طومار های بحرالمیت: تاریخچه و منتخبی از نظریات

طومارهای بحرالمیت به مجموعه مدارک دستنویسی اطلاق میشود که بین سالهای ۱۹۴۷ تا ۱۹۵۶ بعد از گذشت دو هزار سال از زیر تلی از خاک در یازده غار در طول ساحل شمالغربی بحرالمیت کشف شدند. این طومارها از مسیحیت اولیهای سخن میگویند که از اواسط قرن اول میلادی در اطراف اورشلیم در حال شکلگیری بود. این مدارک نشان میدهند که پیروان مسیحیت اولیه در کنار اعتقاد به عیسی، خود را ملزم به رعایت قانون تورات نیز میدانستند؛ از اینرو این طومارها در زمره مدارک مستندی محسوب میشوند که دانشمندان را قادر ساخته است نظرات جدیدی دربارۀ خاستگاه مسیحیت ارائه کنند. این مقاله در ابتدا به معرفی طومارها و محتویات آنها پرداخته است. به علت اهمیت این طومارها، از زمان کشف آنها تحقیقات بسیاری بر روی آنها انجام شده است و نظریات گوناگونی درباره اصالت و همچنین محتویات آنها ابراز شده است. از بین فهرستهای مختلفی که از فرایند کشف و مباحث پیرامون طومارها تهیه شده است، فهرست دکتر مالن اسمیت یکی از جامعترین آنهاست که در این مقاله به تفصیل به اطلاع خوانندگان رسیده است.
طومارهای بحرالمیت، مسیحیت اولیه، اسنیها، معلم رستگاری
طـومارهای بحرالمیت:
تاریخچه و منتخبی از نظریات
فاطمه هشترودی۱*
- کارشناس ارشد ادیان و عرفان تطبیقی.
مقدمه
طومارهای بـحرالمیت بـه مـجموعه مدارکِ دستنویسی (٩٠٠ نسخه خطی) اطلاق میشود که بین سالهای ١٩۴۷ تا ١٩۵۶، بعد از گذشت دو هزار سال از زیـر تلی از خاک در یازده غار در طول ساحل شمالغربی بحرالمیت بهویژه در مناطق قمران (Qumran)، مربعات (Morabbaat)، خـربت میرد (Khirbat Mird)، عین قدی (En-Gedi) و مـسده (Masada) کـشف شدند. وادی قمران در ۲۱ کیلومتری شرق اورشلیم قرار دارد (Licht &;amp; Bruce, 1971: 5/1396).
این طومارها شامل نسخ خطی قدیمی یهودی به زبانهای عبری، آرامی و یونانی هستند و دریافت دانشمندان از انجیل، یهودیتِ زمان عیسی و طلوع مسیحیت را دگرگون و متحول ساختهاند. مـحققان شباهتهایی بین باورهای ساکنان قمران و مسیحیت اولیه ﭘیدا کردهاند؛ از این رو بسیاری از محققان بر این باورند که هم تعالیم کلیسای اولیه و هم نوشتههای قمران از یک خاستگاه «مشترک» در بطن یهودیت تغذیه شدهاند. ظـاهراً مـدارک قمرانْ فرقه اسنیها را کالبد کلیسای اولیه و یا به عبارتی دیگر کلیسای اولیه را نوزاد فرقه اسنیها معرفی میکنند. این مدارک همچنین میزان تأثیر فرقۀ قمران بر مسیحیت را تعیین کرده، از رهبر این فـرقه بـا عنوان معلم ﭘرهیزگاری سخن میگویند و ما را با امیدها و آرزوهای او و ﭘیروانش آشنا میکنند. طومارهای مکشوف در بحرالمیت نه تنها چراغی برای فهم بهتر عهد جدید هستند؛ بلکه دانشمندان را هدایت میکنند تـا دورنـمای یهودیت را فقط در آثار ربّیها و سنتهای فریسی جستوجو نکرده، آن را در مدارک، باورها و اعتقادات فرقۀ قمران نیز جستوجو کنند. (Black, 1969: 97-۹۹; Rowley, 1964: 30-32).
این طومارها از مسیحیت اولیهای سخن میگویند که در اواسط قرن اول میلادی در اطراف اورشلیم در حال شـکلگیری بـود. این مـدارک نشان میدهند که پیروان مـسیحیتِ اولیـه در کـنار اعتقاد به عیسی، در عمل به احکام سبّت کوشا بودند و خود را ملزم به رعایت قانون تورات میدانستند. در این مدارک به عبادات مـتمایز و خـاصی کـه سبب افتراق اصولی آنان از یهودیت شود، اشارهای نـشده اسـت؛ از این رو کلیسای کاتولیک سالها از انتشار گستردۀ طومارها اجتناب میکرد. در سال ۱۹۹۱ دو خبرنگار به نامهای مایکل بیِْجنت و ریچارد لیق (Michael Baigent and Richard Leigh) مقالهای بـا عـنوان «نـیرنگ
طومارهای بحرالمیت» (The Dead Sea Scrolls Deception) منتشر کردند که موجب برانگیختن احساسات مردم شـد. آنان مدعی بودند تأخیر در انتشار مدارک غار شمارۀ ۴ و محدودیت دسترسی به طومارها تا قبل از سال ۱۹۹۱، نتیجۀ دخالتهای کـلیسای کـاتولیک بـوده است. آنان دلایلی اقامه کردند که ثابت میکرد کلیۀ تحقیقات و مـطالعات بـر روی طومارها تحت نظارت واتیکان در رم صورت گرفته و کلیسا هر گونه مطالعه بر روی طومارها را تحت کنترل داشته اسـت تـا بـه ایمان و اعتقاد مسیحی لطمهای وارد نگردد.
داستان کشف طومارها با چوپان بیابانگردی بـه نـام مـحمد احمد الحامد، با نام مستعار محمد گرگی، گره میخورد. او اولین کسی است که بـه راز غـارها پی بـرد. وی روزی در جستوجوی برۀ گمشدهاش، سنگی به داخل گودالی پرتاب کرد، صدای برخورد سنگ به چـیزی کـنجکاوی وی را تحریک کرد. او به داخل غار رفت و در آنجا کوزههایی قدیمی پیدا کرد که طـومارهایی در آنـها جـاسازی شده بودند. وی طومارها را به نزدیکترین شهر، یعنی بیتلحم، نزد یک دلال عتیقه به نام خلیل اسـکندر شـاهین برد و آنها را به او فروخت. از آنجا که دلال عتیقه دربارۀ قدمت و ارزش طومارها تردید داشت، آنها را بـه آتـاناسیوس سـموئیل (Athanasisus Samuel)، اسقف مسیحیان جامعه سریانی در اورشلیم، نشان داد (Sommer, ۱۹۵۲: ۹-۱۱; Schiffman, ۲۰۰۵: ۲۴۹; Moore Cross, 1958: 1-3). آتاناسیوس تصمیم به خریداری طومارها گرفت. آن طومارها شامل نـسخۀ تـقریباً کاملی از اشعیا، نوعی از کتاب قانون دینی که ناشناخته بود، تفسیر متفاوتی از حبقوق و نـسخههایی از سـفر پیـدایش که بسیار بد نگهداری شده بودند، میشد (Campebell, 1998: 3). او نیز برای به دست آوردن اطلاعات بیشتر و دقیقتر طـومارها را در اخـتیار شـرقشناسان دانشگاه آمریکایی اورشلیم قرار داد. در این دانشگاه، دکتر تِرور (John C. Trever) از آن طومارها عکسبرداری کرد و گروهی تـحقیقی بـرای بررسی و مطالعه بر روی آنها تشکیل داد. بدین ترتیب مطالعات بر روی طومارها توسط تعدادی از دانشمندان آغاز شد.
طـومارها در یازدهـ غار و در طول نه سال از ۱۹۴۷ تا ۱۹۵۶ کشف شدند. شمارهگذاری غارها بر اساس کـشف گـنجینۀ نسخ خطی در غارها صورت گرفته است. غـارهای ۳، ۵، ۷، ۸، ۹، ۱۰ تـوسط بـاستانشناسان و پنج غار دیگر توسط قبیله بدوی
تـعامرکشف شـدند. احتمالاً طومارها در یک زمان در یازده غار قرار نگرفتهاند. طومارهایی که در غار ۱ پیدا شـدند، بـه دقت در کوزههایی استوانهای قرار دادهـ شـده بودند؛ در حـالی کـه ظـاهراً طومارهای سایر غارها، بهویژه غار شـمارۀ ۴ کـه بیشترین طومارها در آن کشف شده است، با عجله جاسازی شده بودند.
طومارها آشـکارا نـمایانگر کتابخانهای قابلملاحظهاند که در طول چندین نسل نـسخهبرداری شدهاند. تاریخ تخمین زده شـده بـرای طومارها، هر چه که بـاشد، بـیانگر این حقیقت است که آنها چندین قرن قدمت دارند (Licht &;amp; Bruce, 1971: 5/1397-98). آنها حاوی دعاها، اشـعار و سـرودهایی هستند که تا پیش از این ناشناخته بـودند: سـرودها و دعـاهای کوتاه صبح و شـب در ایـام گوناگون و دعاهای اعمال روز سـبّت کـه بسیاری از آنها با سپاسگزاری از خداوند شروع میشوند، اشعاری برای بیرون راندن شیاطین از مراسم سـالانه دعـا، نماز تابوت عهد، دعاهای شکرگزاری و مـراسم آئیـنی تشرف و ایـام خـاص دیـگر، دعا به مناسبت جـنگ آخرالزمان و طلب بخشش به هنگام ظهور ﭘادشاه آخرالزمان و اشعار ادبی دیگری که هر کدام قـابل بـحث و بررسی هستند (Collin, 1997:۲۹-۳۰).
بیشتر طومارها بر رویـ کـاغذهای پوسـتی و بـرخی بـر روی پاپیروس از سمت چـپ بـدون نقطهگذاری نوشته شدهاند. جوهر استفادهشده در تمام طومارها کربنی است، اما جوهری که برای طومار سفر پیـدایش اسـتفاده شـده از فلز گرفته شده است که سبب شـده ایـن طـومار شـرایط مـناسبی نـداشته باشد؛ زیرا جوهرْ کاغذ پوستی را خورده و به درون آن نفوذ کرده است. در برخی از طومارها لایهای از قارچ و پوسیدگی روی نوشته را پوشانده و باعث شده است طومار فقط در نور مادون قرمز قابل خـواندن باشد. طومارهای چندی در پارچه کتانی پیچیده شده بودند که بقایای آن ﭘارچهها کشف شدهاند. این طومارها در کوزههایی قرار داده شده بودند که حداقل دو تای آنها کاملاً سالم ماندهاند (Licht &;amp; Bruce, 1971: 5/1404-6).
در میان نسخ خطی یـافتشده در غـارهای قمران، بیش از صد نسخه کتاب مقدس عبری مورد شناسایی قرار گرفتهاند که تنها بخشهایی از آنها سالم ماندهاند. همه کتابها به استثنای استر (که نمیتوان به نحو قطعی، اظهار نـمود کـه فقدان آن تصادفی بوده، یا دارای مفهوم خاصی است) شناسایی شدهاند. غیر از نسخ خطی عبری، نسخ خطی دیگری به زبان یونانی نیز کشف شـدهاند. مـهمترین نسخه هفتادیِ یافتشده در
منطقه بـحرالمیت در نـحل هور (Nahl Hever) کشف شده است که نسخهای متشکل از تکههای کوچک ناپیوسته از ترجمۀ یونانیِ دوازده پیامبر کوچک است و متن آن با کتابی که ژوستین شهید (تقریباً ١۵٠ میلادی) مورد اسـتفاده قـرار داده است همانند انـگاشته مـیشود (Licht & Bruce, 1971: 5/140). برخی از نسخههای کشفشده ویژگی سوداپوکریفا دارند که تا پیش از کشف این طومارها ناشناخته بودند؛ مانند گفتههای موسی، مکاشفۀ عمران، زبور یوشع نبی، بخشهایی از ادعیه دانیال و آثار مربوط به دعای نبودینوس (Nabonidus) و کتاب اسـرار (Graystone, 1956:5-9).
در کـل، طومارهایی که در غارهای قمران کشف شدند انواع مختلفی از متون نوشتاری را منعکس میکنند؛ مثلاً متون به دستآمده از غارهایی که در محدودۀ تصرفات دوران شورش بارکوخبا واقع شده بودند، از نوع ﭘیشمأثوری (Proto Masoretic) هستند و یا برخی از مـتنها بـیانگر گونهای تـرکیبیاند؛ نسخه خطی سفر اعداد از غار ۴ دارای خطی بین خط سامری و نوع خط ترجمه هفتادی است و متن آن با ارزشـتر از ترجمه هفتادی و مأثوری محسوب میگردد (Licht &;amp; Bruce, 1971, 5:1400-1). ناگفته نماند که بیشتر طومارها بـه زبـان عـبری و تنها بخشهایی از آنها به زبان آرامی و یونانیاند. علاوه بر بخش یونانیِ رساله ارمیای نبی از غار ٧، کتابهای سـفر تـثنیه (آنهایی که در ترجمۀ هفتادی موجودند، اما در کتاب مقدس عبری وجود ندارند) در طومارهای قـمران در بـخشهایی از طـوبیت و کتاب جامعه (Bin Sirach) (سه تا به زبان آرامی و یکی به زبان عبری) ارائه شدهاند. قطعاتی از این اثـر نیز در مسّده پیدا شده است. تعدادی از کتابهای سوداپوکریفا نیز شناسایی شدهاند. کتاب جشنها بـهعنوان یک اثر قابلاطمینان و تصدیقشده در مـدارک دمـشق تحت عنوان کتاب تقسیمبندی زمان در جشنها و هفتهها (The Book of the Divisions of Times into their Jubilees and Weeks) در ده نسخۀ خطی عبری از غارهای ۱ و ۲ و ۴ یافت شده است. این کتاب تا حد زیادی با کتابِ حنوخ نبی ــ که هشت نسخۀ خطی آرامی مربوط به آن در غارها شناسایی شـدهاند ــ هماهنگ است (فقدان بخشی از این قسمت بهویژه به دلیل مقدمۀ درخور توجه آن در باب شکل پسر انسان ــ ظهور کسی که شبیه پسر انسان است ــ ممکن است تصادفی یا عمدی باشد). همچنین برخی از عهد دوازده ﭘیامبر نیز شـناسایی شـدهاند: تکههایی از عهد لاوی از غار شمارۀ ۱ و تکههایی از سه طومار از غار شمارۀ ۴ به زبان آرامی و نیز
متنی شبیه به متون مکشوف در جنیزه (Genizah) در قاهره و همچنین عهد نفتالی (Naphtali) به زبان عبری از غار شمارۀ ۴ تأثیر مـسیحیت در مـتون اصلاحشدۀ این نوشتهها به زبان یونانی بسیار مشهود است.
برای نامگذاری طومارها از شیوهای استفاده شده که از شمارۀ غار، محل کشف آن و حرف اول عنوانِ عبریِ نوشتهشده در طومار، تشکیل شده است؛ مانند ۱Qs کـه بـدین ترتیب خوانده میشود:
۱= شماره غار
Q= اول حرف قمران (Qumran) محل کشف طومار
S= حرف اولیکه طومار با آن شروع شده است؛ یعنیسیراخ(Licht & Bruce, 1971: 1398).
فهرست خلاصهای از طومارهای کشفشده در غارها به قرار زیر است:
غار ۱: دسـتنوشتههای کـشفشده در ایـن غار هفت عدد بودند کـه بـهدقت در کـوزههای استوانهای جاسازی شده بودند. ظاهراً زمان کافی برای مخفیکردن آنها وجود داشته است. طومارهای کشفشده در این غار عبارتاند از:
نسخه خطی کـامل اشـعیا بـه زبان عبری که تقریباً سالم است.
نسخه خـطی نـاقص اشعیا که بسیار قدیمیتر از نسخه اشعیای شناختهشده است (برای اطلاع بیشتر رک: Burrows, ۱۹۵۱: Chapter ۲)).
پشر (تفسیر) حبقوق (۱QpHab) (P = pesher, ‘interpretation’) که بهترین تفسیر باقیمانده از کتاب حـبقوق، هـشتمین کـتاب از کتابهای دوازده پیامبر کوچک، است. این پشر تنها دو فصل از سه فصل کتـاب حبقوق را تفسیر کرده است و به فصل سوم نپرداخته است. علت این امر در ویژگی فصل سوم نهفته است؛ زیرا این فصل حـاوی اشـعار روحـانی است و نویسنده تفسیر آن را ضروری ندیده است. در این تفسیر به صورت بـرجسته از مـعلم رستگاری و رهبر جامعه صحبت شده است.
سفر پیدایش (۱QapGen) (‘ap’ = apocryphon)؛ این طومار بهعنوان قدیمیترین اسفار ﭘنجگانه مکتوب فلسطینی بـه زبـان آرامـی شناخته شده است.
سرودهای شکرگزاری، که شامل سرودها و دعاهایی جهت استفاده فـردی و گـروهی اسـت و ماهیت عبادی این سرودها بیانگر دیدگاه روحانی فرقۀ قمران است.
نسخه ناقصِ طومار بلند اشـعار (H = bodayot, ‘hymns’) (lQH) کـه حـاوی اشعار و سرودهای شکرگزاری از خداوند برای علم و نجاتی است که به جامعه بخشیده است.
طـومار جـنگ (۱QM) (M = Milchamab, ‘War’). این طومار خبر از وقوع جنگی چهلساله در آخر زمان میدهد که در آن، ﭘسران نور بـر ضـد ﭘسـران تاریکی میجنگند و در نهایت خوبی و خیر بر نیروی شرّ غالب شده، دنیا را فتح میکند؛ آنـگاه مـردم به شادی و ستایش خداوند میپردازند و معبد اورشلیم را بازسازی کرده، عبادت خالصانه را دوباره در آنـجا احـیا مـیکنند. البته ظاهراً آیندهای که به تصویر کشیده شده است نمیتواند کاملاً با واقعیت همخوانی داشـته بـاشد؛ چراکه بدیهی است آیندهای که بعد از چهلسال جنگ و خونریزی توسط سربازها سـاخته شـود، نـمیتواند چندان خوشایند باشد، مگر اینکه این چهل سال مبارزه را بیشتر پیکاری معنوی بدانیم تا تـسلیحاتی. ایـن طومار بـه لحاظ اطلاعات مربوط به شیوه جنگ در دوران یونانیـرومی دارای اهمیت است.
قانون جامعه، یـا دسـتورالعمل انضباطی (۱QS) (S= serekh, ‘Rule’) که علاوه بر بیان اهداف اصلی جامعۀ قمران، نشان میدهد این جامعه بر اساس چـه قـوانینی اداره میشده است. باستانشناسان بر این عقیدهاند که این طومارها در اوایل قرن اول قـبل از مـیلاد مسیح نوشته شدهاند؛ اما بقایای نسخههای مـکشوف از غـار شـمارۀ ۴ ثابت میکند که بخشی از آن آثار به طـور جـداگانه در گذشته وجود داشته و مربوط به روزهای اولیه شکلگیری فرقه در قرن دوم قبل از میلاد اسـت. اینـ طومار شامل قوانین انضباطی و نـیز آیـیننامهای برای اعـضای جـدید و دارایـیهای آنان است؛ مانند:
کسی که بـه هـمنشیناش تهمت بزند، باید از غذای پاک جامعه به مدت یک سال محروم گردد و طـلب بـخشش و توبه نماید و کسی که به جـامعه تهمت بزند باید از جـامعه اخـراج شود و هرگز باز نگردد.
غـار ۲: سـی طومار توسط چوپانهای بدوی در این غار کشف شدند: بنسیراخ (Bensirach) و یوبیل (کتاب جامعه / حـکمت) بـه زبان عبری.
غار ۳: برخی از طـومارهای بـحرالمیت نـوشتارهایی بیمفهوم و نامنظم بـر روی کـاغذهای پاپیروس هستند. ظاهراً ایـن طـومارها از اطراف مربعات یا نحل هور کشف
شدهاند و سپس توسط فروشندگان طومارها به دیگر مـدارک بـحرالمیت اضافه گشتهاند (A. J. T. Jull and others, 1995: 14). یکی از عجیبترین آنها، طـومار مـسی است کـه در غـار شـماره ۳ کشف شد. این طـومار ارتباطی با مسائل دینی ندارد؛ اما حس کنجکاوی باستانشناسان را بسیار تحریک کرده است. از آنجا که فـلز طـومار بهسختی آسیب دیده و اکسیده شده بود، آن را بـرای مـرمت نـزد پروفـسور رایـت بیکر (Wright Baker) در انستیتوی عـلوم و تـکنولوژی منچستر فرستادند. او طومار را در سال ١٩۵۶ با دقت به نوارهای طولی تقسیم کرد و به اردن بازگرداند.
اولین ترجمه از ایـن طـومار تـوسط میلیک (J.T. Milik) صورت گرفت. الگرو (John Allegro) این طومار را در سال ۱۹۶۰ در کـتاب گـنج طـومار مـسی بـه هـمراه ترجمه آن چاپ کرد.
طومار از ۶۴ مکان مخفی در سرزمین اسرائیل خبر میداد که گنجینههایی از طلا، نقره و اشیای گرانبها در آنجا پنهان شده بود. گنجینه تقریباً شامل ۱۳۰۰ سکه طلا، ۵۶ جام طـلا، ۶۰۸ کوزه پر از نقره و ۶۹۰ کوزه طلا و ظروف نقره میشد. شاید ارزش این گنج به ۶۵ تن نقره یا ۲۶ تن طلا میرسید.
تصور چنین گنجی بسیار حیرتانگیزاست. پروفسور میلیک معتقد است که این گنج افسانهای بیش نـیست و رقـم اغراقآمیز آن حکایت از افسانه بودن آن دارد، در حالی که دانشمندان دیگری چون دوپنت سامر(Andre Dupont Sommer) عقیده دارند که این گنج واقعی است و به فرقه اسنیها تعلق داشته است. رابین (Chaim Rabin) و الگرو آن را متعلق بـه مـعبد اورشلیم میدانند. علاوه بر این الگرو، زیلوتها را که در آن زمان قمران را تحت سلطه داشتند، مسئول نگهداری طلا، نقره و طومارها میداند. هنوز پاسخی به ایـن سـؤال داده نشده است که چرا بـاید غـارت معبد و شهر از قبل پیشبینی میشد و یا چطور گروه کوچکی همچون اسنیها صاحب چنین دارایی عظیمی بودند. تنها چیزی که شاید بتوان با اطمینان دربـارۀ طـومار مسی اظهار داشت، دسـترسی دانـشمندان به مدارک گرانبهایی است که منجر به ارتقای دانش آنان دربارۀ کتابت نسخ قدیمی شد (Vermes, 1965: 250-51; Baigent, 1997: 209-11).
غار۴: بیشترین تکههای طومار یعنی بالغ بر چهل درصد آنها در این غار کشف شدند. مـتأسفانه چـهارصد طومار موجود در این غار در طول قرنها تکهتکه شده و به
دهها هزار قطعه تقسیم شده بودند که میباید با نهایت صبر و حوصله کنار یکدیگر گذارده میشدند. در این غار بخشهایی از دو نسخه از تـرجمه هـفتادی سفر لاویان و سـفر اعداد، بخشهایی از ترجمه آرامی سفر لاویان، و چهار نسخه خطی از سفر اعداد (که نوشتار آنها چیزی بین سامری و تـرجمه هفتادی است) کشف شد.
یکی از مکشوفات بسیار مهم در این غار، مدرک دمـشق اسـت. پیش از این در سـال ۱۸۹۶، نسخهای دیگر از این مدارک در کنیسهای قدیمی واقع در قاهره کشف شده بود که معمولاً آن را با علامت اختصاری CD (Cairo and Damascus) نشان مـیدهند. امـروزه نسخ مهم مدرک دمشق مکشوف از بحرالمیت نیز با عنوان ۴QD در اختیار همگان قرار گـرفته اسـت. مـدرک دمشق شامل یک سلسه قوانین است که فرقه اسنی را بهعنوان اسرائیل واقعی شناسایی میکند و افـراد خارج از این فرقه را در زمره گروه شیاطین و اشرار میشمارد. چندین اسم رازآمیز نیز در آن آمـده است، مانند: معلم پرهـیزگاری، تـمسخرکننده و دروغگو. بیشتر دانشمندان بر این باورند که معلم پرهیزکاری بنیانگذار جامعه اسنی بوده است و تمسخرکننده و دروغگو اسامی مستعاری هستند برای اشاره به فردی که با پیروی از رأی و نظر خود درصدد نـابودی جامعه بوده است.
علیرغم تشابهات بسیار میان مدرک دمشق مکشوف از قاهره با مدرک دمشق مکشوف از قمران، تفاوتهایی نیز در برخی از جزئیات دیده میشود؛ بهعنوان مثال، طومارهای بحرالمیت از اسنیهایی خبر میدهند که در مـرکز قـمران مستقر بودند و با توجه به تفسیر رادیکالی فرقه از شریف، ازدواج نمیکردند، به هیچ وجه با اعضای خارج از فرقه معاشرت نداشتند و از شرکت نمودن در عبادات معبد اورشلیم بهشدت خودداری میکردند؛ در حالی که مـدرک دمـشق مکشوف از قاهره از اسنیهایی سخن میگوید که ازدواج میکردند، بچهدار میشدند و حتی با یهودیان خارج از فرقه داد و ستد داشتند و گاهگاه بهطور بسیار محدود در عبادات معبد اورشلیم شرکت میکردند.
مدرک مهم دیگری کـه در این غـار کشف شد درباره بعضی از احکام شریعت است. این طومار با عنوان ۴QMMT (Miqsat Ma’ase haTorah) مشخص شده و شامل قوانین متعددی درباره آیین طهارت و محاسبات صحیح تقویم است.
غار ۵ و ۶: کمی بعد از کشف غار شـماره ۴، ایـن دو غـار کشف شدند. طومارهایی که در ایـن غـارها کـشف شدند، حاوی نسخی از کتاب مقدس حداقل متعلق به ۲۰۰ ق.م
بودند. از آن جمله میتوان از سفر پیدایش، سفر خروج، سفر لاویان، سفر اعداد، سفر تـثنیه، یـوشع، اشـعار، سموئیل اول و دوم، پادشاهان اول و دوم، اشعیا، ارمیا، حزقیال، دوازده پیامبر کوچک، کـتاب جـامعه، استر، دانیال، عزرا، تواریخ اول و دوم نام برد.
غار ۷ الی ۱۰: در سال ۱۹۵۷ غارهای ۷ تا ۱۰ کشف شدند؛ اما مدارک بسیاری در آنها پیدا نـشد. در غـار ۷ یک طـومار، در غار ۸ پنج طومار، در غار ۹ یک طومار کشف شد. در غار ۱۰ طـوماری کشف نشد؛ ولی ارزش ملی خود را حفظ کرد.
غار ۱۱: بلندترین طومار، معروف به طومار معبد (Temple Scroll) که طول آن به ۱۴۸/۸ متر مـیرسد، در ایـن غـار کشف شد. وضعیت طومارهای این غار نسبت به طومارهای کشفشده در غارهای دیـگر بـهجز غار شماره ۱ بسیار بهتر بود. این دستنوشتهها شامل مزامیر، ترجمه آرامی کتاب ایوب، بخشی از سفر لاویان کـه بـا الفـبای سامی باستانی (paleo-Hebrew) نوشته شده است که شبیه الفبای فنیقی و متعلق به ۱۰ ق.م. است (اسـرائیلیها از این الفـبا تـا قرن ۵ق.م. و رایج شدن الفبای آرامی بهعنوان الفبای زبان عبری استفاده میکردند)، اصل طومار حزقیال، و قـسمتهایی از مـکاشفات اورشـلیم جدید (The Apocalypse of the New Jerusalem) بود (Licht & Bruce, 5/1401-2; Baigent, 1997: 215-16).
فهرست زمانی عملیات انجامشده بر روی طومارها
از بین فهرستهای مختلفی که از فرایند کـشف و مـباحث ﭘیرامون طومارها تهیه شده است، فهرست دکتر مالن اسمیث (Dr. Mahlon H. Smith) از دانشگاه روتْگِرز (Rotgers University) یکی از جـامعترین آنـهاست کـه در ادامه به اطلاع خواننده محترم میرسد:
۱۹۴۷
▪ پیدا شدن هفت طومار در کوزههای داخل غار قمران تـوسط چـوﭘانی بیابانگرد در ماه فوریه؛
▪ ساکنشدن یهودیان در اورشلیم با کمک انگلیسیها و برانگیخته شدن خشم مسلمانان؛
▪ ارائه چـهار طـومار تـوسط چوﭘانی از قبیلۀ تعمیره (Ta΄amireh)، به دلال عتیقه در ماه آوریل؛
▪ خریداری طومارهای اشعیا، بشر حبقوق، اﭘوکریفای ﭘیدایش و طومار جـنگ تـوسط آتاناسیوس، اسقف کلیسای اورشلیم از دلال عتیقه، به قیمت ٢۵٠ دلار؛
▪ ارائه دو طومار دیگر به ﭘروفسور اِلیـزر سـوکنیک (Eliezer Sukenik) در دانـشگاه عبری توسط فروشنده دیگری به نام فیدی صلاحی (Feidi Salahi) در ماه نوامبر؛
▪ اعلام تقسیم فلسطین به دو بـخش عـربی و یـهودی در ۲۹ ماه نوامبر؛
▪ خریداری سه طومار جنگ و طومار دیگر اشعیا و هدایوت (Hodayot) توسط سـوکنیک در مـاه دسامبر.
۱۹۴۸
▪ دیدار سوکنیک با اسقف سموئیل و عدمموفقیت وی در خریداری طومارها از وی در ماه ژانویه؛
▪ نشاندادن طومار اشعیا به جـان تـرور (John C. Trevor) در مرکز شرقشناسی اورشلیم (ASOR) توسط اسقف سموئیل؛
▪ تصویربرداری و شناسایی طومار اشعیا توسط تـرور و هـمکارش ویلیام برونلی (William Brownlee) در ماه فوریه؛
▪ تأیید هویت طـومار اشـعیا تـوسط ویلیام آلبرایت (William F. Albright)، باستانشناس آمریکایی بهعنوان قدیمیترین نـسخه خـطی به عبری در ماه مارس؛
▪ دادن اجازه انتشار طومارها به میلار باروس (Millar Burrows)، رئیس مرکز مـطالعات شـرقشناسی اورشلیم از سوی اسقف سموئیل؛
▪ اعـلام کـشف طومارها تـوسط بـاروس در مـاه آوریل؛
▪ رفتن انگلیسیها از فلسطین و ﭘایهگذاری اسـرائیل تـوسط یهودیان و مقابله با حملات اعراب در ماه می؛
▪ شرح جزئیات «کشف طومارها» تـوسط تـرور در مجلۀ باستانشناسان شماره ۱۱؛
▪ انتشار بخشی از طـومارها توسط ﭘروفسور سوکنیک و شـناسایی اسـنیها بهعنوان نویسندگان طومارها؛
▪ شروع جـستوجو و حـفاری توسط هاردینگ (G.L. Harding)، رئیس مرکز باستانشناسی اردن.
۱۹۴۹
▪ دادن اجازه حفاری از سوی هاردینگ به پدر رولان دِوو (Roland Gu′erin de Vaux)، کشیش دومینیکن فـرانسوی و رئیس مـدرسه الاهیاتی کاتولیک فرانسوی در اورشلیم، جـهت جـستوجو در غـار۱، جایی که هـفت طـومار اولیه ﭘیدا شده بـودند؛
▪ کـشف طومارهای دیگر بهخصوص نسخه اصلی یوئیل و عهد لاوی در ماه فوریه؛
▪ آوردن چهار طومار به آمریکا تـوسط اسـقف سموئیل برای فروختن آنها جهت کـمک بـه ﭘناهندگان فـلسطینی و اعـلام فـروش آنها در مجله باستانشناسان شـماره ۱۲.
۱۹۵۰
▪ انتشار دیدگاه دانشمند فرانسوی آندره دوﭘونت سامر (Andre Dupont-Sommer) دربارۀ طومارهای بحرالمیت، مبنی بر اینکه آنها مـتعلق بـه فرقه اسنیها بوده و احتمالاً در قسمتی از خـرابههای قـمران کـه هـنوز تـا آن زمان حفاری نـشده بـودند، نوشته شدهاند؛
▪ تاریخشناس شکگرا، سولومون سَیْتلین (Solomon Zeitlin)، در فصلنامۀ یهودیان ادعای قدمت طومارها را رد کرد و آنها را جعلی خواند؛
▪ دعـوت آلبـرایت از سـیتلین در یک مجمع عمومی به منظور بحث دربـارۀ صـحت طـومارها بـر ﭘایـۀ اسـناد و مدارک؛
▪ انتشار تصاویری از طومار اشعیا توسط ترور و ارائه تفسیری از طومار حبقوق (۱QpHab).
۱۹۵۱
▪ انتشارمدرک ۱QS بهعنوان دستورالعمل قوانین توسط باروس و برونلی(Burrows & Brownlee)؛
▪ فروش کلیه طومارهایی که فروشنده عتیقه از چوﭘان بدوی گرفته بـود به هاردینگ؛
▪ شروع حفاری در خربت قمران توسط دوو در ماه نوامبر؛
▪ نمایش طومارهای کشفشده در موزۀ آمریکا.
۱۹۵۲
▪ کشف سی تکه طومار از غار شماره ۲ توسط یک چوﭘان بیابانگرد شامل طومار بنسیراخ و یوئیل به عبری اصـلی در مـاه فوریه؛
▪ عملیات حفاری توسط گروه ASOR در غارها و کشف طومار مسی در ماه مارس؛
▪ فروش تکههای بسیاری از طومارهای غارهای دیگر توسط فروشنده عتیقه به دوو در ماه سپتامبر؛
▪ تلاش اتحادیۀ اردن برای کسب سرمایه از دانـشگاهها و مـوزههای خارجی جهت خرید طومارهای بیشتر؛
▪ کشف غار شمارۀ ۴ توسط دوو در ۱۸۰ متر دورتر از خرابههای قمران؛
▪ کشف نسخههای مدرک دمشق از غارهای شمارۀ ۵ و ۶.
۱۹۵۳
▪ گزارش دوو به دانشگاه بـریتانیا دربـارۀ کشفیات قمران و تأیید نظریات دوﭘونـت سـامر مبنی بر اینکه طومارها توسط اسنیها نوشته شدهاند؛
▪ گردآوری گروهی متشکل از هشت دانشمند توسط هاردینگ در شرق اورشلیم به منظور بررسی و مطالعه بر روی طومارها تـحت سـرﭘرستی دوو: فرانک مور کراس و ﭘاتـریک زِهـان (Frank Moore Cross & Patrick Skehan) از آمریکا، جان الگرو و جان اِستراگنل (John Allegro & John Strugnell) از انگستان، دومینیک بارتلمی و ژان استارکی (Dominique Barthelemy &;amp; Jean Starcky) از فرانسه، کِلاوس هونوهونسیگر (Claus Hunno Hunziger) از آلمان، جوزف میلیک (Josef T. Milik) از لهستان.
۱۹۵۴
▪ خرید ﭘنهانی چهار طومار از اسقف سموئیل توسط ییگائیل یَدین (Yigael Yadin)، ﭘسر سوکنیک در آمریکا بـه مـبلغ ٢۵٠٠٠٠ دلار؛
▪ بازنگری و تصحیح تکههای مدارک صدوقیان توسط چیم رابین (Chaim Rabin) از دانشگاه آکسفورد.
۱۹۵۵
▪ بازگشت یدین به اسرائیل جهت یکیکردن هفت طومار در ماه فوریه؛
▪ انتشار مقالهای توسط ادموند ویلسون (Edmund Wilson) منتقد ادبی در مجلۀ نیویورک ﭘیـرامون مـطالعات دوﭘونت سـامر و ادعای اینکه مسیحیان شخصیت عیسی را از معلم رستگاری برداشت کردهاند؛
▪ انتشار طومارهای کشفشده از غار شمارۀ یک توسط بـارتلمنی و میلیک؛
▪ کشف غارهای ۷ تا ١٠ در جنوب قمران؛
▪ کمک گرفتن الگرو از دوستانش در دانـشگاه مـنچستر انـگستان برای بازکردن طومار مسی و ارسال رونوشتهای بسیار از گنجینۀ دوو.
۱۹۵۶
▪ اعلام عمومی کشف طومار مسی و فهرست گنجینههایگرانبهای آن توسط الگـرو؛
▪ اعـلام افسانهبودن گنج طومار مسی توسط دوو و هاردینگ به دانشگاه فرانسه به دلیل عدمهماهنگی آن بـا اقـتصاد اشـتراکی فرقه اسنیها؛
▪ انتشار مقالهای توسط رابین و اعلام اینکه طومار مسی به وسیله زیلوتها نوشته شـده است؛
▪ اعلام کشف طومارها توسط الگرو در BBC و این ادعا که فرقۀ قمران صاحب مسیحایی بـودند که بر صلیب دوخـته شـده است و مسیحیان این داستان را از آنان به امانت گرفتهاند؛
▪ ارسال نامه توسط دوو، میلیک، استارکی، زِهان و استراگنل به مجلۀ تایمز لندن و دعوت از الگرو به مباحثه؛
▪ عقب نشینی الگرو از ادعای خویش و اعلام اینکه اظـهاراتش بیشتر مبتنی بر فرضیات بوده است تا مدارک به دستآمده؛
▪ گشودهشدن اﭘوکریفای ﭘیدایش (Genesis Apocryphon) در دانشگاه عبری و انتشار آن توسط یدین؛
▪ اتمام تصویربرداری و تکمیل بازسازی تکههای طومارها از غار شمارۀ ۴ توسط گروه دوو؛
▪ فروش هفت طـومار تـوسط چوﭘان بدوی به دلال عتیقه از غار شمارۀ ۱۱ و فروش شش تای آن به موزۀ باستانشناسی فلسطین و فروش آنها توسط این موزه به مؤسسات آمریکایی و اروﭘایی.
۱۹۵۷
▪ اعلام نظریۀ دانشمند یهودی، سیسیل راث (Cecil Roth) تحت عنوان «حـل راز طـومارها» مبنی بر اینکه نویسندگان طومارها ﭘیروان مناخیم (Menahem)، رهبر زیلوتها بودند که در اورشلیم توسط دیگر شورشیان در ۶٨ق.م. کشته شده بود؛
▪ انتشار ترجمۀ انگلیسی از سیزده نسخۀ مکشوف از غار شمارۀ ۱ توسط تئودور
گـستر (Theodor H. Gaster) از دانـشگاه کلمبیا و اعلام اینکه طومارها نشاندهندۀ فضای دینی و فرهنگی زمانی است که یوحنای معمدان رسالت خویش را انجام میداد و عیسی در آن فضا ﭘرورش یافته است و اینکه عقاید دینی آن فضا بستر بسیار مناسبی بـرای رشـد و نـمو عهد جدید بوده است.
۱۹۵۶
▪ تـرک گـروه تـحقیق توسط هونسیگر و تحویل طومارها به موریس بایه (Maurice Baillet) از جانب دوو؛
▪ ﭘایان یافتن حفاریهای دوو در خربت قمران.
۱۹۵۹
▪ بازگشت الگرو به فلسطین و آغاز تحقیقات خویش بـرای ﭘیـدا کـردن گنجینه طومار مسی بدون موفقیت؛
▪ ارائۀ مدارک مستند بـاستانشناسی و تـاریخی مبتنی بر علم شناسایی خطوط باستانی توسط دوﭘونت سامر که نظریۀ قدیمی خاستگاه طومارها را تأیید مینمود (فرقۀ قمران = فـرقۀ اسـنیها)؛
▪ اعـلام نظریۀ میلیک پس از ده سال مطالعه بر روی کشفیات قمران در بیابانهای اردن، مبنی بـر اینکه آخرین بازماندگان فرقۀ اسنیها ویژگیهای جنگطلبانه زیلوتها را داشتند؛
▪ انتشار ترجمۀ طومار مسی توسط میلیک بدون اشاره بـه اسـتفادۀ وی از تـرجمۀ الگرو.
۱۹۶۰
▪ چاﭖ کتاب الگرو با عنوان گنج طومار مسی با تـصاویر غـیرمجاز؛
▪ درگذشت دکتر جان راکفلر، رئیس موزۀ باستانشناسی و ﭘایان حمایتهای مالی از مطالعه بر روی طومارها؛
▪ اتمام رونویسی از طومارهای غـار ۴ در مـاه ژوئن؛
▪ انـتقال طومارها به مکان امن؛
▪ تقسیم تصاویر ۵۷۴ نسخه در بین دانشمندان؛
▪ به عهده گـرفتن مـسئولیت تـصحیح طومار انجیلی از سوی کِراس و زِهان؛
▪ تقبل مسئولیت بقیۀ طومارها از سوی میلیک و ِاستراگنل.
۱۹۶۱
▪ بررسی کـتاب الگـرو دربـارۀ طومار مسی توسط دوو و نادرست و مبهم خواندن آن؛
▪ آگاهشدن یدین از اینکه دلال عتیقه هنوز بزرگترین طومار، کـشفشده از غـار شمارۀ ۱۱، را در دست دارد، اما عدم توافق در خرید آن.
۱۹۶۲
▪ ترجمۀ جدید انگلیسی از طومارهای بحرالمیت توسط گـِزا وِرمـز (Geza Vermes) و مـعرفی قمران بهعنوان مرکز فرقۀ اسنیها.
۱۹۶۳
▪ ادعای رِنگستورف (K.H. Rengstorf) از دانشگاه مونستر (Münster) مبنی بر اینکه خاستگاه طـومارها کـتابخانه معبد اورشلیم است؛
▪ آغاز حفاری در مسده توسط یدین و کشف رونوشتهایی از بنسیراخ به عـبری و سـرودهای آییـن قربانی سبّت در کنیسۀ مسّده که توسط زیلوتها بنا شده بود. قبلاً نسخههایی از این نوشتهها در غـار شـمارۀ ۴ قمران کشف شده بود.
۱۹۶۵
▪ انتشار نظریۀ دانشمند انگلیسی جی.آر. درایور (G.R. Driver) که صـحت و درسـتی تـفاسیر دوو و دوﭘونت را بر ﭘایۀ مدارک تاریخی و علم شناسایی خطوط باستانی تغییر میداد و از نظریۀ راث حمایت میکرد کـه خـاستگاه فـرقۀ اسنیها را زیلوتها متعلق، به یک قرن قبل از میلاد، مسیح میدانست؛
▪ به نـمایشگذاردن طـومارهای غار شمارۀ ۱ و مدارک شورش بارکوخبا در موزۀ اورشلیم.
۱۹۶۶
▪ انتشار «داستانهای ناگفته از طومارهای بحرالمیت» (The Untold Story of the Dead Sea Scrolls) در مجلۀ هارﭘرز (Harpers Magazine) توسط الگـرو مـبنی بر اجتناب عمدی دِوو از چاﭖ طومارها به علت ناسازگاری آنها با تعالیم مـسیحیت؛
▪ اعـتراض درایور و دیگر دانشمندان گروه عهد قدیمشناسی در مـجلۀ تـایمز لنـدن بر علیه الگرو؛
▪ ترغیب دولت اردن به ملی اعـلام نـمودن موزۀ باستانشناسی فلسطین از جانب الگرو.
۱۹۶۷
▪ عدم همکاری دانشمندانی چون دوو، زهان، استارکی و میلیک بـا دولت اسـرائیل، و در نتیجه متوقفشدن انتشار طومارها.
۱۹۷۰
▪ سـؤال گـولب (Norman Golb) از دانشگاه شـیکاگو، از مـؤسسۀ ASOR کـه اگر همۀ طومارهای بحرالمیت به دسـت فـرقۀ اسنیها نوشته شده است، چرا مجوز بررسی طومارهای منتشرنشده صادر نمیشود.
۱۹۷۱
▪ درگـذشت آلبـرایت و دوو.
۱۹۷۲
▪ ﭘیر بنوا (Pierre Benoit) از مدرسه دومینیکنهای فرانسه رهـبری گروه تحقیق را به عـهده گـرفت و قول همکاری با مسئولان اسـرائیلی را جـهت انتشار طومارها داد؛
▪ انتشار مقالهای توسط جو کالاگان (Jose O. Callaghan) اسپانیایی مبنی بر اینکه طومارهای یـونانی بـه دستآمده از غار شمارۀ ۷ ملحقات کـتابهای عـهد جـدید هستند که شـامل مـرقس ۶: ۵۲ـ۵۳ تیموتائوس ۳: ۱۶ـ۴: ۱ و یعقوب ۱: ۲۳ـ۲۴ میشود؛
▪ تـوافق بـرای انتشار طومارها تحت عنوان اصلاحشده «کشفیات در بیابانهای یهودیه» (Discoveries in the Judean Desert) بدون توجه به قوانین قضاییسیاسی جـدید.
۱۹۷۵
▪ انـتشار طومار حبقوق قمران بر ﭘایۀ آیـیننامۀ عـهد دمشق و قـانون جـامعه تـوسط متخصص شریعت یهودی، لاورنـس شیفمان (Lawrence Schiffman).
۱۹۷۶
▪ انتشار تکههای فراوانی از نسخه عبری کتاب خنوخ توسط میلیک و ادعای اینکه به دلیل عـدم شـباهت متون طومارها به بخشهایی از نسخۀ حـبشی مـعلوم مـیگردد کـه عبارت «پسـر انسان» (Son of Man) در متون حـبشی بـعدها به متون مسیحیان اضافه شده است.
۱۹۷۷
▪ اخطار وِرمز درباره رسوایی علمی در سیامین سالگرد کشف طومارهای بحرالمیت و درخـواست تـسریع در رونـد انتشار طومارها؛
▪ اعتراض اخلاقی دیوید نوئل فـریدمن (David Noel Freedman)، نـویسندۀ بـاستانشناس، بـه انـحصاریبودن مـطالعات در یک گروه کوچک و انتشار تفاسیر شخصی آنان.
۱۹۷۹
▪ انتشار کتاب الگرو تحت عنوان طومارهای بحرالمیت و افسانۀ مسیحیت(The Dead Sea Scrolls and the Christian Myth) و ادعای اینکه اناجیل دربردارندۀ داستانهایی افسانهای دربارۀ عیسی، قهرمانی افسانهای، اسـت که بر ﭘایۀ «معلم رستگاری» ساخته شدهاند.
۱۹۸۰
▪ درگذشت باروس و زهان؛
آغاز مطالعات اِمانوئل تاو و اِلیشا کیمرون (Emanuel Tov & Elisha Qimron) اولین دانشمندان اسرائیلیای که موفق به بررسی طومارها شدند؛
▪ حمایت مالی الزابت بچتل (Elizabeth Bechtel) برای عـکسبرداری مـجدد از طومارها و تهیه یک مایکروفیلم از آن برای کتابخانۀ شخصی خودش.
۱۹۸۳
▪ انتشار طومار معبد، کشف شده در غار شمارۀ ١١ توسط یدین؛
▪ انتشار طلوع قمران: تورات فرقهای و معلم ﭘرهیزگاری (The Dawn of Qumran: The Sectarian Torah and the Teacher of Righteousness) از سوی بِنزیون واچولدر (Ben Zion Wacholder) و اعلام ایـنکه طـومارها توسط مخالفان صدوقیان اورشلیم نوشته شدهاند؛
▪ انتشار کتاب مکابیان، صدوقیان، مسیحیان و فرقه قمران توسط روبرت اَیزِنمان (Robert Eisenman) که ادعا میکرد طومارها را گروه کوچکی از بـازماندگان صـدوقیان نوشتهاند و جنبش زیلوتها، یوحنای مـعمدان و مـسیحیت اولیه از این گروه به وجود آمدهاند.
۱۹۸۴
▪ دعوت از گولب برای ایراد سخنرانی در موزۀ راکفلر و بحث دربارۀ اینکه
عدموجود نامههای دستنویس و مدارک قانونی در طومارهای بحرالمیت نشان میدهد کـه آنـها در قمران تألیف نشدهاند؛
▪ اعـلام خـبر کشف نامۀ «معلم رستگاری به کاهن بدکار» در بین طومارهای غار شمارۀ چهار(۴QMMT) توسط استراگنل و کیمرون در خبرگزاری اورشلیم؛
▪ درگذشت یدین و برونلی.
۱۹۸۶
▪ دعوت استراگنل از شیفمان برای روشنکردن دستورالعمل آیینی (Ritual laws) در اعمال شریعت (Acts of Torah) (۴QMMT) و ارسـال عـکس و نسخ خطی برای او؛
▪ انتشار کتاب یعقوب عادل در تفسیر حبقوق (James the Just in the Habakkuk Pesher) توسط ایزنمان و این ادعا که معلم رستگاری عنوانی بوده است که به برادر عیسی که مخالف او بوده اطلاق میشده است؛
▪ این ادعا کـه «مـرد دروغگو» (The man of the Lie) عـنوانی برای اشاره به پولس و «کاهن بدکار» (The Wicked Priest) عنوانی برای اشاره حنّان دوم بودهاند؛
▪ دانشمند آلمانی، کارستن تید (Carsten Thiede) در مبحث نسخههای انـجیل اولیه مطرح میکند که شناسایی ۷Q5 بهعنوان انجیل مرقس از سوی کالاگان مـستلزم بـررسی کـامل گمانهزنیهای جدید دربارۀ انشای اناجیل است.
۱۹۸۷
▪ درگذشت بنوئیت؛
▪ الزابت بچتل اندکی قبل از مرگش مایکروفیلم شخصی خود از طـومارها را بـه کتابخانۀ هانتینگتن (Huntington) اعطا میکند؛
▪ برگزاری کنفرانس لندن توسط وِرمز در چهلمین سالگرد کشف طـومارها و درخـواست وی بـرای انتشار فوری کلیه نسخ خطی مکشوفه در قمران بدون هرگونه تفسیر، ترجمه و یا اضافات دیگری.
۱۹۸۸
▪ درگـذشت الگرو و استارکی؛
▪ شناسایی دو تکه طومار از غار شمارۀ ۷ توسط دانشمند آلمانی ویلهلم نب (Wilhelm Nebe) بـهعنوان بخشهایی ازرسالۀ خنوخ بـه یـونانی.
۱۹۸۹
▪ موافقت آکادمی رویال هلند با انتشار دومین نسخۀ طومار معبد توسط واچولدر؛
▪ ارسال تصاویر طومارها و فهرستی از طومارهای چاﭖنشده از جانب استراگنل برای واچولدر؛
▪ ٣۵٠٠٠٠ دلار کمک مالی آکسفورد برای تسریع در چاﭖ طومارها؛
▪ درخواست ایـزنمان از استراگنل برای دسترسی به تصاویر طومار عهد دمشق در غار ۴ و رد درخواست وی؛
▪ درخواست هِرشِل شَنکس (Hreschel Shanks) نویسندۀ کتاب دیدگاه تاریخی انجیل (Biblical of Archaeological Review)، برای انتشار فهرست زمانی عملیات مطالعه بر روی طومارها و فریبکارانهخواندن ﭘاسخ استراگنل؛
▪ انتشار نـامهنگاریهای اسـتراگنل و ایزنمان توسط شنکس و بحث و جدل میان دانشمندان برای دسترسی به طومارها در روزنامۀ NY و روزنامههای دیگر در ماه سپتامبر؛
▪ ارسال تصاویر طومارها به طور غیرقانونی از طرف اسرائیل برای ایزنمان در ماه اکتبر.
۱۹۹۰
▪ انتشار «نامههای هلاخایی جدید و خـاستگاه فـرقه بحرالمیت» (The New Halakhic Letter & the Origins of the Dead Sea Sect) توسط شیفمان که ریشه و خاستگاه اسنیها را فرقۀ تفرقهجوی صدوقی معرفی میکند. این فرقه زمانی که رهبر صدوقیان حکمرانی هسمونیان را پذیرفت، از اورشلیم دوری گزیدند؛
▪ انتشار مقالۀ استراگنل در روزنامۀ اسرائیلی هـاآرتص در ٩ نـوامبر؛
▪ ایزنمان تصویر١۷٠٠ طومار را به مایکل وایز (Michael Wise)، متخصص طومارشناس در دانشگاه شیکاگو نشان داد، و او فوراً شروع به ترجمۀ آنها نمود؛
▪ گماردن استارگنل به سرﭘرستی گروه مطالعه طومارها از جانب امانوئل تاو (Emanuel Tov) در ٣٠ دسامبر.
۱۹۹۱
▪ رد درخـواست واچـولدر بـرای داشتن تصاویر بیشتری از طومارها.
▪ اسـتفاده از فـهرست مـنتشرنشدۀ استراگنل توسط مارتین ابگ (Martin Abegg)، دستیار واچولدر جهت ترجمۀ دوبارۀ طومارها از متون اصلی؛
▪ آغاز کار گولب و وایز در مؤسسۀ شرقشناسی دانشگاه شیکاگو بـه مـنظور رمـزگشایی از طومارهای غار شمارۀ ۴؛
▪ اعلامیۀ دانشگاه آکسفورد مبنی بـر تـهیۀ مجموعۀ کاملی از تصاویر طومارها و تشکیل همایش قمران تحت مدیریت ورمز در ماه ژوئن؛
▪ اعلام انتشار ترجمۀ کامپیوتری طومارها توسط واچـولدر و ابـگ بـا استفاده از فهرست منتشرنشدۀ استراگنل از سوی هرشل در ماه سپتامبر؛
▪ صدور مـجوز دانشگاه هانتیگتن برای تمامی دانشمندان دارای صلاحیت برای دسترسی به مایکروفیلم بچتل در ٢٢ سپتامبر؛
▪ اعلامیۀ صدور مجوز ادارۀ اشیای باستانی اسـرائیل در ٢٢ اکـتبر بـرای دسترسی به تصاویر اصلی طومارها برای دانشمندانی که متعهد شوند، یافتههای خـود را مـنتشر نکنند؛
▪ انتشار تصاویر طومارهای بحرالمیت که توسط ایزنمان ویرایش و به وسیله جیمز رابینسون (James M. Robinson) دوباره تصحیح شده بودند در مـاه نـوامبر؛
▪ بـرگزاری همایش سالانۀ جمعیت ادبی کتاب مقدس (Society of Biblical Literature) در کانزاسسیتی در ٢۵ نوامبر و اعلام ﭘایان هرگونه مـمنوعیت بـرای مـطالعۀ طومارها از سوی تاو، مدیر گروه تحقیق طومارها به طوری که هر دانشمندی بتواند به تـصاویر طـومارها دسـترسی داشته باشد و نتایج مطالعات خود را منتشر نماید.
۱۹۹۲
▪ باربارا تیرینگ (Barbara Thiering) از دانشگاه سیدنی در مقالۀ «عیسی و راز طـومارهای بـحرالمیت» (Jesus & the Riddle of the Dead Sea Scrolls) مطرح نمود که طومارها حاصل رقابت میان یوحنای معمدان (معلم ﭘرهیزگاری) و عیسی (مـرد دروغـگو) اسـت؛
▪ انتشار مقالۀ «طومارهای کشفنشدۀ بحرالمیت» (The Dead Sea Scrolls Uncovered) توسط ایزنمان و وایز که شامل رونوشت و ترجمۀ پنجاه تـکه طـومار بود.
۱۹۹۳
▪ افتتاح نمایشگاه طومارهای بحرالمیت در کتابخانۀ کنگره (Library of Congress) توسط
بنیانگذار ﭘروژۀ جودایکا.
۱۹۹۴
▪ انتشار طومار اعـمال شـریعت (۴QMMT) تـوسط استراگنل و ادعای اینکه توسط معلم ﭘرهیزگاری نوشته شده است؛
▪ ارائۀ نظریۀ جدید شیفمان درباره طومارهای بـحرالمیت مـبنی بر اینکه فرقۀ قمران گروهی از صدوقیان تندرو بودند؛ اما همانند گولب بـر ایـن مـطلب تکیه داشت که بسیاری از طومارهای بحرالمیت گلچینی از منابعی هستند که در قمران تألیف نشدهاند.
▪ اعلام کـشف چـهار غـار در نزدیکی غار ۴ از جانب هنان اِشل (Hanan Eshel)، باستانشناس اسرائیلی؛
▪ گزارش بروس سوکِرمان (Bruce Zuckerman) از عکسبرداری بـا نـور مادون قرمز و تهیه تصاویر دیجیتالی جهت بازسازی نسخ خطی و رفع نقاط ابهام در آنها و استفاده از تکنولوژی بـرای بـازسازی متون طومارهای پوسیده.
۱۹۹۶
▪ تأیید نظریۀ نب در تعیین تکههای یونانی طومارها از غار شـماره ۷ بـهعنوان بخشهایی از خنوخ اول.
۱۹۹۷
▪ استفادۀ اِرنست مور از اسکن کـامپیوتری بـرای بـازسازی تکههای طومار غار ۷ و تأیید نظریۀ نب در تـعیین آن بـهعنوان خنوخ اول.
۱۹۹۸
▪ ارائه نظریهای جدید که طومارهایی در قمران کشف شده بودند را از آثاری که از مناطق دیگر بـه دسـت آمده بودند، تفکیک میکرد.
گـابریل بـوکاچینی (Gabriele Boccaccini) حتی فـراتر از نـظریۀ فـرقۀ اسنیها رفت و قمران را نه تنها مـرکز اسـنیها ندانسته؛ بلکه آنجا را گریزگاهی برای شاخۀ افراطی گروه اصلی اسنیها، خنوخی مـعرفی کـرد.
۲۰۰۰
▪ ِاستیو ماسِن (Steve Mason) مطرح میکند که تـعیین اسنیها بهعنوان نویسندگان طـومارها رسـمیت ندارد؛ زیرا تعاریف یوسفوس (مورخ یهـویباستان) را تـحریف میکند.
فهرست فوق بهوضوح اهمیت و ارزش طومارها را در مطالعه تاریخ مسیحیت و یهودیت نشان میدهد. در طـول سـالیان طولانی تفحص و تحقیق بر روی طـومارها، نـظریههای گـونهگونی درباره اینکه ایـن طـومارها متعلق به چه زمـان و چـه فرقهای بودهاند ارائه شده است؛ ولی هنوز مباحثات و مطالعات بر روی آنها ادامه دارد و معماهای بسیاری حلنشده بـاقی مـاندهاند؛ به طوری که نمیتوان با قـطعیت دربـارۀ خاستگاه طـومارها سـخن گـفت. طومارهای مکشوف باورها و عـملکردهای فرقه و ساختار جامعهای را منعکس میکنند که به آن تعلق داشتهاند. در این جامعه با قوانین و احـکام شـرعیای روبهرو میشویم که منحصر به ایـن فـرقه بـوده اسـت، فـرقهای از جامعۀ یهودیان که در دوره مـعبد دوم روشـی سخت و جدی برای زندگی انتخاب کرده بودند و به دیدگاه دینی اصولگرایانهای اعتقاد داشتند که در نوع خود عـجیب بـود. اگـرچه ظاهراً این اجتماع در مکانهای مختلفی زندگی مـیکردند، امـا بـه دلیل اینـکه مـنبع اصـلی اطلاعات درباره آنها از کشفیات خرابههای قمران در نزدیکی ساحل شمال غربی بحرالمیت به دست آمده است، آنان را «فرقه قمران» خواندهاند. معرفی و بررسی اعتقادات و شیوۀ زندگی آنان نیازمند مـقالهای جداگانه است.
نقشه (۱) نقشه (۲)
کتابنامه
Baigent, Michael & Leigh Richard (1997), The Dead Sea Scrolls Deception, Great Britain: CoRG Books Publ.
Black, Matthew (1969), The Scrolls and Christianity, London: S.P.C.K.
Burrows, Millar (1951), The Dead Sea scrolls, American School of Oriental Research.
Campebell, Johnathan (1998), Dead Sea Scrolls, the Complete Story, Ulysses Press Berke.
Collin, John Josef (1997), Seers, Sibyls and sages in Hellenistic-Roman Judaism, Leiden: The Netherlands.
Graystone, Geoffrey (1956), The Dead Sea Scrolls and the originality of Christ, New York: Sheed & ward.
Jull, A. J. T. and others (1995), "Radiocarbon Dating of scrolls and Linen Fragments from the Judean Desert", Radiocarbon 37.
Licht, Jacob & Feredrick Fyvie Bruce (1971), "Dead Sea Scrolls", in: The Encyclopedia Judaica, vol. 5.
Moore Cross Jr., Frank (1958), The Ancient Library of Qumran and Modern Biblical Studies, Doubleday, Garden City.
Rowley, H. H. (1964), The Dead Sea Scrolls and The New Testament, London: S.P.C.K.
Schiffman, Lawrence H. (2005), &;quot;Dead Sea Scrolls", in: The Encyclopedia of Religion, Mirca Eliade (ed.) second edition, MacMillan Publ, vol. 4.
Sommer, A. Dupont (1952), The Dead Sea Scrolls, tr. E. Margaret Rowley, Basil Blackwell Publ.
Vermes, Geza (1965), The Dead Sea Scrolls in English, Penguin Books Ltd.
پایان مقاله