تقریب، فراتر از یک شعار
تقریب
قـال الله الحکیم فی کتابه الکریم: قالت الیهود و لیست النصاری علی شیء و قالت النصاری لیـست الیـهود عـلی شیء و هم یتلون الکتاب کذلک قال الذین لایعلمون مثل قولهم فالله یحکم بینهم یوم القـیمه فیما کانوا فیه یختلفون (سوره بقره، آیه ۱۱۳).
اختلافنظرِ پیروان ادیان و مذاهب در حقانیت یـک آیین، یا یک مـکتب و مـذهب، تاریخی کهن دارد و از این ناحیه، ضررهای غیر قابل جبرانی بر بشریت وارد آمده و میآید. درباره علل یا عواملی که پیروان مکاتب و مذاهب را به جنگ با یکدیگر واداشته است نیز اختلاف نظر فراوانی در مـیان اندیشمندان مطرح است، در حالی که خداوند و آفریدگار بشر در کتاب آسمانیِ خویش درباره این هر دو موضوع، بیانی صریح و روشن نازل فرموده است.
به عنوان نمونه، در آیه فوق در رابطه با اختلاف یهودیان و مـسیحیان کـه تاریخی خونبار و ویرانگر در جامعه جهانی داشته و دارد میفرماید: یهودیان مدعی هستند که مسیحیان مشروعیت الهی ندارند (و همگی اصل دوزخ و قهرا فاقد حقوق انسانی هستند) و متقابلاً مسیحیان نیز بر همین باورند که یـهودیان (دیـگر پس از بعثت حضرت مسیح) اعتباری ندارند در حالی که هر دو گروه پیرو یک کتاب آسمانی که همان تورات است میباشند و احکام آن را به رسمیت میشناسند. آری پیش از این دو گروه، بسیاری از کجاندیشان و ناآگاهان هـمین سـخن را میگفتهاند. حال آنکه داوریِ این مطلب مخصوص خداست که
در روز قیامت، واقعیتها را بدون ابهام، برای آنان مشخص خواهد ساخت.
همانگونه که میبینیم در این آیه شریفه، خداوند مهمترین عامل اختلافنظر یـهودیان و مـسیحیان و بـلکه همه دیگر انحصارگرایان را جهل و نـادانی دانـسته اسـت و لذا این اختلاف را با بلیغترین بیان یعنی جمله «کذلک قال الذین لایعلمون مثل قولهم» محکوم فرموده، دستور میدهد که برای روشن شـدنِ چـنین مـسائلی، جدال بیثمرِ کنونی را رها نموده، در انتظار داوری خداوند در قـیامت بـاشند.
در آیه ۴۸ از سوره مائده که آخرین سوره قرآن است و آیات آن به عنوان حکم نهایی و غیر قابل نسخ، معرفی شـده اسـت، مـیفرماید: «… لکل جعلنا منکم شرعه و منهاجا ولوشاء ربکم لجعلکم امه واحـده ولکن لیبلوکم فیماآتیکم فاستبقوا الخیرات الی الله مرجعکم جمیعا فینبئکم بما کنتم فیه تختلفون».
در این آیه شریفه، خداوند در مـورد اخـتلاف پیـروان سه آیین بزرگ الهی یعنی یهودیان و مسیحیان و مسلمانان با صریحترین عـبارت مـیگوید: برای هر یک از شما آیین ویژهای فرستادیم و اگر خداوند میخواست همگی شما را پیرو آیینی واحد و امـتی واحـد قـرار میداد امّا خداوند خواسته است با تعدد شریعت، شما را در آنچه به هـر کـدامتان بـه صورت مستقل داده است بیازماید بنابراین در عمل به خوبیها با یکدیگر مسابقه دهید [و از جنگ و نـزاع دسـت بـردارید] و بدانید که همگیِ شما روزی با خدایتان ملاقات نموده، در آنجا خداوند واقعیت را برایتان مشخص خـواهد سـاخت.
بحث درباره این مطالب، گسترده و نیازمندِ فرصتی ویژه است، مقصود ما در حال حـاضر ایـن اسـت که خواننده این دو آیه قبل از هر چیز با این سؤال روبرو خواهد شد کـه اگـر در منطقِ قرآن، یهودیان و مسیحیان حق ندارند یکدیگر را به خاطر اختلافنظرها ــ که پارهای از آنـها در ایـن جـهان قابل حل نیز نخواهد بود ــ محکوم نمایند بلکه باید یهودیان، مسیحیان و مسلمانان با سعه صـدر و بـزرگواری در عمل بهخوبیها بر یکدیگر پیشی بگیرند و همزیستیِ مسالمتآمیز داشته باشند، چگونه خـداوند راضـی خـواهد بود که شیعه و سنی دو راه متضاد را در پیش بگیرند و یکدیگر را محکوم نمایند؟!!
آیا جهل این دو گروه از جهل مـسیحیان و یـهودیان و هـمه دیگر گروههایی که در آیه ۱۱۳ سوره بقره محکوم شدهاند جدیتر است یا ایـنکه مـشترکات مذاهب اسلامی از مشترکات آن دو گروه، کمتر است؟ بیشک پاسخ به هر دو سؤال فوق منتفی است بلکه
حقیقتْ آن اسـت کـه اگر اختلاف در میان پیروان دو آیین، محکوم است اختلاف بین دو گروه و دو مذهب کـه هـر دو پیرو یک آیین هستند به طریق اولا مـحکوم اسـت بـنابراین دشمنیهای شیعه و سنی در طول تاریخ به هـیچ وجـه مورد تأیید خداوند نبوده و نخواهد بود و بلکه برخلاف نص صریح کتاب خداست کـه مـیفرماید: اعتصموا بحبل الله جمیعا و لاتفرقوا… و بـالطبع هـمه کسانی کـه بـه ایـن اختلافها دامن میزنند در پیشگاه خداوند مـعاقب خـواهند بود.
جالب این است که مسلمانان از دیرباز متوجه این واقعیت بودهاند کـه اخـتلاف بین مذاهب اسلامی حداقل به نـفع هیچ گروهی نبوده، نـتیجهای بـرخلاف مقصود همگان خواهد داشت و لذا کـوششهای فـراوانی در جهت تقریب انجام داده و موفقیتهای ناچیزی نیز داشتهاند ولی با نهایت تأسف همانگونه که مـینگریم ایـن دوگانگیِ کُشنده و بلکه چندگانگی هـمچنان بـیداد مـیکند و امت سرفراز مـسلمان را کـه به تعبیر خداوند دارای بـهترین آیـین(۱) و دستورالعملند امتی متفرق و محروم ساخته است.
به عقیده نگارنده، علت اصلیِ این عدم مـوفقیت و بـینتیجه ماندن همه این تلاشهای مخلصانه کـه در مـسیر تقریب انـجام گـرفته و مـیگیرد، عدم صراحت و قاطعیتِ هـمه کسانی است که شعار وحدت میدهند ولی حاضر به تصحیح آرا و افکاری که خطای آن در بسیاری از موارد بـدیهی مـینماید نیستند پر واضح است که وحدت بـدون واقـعنگری و واقـعبینی مـحال اسـت و به قول لسـان الغـیب حافظ شیرازی:
جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه | چون ندیدند حقیقت ره افسانه زندند |
نویسنده این سـطور نـیز هـمچون همه مسلمانان آرزومند وحدت بودهام و از شعارهای تـهی و تـوخالیِ وحـدت رنـج بـرده و مـیبرم و به ویژه از این موضوع متعجب بودم که چرا حتی دست اندرکاران اداره مرکزی مانند تقریب المذاهب نیز از صراحت لازم بیبهرهاند و گفته و از آنان نوشتهای مانند آنچه از «شیخ شلتوت» رئیس فـقید جامعالازهر دیده شد دیده نمیشود؟! و این شگفتی از استاد بزرگوار آیت الله واعظزاده خراسانی که بیشک از ارکان علم و تحقیق و مورد تأیید همگان بودهاند عجیب مینمود تا این که مصاحبه این بزرگوار را در مجله ارزشـمند هـفت آسمان ملاحظه نمودم و به حق دریافتم که این بزرگوار از معدود کسانی است که به مسئله وحدت و تقریب مذاهب، واقعا عشق میورزد و حاصل
______________________________
۱٫ و انزلنا الیک الکتاب بالحق مصدقا لما بـین یـدیه من الکتاب و مهیمنا علیه…
عمری تلاش در این مسیر را در این مصاحبه شافی و کافیِ خود منعکس کردهاند اینجانب وظیفه خود میدانم که ضمن قدردانی و سـپاس از اسـتاد واعظزاده از مدیر محترم مجله هـفت آسـمان و همه عزیزانی که دستاندرکار اداره این مجله ارزشمند هستند قدردانی و تشکر نمایم و توفیق روز افزون شما را در بیان حقائق اسلام ناب محمدی از خداوند بزرگ مسئلت دارم.