به هنگام شکست در خودکشی تردید نمیکردند (رجبزاده، ۱۳۶۵: ۷۳؛ نوروکاوا، ۱۳۸۱: ۴۲۶؛ مرتون، ۱۳۶۴: ۸۳). این مرام با از مـیان رفـتن فـئودالیسم رو به افول نهاد؛ اما عناصر ساختاری آن در لایههایی از جامعه باقی ماند و از یـک سـو در جهت رشد مدرنیزاسیون و از جهت دیگر در تقویت روحیه نظامیِ سربازان ژاپن مؤثر بود (کالیکات، ۱۳۸۱: ۴۴۷).
شینتوی عامه
گونه سـوم شـینتوی فـعلی را شینتوی عامه تشکیل میدهد. این گونه شامل باورها و سنتهای عامیانه مردمی اسـت و هـیچ انـدیشه سامانمندی در پس آن وجود ندارد. باورهای ایشان تلفیقی از سنتهای باستانی(همچون پیشگویی، جادوگری، تعبیر خواب و طـب سـنتی)، عـناصر شینتویی (همچون رسوم پرهیز و تطهیر) و اجزائی از دینهای خارجی (همچون دائویی، بودایی، مسیحیت کاتولیک و…) اسـت (Ichiro, 1974: 32) در
ایـن گونه شینتو که ارتباطات گستردهای با جامعه کشاورزی دارد، حتی مظاهر جنسی نیز یافت مـیشوند و چـه بـسا برای درخواست محصول خوب از کامی به این نمادها متوسل میشوند (Ross, 1965: 45).
باید در نظر داشت کـه بـرقراری تمایزی دقیق و آکادمیک میان سه گونه فوق چندان امکانپذیر نیست؛ زیرا، چنانکه یاد شـد، چـه بـسیار پیش میآید که پیروان شینتوی فرقهای به معابد بروند و یا پیروانی که بیشتر به مـعابد مـیروند، گاهی نیز در جشنوارههای مربوط به فرقهها شرکت جویند (Hirai, ۱۹۸۹:۲۸۱).
اکنون و آینده
از آنجا کـه شـینتو دیـن ملی مردم ژاپن به شمار میآید، غیر ژاپنیها در آن عضویت ندارند. به استثنای چند فرقه محدود کـه در پی یـافتن جـای پایی در بیرون ژاپن هستند و یا چند معبد شینتو که در خارج از این سرزمین قـرار دارنـد، همه گذشته، حال و احتمالاً بخش عمدهای از آینده این دین در ژاپن خلاصه میشود (Sokyo, 1993: 111; Sakashita, 2002:178) امروزه شینتو چنان با زنـدگی مـردم آن سرزمین آمیخته است که سخن گفتن از هویت فرهنگی ژاپنیها، بدون آن مـمکن نـیست. بسیاری از تعطیلات عمومی و رسمی بر پایه جـشنوارههای شـینتو قـرار دارد. علیرغم گذشت بیش از نیم سده از پایان جـنگ دوم جـهانی و افول اقتدار شینتو، هنوز هم افزون بر ۲۱۸ معبد ملی و ۱۱۰هزار معبد محلی بـه فـعالیت خود ادامه میدهند (Hirai, 1989: 292). البته ایـن مـعابد با چـند مـشکل اسـاسی دست و پنجه نرم میکنند: نخست ایـنکه شـینتو از ابتدا پیوندهای ژرفی با سیاست داشته است؛ در حالی که در دنیای سکولار امـروز، دیـن باید بدون دخالت در اصل آزادی، بتواند نـقش و عملکرد تاریخی خود را در رشـد و گـسترش وفاداری و انسجام ملی حفظ کند. دیـگر ایـنکه بنمایههای شینتویِ معبد بر هماهنگی و احترام به طبیعت (بهعنوان جایگاه کامی) قرار دارد؛ در حـالی کـه در روند روبهگسترش مدرنیزاسیون، نگهداری ایـن هـماهنگی و احـترام بسیار دشوار خـواهد بـود (Kitagawa, 1987: 172). مشکل سوم نیز فـرآیند شـهریشدن و کاهش بازدیدکنندگان از معابد محلی است. پیرامون این موضوع، معابد محلی برای جلب نظر و آسـایش بـازدیدکنندگان، دست به کار ساختن مهد کـودک و یـا زمینهای بـازی در کـنار مـعابد
هستند (Sokyo, 1993:97). سازوکارهایی نیز بـرای ازدواج خاطرهانگیزِ جوانان در معابد زیبای محلی تدارک دیده شده که سبب گردیده است امروزه بیش از شـصت درصـد ژاپنیها با رسوم شینتو ازدواج کنند (Hirai, 1989: 289; Bowcking, 1997: 180).
امـروزه بـسیاری تـرجیح مـیدهند در هـنگام افتتاح ساختمانی جـدید، انـجام طرحی عمرانی، روشن کردن دستگاههای یک کارخانه و یا راه انداختن یک کشتی بزرگ، مراسمی را در تکریم کامی بـرگزار کـنند (Ichiro, 1974: 38). البـته در مورد مناسک تدفین، استقبال قابلتوجهی وجود نـدارد و تـنها دهـ درصـد از مـردم ایـن مناسک را به روش شینتو برگزار میکنند؛ در مقابل، بیشتر مردم از سنت بودایی (یعنی سوزاندن) بهره میبرند. این امر نشان میدهد که بسیاری از مردم ژاپن در عمل هم بودایی هستند و هـم شینتو. افزون بر این، برخی از آنها در خانه دو پیشخوان دارند که یکی از آنها برای آماتِراسو است و دیگری به بُدهیستوههای بودایی و خاکستر نیاکان اختصاص دارد؛ البته خانوادههای اصیل و برخی از فرقههای شینتو هنوز هـم تـا حد زیادی کاملاً شینتویی رفتار میکنند (Hirai, ۱۹۸۹:۲۸۹).
شینتوی فرقهای نیز پس از جنگ با دشواریهایی همسان با مشکلات شینتوی معبد روبهرو بوده است و چه بسا از پدیدههایی چون شهریشدن صدمات بسیار دیده است (Ibid: 292). بـعد از جـنگ، تشکلهای داوطلبانهای در شینتو شکل گرفت (همچون گروههای جوانان، زنان و موسیقی) که در جذب و ساماندهی جوانان بسیار موفقتر از معابد بوده و هستند (Ibid., 290). بهویژه بعد از ۱۹۸۰م رشد فـرقهها فـزونی یافت. در دوره جدید برخی از سیزده فـرقه مـزبور دچار انشعاب شدهاند و چهره پیچیدهای از شینتو در حال شکلگیری است؛ بهویژه که کنترلی نیز از جانب دولت بر آنها وجود ندارد (Ibid: 286). فرقهها میکوشند تا با برگزاری گـردهماییها، از طـریق صدا، ویدئو و اینترنت بـا پیـروان خود تماس بهتری داشته باشند (Sakashita, 2002: 179).
نفوذ اندیشههای مسیحی، دین شینتو را به سوی عقلانیشدن ــ و تا اندازهای توحیدیشدن ــ پیش میبرد (کیشیموتو، ۱۳۸۱: ۲۳۱). افزون بر این، تمایل نسلهای بعد از جنگ برای فهم دین اجـدادی و نـیز رقابت موجود بین ادیان حاضر در ژاپن برای جذب پیروان بیشتر موجب شده است عالمان شینتو، دست به کار گردآوری و تدوین مبانی نظری خود شوند و بکوشند که خلأ متون مکتوب را برطرف کرده، نـیاز عـمومی
به داشـتن چنین آثاری را پاسخگو باشد (Ross, 1965: 47; Bowcking, 1997:177). رابطه شینتو با ادیان دیگر نیز در حالتی مطلوب قرار دارد و روابط بینالمللی آن نـیز در حال گسترش است. بیشتر پیروان شینتو به این نتیجه رسیدهاند کـه بـرخورداری از فـهم دینی و همیاری میان ادیان، به صلح جهانی کمک میکند (Hirai, 1989: 293).
سخن پایانی
از آنجا که شینتو دارای بنیانگذار مشخصی نـیست مـیتوان حدس زد که شالوده این دین را باورها و شعائر پراکنده و نامربوطی تشکیل میداده است کـه بـه مـرور زمان و به دلیل جغرافیای نسبتاً بسته ژاپن، صورتی هماهنگ و فراگیر یافتهاند. باورها و شعائر مذکور در طـول تاریخ با ویژگیهای ساختاری لایههای گوناگون جامعه ژاپن انطباق یافته و در قالب چهار گـونه شینتوی معابد، فرقهای، عـامه و دربـاری ظاهر شده است. بیتردید هر چهار گونه مزبور (همراه با تأکید مفرط این دین بر عنصر ملیگرایی) در شکلدهی و استحکام هویت ژاپنی تاثیر شگرفی داشتهاند. فقدان متون اولیه و مقدس سبب گردیده تـا جزمیت خاصی (بهجز محوریت کامی) بر شینتو حاکم نباشد و الزامات دینی آن در حداقل ممکن باشد. از همین روست که بیشتر پیروان شینتو بهراحتی در فضاهای ادیان دیگر نیز تنفس میکنند و این امر را برخلاف پایبندی بـه شـینتو نمیدانند.