نویسنده : حجت الاسلام محمود رضا قاسمی
- به اعتقاد طاهری وحی‌ی که به رسول خدا (ص) می‌آمد، به او و همه انسان‌ها می‌آید؛
- خود خانم مستر گفت بعد از ۱۵ سال هنوز هم برون‌ریزی دارد؛
- مرحوم آقای نمازی که مسئول پرونده‌اش بود، در جلسه‌ای ۲۰ بار از او خواست بگوید «لعنت بر شیطان» و طاهری نگفت؛
- به آقای عزت‌الله ضرغامی رئیس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی نامه نوشتیم و درباره ارتباط برخی مدیرانشان با فرقه عرفان حلقه هشدار دادیم.
■ سران فرقه «عرفان حلقه کیهانی» ادعا می‌کنند برای درمانگری و ارتباط بشر با آسمان و روح‌القدس شعور کیهانی راه جدیدی را گشوده‌اند.بفرمایید مفهوم آن چیست و چگونه می‌توان صحت‌و‌سقمش را ارزیابی کرد؟
■ محمدعلی طاهری ادعا می‌کند روزی در سال ۱۳۵۷ همه‌چیز یک‌باره به او الهام شد، که وحی را تلقی می‌کند. او و پیروان عرفان حلقه از کلمه «آگاهی» استفاده می‌کنند که معادل «وحی» است. به اعتقاد طاهری وحی‌ای که به رسول خدا (ص) می‌آمد، به او و همه انسان‌ها می‌آید؛ منتها بسته به مراتبشان متفاوت است. اشراقی شدنش در سال ۱۳۵۷ دریافت وحی الهی بود و آن را رسالت جهانی برای خود و فرادرمانی را هم کرامتی از این رسالت می‌داند. خدا به او وحی کرد انسان‌ها را از طریق روح القدس (شبکه شعور کیهانی، جبرئیل) به خدا متصل کند، چون نوعی راه خداشناسی و شفای دردهای روحی و جسمی و گم‌شده آن‌هاست. درباره عرفان او توجه به سه نکته، ضروری است: در کتاب «عرفان کیهانی»اش، درمانگر و درمان‌پذیر و شبکه شعور کیهانی را سه عنصر اصلی می‌داند و خدا در جایگاه چهارم است. پرسیدم: «چرا خدا در مرتبه چهارم است؟». جواب داد: «چون تمام قدرت‌هایش را به شبکه شعور کیهانی تفویض کرده است». این سخن یهودیان است که خدا را دست‌بسته می‌دانند «یدالله مغلوله» و با نظر قرآن سازگاری ندارد، چون می‌فرماید: «کل یوم هو فی شأن» بنابراین خدا تمام اختیاراتش را تفویض نکرده است. نمی‌شود که شبکه شعور کیهانی هم سمیع و بصیر باشد و هم حی باشد و تناقض‌های زیادی در صحبت‌هایش هست. عرفانش ترکیبی از عرفان‌های «کابالاستی» و «هندوئیسمی» و اندیشه‌های «شینتویی» و «ریکی» در شرق آسیاست. مردم جذب عرفان او می‌شوند، چون ادعا می‌کند بیماری‌های روحی و جسمی را شفا می‌دهد.
■ آیا فرقه‌ها و جریان‌های دیگر هم چنین ادعاهایی داشته‌اند و اساساً از کجا ریشه می‌گیرد؟
■ بله؛ به‌فرموده استاد عابدی و برخی شاگردان حضرت الله جوادی و استادان خودم، نگاه کاهنانه‌ای است که در تاریخ، سابقه داشته است. آیه ۶ سوره مبارکه جنّ هم می‌فرماید: «ان الرجال من الانس یعوذون برجال من الجن فزادوهم رهقا: مردانی از انسان‌ها به مردانی از جنّ‌ها پناه می‌بردند». سخنان طاهری را تحقیقات پزشکی تأیید نمی‌کند. در مصاحبه ای که با جناب آقای دکتر مصطفی قانعی معاون تحقیقاتی وزیر «بهداشت و درمان و آموزش پزشکی» داشتیم، گفتند: «من آقای طاهری و دو تن از مسترهای او را که پزشک بودند دعوت کردم و گفتم دربارۀ یک‌ساله نشان دهید سرطان و ذات‌الریه را چه‌گونه درمان می‌کنید. یکی‌دو ماه کار کردند و بعد گفتند با روش‌های پزشکی، قابل‌اثبات نیست. جهش‌هایی (ترانسفورمیسم) دیدم که نمونه پزشکی نداشت؛ بنابراین از نظر پزشکی، «طب مکمل» نیست و اصلاً در حوزه طب نیست». طبق حدیث امام صادق (ع) در کتاب «اصول کافی» سحر و طبابت، شباهت‌هایی به هم دارند: «لکل داء دواء و لکل صحه عافه» در پزشکی، هر دردی دوایی دارد و نوعی سحر هم به سلامتی، آسیب می‌رساند». در «پرانا» طب برگرفته از «یوگا» هم ادعاهای فرقه «عرفان حلقه» هست؛ می‌گویند تمرکزکننده، حرکت جریانی را در خود، احساس می‌کند. فرقه «ریکی» در ژاپن با عرفان حلقه ۱۴ شباهت دارد و با اتصال روح به ریکی، برون‌ریزی‌هایی انجام می‌شود و بدن‌هایشان تاول می‌زند. مسترها برای آن‌که تشعشع دفاعی بدهند از بیمارانشان اجازه می‌گیرند. آقای «ژان الهابات» مؤسس فرقه «ساینتولوژی» در کتاب «دایتکس» (علم سلامت ذهن) از موجوداتA و B سخن میگوید که خوب یا بد هستند. محمدعلی طاهری هم در کتاب «موجودات غیرارگانیک» جن‌ها را به خوب و بد تقسیم می‌کند و از گروه‌های شش‌گانه هستی‌بان و نگاهبان و … سخن میگوید. فرقه‌های شرقی و غربی مانند ساینتولوژی، پرانا، ریکی و فرقه‌های شبیه به هم در آفریقا نیز ادعای طبابت می‌کنند، ولی کارشان سند علمی ندارد. گفتنی است «اداره ضدفِرَق» در فرانسه، آقای ران الهابات را به اعدام محکوم کرده است و به همین دلیل او مسترهایش نمی‌توانند در آن کشور فعالیت کنند.
■ در برخی از فرقه‌های مانند اوانجلیست‌ها یا پنتی کاست‌ها و دیگر فرق، افرادی همچون «بن‌هین» دستشان را که روی پیشانی بیمار می‌گذارند و فرد احساس می‌کند تغییری در وضعیت او پدید آمده است. آیا کار طاهری نوعی ابداع است یا استفاده از جریان انرژی نیروی «چی» و مانند آن است؟
■ کار او به دلایل زیر، ابداع نیست، اگرچه ادعا می‌کند به او الهام شده است: کتاب‌خانه‌اش را که بررسی کردیم، دیدیم زیر مطالب بسیاری از کتاب‌ها خط کشیده است و آنچه درباره هاله‌درمانی، انرژی‌درمانی، روح و مباحث دیگر میگوید در آن‌ها هست. ادعا می‌کند کتاب‌ها را دانش‌پژوهان و معرفت‌جویان برایش آورده‌اند. به‌شدت دروغگوست و حرفی را که نوشته و امضا کرده باشد بعداً انکار می‌کند. گروه‌هایی از روان‌شناسان و پزشکان و متخصصان دیگر با تحقیق میدانی ۵/۱ ساله به نکاتی دست یافتند. آقای دکتر یسوعی بنیان‌گذار ریکی و انرژی‌درمانی در ژاپن که کتاب «ریکی، علم جامع شفابخش» را نوشته است، در رشته الهیات درس خواند و سپس به هندوستان رفت و زبان سانسکریت را یاد گرفت و کار مرتاضان را هم انجام داد. ۱۰۰ سال پیش ادعا کرد پس از ۲۱ روز اقامت در کوهستان به اشراق رسید و آن مطالب به او الهام شد. نکته مهم این است که انرژی ریکی را مال خود نمی‌دانست. انرژی ریکی همان انرژی «چی» است که کنفوسیوس و لائوتسه و حکیمان چینی می‌شناختند و جادوگران به آن «مانا» می‌گفتند. برخی‌ها انرژی «پلاسمای حیاتی» را که محققان کا. گ. ب روسی کشف کردند، همان انرژی ریکی می‌دانند. بنابراین، فرقه‌ها علاوه بر مشترکاتشان، تفاوت‌هایی دارند. کار برخی از این درمانگرها تلقین است و قدرت تلقین برخی از آن‌ها زیاد است. طب سوزنی را شبیه فرقه عرفان حلقه نمی‌دانم، ولی «تای‌چی» ادعا می‌کند کسی که طب سوزنی انجام می‌دهد ۵ درصد امکان دارد درمان شود. مدعیان عرفان حلقه می‌گویند به هر کس تشعشع دفاعی بدهند ۷۰ درصد امکان بهبودی دارد و بیماران به صِرف مراجعه به آن‌ها ۳۰ درصد درمان می‌شوند؛ فرقه‌های دیگر چنین ادعایی را ندارند.
■ معجزات پیامبران، شفا دادن کامل است، ولی درمانگری این‌ها احتمالی است، گرچه ادعا می‌کنند که به خدا متصل می‌شوند.
■بر اساس تحقیقات میدانی انجام‌شده، اصلاً کار این‌ها شفا دادن نیست، بلکه متوقف کردن موقت بیماری است. خانمی که با همسرش آمده بود، گفت: «پس از توقف رشد غده سرطانی‌ام به‌دست مستر آقای طاهری، مؤمن و نماز‌خوان شدم». آقا هم گفت: خانم، در مجرای تنفسی‌اش غده سرطانی به اندازۀ طالبی داشت. در ایران و ترکیه و کشورهای دیگر به پزشکان زیادی مراجعه کردیم، ولی نتیجه نگرفتیم. شیمی‌درمانی هم تاحدی مؤثر بود، تااین‌که خانم «آرایش» یکی از مسترهای حلقه اول آقای طاهری اجازه خواست او را به خدا وصل کند. گفتم کار خدایی که اجازه نمی‌خواهد. گفت برای تشعشع دفاعی باید اجازه بدهید. همسرم هنگام تشعشع دفاعی، دو تا دست را از آرنج به پایین دیده بود که حرکت را از روی پاهایش شروع کردند و به هر جا رسیدند حرارت، وارد بدنش کردند، تااین‌که به محل غده رسیدند و آن‌جا را به‌شدت فشار دادند. بعد از سوزش شدید، غش کرد. به هوش آمد و داستان را تعریف کرد، مستر خانم گفت شما با چشم دل دیدید نه با چشم سر و در این باره بگومگو کردند. بعد از آن بود که رشد غده، متوقف شد و اسناد پزشکی هم آن را تأیید کرد». اتفاق‌های مشابه باعث شده بود عده‌ای به عرفان حلقه جذب شوند. برای چاره‌جویی، سراغ برخی علما و بزرگان و محققان پزشکی رفتیم. یکی از بزرگان پیشنهاد کرد درباره شفایافتگان آستان علی‌بن موسی الرضا (ع) هم بررسی کنیم. سئولان حرم، پس از بررسی اسناد پزشکی قبل و بعد از شفای بیماران، بهبودی کامل آن‌ها را اعلام عمومی می‌کردند. یکی از موارد عجیب آن‌که فردی به دلایل شغلی، نابینا شده و از حضرت امام رضا (ع) شفای چشمش را درخواست کرده بود. گرچه ناراحتی قلبی و لنگی پا هم داشت، فقط درمان چشمانش را خواسته بود، بااین‌حال به سلامتی کامل رسیده و قلب و پاهایش هم شفا یافته بودند. شفایی را که خداوند با کرامات ائمه معصومین (ع) می‌دهد کامل است، ولی افرادی را که طاهری ادعا می‌کند شفا داده است، بعد از مدتی دچار مشکل می‌شوند؛ مشابه معتادانی که مواد مخدری مثل مورفین را تزریق می‌کنند و دردشان پنهان می‌شود و بعد که اثر آن از بین رفت، درد برمی‌گردد. در مواردی مانند غده سرطانی آن خانم – که شش ماه است متوقف شده – ضربان قلبش به‌هم ریخته و از ۶۵ به ۳۵ رسیده و تنگی نفس پیدا کرده است. به او گفتم همین، دلیل شفا نیافتن است، ولی مستر خانم انکار کرد و گفت اگر کنترل ذهنی می‌کرد، گرفتار نمی‌شد. خود خانم مستر گفت بعد از ۱۵ سال هنوز هم برون‌ریزی دارد. سرش که تاول می‌زند، زیر دوش آب داغ می‌رود و آن‌ها را می‌کَنَد؛ خون می‌آید و راحت می‌شود. ممکن است برون‌ریزی بیمار دیگر، پشت فرمان باشد و دچار حمله شود. طاهری میگوید همه انسان‌ها بیمارند، مگرآن‌که خلافش ثابت شود. با تولد هرکسی ارواح گذشتگانش در وجود او رسوخ می‌کنند و باعث دردهای جسمی و روحی می‌شوند. هنر فرادرمانگرها بیرون کشیدن آن «موجودات غیرارگانیک» یا «کالبد ذهنی» است. وقتی می‌گوییم شما هم به برون‌ریزی و تشعشع دفاعی نیاز دارید، میگوید من آن‌ها را از وجودم بیرون آورده‌ام! ادعا دارد بیماری قلبی را درمان می‌کند، نمره ۸ چشم را صفر می‌کند به عینک نیازی نباشد و … ولی خود که در دهه ۷۰ عینک ته‌استکانی داشت چشمش را در بیمارستان، عمل لیزیک کرد.
■ آیا منظورش از موجودات غیرارگانیک همان جنّ‌ها هستند و می‌توانند درمانگری کنند؟
■ برعکس! میگوید به‌دلیل گناهان افراد و دورشدنشان از شعور کیهانی است که شیطان‌ها در آن‌ها رخنه می‌کنند. من با هنرم آن موجودات را بیرون می‌کشم. نباید کسی را که به شما چاقو می‌زند، سرزنش کنید؛ کالبد ذهنی وجودش او را مجبور می‌کند؛ پس مقصر نیست و نباید محکوم شود»؛ به‌این‌ترتیب نظام عدالت و پاداش‌وجزا را بی‌معنی می‌نامد. درمانگری او دو نوع است:
۱- فرادرمانی که به تجویز داروی استامینوفن برای فرد سرماخورده شبیه است.
۲- تشعشع دفاعی که درباره بیماری‌های حاد است وشبیه بستری کردن بیمار ذات‌الریه‌ای در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان است.
طاهری که حدود یک سال به رفته ژاپن رفته بود، با تکنیک‌های ریکی آشناست و میگوید از طریق اتصال با شبکه شعور کیهانی است که موجودات شرور غیرارگانیک را از بدن افراد خارج می‌کند، اما تحقیقات نشان داده است که با تسلیم کردن افراد، عکس آن را انجام می‌دهد. به آن‌ها میگوید هرگز «اعوذ بالله من الشّیطان الرّجیم» نگویند؛ به‌هیچ‌وجه ذکر نگویند تا شیطان‌ها به آن‌ها جذب نشوند! به‌این‌ترتیب، ایشان را گمراه و خلع‌سلاح و تسلیم می‌کند. مرحوم آقای نمازی که مسئول پرونده‌اش بود، در جلسه‌ای ۲۰ بار از او خواست بگوید «لعنت بر شیطان» و طاهری نگفت. در همان جلسه قرار شد آقایی را به خدا متصل کند، ولی نتوانست و گقت که مقاومت می‌کند. آن آقا گفت آیه‌الکرسی را می‌خواند. در عرفان حلقه، شاهد بودن به‌معنای تسلیم محض مستر (فرادرمانگر) بودن و هیچ مقاومت جسمی یا روحی دربرابر اتصال نداشتن است.
دکتر بسوعی نویسنده کتاب «ریکی، علم جامع شفابخش» بر دو نکته تأکید می‌کند:
۱- اگر درمانگری بخواهد کسی را متصل کند، حتماً باید از او اجازه بگیرد که ضرر آن اتصال به خودش برنگردد.
۲- با یک بار متصل کردن شخص، همیشه می‌تواند او را متصل کند [که ضربه سنگینی به افراد است] مثل رانندگی و شنا که یک بار برای همیشه یادگرفتنی است. اتصال اول بسیار سخت است و می‌تواند راه‌گشا باشد؛ چون ممکن است بشود یا نشود. بنابراین معلوم می‌شود چرا طاهری اصرار می‌کند افراد، شاهد باشند و هیچ مقاومتی نکنند. آسیب‌دیدگان حلقه او، مثل سحرشده‌ها و معتادان به اتصال‌های پیاپی او نیاز روحی پیدا کرده‌اند. آقای سقراطی، مربی یوگا که بعداً مستر شده بود، می‌گفت وقتی افراد را اتصال می‌دادم، فرزند پنج‌ساله‌ام ناگهان متشنج می‌شد و بالا می‌پرید، جیغ می‌کشید و دادوبیداد می‌کرد، دور اتاق می‌دوید و همه را حیران می‌کرد. چون یوگا کار کرده بودم، فهمیدم اثر اتصال است. مسترهای طاهری، این حقایق را می‌دانند، ولی به‌دلایلی با او مانده‌اند. آن‌ها طبقه‌بندی شدهاند و برخی‌هایشان بسیار عامی‌اند و توانایی چندانی ندارند. در کلاس‌های طاهری برخی درِگوشی می‌گویند همان مسیح موعودی است که قرار است بیاید. درمانگری او به‌علاوه مقاله‌اش درباره موعود و تأکید بر لزوم شاگردپروری قبل از آمدنش چنین تصوری را به‌وجود آورده است. بسیاری می‌گویند تربیت مسترها در ایران، همان شاگردپروری است.
■ سؤال مهمی است که چرا مسترها می‌مانند. گردانندگان فرقه از تکنیک‌های نگهداری افراد استفاده می‌کنند یا ریشه روانی و مانند آن را دارد؟
■ فرقه عرفان حلقه پیچیدگی‌های خود را دارد و موضوع قطع‌نامه حقوق بشری سازمان ملل شده است. قاضی‌هایی مستر حلقه بودند و کارهایی کردند که جلوی آن‌ها گرفته شد. فرقه‌های دیگر برای نگهداری اعضایشان شیوه‌های مرسومی دارند مانند: روش‌های ضداخلاقی و ترساندن اعضا، تخریب گذشته آن‌ها؛ ترور که در فرقه عرفان حلقه بیش‌تر، از این شیوه استفاده می‌کنند و ترور سه نفر ثابت شده است؛ به‌همین‌دلیل بسیاری از کسانی که از آن روی برمی‌گردانند، حاضر نیستند علنی شود. آقای اسدالله تبار که ما با ایشان صحبت کردیم و هرگز حاضر نبود از طاهری شکایت کند، با کسانی دیگر، از ابتدا با طاهری بود و نکات عجیبی از ارتباط او با برخی نحله‌ها می‌گفت. آقای طاهری در مقاله «آیین عاشورا» می‌پرسد: «چرا باید در روز عاشورا پیراهن سیاه بپوشیم؟ او امام ما و امام شهیدان و عارفان و امام مخلصین است و باید شاد باشیم و لباس‌های سرخ و زرد و سبز بر تن کنیم». آقای تبار که فیلم کامل آن جلسه را داد به مسترها گفته بود من هم مثل شما هستم، ولی یک رگ بچه‌هیأتی دارم. اگر همین حالا استاد طاهری بیفتد و بمیرد شما در مجلس ختمش می‌زنید و می‌رقصید؟ به آن‌ها بر خورده بود و به‌شدت اعتراض کرده بودند. او هم گفته بود طاهری همین حرف را در مورد سیدالشهدا میگوید و شما هیچ واکنشی نشان نمی‌دهید. من افشاگری خواهم کرد. می‌گفت از فرقه آن‌ها جدا شدم. چندین بار تهدیدم کردند. روزی هنگام ورود به خانه، آقایی صدایم کرد. برگشتم دو موتورسوار را دیدم که شلیک کردند. افتادم و غرق در خون شدم. حدود سه ماه در بخش مراقبت‌های ویژه بودم. از او خواسته بودند شکایت کند؛ ترسیده و عذر آورده و گفته بود با امام حسین (ع) معامله کردم و او می‌داند چه‌طور جوابش رابدهد.آقایی با شکایت از طاهری، محکومش کرده بود، چون درطول یک ساعت درمان خانمش او را لمس کرده بود. پس از آن به او در جلوی خانه‌اش تیراندازی کرده بودند. در جوی آب پریده و تیر به ماشینش خورده بود. یکی از آسیب‌های عرفان حلقه آن است که از هر ۱۰ مستر خانم ۹ نفرشان مطلقه یا در آستانه طلاق هستند.
■ از نظر شما دلائل گرایش برخی به عرفان حلقه در مسئله یا مسائلی با جستجو نمود؟
■ رونق بازارش دو علت اصلی دارد: جذب برخی بیماران به‌دلیل درمان برخی بیماری‌ها و دست‌یابی مسترها به پول و ثروت. خانم مستری که شوهر بیکار در خانه دارد، کلاس بیست‌نفره دایر کرده و برای هشت ترم ۸۰۰ هزار تومان شهریه می‌گیرد و ماهی ۴٫۰۰۰٫۰۰۰ تومان درآمد شیطانی دارد و نمی‌تواند از آن بگذرد. در جلسه اول فرادرمانی میگوید هدیه‌ای برای شما دارم و آن تفویض قدرتی است که استاد طاهری به من تفویض کرده است. وقتی به طاهری می‌گویند حالا که فهمیده‌ای راهت اشتباه است، برای کم کردن مدت زندانت تفویض را از آن‌ها بردار، میگوید قدرتی را که داده‌ام نمی‌توانم بگیرم و مثل اتوبان یک‌طرفه است. با راست یا دروغش کاری ندارم، ولی این هم یکی از چالش‌هاست. او مادرش را به کانادا فرستاد که با نام حقوق بشر از پسرش دفاع کنند. در قطع‌نامۀ حقوق بشری سال ۲۰۱۴ بر ضد ایران، از فرقه‌هایی مانند بهائیت و صوفیه گناباد و عرفان حلقه کیهانی نام برده شده است که مظلوم شدهاند.
■ این فرقه در کجاها فعالیت بیش‌تری دارد؟
■ بیش‌تر فعالیتش در شهرهای پرجمعیت است، مانند تهران، کرج، تبریز، اصفهان، اهواز، و ارومیه.
■ نمونه‌هایی از آسیب‌دیدگان را می‌توانید نام ببرید؟
■ بله؛ بیست‌وپنج تن از اعضای یک خانواده (برادر، خواهر، برادرزاده و خواهرزاده) در تبریز، آسیب‌دیدگان از این فرقه بودند که برخی در مرکز مغز و اعصاب جانبازان آن شهر بستری شدند. ۲- دانشجوی با استعدادی که پدرش استاد دانشگاه امام صادق (ع) و مادرش استاد دانشگاه علامه طباطبایی (ره) هستند می‌گفت: «افسردگی شدیدی پیدا کردم و از دانشگاه، اخراج شدم. از طاهری کمک خواستم و او هم نزد یکی از مسترهایش فرستاد. نتیجه نگرفتم و یک سال بعد دوباره پیش طاهری برگشتم. این بار نزد دکتر پورحسین (روان‌پزشک) فرستاد. او از خانم همکارش که مستر است خواست تشعشع دفاعی بدهد. دو هفته، آرام شدم و پس از آن حالم دگرگون شد. پدرم به اردوگاه ترک اعتیاد فرستاد؛ باز هم نتیجه نگرفتم. گفتند باید به مرکز ترک اعتیاد در کوهستان کجور مازندران بروی، چون دیگر کاری از ما ساخته نیست. در آن‌جا کمی آرام شدم، ولی نتیجه دلخواه را نگرفتم. گفتنی است پس از آن‌که «شبکه آموزش» سیمای جمهوری اسلامی، کتاب «عرفان حلقه کیهانی» طاهری با مقدمه دکتر منصوری لاریجانی را تبلیغ کرد، دکتر پورحسین در «شبکه مستند سیما» با تبلیغ فرادرمانی، آن را روشی برای ترک اعتیاد دانست، به آقای عزت‌الله ضرغامی رئیس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی نامه نوشتیم و درباره ارتباط برخی مدیرانشان با فرقه عرفان حلقه هشدار دادیم. به‌دلیل جذابیتی که فرادرمانی دارد، بسیاری از افراد، جذب آن می‌شوند و تحلیل نمی‌کنند که آیا نیروی آن حقیقی است یا نه؛ رحمانی است یا شیطانی. طاهری میگوید شما آخوندها که این‌همه ادعای عرفان دارید، چهل سال طول می‌کشد تا حقیقتی را بفهمید، ولی من از همان روز اول، کرامتم را نشان می‌دهم. آقای دکتر مصطفی قانعی می‌گفتند دکتر توفیقی، مستر طاهری و پزشک یکی از بیمارستان‌های مطرح تهران، گواهی‌نامه دانشگاه علوم پزشکی ایران را جعل می‌کرد و به کارآموزان طاهری، مدرک «طب مکمل» می‌داد. متأسفانه در حوزه علمیه هم برخی روحانیان بودند که با لباس حوزوی در کلاس‌هایش حاضر می‌شدند، حتی مدیر یک مدرسه علمیه که فراری است. بنابراین نیاز بسیاری به آگاهی‌افزایی هست. هرکسی ادعایی کرد و کرامتی نشان داد که نباید دنبالش بدویم و برایش سینه بزنیم. برخی صوفیان از یک طرف بدنشان سیخ فرو می‌کنند و از طرف دیگر درمی‌آورند بدون این‌که قطره‌ای خون بریزد. آیا این دلیل می‌شود به هر حرفی که می‌زنند ایمان بیاوریم؟ مرتاض‌های هندی که کارهای شگفت‌تر می‌کنند. این‌ها دلیل درستی راهشان نیست. باید روشنگری کرد.
■ چه نوع آگاهی‌‌هایی مفیدتر است؟
■ باید با پیش‌بینی اتفاقات آینده، جامعه را واکسینه کنیم. لازم است مخاطب‌شناسی کنیم و مباحث را در دو حیطه مطرح نماییم بحث‌های اعتقادی. مردم ایران مذهبی هستند، حتی اگر برخی‌ها نماز هم نخوانند، اعتقاداتی دارند. آسیب‌های عرفان حلقه را به مردم بشناسانیم.
■ نمونه‌هایی از مشکلات اعتقادی طاهری را بفرمایید.
■ دویست سال تلاش وهابیان برای ترویج عقایدشان در جامعه شیعی ایران ناکام ماند، اما طاهری با زبانی دیگر و به‌نام عرفان ایرانی اسلامی به خورد فرزندانمان می‌دهد. از جمله مشکلات اعتقادی فرقه حلقه انکار عصمت است. میگوید پیامبر اکرم (ص) وائمه طاهرین (ع) معصوم نیستند و این برج و باروها شرک به خداست. کلیت قرآن را از خدا و جزئیتش را ساخته و پرداخته ذهن رسول خدا (ص) می‌داند و حرف‌های مستشرقان را تکرار می‌کند. قائل به توسعه وحی و درنتیجه ادامه داشتن رسالت است. میگوید ببینید سلیمان از خدا چه خواست! گفت خدایا ملکی بده که بعد از من به هیچ‌کس ندهی. آخر این هم شد دعا؟ این هم شد راه کمال؟ این نشان می‌دهد که هم انحصارطلب بود و هم زیاده‌خواه و بدعت‌گذار. چرا باید این‌قدر دست‌بسته و خسیس می‌بود؟ این که با راه کمال، سازگار نیست. آیا نباید کمال را برای همه خواست؟ برخی از مؤلفه‌های قرآنی مانند ماجراهای خضر نبی (ع) و حضرت موسی (ع) را نمی‌تواند تحلیل کند. میگوید امام رضا (ع) نمره‌اش ۲۰ است و من نمره ام ۱۷ و شماها ۱۵ و ۱۴ و ۱۲، اما اگر تلاش کنم می‌توانم ۲۰ بگیرم و امام رضا (ع) شوم. تفاوتی بین ما و امام رضا (ع) نیست، فقط او انسان بهتری است. توجهی به موضوع نصب امام از سوی خداوند ندارد. میگوید امام زمان بیاید چه‌کار کند؟ چه مشکلی را برطرف کند؟ می‌گویند او که بیاید تا ۴۰ روز باران می‌بارد. ۴۰ روز باران را می‌خواهیم چه کنیم؟ باران بخواهیم به شمال کشور می‌رویم (همه می‌خندند). امام زمان که هزاروخرده‌ای سال پیش بود، بیاید تازه باید گواهی‌نامه راهنمایی و رانندگی بگیرد. این مسخره کردن‌ها نشان می‌دهد هیچ محبتی به اهل بیت (ع) ندارد. باید روشنگری کنیم و به مردم بگوییم طاهری کاری کرده است که کسانی دچار انواع بیماری‌های جسمی و روانی شدهاند. توهم (اسکیزوفرنی). آقایی می‌گفت در خانه‌اش اتفاقات ترسناکی می‌افتاد و به همین دلیل ناچار شد آن را بفروشد، مثلاً خانه ناگهان تاریک می‌شد. پدر مادری فرزند پنج‌ساله‌شان را آورده بودند و می‌گفتند در خانه داد می‌زند و این‌طرف و آن‌طرف می‌دود و سقف را نشان می‌دهد و میگوید گرگ می‌آید؛ سر و بدن و دست و پای گرگ را با ترس‌ولرز نشان می‌دهد. افراد می‌ترسند حقیقت را بگویند، چون گمان می‌کنند هرچه بگویند طاهری می‌شنود. افرادی، به‌شدت افسرده یا به‌شدت شاد می‌شوند. افسردگی‌شان درحد خودکشی است. آسیب‌های جسمی، همان برون‌ریزی‌هایی مانند تاول و کهیر و تپش قلب است. آقای سقراطی می‌گفت هنگام تشعشع دفاعی، ضربان قلبش به ۱۲۰ هم می‌رسد. مستر متأهل آقا دو هفته با مستر متأهل خانم هم‌سفر می‌شود و بعد به بهانه این‌که نمی‌تواند هم‌پای همسرش راه کمال را بپیماید او را طلاق می‌دهد. باید چاره‌ای اندیشید. اخیراً افرادی از قوه قضائیه و سازمان‌های امنیتی به ژنو رفتند که با ارائه مستندهایی به احمد شهید، بگویند این فرقه، آسیب‌رسان است. بر اساس قوانین بین‌المللی، هر فرقه‌ای که آسیب بزند باید با آن مقابله شود، ولی موضوع، سیاسی شده و VOA وBBC از آن حمایت می‌کنند، به‌ویژه پس از برنامه تبلیغی «شبکه آموزش» سیمای جمهوری اسلامی درباره طاهری عرفان حلقه و برنامه «شبکه غدیر» با نام «ارتداد از اصلانی تا طاهری» که دوسوم آن درباره طاهری بود و ادعا کردند جامعه بین‌المللی اجازه نخواهد داد او را اعدام کنند. متأسفانه این فشارها هست. (پایان)
