معرفی «کلام و جامعه» اثر فان اس
Theologie und Gesellschaft Im 2. und 3. Jahrhundert Hidschra
Eline Geschichte des religiösen Denkens im frühen Islam
Josef van Ess
Walter der Gruyter; Berlin, New York 1991
Walter der Gruyter
مـختصری در شرححال پروفسور یوزف فان اس
پروفسور فان اس متولد ۱۹۳۴م. در سال ۱۹۵۹ با تألیف رسالهای در موضوع عـرفان اسـلامی در شـهر بن موفق به اخذ مدرک دکتری گردید. در سال ۱۹۶۴ در شهر فرانکفورت رساله استادیاش را نگاشت. موضوع ایـن رساله «نظریه شناخت در دوره مدرَسیِ اسلامی» بود. در سال ۱۹۶۷ به عنوان استاد میهمان راهی دانـشگاه کالیفرنیا در لوسآنجلس گردید. پس از آن بـه دانـشگاه آمریکایی بیروت عزیمت کرد. در سال ۱۹۶۸ به عنوان جانشین «رودی پارت»(۲) برای احراز کرسی «اسلامشناسی و سامیشناسی»
______________________________
۱ مشخصات کتابشناختی این اثر به فارسی از این قرار است:
یوزف، فان اس، کلام و جامعه در قرن دوم و سوم هجری (تـاریخی از تفکر دینی در اسلام متقدم).
این اثر به همت مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب و با مشارکت گروهی از مترجمان زبان آلمانی زیر نظر جناب آقای دکتر سید محمدرضا بهشتی در حال برگردانی به زبـان فـارسی است، هفتآسمان.
۲٫ رودی پارت ۱۹۸۳ـ۱۹۰۱، در سال ۱۹۲۰ با بهرهمندی از بورسیهای که «بنیاد پروتستان توبینگن» در اختیارش گذاشت به تحصیل در رشته کلام پروتستان پرداخت. اما به زودی به مطالعات شرقشناسی علاقمند شد و همین مسئله باعث شـد کـه از حمایت مالی کلیسای پروتستان محروم گردد. در سال ۱۹۲۴ هنگامی که ۲۳ساله بود در گروه شرقشناسی دانشگاه توبینگن در موضوعی در خصوص تاریخ ادبیات عرب رساله دکتری خود را ارائه کرد و پس از اینکه تحصیلات خود را در مصر ادامـه داد در سـال ۱۹۲۶ رساله استادی خود را در دانشگاه توبینگن به رشته تحریر درآورد. در سال ۱۹۵۱ کرسی استادی درس اسلامشناسی و سامیشناسی را در دانشگاه توبینگن عهدهدار شد. در سال ۱۹۶۸ بازنشسته شد و پروفسور فان اس کرسی او را به دست آورد. شهرت عمده پارت تـرجمهای کـامل از قـرآن مجید است که در سال ۱۹۶۲ مـنتشر شـد. پروفـسور عادل تئودور خوری که خود از جمله متألهان عرب مسیحی است ترجمه وی را ستایش کرده است. ارزیابی غالب کارشناسان این است که تـرجمه مـذکورضمن بـهرهمندی ازاصولعلمی ترجمه هم برای مبتدیان وهم برایدانشجویان رشـتههای کـلام قابلاستفادهاست.
به دانشگاه «ابرهارد کارلس توبینگن» Eberhard Karls Universität Tübingenعزیمت کرد. این منصب را تا سال ۱۹۹۹ که بازنشسته شد در اختیار داشت. در طی هـمین سـالها بـه عنوان استاد میهمان به دانشگاههای پرینستون، آکسفورد و پاریس (کالج فـرانس) و چند دانشگاه دیگر رفتوآمد داشت. بهرغم اینکه هر بار از سوی دانشگاههای مختلفی برای احراز رسمی کرسیهای درسی فـراخوانده شـد پیـوسته به دانشگاه توبینگن وفادار ماند.
در میان آثار پروفسور فان اس مجلدات شـشگانه «کـلام و جامعه در قرن دوم و سوم هجری» در جهان اسلام از ویژگیهای ممتازی برخوردار است. این کتاب طی سالهای ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۷ در شـهر بـرلین مـنتشر شده است. دانشکدههای شرقشناسیِ بسیاری از کشورها از جمله دانشگاه پاریس و واشنگتن برای بـزرگداشت فـعالیتهای وی مـدرک دکترای افتخاری به وی اعطا کردهاند. وی جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران را هم دریافت کـرده اسـت.
فـان اس از فرصتی که دوران بازنشستگی در اختیارش گذاشته است به خوبی بهرهمند شده و کتاب «خطای فضلاء، طـاعون در شـهر اماوس و تبعات کلامی آن» “Der Fehltritt des Gelehrten Die Pest von Emmaus und ihre theologischen Nachspiele” را به رشته تحریر درآورده است. این کتاب از سوی آکادمی علمی هـایدلبرگ در سـال ۲۰۰۱ مـنتشر شده است.
برخی از عضویتهای پروفسور فان اس
آکادمی علوم هایدلبرگ
آکادمی علوم عراق
مـؤسسه حـکمت و فلسفه ایران
آکادمی علوم تونس (بیتالحکمه)
آکادمی اروپا
آکادمی مطالعات قرون وسطا در آمریکا
بـرخی از کـتابهای پروفـسور فان اس
Die Gedankenwelt des Harith al-Muhasibi; Bonn 1961
جهان اندیشه المحاسبی، بن ۱۶۹۱
Die Erkenntnislehre des Adudaddin al-Ici; Wiesbaden 1966
آموزه شناخت عضدالدین ایجی، ویسبادن ۷۶۹۱
Traditionistische Poiemik gegen Amrb. Ubaid; Beirut ۱۹۶۷
مجادله سنتی علیه عمرو ابـن عـبید، بیروت ۷۶۹۱
Frühe Mu””tazilitische Häresicgraphie; Beirut 1971
«الحادی» معتزلیان متقدم، بیروت ۱۷۹۱
Zwischen Hadith und Theologie, Berlin ۱۹۷۵
میان حدیث و کلام، بیروت ۷۷۹۱
Anfänge Muslimischer Theologie, Bierut 1977
آموزههای کلام اسـلامی، بـیروت ۷۷۹۱
کـلام و جامعه در قرن دوم و سوم هجری، اثر جاودانِ فان اس مشتمل بر شش جلد است. مجلدات این اثـر بـه تـدریج طی سالهای ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۵ به چاپ رسیده است. شمار مجموع صفحات این مـجلدات ۳۷۶۰ صـفحه است.
کتاب از سه بخش عمده مقدماتی، تاریخی و تبیین نظامهای کلامیِ اندیشمندان قرون دوم و سوم هجری در جـهان اسـلام تشکیل شده است. جلد نخست کتاب به مقدمات تاریخی و ملاحظات روشی مـؤلف اخـتصاص یافته است. مجلدات دوم تا بخشی از جلد چـهارم بـیان مـسائل تاریخی و توصیف تحول و تطور کلام با مـحور قـرار گرفتن مناطق مختلف جهان اسلام، در این مقطع تاریخی است. بخش دیگر جلد چـهارم، تـبیین نظامهای کلامی و شرح و بیان مـسائل آنـها است. اگـر در مـجلدات دوم، سـوم تا بخشی از جلد چهارم بیان تـاریخی غـلبه دارد، در بخش دیگرِ جلدِ چهارم بیان نظری و مفهومی حاکم میگردد. به این تـرتیب کـتاب فان اس از دو ویژگی توصیفی و تحلیلی
بـرخوردار است. مجلدات پنجم و شـشم هـم به متون کلامیِ این دوره اخـتصاص یـافته است و غرض از آوردن آن ضمن اینکه بیان مصادیق و نمونههایی است از آنچه به طور خـاص در جـلد چهارم در خصوص نظامهای کلامی آورده شـده اسـت، جـمعآوری و تأمین منابع و مـواد مـناسب برای خوانندگانی است کـه خـود مایلند به طور مستقل در این مقطع و مسائل آن کنکاش کنند و حتی آراء و استنباط مؤلف را مورد جـرح و نـقد و تعدیل قرار دهند. نویسنده مؤکدا تـوصیه دارد کـه متنهای جـلدهای پنـجم و شـشم به طور پیوسته بـا توصیفی که از نظامهای کلامی در سایر مجلدات آمده است، خوانده و مقایسه گردد.
فهرستی از مطالب اصلیِ مـندرج در ایـن مجلدات ششگانه و همچنین منابع اصلیِ مـورد اسـتفاده مـؤلف، بـه انـضمام شرححال مختصری از پروفـسور فـان اس، را در پایان این مقال ملاحظه خواهید کرد.
نویسنده در پیشگفتار جلد نخست اشارهای به انگیزه تألیف کتاب دارد. رودی پارت Rudi Paret، نـخستین مـترجم کـامل قرآن به زبان آلمانی در این زمینه نـقش تـعیینکنندهای داشـته اسـت. فـان اس در ایـن خصوص مینویسد: «هنگامی که پارت در سال ۱۹۶۸ به توبینگن آمد این نکته را به من آموخت که در پژوهشهایی از این قبیل میباید حوصله به خرج داد و استقامت داشت. او این نکته را نیز آمـوخت که نسبت به کارهایی که شتابزده انجام گرفتهاند و یا اندیشههایی که برآمده از عافیتطلبی هستند، سوءظن داشته باشم».
مؤلف سپس به زمینه دیگری که در تألیف این اثر سترگ مؤثر بوده اسـت اشـاره میکند: «هنگامی که در آوریل ۱۹۷۱ به مناسبت بزرگداشت پروفسور ولفسون Walfsonدر دانشگاه هاروارد مراسمی برگزار گردید و یکی از اهداف این مراسم آن این بود که این بود که با استفاده از مقالات ارائه شده در ایـن نـشست، جشننامه مراسم با عنوان «فلسفه کلام» منتشر گردید، محسن مهدی از من پرسید که آیا نمیخواهید در یک گروه بینالمللی عضویت پیدا کنید یا مـدیریت آن را عـهدهدار شوید تا پارهای کلامیِ (Fragment 5) آراء و افـکار مـعتزله را جمعآوری کند. از این نگران بودم که دشواریهای ناشی از هماهنگی میان اعضای گروه مانع انجام چنین کاری گردد». فان اس در آن نشست به نتیجه روشنی نرسید، امـا ایـن تصور ذهن او را مشغول کـرد. پس از تـأملات بسیار «هنگامی که این ایده، دیگر مسئله قابل توجهی برای مذاکره نبود، به نظرم رسید که اکنون زمان آن
فرا رسیده است که من خود به تنهایی عهدهدار انجام این کـار شـوم و به این ترتیب، نخست، جلد پنجم و ششم پدید آمد». مؤلف یادآور شده است که این دو جلد دربردارنده پارههای کلامیِ معتزلی نیست، بلکه تنها مشتمل بر گزارشهای آموزهنگارانه این دوران است و ایـن از نـظر او دلایل چـندی داشته است: اینکه تقریبا میتوان گفت که هیچ متنی از متون اصلی در این باب وجود نداشته است و آنـچه هست تنها گزارشهای موجود از آراء و افکار متکلمان معتزلی است که آن هم در غـالب مـوارد بـه گونهای ناقص ارائه شده است.
فان اس در توضیح چگونگی تدوین مواد و منابع تألیفش مینویسد: «هر پاره متنی را که مییافتم و مـتونی را کـه نیاز به شرح داشتند از منظر خودم در ارتباط و پیوندی سازگار میآوردم و همین زمینهای شـد بـرای ایـنکه مواد مجلدات ۱ تا ۴ پدید آیند. در سال ۱۹۷۱ در «کالج فرانس» College de France ایده و طرح خودم را در این باب ارائه کردم. هـنگامی که در سال ۱۹۷۹ به طور نهایی و قطعی شروع به کار کردم. دریافتم که چـنین کاری وسعتی بیشتر از آنـچه در وهـله نخست به نظر میرسید، پیدا خواهد کرد. دریافتم که نمیتوان معتزلیها را به تنهایی موضوع مطالعه قرار داد. نمیتوان آنها را بدون شناخت محیط پیرامونشان و جریانهایی که موجدِ آنها بوده است و با فِرَقی کـه مزاحم و رویاروی آنها بوده است، شناخت. این مسئله که آنها در واقع در اصل فرقهای نبودند، بلکه در بدو امر نمایی از نوعی تفاهم ایمانی بودند، نکتهای بود که از مدتها پیش روشن شده بود. بـرای مـن همواره در جریان این تتبعات این پرسش مطرح بوده است که اسلامی که امروزه شاهد آن هستیم، چگونه از این شرایط نضج گرفته و به اینجا رسیده است. از پاسخی که به طور مستوفا و خـشنودکننده نـاظر به این پرسش باشد، بسیار دوریم. در این ارتباط تنها موادی فراهم آوردهام. کوشش من در بخشهای مختلف این کار این بوده است که راههای رسیدن به این هدف را از دو نقطهنظر تـاریخی و نـظاممند به انجام رسانم. بخشهای B و C یعنی «مناطق اسلامی در قرن دوم هجری و اتحاد تفکر اسلامی و شکوفایی کلام، مسئله نخست و بخش D به مسئله دوم پرداخته است.
فان اس درباره ویژگیهای این کار پژوهشی مـینویسد: «افـکار عـجیب و غریبی به سراغ متکلمان مـیآید و شـاید ایـن امر جاذبهای باشد که در آنها وجود دارد. متکلمان اسلامی هم از این قاعده مستثنا نیستند. دورهای که من قصد بیان و تحلیل آن را دارم، دو
امـتیاز دیـگر را بـرای آنها مهیا کرده است. متکلمان اسلامی در فراخنای آغـاز قـرار گرفتهاند. شرح و بیان حیاتِ این جامعه نو که موطن متکلمان نخستین بود، به نحو گستردهای به مقولات و مفاهیم کـلامی نـیازمند بـود. پیدایش زودهنگام مباحث کلامی در جهان اسلام این امکان را پدید آوردهـ بود که کثرتی از مبادی و عدم تعهد و التزام به اصولِ از پیش تعیین شده در میان متکلمان رایج گردد. آمادگی جـامعه بـرای ایـنکه سخنان آنها (متکلمان) را بشنود، نه تنها آنان را در کانون هیأتهای جاریِ زنـدگی، بـلکه در دل جریانهای سیاسی قرار داد. از همینرو است که در نوشته ما به همان اندازهای که از خلفاء و جریانهای غیرمتعارف الحـادی و زنـدقه گـفتوگو میگردد از مسائلی همچون اجاره خانه و یا مناسبات جنسیِ حاکم بر آن دورانـ سـخن بـه میان میآید. کلام در معنای وسیع خود اظهاراتی است ناظر به واقعیتهایی که به نـحو دیـنی بـیان شدهاند؛ اظهاراتی که جهتگیری خود را از وحیای که هنوزایامصباوت را میگذراند، بهدست آورده بود».
فان اس معتقد اسـت کـه هر یک از ادیان بزرگ در روند تطور و گسترش خود در وهله نخست با شرایطی مـتمایز و مـتنوع روبـرو میشوند که هر یک از این بسترها و زمینهها در آنها واکنشی خاص برمیانگیزد. بالطبع در شرایطی کـه دیـانت و نگاه معنوی، محورِ مسئله اساسیِ پیروان دین جدید است. همه چیز با مـلاحظاتِ بـرآمده از مـعیارهای دینی ارزیابی میگردد. تفاوت فضاهای مواجهه موجب پدید آمدن طیفی بسیار رنگارنگ از آمیختگیهای ناشی از رویـارویی مـلل و نحل مختلف با دیانت جدید میگردد، که مطالعه و کنکاش در ویژگیهای آن، بخش قـابل تـوجهی از مـندرجات جلد دوم و سوم کتاب مؤلف را تشکیل میدهد. فان اس در این ارتباط مینویسد: «برای ما دشوار بود کـه هـر دو قـطب مناسبات را که هر یک معطوف به جهت خاصی بود به نحوی مـطلوب و واضـح تبیین کنیم. جامعه نیز مانند کلام در پی احراز هویت بود. تاریخ تأثیر و تأثر متقابل این دو (جامعه و کـلام) در عـین حال شرح و بیان پیدایش راستکیشی با عقیده درست Orthodoxie در جهان اسلام است. تـصاویری کـه منابع ما از منظرهای متأخر از این دوران دارند، نـشان مـیدهند کـه اسلام همواره یک چهره نداشته است. تـنها یـک بنیادگرای اسلامی ممکن است چنین تلقیای داشته باشد و بر هویت واحد اسلام در ادوار مـختلف تـاریخی اصرار بورزد. در مسئله تصور کـلام در جـهان اسلام مـیتوان طـرحها و الگـوهای گوناگونی را فرض کرد که همه بـرآمده از وحـی و سنت اسلامی باشند، اما چنین است که
مجموعهای از شرایط موجب رجحان یـکی بـر دیگری میگردد و جریان تاریخ رقم مـیخورد. البته در تلقی سوبژکتیوِ مـتتبعان تـاریخ، منظرها و طرحهای مختلفی ارائه شدهاند کـه بـعضا نافی همند، اما نهایتا همه ناظر به مجموعهای از رویدادهای تاریخیِ متعلق به یـک دوره هـستند. انتخاب یکی از این طرحها، از مـیان مـجموعه الگـوهای موجود و بیان انـگیختههای مـختلفی که از سوی کارشناسان مـختلف اظـهار شده است، موجب اتخاذ موضعی در این ارتباط میگردد. نباید از نظر دور داشت که این روال آزمـون و خـطا که ریشه در مقتضیات و شرایط تاریخی دارد و هـر یـک از ادیان مـتحملِ آن شـدهاند، در اسـلام به طریقی پیچیده روی داده اسـت. این مسئله هنگامی تشدید شد که مسلمانان به سبب جنگهایی که منجر به فتح سـرزمینهای بـیگانه شد، در سرزمینهای متعلق به جهان کـن اسـکان یـافتند، بـه ایـن ترتیب با شـرایطی کـاملاً جدید مواجهه شدند که برای رویارویی با آن آمادگیهای لازم را کسب نکرده بودند. آنان از منظر یک فـاتح بـر سـرزمینهایی پای گذاشتند که گرایشها و مبانی خاص خود را داشـت. بـنابراین کـاملاً طـبیعی بـود کـه در وهله نخست، تحولاتی ویژه در هر کدام از این مناطق پدید آید. با گذشت زمان بود که با رشد خودآگاهیهای عمومیِ مسلمانان این تفاوتِ تحول و تطور در این مناطق بـه نوعی تعادل و یکپارچگی رسید».
نویسنده با ارائه مثالی کوشش میکند تا این مسئله را توضیح دهد. از منظر او مسئله جبر و اختیار در میان متکلمان قرن دوم هجری با مواجههای که میان مسلمانان و اندیشمندان مناطق تـصرفشده صـورت گرفته، در ارتباطی مستقیم است. فان اس در این ارتباط به بحثی اشاره دارد که میان یک اعرابی و مسیحی در دمشق بر سر مسئله اختیار و آزادی درگرفته است. این مناقشات در رسالهای که منتسب بـه تـئودور ابوقره، اسقف حران و شاگرد قدیس یوحنای دمشقی است، منعکس شده است: «مواجهه با غیرمسلمانان حوزهای بود که در آن متکلمان مسلمان غالبا موفق بـودند. کـلام اسلامی از این مواجههها هم در روشـها و هـم در محتوا بهرهمند شد و به این ترتیب صورت خاص خود را یافت… . کسی که جرأت به خرج میدهد و فراتر از مرزهای دین خودش به گفتوگو مبادرت مـیکند، مـیباید از (توسل پیوسته به) حـجیت مـتن صرفنظر کند. وی در این مورد تنها با استفاده از براهین عقلیِ برخوردار از اعتبار عام میتواند طرف گفتوگو را متقاعد سازد. اینکه این مسئله برای مسلمانان روشن بود، نکتهای است که
تئودور ابوقره آن را گـواهی کـرده است. او به این نکته وقوف یافته است که میتوان هم به طریق خودآموختگان autodelktikwVو هم به طریق منطقیان (جدلیان) dialektikwVاقامه برهان کرد و مراد وی از این مورد اخیر روش کلامی بود. این مواجههها و بـرخوردها آثـاری نیز بـر جای گذاشتند. کسی که درصدد است معتقدانِ به نوعی دیگر از ایمان را متقاعد سازد و یا از سرّ جدل بـا آنان سخن بگوید، باید خواهناخواه به مقولاتی که از سوی آنان مـورد اسـتفاده قـرار میگیرد توجه داشته باشد. اینکه دامنه چنین مسئلهای تا کجا پیش خواهد رفت، نیازمند بررسی و پژوهش اسـت».
ویـژگی ممتاز کتاب فان اس این است که مباحث کلامی قرون دوم و سوم هجری را بـا مـلاحظه شـرایط عینیِ آن در بسترهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگیِ آن دوران مورد بررسی و مداقه قرار داده است. فقدان مواد و منابع کافی بـرای اطلاع مستقیم از مباحث اولیهای که در میان متکلمان جاری بوده، سبب شده است تـا نتوان تصویری روشن از مـناقشات کـلامیِ ایندوره بهدست آورد. بسیاری از مطالبی که ناظر به فضای فرهنگی این دوره است درآثار واقوال نویسندگان دورانهایبعدی منعکساستکه درپارهای ازموارد با اندیشمندان پیش از خود مخالف نیز بودهاند. چگونه و با چه لطائفالحیلی بـا استفاده از این آرای متأخر به دریافتها، آراء و دغدغههای متکلمان نخستین راه بیابیم، نکتهای است که فان اس با استفاده از شیوه فقهاللغه و نگاه تاریخی به آن مبادرت ورزیده است.
کتاب آقای فان اس در پی آن است که از عهده چـنین کـاری برآید. در بخش نخست کوشش میگردد تا شرایط دینی در برخی از مناطق فرهنگی بازسازی شود. پس از آن در بخش دوم کتاب، نگاه نویسنده به دربار خلفای بغداد معطوف میگردد. اگر بخواهیم از تلقی منابع اسلامی در خـصوص مـسائل کلامیای که در مناطق و ولایات مختلف جهان اسلام آن دوره میگذرد، تبعیت کنیم، هر کدام از این مناطق، در حوزه کلامیِ جریانی مسلط و متعارف، سایر گرایشها و نحلهها را زندیق توصیف میکند؛ یک اعتقاد، درست و گـونههای دیـگرِ افکار، الحادی قلمداد میگردد. با انتخاب بغداد به عنوان پایتخت جهان اسلام، به سبب جاذبههایی که در این شهر وجود داشت به تدریج قوای «روشنفکر» از این سوی و آن سوی در بغداد گـرد هـم آمـدند. با پیدا شدن مکتب کـلامیِ مـعتزله نـوعی کلام اسلامی پدید آمد که مدعی بود میتواند از مقبولیت عام برخوردار گردد. مؤلف این تحول و تطور را از پایان دوره اموی تا نیمه دوم قـرن سـوم هـجری مورد
تتبع قرار داده است. با وجود این، بـخشی از فـصلهای نخستِ بخش اول کتاب ناظر به قرن نخست هجری است؛ مسائلی از قبیل شرایطی که پس از وفات پیامبر اسلام پیش آمد و بـسترهایی کـه زمـینههای ایجاد وفاق و هویت در میان مسلمانان را موجب شد و مواردی از این قـبیل، نویسنده در نظر داشته است تا برخی از مسائلی را که در آن دوران با تحولاتی که با دوران اموی و عباسی در ارتـباط اسـت و بـه منزله مقدماتی برای درک شرایط این دوران به حساب میآیند، به طور اجـمالی وارسـی کند. در بخش پایانیِ بخش دوم برخی از اندیشمندان مورد بررسی قرار میگیرند که در دهههای پایانیِ قرن سـوم هـجری آراء و افـکارشان به نقطه اوج خود میرسد. این بخش پیش از این که گرایش معتزلی بـا جـبایی در مـیان بصریان، و با ابوالحسین خیاط و کعبی در میان بغدادیان وارد نخستین مرحله به اصطلاح دوره مدرَسیِ خود گـردد بـه پایـان میرسد.
فان اس با اشاره به اعتمادورزی به منابع مکتوبی که از سوی نمایندگان هر یـک از نـحلههای کلامی این دوران فراهم آمده یا از سوی نویسندگان متأخر نوشته شده است. میگوید: «آنـچه از مـتون اسـلامیِ قرن نخست هجری در اختیار داریم مظنون به این هستند که در آنها نوعی فرافکنی صـورت گـرفته باشد. پژوهشهایی هم که غربیها در این ارتباط انجام دادهاند، بهرغم قوت منابع و شـیوههایی کـه در تـفسیر به کار بردهاند در مقایسه با سایر دورهها از تعارضات بسیاری برخوردار است. شاید هنگامی که آنـچه را کـه پس از این روی داده است، به طور واضح و آشکار بررسی کنیم، امکانی به وجود آیـد، تـا بـرای ارزیابی سرآغازههای نخستین، پایهای استوار در اختیارمان قرار گیرد».
فان اس کوشش میکند تا این پایه وبـنیادرا بـیابد. تـحقق اینامر منوط به این است که متتبع پیشفرضهاییرا تدارککند. دراینتتبعات تاریخیمیباید رابـطهای روشـنمیاننتایج ونقاط پایانی تحلیل وچشماندازیکه خود مسئله ومعضلتاریخی درآن وارسی میگردد، وجود داشته باشد. به عبارت دیگر چـشمانداز بـررسی مسئله میباید نتایجی را که از آن برمیآید، توجیه کند. دراین میان منابعی که در جـریان پژوهـش کشف میگردند نقش قابل ملاحظهای دارند. فـان اس اشـاره مـیکند که به عنوان مثال یافتن منابعی کـه نـاظر به آراء و افکار جبایی و کعبی بوده است در تکوین مفاهیم تحلیلی او بسیار مؤثر بودهاند، کـثرت مـنابع مانع به هم ریختن مـرزها و ابـهام میگردد و تـمایز مـطلوب نـظر متتبع را تأمین میکند.
فان اس در شرایطی کـه فـقدان منابع دایره پژوهش را تنگ میسازد و کار پژوهشگر را
در بازسازی نظامهای مفهومیِ یک دوره تـاریخیِ خـاص با دشواری روبرو میسازد به روشـهای پژوهشیِ ویژهای متوسل مـیگردد: «بـازسازی نظامهای کلامی به نقطهثقلی کـه در هـر کدام از این مقاطع لحاظ میگردد بستگی دارد. مسئله مهم این است که در هر یـک از آنـها، مسئله اصلی و محوری یافت شـود. دشـواریِ کـار در آنجا است کـه جـزئیات این اندیشههای مدرسی از مـیان رفـته است ـ یا اینکه تنها با رجوع به آثاری که پس از آن به دست آمده است، قـابل دسـترسی هستند ـ در این موارد متأسفانه با شـهود نـمیتوان پیش رفـت. چـنین مـشکلاتی در خصوص این دورانی کـه ما به آن پرداختهایم وجود دارد. همانطوری که یافتن متون مربوط به قرن اول هجری بسیار دشـوار اسـت، یافتن متون اصلیِ دوره مدنظر مـا هـم آسـان نـمینماید. گـزارشهایی که ناظر بـه آمـوزهنگاریِ این دوران است و در این پژوهشها به آنها اعتماد ورزیدهایم، غالبا به تبیین منسجم مناسبات میان انـدیشمندان نـپرداختهاند و تـنها به پارهای از آراء و افکار بسنده کردهاند و البته امـیدواریم کـه از طـریق مـراجعه بـه ایـن پارهها و نقاط بتوانیم راهی به جانب نظام فکری اندیشمندان این دوره بیابیم. آیا میتوان با این وصلهپینهها یک تصویر کامل و متقاعدکنندهای از تحولات فکریِ این دوره ارائه کرد؟ نمیتوان به درستی تـخمین زد که در این بازی موزائیکی چه پیشفرضهایی خود را پنهان کردهاند، زیرا در این موارد تا یک سند تاریخی خود را نشان نداده است، متتبع ناچار به دریافتهای سوبژکتیو خود اکتفا میورزد. پس از اینکه در حـوزه پژوهـش او نشانهای عینی به دست آمد تازه پیشفرضهای سوبژکتیو خود را میشناسد. هر قدر که میزان مواد در این حوزه کمتر باشد به همان میزان دور هرمنیوتیکی با سرعتی بیشتر ناکار میشود». مـنظور ایـن است که در تتبعاتی که از روش هرمنیوتیک استفاده میکنند، ضمن اینکه رجوع به متون موجود به منظور فهم بخشهای نامفهوم ضروری است، باید اساسا مـجموعه شـرایط موضوع تتبع و پژوهش در حیطههای فـرهنگی، سـیاسی، اجتماعی، اقتصادی و غیره چونان یک کلّ تصور گردد که هر یک از اجزای مشخص آن میتواند ما را به درونش رهنمون گردد. متتبع در این هنگام در بـرابر کـلّی قرار گرفته است کـه انـبوهی از روابط متقابل پیچیده آن را رقم زده است. صِرف توجه به یکی از این رویدادها ماهیت آن دوره تاریخی را بازنمیگشاید. در پژوهشهایی از این دست، نمیتوان نقطه آغازی از هر حیث مطمئن را جستوجو کرد تا به سبب آن به شـیوهای خـطی و تتابعی از مبادی اولیه،
مابقی را استنتاج کرد. روش مؤلفِ کتاب، تفسیری و تفهّمی است. به این معنا که از منظر او ادوار فرهنگی و تاریخی اجزاء و مؤلفههای خود را در دایرهای از مناسبات در یکدیگر تنیدهشده جمع آورده است. برای درک چنین مـناسباتی بـاید به درون ایـن دایره وارد شد. محض اطلاع از دیدگاههای کلامیای که از طریق آموزهنگاریهای آن دوره و دوران متأخر به ما رسیده است برای فـهم شرایط آن روزگار که بروز و ظهوری هم در مسائل کلامی یافته است کـافی نـیست.
فـان اس در بیان مراحل مختلفی که روش پژوهشیِ وی بر آن استوار است مینویسد: «نخستین گام برای حصول اطمینان خاطر ایـن خـواهد بود که متتبع حتیالمقدور منابع، منقولات و آثاری را که در موضوع تتبعش وجود دارند، جـمعآوری کـند. امـا بیان این مسئله بسیار آسانتر است تا عمل به آن در حوزه کاریِ ما متونِ مورد نـظر تاکنون جمعآوری نشدهاند و ملاحظات زبانشناختی (فقهاللغه) در خصوص آنها به نحو کاملی صورت نـگرفته است». فان اس توصیه مـیکند کـه در وهله نخست، این متون جمعآوری گردد و به طور مستقل ترجمه و با حداقل شرح ممکن در اختیار خوانندگان قرار گیرد و به این ترتیب خوانندهای که در این حوزه متخصص نیست این امکان را پیدا مـیکند که برای خود تصویری از این منقولات دست و پا کند و تصویری را که پیش از وی از مناسبات میان این منقولات ارائه شده است نقادی و ارزیابی کند. این مسئله از این جهت لازم است که در مواردی خواننده خواهد پرسید کـه چـرا این نوع از ترکیب دادهها و منقولات بر انحای دیگر اولویت و ترجیح داده شده است؛ فان اس خود در پاسخ به این پرسشهای مقدرِ ناظرِ به این پژوهش پاسخی تفصیلی و واضح ارائه نمیکند. اما بـه طـور کلی مینویسد: «به طور اساسی کوشش شده است که خلاءهایی که ناظر به کمبود منقولات است با گمانهزنیهایی پر شود و حتیالمقدور حق هر منبعی در این باب ادا شود. این کوشش مـمکن اسـت به اینجا منجر گردد که خواننده در برخی از موارد احساس کند که آن هماهنگی و همخونی لازم در بخشهایی از کار دیده نمیشود. یا اینکه نوعی هماهنگی و انسجام تصنعی دیده میشود. از اینرو مؤکدا به خـواننده تـوصیه مـیگردد که از متونی که در اینجا ارائه شـده اسـت خـود تصویری بنا کند و درصدد سنجش آنها برآید».
این ملاحظات اخیر، خصوصا در بخش دوم مجلدات ششگانه فان اس معنا پیدا
میکند، زیرا در این بـخش اسـت کـه نظامهای فلسفی بازسازی شدهاند. بخش اول بیشتر با دسـتگاههای کـلامیای سروکار دارد که از وضوح چندان زیادی برخوردار نیستند. در مقابل، در بخش دوم این وضوح بیشتر است. منابعی که در این زمینه مورد اسـتفاده قـرار گـرفتهاند، ناظر به شرح احوال افراد، حدیث و تفاسیر قرآن است. آنـها این امکان را فراهم میکنند تا یک تلقی عمومی از اندیشمند موردِ پژوهش به دست آید.
از منظر مؤلف کتاب، بـا مـلاحظه غـایاتی که بر تتبعات زبانشناختی مترتب است و عمده آن بازسازی نسخههای غـیرکامل و دیـگرگونشده دوره تاریخیِ موضوعی پژوهش است، خوانندگان علاقمند هم باید بتوانند در روال تتبعات پژوهشگر مشارکت کنند. در فیلولوژیِ مدرن، نـسخههای مـختلف از یـک متن مقایسه میگردد و قرائن مختلف تاریخی، فرهنگی، زبانی و ادبیاتیِ آن قوم به مـعنای اعـم کـلمه، معیارهایی هستند که موجب ترجیح روایتی بر روایت دیگر میگردد. نویسنده معتقد است کـه بـاید چـنین مجالی برای خوانندگان فراهم آید تا خود به قضاوت بنشینند و با ملاحظاتِ برآمده از آشـناییهایی کـه خود در این میان به دست آوردهاند، وجه انتخاب وجههنظر مؤلف را در میان سایر وجـوه بـسنجند.
فـان اس در بخش ملاحظات روششناختیِ پژوهش خود مینویسد: «در بخش نخست کتاب از طریق روشی که «شـرححالنویسیِ جـمعی» نامیده میشود (و به آن Prosopographie هم گفتهاند) کوشش شده است تا تصویری ارائه گردد کـه اهـمیت حـرکتهای دینی دوران نخست، یعنی فرقهها در مناطق مختلف تبیین گردد. در مقابل در بخش دوم که در آن، مواد نظاممند را در اختیار داشـتهایم. کـوشش کردهایم بر مبنای اسلوب «زندگی و آثار» نمایی از شخصیت هم یک از این انـدیشمندان ارائه کـنیم».
در تـوضیح روش Prosopographie باید یادآور شد که در این روش کوشش میشود در وهله نخست حتیالمقدور فهرستی جامع از شرححال افرادی کـه بـه یـک حوزه اجتماعیِ خاص تعلق دارند و در آن زندگی کردهاند، تهیه گردد. با رجوع بـه مـنابع تاریخی موجود، نخست مؤلفههای این نوع از زندگی اجتماعی تألیف میگردد و سپس رویدادهای مربوط به زندگی افـرادی کـه در چنین فضایی زندگی میکنند با مراجعه به این مؤلفهها ارزیابی میگردد. در چـنین روشـی ضمن اینکه شرححال افراد مؤثر در این زنـدگیِ جـمعی، و تـدوین مختصات مقطع تاریخیِ موضوع پژوهش مفید اسـت، امـکانی را فراهم
میآورد که آثار و احوال اشخاص نیز در این مختصات وارسی گردد و حتیالمقدور کـاستیهای تـفسیریِ مربوط به آنها به نـحوی جـبران گردد.
فـان اس یـادآور مـیشود که این روش هم ضعفهای خـاص خـود را دارا است. این روش نهایتا به تدوین اثری ناظر به تاریخ فضلاء و دانشمندان یـک دوره تـاریخی و در موضوع این پژوهش متکلمان قرنهای اول و دوم هـجری در جهان اسلام میگردد. امـا در ایـن میان تکلیف مردمِ غیرفاضل و مـعمولیِ ایـن جوامع چیست؟ ادبیات شرححالنگارانهای که در آثاری از این دست ارائه میگردد، تصویری آماری را عرضه میکند و از تـعمیمی بـه نسبت بسیار گسترده برخوردار اسـت و مـجال کـمتری برای درک تحولات اجـتماعی و تـاریخی در ابعاد جزئی به دسـت مـیدهد. در انتقال از این شخصیت به شخصیت دیگر، مناسبات عینی و جزئی مورد ملاحظه قرار نمیگیرند. «مـَخْلَص کـلام اینکه این اتهام متوجه پژوهش مـا نـیز است، بـه ایـن مـعنا که توجه به چـهرههای شاخص، ما را از پرداختن به شخصیتهای عادی و معمولی، بازداشته است. ما خود به این ضعف تـوجه داشـتهایم و کوشش کردهایم که حتیالمقدور به چـهرههای عـادی در ایـن تـحولات کـلامی نیز توجه داشـته بـاشیم». فان اس یادآور شده است که او در پایانِ توصیف این چهرهها چنین نقطهنظرهایِ عینیای را نیز مدنظر قرار دادهـ اسـت تـا به این ترتیب کاستیهای روشی را حتیالمقدور جـبران کـند. در عـین حـال یـادآور مـیشود که خواننده همواره غایت او را در تألیف این مجلدات ملاحظه کند. وی خواسته است که «تنها مناسبات میان کلام و جامعه را در این دوره تاریخی نشان دهد، نه کمتر و نه بیشتر».
تـاریخی که فان اس به نگارش آن مبادرت کرده، اثری است تحلیلی توأم با مساعی بسیار بلیغ برای جمعآوری منابع و متون که هرگز از روح هماهنگکننده ملاحظاتِ خودِ متتبع غافل نبوده است. شاید رعـایت هـمین نکته که مؤلف از تصریح به آن ابایی نداشته است، موجب گردد که برخی از منتقدانِ نسبت به عینیتگراییِ تتبعات شرقشناسان تردید روادارند. اما مگر راهی به جانب پژوهشی کاملاً برآمده از عـینیات و عـاری از مؤلفههای سوبژکتیو هست؟ «آنچه در اینجا ارائه شده است، به منزله یک ترکیب و تألیف نیست. دیدِ ترکیبی و نگاه جمعی در آغاز کار و نه در پایان آن قرار دارد. ایـن تـلقی و تصویر جمعی در ابعاد بزرگش بـرآمده از نـتایج پژوهشهای مقدم بر آن نیست، بلکه صرفا یک طرحی است که بیشتر میتواند در خدمت یک تکنگاریِ برآمده از این منابع
و مواد باشد تا اینکه با تـوسل بـه آن در این مقطع تاریخی مـوضوعی مـورد جستوجو قرار گیرد. انجام کارهایی از این دست نیاز به یک نظام مفهومی دارد. این همان چیزی است که ما در بررسی کلام اسلامی در این دوره فاقد آن هستیم. آنچه تاکنون در این پژوهش راهنمای مـا بـوده تا در انبوه مواد و اطلاعات تاریخی به نوعی تقسیمبندی و تمایز برسیم، طراحی بوده است که برآمده از نگارشهای ناظر به جریانهای ارتدادی در این دوره است. ما از این طرح بهره بردهایم، گرچه همواره بـا وقـوف آن را دنبال نـکردهایم. کسی که با این طرح موافق نیست و درصدد گذر از آن است، میباید از این نکته غفلت نکند که بـه مواد الهامبخش طرحهای ویژه خود نیازمند است و باید دقیقا آنها را بـشناسد. مـحدود کـردن خود در یک زاویه خاص از این اطلاعات، مفید نخواهد بود. به هنگام ارائه یک تصویر کلی از رویدادهای ایـن دوره، پژوهـشگر ناخودآگاه فقط به اجزای معهود معرفتش مراجعه میکند و حال و وضعی محتاط و معطوف بـه دانـستههای خـاص خود اتخاذ میکند. هرگز تصاویر مرکب، تنها بر مبنای مطالعات و تتبعات خاص و جزئی فراهم نـمیگردد. کل همواره چیزی بیشتر از جمع اجزاء است. طرح جامع و نظام مفهومیِ پژوهشگر کـارکردی دوگانه دارد: از یکسو در انبوه مـنابع، خـطوط راهنمایی را فراهم میآورد و از سوی دیگر، دیگران را به نقد و چالش میکشاند».
در روزگاری که مناسبات میان ملل روزبهروز آسانتر میشود، آگاهی از تلقی اندیشمندان دیگر حوزههایفرهنگی درباره مسائل فرهنگ خودمان، مخصوصا هنگامی که زبـدگان و صاحبنظران آن فرهنگها به این مسئله پرداخته باشند، بسیار لازم است. توجه به آثار آنها، دیدن تاریخ و فرهنگ خود در آیینه پژوهشگرایی از نوع دیگر است، که به فرهنگی غنی و تاریخی سرشار از پیچیدگیهای کلامی تـعلق دارنـد و در نگاهشان به تاریخ و فرهنگ سرزمین ما، آشکار و پنهان این تعلق را نشان میدهند. به این ترتیب زمینههای مناسبی برای گفتوگوهایی پدیدخواهدآمدکه مسائل ومواد آن درنوشتههایی از این دست موجود است. بازتاب شـیوهها و روشـهایی که این پژوهشگران در این آثار در تحلیل مسائل تاریخی و کلامی به کار بردهاند، نمونههایی به دست میدهد که با توجه به آن میتوان درباره شیوههای متداول در میان مورخان این مـرز و بـوم اندیشید.
فان اس مانند هانس کونگ، نظریهپرداز صلح و تفاهم میان ادیان، در شمار آن دسته از اندیشمندانی است که نگاهشان به دیانت و تاریخ همواره با تأملات نظری همراه بوده
است و با تتبع در زمـینههای تـاریخیِ بـسط و توسعه ادیان و کوشش برای یـافتن مـنطقی کـه در آن نهفته است، درصدد فراهم آوردن زمینههای مناسبی برای تقارب و تفاهم میان ادیان هستند.
فهرست اجمالی کتاب کلام و جامعه در قرن دوم و سوم هجری اثـر «فـان اس»
Aبـنیادهای دیانت اسلامی در قرن نخست هجری (جلد اول)
Bولایات اسـلامی در قـرن دوم هجری (ادامه جلد اول و جلد دوم)
Cوحدت تفکر اسلامی و شکوفایی علم کلام (جلد سوم و چهارم)
Dخلاصهای از تاریخ مسائل (ادامه جـلد چـهارم)
مـتون کلامی (جلد پنجم و ششم)
فهرست تفصیلی
جلد اول
(A بنیادهای دیانت اسـلامی در قرن نخست هجری
۱ ـ ختم نبوت
۲ ـ خودآگاهی برای اخذ تصمیم و جستوجوی هویت
۱ ـ ۲ نشانههای هویت اسلامی در خلافت عبدالملک
۲ ـ ۲ شواهد اولیـه در سـنت ادبـی
۳ ـ جامعه و فرد
۱ ـ ۳ ایمان و وعده بهشت
۲ ـ ۳ آگاهی به معصیت و مسئولیت فردی
۳ ـ ۳ رحـمت و تـقدیر الهی
۴ ـ تحولات ویژه دینی، حدود قرن دوم هجری
۱ ـ ۴ تصویر پیامبر
۲ ـ ۴ قرآن
۵ ـ گسترش ایمان
۱ ـ ۵ ابزارهای ادبی انتقال ایـمان
۱ ـ ۱ ـ ۵ آغـاز کـلام جدلی
۲ ـ ۱ ـ ۵ جمعبندی
(Bولایات اسلامی در قرن دوم هجری
۰ ملاحضات روشی
۱ ـ سوریه
۰ ـ ۱ خطوط کلی
۱ ـ ۱ رابـطه بـا شـیعه
۲ ـ ۱ قدریه
۱ ـ ۲ ـ ۱ مسأله مبدأ
۲ ـ ۲ ـ ۱ غیلان دمشقی و محیط وی
۳ ـ ۲ ـ ۱ تأثیرهای بعدی غیلان دمشقی
۴ ـ ۲ ـ ۱ سنتشکنی یزید سوم
۱ ـ ۴ ـ ۲ ـ ۱ خـطبه یـزید سـوم در آغاز خلافت
۲ ـ ۴ ـ ۲ ـ ۱ تحولات بعدی تا زمان مروان دوم
۵ ـ ۲ ـ ۱ قدریها در روزگار یزید سوم
۱ ـ ۵ ـ ۲ ـ ۱ دمشق
۲ ـ ۵ ـ ۲ ـ ۱ قدریهای اهـل فـلسطین
۳ ـ ۵ ـ ۲ ـ ۱ قدریهای اهل حِمص
۶ ـ ۲ ـ ۱ قدرهای متأخّر
۷ ـ ۲ ـ ۱ نتیجهگیریهای کلی
۸ ـ ۲ ـ ۱ تحولات بعدی آراء غیلان در عراق
۱ ـ ۸ ـ ۲ ـ ۱ مکتوبات غـیلان و حـکایات مـربوط به او
۹ ـ ۲ ـ ۱ عمر دوم و قدریه
۳ ـ ۱ موردی از ارتداد
۴ ـ ۱ مرجئه سوریه
۱ ـ ۴ ـ ۱ جهمیها
۵ ـ ۱ از زهد به عرفان
۲ ـ عراق
۰ ـ ۲ ملاحظات کـلی
۱ ـ ۲ کـوفه
۱ ـ ۱ ـ ۲ مرجئه
۱ ـ ۱ ـ ۱ ـ ۲ قدیمیترین نمایندگان مرجئه در کوفه
۲ ـ ۱ ـ ۱ ـ ۲ هیأت اعزامی به دارالخلافه در زمان عمر دوم
۳ ـ ۱ ـ ۱ ـ ۲ دو شعر از مـرجئه
۴ ـ ۱ ـ ۱ ـ ۲ جـدال عـلیه مرجئه در سیره سالم بن ذکوان
۵ ـ ۱ ـ ۱ ـ ۲ کتاب الارجاء
۶ ـ ۱ ـ ۱ ـ ۲ طیف مرجئه تا ۱۵۰ هجری
۷ ـ ۱ ـ ۱ ـ ۲ حلقه ابوحنیفه
۱ ـ ۷ ـ ۱ ـ ۱ ـ ۲ پیشگامان
۲ ـ ۷ ـ ۱ ـ ۱ ـ ۲ زنـدگی و آثـار بعدی ابوحنیفه
۳ ـ ۷ ـ ۱ ـ ۱ ـ ۲ آراء کلامی ابوحنیفه
۱ ـ ۳ ـ ۷ ـ ۱ ـ ۱ ـ ۲ نامه به عثمان البتّی
۱ ـ ۱ ـ ۳ ـ ۷ ـ ۱ ـ ۱ ـ ۲ مقایسهای با دیگر مـتون مـتقدم حـنفیها
۲ ـ ۳ ـ ۷ ـ ۱ ـ ۱ ـ ۲ نامه دوم به عثمان البتّی
۳ ـ ۳ ـ ۷ ـ ۱ ـ ۱ ـ ۲ اصطلاح فقه اکبر
۴ ـ ۳ ـ ۷ ـ ۱ ـ ۱ ـ ۲ تصویر خدا، نظریه سیاسی
۴ ـ ۷ ـ ۱ ـ ۱ ـ ۲ معاصران ابوحنیفه
۸ ـ ۱ ـ ۱ ـ ۲ مرجئه کـوفه پس از ابـوحنیفه
۹ ـ ۱ ـ ۱ ـ ۲ اصـلاحات غسان بن ابان
۲ ـ ۱ ـ ۲ جریانهای ضد مرجئه در کوفه
۱ ـ ۲ ـ ۱ ـ ۲ سفیان الثوری
۲ ـ ۲ ـ ۱ ـ ۲ صوفیه
۳ ـ ۲ ـ ۱ ـ ۲ قدریه
۳ ـ ۱ ـ ۲ شـیعه
۱ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ سـنتگرایان متمایل به شیعه
۲ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ زیدیه
۱ ـ ۲ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ بُتریه
۱ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ زیدیهای «ملایم»
۲ ـ ۲ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ جارودیه
۱ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ شکلگیری اندیشه جارودیه
۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ تحولات بعدی
۳ ـ ۲ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ گروههای کوچک زیـدی مـتقدم
۱ ـ ۳ ـ ۲ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ کاملیه
۳ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ رافضیها
۱ ـ ۳ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ تعطل و روح جامعه
۲ ـ ۳ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ امام به عنوان رهبر و عالم کامل
۳ ـ ۳ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ رجعت
۱ ـ ۳ ـ ۳ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ انـدیشه رجـعت در میان زیدیان متقدم
۲ ـ ۳ ـ ۳ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ پیروان نظریه رجعت در مـیان مـراجع شـیعی قرن اول هجری
۳ ـ ۳ ـ ۳ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ تفسیر متقدم شیعه به عـنوان حـامل نظریه رجعت
۴ ـ ۳ ـ ۳ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ انحطاط کیسانیه
۵ ـ ۳ ـ ۳ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ تطوّر اندیشه رجعت در امامیه
۴ ـ ۳ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ رد دو خلیفه اول
۵ ـ ۳ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ تقیّه
۶ ـ ۳ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ بداء
۷ ـ ۳ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ مکاتب کـلاس رافـضیها
۱ ـ ۷ ـ ۳ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ سرآغازها
۱ ـ ۱ ـ ۷ ـ ۳ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ گروههای طرفدار مرجئه
۲ ـ ۱ ـ ۷ ـ ۳ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ زواره بـن اعـین و محفل او
۳ ـ ۱ ـ ۷ ـ ۳ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ گـفت و گـو دربـاره تصویر خدا
۲ ـ ۷ ـ ۳ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ نسل بعد
۱ ـ ۲ ـ ۷ ـ ۳ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ شیطان الطـاق و هـشام الجوالیقی
۲ ـ ۲ ـ ۷ ـ ۳ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ هشام بن الحکم
۱ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۷ ـ ۳ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ «وجودشناسی»
۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۷ ـ ۳ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ مفهوم خدا
۳ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۷ ـ ۳ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ پرسشهای مربوط به علوم طـبیعی
۴ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۷ ـ ۳ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ نـظریه ادراک
۵ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۷ ـ ۳ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ فعل انسانی
۶ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۷ ـ ۳ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ اوصاف الهی
۷ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۷ ـ ۳ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ قرآن و نـبوت
۸ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۷ ـ ۳ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ عصمت و نص
۱ ـ ۸ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۷ ـ ۳ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ استدراک: ابـزار مـشروعیت در شیعه
۹ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۷ ـ ۳ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ رجعت
۳ ـ ۲ ـ ۷ ـ ۳ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ علی بن رئاب
۳ ـ ۷ ـ ۳ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ جـانشینان مـتکلمین بزرگ
۱ ـ ۳ ـ ۷ ـ ۳ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ مکتب هشام الجوالیقی
۲ ـ ۳ ـ ۷ ـ ۳ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ مکتب هشام بن الحکم
۳ ـ ۳ ـ ۷ ـ ۳ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ دورنما
۸ ـ ۳ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ استنتاجهای کلی
۱ ـ ۸ ـ ۳ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ کلام رافـضی و مـحیط آنها، تأثیرات رواقی و یهودی
۴ ـ ۱ ـ ۲ خـوارج
۱ ـ ۴ ـ ۱ ـ ۲ جـامعه ابـاضیه در کوفه
۲ ـ ۴ ـ ۱ ـ ۲ عیسی بـن عـمر
۵ ـ ۱ ـ ۲ مرتدان
۱ ـ ۵ ـ ۱ ـ ۲ مفهوم زندیق
۲ ـ ۵ ـ ۱ ـ ۲ مـکتب مـانوی در صدر اسلام
۳ ـ ۵ ـ ۱ ـ ۲ زندقه به عنوان پدیدهای اجتماعی و دینی
۴ ـ ۵ ـ ۱ ـ ۲ ضیسانیه
۵ ـ ۵ ـ ۱ ـ ۲ مرقیون
۶ ـ ۵ ـ ۱ ـ ۲ کنتاویان
۷ ـ ۵ ـ ۱ ـ ۲ استدراک: مزدکیان در جـهان اسـلام
۸ ـ ۵ ـ ۱ ـ ۲ زندقه در کوفه
۱ ـ ۸ ـ ۵ ـ ۱ ـ ۲ جهانشناسی و فلسفه طبیعت
۲ ـ ۸ ـ ۵ ـ ۱ ـ ۲ جـامعه اشـراف
۳ ـ ۸ ـ ۵ ـ ۱ ـ ۲ مواجهه بـا زنـدقه بـراساس منابع امامیه
۴ ـ ۸ ـ ۵ ـ ۱ ـ ۲ نقش زنـدقه در دوران اموی متأخر
محتویات جلد دوم
۲ ـ ۲ بصره
۱ ـ ۲ ـ ۲ مرتدها
۱ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۲ بشار بن یزید
۲ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۲ صالح بن عبدالقدوس
۳ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۲ سُمانیه
۴ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۲ ابنالمقفع
۱ ـ ۴ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۲ ردیـهای اسـلام
۲ ـ ۴ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۲ معارضات القرآن
۵ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۲ محیط پیرامون، «فیلسوفان طـبیعت»
۲ ـ ۲ ـ ۲ حـسن البـصری و جـانشینان مـعنوی او
۱ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ قدریها
۱ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ تصورات دربـاره حـدیث
۲ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ قدریها سنی
۱ ـ ۲ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ نسل پس از حسن البصری
۲ ـ ۲ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ نسل میانی
۳ ـ ۲ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ شاگردان سعید بن ابی عروبه
۴ ـ ۲ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ دیگر قدریهای نیمه دومـ قـرن دوم هـجری
۳ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ اسواریها
۴ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ قدریها در میان نحویهای بصری
۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ قدریه و زهـد
۱ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ مـعاصران جـوان حـسن بـصری
۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ نـسل بعد
۱ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ اهمیت عبّادان
۳ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ اعتقادات خاص حقوقی و کلامی در میان زاهدان بصری
۱ ـ ۳ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ بکریّه
۴ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ زهد و عقلگرایی
۳ ـ ۲ ـ ۲ حقوقدانان
۱ ـ ۳ ـ ۲ ـ ۲ مورد ایاس بن معاویه
۲ ـ ۳ ـ ۲ ـ ۲ متون نظری متقدم
۳ ـ ۳ ـ ۲ ـ ۲ کارشناسان و مشاوران حقوقی
۴ ـ ۳ ـ ۲ ـ ۲ «کل مجتهد مـصیب»
۴ ـ ۲ ـ ۲ مرجئه در بصره، غیلانیه
۱ ـ ۴ ـ ۲ ـ ۲ فضل الرقاشی
۲ ـ ۴ ـ ۲ ـ ۲ ابوشمیر و مکتب وی
۳ ـ ۴ ـ ۲ ـ ۲ «جهمیه»
۵ ـ ۲ ـ ۲ اباضیه
۱ ـ ۵ ـ ۲ ـ ۲ مورد عبداللّه بن اباذ
۲ ـ ۵ ـ ۲ ـ ۲ تحول جامعه بصری
۳ ـ ۵ ـ ۲ ـ ۲ مسأله قدر
۴ ـ ۵ ـ ۲ ـ ۲ منازعه بر سر انسانانگاری
۵ ـ ۵ ـ ۲ ـ ۲ دیگر نقاط منازعه
۶ ـ ۵ ـ ۲ ـ ۲ محیط پیرامون
۷ ـ ۵ ـ ۲ ـ ۲ رابطه میان مـعصیت و ایـمان
۸ ـ ۵ ـ ۲ ـ ۲ اصالت اخلاق و التزام به وجدان
۶ ـ ۲ ـ ۲ معتزله متقدم
۱ ـ ۶ ـ ۲ ـ ۲ واصل بن عطا
۱ ـ ۱ ـ ۶ ـ ۲ ـ ۲ زندگینامه، تبار و شغل وی
۲ـ۱ـ ۶ ـ ۲ ـ ۲ واصل به عنوان خطیب، مواجهه او با عبداللّه بن عمر بن عبدالعزیز
۳ ـ ۱ ـ ۶ ـ ۲ ـ ۲ خطاهای زبانی واصل
۴ ـ ۱ ـ ۶ ـ ۲ ـ ۲ رابطه بـا عـلویان در مدینه
۵ ـ ۱ ـ ۶ ـ ۲ ـ ۲ تصویری از شخصیت او
۶ ـ ۱ ـ ۶ ـ ۲ ـ ۲ رابطهاش با عمرو بن عبید و حسن البصری
۷ ـ ۱ ـ ۶ ـ ۲ ـ ۲ آموزه منزلت بین المنزلتین
۱ ـ ۷ ـ ۱ ـ ۶ ـ ۲ ـ ۲ معصیت و توبه
۲ ـ ۷ ـ ۱ ـ ۶ ـ ۲ ـ ۲ رابطه واصل با خوارج و مرجئه
۸ ـ ۱ ـ ۶ ـ ۲ ـ ۲ دیدگاههای سـیاسی واصـل
۹ ـ ۱ ـ ۶ ـ ۲ ـ ۲ دیگر آراء او
۱ ـ ۹ ـ ۱ ـ ۶ ـ ۲ ـ ۲ پرسشهای مربوط به مـعرفتشناسی
۲ ـ ۶ ـ ۲ ـ ۲ عـمرو بن عبید
۱ ـ ۲ ـ ۶ ـ ۲ ـ ۲ شرح حال او
۲ ـ ۲ ـ ۶ ـ ۲ ـ ۲ تصمیمهای سیاسی
۱ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۶ ـ ۲ ـ ۲ رابطه با منصور
۳ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۶ ـ ۲ ـ ۲ تصویری از شخصیت او
۴ ـ ۲ ـ ۶ ـ ۲ ـ ۲ رابطهاش با حسن بصری
۱ ـ ۴ ـ ۲ ـ ۶ ـ ۲ ـ ۲ عمرو به عنوان مفسر
۵ ـ ۲ ـ ۶ ـ ۲ ـ ۲ عمرو به عنوان حقوقدان
۶ ـ ۲ ـ ۶ ـ ۲ ـ ۲ عـمرو بـه عنوان مدافع سنت
۷ ـ ۲ ـ ۶ ـ ۲ ـ ۲ کـلام و سـیاست
۳ ـ ۶ ـ ۲ ـ ۲ نسل شاگردان
۱ ـ ۳ ـ ۶ ـ ۲ ـ ۲ حلقه پیرامون واصل
۱ ـ ۱ ـ ۳ ـ ۶ ـ ۲ ـ ۲ دُعات
۲ ـ ۱ ـ ۳ ـ ۶ ـ ۲ ـ ۲ دیگر شاگردان واصل
۲ ـ ۳ ـ ۶ ـ ۲ ـ ۲ حلقه پیرامون عمرو بن عبید
۱ ـ ۲ ـ ۳ ـ ۶ ـ ۲ ـ ۲ فقها و سنتگرایان
۲ ـ ۲ ـ ۳ ـ ۶ ـ ۲ ـ ۲ «معتزلیان» قیام سال ۱۴۵ هجری
۴ ـ ۶ ـ ۲ ـ ۲ مبدأ نام معتزلی
۷ ـ ۲ ـ ۲ واکنش سنتگرایان
۱ ـ ۷ ـ ۲ ـ ۲ مخالفان عمرو بن عبید
۱ ـ ۱ ـ ۷ ـ ۲ ـ ۲ ایـوب السـختیانی
۲ ـ ۱ ـ ۷ ـ ۲ ـ ۲ یونس بن عبید
۳ ـ ۱ ـ ۷ ـ ۲ ـ ۲ عبداللّه بن عون
۴ ـ ۱ ـ ۷ ـ ۲ ـ ۲ سلیمان التیمی
۵ ـ ۱ ـ ۷ ـ ۲ ـ ۲ ابوعمرو بن العلاء
۲ ـ ۷ ـ ۲ ـ ۲ نسل بعد
۸ ـ ۲ ـ ۲ معتزله در بصره در طول نیمه دوم قرن دوم
۱ ـ ۸ ـ ۲ ـ ۲ صفوان الانصاری
۱ ـ ۱ ـ ۸ ـ ۲ ـ ۲ تصویر معتزلیان متقدم در قصیده صفوان
۲ ـ ۸ ـ ۲ ـ ۲ اصل امر به معروف و نـهی از مـنکر
۱ ـ ۲ ـ ۸ ـ ۲ ـ ۲ مورد مـحمد بن مُناذر
۳ ـ ۸ ـ ۲ ـ ۲ موضع معتزله در بصره پس از سال ۱۴۵
۴ ـ ۸ ـ ۲ ـ ۲ تحول کلام و فقه
۱ ـ ۴ ـ ۸ ـ ۲ ـ ۲ الاصَمّ
۱ ـ ۱ ـ ۴ ـ ۸ ـ ۲ ـ ۲ «هستیشناسی» الاصَمّ
۲ ـ ۱ ـ ۴ ـ ۸ ـ ۲ ـ ۲ تفسیر الاصم بر قرآن
۳ ـ ۱ ـ ۴ ـ ۸ ـ ۲ ـ ۲ اجـماع در میان مسلمین
۱ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۴ ـ ۸ ـ ۲ ـ ۲ اجماع و نظریه سیاسی
۴ ـ ۴ ـ ۴ ـ ۸ ـ ۲ ـ ۲ الاصَمّ به عنوان فقیه
۲ ـ ۴ ـ ۸ ـ ۲ ـ ۲ ابنعلایه
۳ ـ ۴ ـ ۸ ـ ۲ ـ ۲ دیـگر مـعتزلیان بـصره
۹ ـ ۲ ـ ۲ شیعیان بصره
۳ ـ ۲ واسط
۴ ـ ۲ جزیره
۱ ـ ۴ ـ ۲ حرّان
۱ ـ ۱ ـ ۴ ـ ۲ صابیان
۲ ـ ۱ ـ ۴ ـ ۲ حران و کلام اسلامی
۲ ـ ۴ ـ ۲ دیار ربیعه
۱ ـ ۲ ـ ۴ ـ ۲ خوارج
۲ ـ ۲ ـ ۴ ـ ۲ موصل
۳ ـ ۲ ـ ۴ ـ ۲ نصیبین
۳ ـ ۴ ـ ۲ رَقّه
۱ ـ ۳ ـ ۴ ـ ۲ سلیمان بـن جـریر الرّقی
۲ ـ ۳ ـ ۴ ـ ۲ غلاه شیعه
۳ ـ ایران
۱ ـ ۳ شرق ایران
۱ ـ ۱ ـ ۳ جهم بن صفوان
۱ ـ ۱ ـ ۱ ـ ۳ رابطه میان جهم و جـهمیه
۲ ـ ۱ ـ ۳ شـهرها
۱ ـ ۲ ـ ۱ ـ ۳ بـلخ
۱ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۱ ـ ۳ تفسیر قرآن
۱ ـ ۱ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۱ ـ ۳ مقاتل بن حیان
۲ ـ ۱ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۱ ـ ۳ مقاتل بن سلیمان
۱ ـ ۲ ـ ۱ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۱ ـ ۳ دیدگاههای کلامی مقاتل
۲ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۱ ـ ۳ عمر بن صبح و رفـعالیدین
۳ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۱ ـ ۳ مرجئه و حنفیها
۴ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۱ ـ ۳ آغازههای عرفان شرق ایران
۲ ـ ۲ ـ ۱ ـ ۳ مرو
۳ ـ ۲ ـ ۱ ـ ۳ ترمذ
۴ ـ ۲ ـ ۱ ـ ۳ سمرقند
۵ ـ ۲ ـ ۱ ـ ۳ هرات
۳ ـ ۱ ـ ۳ سیستان
۱ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۳ خوارج
۱ ـ ۱ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۳ قـیام حمزه بن آذرک
۲ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۳ گروههای غـیرخارجی
۴ ـ ۱ ـ ۳ بـخش غربی استان خراسان
۱ ـ ۴ ـ ۱ ـ ۳ خوارج خراسان
۱ ـ ۱ ـ ۴ ـ ۱ ـ ۳ بیهسیههای خراسان
۱ ـ ۱ ـ ۴ ـ ۱ ـ ۳ یمان بن رئاب
۲ ـ ۱ ـ ۴ ـ ۱ ـ ۳ اباضیه
۲ ـ ۴ ـ ۱ ـ ۳ نیشابور
۲ ـ ۳ ایران میانی و جنوبی
۱ ـ ۲ ـ ۳ خوارج
۱ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۳ یزید بن انیسه و قیام ابوعیسی الاصفهانی
۲ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۳ خوارج متأخر
۲ ـ ۲ ـ ۳ عبداللّه بن معاویه
۳ ـ ۲ ـ ۳ شهرها
۱ ـ ۳ ـ ۲ ـ ۳ اصفهان
۲ ـ ۳ ـ ۲ ـ ۳ قم
۳ ـ ۳ ـ ۲ ـ ۳ همدان
۴ ـ ۳ ـ ۲ ـ ۳ ری
۴ ـ شـبه جزیره عربستان
۱ ـ ۴ حجاز
۱ ـ ۱ ـ ۴ مکه
۱ ـ ۱ ـ ۱ ـ ۴ قدریه
۲ ـ ۱ ـ ۱ ـ ۴ خوارج
۱ ـ ۲ ـ ۱ ـ ۱ ـ ۴ اباضیه
۳ ـ ۱ ـ ۱ ـ ۴ مرجئه
۴ ـ ۱ ـ ۱ ـ ۴ شیعیان
۲ ـ ۱ ـ ۴ مدینه
۱ ـ ۲ ـ ۱ ـ ۴ خوارج
۲ ـ ۲ ـ ۱ ـ ۴ مرجئه
۳ ـ ۲ ـ ۱ ـ ۴ قدریها
۱ ـ ۳ ـ ۲ ـ ۱ ـ ۴ قیام نفس الزکیه
۲ ـ ۳ ـ ۲ ـ ۱ ـ ۴ تحول بعد، قیام علیه قدریه
۴ ـ ۲ ـ ۱ ـ ۴ جهمیه
۲ ـ ۴ جنوب عربستان
۱ ـ ۲ ـ ۴ یمن
۱ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۴ قدریها
۲ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۴ جریانهای دیگر
۲ ـ ۲ ـ ۴ عمان و حضر مـوت
۵ ـ مـصر
۱ ـ ۵ گرایشهای شیعی
۲ ـ ۵ جریانهای مخالف
۳ ـ ۵ کلام اجمالی، حدیث
۴ ـ ۵ کلام تفصیلی، کلام
جلد سوم
(Cوحدت تفکر اسلامی و شکوفایی علم کلام
۱ ـ بغداد
۱ ـ ۱ سنت منطقه مدائن
۲ ـ ۱ سیاست دینی در دوران المنصور و المهدی
۱ ـ ۲ ـ ۱ راوندیه
۱ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۱ «شیعه عباسی»
۲ ـ ۲ ـ ۱ تـعقیب مـرتدین
۳ ـ ۲ ـ ۱ گفتوگوی دینی با پطریرگ تیموثنوس و رابطه با مسیحیان
۴ ـ ۲ ـ ۱ رابطه با شیعه و قوت گرفتن تسنن
۳ ـ ۱ برآمدن معتزلیها
۱ ـ ۳ ـ ۱ ضرار بن عمرو
۱ ـ ۱ ـ ۳ ـ ۱ نقش ضرار به عنوان متکلم و آثارش
۲ ـ ۱ ـ ۳ ـ ۱ هستیشناسی او
۱ ـ ۲ ـ ۱ ـ ۳ ـ ۱ رابطه ضرار بـا عـهد باستان
۳ ـ ۱ ـ ۳ ـ ۱ تصویر وی از انسان
۴ ـ ۱ ـ ۳ ـ ۱ ماهیت خدا و حس ششم انسان
۵ ـ ۱ ـ ۳ ـ ۱ منابع معرفت
۱ ـ ۵ ـ ۱ ـ ۳ ـ ۱ کلام «قائل به اصالت متن»
۶ ـ ۱ ـ ۳ ـ ۱ تئوری سیاسی ضرار
۷ ـ ۱ ـ ۳ ـ ۱ شاگردان ضرار
۲ ـ ۳ ـ ۱ معمّر
۱ ـ ۲ ـ ۳ ـ ۱ نظام معمّر
۱ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۳ ـ ۱ تلقی اصالت ذرّه معمر و فلسفه طبیعت او
۲ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۳ ـ ۱ نـظریه مـعنی
۳ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۳ ـ ۱ انـسانشناسی
۲ ـ ۲ ـ ۳ ـ ۱ جانشینان
۴ ـ ۱ روزگار پس از سقوط برمکیان
۱ ـ ۴ ـ ۱ هـارونالرشید و شـیعه
۲ ـ ۴ ـ ۱ تـأثیر ایمان مردم
۳ ـ ۴ ـ ۱ کلام مردمی
۱ ـ ۳ ـ ۴ ـ ۱ بشار بن المعتمر
۱ ـ ۱ ـ ۳ ـ ۴ ـ ۱ نظام بشار
۱ ـ ۱ ـ ۱ ـ ۳ ـ ۴ ـ ۱ نظریه تولد
۲ ـ ۱ ـ ۱ ـ ۳ ـ ۴ ـ ۱ اراده خدا و لطف وی
۳ ـ ۱ ـ ۱ ـ ۳ ـ ۴ ـ ۱ ایمان و معصیت
۴ ـ ۱ ـ ۱ ـ ۳ ـ ۴ ـ ۱ نظریه سیاسی
۲ ـ ۳ ـ ۴ ـ ۱ صوفیات معتزله
۱ ـ ۲ ـ ۳ ـ ۴ ـ ۱ مردار
۲ ـ ۲ ـ ۳ ـ ۴ ـ ۱ گـرایشهای انـسانانگارانه
۲ ـ تـقسیم امپراطوری و جنگهای داخلی
۱ ـ ۲ قیام ابوالسرایا
۲ ـ ۲ مأمون و علیالرّضا(ع)
۳ ـ ۲ مـتکلمین پیـرامون مأمون، ثمامه بن اشرس
۴ ـ ۲ خلافت ابراهیم بن المهدی در برابر خلافت مأمون
۱ ـ ۴ ـ ۲ بشر المریسی
۲ ـ ۴ ـ ۲ اعدام محمد بن الفرات
۳ ـ ۴ ـ ۲ اسماعیل الجـوزی
۵ ـ ۲ بـازگشت مـأمون به بغداد
۱ ـ ۵ ـ ۲ قتل فضل بن سهل
۲ ـ ۵ ـ ۲ به قتل رساندن عـلیالرّضا(ع)
۳ ـ مأمون در بغداد، شکوفایی کلام معتزلی
۱ ـ ۳ چهره فرهنگی مأمون و زندگی عقلانی در دربار بغداد
۲ ـ ۳ نظامسازان بزرگ معتزلی
۱ ـ ۲ ـ ۳ ابوالهذیل
۱ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۳ گزارشهای مـربوط بـه شـرح حال
۲ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۳ آثار وی
۳ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۳ آموزههای ابوالهذیل
۱ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۳ طبیعیات
۱ ـ ۱ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۳ اجسام و اعراض، اصالت ذره
۲ ـ ۱ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۳ مخلوق بودن و بـرهان بـر وجود خدا از طریق امکان عام
۳ ـ ۱ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۳ اعراض لازم و اعراض غیرمفارق
۴ ـ ۱ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۳ آموزه حرکت
۵ ـ ۱ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۳ حرکت زمین در فضا
۶ ـ ۱ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۳ هوا و نور
۷ ـ ۱ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۳ اعـراض بـدون جـوهر، زمان
۸ ـ ۱ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۳ مشابهت و مغایرت
۲ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۳ انسانشناسی
۱ ـ ۲ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۳ وحدت شخص
۲ ـ ۲ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۳ فعل
۳ ـ ۲ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۳ ادارک حسی و شناخت
۴ ـ ۲ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۳ معاد و زندگی اخـروی
۵ ـ ۲ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۳ شـیطان و اجـنّه
۳ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۳ پرسشهای مربوط به معیارشناسی
۱ ـ ۳ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۳ تفسیر قرآن
۲ ـ ۳ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۳ حقیقت سنت پیامبر
۳ ـ ۳ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۳ روش فقهی
۴ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۳ تصویر خدا
۱ ـ ۴ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۳ تـوحید و حـضور هـمه جانبه خداوند
۲ ـ ۴ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۳ آموزه صفات
۳ ـ ۴ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۳ قدرت نامه و فلاح
۴ ـ ۴ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۳ خلق و خلقت
۵ ـ ۴ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۳ کلام الهی
۵ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۳ آموزه معصیت
۶ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۳ نـظریه سـیاسی
۴ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۳ حیات اخروی
۲ ـ ۲ ـ ۳ نظام
۱ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۳ نظام به عنوان شاعر و ادیب
۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۳ نظام به عنوان متکلم
۱ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۳ طـبیعت
۱ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۳ مـقابله بـا قائلان به اصالت ذره تجزی لایتناهی و نظریه فترت
۱ ـ ۱ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۳ نمونههای عهد باستان
۲ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۳ آموزه عمومی حرکت، مـفهوم اعـتماد
۳ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۳ آموزه اجسام
۱ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۳ آموزه امتزاج
۲ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۳ احتراق
۳ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۳ آثار دیگر آتش
۴ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۳ عناصر دیگر
۴ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۳ رابطه با پزشـکی مـعاصر
۵ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۳ ادراک حـسی
۱ ـ ۵ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۳ حس باصره، آموزه رنگها
۲ ـ ۵ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۳ سامعه علم الاصوات
۳ ـ ۵ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۳ دیگر ادراکات حسی
۶ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۳ حرکت به عنوان عرض
۷ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۳ خـصوصیت و قـصد نظریه نظام
۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۳ انسانشناسی
۱ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۳ روح
۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۳ روح و جسم
۳ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۳ رفتار انسانی
۳ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۳ علم و معرفت
۱ ـ ۳ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۳ معرفت «ضروری» و «اکتسابی»
۲ ـ ۳ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۳ قـابلیت اعـتماد سـنت
۳ ـ ۳ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۳ مجموعه مسائل مربوط به اجماع
۴ ـ ۳ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۳ بازگشت از قیاس، آراء شاذّ فقهی
۵ ـ ۳ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۳ تمسک به قرآن و از میان رفتن صـحابه
۴ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۳ کـلام
۱ ـ ۴ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۳ مـواجهه با غیرمسلمانان
۱ ـ ۱ ـ ۴ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۳ ثنویه و دهریه
۲ ـ ۱ ـ ۴ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۳ یهودیان
۳ ـ ۱ ـ ۴ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۳ مسیحیان
۲ ـ ۴ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۳ کلام نظاممند
۱ ـ ۲ ـ ۴ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۳ «اوصاف ذاتی» خدا
۲ ـ ۲ ـ ۴ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۳ فـعل الهـی
۱ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۴ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۳ اراده و خلق
۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۴ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۳ عدالت و قدرت الهی بر ظلم
۳ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۴ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۳ کلام الهی، قرآن
۵ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۳ اخلاق، معصیت و ایمان
۶ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۳ نظریه سیاسی
۷ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۳ زندگی اخـروی
۱ ـ ۷ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۳ عـلی الاسواری
۲ ـ ۷ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۳ صالح قبّه
۳ ـ ۷ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۳ طرفداران قائل به تناسخ ارواح
۳ ـ ۳ محنت
۱ ـ ۳ ـ ۳ فرامین مأمون
۲ ـ ۳ ـ ۳ تـعقیب بـن حنبل، منابع
۱ ـ ۲ ـ ۳ ـ ۳ دومین محاکمه بن حنبل
۳ ـ ۳ ـ ۳ بـررسی تـحولات تـا قیام ابن احمد بن نصر الخزاعی
۴ ـ ۳ ـ ۳ مـحنت در ولایـات
۵ ـ ۳ ـ ۳ در خصوص شرح حال ابنابی داوود، پایان دوره محنت
۶ ـ ۳ ـ ۳ بررسی دو متن غیررسمی
محتویات جلد چهارم
۴ ـ مـعتزلیان در دوران مـحنت و پس از آن
۱ ـ ۴ بصره تا میانه قرن سـوم هـجری
۱ ـ ۱ ـ ۴ هشام فـوطی
۱ ـ ۱ ـ ۱ ـ ۴ تـعالیم وی
۲ ـ ۱ ـ ۴ شـاگردانش
۱ ـ ۲ ـ ۱ ـ ۴ عبّاد بن سلیمان
۱ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۱ ـ ۴ تعالیم وی
۱ ـ ۱ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۱ ـ ۴ ملاحظات مـقدماتی در خـصوص نظام وی و منابع مربوطه
۲ ـ ۱ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۱ ـ ۴ نظریه صفات
۱ ـ ۲ ـ ۱ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۱ ـ ۴ نظریه اسماء خدا بر مبنای فعل خـاص خـدا
۱ ـ ۲ ـ ۱ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۱ ـ ۴ آموزه اسماء خدا نه بر مـبنای فعل خاص خدا و نـه بـر مبنای فعل دیگری
۲ ـ ۲ ـ ۱ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۱ ـ ۴ پرسشهای هـستیشناسی
۳ ـ ۱ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۱ ـ ۴ قـدرت تامه الهی و عالم احسن
۴ ـ ۱ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۱ ـ ۴ انسانشناسی
۵ ـ ۱ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۱ ـ ۴ ایمان و معصیت
۶ ـ ۱ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۱ ـ ۴ پرسشهای معرفتشناختی
۷ ـ ۱ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۱ ـ ۴ نظریه سیاسی
۳ ـ ۱ ـ ۴ شحام
۴ ـ ۱ ـ ۴ تـأثیرات مـعتزلی، احمد بن احمد بن المـعذّل
۲ ـ ۴ مـعتزلیان بـغداد
۱ ـ ۲ ـ ۴ جعفر بن مـبشر
۱ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۴ نـظریه سیاسی وی
۲ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۴ پرسشهای کلامی
۳ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۴ مـسائل حـوزه فقه
۲ ـ ۲ ـ ۴ جعفر بن حرب
۱ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۴ تعالیم وی و رابطهاش با جعفر بن مبشر
۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۴ شاگردان اسکافی، زندگی و آثـار
۱ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۴ دیـدگاههای کلامی اسکافی
۳ ـ ۲ ـ ۴ نمایندگان متأخر معتزله
۴ ـ ۲ ـ ۴ مـعتزلیان مـحافظهکار: ابومجالد جـاحظ
۱ ـ ۴ ـ ۲ ـ ۴ جـاحظ
۱ ـ ۱ ـ ۴ ـ ۲ ـ ۴ نـظریه شناخت جاحظ
۲ ـ ۱ ـ ۴ ـ ۲ ـ ۴ خطوط اصـلی مجموعه آراء وی
۳ ـ ۱ ـ ۴ ـ ۲ ـ ۴ زندگی اخروی
۲ ـ ۴ ـ ۲ ـ ۴ عفان الرَّقی
۳ ـ ۴ ـ ۲ ـ ۴ زرقان
۵ ـ متکلمین پیرامون معتزله
۱ ـ ۵ مرجئه
۱ ـ ۱ ـ ۵ محمد بن شبیب
۲ ـ ۱ ـ ۵ دیگر مـتکلمین مـرجئه این نسل
۳ ـ ۱ ـ ۵ نسل بعدی ابوالحسین الصـالحی
۲ ـ ۵ نـجار و حـلقه پیـرامون او
۱ ـ ۲ ـ ۵ تـعالیم نجّار
۲ ـ ۲ ـ ۵ مکتب نـجّار
۱ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۵ بـرغوث
۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۵ دیگر متکلمین این حلقه
۳ ـ ۵ متکلمان اباضی
۶ ـ منازعه بر سر قرآن
۱ ـ ۶ ابنکُلاّب
۲ ـ ۶ محاسبی
۳ ـ ۶ کراییسی و مسأله لفظ القـرآن
۱ ـ ۳ ـ ۶ واکـنش حـنبلیها و اصحاب الحدیث
۲ ـ ۳ ـ ۶ واقفه
۷ ـ گسترش معتزله در قرن سـوم
۱ ـ ۷ عـراق و جـزیره
۲ ـ ۷ شـبه جـزیره عـربستان
۳ ـ ۷ سوریه، قاسم بن خلیل الدمشقی
۴ ـ ۷ ارمنستان
۵ ـ ۷ ایران
۶ ـ ۷ هند
۷ ـ ۷ مغرب
۱ ـ ۷ ـ ۷ مناطق داخلی و اقصی نقاط مغرب
۲ ـ ۷ ـ ۷ تونس و طرابلس
۳ ـ ۷ ـ ۷ استدراک: معتزلیان در اسپانیا
۸ ـ ۷ جمعبندی
۸ ـ بحران
۱ ـ ۸ راه خاص عرفان در بغدادی، جنید
۲ ـ ۸ تخریب روش جـدلی به دست خودش
۱ ـ ۲ ـ ۸ ابوعیسی الورّاق
۲ ـ ۲ ـ ۸ ابنراوندی
۱ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۸ منازعه با معتزلیان بغداد ابنراوندی به عنوان متکلم
۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۸ «کتابهای مطعون»
۱ ـ ۳ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۸ کتاب الزمرد
۱ ـ ۱ ـ ۳ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۸ تطابق عقلی وحی
۲ ـ ۱ ـ ۳ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۸ ضرورت نبوت، پیامبر به عنوان قهرمان فرهنگ
۳ ـ ۱ ـ ۳ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۸ برهانی بودن نـبوت، نـبوت به عنوان امر شایسته باور
۱ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۳ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۸ براهین برآمده از کتاب
۲ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۳ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۸ تقلیدناپذیری قرآن
۳ ـ ۳ ـ ۱ ـ ۳ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۸ روایات مربوط به اعجاز
۴ ـ ۱ ـ ۳ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۸ مسائل مربوط به براهین نقلی
۲ ـ ۳ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۸ کتاب التاج
۳ ـ ۳ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۸ کتاب الدامغ
۴ ـ ۳ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۸ کتاب عبث الحکمه
۵ ـ ۳ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۸ کتاب قضیب الذهـب
۶ ـ ۳ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۸ کـتاب الفرید
۷ ـ ۳ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۸ مقاصد این آثار
۴ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۸ جمعبندی، زمانه ابنراوندی
۵ ـ ۲ ـ ۲ ـ ۸ منشأ و سنت ارتداد
(Dخلاصهای از تاریخ مسائل
۰ ـ مقدمه
۱ ـ تصویر خدا
۱ ـ ۱ خدا به عنوان واحد
۲ ـ ۱ انسان انگاری
۱ ـ ۲ ـ ۱ مـسائل و انـگیزهها
۱ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۱ انسان به عنوان تصویر مـمائل خـدا
۲ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۱ دریافت محمد(ص) از خدا در معراج
۳ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۱ جای پای خدا در بیت المقدس
۴ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۱ اعضای خدا
۵ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۱ افعال خدا
۲ ـ ۲ ـ ۱ عرش خدا و حضور همه جانبه خدا
۳ ـ ۲ ـ ۱ مشاهده خدا در آن جهان
۴ ـ ۲ ـ ۱ جمعبندی و نتیجه
۳ ـ ۱ اسـماء و صـفات
۱ ـ ۳ ـ ۱ آغازهای نظریه صفات
۲ ـ ۳ ـ ۱ تـحول نـظریه سنتی صفات
۱ ـ ۲ ـ ۳ ـ ۱ اراده الهی و خلقت
۱ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۳ ـ ۱ استدراک: آموزههای نخستین اسلامی در خصوص جزء لایتجزّی (اتم)
۲ ـ تصویر انسان
۱ ـ ۲ فعل
۱ ـ ۱ ـ ۲ ابعاد مسأله آزادی اراده
۲ ـ ۲ جسم و نفس
۱ ـ ۲ ـ ۲ «زندگی پس از مرگ»
۱ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۲ مجازات قبر
۲ ـ ۲ ـ ۲ «ارواح»، فرشتگان، جنّ و شیطان
۳ ـ اخبار مربوط به مـعادشناسی
۴ ـ ایـمان
۱ ـ ۴ معصیت و توبه
۲ ـ ۴ پیامبر
۱ ـ ۲ ـ ۴ قرآن
۳ ـ ۴ نظریه شناخت
۵ ـ علم کلام و جامعه
۱ ـ ۵ نظریه سیاسی
۲ ـ ۵ نظام تعلیم و تعلم
کتابشناسی
فهرستها
متون کلامی
محتویات جلد ۵
متون
iسوریه
iiمرجئه
(aکوفه
(bبصره
(cمویس بن عمران
iiiشیعه مـعتدل
(aبـُتریه
(bسلیمان بـن جریر
(cجارودیه
ivمتکلمین رافضی
(aشیطان الطّاق
(bهشام بن سلیم الجوالیقی
(cهشام بن الحکم
(dعلی ابن میثم
(eمـحمد بن خلیل السکاک
vابنمقفع و ردیهای بر اسلام
viزاهدان بصری و بکریها
viiعـبیداللّه بـن الحـسن العنبری
viiiخوارج
(aاباضیه
(bدیگر خوارج
ixواصل بن عطا
xعمرو بن عبید
xiابوعمر بن العلاء
xiiصفوان بن انـصاری
xiiiالاصـَمّ
xivشرق ایران
(aجهم بن صفوان
(bمقاتل بن سلیمان
(cشقیق البلخی
(dعبداللّه بن مـبارک
(eابـوشباح السـمرقندی
xvضرار بن عمرو و حفص الفرد
(aحفص الفرد
(bضرار بن عمر
xviمعمر بن غباد و مکتبش
(aمـعمر
(bشاگردان معمّر
xviiبشر بن المعتمر
xviiiمکتب بشار بن المعتمر
(aصوفیه معتزلیه
(bمردار
(cابـوصعیب الصوفی
(dعیسی بن الهـیثم الصـوفی
(eزاهدان متأخر بغداد
(fابوحفص الحداد
(gابوسعید الحضری
xixثُمامه بن اشرس
xxبشرالمریسی
xxiابوالهذیل
محتویات جلد ششم
xxiiنظّام
xxiiiشاگردان نظّام
(aعلی الاسواری
(bصالح قبّه
(cطرفداران تناسخ روح
xxivهشام فوطی
xxvعباد بن سلیمان
xxviشحّام
xxviiجـعفر بن مبشر
xxviiiجعفر بن حرب
xxixاسکافی
xxxجاحظ
xxxiحلقههای پیرامونی معتزلیان در نیمه اول قرن سوم هجری
(aمحمد بن شبیب
(bحمید بن سعید
(cالصالحی
xxxiiنجّار و حلقهاش
(aنجار
(bبرغوث
(cعطاوی
(dیحیی بن کامل
(eمحمد بـن الحـرب الصیرفی
xxxiiiنزاع بر سر قرآن
(aابن کلاّب
(bمحاسبی
(cکرابیسی
(dمحمد بن شجاع الثلجی
(eداوود الاصفهانی
xxxivقاسم بن خلیل الدمشقی
xxxvبحران
(aابوعیسی الوراق
(bابن راوندی
برخی از منابعی که در کتاب کلام و جامعه در قرن دومـ و سـوم هجری مورد استفاده قرار گرفتهاند:
کتاب الاغانی
فان اس، آغازههای کلام اسلامی
ابوزراعه، تاریخ
بخاری، التاریخ الکبیر
تاریخ ادبیات عرب، کمبریج (انگلیسی)
تاریخ ایران، کمبریج (انگلیسی)
دائرهالمعارف بیوگرافی علمی (انـگلیسی)
دائرهالمـعارف اسلام (انگلیسی)
دائرهالمعارف اسلام (آلمانی)
دائرهالمعارف ایران (انگلیسی)
دائرهالمعارف یهود (انگلیسی)
دائرهالمعارف دین (انگلیسی)
قاضی عبدالجبار، فصل الاعتزال
فساوی / بساوی، المعارف والتاریخ
بروکلمان، تاریخ ادبیات عرب (آلمانی)
مبانی فـقهاللغه عـربی (آلمـانی)
سزگین، تاریخ مکتوبات عرب (آلمـانی)
نـولدکه، تـاریخ قرآن (آلمانی)
دائرهالمعارف بزرگ اسلامی (فارسی)
حاجی خلیفه، کشف الظنون، استانبول ۱۳۱۰
فان اس، میان حدیث و کلام
ابن ابیحاتم، الجرح والتعدیل
ابن ابـیالوفاء، الجـواهر المـضیئه
ابنخلکان، وفیات الاعیان، تصحیح احسان عباس
ابنالمرتضی، طـبقات المـعتزله
ابنسعد، الطبقات الکبری
دائرهالمعارف قرون وسطا (آلمانی)
دائرهالمعارف کلام و کلیسا (آلمانی)
اشعری، مقالات الاسلامیین
ذهبی، میزان الاعتدال
«رئال لکسیکون» بـرای دوران بـاستان و مـسیحیت (آلمانی)
Répertoire chronologique dépigraphie arabe
ابن ابیالحدید، شرح نهجالبلاغه
الخطیب البغدادی، تاریخ بغداد
ابـنعساکر، تاریخ دمشق
ذهبی، تذکره الحفاظ
ابنحجر العسقلانی، تهذیب التهذیب
ابنعساکر، تهذیب تاریخ دمشق
فرهنگ لغت زبان عربی کـلاسیک (آلمـانی)
Concordance of indices de I Traditon Musulmaneتـالیف:Wensinck