مطالعات متفرقه (خارج از سیر مطالعاتی)

تفکیک ناپذیری مسیحیت و اسلام

آدرس مقاله در پایگاه مجلات تخصصی نور: هفت آسمان » زمستان ۱۳۸۵ – شماره ۳۲ (از صفحه ۵۱ تا ۵۴)
URL : http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/328528
تفکیک ناپذیری مسیحیت و اسلام (۴ صفحه)
نویسنده : تئودور خوری،عادل

چکیده

پاپ بندیکت شانزدهم در سخنرانی معروف و بحث انگیز خود در دانشگاه رگنزبورگ آلمان به گفتوگوی امپراطور روم، ایمانوئل با دانشمند ایرانی استناد کرده که این گفتوگو را عادل تئودور خوری تصحیح و چاپ کرده است. تعلیقه وی بر این اثر نیز مورد استناد پاپ قرار گرفته است.تئودور خوری دانشمند مسیحی (ملکائی) اهل لبنان کوشش های زیادی را در راه معرفی اسلام، و فهم بهتر مسلمانان و مسیحیان از یکدیگر صورت داده است. وی پس از سخنرانی پاپ نیز بارها کوشید تا هم سخنان پاپ را توجیه و گاه تلطیف کند و هم بر باور خود به جایگاه والای اسلام و مسلمانان و ضرورت گفتوگو و تفاهم میان پیروان این دو دین ابراهیمی تأکید کند. آنچه در پی می آید مقاله ای است از ایشان که در مجله آلمانی زبان ایران زمین چاپ شده و با نظر لطف سردبیر محترم و فرهیخته آن جناب آقای دکتر علی رهبر، ترجمه آن جهت چاپ در اختیار فصلنامه قرار گرفته است. به نظر می رسد که طرح دیدگاه های همگرایانه ایشان بتواند به بازگشت فضای گفتوگوی اسلام و مسیحیت مدد رساند.
هفت آسمان » زمستان ۱۳۸۵ – شماره ۳۲ (صفحه ۵۱)


‌ ‌‌‌مـقاله‌: تفکیک ناپذیریِ مسیحیت و اسلام / عادل تئودور خوری

گفتنی است که «کانون معنویت ایـران‌» کـه‌ در‌ کـشور آلمان فعالیت های گسترده ای دارد و عهده دار انتشار ایران زمین برای آلمانی زبان‌ هاست، در کنفرانس بین المـللی دو روزه ای در ایران در تابستان ۱۳۸۶‌ از کارنامه علمی ایشان‌ تجلیل‌ به عمل آورد.

هفت آسمان » زمستان ۱۳۸۵ – شماره ۳۲ (صفحه ۵۲)


جهان ما، چه امروز و چـه در آینده، نیاز به اراده هـا، ایـده ها، تهوّرات و ابتکارات نوینی دارد، زیرا متأسفانه روز به روز بر اثر جدال های هر چه‌ شدیدترِ ناشی از مواجهات تنش زا، رفته رفته از شکیبایی کاسته می شود. همه این بحران ها، بشر را به گونه ای «بـاور عقیم» رهبری کرده است. صلحْ شکننده شده، دادگری‌ از‌ میان رفته و امکانات تفاهم به طور چشم گیری کاهش یافته است. از این رو به نظر می رسد که آینده ای تاریک تر و ناآرام تر در پیـش خـواهیم داشت. در‌ حالی‌ که برای صلح راه دیگری وجود دارد و هنوز علی رغم تمام موانع و تردیدهای اظهارشده، می توان برای یافتن راه کارهای گفتوگو و همکاری جسارت ورزید، زیرا این راه حل جایگزین‌ دیگری‌ ندارد و بـر پایـه همین، بسیاری از افراد و مجامع قویاً بر آن شده اند که برای ساختن آینده ای بهتر بر پایه عدالت و صلح از راه گفتوگو اقدام کنند. آنها‌ با‌ تمام‌ قدرت خود می کوشند با‌ بـه‌ کـارگرفتن‌ گفتوگو و ایجاد زمینه های ممکن برای همکاری، انسان ها را در این مسیر هدایت کنند.

منظور از گفتوگو امکاناتی است که‌ در‌ راه‌ شناسایی حقیقت و همچنین تشدید همبستگی تمام انسان ها‌ بر‌ آنـها تـأکید مـی گردد. گفتوگو باید به عـنوان راهـی بـرای آشتی مؤثر حتی میان دشمنان پیشین، یعنی برای ایجاد‌ نوعی‌ فرهنگ‌ صلح، و گونه ای مدنیت، رحمانیت و محبت فهمیده شود. دیگر این‌ کـه بـاید کـوشش شود که همکاری خالصانه جدی و پا برجایی به وجـود آیـد که هم به زمان کنونی‌ آرامش‌ بخشد‌ و هم آینده شکوفایی را بسازد که در آن روح اخوت جاری‌ و ساری‌ گردد. به این تـرتیب، دنـیای مـا دنیایی خواهد شد که همگی در آن برای حل مسائل‌ مشترکمان‌ بـکوشیم‌ و اقدام نماییم.

موانع اصلیِ گفتوگو و همکاری عبارت است از:

۱٫ عدم تسامح و عجب‌ تکبرآمیز‌; آن‌ که بر این باور اسـت کـه تـنها او کلید حل مشکلات را در دست‌ دارد‌، در‌ واقع بر ابعاد مشکلات و پیچیدگی عناصرِ تـشکیل دهـنده آنها اشراف ندارد; زیرانمی داند که‌ مسائل‌ بشری را نمی توان بدون مشارکت همگانی حل کرد.

۲٫ داوری هـای بـسیار عـجولانه‌ و پیش‌ داوری‌ های خشن; اینها ناشی از میراث شوم گذشته و رفتار خشک مـغزانه کـنونی اسـت. ثمره‌ دادگری‌ این است که پیش داوری های فراگیر از میان برود و فضایی به وجود‌ آیـد‌ کـه‌ در بـردارنده آمادگی و شایستگی گفت گویی صریح و شفاف باشد.

هفت آسمان » زمستان ۱۳۸۵ – شماره ۳۲ (صفحه ۵۳)


۳٫ نبود رواداری در اندیشه; نخستین پیش‌ فرض‌ یک گـفتوگو آن اسـت که شایستگی و آمادگی جدیتی مداوم برای دست یابی‌ به‌ دانش‌ دقیق و نکته سـنجانه بـه مـنظور یافتن اندیشه های انسانی و همچنین درستی امر مورد بررسی داشته‌ باشیم‌ تا‌ بدین وسـیله هـم بتوانیم دقیقاً داوری کنیم و هم موانع موجود را از‌ میان‌ برداریم. برای این منظور باید پذیـرای انـتقاد از خـود باشیم تا فهمی روشن تر، دلی بازتر‌ و شکیبایی‌ مداوم تری به دست آوریم.

۴٫ عدم آمادگی لازم در تـحمل اخـتلافات; به‌ منظور‌ دریافت صحیح و بیرون کشیدن اختلافات لاینحل و مرتفع‌ ساختن‌ صبورانه‌ آنـها، بـاید آمـادگی لازم را داشته باشیم‌. از‌ آنجا که حقایق فقط مجموعه ای از حقیقت های مسلم نیست و نمی توان‌ آنها‌ را بـه خـوبی تـعریف نمود‌ یا‌ به اثبات‌ رساند‌، باید‌ حقیقت دینی در مرحله نخست، حقیقتی‌ بـاشد‌ کـه به گفته انجیل یوحنا (بخش ۳ آیه ۲۱) بتواند برای ارزیابی ارزش‌ های‌ اخلاقی و حقایق دینیِ هر یـک از‌ ادیـان مورد بحث مبنا‌ قرار‌ گیرد، تا زمینه ساز روابط‌ دوستانه‌ با ادیـان دیـگر و همکاری های بارور میان آنها گردد.

یـافتنِ جـهت یـابی جدیدی‌ در‌ میان ارزش های اخلاقیِ مشترک‌ در‌ مسیحیت‌ و اسـلام و هـمچنین ادیان‌ دیگر‌ امری ضروری است. برای‌ این‌ منظور باید خواهان یک نظام اجـتماعیِ انـسانی شویم که در آن، حیثیت خدشه نـاپذیر‌ انـسانی‌ مبنا بـاشد و در صـورت عـمل به‌ آن‌، نتایج زیر‌ به‌ حـد‌ کـمال حاصل شود:

۱٫ دادگری‌ برادرانه;

۲٫ به کارگرفتن مدارا در ادای حقوق و وظایف;

۳٫ اهتمام به حـقوق ضـعفا;

۴٫ اقدام برای فقرا‌ و مستضعفان‌;

۵٫ صیانت از صـلح به جای تلاش‌ بـرای‌ بـرقراری‌ حکومتی‌ جبار‌;

۶٫ آمادگی برای آشـتی‌ و وفـاق‌;

علاوه بر اینها در مسیحیت، اسلام و ادیان دیگر، اصول دیگری نیز معتبر است:

۱٫ تـساوی بـنیادی همه‌ انسان‌ ها‌ به مـثابه مـخلوق خـدا;

۲٫ همه آفریده هـای‌ خـدا‌ و همه‌ انسان‌ ها‌ بـه‌ یـکدیگر وابسته اند و همگی در دنیای وابسته به مناسبات همه جانبه قرار داشته و به همکاری نـیازمندند;

هفت آسمان » زمستان ۱۳۸۵ – شماره ۳۲ (صفحه ۵۴)


۳٫ انـسان ها خانواده بزرگی را شکل داده اند کـه در یـک‌ همدردی هـمه جـانبه و اخـوت جهانشمول متحدند;

۴٫ همدردی و اخـوت دلبخواه نیست، بلکه امری بایسته است; زیرا دربرگیرنده مسئولیت همگی نسبت به همدیگر است و بـه هـمین دلیل، به عنوان قانون اساسیِ نـظم‌ سـیاسی‌ و اجـتماعی، شـالوده جـهانی پر از عدالت فراگیر بـرادرانه را مـی ریزد.

در پایان اجازه می خواهم، آرزوی شخصی خود را بیان کنم:

در یکی از سرودهای کهن مسیحی، بر‌ باورداشتِ‌ مـسیحیان ایـن گـواهی آورده شده است که آنها عیسی مسیح را بـه عـنوان مـحور امـت مـی بـینند; زیرا وی به امر خداوند در‌ پی‌ آن است که همه چیز‌ را‌ به سمت آشتی سوق دهد (نامه به کلوسر ûklosser‌بخش۱،آیه ۱۵ـ۲۰)

ولی آنچه به نظر من مهم می رسد، تـقاضایی است که‌ در‌ آیه ۲۰ بخش اول‌ مطرح‌ شده: «مسیح باید وسیله آشتی همه انسان ها شود»; یعنی ما مسیحیان باید به نشانی غیرمسیحیان و خاصه به نشانی مسلمانان تقاضای زیر را بفرستیم:

از آن جهت کـه بـه عیسی‌ مسیح‌ اعتقاد داریم، از شما تقاضای آشتی می کنیم، خواه شما باورداشت های ما را بپذیرید یا نه. صرف نظر از تجربیات تلخ دو طرف که آنها را تاریخ مشترک ما‌ به‌ ارمـغان آوردهـ‌ است، ما آمادگی خود را برای آشتی با یکدیگر، صلح و برادری همدردانه اعلام می کنیم.

قرآن به‌ طور واضح طرفدار چنین جهت گیری ای اسـت، زیـرا در آیه‌ ۸۶‌ سوره‌ نساء آمده اسـت: «چـون به شما درودی فرستاده شد، شما هم با سلامی بهتر و زیباتر آن را ‌‌پاسخ‌ دهید». اگر ما مسیحیان تقاضای آشتی را به مسلمانان عرضه کنیم و همچنین آمادگی‌ خـود‌ را‌ بـرای همدردی فراگیر اعلام نـماییم، مـسلماً مسلمانان نیز باید بر طبق منویات قرآن این تقاضا‌ را قبول کنند و جواب بدهند.

آرزوی من این است که مسیحیان بر پایه‌ کتاب مقدس و مسلمانان طبق‌ فرمان‌ قرآن عمل کنند.

در این هـنگام اسـت که ما چه مسیحی، چه مسلمان به این نتیجه رسیده ایم که به یکدیگر وابسته ایم، همچنان که قرآن در آیه ۸۲ سوره مائده‌ آورده است: «و تو یقیناً خواهی یافت که در میان آنـان کـسانی که از هـمه در مهر و محبت به تو نزدیک ترند، آنانی هستند که می گویند مسیحی اند».

شبکه بین المللی مطالعات ادیان

اینفورس (شبکه بین المللی مطالعات ادیان)،‌ بخشی از یک مجموعه فعالیت های فرهنگی است که توسط یک گروه جهادی مجازی انجام می شود. این گروه  بدون مرز، متشکل از اساتید، طلاب، دانشجویان و کلیه داوطلبان باایمان و دغدغه مندی است که علاقمند به فعالیت علمی جهادی در عرصه جنگ نرم هستند. شما هم می توانید یکی از اعضای این گروه باشید(اینجا کلیک کنید). فعالیت های سایت زیر نظر سید محمد رضا طباطبایی، مدرس ادیان و کارشناس صدا و سیماست. موضوعات سایت نیز در زمینه سیر مطالعاتی با رویکرد تقویت بنیه های اعتقادی و پاسخ به شبهات است.

0 0 رای ها
شما هم امتیاز بدهید..
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
دکمه بازگشت به بالا
0
افکار شما را دوست دارم، لطفا نظر دهیدx
()
x