گفتگو با دکترعلی نامآور رئیس دانشکده علمی تحقیقاتی طب سنتی و مکمل کشور ارمنستان
نویسنده : گفتگو با رئیس دانشکده علمی – تحقیقاتی طب سنتی و مکمل کشور ارمنستان
این گونه حملات را اینجانب شخصا تجربه کردهام که قبلا در ساعات مشخصی از شبانه روز …
فرادرمانی دارای یک سری نتایج مثبت سطحی و زودگذر غیر قابل انکار است …
قویا معتقد میباشم که پیامدهای عدم مقابله صحیح با این فرقه در آینده بسیار بسیار نزدیک …
متاسفانه تا به حال با فرادرمانی برخورد بایسته از سوی هیچ ارگان، موسسه علمی، دینی، سیاسی صورت نگرفته است که دلایل آن برای اینجانب نیز مبهم است.
■ حضرتعالی موسس و رئیس دانشکده علمی – تحقیقاتی طب سنتی و مکمل کشور ارمنستان هستید؛ اگر ممکن است تعریف روشن وگویایی از طب مکمل بیان کنید؟ مشخصا چه شیوههایی در چارچوب طب مکمل قرار میگیرند؟
■ طب مکمل شامل برخی روشها میگردد که در چهارچوب طب سنتی قرار گرفته و جزیی از آن محسوب میشود. برای مثال طب سنتی چینی، طب سنتی هندی، طب سنتی کرهای، طب سنتی ایرانی، طب سنتی ارمنی و نظایر آنها که در تمامی اقوام و ملل دارای پیشنه غنی تاریخی وجود دارند. طب مکمل همانطور که از نامش پیدا است به تنهایی کامل و کافی نبوده بلکه در کنار طب سنتی و یا طب کلاسیک غربی کاربرد تکمیلی (مکمل) پیدا میکند همانطور که شیر خشک در کنار شیر مادر جنبه غذای مکمل برای نوزاد دارد. از روشهای طب مکمل میتوان موارد ذیل را نام برد: طب سوزنی که دارای ۱۲ روش مختلف است، همیوپاتی که به نوبه خود محل سوال و بحث است، طب آیورودا، یوگا و امثال آنها. برخی از این روشها نیز جنبه انرژیتیک دارند نظیر ریکی که خود دارای زیرشاخههای بسیار متعددی است، روش خوزه سیلوا، سنگ درمانی، روشهای مدیتیشن تبتی، هندی، ژاپنی،…. آنچه به ناصحیح و ناعادلانه “فرادرمانی” (کاملترین روشی درمانی که فراتر از همه روش ها است) و سایمنتولوژی نام گرفتهاند و عملا هر دو یک روش میباشند نیز عملا جزو همین روشهای انرژتیک میباشند.
■ با توجه به اینکه طرفداران ومروجان فرادرمانی ادعا میکنند که در برخی از مراکز طب مکمل در دنیا روی فرادرمانی کار میشود، اولا: تعریف فرادرمانی از دیدگاه شما چیست ومشخصههای آن کدام است وثانیا: آیا ارتباط میان فرادرمانی وطب مکمل وجود دارد، ثالثا: آیا در کشور ارمنستان و مشخصا در دپارتمان طب مکمل، چنین تحقیقاتی انجام میشود؟
■ پیش از اینکه فرادرمانی را از دیدگاه طب بررسی کنیم لازم است تعریفی از خود “طب” داشته باشیم. طب یک دانش کاربردی است که بر پایه مجموعههای از سایر علوم: شیمی، فیزیک، ریاضی، آناتومی، بیولوژی، فیزیولوژی… استوار بوده و هدف آن فراهم کردن ۱) امکان تشخیص بیماری توسط پزشک، ۲) انتخاب روش درمان، ۳) ارائه راهکارهای جلوگیری از بیمار شدن و یا جلوگیری از بازگشت بیماری میباشد نظیر واکسیناسیون، رژیمهای غذایی صحیح، روش زندگی سالم …. حال با دقت به لینک ذیل (http://www.youtube.com/watch?v=OM7yLGXext0) که معرفی فرادرمانی توسط شخص محمدعلی طاهری است مشاهده مینماییم که فرادرمانی با علم در تضاد است و دیدگاه علمی حتی باعث خنثی شدن آن است. از سوی دیگر تناقض بزرگ دیگر در گفتههای وی این است که فرادرمانی که شعور و رحمت الهی است به سادگی با داشتن دیدگاه علمی بی اثر و خنثی میگردد. یعنی ایشان تلویحا رحمت الهی را نیز در تضاد و تقابل با علم محسوب مینماید. اما فرادرمانی از دید اینجانب که خود نیز از سال ۲۰۰۷ میلادی توسط خانم دکتر پیرزاده که برای شرکت در یک سمینار پزشکی به ارمنستان آمدند با فرادرمانی آشنا شدم و بعد خود نیز به عنوان یک محقق، فرادرمانگر شدم به شکل بسیار ساده اینگونه است “فرادرمانی یک کپی ناقص و خطرناک از چندین روش انرژیتیک دیگر نظیر ریکی، خوزه سیلوا، یوگا، بیولوکیشن و نظایر آنها است و مانند آنها بصورت تفویضی این توانایی از فردی به فرد دیگر منتقل شده و اصطلاحا همسویی صورت می گیرد و نیازی به هیچگونه آموزشی ندارد مانند وقتی که یک سوزن معمولی را به یک مغناطیس مالیده و آنرا نیز به مغناطیس تبدیل میکنیم”. در اثبات اینکه فرادرمانی یک جریان ساده انرژی است نظیر ریکی، شایان ذکر است که دانشگاهما در سال ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ در کشور ارمنستان کنفرانسهای تخصصی بین المللی برگزار نمود که بیش از ۱۰۰ شرکت کننده از ایران نیز داشت و ما در بخش عملی این کنفرانسها با استفاده از دستگاه بیوسکوپ و نیز روش بیولوکیشن نشان دادیم که جریان فرادرمانی با دستگاه قابل ثبت بوده و یک جریان انرژی قابل هدایت و تقریبا قابل کنترل فیزیکی میباشد و اخیرا نیز طی آزمایشاتی که با قفسهای فاراده از جنس آلومینیوم، سرب و روی انجام دادیم مشخص گردید که فرادرمانی توان عبور از قفسهای فاراده را ندارد که این خود نشان دهنده این است که “رحمت الهی نبوده” بلکه یک جریان ساده انرژی است که فرادرمانگر با کمک دست خود و یا سایر تکنیکها آنرا هدایت و کنترل مینماید و همچنین جنسیت، سن، توان جمسی و فیزیکی فرادرمانگر در شدت و ضعف این جریان موثر میباشند. برای مثال یک مرد سی ساله ورزشکار دارای تشعشع انرژی قویتری از یک پیرزن ۶۰ ساله نحیف میباشد. از سوی دیگر فاکتور “لزوم وجود فرادرمانگر” خود یک دلیل دیگر در اثبات آن است که فرادرمانی یک پدیده فیزیکی و مادی است که نیاز به کسی به نام فرادرمانگر دارد که آنرا فرابخواند تا جاری گشته و پس از ۱۵ یا ۲۰ دقیقه دستور به قطع آن دهد. حال با توجه به توضیحات شخص محمدعلی طاهری و اعتقاد راسخ پیروان فرقه عرفان کیهانی حلقه بر اینکه فرادرمانی فاقد توجیه و توصیف علمی است بدیهی است که نمیتوان آنرا علم محسوب کرد و نام طب مکمل بر آن نهاد. با این وجود دانشگاهی در ارمنستان به نام ” Medicine lTraditiona of University ” (دانشگاه پزشکی سنتی) که دارای تشابه اسمی با دانشکده ما میباشد از سال ۲۰۱۰ میلادی به پایگاه این فرقه در خارج از ایران تبدیل شده که البته صرفا به دلیل سود اقتصادی سرشار با این فرقه همکاری مینماید و اخیرا در تهران نیز یک دفتر نمایندگی ایجاد کردهاند که خرید و فروش سرتیفیکیتهای دوههای فرادرمانی تسهیل گردد. اما در حال حاضر در کل دنیا تنها موسسهای که از جنبه علمی فرادرمانی را مورد بررسی قرارداده دانشکده ما یعنی دانشکده علمی تحقیقاتی طب سنتی و مکمل کشور ارمنستان میباشد؛ زیرا این فرقه به جز شعر و ضرب المثل فاقد هرگونه مطلب علمی است که به یک دانشگاه یا موسسه علمی ارائه دهد تا آنرا بپذیرند و بخواهند با آن همکاری کنند.
■ آیا فرادرمانی وتشعشع دفاعی مطرح شد از سوی عرفان حلقه، از لحاظ علمی قابل توجیه است؟
■ یکی دیگر از تناقضات موجود در خود آموزههای فرقه عرفان کیهانی حلقه در همین اصطلاحات و واژههایی است که بکار میبرند. برای مثال “تشعشع دفاعی”. اگرچه این فرقه، متعصبانه “انرژی” بودن فرادرمانی را رد مینماید ولی خود واژه تشعشع حاکی از این است که در این پدیده یک سری اشعه (انرژی) وجود دارند که به دو گروه “دفاعی” و “تهاجمی” تقسیم می شوند. تشعشعات دفاعی مانند سپر برای دفاع در مقابل هر عاملی استفاده میشود که در تقابل با این فرقه باشد و تشعشعات تهاجمی که “رسما” از آنها نام برده نمیشود برای حمله به “عوامل مقابل” بکار میروند. این نکته را دو نفر از روسای فعلی این فرقه که یکی از آنها در حال حاضر در ارمنستان نیست برای اینجانب کاملا شرح دادند که “برای مثال آقای ایکس فردی است که به شدت با ما مخالف است و از سوی دیگر دارای وجهه و نفوذ در یک سری اشخاص مهم میباشد. با فرستادن این تشعشات برای وی، آقای ایکس بعد از چند روز باز گشته و کاملا از موضع دیگری با ما سخن گفته است”. یا فرضا برای مقاصد ایذایی از این تشعشات استفاده مینمایند. این گونه حملات را اینجانب شخصا تجربه کردهام که قبلا در ساعات مشخصی از شبانه روز موجب بروز سرد درد، وزوز گوش، افت فشار خون…. می گشت که بزودی راه کار خوبی برای خنثی سازی آن پیدا کردم بدین شکل که بلافاصله با شروع حملات با تکرار ذکر “اعوذ بالله من الشیطان رجیم، بسم الله الرحمن الرحیم” خود را در معرض این تشعشعات تجسم مینمودم که با دست آنها را پراکنده مینمایم و بعد از چند ثانیه حملات خاموش میگردد. بکارگیری این فن و حصول نتیجه مثبت از آن، خود دلیل روشنی بر آن است که این تشعشعات و فرادرمانی رحمت الهی نبوده و منشایی غیر الهی دارند که با ذکر نام خداوند و پناه بردن به وی از شر شیطان قطع میگردند. حال با توجه به برخی نکات ذکر شده تا به اینجا میتوان صریحا نتیجهگیری نمود که فرادرمانی یک پدیده فیزیکی ساده و قابل بررسی علمی و ابزاری و آزمایشگاهی و از نوع الکترومغناطیسی است با دامنه ارتعاش بین ۸ الی ۱۳ هرتز که موجب آسیب رسانی در درجه اول به سیستم اعصاب مرکزی محیطی و سپس به ارگانهای داخلی نظیر کبد، طحال، کلیهها، سیستم عروق… میگردد. بررسی این پدیده از جنبه فیزیکی در حیطه کاری دانشمندان فیزیک بوده و آنچه در بالا ذکر گردید به عنوان سرنخی مفید برای آنها کافی است.
■ کسانی که در جلسات فرادرمانی عرفان حلقه شرکت میکنند، گاهی با پارهای از اختلالات روان شناختی در زندگی مواجه میشوند، آیا از این اختلالات اطلاع دارید و به نظر شما علت آن چیست؟
■ همانطور که گفته شد فرادرمانی طبق نتایج بررسیهای ما تشعشعات الکترومغناطیسی است و شاید محققان فیزیک بتوانند بزودی وجود سایر فاکتورهای انرژی را نیز در آن بیابند. اما تا همین حد فعلا برای دنیای پزشکی کافی است که تشعشعات الکترومغناطیسی در فرکانسهای مشخصی جزو مخربترین و مضرترین پدیدههای جهان هستی محسوب میشوند و که سادهترین آنها تشعشعات تلفن موبایل و مونیتور کامپیوترها است و قوی ترین آنها سلاحهای ارتعاشی است که در برخی کشورها در حال آزمایشات نهایی است و ما نیز بررسیهای بسیار جالبی در این زمینه انجام دادهایم که دست آوردهای جالبی حاصل نمودهاند. این گونه ارتعاشات موجب بروز عوارض خاصی در هدف میگردند که حسب شدت و طول مدت قرار گرفتن در معرض آنها، متفاوت بوده و از سرگیجه و سردرد و وزوز گوش شروع شده سپس به اختلالات خواب، بی خوابی، ضعف حافظه، عدم تشخیص موقعیت زمانی و مکانی، توهمات شنیداری و دیداری، ……. اختلال کار کبد، کیسه صفرا، طحال، کلیهها شده و حتی به نوبه خود میتوانند موجب بروز موتاسیون در ژنها و تولد نوزادان دارای معلولیت جسمی یا ذهنی شوند که البته باید در نسل بعدی منتظر چنین عواقبی بود. جالب این است که این تشعشعات حتی دارای توان اعتیادزایی میباشند بدین صورت که فرد بعد از مدتی به آنها معتاد شده و بدون دریافت آنها دچار عوارضی مشابه عدم دریافت نیکوتین یا مواد مخدر و اصطلاحا نوعی خماری میگردد. از دید طب سنتی ایرانی، عوارض مذکور ناشی از غلبه سودا بوده با روشهای اصلاح رژیم غذایی ضد سودا، ورزش مناسب و برخی داروهای گیاهی و عطرهای طبیعی نظیر عطر گل محمدی و در صورت لزوم داروهای شیمیای قابل اصلاح و درمان است.
■ تاثیرات مثبتی از به کاربردن فرادرمانی در درمان بیماریها و یا کاهش آن از سوی مبلغان این جریان، گزارش میشود؛ اگر فرض را برصحت این گزارشها بگذاریم، به نظر شما چگونه میتوان آن را توجیه کرد؟ آیا نمی توان آن را به تلقین و القاء فکر نسبت داد؟
■ به عنوان یک محقق که فرادرمانی را هم بر روی خود و هم برروی دهها بیمار داوطلب آزمایش نمودهام میتوانم بگویم که فرادرمانی دارای یک سری نتایج مثبت سطحی و زودگذر غیر قابل انکار است و عمدتا در کاهش سریع ولی بسیار کوتاه مدت فشار خون بالا، درد استخوانها و نیز ایجاد نوعی احساس سبکی و نشاط موفق است. اما بعد از چند روز موجب تشدید همان عوارض اولیه و نیز بروز عوارض جانبی میگردد که ذکر گردید. لذا صرفا اینکه فرادرمانی دارای نتایج مثبتی نیز میباشد استفاده از آن را توجیه نمینماید زیرا عوارض آن بیشتر و قویتر و عمیق و دیرپا هستند ضمن اینکه اعتیادزا است. همه میدانیم که قطره نوالژین که یکی از قویترین مسکنهای روزگار خود بود و هنوز در ایران بسیاری از مردم آن را بخاطر دارند به دلیل اینکه بعد از حدود ۳۰ سال سرطانزا بودن آن مشخص شد، در دنیا ممنوع گشت لذا نباید به فرادرمانی که یک پدیده مشکوک است – و تا به حال نیز عوارض جانبی بسیاری از آن دیده شده و هنوز رسما و به روش علمی جز در دانشگاه ما در هیچ کجای دنیا مورد بررسی قرار نگرفته است- اجازه عمل و استفاده داده شود. آنچه در بُعد تلقین مطرح است نیز کاملا قابل توجه میباشد زیرا تلقین اصولا یک فاکتور مهم در دنیای پزشکی اعم از کلاسیک و سنتی میباشد. وقتی که بیمار نزدیک پزشک اخمو و خشن برود بدیهی است که از نسخه وی نتیجه مطلوب را دریافت نخواهد کرد ولو اینکه وی پزشک بسیار دانشمندی بوده باشد و برعکس وقتی پزشک، فردی خوش اخلاق و باحوصله و متبسم باشد حتی اگر خیلی هم حاذق نباشد، بیمار با دریافت روحیه خوش، از نسخه وی نتیجه مثبت دریافت خواهد نمود. در پزشکی پدیدهای وجود دارد به نام “اثر پلاسبو” که با دادن یک “داروی کاذب” به بیمار، مثلا آب و گفتن اینکه این یک داروی بسیار مفید و قوی و منحصر به فرد است و باید به فلان مقدار و در فلان ساعات با دقت کامل مصرف شود، بیمار با تلقین این نکات مثبت درمان میگردد. فرادرمانی نیز اینگونه است. با توجه به اینکه ملت شریف ایران دارای فرهنگی خدا دوست و خدا پناه میباشند، گفتن مطالبی نظیر “لطف الهی، شعور الهی، هوشمندی الهی، …” یک وجه مثبت و گرایش در دل افراد تلقین مینماید که تاثیر پذیری کاذب آنها از فرادرمانی را تقویت مینماید. اثبات این مطلب با یک آزمایش ساده و عدم تاثیرپذیری یک یا چند داوطلب بیاعتقاد و بیاعتماد به فرادرمانی قابل اجرا است. نکته دیگر این است که طبق گفته خود محمدعلی طاهری، فرادرمانی در ۳۰ درصد موارد بینتیجه است، از سوی دیگر مشاهدات ما نشان داده که در خوش بینانهترین آمار دست کم در۵۰ درصد از ۷۰ درصدی که درمان شدند بیماری بازگشت میکند و در دست کم ۹۰ درصد آنها نیز عوارض جانبی بروز مینمایند. حال خود با یک محاسبه سرانگشتی متوجه خواهید شد که برای مثبت بودن فرادرمانی چه آماری باید ذکر شود!!!
■ جریان عرفان کیهانی ادعا میکنند که در میان صاحبنظران ، تنها کسانی که با باندهای قاچاق دارو و خدمات پزشکی مرتبط هستند، با ایده فرادرمانی مبارزه میکنند. به نظر شما این امر تا چه حد صحت دارد، و اساسا آیا موضع گیری مشخص و روشنی در مراکز مهم درمانی دنیا در قبال فرادرمانی وجود دارد؟
■ متاسفانه تا به حال با فرادرمانی برخورد بایسته از سوی هیچ ارگان، موسسه علمی، دینی، سیاسی صورت نگرفته است که دلایل آن برای اینجانب نیز مبهم است ولی یکی از این دلایل این است که مسئولین امور دینی، علمی، پزشکی، سیاسی …. به دلیل عدم آگاهی از ماهیت و عوارض و پیامدهای این پدیده در حوزه اختیاری و فعالیت خود، آن را جدی تلقی ننمودهاند و تصور نمودهاند ملعبهای است در دست یک سری افراد “بی غم و مشکل” که خود را با آن سرگرم مینمایند. و اگرچه برخوردهایی نیز با این فرقه و رهبر آن شده ولی صرفا تعزیری و سطحی است. روزی بود که برای مظلومنمایی ادعا میکردند که شرکتهای دارویی با در خطر دیدن منافع خود با آنها مخالفت میکنند ولی امروز چنین ندایی از آنها شنیده نمیشود به دو دلیل اولا عملا خیل بزرگی از افراد آسیب دیده از فرادرمانی راهی مطبهای پزشکان مختلف میشوند که برای درمان این آسیبها نیاز به دارو دارند لذا در واقع میتوان گفت این فرقه برای شرکتهای دارویی مشتری فراهم کرده است. ثانیا هدف اصلی این فرقه یا دقیقتر بگویم روسای این فرقه رسیدن به خدا و درمان بدون دارو نیست بلکه فراتر از حوزه عرفان و طب است که شواهد مشخصی نیز دارد. از سوی دیگر این فرقه با توجه به بنیان علمگریزی که دارد و از کلیه علوم موجود در دنیای امروز تنها “آمار” را به رسمیت میشناسد و دائما با انتشار آمارهای ساختگی قصد “علم نمایی” دارد سعی مینامید خود را یک نهضت علمی و خداجو معرفی کند که حقوق آنرا پایمال کردهاند. اما جالبترین نکته این است که گفته میشود محمدعلی طاهری که در حال سپری کردن محکومیت تعزیری خود میباشد دچار انواع و اقسام بیماریها است در حالیکه وی بنیانگزار “فرادرمانی” یعنی برترین روش درمانی است!! ولی واقعیت این است که وی بیش از ۱۰ سال است که برای خود و عزیزان و نزدیکانش از فرادرمانی استفاده نمیکند زیرا بهتر از هرکسی به عوارض خطرناک آن آگاه است.
■ خاستگاه وانگیزههای فردی واجتماعی گرایش به این نحلههای شبه عرفانی چیست؟ (به خصوص که اکثر افراد جذب شده، بدون دلیل و چون چرا ادعاهای مطرح شده را میپذیرید) و در آینده چه خطراتی متوجه جامعه ما خواهد شد؟
■ با توجه به آشنایی مستقیمی که اینجانب با شخص محمدعلی طاهری و برخی افراد که در زمان فعلی روسای این فرقه میباشند و گفتههای آنها در پشت درهای بسته به اینجانب، قویا معتقد میباشم که پیامدهای عدم مقابله صحیح با این فرقه در آینده بسیار بسیار نزدیک ابتدا درحوزه حکومتی و سیاسی، سپس در حوزه شریعت و دین و اخلاق و در ادامه در حوزه سلامت روانی و جسمانی جامعه ایران مشاهده خواهد شد. با توجه به اینکه بیش از ۹۹ درصد افرادی که به این فرقه گرایش دارند از اقشار ساده و خوش قلبی هستند که فاقد تحصیلات متناسب برای درک صحت و سقم آموزههای این فرقه میباشند، لذا اطلاع رسانی و آگاهسازی جامعه کاری بسیار مهم و در عین حال دشوار است. صرف اینکه کسی مهندس راه و ساختمان یا کامپیوتر باشد برای قضاوت در مورد مفید یا مضر بودن فرادرمانی یا الهی و غیرالهی بودن آن کافی نیست، بلکه این امری است در صلاحیت پزشکان و روحانیون. لذا میبایست کمیتهای رسمی و دولتی از یک عده روحانی، فیزیکدان و پزشک علاقمند و دلسوز تشکیل شده و طی یک سری برنامههای تلویزیونی، تاکید مینمایم برنامههای تلویزیونی در کانالهای اصلی و در ساعات اولیه شب که مردم دارای حوصله و وقت کافی هستند از نظرات کارشناسی این افراد برای مقابله با فرادرمانی و عرفان آن که از کیهان وارد شده استفاده گردد. یکی از ویژگیهای مهم و خطرناک این فرقه تاکید بر تسلیم کامل به آموزههای آن است که در صورت تخلف از این تسلیم کامل، فرد دچار پسرفت عرفانی شده و “تواناییهای مثبت” خود را از دست میدهد. با توجه به اینکه این “تواناییهای مثبت” برای بخش عظیمی از اعضای این فرقه بسیار گرانبها بوده و نمیخواهند خود را از آنها محروم نمایند لذا کلیه مطالب را بی چون و چرا میپذیرند. از سوی دیگر این یک حیله بسیار حساب شده از سوی رهبر فرقه است زیرا اگر قرار باشد افراد دچار ” چون و چرا” شده و پرسش مطرح کنند با توجه به فقدان هرگونه فاکتور و محتوای علمی در این فرقه، رهبر آن چارهای جز سکوت و رسیدن به بنبست و در نتیجه شکست نخواهد داشت. اینجانب شخصا با بیش از ۵۰۰ نفر از مسترهای این فرقه آشنا بوده و بحثهای دوستانه داشتم که آغاز نشده ختم میشدند، زیرا در پاسخ به گفتههای اینجانب متعصبانه میگفتند ” استاد طاهری چنین گفته، پس قطعا چنین است و جز این نیست”
یکی دیگر از فریبهای بزرگ فرقه عرفان کیهانی حلقه “ویروسها یا موجودات غیر ارگانیک” نام دارد که به جن، پری، دیو، ملک،… گفته میشود. واژه ارگانیک در دو معنا قابل بررسی است: معنی اول آن “عضوی” است. طبق آموزههای کلیه ادیان الهی و حتی غیر الهی موجودات مذکور دارای تولد و مرگ؛ تولید مثل، تغذیه، حرکت و سایر فاکتورهای حیاتی هستند. بدیهی است موجودی که فاقد ارگان حرکتی یا گوارشی یا تناسلی باشد نمیتواند واجد فاکتورهای حیاتی ذکر شده باشد. لذا از این بُعد انتخاب واژه غیر ارگانیک برای این موجودات غلط است. معنای دیگر ارگانیک در علم شیمی است “هر ماده حاوی کربن و هیدروژن” با توجه به اینکه طبق آموزههای ادیان مختلف موجودات مذکور از جنس آتش آفریده شدهاند و بدیهی است که آتش حاوی کربن و هیدروژن میباشد لذا این موجودات “آلی” یعنی ارگانیک میباشند. بنابراین انتخاب واژه غیرارگانیک برای این موجودات از هر دو جنبه حاکی از کم دانشی کسی است که این واژه را انتخاب کرده است و نیز حاکی از قصد روشن عوامفریبی وی میباشد. مگر اینکه آقای محمدعلی طاهری این موجودات را کالبدشکافی و آزمایش نموده باشد.
گفتگو با عضو جدا شده از فرقه عرفان حلقه
گفتگو با دکترعلی نامآور رئیس دانشکده علمی تحقیقاتی طب سنتی و مکمل کشور ارمنستان
گفتگو با حجت الاسلام محمود رضا قاسمی
گفتگو با رضا اللهیاری عضو سابق فرقه عرفان حلقه و از فعالان فعلی انجمن نجات از حلقه
گفتگو با حجت الاسلام دکتر عبدالحسین خسروپناه