مطالعات متفرقه (خارج از سیر مطالعاتی)

بررسی اوضاع داخلی اسپانیا در آستانه ی فتح اسلامی

آدرس مقاله در پایگاه مجلات تخصصی نور: تاریخ اسلام در آینه پژوهش » بهار و تابستان ۱۳۹۲ – شماره ۳۴ (از صفحه ۴۹ تا ۶۲)
تأثیر کشتار صفین بر گسترش قاعدین (از اعتراض به اربد فزاری تا انتخاب ابوموسی اشعری) (۱۴ صفحه)
نویسنده : وکیلی،هادی

چکیده

مردم کوفه مهم‌ترین یاران امام علی(ع)‌ در دوران پنج سال خلافت ایشان بودند، اما اطاعت آنها از امام همیشگی نبود و بعد از پیکار بزرگ صفین، اطاعت از حضرت علی(ع) در بین کوفیان سستی یافت. این تحول ناشی از تفکرات افراطی و تفریطی بود که در بین گروهی از آنان شیوع یافت و به سرعت، نگرش آنان را در مورد جنگ با شامیان تحت‌الشعاع قرار داد. مردم عراق قبل از حرکت برای نبرد با شامیان و معاویه تقریبا در جنگ با قاسطان یک‌دل بوده و بزرگانشان در ضرورت اقدام به جنگ با بازماندگان احزاب مخالف پیامبر(ص) سخنرانی نمودند و مردم هم تقریبا همدل و هماهنگ بودند و مخالفان که تعدادشان کم بود، جرأت و جسارت مخالفت نداشتند؛ اما بعد از جنگ صفین، کار به جایی رسید که گروهی از همین مردم دچار تغییر موضع شدند.در نوشتار حاضر در پی پاسخ‌گویی و علت‌یابی این مسئله هستیم که چه چیز باعث این تغییر نگرش شد؟ به‌گونه‌ای‌که در نهایت تعدادی از یاران امام، ابتدا به پذیرش حکمیت تن دادند و سپس شخصی مثل ابوموسی اشعری را که مخالف این‌گونه جنگ‌ها بود، به‌عنوان حکم بر امام تحمیل کردند؟

کلمات کلیدی

امام علی(ع)، معاویه، قاعدین، صفین، ابوموسی اشعری.
تاریخ اسلام در آینه پژوهش » بهار و تابستان ۱۳۹۲ – شماره ۳۴ (صفحه ۴۹)


‌ ‌‌‌تـأثیر‌ کشتار صفین بر گسترش قاعدین (از اعتراض به اربد فزاری تا انتخاب ابوموسی‌ اشـعری‌)

سـال‌ دهـم، شماره اول، پیاپی ۳۴، بهار و تابستان ۱۳۹۲، ص ۴۹ ـ ۶۲

علی‌اکبر عباسی / استادیار گروه تاریخ‌ دانشگاه اصفهان   aa_abbasi_z@yahoo.com

هادی وکیلی / دانشیار گـروه تاریخ دانشگاه فردوسی‌ مشهد

دریافت: ۲/ ۲/ ۹۲ ـ پذیرش‌: ۲۵‌/ ۵/ ۹۲   

چکیده

کلیدواژه‌ها:

تاریخ اسلام در آینه پژوهش » بهار و تابستان ۱۳۹۲ – شماره ۳۴ (صفحه ۵۰)


مقدمه

قاعدین، یعنی کسانی کـه جهاد با اهل قـبله را مـحکوم می کردند و کناره گیری از نبرد با معتقدین زبانی به دین اسلام را بر شرکت کردن‌ در جهاد ترجیح می دادند. این گروه در دوران امام علی علیه السلام پشتوانه ای حدیثی داشته و کناره گیری از نزاع هـای داخلی جهان اسلام را به همه توصیه کرده و شرکت‌ کنندگان‌ در نبردها را بر باطل و ستمگر می دانستند. آنها روایات بسیاری را در این باره از رسول خدا… نقل می کردند (ر.ک: دینوری، ۱۳۸۸، ص ۱۴۳، ۱۵۱ و ۱۸۸؛ مفید، ۱۴۱۳ق، ۵۱، ۵۴، ۹۴‌؛ منقری‌، ۱۴۰۴ق، ص ۴۶۷؛ کوفی، ۱۴۱۱ق، ج ۳، ص ۱۱۶). بیشتر سرشناسان قـاعدین، مـثل سعد بن ابی وقاص، عبدالله بن عمر، محمد بن مسلمه و اسامه بن زید اهل مدینه بودند. یکی از نامداران قاعدین که از همان ابتدا‌ کم‌ و بیش در کوفه طرف دارانی داشت، ابوموسی اشعری(مسعودی، ۱۴۰۹ق، ج ۲، ص ۳۹۱) بود. وی که عبدالله بـن قـیس نام داشت؛ سرشناس ترین فرد قاعدین اهل کوفه بود و سردار نظامی دوران خلیفه دوم‌ و حاکم‌ سال‌ های پایانی دوره عثمان بر کوفه بود‌. وی‌ در‌ طول دوران خلافت امام علی علیه السلام علیه آن حضرت تـبلیغ مـی کرد و ایشان را در نبرد با اهل قبله بر‌ باطل‌ می دانست‌ و در همین راستا سعی داشت در مذاکره حکمیت‌، خلافت عبدالله‌ بن عمر را که اندیشه ای مثل خودش داشت، به عمرو بن عاصبقبولاند (منقری، ۱۴۰۴ق، ص۵۴۲)، حتی بـعد از ایـنکه عمرو در مـاجرای‌ حکمیت‌، ابوموسی را‌ فریب داد اشعری بر حـقانیت عـقیده خـویش تأکید می نمود و در نامه‌ ای به امام علی علیه السلام نوشت که من هیچ گاه پشتیبان ستمکاران نخواهم بود (ابن ابی الحـدید‌، ۱۳۳۷‌ق، ج۲، ص ۲۶۰‌)، هـرچند در عـمل برخلاف سخنان خویش و توصیه هایی که به نقل از‌ حـضرت‌ رسـول… بیان می نمود در مذاکرات وارد شد. امام علی علیه السلام نیز در خطبه ای برای‌ مردم‌ کوفه‌ و با استدلالی دقیق، بی اعتباری احـادیث مـنقول از وی را دربـاره عملکرد‌ قاعدین‌ آشکار‌ ساخت (نهج البلاغه، ۱۳۷۲، خ ۲۳۸). اسامه بن زید در مدینه بـه حضرت امیر پیشنهاد کرد با‌ عهدشکنان‌ پیکار‌ نکند و در مدینه بماند. وی ساده لوحانه فکر می کرد اعراب را جنب وجوشی اسـت‌ و آنـها‌ دوبـاره به سمت وی بازخواهند گشت. امیرالمؤمنین علیه السلام دراین باره فرمود: بـه‌ خـدا‌ چون‌ کفتار نباشم که با آهنگ به خوابش کنند و فریبش دهند و شکارش کنند، من تا‌ زنـده‌ ام بـه یـاری جوینده حق رویگردان از آن را می زنم و با فرمانبر‌ یک‌ دل‌ نافرمان بددل را … (همان، خ ۶).

انـدیشه کـناره گـیری از نزاع های داخلی جهان اسلام در عهد‌ امام‌ علی علیه السلام رشد زیادی داشت و گـروه قـاعدین کـسانی بودند که به‌ قول‌ امام‌ علی علیه السلام حق و باطل را با یک دید نـگاه مـی کردند و فرقی بین آن‌ نمی‌ گذاشتند‌. امام درباره عملکرد این گروه می فـرمود؛ خـذلوا الحـق و لم ینصرو الباطل‌ (همان‌، ح ۱۸)؛

تاریخ اسلام در آینه پژوهش » بهار و تابستان ۱۳۹۲ – شماره ۳۴ (صفحه ۵۱)


حق را خوار ساختند و در عین حال، باطل را یاری نکردند. با مطالعه حـوادث و وقـایع‌ ذی‌ حجه سال ۳۵ ;تا رمضان سال ۴۰ قمری درمی یابیم که اندیشه قاعدین‌، روند‌ رو بـه رشـدی را داشـته است. به‌ راستی‌ چرا‌ تفکر قاعدین در بین سپاهیان و هواداران امام‌ علی‌ علیه السلام رشد زیـادی داشت؟ رشـد حزب قاعدین در آن دوران می تواند معلول عوامل‌ متعددی‌ باشد و در این تحقیق سعی‌ شده‌ اسـت کـه‌ یـکی‌ از‌ آن علل و عوامل واکاوی شود و آن‌، تأثیر‌ کشتار صفین بر گسترش قاعدین است. آیا واقعه صـفین تـأثیری بـر رشد‌ قاعدین‌ داشت یا نه و اگر داشت این‌ تأثیر در چه حدی‌ بود؟ کـسانی‌ کـه به واسطه اطاعت از‌ اشراف‌ از فرمان امام علی علیه السلام سرپیچی می کردند، حس قبیله ای داشتند‌ و نـه‌ دیـنی و به کمک حدیث بر‌ ضد‌ امام‌ علی علیه السلام‌ تبلیغ‌ نمی نـمودند. امـا قاعدین‌ در‌ سرتاسر دوران خلافت امام علی علیه السـلام بـا تـأکید بر بیان سخنان رسول خدا… و‌ ایجاد‌ حـس دیـنی، مردم را از یاری‌ امام‌ علی علیه‌ السلام‌ بازمی‌ داشتند. البته هر دو‌ گروه، عملاً بـاعث اسـتحکام قدرت معاویه و حکومت امویان شدند و در مـواردی اشـراف از گسترش انـدیشه قـاعدین‌ کـمال‌ استفاده را نموده و جَوّ عمومی کوفه‌ را‌ بـه‌ دسـت‌ می‌ گرفتند.

در این‌ پژوهش‌ با روش توصیفی ـ تحلیلی و با استناد به شواهدی از مـنابع، مـیزان تأثیرگذاری کشتار پیکار صفین بر‌ رشـد‌ قاعدین‌ بررسی و تبیین شـده اسـت.

درباره عملکرد قاعدین‌ در‌ سال‌ هـای‌ ۳۵‌ـ۴۰‌ ق در کـتاب های مربوط به حوادث دوران خلافت امام علی علیه السلام مطالبی آمده است. هـمچنین در بـیشتر پژوهش هایی که درباره دوران خـلافت حـضرت امـیر نگاشته‌ شده، در خـصوص سـخنان قاعدین و عملکرد کلی آنـها سـخن گفته شده است. همین طور مقاله هایی نیز راجع به عملکرد قاعدین نوشته شـده، ازجـمله سیره امام علی علیه السلام در‌ مـواجهه‌ بـا قاعدین (قـبادپور، ۱۳۸۸)، قـاعدین (خـادم لو، ۱۳۸۶) و بررسی زمینه شکل گـیری قاعدین در زمان امام علی علیه السلام (خراسانی، ۱۳۷۹). هرکدام از این مقاله ها اطلاعات قابل توجهی‌ دربـاره‌ مـوضوع دیگر مقاله ارائه کرده، اما هیچ کـدام بـه تـحلیل هـای ایـن نوشتار درباره تـأثیر کـشتار صفین بر رشد قاعدین نپرداخته اند.

محکومیت‌ اندیشه‌ قاعدین در زمان حرکت سپاه‌ امام‌ علی علیه السلام به سـمت صـفین

اوج هـماهنگی کوفیان با امیرمؤمنان علیه السلام بعد از جـمل و قـبل از صـفین بـود. بـرخی از شـاعران مردم را به‌ مقابله‌ با یاغی گری معاویه تحریک و تحریض‌ می‌ کردند. یکی از آنان در این باره چنین سروده است: از جنگ با پیمان شکنان فارغ شدیم، درحالی که در شام مار کـر سرسختی است که از دهان خود زهر‌ می دمد‌ و پیش از آنکه بگزد، آهنگ او کن و با تیر از پای درآورش (منقری، ۱۴۰۴ق، ص۸).

تاریخ اسلام در آینه پژوهش » بهار و تابستان ۱۳۹۲ – شماره ۳۴ (صفحه ۵۲)


افرادی هم تأمل و درنگ امام علی علیه السلام را در جمع آوری سپاه برای ریشه کن‌ نمودن‌ شـورش و نـافرمانی معاویه درست‌ نمی دانستند و به اقدام فوری بر ضد فتنه انگیزان اصرار داشتند. اما امام علیه السلام اعتقاد داشت که‌ باید تمام تلاشش را برای رفع شورش و نافرمانی معاویه از راه های مسالمت‌ آمیز‌ انجام‌ دهـد و در جـواب اصرار افرادی که تأخیر در جنگ با شامیان را درست نمی دانستند و در زمانی که ‌‌سفیر‌ امام علیه السلام مشغول مذاکره بود از ایشان می خواستند برای نـبرد شـتاب‌ کند‌، امام‌ علیه السلام در پاسـخ مـی فرمود: همانا آماده شدن من برای جنگ با اهل شام در‌ زمانی که جریر نزد آنهاست بستن در آشتی با شام است و بازداشتن شامیان از خیر‌، اگر راه آن جویند‌… (نهج‌ البـلاغه، ۱۳۷۲، خ ۴۳). امـام علی ;علیه السلامدر جـای دیـگری در پاسخ به معترضانی که به درنگ ایشان در جنگ با شامیان معترض بودند، فرمود: … به خدا که یک روز جنگ را‌ واپس نیفکنده ام، جز که امید داشتم گروهی به سوی من آیند و به راه حـق گـرایند… (همان، خ ۵۵).

هنگام حرکت، امام علیه السلام و سرداران سپاه، ضرورت جهاد با معاویه را یادآوری کردند. امام علی‌ علیه‌ السلام فرمود: بشتابید به سوی نبرد با دشمنان قرآن و سنت، بازماندگان احزاب، قاتلان مـهاجران و انـصار (ابن ابـی الحدید، ۱۳۳۷ق، ج۳، ص۱۷۴). قیس بن سعد نبرد با فاسقان را از جنگ با ترکان‌ و رومیان‌ مهم تر ارزیابی نمود (منقری، ۱۴۰۴ق، ص ۹۳). هاشم بـن عتبه نیز تأکید کرد که آنها بر سر دنیا با ما مـی جـنگند و گـفت ما را بر سر آن قوم سنگدل‌ بتاز‌ (همان، ص۹۲). عمار یاسر یک روز تأخیر در جنگ با شامیان را روا نمی دانست. (همان، ص ۹۲ـ۹۳). سـَهل ‌ ‌بـن حُنَیف هم تأکید داشت که باید اجر و پاداش نبرد با چنین‌ افرادی‌ را‌ امیرالمؤمنین علیه السـلام بـه هـمه‌ گوشزد‌ کند‌ (همان، ص ۹۳-۹۴). شرایط و جو عمومی به گونه ای بود که طرف داران پیکار، تصمیم گیرنده بـودند و معدود مخالفان جرأت عرض‌ اندام‌ نداشتند‌. وقتی اربد فزاری با گستاخی به امام علی عـلیه السلام‌ گفت‌: آیا مـی خواهی مـا را بر سر برادران شامی مان بتازانی تا آنان را به خاطر تو بکشیم همان گونه‌ که‌ برادران‌ بصری را به خاطر تو کشتیم، مردم سر در پی‌ وی نهادند و در بازار مال فروشان کشتندش (بلاذری، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۲۹۳). ابـوموسی اشعری که چنین اندیشه ای داشت از کوفه‌ گریخته‌ بود‌ (طبری، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۵۱) و با تفکر هواخواهی کوفیان از امام علی علیه‌ السلام‌ و هماهنگی بیشترشان برای جهاد با معاویه، این شهر دیگر جایگاه وی نبود. به علت شعار خون خـواهی عثمان از‌ سـوی‌ مردم‌ بصره و شام، برخی کوفیان زبان به لعن عثمان گشودند. جو ضدعثمانی کوفه باعث شد‌ تا‌ معدود‌ هواخواهان عثمان و کسانی که تحمل شماتت عثمان را نداشتند به منطقه جزیره بروند (ابن حجر عسقلانی، ۱۴۱۵‌ق، ج۱، ص۶۳۱‌). معاویه اصرار‌ داشـت بـسیاری از شخصیت های

تاریخ اسلام در آینه پژوهش » بهار و تابستان ۱۳۹۲ – شماره ۳۴ (صفحه ۵۳)


معروف قاعدین را به سمت خویش کشانده، از وجود آنان‌ و اعتبارشان‌ به نفع خود و علیه امام علی علیه السلام استفاده کند (منقری، ۱۴۰۴ق، ص ۷۱‌-۷۷‌) البته‌ آنان دست کم در زمان درگیری های معاویه و امـام عـلی علیه السلام به هیچ کدام‌ از‌ آن دو نپیوستند.

سخنان بزرگان کوفیان گواه این است که عمده کوفیان، نبرد‌ با‌ شامیان‌ را لازم و واجب می دانستند. طبیعتاً قبل از تأثیر پذیری کوفیان از کشتار صفین، آنها هـرگز‌ راضـی‌ نـمی شدند موضوع مظلوم کشته شـدن یـا نـشدن عثمان به داوری و حَکمیت گذاشته شود‌. اهل‌ شام‌ به توصیه معاویه و با نظر عمروعاص قرآن ها را بر نیزه گذاشته و بانگ برآوردند که ای اهل عراق‌! قران‌ بین‌ مـا و شـما حـَکَم باشد (همان، ص۴۹۸-۴۹۹). آنان اصرار داشتند که اختلافشان‌ بـا‌ عـراقیان از طریق گفت وگو و بر اساس حکم قرآن و مسالمت آمیز حل شود. معاویه در این زمان‌، مدعی‌ خلافت نبود و نمی تـوانست بـاشد و هـمه وی را امیر می خواندند و موضوع‌ اختلافی‌ وی با امام علیه السلام یـا بهتر‌ بگوییم‌ بهانه‌ وی برای رسیدن به قدرت، مظلوم کشته‌ شدن عثمان و‌ پناه دادن قاتلان وی توسط امام علی علیه السلام بـود. امـام بـه صورتی‌ منطقی‌ در نامه اش به معاویه به این ادعای‌ پسر ابی سفیان پاسخ‌ داد (نهج‌ البلاغه‌، ۱۳۷۲‌، ن۶۴). طبیعتاً بـحث و نـزاع طرف داران معاویه با‌ عراقیان‌ این بود که عثمان مظلوم کشته شده، درحالی که عراقیان می گفتند عثمان در دین خدا تغییر‌ و تـبدیل‌ ایـجاد کـرده و مستحق کشته شدن بوده‌ است (مفید، ۱۴۱۳ق، ص ۲۵۵‌) و این‌ موضوع را باید دو داور‌ بر‌ اساس قـرآن بـررسی مـی کردند، ولی عمرو عاص زیرکانه بحث را به خلافت کشاند و موضوع‌ خلع‌ امام علی علیه السلام را‌ مـطرح‌ کـرد‌.

حـس نفرت از‌ شامیان‌ در مسیر صفین

در‌ آغاز‌ راه حجرِ بن عَدی و عَمرو بن حُمَقِ خُزاعی شامیان را لعن کردند (مـنقری، ۱۴۰۴ق، ص۱۰۳) و بـا اعتراض‌ امام‌ علیه السلام روبه رو شدند: دوست‌ ندارم‌ شما از‌ دشنام‌ دهندگان‌ باشید… (نـهج البـلاغه، ۱۳۷۲‌، خ ۲۰۶) شـدت هیجان مردم در برخورد با شامیان در اقدام حجر و عمرو بی تأثیر نبود. شدت حس عمومی‌ مردم‌ به حـدی بـود که اشعث بن قیس‌ کندی که‌ امام‌ علی‌ علیه‌ السلام را قبول‌ نداشت‌ و توسط امیرالمؤمنین عـلیه السـلام از حـکومت بر آذربایجان برکنار شده بود و قبل از صفین به فکر‌ پیوستن‌ به معاویه بود‌ (دینوری، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۱۲) نمی توانست از حـرکت‌ سـپاه‌ جلوگیری‌ کند‌ یا‌ به‌ آن نپیوندد، همچنان که از اشراف کوفه بود، نمی تـوانست بـه معاویه بپیوندد، ازایـن رو ناچار با امیرالمؤمنین علیه السلام همراه شد. تقریباً تمام کوفه برای جنگ با معاویه بسیج شدند‌ و از نـظر تـعداد بـا سپاهی که بعدها برای همین منظور آماده شد و عملاً به

تاریخ اسلام در آینه پژوهش » بهار و تابستان ۱۳۹۲ – شماره ۳۴ (صفحه ۵۴)


نبرد خـوارج رفـت، تفاوت بسیار داشت و هم با سپاهی که در آخرین روزهای عمر امام علیه‌ السلام‌ آماده مقابله بـا شـامیان گشت و در زمان خلافت امام حسن علیه السلام به نبرد معاویه رفت، تفاوت محسوسی داشـت، درحـالی که شام هیچ گاه انسجامش را از دست نـداد. آنـچه بـاعث‌ تحلیل‌ رفتن کوفیان شد، بیش از همه کـشتارهای صـفین بود. تعداد کشته های صفین خیلی بیش از نبردهای یک یا چند روزه جمل، جـلولاء‌، قـادسیه‌، نهاوند و… بود. در آن نبردها‌ زمینه‌ ضـعف یـک سمت فـراهم بـود و سـرنوشت جنگ زود مشخص می شد و تلفات فراوان و مـقاومت گـسترده نبود. اما شامیان برخلاف لشکر جمل، هیجانی و یکباره گردهم نیامده‌ بودند‌ و مـقاومتی شـدید را از‌ خود‌ نشان دادند به گونه ای کـه ۱۱۰ روز خون ریزی سیل آسـا در صـفین رخ داد.

علل مقاومت شامیان

الف) بینش سـیاسی و قـدرت تدبیر معاویه

بسیاری از نیروهای سپاه امام‌ علی‌ علیه السلام فکر می کردند هـمان گـونه که لشکر جمل خیلی زود در هـم شـکست، سـپاه معاویه نیز مقاومتی طولانی نـخواهد کـرد (منقری، ۱۴۰۴ق، ص۴۳۰). اما این تـصور آنـها اشتباه بود، زیرا‌ حکومت‌ شام سال‌ ها در دست معاویه بود و او با درایت شیطانی که از ابوسفیان به ارث بـرده بـود و بخصوص با آزادی عملی که‌ در عهد عثمان داشت، سـپاهی مـنسجم و کارآمد تـربیت کـرده بـود و با انگیزه های‌ دیـنی‌ و دنیوی‌ و بسیاری را با شیوه های مختلف با خود همراه کرده بود. زمانی که در اواخر عـهد عثمان مردم بـسیاری ‌‌از‌ ولایات علیه خلیفه شوریدند، مردم شـام کـاملاً تـابع معاویه بودند و حـتی پسـر هندمی توانست شورشیان سـایر‌ بـلاد‌ را‌ در شام نگه دارد. مالک اشتر، صَعصعه بن صوحان، کمیل بن زیاد و برخی از معترضان کوفی‌ عصر عثمان نیز به شام تـبعید شـدند (طـبری، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۳۲۳). نیروی آماده و کارآمد معاویه می توانست عثمان را هم‌ از محاصره طـولانی شـورشیان‌ نـجات‌ دهـد، ولیـ معاویه عمداً ایـن کار را نکرد تا از پیامدهای قتل عثمان بهره مند شود (نهج البلاغه، ۱۳۷۲، نامه۲۸). یکی از مهم ترین دلایلی که امام علی علیه السلام باعث شد درخواست مردم‌ را برای خلافت پس از قتل عثمان نپذیرد و فـرمود همانا کران تا کران را ابر فتنه پوشیده… (همان، خ۹۲) قدرت معاویه در شام بود. در زمان به خلافت رسیدن امام علی علیه السلام کارآمدترین سپاه‌ در‌ اختیار پسر ابو سفیان بود. نتیجه این امر، مقاومت شامیان و طـولانی شـدن پیکار و در نتیجه گستردگی کشتار بود.

تاریخ اسلام در آینه پژوهش » بهار و تابستان ۱۳۹۲ – شماره ۳۴ (صفحه ۵۵)


ب) سرداران کارآزموده و مشاوران عالی رتبه

با اینکه سال ها پس از دوران حکومت معاویه نیز شامیان‌ اقتدار‌ خویش را بر کل جهان اسلام و بر کسانی چون ابن زبیر، ابن اشعث و حارث بـن سـریج و امثال آنان تحمیل نمودند، باز اوج قدرت آنان در عهد معاویه بود. در دوران معاویه تمام سرداران سرشناس شام‌ یک‌ جا جمع و متحد بودند هنوز عبدالرحمن بن خالدمسموم نشده بود و بـین ضحاک بـن قیس و یمانی ها اختلافی نـبود. هـمچنین سرداران یمانی و عدنانی معاویه در حمایت از وی منسجم و متحد بودند. عبیدالله بن عمر و حبیب‌ بن‌ مسلمه از‌ وی طرفداری می کردند و ذی‌ الکلاع‌ حمیری و حوشب‌ ذی ظلیم و شرحبیل بن سعد هم با طرف دارانـشان بـه معاویه پیوسته بودند.

معاویه برای ایستادگی در بـرابر امـام علی علیه السلام نخبگان و گربزان عرب را‌ گرد‌ آورده‌ بود و با آنان در این باره مشورت کرده‌ و از‌ دیدگاه آنها بهره می برد. ازجمله این افراد، عمرو بن عاص بود که حکومت مصر بـه وی وعـده داده شد‌. مغیره‌ بن شعبه هم‌ بعد از حکمین به پسر هند پیوست. معاویه بارها برای عبدالله بن عمر (دینوری‌،۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۱۹ )، سعد بن ابی وقاص (همان، ج۱، ص۱۲۰)، قیس بن سعد (ثقفی کوفی، ۱۳۵۵ق، ج۱، ص۲۱۳ )، عبدالله بن عباس‌(دینوری‌،۱۴۱۰‌ق، ج۱، ص۱۳۳)، اشعث بن قیس کـندی (مـنقری، ۱۴۰۴ق، ص ۴۰۸) و ابوایوب انـصاری (همان‌، ص ۳۶۶‌) نامه نگاشت و درصدد جذب آنان برآمد، ولی تنها توانست یکی از آنان را با خود همراه‌ سازد‌.

ج) یک‌ دسـتی حاکمان ناحیه شام از زمان فتح آن تا صفین

برخلاف کوفه‌ و عراق‌ کـه‌ مـردمش امـیرانی با اندیشه هایی متفاوت از هم را تجربه کرده بودند، مردم شام‌ از‌ همان‌ ابتدای ورود اسلام بدان سرزمین، تحت سـیطره ‌ ‌خـاندان ابوسفیان قرار داشتند. معاویه و برادرش یزید در عهد عمر شامات را اداره‌ می‌ کردند و بعد از مرگ یزید بن ابی سفیان، خلیفه دوم، حـکومت وی را نـیز بـه‌ برادرش معاویه واگذار‌ کرد‌ (ابن خیاط، ۱۴۱۵ق، ص۸۹). عمر، معاویه را بازخواست یا از حکومت شام برکنار نکرد، همچنان‌ که معاویه نیز‌ مـراقب بود تا زمینه خشم خلیفه و عزل خویش را فراهم نسازد و در مواردی‌ پاسخ‌ های‌ زیـرکانه به اعتراضات عمر می داد. در عهد خـلافت عثمان بر قـدرت معاویه افزوده شد و آزادی عمل و اقتدار زیادی به دست‌ آورد‌ اعتراض امام علی علیه السلام به عملکرد عثمان در قبال معاویه (ابن مسکویه، ۱۳۷۹ق، ج۱، ص۴۳۴‌) و رها‌ نمودن‌ او و نظارت نکردن بر وی به جایی نرسید. امام علیه السلام همواره می فرمود معاویه از غلام عمر یرفأ بیشتر از‌ خـلیفه‌ دوم‌ وحشت داشت (بلاذری، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۵۵۰)، درحالی که در حکومت عثمان هرکاری را انجام می داد‌ و نگران‌ عزل خویش نبود. پدر معاویه و مروان بن حکم مشاوران مهم عثمان بودند و او از بابت آنها احساس امنیت می کرد.

تاریخ اسلام در آینه پژوهش » بهار و تابستان ۱۳۹۲ – شماره ۳۴ (صفحه ۵۶)


د) هماهنگی معاویه‌ با‌ اشراف شام

معاویه با آگاهی از نفوذ اشـراف در بـین عوام به خواسته های‌ آنان‌ توجه ویژه ای داشت و همواره درصدد جلب‌ نظر‌ آنان‌ بود. بنا به توصیه پسر عاص با برنامه سعی‌ کرد‌ خون خواهی عثمان را با منافع اشراف شام تلفیق کند، به گـونه ای کـه خود‌ آنان‌ اصرار داشته باشند معاویه در مقابل امام‌ علی‌ علیه السلام‌ ایستادگی‌ کند‌ (منقری، ۱۴۰۴ق، ص۴۴-۵۲). اشراف با معاویه همراه‌ و همگام‌ بودند و بزرگان شام، معاویه را بهترین نامزد برای غلبه شام بر عراق می دانستند‌، هـمچنان‌ کـه معاویه نیز منافع اشراف را تأمین می‌ کرد. معاویه حتی به فکر‌ هماهنگ‌ نمودن اشراف عراق با برنامه‌ های‌ خود بود. برخی از آنان مثل مصقله بن هبیره بهمعاویه پیوستند (کوفی، ۱۴۱۱ق، ج۴، ص۲۴۴) و کسانی از آنان‌ بعد‌ از صفین طرف داران خویش‌ را‌ از‌ هـمراهی امـام عـلی‌ علیه‌ السلام بازداشتند. شامیان حـقوق‌ ویـژه‌ و بـالاتری در مقایسه با عراقیان داشتند و این برتری شامیان بر دیگران را دیگر خلفای‌ اموی‌ هم رعایت کردند. معاویه به یزید هم توصیه کرد‌ که‌ شامیان را‌ بـرای‌ مـدتی‌ طـولانی از شام بیرون‌ نبرد تا به خوی و خصلت های دیـگران عـادت نکنند (دینوری، ۱۳۶۸ق، ص۲۲۶)

و) رقابت شام با عراق‌ و ریشه‌ های تاریخی آن

در عهد ساسانی‌ در‌ منطقه‌ جنوب‌ عراق‌ و شام دولت های‌ حیره‌ و غسان بـا هـم درگـیر بودند و این درگیری ها در رقابت های مردم این مناطق بـعد از‌ اسلام‌ هم‌ مؤثر بود. شعری که شاعر معاویه سرود و همراه نامه‌ وی‌ برای‌ امام‌ علی‌ علیه‌ السلام فرستاده شد بـه ایـن رقـابت تصریح دارد: شامیان را می بینم که حکومت عراقیان را دوست ندارند، و مردم عـراق هـم شامیان را ناخوش می دارند… (همان‌، ص۱۶۰).

همین عناد و رقابت اهل عراق و شام با هم باعث شد تـا اشعث کـندی که بـه فکر پیوستن به معاویه بود، از سوی طرف دارانش مورد خطاب قرار گیرد که مـرگ بـرای تـو از‌ این‌ کار بهتر است؛ آیا شهر خویش و افراد قومت را رها می کنی و دنباله رو گناهکاران شـامی مـی شـوی (دینوری،۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۱۲). اطرافیاناشعث برای اینکه مانع پیوستنش به معاویه شوند و وی را به ماندن در‌ عراق‌ تحریض کنند، اشعاری زیادی سـرودند (مـنقری، ۱۴۰۴ق، ص۲۱-۲۵).

شواهد کشتارهای گسترده دو سپاه در صفین

بنا به عللی که به آنها اشاره‌ شـد‌، جـنگ هـایی سخت بین عراقیان‌ و شامیان‌ رخ داد و نتیجه طبیعی آن، کشتارهای گسترده بود. طرفین بارها برای تسلط بـر آب فـرات با هم درگیر شدند (همان،

تاریخ اسلام در آینه پژوهش » بهار و تابستان ۱۳۹۲ – شماره ۳۴ (صفحه ۵۷)


ص۱۶۱ـ۱۸۳). همچنین پیکارهایی‌ بزرگ‌ بین عک و همدان (ابن‌ ابـی‌ الحـدید، ۱۳۳۷ق، ج ۸، ص۱۳)، بـین ربیعه و شامیان (منقری، ۱۴۰۴ق، ص۳۳۰)، بین گروه سبزینه پوش معاویه و نیروهای همدانی امام علی علیه السلام (همان، ص ۴۵۴)، بـین سـران قریشی معاویه با خواص حضرت امیر علیه السلام (کوفی‌، ۱۴۱۱‌ق، ج۳، ص۴۳ـ۴۵) و شجاعت های انصار در حمایت از امـام عـلی عـلیه السلام در برابر سوارکاران معاویه (منقری، ۱۴۰۴ق، ص۴۴۳-۴۵۰) بخشی از نبردهای بزرگ بود.

در لیلهالهریر نبرد شبانه روزی شد‌ و بنا‌ به نـقل‌ راوی جـنگجویان بـا تیغ های آخته و گرزهای آهنین به جان هم افتادند و گوش ها جـز صـدای غریو‌ سپاهیان و صدای برخورد آهن با کاسه سرها و برهم کوفتن دندان ها‌ نمی‌ شنید‌… چهار نـوبت نـماز گذشت و کسی جز با تکبیر گفتن خدا را نماز نگذارد (همان، ص ۴۷۹) و جنگجویان چـون ‌‌درنـدگان‌ با تمام توان با یکدیگر پیکار مـی نـمودند. از عـبد خیر خولانی نیز روایت شده‌ است‌ که‌ در صـفین مـا نیزه های خود را به سوی شامیان می داشتیم و آنان نیز نیزه های خویش را‌ سوی ما مـی داشـتند به گونه ای که اگر در زیـر آن راهـ‌ می رفـتی بـر تـو‌ سایه‌ می افتاد (ابن ابی الحدید، ۱۳۳۷ق، ج۵، ص۲۵۵). تـعداد کـشتگان صفین را هفتاد هزار تن نوشته اند؛ ۲۵ هزار از سپاه علی و ۴۵ هزار از سپاه معاویه (هـمان، ص ۵۵۸) هـرچند ممکن است این گونه‌ روایات تـا حدی اغراق آمیز بـاشد، بـا این حال، پرتوی از واقعیت کـه هـمان شدت و حدت جنگ و تلفات فراوان می باشد، در آن نهفته است.

نگرانی برخی سرداران و بزرگان سـپاه امـام علی علیه‌ السلام از‌ کشتارها

برخی از صـاحب نـفوذان بـا اظهار ناراحتی از کـشتار، زمـینه پذیرش تدریجی افکار قـاعدین را فـراهم می نمودند، اگر چه تأثیر خون ریزی های شدید بر تأثیرپذیری عوام هم‌ بـسیار‌ زیـاد بود. احنف بن قیس از بزرگان تـمیم بـود و در جنگ جـمل بـه نـفع هیچ کدام از طرفین دعـوا وارد عمل نشد، اما در صفین حضور یافت. وی درباره کشته‌ های‌ دو سپاه تأکید داشت که عرب نـابود شـد (همان، ص ۳۸۷ ). اشعث بن قیس در جریان لیـلهالهریر تـأکید مـی کـرد کـه در عمرش ندیده در هـیچ جـنگی این همه افراد نیست‌ و نابود‌ شوند‌ و باید نبرد متوقف شود (ابن‌ ابی‌ الحدید‌، ۱۳۳۷ق، ج۲، ص۲۱۴). همو تأکید مـی کـرد کـه اگر جنگ ادامه یابد نابودی عرب و درمـانده شـدن نـوامیس در پیـش اسـت … انـه لبوارالعرب‌ و ضیعه‌ الحرمات‌… (دینوری، ۱۳۶۸ق، ص۱۸۸). وی ادامه داد مردم نیز‌ بقا‌ را دوست داشته و از جنگ کراهت دارند (منقری، ۱۴۰۴ق، ص۴۸۲).

تاریخ اسلام در آینه پژوهش » بهار و تابستان ۱۳۹۲ – شماره ۳۴ (صفحه ۵۸)


کسانی نیز بدون سخن از لزوم توقف پیکار، از‌ واقعیت‌ کشتار‌ زیاد سخن گفتند. عدی بـن حاتم در اواخر صفین خطاب به‌ امام علی علیه السلام درباره شدت کشتار گفت: من از روی اجساد زیادی عبور کردم تا به شما‌ رسیدم‌، امروز‌ نام آوری برای ما و ایشان باقی نگذاشت (دیـنوری، ۱۳۶۸ق، ص۱۸۶). هـمچنین‌ در‌ زمان قرآن بر سرنیزه کردن شامیان افزود که به رغم اینکه دو گروه آسیب بسیار دیده‌ اند‌، باقی‌ مانده نیروی ما قوی تراست (منقری، ۱۴۰۴ق، ص۴۸۲). همو در اواخر صفین‌ و زمانی‌ که‌ بـسیاری از سـرداران و بزرگان دو سپاه کشته شده بودند، اشاره می نمود که کشته شدن عثمان تبعات زیادی‌ داشت‌. وی‌ در جریان محاصره خانه عثمان گفته بود که در این ماجرا بزغاله یک ساله مـاده ایـ‌ هم‌ تیزی نیفکند و در اواخر صـفین و بـا شدت گرفتن پیکارها گفت: به خدا سوگند‌ که‌ هم‌ ماده بزغاله در آن ماجرا تیزی افکند و هم بز نر بزرگ جلودار (کنایه از‌ گوسفند‌ قدرتمند است) (هـمان، ص۳۶۰). هـمچنین برخی درباره نابودی دلاوران و شـجاعان شـعر سرودند. ازجمله‌ این‌ افراد‌، مالک اشتر بود که درباره جنگ افروزی معاویه و کشته شدن دلیران، اینچنین سرود: آتش جنگی به انگیزه‌ های‌ پست و تباه برافروخت که در آن قهرمانان زره پوش و قدرتمند نابود شدند (هـمان‌، ص۴۰۴‌).

از‌ اشـعار امام علی علیه السلام نیز می توان شدت کشتار را دریافت. آن حضرت بعد‌ از‌ اتمام‌ نبرد به صورت ضمنی به تلاش صورت گرفته توسط مجاهدان سپاهش و بی‌ نتیجه‌ بودن آن تلاش ها بـر اثـر عهدنامه حـکمیت اشاره کرده است: چه بسیار مرد کهنسال به‌ خون‌ خفته را در دمشق و خاک آن سرزمین وانهادیم، و چه بسا زن کـهنسال‌ که‌ سوگوار شدی (همان، ص۴۹۲).

تمایل به اندیشه‌ قاعدین‌ در‌ ماجرای قرآن بـر سـر نـیزه کردن

درحالی‌ که‌ عمده سپاهیان هنگام حرکت برای صفین تأخیر را روا نمی دیدند و در ابتدای‌ صفین‌ هم بر مـبارزه ‌ ‌بـا یاغی‌ دوران‌ و شورشی سرکش‌، معاویه اصرار‌ داشتند‌، پس از خدعه عمرو و بر سر نیزه‌ رفتن‌ قرآن هـا و تـحت تـأثیر کشتارها و همچنین شعارهای شامیان، بیشتر عراقیان خواهان پذیرش‌ درخواست معاویه از‌ سوی امام علیه السلام شدند. سـخنگوی‌ آنان اشعث بن قیس گفت: مردم‌ زندگی‌ را دوست داشته و از جنگ‌ کراهت‌ دارند (همان، ص ۴۸۲). امام عـلیه السلام نیز در خطبه خـویش بـه این تمایل‌ عمومی‌ سپاه و اشتباه آنان در آن‌ لحظه‌ حساس‌ اشاره کرد. درحالی‌ که‌ اوج خستگی از پیکار‌ و کشتار‌ لحظه ای و تحت تأثیر لیلهالهریر بود، تأثیر آن در آن لحظه حساس، قاطع و سرنوشت‌ ساز‌ بود و پشیمانی برخی از آنـان دیگر‌ سودی‌ نداشت و حتی‌ اوضاع‌ را‌ پس از انعقاد عهدنامه‌ پیچیده تر نیز کرد. شرایط سپاه امام علی علیه السلام

تاریخ اسلام در آینه پژوهش » بهار و تابستان ۱۳۹۲ – شماره ۳۴ (صفحه ۵۹)


(بی میلی به جنگ و تأثیرپذیری‌ از‌ کشتار) باعث شد تا اشعث و هواخواهانش و نیز‌ قاریان‌ بر‌ اوضـاع‌ چـیره‌ شوند، البته برخی‌ دیگر‌ از بزرگان هم اصرار به صلح داشته و در این باره، خطبه خواندند. یکی از این افراد خالد‌ بن‌ مُعَمر است‌. او از قاعدین نبود ولی سخنانش مورد‌ توجه‌ قاعدین‌ و باب‌ میل‌ آنان‌ بود. ایـن در حـالی است که معاویه او را به وعده حکومت خراسان فریب داده بود، خالد در خطبه اش تأکید داشت: ادامه زندگی جز با پذیرفتن پیشنهادی که آنان‌ به تو کرده اند میسر نیست (همان، ص۴۸۵). شقیق بـن ثـور بکری نیز سخنانی مشابه را بر زبان راند: اینک این جنگ، ما را به کام کشیده و ما زندگی را جز‌ در‌ پناه صلح نمی بینیم (همان). بی تردید، اگر جو عمومی سپاه متمایل بـه صـلح نـبود این افراد نمی توانستند دیـدگاه خـود را بـر امام تحمیل کنند. نصربن مزاحم که قدیمی‌ ترین‌ و مفصل ترین گزارش صفین از وی باقی مانده، می نویسد: مردم یک صدا بانک صلح بـرآوردند. ابـتدا گـروه های کمی سخن از صلح‌ می‌ زدند، اما تـغییر عـقیده داده‌ و با‌ اکثریت همصدا شدند (همان، ص۴۸۴). البته این مردم غیر از نیروهای داوطلب پیکار همراه اشتربودند که نبرد را همراه او ادامه مـی دادنـد. شـواهد هم‌ حاکی‌ از آن است که‌ بعد‌ از برگشت مالک نیز عمده نیروهای عراق خـواستار متارکه جنگ بودند و خطاب به اشتر که با آنها بحث می کرد می گفتند: در راه خدا جنگ با معاویه را وامی نهیم. و نـدع قـتالهم فـی الله (همان‌، ص۴۹۱‌) و افزودند که امیرمؤمنان علیه السلام حکمیت را پذیرفته و امام چاره ای جـز پذیـرش آن نداشت.

نمود فراگیری اندیشه قاعدین در تعیین حَکم

اوج تحول و دگرگونی در سپاه امام علی علیه‌ السلام‌ انتخاب فـردی‌ بـود کـه مخالف جنگ با معاویه بود. وقتی سخن از انتخاب حکم عراقیان برای مذاکره با نـماینده شـامیان بـود‌، سپاه امام یا اصرار بر انتخاب فردی مخالف جنگ داشتند و یا‌ در‌ این‌ زمینه بـی تـفاوت بـودند و مخالفان انتخاب یکی از قاعدین اندک بودند و نمی توانستند اعتراضی داشته باشند. وقتی ‌‌نوبت‌ بـه تـعیین حَکَم رسید، امام علی علیه السلام عبدالله بن عباس را انتخاب کرد، ولی‌ قاریان‌ و دنـباله‌ روهـای اشـراف قبایل گفتند که او قریشی است و در سمت معاویه فردی قریشی حکم خواهد شد (عمروعاص‌) و در این سوی بـاید کـه عربی یمانی حَکم و داور عراقیان باشد (یعقوبی، بی‌ تا، ج۲، ص۱۸۹). اشعث که دوست‌ نداشت‌ امام پیـروز مـیدان نـبرد باشد از ابتدا هم با بی میلی به امام علی علیه السلام پیوسته بود و دوستانش وی را از پیـوستن بـه معاویه بازداشته بودند (دینوری، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۱۲). اشعث از اشراف عراق‌ بود و نمی توانست با عراقیان همراه نـشود، ولی عـدل امـام علی علیه السلام برای وی که درعهد عثمان حقوق کلان می گرفت، آزاردهنده بود. وی به محض اینکه

تاریخ اسلام در آینه پژوهش » بهار و تابستان ۱۳۹۲ – شماره ۳۴ (صفحه ۶۰)


شـرایط عـمومی سـپاه به وی‌ اجازه‌ داد کارشکنی بر ضد حضرت امیرؤ را شروع کرد و تا پایـان خـلافت آن حضرت ادامه داد و هر زمانی به شیوه های متفاوتی اندیشه های خویش را اجرا کرد. یکی از این‌ شیوه‌ هـا مـطرح نمودن نژاد حَکم منتخب امام علی علیه السلام بود. امام علیه السـلام بـلافاصله از حکم نمودن اشتر یمانی سخن گفت، ولی بسیاری معترض بـودند و گـفتند کـه نظر مالک مثل نظر علی‌ علیه‌ السلام است و بـاید شـخصی بی طرف داور شود و به تذکر امام علی علیه السلام که داور معاویه بی طرف نـیست، وقـعی ننهاده و اصرار کردند که بـاید شـخصی حکم شـود کـه نـظرش‌ درباره معاویه و‌ امام‌ علی علیه السلام یـکسان بـاشد‌ (دینوری‌، ۱۳۶۸‌ق، ص۱۹۲). آنان در خصوص انتخاب ابوموسی این گونه توجیه می کردند که او ما را از آنچه بـر سـرمان آمد برحذر می داشت‌ (منقری‌، ۱۴۰۴‌ق، ص۴۹۹). ایـن درواقع، تغییر در اندیشه بـسیاری از‌ کـوفیان‌ بود؛ کسانی که جنگ بـا معاویه را اشـتباه دانسته و بعد از نهروان هم به بهانه های مختلف اجازه ندادند سپاه امام علیه‌ السـلام‌ رهـسپار‌ شام شود (دینوری، ۱۳۶۸ق، ص ۲۱۱). این درواقـع، رشـد قـاعدین تحت‌ تأثیر واقـعه صـفین بود.

یکی از مهم تـرین نـتایج کشتار صفین، رشد قاعدین بود و در کنار آن، کارشکنی‌ اشراف‌ هم‌ مشکل آفرین شد و بسیاری از بـزرگان قـبایل رعایای خویش را از‌ همراهی‌ با امام عـلی عـلیه السلام بـازمی داشـتند. افـرادی هم با درگیری داخـلی عراقیان، به ویژه کوفه‌ در‌ نهروان‌ از غلبه عراق بر شام ناامید شده بودند، نه اینکه دل در‌ گـرو‌ انـدیشه‌ قاعدین داشته باشند.

با وجود اوج گـیری نـافرمانی هـا بـه عـللی که گذشت، در‌ اواخـر‌ خـلافت‌ امام علیه السلام و با ایراد خطبه معروف جهاد، حدود چهل هزار نفر آماده نبرد‌ با معاویهشدند‌ و حـضرت امـیر عـلیه السلام فرماندهانی، مثل قیس بن سعد، ابوایوب و امـام حـسین عـلیه السـلام‌ را‌ بـرای‌ آنـان مشخص کرد (نهج البلاغه، ۱۳۷۲، خ ۱۸۲). ولی این آمادگی هیجانی و احساسی و لحظه ای‌ بود‌. بعد از شهادت امام علیه السلام نیز مردم زیادی با خلیفه جدید همراه‌ شدند‌، ولی‌ این هـمراهی انسجام و استحکام نداشت، گروهی از سر دلسوزی به واسطه نافرمانی های مکرر از‌ امام‌ علی ;علیه السلامدر اواخر خلافت ایشان، کسانی از خوارج برای نبرد با معاویه‌(نه‌ اینکه‌ امام را قبول داشته باشند) و افـرادی هـم با انگیزه دفاع از عراق در برابر شام‌ با‌ امام‌ حسن علیه السلام همراه شدند. تازه این افراد بخشی از مردم کوفه‌ بودند‌ و امام با اصرار از کوفیان می خواست تا همه جـانبه از وی در بـرابر معاویه حمایت کنند و عدی‌ بن‌ حاتم هم در این راستا در مسجد کوفه خطبه خواند. عدم انسجام سپاه‌ باعث‌ پیوستن نیمی از آنان همراه عبیدالله بن عباس به معاویه شد‌ و عمده‌ کسانی‌ کـه هـمراه قیس بن سعد بودند، اصرار داشتند پیـشنهاد‌ صـلح‌ را که امام حسن علیه السلام; پذیرفته بود وی نیز بپذیرد (طبری، ۱۳۸۷‌ق، ج۵، ص ۱۶۰‌). دلایل مختلفی باعث سست عنصری‌ مردم‌ کوفه شده‌ بود‌ و یکی‌ از آن دلایل رشد قاعدین بـود‌ بـیشترین‌ رشد تفکر قاعدین مـربوط بـه صفین بود که در این مقاله چگونگی‌ آن‌ تجزیه و تحلیل شد.

تاریخ اسلام در آینه پژوهش » بهار و تابستان ۱۳۹۲ – شماره ۳۴ (صفحه ۶۱)


نتیجه گیری

براساس‌ شواهد ارائه شده در‌ این‌ مقاله این نتیجه به دست‌ می‌ آید که قاعدین ابتدا دست کم در بین کـوفیان طـرف داران زیادی نداشتند‌ و تدریجاً‌ هواخواهان زیادی یافتند. مهم ترین‌ حادثه‌ ای‌ که زمینه برای‌ رشد‌ این گروه را فراهم‌ کرد‌ پیکار بزرگ صفین بود. معاویه بنا به علل متعدد، ازجمله درایت شیطانی خـودش و نـبوغ نخبگانی‌ کـه‌ از دیدگاهایشان بهره مند می شد‌ و هم‌ به این‌ علت‌ که‌ مدتی طولانی و پیوسته در‌ عهد عمر و عثمان حاکم شام بود، قـدرتمند شده بود و امام علی علیه السلام برای شکست دادن سپاه قدرتمند‌ شـام‌ مـجبور بـه نبردی شد که کشته های‌ فراوان‌ داشت‌ و فراوانی‌ کشته‌ های صفین موجب‌ پذیرش‌ شعارهای قاعدین شد و باعث دگـرگونی ‌ ‌بـسیاری از کوفیان گردید. همان سپاهی که مخالفِ نبرد با معاویه، اربد‌ فزاری را‌ کشتند‌ یا بـه کـشته شـدن وی بی تفاوت‌ بودند‌، ابوموسی‌ اشعری مخالفِ‌ دیگر‌ نبرد‌ را در پایان صفین حَکم نمودند و یا به داور بودن وی حـساسیتی نشان ندادند.

;

تاریخ اسلام در آینه پژوهش » بهار و تابستان ۱۳۹۲ – شماره ۳۴ (صفحه ۶۲)


منابع

ابن ابی الحدید، عبدالحمید(۱۳۳۷ق) شرح نهج البلاغه، تصحیح محمد ابوالفضل ابراهیم، قـم، کتابخانه‌ آیه الله مرعشی.

ابـن خـیاط، خلیفه،(۱۴۱۵ق)، تاریخ خلیفه، بیروت، دارالکتب العلمیه.

ابن مسکویه الرازی،(۱۳۷۹) تجارب الامم، تحقیق ابوالقاسم امامی، تهران، سروش.

بلاذری، احمد بن یحیی،(۱۴۱۷ق) الانساب الاشراف، تحقیق سهیل‌ ذکار‌ و ریاض ذرکلی، بیروت ،دارالفکر.

ثقفی کوفی، ابراهیم بـن محمد،(۱۳۵۵ق)، الغارات، تهران، انجمن آثار ملی.

خادم لو، مهدی، قاعدین، (زمستان ۱۳۸۶)، نامه تاریخ پژوهان، ش ۱۲، ص۱۸-۵۳٫

خراسانی، ابراهیم‌، بررسی‌ زمینه شکل گیری قاعدین در زمان امام علی ع، (تابستان ۱۳۷۹)، برگ فرهنگ، ش ۵، ص۵۷-۶۳٫

دینوری، ابن قتیبه ،(۱۴۱۰ق) الامامه و السیاسه، تحقیق عـلی شـیری، بیروت، دارالاضواء‌.

دینوری‌، احمد بن داوود،(۱۳۶۸) اخبار‌ الطوال‌، تحقیق عبدالمنعم عامر، بی جا.

شریف رضی،(۱۳۷۲) نهج البلاغه، ترجمه دکتر سید جعفرشهیدی، چ چهارم، تهران، آموزش انقلاب اسلامی.

شیخ مفید،(۱۴۱۳ق) الجمل و النصره لسید‌ العـتره فی‌ الحـرب البصره، قم، کنگره‌ شیخ‌ مفید.

طبری، محمد بن جریر، (۱۳۸۷ق) تاریخ طبری، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ط الثانیه، بیروت، دارالتراث العربی.

عسقلانی، ابن حجر،(۱۴۱۵ق) الاصابه فی تمییز الصحابه، تحقیق احمد عادل موجود و عـلی مـحمد معوض، بیروت‌، دارالکتب‌ العلمیه.

فتح قباد پور، علی سیره امام علی(ع) در مواجهه با قاعدین، (تابستان۱۳۸۸)، مطالعات تقریبی مذاهب اسلامی، ش ۱۶، ص۵-۱۴٫

کوفی، ابن اعثم،(۱۴۱۱ق) الفتوح، تحقیق علی شیری، بیروت، دارالاضواء.

مسعودی‌، علی بن حسین‌،(۱۴۰۹ق) مـروج‌ الذهـب ومـعادن الجوهر، تحقیق اسعد داغر، چ دوم، قـم، دارالهـجره.

مـنقری، نصر بن مزاحم،(۱۴۰۴ق) وقعه صفین، تحقیق عبدالسلام‌ محمد هارون، القاهره، المنشورات مکتبه المرعشی النجفی.

یعقوبی، احمد بن ابی‌ یعقوب‌،(بی تا‌ ) تاریخ یـعقوبی، بـیروت، دارصـادر.

شبکه بین المللی مطالعات ادیان

اینفورس (شبکه بین المللی مطالعات ادیان)،‌ بخشی از یک مجموعه فعالیت های فرهنگی است که توسط یک گروه جهادی مجازی انجام می شود. این گروه  بدون مرز، متشکل از اساتید، طلاب، دانشجویان و کلیه داوطلبان باایمان و دغدغه مندی است که علاقمند به فعالیت علمی جهادی در عرصه جنگ نرم هستند. شما هم می توانید یکی از اعضای این گروه باشید(اینجا کلیک کنید). فعالیت های سایت زیر نظر سید محمد رضا طباطبایی، مدرس ادیان و کارشناس صدا و سیماست. موضوعات سایت نیز در زمینه سیر مطالعاتی با رویکرد تقویت بنیه های اعتقادی و پاسخ به شبهات است.

0 0 رای ها
شما هم امتیاز بدهید..
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
دکمه بازگشت به بالا
0
افکار شما را دوست دارم، لطفا نظر دهیدx
()
x