مطالعات متفرقه (خارج از سیر مطالعاتی)

راه نجات در گیتا

آدرس مقاله در پایگاه مجلات تخصصی نور: هفت آسمان » پاییز ۱۳۸۰ – شماره ۱۱ (از صفحه ۱۳۳ تا ۱۵۰)
URL : http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/142357
راه نجات در گیتا (۱۸ صفحه)
نویسنده : فرهودی،مصطفی
هفت آسمان » پاییز ۱۳۸۰ – شماره ۱۱ (صفحه ۱۳۳)


‌ ‌‌‌مـقدّمه‌

از آن‌جا که این مقاله متناسب با فضای فکری آیین هندو نوشته شده‌ اسـت‌، بـرای‌ فـهم بهتر مطالب، نخست به طور گذرا به معرفی گیتا، عوامل معقولیت، ویژگی و سبک نگارش‌ گـیتا و اهداف آن و همچنین توضیح مفاهیمی چون درمه می‌پردازیم.

آیین هندو مشتمل بر‌ آیین‌های مـحلی و سنت‌هایی اعتقادی‌ و عبادی‌ اسـت، امـّا نه به گونه‌ای که چون دینی آسمانی، دارای پیامبری مشخص و آیین عبادی واحدی باشد. به همین سبب نمی‌توان از این آیین تعریفی دقیق و کامل به دست داد؛ تنها می‌توان‌ گفت: آیین هندو برآیندِ انـدیشه‌های گوناگونی است که رهروان هندی را ارضا می‌کند. لایه‌های درونی این آیین همانند آیین‌های دیگر، بسیار متفاوت‌تر و پرمغزتر از ظاهر آن است؛ گرچه در طول سالیان‌، دستخوش‌ آشفتگی‌ها و گرایش‌هایی چون گوشه‌گیری و بت‌پرستی نیز شده اسـت. در مـیان آیین‌ها و مسلک‌های گوناگون جهان، آیین هندو مانند انبان بازرگان شرقیِ دوره‌گردی، انباشته از اشیای بسیار زیبای نفیس و عتیقه است.

همین‌ ویژگی‌ سبب شده است که این آیین، احساسات دینی و عواطف مـذهبی را تـا حدی دارا باشد. آنچه در این آیین از اهمیتی ویژه برخوردار است، سنه‌تنه‌درمه(۱) است.

______________________________

۱٫ Sanatana-Dharma

هفت آسمان » پاییز ۱۳۸۰ – شماره ۱۱ (صفحه ۱۳۴)


سنه‌تنه‌درمه‌ بیانگر‌ حقیقتی تکوینی است که در همه‌جا و همه‌چیز حضور دارد.(۱) این یک قانون جهانی است و همه ایجاد و ابقا و افـنای جـهان و جهانیان مطابق این قانون است.

معرفی گیتا

گستردگی آیین و سنن‌ عبادی‌ هندوئیسم‌، موجب پدید آمدن متون فراوانی‌ گشته‌ است‌. از آن جمله می‌توان گیتا(۲) را نام برد که ششمین کتاب از مجموعه حـماسه مـهابهاراته(۳) اسـت. گیتا در قالب هجده بخش‌ و هـفتصد‌ شـعر‌ تـنظیم گردیده است.

این اثر که ترکیبی از‌ آموزه‌های‌ فلسفی سانکیه،(۴) یوگا،(۵) ویدانته(۶) است، تأثیر فراوانی بر زندگی مذهبی هندیان نهاده است. گـیتا نـیرویی هـدایت‌کننده و الهام‌بخش برای مردمان‌ آن‌ سرزمین‌ بوده است، بـه گـونه‌ای که هیچ کتابی تا این حد‌ بر آنان تأثیر ننهاده بود.

گیتا در زمره نوشته‌های سمرتی(۷) است، نه نوشته‌های مـُنزَل (شـروتی)؛(۸) ولی در ادبـیات‌

______________________________

۱ . A dictionary‌ of‌ hinduism

۲٫ تاریخ تألیف این سروده را از سده پنجم تا میانه‌ سده‌ دوم پیـش از میلاد تخمین زده‌اند؛ ولی مؤلف آن، همانند مؤلف اوپانیشادها ووداها، تاکنون ناشناخته مانده‌ است‌.

۳٫ Mahabharata‌

۴٫ یکی از مکاتب فلسفی شش‌گانه هند اسـت کـه کـپیله (kapila) آن را‌ بنیان‌ گذاشت‌. این دستگاه که به یک معنا دوگرا یا دوالیـست اسـت، اساس جهان را بر‌ اساس‌ علیت‌ استوار می‌داند، به این نحو که در جهان دو اصل یا دو مفهومْ بـنیادی‌ اسـت‌؛ یـکی پورشه Purusha(خود) یا باشنده‌های جاوید، و پراکریتی Prakriti (ماده ازلی) سرچشمه مادی‌ و فیزیکی‌ طبیعت‌. بـر طـبق سـانکیه، همه جهان از پرکریتی تکامل می‌یابد و تحت تاثیر پورشه پرکریتی شکفته‌ می‌گردد‌ و تاریخ جهان تـاریخ ایـن شـکفته شدن است (ک. م. سن، هندوئیسم، ترجمه ع. پاشایی، ص۱۰۱).

۵٫ مفهوم‌ یوگا‌ اتحاد‌ و وصل خویش است. به گـفته سـری اربیندو، در یک معنا سیر هستی سراسر یوگا است‌؛ زیرا‌ انسان را به سوی خـدا و در واقـع کـل آفرینش را به سوی‌ آفریدگار‌ می‌برد‌، اما این روند کُند و آهسته است و یوگا می‌تواند آن را تـسریع کـند (رک: علی محمد‌ نقوی‌، سیری‌ در اندیشه معاصر هند و دورنمای فلسفی آن، ج۱، ص۸۶۷ـ۸۶۸).

۶٫ یکی از مکاتب‌ فلسفیِ‌ شـش‌گانه هـند اسـت. این مکتب معرف تعلیمات اوپه‌نشیدها است. واژه ویدانته از دو جزء Veda و anta‌ـ درست‌ شده است و روی‌هم‌رفته به معنای «تـه» و «انـتها»ی وداهاست. دو تقسیم اصلی در‌ مکتب‌ ویدانته وجود دارد: یکی که در نظر‌ خود‌ دوئی‌ را نـمی‌پذیرد (نـادوتی یـا ادویته Adbaita است‌)، یعنی‌ جهان بیرونی واقعی نیست و تنها برهمن واقعیت است. چیزهای بیرونی مطلقا بـه جـان‌ مـا‌ بسته است، و خواب‌ها کم یا‌ بیش‌ همان آزمون‌های‌ بیداری‌ است‌. کل جـهان یـکسره پندار است و جز‌ برهمن‌ هیچ نیست؛ و دیگری که پذیرنده درجات گوناگون دوئی dvaita است. این گروه‌ در‌ واقع هـستی جـهان واقعی را نیز‌ می‌پذیرد و بدین‌سان باشنده سومی‌ را‌ معرفی می‌کند. البته برهمن یا‌ خـدای‌ (ویـشنو) تمام، کامل، و برترین واقعیت است، ولی جهان نـیز واقـعی اسـت. (رک: ک. م. سن‌، پیشین‌، ص۱۰۴ و ۲۰۸).

۷٫ smrti

۸٫ shruti؛ شروتی‌ در‌ آیین‌ هندو به وداهـای‌ چـهارگانه‌، رسائل برهمانا و اوپه‌نیشدها گفته‌ می‌شود‌ و ریشه لغوی این کلمه (sur)است که معنای آن اشـراق، سـمع و شنیدن است.

هفت آسمان » پاییز ۱۳۸۰ – شماره ۱۱ (صفحه ۱۳۵)


مقدس‌ هندوان‌ از مـقامی بـس والا و ارجمند بـرخوردار‌ اسـت‌ و فـلسفه عمیق‌ آن‌، هزاران‌ سال است کـه پژوهـشگران‌ غربی و شرقی را شیفته خود ساخته است. رادا کریشنان(۱) می‌گوید:

اگر تأثیری که نـوشته‌های مـقدس‌ در‌ ذهن مردمان دارد، بتواند میزان و معیار‌ اهـمیت‌ آن‌ به‌ شمار‌ آیـد، بـاید اذعان‌ و اعتراف‌ کرد که کـتاب بـهگوت گیتا (ترانه مقدس الهی) بیش از هر اثر دیگر در اندیشه هندوان‌ جایگزین‌ شده‌ و تـأثیر گـذاشته است.(۲)

سبک نگارش این اثـر‌ حـماسی‌ اسـت‌ و موضوع‌ آن‌ دربـاره‌ نـبردی است که بین دو قـوم پانـدوها و کوروها حوالی شهر دهلی کنونی درگرفته بود.

محور اصلی گیتا را گفت‌وگوی کریشنه و اَرجونه(۳) تـشکیل مـی‌دهد. کریشنه(۴) نماد خداوند یا‌ تجسم ویـشنو اسـت که بـا دو طـرف درگـیر پاندوان و کوروها به طـور مساوی بستگی و خویشاوندی داشت و هردو او را به کمک فراخواندند. کریشنه با تمام افراد و نیروهایش حاضر شـد و بـه‌ دو‌ طرف اختیار داد که یکی از دو طرف را بـرگزیند، یـعنی یـا خـود او را بـرگزینند که در این صـورت از لشـکر او محروم‌اند و یا لشکر و نیروهای او را‌ بر‌ کریشنه ترجیح دهند که در نتیجه از عنایت وی محروم‌اند. آرجونه گفت: من تـو را مـی‌خواهم و نـیازی به افراد و نیروهایت ندارم. کوروها نیز‌ لشـکر‌ کـریشنه را انـتخاب کـردند. کـوروها‌ در‌ ایـن‌جا نماد نگرش عاجل دانی و مادی‌اند و آرجونه که از پاندوان است نماد نگرش معنوی و اخلاص محض به ویشنو است. انسانی که به این مقام‌ می‌رسد‌، از کمک و عنایت ویشنو‌ بـرخوردار‌ می‌گردد.

کتاب تصویری رمزی و تمثیلی از مسائل معنوی ارائه می‌دهد و مطالب آن نمایشگرِ دغدغه‌های انسانی است که در تکاپوی نجات و حقیقت است. به نظر می‌رسد که نویسنده جنگ را بهانه‌ای‌ برای‌ عرضه اندیشه‌های خود قـرار داده اسـت، همان‌گونه که شاعران و عارفان ایران‌زمین، افسانه سیمرغ و داستان لیلی و مجنون و قصه خسرو و شیرین و حکایت یوسف و زلیخا را دستاویزی برای بیان افکار و اندیشه‌های خود قرار‌

______________________________

۱٫ Ra‌¨dha¨krishnan‌؛ وی را یکی از شارحان آیین هندو بر مـی‌شمارند. وی پیـش از آن که فیلسوفی مستقل باشد‌ شارح فلسفه ویدانته است. از ویژگی‌های او این بود که به‌ فلسفه‌ غرب‌ آشنایی کامل داشت. او را فیلسوف دین هم می‌دانند؛ چـرا کـه تلاش‌های فراوانی برای تبیین و تـوضیح آیـین ‌‌هندو‌ کرده است. (رک: علی محمدنقوی، پیشین، ج۲، ص۹۱۲).

۲٫ جلال نائینی، هند در یک نگاه‌، ص۴۱۳‌.

۳٫ Arjuna‌

۴٫ Krishna

هفت آسمان » پاییز ۱۳۸۰ – شماره ۱۱ (صفحه ۱۳۶)


داده‌اند. گیتا نگرشی ژرف از هستی و دنیا در عرفان هندی ارائه می‌دهد که عبارت‌ از عشق و عمل خـالصانه اسـت. این کتاب منبعی مـوثق و مـرجعی اصیل برای شناخت‌ آرا و افکار هندی به‌ شمار‌ می‌آید. دانشمندان ادیان درباره اهداف گیتا سخنانی دارند که در این‌جا چکیده آن را ذکر می‌کنیم:

زنر(۱) قائل است که هدف گیتا اتحاد انسان با خـدا اسـت و مراحل دست‌یابی به آن‌ مقام عبارت است از رهایی کامل از عوامل دنیوی و دست‌یافتن به آرامش و سکون. رائو نیز معتقد است، هدف گیتا اتحاد انسان با خداست؛ به این معنا که رهروِ واصـل، فـناناپذیر می‌شود‌ و بـه‌ سرور و لذت ابدی که همان رستگاری و رهایی است، دست می‌یابد.(۲) رادا کریشنان معتقد است که گیتا اهداف متنوعی دارد. او سـه هدف عمده را برمی‌شمرد: ۱) دست‌یابی به وجود اعلا؛ ۲) رسیدن‌ انسان‌ به مـقامی کـه هـمه عالم را در خدا ببیند؛ ۳) رستگاری و نجات.

همان‌گونه که ذکر شد، گیتا از دیرزمان نزد هندوان مقبولیتی خاص داشت. دلایـل ‌ ‌و عـوامل این مقبولیت را می‌توان‌ این‌گونه‌ بیان کرد:

الف) گیتا سخنی بس دلکش درباره حقیقت عـالم دارد و شـاید بـتوان دلیل بقای این متن و دیگر متون دینی ــ حتی غیر آسمانی ــ را در این دانست‌ که‌ این‌ مـتون دائما یادآور آن حقیقت‌ نهایی‌اند‌ و انسان‌ را به سوی آن سوق می‌دهند و چراغ راه هدایت آدمی در ایـن دنیای آشفته هستند.

ب) آریـاییان نـگرشی ساده و ابتدایی به موجودات‌ و حقیقت‌ داشتند‌ و ذهنشان همواره درصدد ایجاد سنتز بود؛ مثلاً در‌ ودا‌ آمده است: «حقیقت یکی است؛ ولی حکیمان آن را به تعابیر گوناگون و تفاسیر مختلف بیان کرده‌اند». اوپه‌نشیدها نیز نهایی‌ترین‌ مطالب‌ را‌ دربـاره حقیقت گفته است؛ ولی واقعیت امر آن است که‌ گیتا تمام دیدگاه‌ها و نظرات مختلف را به صورت شکن‌ها و تجلیات و اجزای یک حقیقت در قالب یک امر بیان‌ کرده‌ است‌. در نگاه نخست این متن مشحون از تـناقض بـه نظر می‌رسد‌؛ امّا‌ این صورت ظاهر امر است و در واقع چنین نیست.

______________________________

۱٫ Zaehner

۲٫ سید جلال‌الدین آشتیانی، عرفان گنوستی‌سیزم ـ میستی‌سیزم‌، ج۴، ص۲۳۹‌.

هفت آسمان » پاییز ۱۳۸۰ – شماره ۱۱ (صفحه ۱۳۷)


ج) سبک‌ گیتا برای عوام و خواص مفید است، به خلاف ودا که از این‌ ویژگی‌ بـرخوردار‌ نـیست. اوپه‌نشیدها نیز بیشتر برای حکیمان متأله قابل فهم است؛ زیرا مباحثی از قبیل‌ برهمن‌(۱) و آتمن‌(۲) و فلسفه وحدت وجود برای عموم جاذبه‌ای ندارد. از سوی دیگر، رسائل پورانه‌ها برای عوام‌ جاذبه‌ دارد، نـه بـرای خواص. بنابراین، تنها متنی که هم عوام و هم خواص را‌ به‌ سوی‌ خود جذب می‌کند، گیتاست؛ زیرا این کتاب مسائل متفاوت و گوناگونی را از همه معارف‌ و مکتب‌ها‌ دربردارد.

د) از عوامل مقبولیت گیتا دارا بـودن عـنصر جـهانی بودن است که در‌ بند‌ اوّل‌ ذکـر شـد. ایـن کتاب نظریه وحدت وجود و بحث رستگاری از طریق عمل را که در‌ همه‌ ادیان مطرح است، بررسی می‌کند.

ه ) سبب دیگر، تخاطب شخصی آن است؛ هـر‌ خـواننده‌ای‌ بـا‌ خواندن آن حس می‌کند که پاسخی برای مشکل خـود یـافته است. این ویژگی در متون‌ ادبی‌ فارسی‌ مانند مثنوی مولوی و دیوان حافظ نیز دیده می‌شود.

گیتا سه راه عمل‌، علم‌ (مـعرفت) و عـشق را بـرای نجاتِ (موْکشه)(۳) انسان بیان می‌کند؛ موکشه یعنی آزادی از بازگشت دایمی بـه‌ جهان‌ فانی و رهایی از تسلسل مرگ و حیات که از آن به سنساره(۴) تعبیر‌ می‌شود‌. این نجات به موجب اتحاد با خـدا‌ و شـناخت‌ حـقیقت‌ نهایی می‌شود.(۵) کریشنه این سه راه را‌ به‌ همراه مراقبه به آرجونه مـی‌آموزد. مـراقبه در گیتا یعنی تصفیه باطن و عدم تعلق‌ به‌ محسوسات، رو به سوی حق‌ داشتن‌، مواظبت از‌ حواس‌ و اندیشه‌ درون، عـدم دلبـستگی بـه اعمال و نتایج‌ آن‌ و داشتن حالت مساوی نسبت به دوستی و دشمنی دیگران. بـه کـارگیری(۶) یـوگا(۷) یعنی‌ تمرکز‌ و توجه به نقطه‌ای برای از بین‌ بردن تموجّات ذهنی. بر‌ اساس‌ تعریف پاتـانجالی،(۸) یـوگا یـعنی حذف‌ و قطع‌ مراتب نفسانی و ذهنی و عقلانی، یا خاموش نگاه داشتن همه مراتب نفسانی کـه مـوجب‌ تشتت‌ وآشفتگی می‌گردد. برای آن‌که یوگی‌(۹) به‌حقیقت‌ نهایی‌ برسد، لازم‌است مراحل‌ چهارگانه‌

______________________________

۱٫ Bráhmán

۲٫ AÎtmán

۳ . Moksha‌

۴ . sansa‌Îra

۵ . “Moksha”, The Encyclopedia of Eastern Philosophy and Religion.

۶٫ رک: گـیتا، فـصل ۶٫

۷٫ یـوج (yuj‌).

۸٫ پاتانجالی‌ سازمان‌دهنده و تدوینگر یک اندیشه نامدوّن یوگاست‌ که‌ دارای ریشه‌ کهنی‌ است‌. وی در قرن دوم‌ قـبل از مـیلاد می‌زیست.

۹٫ به کسی می‌گویند که اعمال یوگا را انجام می‌دهد.

هفت آسمان » پاییز ۱۳۸۰ – شماره ۱۱ (صفحه ۱۳۸)


زندگی یک‌ هندو‌ را طـی کـند.(۱) ۱٫ بـرهماچارین(۲) که شامل‌ طلبگی‌ و تحصیل‌ تحمل‌ و معرفت‌ است؛ ۲٫ گریهاستا(۳) یعنی‌ یادگیری‌ وظایف قومی و خانوادگی؛ ۳٫ واناستا(۴) یـعنی اقـامت در جنگل و ترک دنیا و تزکیه نفس؛ ۴٫ بهیکشو(۵) یا دوره گدایی‌.

اکنون‌ به‌راه‌های‌ سه‌گانه‌ای مـی‌پردازیم کـه درگـیتا برای‌نجات‌انسان‌مطرح‌گردیده است.

۱٫ نجات‌ از‌ طریق‌ عمل‌ (کرمه‌یوگا‌ karm‌Îa Yoga)

رامانوجه(۶) معتقد است که روش کردار و عمل، بر روش معرفت مـقدم اسـت؛ زیـرا روش عمل سرانجام به معرفت خویشتن می‌انجامند و هر آن که به روش معرفت‌ بپیوندد، نـاگزیر بـاید وظایف شرعی و ضروری خویش را هم انجام دهد. پس از انجام درست این وظایف، انسان به‌معرفت وروشنایی یقین مـی‌رسد. بـرای رسیدن به غایت نهایی یا نجات در‌ روش‌ عمل، فاعل باید ویژگی‌هایی را درنـظر بـگیرد. در فصل چهارم گیتا آمده است:

دانایان درفـهم عـمل و تـرک آن ناتوان‌اند و نمی‌دانند چه باید کرد و چه نـباید انـجام داد. ولی من‌، کرشنا‌، به تو، آرجونا خواهم گفت.

حتی دانایان در حیرانند و نمی‌دانند که عـمل چـیست و ترک عمل کدام است.

ایـنک مـن تو را گـویم کـه‌ عـمل‌ چیست تا با دانستن آن‌ از‌ پلیـدی‌ها بـرهی.

باید دانست که چه کار را باید کردن؟

و چه کار را نباید کردن؟

و ترک کار چیست؟

شـناختن حـقیقت عمل سخت و دشوار است.

گیتا در ادامـه‌ می‌گوید‌: «کسی که رهـرو مـنزل‌ یوگا‌ و طالب تصفیه باطن بـاشد، عـملْ یگانه راه اوست». قبل از شناخت ویژگی‌های عمل به اقسام آن در گیتا می‌پردازیم:

الف) عملی که از سـر نـادانی انجام شود؛ در فصل هجدهم‌ گـیتا‌ آمـده اسـت: «عملی که

______________________________

۱٫ داریـوش شـایگان، ادیان و مکتب‌های فلسفی هـند، ص۲۹۵٫

۲ . Brahmacarin

۳ . Grihastha

۴ . Vanastha

۵ . Bhiksho

۶٫ رامـانوجه حکیم ودانتایی و بانی فلسفه وی‌شیشته‌ادوَیته یا «عدم ثنویت تعدیل یافته» است. وی دارای تفسیری‌ متفاوت‌ بـا آنـچه‌ قائلان ادویته مطرح می‌کنند، می‌باشد. او مـعتقد اسـت که جـهان، آتـمن، خـدا (ایشوره ishvaraÎ) از هم متمایزند‌، گـو این‌که جدا نیستند. جهان‌های ما و جهان واقعی مثل تن خدا‌ هستند‌ و ایشوره‌ دارای این دو برهمن اسـت. بـدین‌سان، همه‌چیز در برهمن است اما جان‌های مـا هـمچنان مـتفاوت از ایـشوره‌اند‌ (‌‌رکـ‌: ک. م. سن، پیشین، ص۱۰۵ـ۱۰۶).

هفت آسمان » پاییز ۱۳۸۰ – شماره ۱۱ (صفحه ۱۳۹)


از نـادانی و عـدم عاقبت‌اندیشی به جای آورده شود، بی‌آن‌که‌ اندازه‌ توانایی‌ شخص یا زیانی که ازآن به‌خود شخص یا به دیـگران مـی‌رسد مـوردنظر قرارگیرد، از «تَمَس‌»(۱) است.

ب) عملی که به هـوس نـتیجه یـا از روی پنـدار بـاشد؛ در هـمان‌ فصل آمده است: عملی‌ که‌ به هوس نتیجه یا از روی پندار یا به تکلّف بسیار انجام شود، از «رَجَس»(۲) است.

ج) عملی که انجام آن تکلیف آدمی است؛ در همان فصل آمـده است: «عملی که انجام‌ آن تکلیف آدمی است، اگر بی‌شائبه دوستی و دشمنی و چشم‌داشتِ نتیجه و فارغ از هر تعلق انجام شود، از «سَتْوه»(۳) است».

منظور از عمل در طریقه نجات، همین نوع سوم است که مـایه‌ نـجات‌ و زمینه نور معرفت در انسان است. عمل زمانی ثمربخش است که فاعل آن از ثمره آن چشم‌پوشد و دل در گرو حق بندد و با جانی فارغ از تب و تاب به نبرد‌ با‌ اهریمن درون و برون برخیزد؛ که مـحور هـمه این امور اخلاص محض است؛ و باید عاری از آز و خشم باشد که گیتا سرچشمه همه گناهان را در این‌دو می‌داند. گیتا می‌گوید‌: «یوگی‌ یا انسانی که مـی‌خواهد بـه کمال برسد، از این عمل نـاگزیر اسـت». در فصل سوم آمده است:

با خودداری از عمل، به مرحله فارغ از عمل نتوان رسید.

ترک‌ عمل‌ کسی‌ را به کمال نرساند.

در‌ واقع‌ هیچ‌کس‌ نمی‌تواند حتی یـک دم از پرداخـتن به کار سرباز زنـد.

چـه، همه‌کس به مقتضای خود از عمل ناگزیر باشد.

و آن‌که اعضای‌ خود‌ را‌ از کار بازداشته،

دل به اندیشه درباره اشیا‌ و محسوسات‌ مشغول سازد،

سرگشته‌مردی ریاکار باشد.

همچنین گیتا برای عمل، شرطی اساسی، مانند دلبـسته نـبودن به نتیجه آن ذکر می‌کند‌، یعنی‌ کار‌ باید برای رضای خدا باشد؛ در غیر این صورت مایه‌ خسران و گرفتاری است. در فصل سوم چنین آمده است: «عمل که نه برای خشنودی خدا بـاشد مـایه گرفتاری‌

______________________________

۱٫ Tamas‌؛ نـفس‌ جوهر تاریکی و سکون یا تمایل نزولی است که پدیدآورنده نادانی و عامل‌ گمراهی‌ همه موجودات است (رک: داریوش شـایگان، پیشین، ص۳۰۲).

۲٫ RaÎjas؛ جوهر تحرک یا تمایل انبساطی است‌ که‌ ایجادکننده‌ عطش حـیات و دلبـستگی اسـت (رک: همان).

۳٫ Sattva؛ در گیتا جوهر روشنایی یا‌ تمایل‌ تصاعدی‌ است که درخشان و منزه است و انسان را به‌سوی معرفت و شادی و سـرور (‌ ‌sukham)راهـبر است‌ (رک‌: همان‌).

هفت آسمان » پاییز ۱۳۸۰ – شماره ۱۱ (صفحه ۱۴۰)


است». در فصل چهارم گیتا آمده است:

او چون به قصد کـاری بـرخیزد،

نـه‌ چنان‌ است که طرحی ریخته یا سودی در نظر گرفته باشد.

عمل او در‌ آتش‌ علم‌ گداخته و پاک شـده است.

و دانایان چنین کسی را فرزانه نامند.

کسی که هوسِ ثمره‌ کار‌ فروگذاشته

و بـه مقام رضای مطلق رسـیده،

بـی‌نیاز از همه‌چیز.

او اگرچه مدام در‌ کار‌ است‌، همواره از کار فارغ است.

سالک این طریق در متن اجتماع به‌سر می‌برد، اما محور‌ اندیشه‌ او کسب رضای الهی است، بدین‌معنا که دلبسته به پیامد و نتیجه آن‌ نـباشد‌ و هیچ‌ چشم‌داشتی به نتیجه خوب و بد آن نداشته باشد و عمل را چون وظیفه مقدس انجام دهد‌.

۲٫ نجات‌ از‌ طریق علم (جنانه یوگا)

گیتا اسارت معنوی انسان را ناشی از جهل‌ و نبودِ‌ معرفت به حقایق عالم و سـرشت خـود و عالم خاکی می‌داند که پیامد آن جز جلوه‌گری نمودها به‌ جای‌ بود و کثرت به جای وحدت، چیز دیگری نیست. در فصل پنجم گیتا‌ چنین‌ آمده است:

علم در حجاب جهل است‌،

و همین‌ اسـت‌ کـه مایه گمراهی مردمان می‌گردد.

ولی برای‌ کسی‌ که نور معرفت پرده جهل او را دریده باشد،

آن نور چون خورشیدی‌ می‌درخشد‌ و حق را روشن می‌سازد.

عقل‌ او‌ و نفس او‌ حق‌ است‌.

عبادت او و مراد او حق است‌.

و او‌ به زلال مـعرفت از هـر پلیدی پاک گردد.

و پس از مرگ دوباره‌ به‌ این دنیا باز گردانده نشود.

طریق‌ معرفت به معنای معرفت‌ عقلانی‌ و نیز به معنای طریقت علم‌ و معرفت‌ است. در عرفان هندو، رهرو این طریق بـاید دو مـرحله نـفی و ایجاب را‌ بگذراند‌: اول، رها شدن

هفت آسمان » پاییز ۱۳۸۰ – شماره ۱۱ (صفحه ۱۴۱)


از قـیود‌ نـفسانی‌، شـهوات‌، و تعصب‌های گوناگون و بی‌ریشه‌؛ و دوم‌، تکرار اذکار و اوراد و تمرکز‌ و مراقبه‌، تا بتواند بر اندیشه و خرد خود مسلط گردد و به مرز شناخت و اشراق بـرسد، و ایـن‌جاست‌ کـه‌ دانستن همان شدن است و از آن‌ پس‌، وی قدرت‌ و آرامـش‌ مـی‌یابد‌ و از متناهی به نامتناهی‌ رسیده، خود بی‌نهایت می‌گردد.

در چندین فصل از گیتا درباره معرفت سخن به میان آمده‌ است‌. ابتدا کـریشنه دربـاره اهـمیت این راه‌ سخن‌ می‌گوید‌ که‌ این‌ راز از هر‌ دانشی‌ بالاتر اسـت. در فصل نهم چنین می‌گوید:

تا بدانستن آن از محنت بازگشت به دنیا رهایی‌ یابی‌.

این‌ والاترین دانش‌ها و راز رازها و پاک‌ترین پاکـ‌ها اسـت‌

کـه‌ با‌ دریافت‌ مستقیم‌ و بی‌واسطه‌ حاصل می‌شود.

دانش گرانمایه که آسان بـه دسـت آید ــ وچون به‌دست آمد ــ جاودان بماند.

در همین فصل ثمره معرفت را از بین رفتن گناهان می‌داند‌؛ یعنی از بـین رفـتن شـک و تحصیل آرامش مطلق.

علم در این راه نه به علوم تجربی،(۱) بلکه به دانـشی اطـلاق مـی‌شود که بتواند انسان را از اسارت جهل و شهوت و فعل‌ به‌درآورد‌. این دانش در نهاد آدمی است؛ امـّا بـا صـیقل دادن آیینه جان باید آن را کشف کرد تا پذیرای نور شود. برای طهارت روح باید به ریـاضت‌هایی شـاق، مثل‌ بازداشتن‌ حواس و تمرکز هوش و مراقبه، در زمره عبادت عابدانه یا عاشقانه پرداخت تـا بـرای سـالک درک مستقیمی از ذات که موجب کمال است به‌ دست‌ آید. در غیر این صورت‌، او‌ دوباره در دایره تـوالد بـه این دنیا برخواهد گشت.

رازی که گیتا در فصل نهم بیان می‌دارد، این است: مـن در جـهان گـسترده‌ام. تمامی‌ موجودات‌ در من هستند؛ ولی‌ من‌ در آن جای ندارم. خداوند فقط واقعیتی درونی نیست، بلکه واقـعیتی اسـت لایتناهی که ورای همه‌چیز است. او چون ریشه درخت جهانی، اساس و پایه جمله واقـعیت‌های عـالم اسـت؛ بدین‌سان که‌ خداوند‌ متعال ورای همه اینها و نوعی نفی و سلب تمام صفات ثبوتی است. گیتا مـی‌گوید:

هـمه هـستی را وجود نامرئی من فراگرفته است.

همه‌چیز در من محاط است و من در هیچ‌چیز مـحاط‌ نـیستم‌.

______________________________

۱٫ گیتا، یا‌ سرود خدایان، ترجمه محمدعلی موحّد، ص۴۴ـ۴۵٫

هفت آسمان » پاییز ۱۳۸۰ – شماره ۱۱ (صفحه ۱۴۲)


با وجود این، هیچ‌چیز در من قرار ندارد.

رازی است‌ شـگفت

کـه ذات من، آن مبدأ همه هستی که نگه‌دارنده همه‌ هستی‌ است‌،

از همه هستی جـداست و در آن نـیست.

همچنین درگیتا مطالبی است که از جهاتی بـه بـحث وحـدت ‌‌وجود‌ عرفان اسلامی شبیه است. گیتا مـی‌گوید: تـمام هستی را حق پر کرده و هستی‌ سرشار‌ از‌ جلوه‌ها و تجلیات اوست. بر اساس همین بینش، هـمه در او مـستقرند و او محیط است. لذا‌ تمام حمدها و سـتایش‌ها را بـه خود نـسبت مـی‌دهد و مـی‌گوید ایشان در واقع مرا‌ می‌پرستند. در فصل هـفتم‌ گـیتا‌ آمده است:

آغاز این عالم منم و انجام آن نیز من.

جز من، ای ارجـونه، چـیزی نیست.

همه عالم به من بـسته است؛ چون دانه گـوهر بـه رشته.

طعم آب منم.

روشنی‌ مـاه و خـورشید منم.

در وداها کلمه «اوم» (اسم اعظم) منم.

زندگیِ زندگانم من.

هسته جاویدان موجوداتم مـن.

هـمچنین در فصل نهم جملات مشابهی از ایـن دسـت وجـود دارد:

مقصود منم. بـرپای‌دارنده‌ و پروردگـار‌ منم.

شاهد و قرار، پنـاه و یـار منم.

اصل هستی و فنای آن و مرجع و مآل آن و بذر جاودانه منم.

از دیدگاه گیتا، ویژگی سالکان کـوی مـعرفت عبارت است از این‌که: اولاً هرکاری را‌ برای‌ خـدا انـجام می‌دهند؛ ثـانیا دارای روحـی بـزرگ و از کنترل دنیای مادی خـارج‌اند. اینان در تحت طبیعت الهی قرار دارند که کوچک‌ترین تغییری نمی‌کند و در میان تحولات بی‌قرار عناصر هـمواره‌ سـاکن‌ و ثابت می‌مانند. در فصل ششم گیتا آمـده اسـت: «کـسی کـه هـوای معرفت یوگا در سـر دارد، از مـرزهای وداها نیز فراتر می‌رود». در فصل هفتم آمده است:

هفت آسمان » پاییز ۱۳۸۰ – شماره ۱۱ (صفحه ۱۴۳)


ارجونه، چهار‌ گروه‌ از‌ نیکوکاران مرا می‌پرستند:

محنت‌کشیدگان، جـویندگان‌ عـلم‌، دولتـْ‌طلبان‌ و عارفان.

از این میان، مرد دانش که خـود را رام کـرده و دل در تـاریکی بـسته بـر دیـگران فضیلت دارد.

من نزد‌ او‌ بس‌ عزیزم و او نیز نزد من عزیز است.

در‌ ادامه‌ این فصل آمده است: «انسان اهل معرفت درمی‌یابد، آنچه هست همه منم و دل در گرو من می‌بندد».

در فـصل‌ نهم‌ گیتا‌ درباره قربانی معرفت چنین سخن به میان آمده است:

دیگران‌ نیز که قربانی دانش پیش می‌آورند و مرا می‌پرستند،

گاهی مرا در همه‌چیز می‌بینند، گاهی از همه جدا و گاهی‌ در‌ صورت‌های‌ مـختلف.

«قـربانی در گیتا به مراتب گوناگون منسوب است. در قربانی‌، نوعی‌ تکامل وجودی و قوس صعودی برای وصول به واقعیت دیده است که از قربانی مادی تا قربانی‌ علم‌ و معرفت‌، انسان مدارج و مراتب عـروجی وجـودی را می‌پیماید، و این سیر تکامل معنوی که‌ در‌ جهت‌ طولی مراتب وجود، منعکس گردیده، از لحاظی نیز گرایش تدریجی قربانی به واقعیت‌های درونی‌ است‌ و غایت‌ آن اتـحاد و وصـال با ذات نامتناهی برهمن است».(۱)

گـیتا مـوانع معرفت را خشم و حرص‌ و آز‌ می‌داند و می‌گوید این حالات مانع دست‌یابی به معرفت‌اند. آن‌که این حالات در او‌ راه‌ یابد‌، معرفت وی تباه گردد. در فصل سوم گیتا موانع مـعرفت چـنین بیان شده است‌:

آز‌ و خـشم اسـت که از شهوت برمی‌خیزد؛

آز و خشمِ سیری‌ناپذیر که منشأ همه گناهان‌ بزرگ‌ است‌.

این دشمنان خود را بازشناس!

بدان‌سان که دودْ آتش را فروپوشد،

و غبارْ آینه را،

و رحم‌ مادرْ‌ جنین را،

حرص نیز معرفت را فروپوشد،

معرفت بـدین حـجاب پوشیده شود‌.

______________________________

۱٫ داریوش‌ شایگان‌، پیشین، ج۱، ص۳۲۲٫

هفت آسمان » پاییز ۱۳۸۰ – شماره ۱۱ (صفحه ۱۴۴)


ای‌پسر کنتی، این آتش تسکین‌ناپذیر حرص، دشمن جاودانه مرد حکیم است.

منزلگه این‌ آتشْ‌ حواس‌ و دل و خرد است.

حواس از راه دل و خرد، آدمی را که در‌ قالب‌ تن اسیر اسـت مـی‌فریبد.

و معرفت و بـینش او را تباه می‌سازد.

پس ای ارجونه، بند بر پای‌ حواس‌ بنه،

و این تبهکار معرفت‌برانداز و بصیرت‌کُش را از میان بردار!

در فصل نهم‌ آمـده‌ است: «کسی که معرفت حاصل کند، دستخوش‌ شک‌ و تردید‌ نخواهد شـد. چـون بـر کشتی معرفت نشینی‌، از‌ موج گناهان جان بدر بری؛ چنان که آتش فروزانْ هیزم را خاکستر گرداند‌، آتش‌ مـعرفت ‌ ‌نـیز همه اعمال را‌ خاکستر‌ سازد».

در‌ پایان‌ این‌ طریقه، کریشنه می‌گوید: «این معرفت تنها‌ بـرای‌ عـابدان پاک و سـرسپردگان خالص است. اینان می‌توانند برخی از صفات تصورناشدنی روحانی‌ کریشنه‌، آن علت تمام علل را بشناسند‌ و تا حـدی به توانگری‌های‌ مطلق‌ او، اعم از ثروت، قدرت‌، زیبایی‌، دانش و انقطاع پی برند». نکته‌ای که نـباید از آن غافل شد آن است‌ کـه‌ در گـیتا، یوگا (طریق کردار‌) و جنانه‌ یوگا‌ سانکهیا (طریق معرفت‌) از‌ هم جدا نیستند، بلکه‌ کودکان‌ یا به عبارتی جاهلان آن را دوتا و جدا از هم می‌شمارند؛ زیرا نتیجه معرفت‌، وارستگی‌ یا بی‌نیازی از اعمال و عدم چشم‌داشت‌ بـه‌ ثمرات اعمال‌ است‌. کسب‌ این حالت از طریق‌ کردار نیز میّسر است. بدین‌سان، روح انسان پاکیزه می‌گردد و آدمی بر نفس خویش غالب می‌شود‌. آن‌گاه‌ خویشتن را در همه موجودات می‌یابد‌ و به‌ مرتبه‌ بی‌توجهیِ‌ محض‌ بـه نـتایج اعمال‌ می‌رسد‌. در واقع راه‌های گوناگون برای حالات و توانایی‌ها انسان‌ها طرح‌ریزی شده است. بین راه‌ها تفاوت جوهری وجود‌ ندارد‌؛ چون‌ طریق وظایف و طریق معرفت وابسته به هم‌ و متکی‌ به‌ یکدیگرند‌.

۳٫ نـجات‌ از‌ طـریق عشق (بهکتی یوگا)(۱)

راه سوم یعنی طریق عشق و محبت، در گیتا برترین راه دانسته شده است. شاید بتوان گفت ویژگی ممتاز گیتا در همین روش است‌، برخلاف متون اوپه‌نیشدها و متون دیگر که

______________________________

۱٫ Bhakti Yoga؛ در سنسکریت «بـهکت» بـه معنای ارادت و عشق و محبت و پرستش مخلصانه و ارادت شدید به خداوند یا به یکی از آیات الهی است.

هفت آسمان » پاییز ۱۳۸۰ – شماره ۱۱ (صفحه ۱۴۵)


بیشتر‌ طریق‌ معرفت را توصیه می‌کنند. در فصل دوازدهم گیتا چنین آمده است: «آنان که روی دل بر مـن کـرده، بـا عشق و ایمان کامل مرا بـپرستند، در یـوگا بـرترند». رهرو در‌ این‌ طریق، آرزوی معاشرت با حقیقت اعلا، خداوند، را دارد. بهکتی همان ریاضت عواطف و احساسات است. اگر عواطف و احساسات و محبت و علاقه که دارای نـیرویی‌ عـظیم‌اند‌ سـمت و سوی درستی نداشته، افسار‌ گسیخته‌ باشند، چیزی جـز دلهـره و آشفتگی به ارمغان نمی‌آورند، و در مقابل، اگر تحت تدبیر صحیح قرار گیرند، این سرمایه‌های الهی سرچشمه وجد، سرور و آرامش دائمـی‌ مـی‌گردند‌.

ایـن طریق، روح محبت‌ و استغراق‌ در ذات را می‌طلبد. سالک باید همه چیز را در پای معشوق نـثار کند و هیچ انگیزه و اندیشه‌ای به غیر از حق در او موج نزند. مراحل مختلفی را برای رسیدن‌ به‌ این مقام ذکر کـرده‌اند کـه عـبارت است از: انجام مناسک و مراسم و تکرار اوراد و اذکار و مراقبه که با تمام وجـود مـتوجه محبوب گردد و در صدد ریاضت و اشراق و کسب رضای او باشد‌.

رهرو‌ این مرحله‌ باید در جنبه عمل و علم نـیز بـاید سـرآمد باشد. عملی وارسته داشته باشد و در علم به شناخت‌ حقیقی نائل شده بـاشد. گـیتا در فـصل دوازدهم چنین می‌گوید:

ولی‌ آنان‌ که‌ مرا می‌پرستند و همه کار خود را به من وا مـی‌گذارند،

و مـرا غـایت مطلوب می‌دانند،

و دل، همه وقف ‌‌ذکر‌ و نیایش من می‌کنند،

ای پسر پریتا، من آنان را بی‌درنگ، از دریـای مـرگبار‌ زندگی‌ می‌رهانم‌.

هان، دل در اندیشه من مستغرق ساز،

و خاطر در من بگمار،

تا پس از مرگ‌ در مـن زنـدگی کـنی.

در این طریق سه امر را باید بررسی کرد‌: عشق، عاشق، وجود معشوق‌.

الف‌) عشق یـعنی از حـد گذشتن در دوستی و یا کوریِ حس از درک عیوب محبوب. عشق صفت قدس است. معدن قـدس از تـغییر حـوادث منزه است. همچنین عشق یعنی طریق الفت و ارتباط‌ و تسلیم محض در برابر اراده خدا و محو حقیقت شـدن و جـز یکی را ندیدن.

ب) عاشق کسی است که خواسته حق را بر هوا و هوس دنـیا مـقدم بـدارد؛ خویشتن را

هفت آسمان » پاییز ۱۳۸۰ – شماره ۱۱ (صفحه ۱۴۶)


از هرگونه تعلق‌ دنیوی‌، فارغ و از هرگونه استقلال شخصی، ساقط گرداند؛ هر پیشرفت و مقامی را مرهون فـیض و لطـف بـی‌پایان حق بداند؛ دل را در ذات حق مستغرق سازد، بدین‌معنا که دل و ذهن انسان همیشه‌ رو‌ به سـوی او داشـته باشد؛ از حب و بغض نسبت به دیگران فارغ باشد؛ به خوشی و ناخوشی ملول و مسرور نگردد.

گیتا در فـصل دوازدهـم این‌گونه سخن می‌گوید:

با تسلط بر‌ حواس‌ خود همه‌چیز را به یک چـشم مـی‌بینند،

و به خیر دیگران شادمان می‌گردند.

مرا غـایت مـطلوب مـی‌دانند،

و دل را وقف ذکر و نیایش من می‌کنند.

آن‌که بـا هـیچ مخلوقی کینه نورزد‌

و با‌ همه‌ آفریدگان دوست و مهربان باشد،

آن‌که‌ از‌ اندیشه‌ خویش و مـالِ خـویش، رسته باشد،

آن‌که پیوسته خـردمند و بـر نفس خـود چـیره بـاشد،

آن‌که با عزمی جزم، دل و هوش خـود را‌ در‌ انـدیشه‌ من گماشته باشد،

دل از پریشانی‌ها پرداخته،

تدبیر‌ کار‌ دنیا فروگذاشته،

دل در من بسته،

روی دل بـه‌سوی مـن کرده

و مدح و قدح را به یک چـشم نگریسته

آن‌که‌ همه‌جا‌ سـرای‌ اوسـت

و هیچ‌جا سرای او نیست.

و از سَرِ ایـمان و اعـتقادِ تمام‌،

مرا کمال مطلوب خود داند،

و نزد من گرامی است.

ج) در گیتا وجود مـعشوق از بـُعد تنزیهی در نظر‌ گرفته‌ شده‌ اسـت؛ یـعنی از لحـاظ واقعیت نامتناهی کـه نـاظم و محمل و اساس کائنات‌ و مـوجودات‌ و مـبدأ کلیه صور جهان است، به صورت مرشد و دوستِ عاشق است. این مرشد در گیتا «کـریشنه‌» اسـت‌ که‌

هفت آسمان » پاییز ۱۳۸۰ – شماره ۱۱ (صفحه ۱۴۷)


لحظه‌ای از ارشاد مرید خود، آرجـونه غـفلت نمی‌کند.

در فـصل دوازدهـم گـیتا‌ آمده‌ است‌: کسی کـه عاجز از تحصیل حالات عشق باشد می‌تواند طریق ادیاسه(۱) را که عبارت‌ از‌ توجّه‌ مکرّر انسان به یـک مـوضوع است، در پیش گیرد. این طریق مـقابل طـریق سـمادی‌(۲) اسـت‌ کـه عبارت است از تـوجّه مـدام و بی‌انقطاع و حالتی ورای بیداری، رؤیا، و خواب عمیق‌ که‌ در‌ آن فعالیت‌های ذهنی را فرو می‌کشد. آنان‌که از ادیاسه نیز ناتوان‌اند، بـاید در اخـلاص‌ اصـرار‌ ورزند و در عمل بکوشند؛ چرا که این کـار مـوجب کـمالشان خـواهد گـردید. در‌ فـصل‌ دوازدهم‌ گیتا مطالب مذکور این‌گونه بیان شده است:

ولی اگر نتوانی همه در من مستغرق گردی‌، ای‌ ارجونه،

از راه «ادیاسه» پیش آی تا توفیق یابی

و اگر ریاضت و ادیاسه‌، نیز‌ از‌ تو بـرنمی‌آید،

درعمل کوش و نیت کن که هرچه کنی برای من کنی.

چه، با عمل‌ کردن‌ برای‌ خاطر من به کمال توانی رسید.

و اگر از این نیز فرومانی،

خویشتن‌ را‌ به من واگذار،

بـر نـفس خود چیره باش و دل از سودای ثمره اعمال بپرداز.

خاتمه

روح‌ کلی‌ نجات در این کتاب، سه راه علم، عمل و عشق است که در‌ پرتو‌ وحدت وجود قابل جست‌وجو و دست‌یابی است. جوهره‌ این‌ سـه‌ راه نـیز در خدمت عاشقانه نهفته است‌ که‌ در فصل هجدهم از آن به محرمانه‌ترین راه دانش یاد شده است. در‌ هنگام‌ تحلیل به نظر می‌رسد که‌ عمل‌ و علم و عشق‌ سـه‌ راهـ‌اند‌ و هر یک از آنها جداگانه بـدون‌ احـتیاج‌ به دو طریق دیگر قابل اجرا است، ولی با نگاه دقیق در‌ می‌یابیم‌ آن‌جا که سخن از عملِ بی‌قصد‌ (خالصانه) است سالک هیچ‌گاه‌ بدون‌ معرفت به حقیقت عـالم و نـیز‌ بدون‌ دل‌دادگی و سرسپردگی بـه حـق، توانِ بار یافتن به طریق عمل را ندارد. در‌ طریق‌ علم هم همین‌طور است؛ معرفت‌ بدون‌ عمل‌ ره به جایی‌ نمی‌برد‌. از ویژگی‌های گیتا این‌ است‌ که هیچ‌گاه شریعت را فروگذار نکرده است، بلکه هـمواره اذکـار و اوراد و صدقه و قربانی و

______________________________

۱٫ Adhyasa‌

۲٫ Sámádhi‌

هفت آسمان » پاییز ۱۳۸۰ – شماره ۱۱ (صفحه ۱۴۸)


مانند آنها را گوشزد می‌کند. در‌ فصل‌ پنجم گیتا‌، آرجونه‌ سر‌ به اعتراض برمی‌دارد و می‌گوید‌: «کریشنا، تو گاهی سخن از ترک عمل می‌گویی و گاهی عمل را می‌ستایی. هان، یکبار، بگو‌ که‌ کـدام یـک از این دو بـهتر‌ است؟» کریشنه‌ در‌ جواب‌ می‌گوید‌: «کودکان و نه خردمندان‌ علم‌ را از عمل جدا می‌دانند، لیکن به حقیقت آن‌که یکی از این دو را داشـته باشد‌ دیگری‌ را‌ نیز دارد». درادامه،کریشنه می‌گوید:«این حقیقت‌را‌ کسی‌ تواند‌ دریـافت‌ کـه‌ عـلم‌وعمل‌ را یکی بیند».

طریق عشق نیز چنین است: کسی سرآمد این کوی است که عملی وارسته از آرزوها و پیـ‌آمدها ‌ ‌و نـتیجه داشته باشد و در مرحله علم هم به‌ مقامی برسد که فقط او را ببیند و این دو را بـا گـوهر مـحبت درآمیزد، تا آن‌که به مقام وصال که هدف نهایی خلقت جز این نیست، برسد و از آرامـشی ابدی‌ و وجد‌ و سرور جاویدان بهرمند گردد. گیتا در فصل یازدهم می‌گوید:

اما آن‌که در مـحبت صادق باشد،

تواند کـه مـرا بشناسد

و ببیند

و در من راه یابد.

گیتا در وصف عارفان در‌ فصل‌ پنجم چنین می‌گوید:

این مردمان که همه چیز در ضمیرشان یکسان است،

حتی در این جهان بر جهان، پیروز آیند؛

و چون حق، منزه‌ از‌ عیب، و دگـرگونی‌ناپذیر است

این مردان‌ در‌ ذات حق قرار و آرام یابند.

عارف که به حق واصل شده باشد

با دلی آرام و فارغ از تشویق،

نه به‌خوشی شادمان گردد

و به ناخوشی‌ پژمان‌ گردد.

با دلی که‌ در‌ برخورد با عالم خارج، مـرده و بـی‌حس است،

خوشی را در جان خود یابد.

و با خاطری مستغرقِ یادِ حق

به سرور جاویدان رسد.

هفت آسمان » پاییز ۱۳۸۰ – شماره ۱۱ (صفحه ۱۴۹)


سه‌گانه بودن طریق بر تفاوت جوهری آنان دلالت‌ ندارد‌، بلکه این سه‌گانگی به حسب استعدادهای رهـروان کـوی حق است؛ همان‌گونه که در فراگرفتن علم راه‌های مختلفی وجود دارد، در طریق سلوک هم همین‌طور است. برای ورود به راه و طی‌ طریق‌، رهرو بر‌ حسب توانایی درونی و گرایش‌های قلبی، یکی از راه‌ها را انتخاب مـی‌کند و اگـر مرشدی طریقی را توصیه می‌کند‌ می‌تواند دو دلیل داشته باشد: اولاً شاید برحسب تجربه شخصی مرشد‌ باشد‌ که‌ به این مرحله رسیده است و این راه را نزدیک‌تر به مقصود تشخیص دهد؛ ثانیا، همان‌گونه کـه گـفته ‌‌شـد‌، شاید به‌حسب استعداد رهرو طـریقی خـاص را بـه او توصیه کند؛ مثلاً اگر‌ رهروی‌ را‌ به راه عمل تشویق کنند، او برحسب انجام دستورهایی که داده شده است، به مرور‌ زمان از نور معرفت بـهره‌مند مـی‌گردد و عـواطف و علایق او بر اثر عمل و معرفت‌، به حق گـرایش پیـدا‌ می‌کند‌؛ ولی وقتی رهرو به مرحله انقطاع رسید، در آن مرحله هر سه راه رنگ می‌بازند و در آن‌جا حقیقت مشاهده می‌گردد و سالک حتی عـمل خـود را نـمی‌بیند و عقل و نفس او حق می‌شود‌ و هرچه را ببیند و انجام دهد به خـدا نسبت می‌دهد. گیتا در فصل پنجم این‌طور می‌گوید:

آن‌که جانش با جان حق یکی گشته

ثمره عمل را فرو مـی‌گذارد

و بـه آرامـش مطلق می‌رسد‌…

وبه‌کارگیری‌ طریق معرفت همانند به‌کارگیری‌طریق عمل باعث‌می‌شود سمت وسـوی عـمل رهرو، وحب وعشق او به‌سوی حق گردد. گیتا درهمان فصل چنین می‌گوید:

ولی برای کسی که نور مـعرفت پرده جـهل او‌ را‌ دریـده باشد

آن نور چون خورشید می‌درخشد و حق را روشن می‌سازد.

عقل او و نفس او حق اسـت.

عـبادت و مـراد او حق است.

هفت آسمان » پاییز ۱۳۸۰ – شماره ۱۱ (صفحه ۱۵۰)


کتاب‌نامه

۳۸٫ گیتا، یا سرود خدایان، ترجمه‌ علی‌ موحد، شرکت سهامی انتشارات خـوارزمی، چـاپ دوم، ۱۳۷۴٫

۳۹٫ آشـتیانی، جلال‌الدین: عرفان گنوستی‌سیزم، میستی‌سیزم، شرکت سهامی انتشار، چاپ اول، ۱۳۷۵٫

۴۰٫ شایگان، داریوش: ادیان و مکتبهای فلسفی هـند، انـتشارات امیرکبیر‌، چاپ‌ سوم‌، ۱۳۶۲٫

۴۱٫ ک. م. سن، هندوئیسم، ترجمه‌ ع. پاشایی‌، انتشارات‌ فکر روز، چاپ دوم، ۱۳۷۵٫

۴۲٫ نائینی، جلال: هـند در یـک نـگاه، انتشارات شیرازه، چاپ اول، ۱۳۷۵٫

۴۳٫ نقوی، سیدعلی‌محمد: سیری‌ در‌ اندیشه‌ معاصر هند و دورنمای فلسفی آن، ج۱، رایزنی فرهنگی جـمهوری‌ اسـلامی‌ ایران، دهلی نو.

۴۴٫ A dictionary of Hinduism. Routledge & Kegan Paul, 1985.

۴۵٫ The Encyclopedia of Eastern Philosophy and‌ Religon‌, ۱۹۹۴‌ Shambhala Publications.

شبکه بین المللی مطالعات ادیان

اینفورس (شبکه بین المللی مطالعات ادیان)،‌ بخشی از یک مجموعه فعالیت های فرهنگی است که توسط یک گروه جهادی مجازی انجام می شود. این گروه  بدون مرز، متشکل از اساتید، طلاب، دانشجویان و کلیه داوطلبان باایمان و دغدغه مندی است که علاقمند به فعالیت علمی جهادی در عرصه جنگ نرم هستند. شما هم می توانید یکی از اعضای این گروه باشید(اینجا کلیک کنید). فعالیت های سایت زیر نظر سید محمد رضا طباطبایی، مدرس ادیان و کارشناس صدا و سیماست. موضوعات سایت نیز در زمینه سیر مطالعاتی با رویکرد تقویت بنیه های اعتقادی و پاسخ به شبهات است.

0 0 رای ها
شما هم امتیاز بدهید..
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
دکمه بازگشت به بالا
0
افکار شما را دوست دارم، لطفا نظر دهیدx
()
x