مطالعات متفرقه (خارج از سیر مطالعاتی)
فردوسی، ناصرخسرو و اسماعیلیّه
مقاله ۳، دوره ۱۱، شماره ۱۹، پاییز و زمستان ۱۳۹۴، صفحه ۶۷-۹۸ | |
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | |
نویسنده | |
حمیدرضا اردستانی | |
استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول | |
چکیده | |
پژوهندگان شاهنامه پیش از این اغلب به تشیّع فردوسی، از گونۀ زیدی و دوازده امامی و اسماعیلی اشاره کردهاند. نگارنده نیز نظرِ اخیر را بـه حقیقت نزدیکتر میبیند زیرا ۱- میانِ اسماعیلیان و دهقانانِ ایراندوست، پیوندهایِ بسیار نزدیک وجود داشته است و اهل تسنّن پیوسته اسماعیلیّه را به داشتن باورهای کهن ایرانی متّهم میکردند؛ ۲- فردوسی مانند ناصرخسروِ اسماعیلی و اسماعیلیان، همراهیِ تشبیه و تنزیه را در شناختِ خداوند سودمند میداند؛ ۳- در مصراعی از دیباچه، خداونـد «نگارندۀ برشده گوهر» دانسته میشود که بر بنیانِ سخنانِ ناصرخسرو اسماعیلی، میتوان «برشده» را جوهرِ (در مقابل عَرَض) عقل و نفس کلّی پنداشت که مایۀ همۀ آفرینش است؛ ۴- فـردوسی چون نـاصرخسـرو، بر بنیانِ حکمتِ اسماعیلی، دیگران را به ژرفنگری در کلامِ خداوند فرامیخواند که دستآوردِ آن میتواند دریافتِ بطنِ سخنِ خداوند باشد؛ ۵- وصف روندِ آفرینش در دیباچه، بدانچه اسماعیلیان و ناصرخسرو معتقدند، نزدیک است؛ ۶- فردوسی چون ناصرخسرو اسماعیلی، از خداوندِ تنزیل (ناطق) سخن میگوید که خداوندِ تأویل (وصیّ) باید رمزِ سخنانِ او را بگشاید؛ ۷- فردوسی همچون ناصرخسرو در ستایشِ خاندانِ پیامبر، از تعبیرِ «اهل بیت» استفاده میکند و برخلاف بسیاری از مورّخان و جغرافیدانانِ سنّیمذهب که چون از شهرِ تـوس سخن میگویند، یادی هم از امام رضا (ع) میکنند، اشارهای به این امام نمیکند که در نزدیکیِ او مدفون است. اگر چنین میکرد، دلیلی بر دوازده امامی بودنِ او میشد. |
|
کلیدواژه ها | |
اسماعیلیّه؛ اهل بیت؛ برشده¬گوهر؛ تشبیه و تنزیه؛ ژرف¬نگری؛ ملّی¬گرایی؛ وصیّ http://jpnfa.riau.ac.ir/article_129_5138be9e407bfc2944a55ebde64e81bd.pdf |