سیر زن و الهیات جنسیت

مریم شناسی (۱۸ص)

آدرس مقاله در پایگاه مجلات تخصصی نور: هفت آسمان » زمستان ۱۳۸۳ – شماره ۲۴ (از صفحه ۱۶۹ تا ۱۸۶)
مریم شناسی (۱۸ صفحه)
مترجم : مقدم،طیبه
نویسنده : ای. آر.کرول،
نویسنده : اف.ام.جلی،
هفت آسمان » زمستان ۱۳۸۳ – شماره ۲۴ (صفحه ۱۶۹)


‌ ‌‌‌اشـاره‌

حضرت مریم در کلیساهای کاتولیک رم و ارتدکس از جایگاهی بس والا برخوردار است‌ و از‌ این‌رو‌، بحث مریم‌شناسی یـکی از شـاخه‌های مـهمّ الهیات مسیحی به شمار می‌آید. اعتقاد به باکره بودن‌ مریم قبل از باردار شدن به مـسیح در قرون اولیه وجود داشته است‌ و به تدریج افرادی همچون‌ آگوستین‌ از باکره بودن وی در حـین و بعد از زایمان سخن گـفته‌اند. اعـتقاد به قداست مریم نیز به تدریج شکل گرفته است. تأخیر در شکل‌گیری اعتقادات راجع به مریم در سنت مسیحی‌ به خاطر پرهیز از تفاسیر نادرست بود، چرا که اعتقاد به مبرا بودن مریم از هـر گونه گناه شخصی ممکن بود به اعتقاد قداست منحصر به فرد مسیح خدشه وارد کند‌ و نیز‌ اعتقاد به باکره بودن وی ممکن بود موجب انکار جسم حقیقی مسیح شود. بحث مادر خدا بـودن، لقـاح مطهر، حوای جدید، عروج آسمانی و شفاعت از مسائل دیگری است که در‌ مریم‌شناسی‌ بدان توجه می‌شود.

از قرن هفدهم به بعد «مریم‌شناسی» نام آن بخش از الهیات جزمی شد که به مریم، باکره مقدس، در ارتـباط او بـا خدا و پیوندش با مخلوقات‌ همنوعش‌ می‌پردازد.

______________________________

۱ مشخصات کتاب‌شناختی این اثر از این قرار است:

E. R. Carroll/F. M Jelly, “Mariology” in The New Catholic Encyclopedia, v.9, pp.168-175.

هفت آسمان » زمستان ۱۳۸۳ – شماره ۲۴ (صفحه ۱۷۰)


خاستگاه و تاریخ

وحی داده‌های اولیه را ارائه می‌کند. «کتاب‌های‌ عهد‌ قدیم‌ و عهد جدید، متون مقدس مسائل‌ چشمگیر‌ فـراوانی‌ را دربـاره «باکره مقدس» برایمان بیان می‌کنند… مادر بودن وی به صورت باکره و قداست بی‌خدشه وی به صراحت تأیید شده است‌”(۱). با‌ این‌ حال «توصیف مناسب و شرح شایسته شأن و جلال عظیم‌ باکره‌ مـقدس فـقط از طـریق متون مقدس… و بدون در نظر گـرفتن سـنت کـاتولیک و مرجعیت تعلیمی کلیسا غیر ممکن است»(۲) و در‌ نتیجه‌ اهمیت‌ ردیابی ایمان کلیسا در قرائن سنت مسیحی مشخص می‌شود. بیانیات‌ جدی در رابطه با حـضرت مـریم چـندان نیست و فقط چهار آموزه به طور قطعی و جـزمی تـعریف شده‌اند که‌ عبارت‌اند‌ از‌: مادر خدا بودن، بکارت، لقاحِ مطهر و عروج آسمانی مریم.

تحول در‌ آثار‌ مؤلفان اولیه مسیحیت

مکتوبات اولیـه دربـاره الهـیات حضرت مریم بر اساس تأملاتی در کتاب مقدس است‌. مقایسه‌ عـیسی‌ مسیح با آدم توسط پولس (نامه به رومیان ۵:۱۵) در توصیفات قرن‌ دوم‌ در‌ باب مریم به عنوان «حوای» جدید بسط یافت، حـوایی کـه بـرخلاف حوای اول که‌ نافرمانی‌ و مرگ‌ را به وجود آورد، اطاعت از یگانه قدسی را پدید آورد. (قـدیس ژوسـتین،(۱) قدیس‌ ایرنائوس‌(۲)).

شواهد سه قرن نخست مسیحیت اعتقاد راسخ به باکره بودن مریم در زمان‌ باردار‌ شـدن‌ بـه مـسیح (قبل از تولد کودک(۳)) را نشان می‌دهد، اما باور به باکره بودن‌ وی‌ بـه هـنگام تـولد کودک(۴) و بعد از تولد کودک(۵) را نشان نمی‌دهد. آمبروس (متوفای‌ ۳۹۷‌) و آگوستین‌ (متوفای ۴۳۰) از باکرگی حضرت مریم در حـین و بـعد از زایـمان مسیح مانند زمان بارداری‌ او‌ حمایت کردند.(۳)

قداست حضرت مریم نیز به همین سان در آگـاهی مـسیحیان‌ رشد‌ تدریجی‌ داشته است. به عنوان مثال، برخی وی را در مورد اصرار در قانا(۶) (ایرنائوس) و یـا‌ خـودپسندی‌

______________________________

۱٫ St‌. Justin

۲٫ St. Irenaeus

۳٫ ante partum

۴٫ in Partu

۵٫ post partum

۶٫ Cana

هفت آسمان » زمستان ۱۳۸۳ – شماره ۲۴ (صفحه ۱۷۱)


در دورانـ‌ حیات‌ علنی پسرش (یوحنای زرین‌دهان؛(۱) مقایسه کنید انجیل متی ۱۲:۴۶) یا حتی شک در تپه جـلجتا‌(۲) (اریـگنس‌(۳)) خطا کار دانسته‌اند. اعتقاد آباء کلیسا به رهایی مطلق حضرت مریم از‌ گناه‌ شـخصی بـه تـدریج مستحکم شد و بعد از‌ تعریف‌ مریم‌ به مادر خدا بودن در شورای افسس‌(۴) هیچ‌گونه‌ پرسش جدی در ایـن بـاره مطرح نشد.(۴)

تأخیر در شکل‌گیری حقایق مربوط به‌ حضرت‌ مریم به روش‌های گـوناگون شـرح‌ دادهـ‌ شده است‌. حقایق‌ مسیح‌شناختی‌ و تثلیثی در درجه اول اهمیت قرار‌ دارند‌. احتمال تفاسیر اشتباه گاهی انتشار حـقایق مـربوط بـه مریم را نامناسب می‌ساخت‌. مردم‌ مشرک مدیترانه الهه‌های مادر را می‌شناختند‌. بنابراین، مسیحیت نـمی‌توانست بـه‌ طور‌ صریح با نامیدن مریم به‌ عنوان‌ «مادر خدا»، خود را دچار مخاطره کند. به نظر مـی‌رسید کـه مبرا دانستن‌ مریم‌ حتی از کوچک‌ترین گناه شخصی‌، به‌ قدوسیت‌ منحصر به فـرد‌ مـسیح‌ خدشه وارد می‌سازد. همین‌طور‌ امکان‌ داشت که بـیان نـاسنجیده بـارداری باکره به نفع روح‌انگاری(۵) تمام شود کـه جـسم حقیقی‌ مسیح‌ را انکار می‌کرد.

تنها در سال‌ ۶۴۹‌ و در شورای‌ لاتران‌(۶) با‌ نظارت پاپ قدیس مارتین‌ اول(۷) بـود کـه باکرگی کامل و دائمی حضرت مـریم قـبل و بعد از تـولد مـسیح(۵) اعـلام شد‌. مورخانِ‌ عقاید درباره این‌که آیـا ایـن شورا‌ باکرگی‌ حضرت‌ مریم‌ را‌ در زمان تولد‌ مسیح‌ تصدیق کرده یا نه، اخـتلاف نـظر دارند؛ هر چند پاپ پائول چهارم(۸) صریحا آن را تـعلیم‌ داده‌ بود‌.(۶) کلیسا هـرگز مـعنای دقیق باکرگی در زمان‌ تولد‌ مـسیح‌ را‌ مـعین‌ نکرد‌، اما باور رایج در الهیات برآن است که باکرگی در زمان تولد مسیح، نـشانه مـعجزه آسای دیگری از منشأ الوهی مـسیح اسـت.

اواخـر دوره آبایی، اوایل قـرون‌ وسـطا

تا قرن ششم عـید عـروج مریم موردبحث و گفتگو بود. البته لازم است میان مبالغه‌گویی‌های متونِ آپوکریفا در مورد شرح حال مـریم(۹) و سـنت معتبر تمایز قایل شویم. دیگر نـکات دربـاره‌ آموزه‌ مـریم فـقط بـدون تعمق موردتوجه قرار گـرفت. اعتقاد به وساطت

______________________________

۱٫ Chrysostom

۲٫ Calvory

۳٫ Origen

۴٫ Council of Ephesus

۵٫ Docetism

۶٫ Lateran

۷٫ Pope St. Martin I

۸٫ Pope Paul IV

۹٫ Transitus Mariae

هفت آسمان » زمستان ۱۳۸۳ – شماره ۲۴ (صفحه ۱۷۲)


ملکوتی مریم برپایه‌ توسل‌ به شفاعت او قرار دارد، همچنان‌که این نکته در دعای مـعروف “مـا به سوی حمایت تو پرمی‌گشاییم”(۱) بـیان شـده کـه دسـت کـم این‌ دعا‌ تـا نـسخه‌ای یونانی از قرن‌ چهارم‌ قابل ردیابی است. قدیس اندرو(۲) اهل کِرت و قدیس گرمانوس(۳) اهل قسطنطنیه در قرن هـشتم در شـرق لقـب شفیعه(۴) را بیان کردند؛ در حدود همان‌ زمان‌ ایـن لقـب از طـریق‌ تـرجمه‌ پائول دیـکنز(۵) از اثـری به نام «زندگی تئوفیلوس»(۶) به غرب راه یافت (شاید بتوان گفت که به رسمیت شناختن تاریخ پیدایش این لقب مورد اختلاف است).

در متون اولیه، دست‌کم‌ به‌ طور تـلویحی می‌توان نشانه‌هایی از مادر روحانی بودن مریم را یافت. به عنوان مثال، اریگنس می‌گوید که مادر عیسی را می‌توان مادر کسانی نامید که به مسیح می‌پیوندند؛ هم‌چنان‌که یوحنا‌،(۷) حواریِ‌ محبوب چنین‌ بود (انـجیل یـوحنا ۱۹:۲۶). قدیس آمبروس اتپرت(۸) (متوفای ۷۸۴) حضرت مریم را مادر امت‌ها،(۹) مادر مؤمنان‌(۱۰) و مادر برگزیدگان(۱۱) می‌داند، همان کسانی که مریم با زایش‌ مسیح‌ به‌ آنها حیات بخشید.

از دوران اپیفانوس اهل کونستانتیا(۱۲) (متوفای ۴۰۳) لقـب حـوا، مادر زندگی، به مریم ‌‌داده‌ شد. اما مادر بودن روحانیِ مریم برای اعضای پیکر اسرارآمیز(۱۳) به صورت‌ علنی‌ فقط‌ در قرن دوازدهم، از باب نـمونه در آثـار هرمان اهل تورنه(۱۴) پدیدار شـد. یـک‌ عامل موجود در این‌جا، تکمیل دوسویه مریم‌شناسی و الهیات درباره کلیسا است. معنای مادر‌ که همیشه بخشی از‌ مفهوم‌ کلیسا به عنوان «حوای جدید» بود، اکنون بـه مـریم نیز به عنوان مـادر مـا Lady)یا (Our «حوای جدید» اطلاق شد. «همانند کلیسا که وی تصویر آن است، مریم نیز هم‌چنان‌ مادر کسانی است که از نو متولد شده‌اند».(۷)

از قرن دوازدهم به بعد، معنای دلسوزی مریم نسبت به مـسیح در تـپه جلجتا بخشی از مریم‌شناسی شد؛ به عنوان مثال، روپرت اهل‌ دویتس‌(۱۵) در قطعه «ای زن پسرت را بنگر».

______________________________

۱٫ Sub Tuum Praesidium Confugimus

۲٫ St. Andrew of Crete

۳٫ St. Germanus of Constantinople

۴٫ Mediatrix

۵٫ Paul the Deacon

۶٫ The Life of Theophilus

۷٫ John

۸٫ Ambrose‌ Autpert‌

۹٫ mater gentium

۱۰٫ mater credentium

۱۱٫ mater electorum

۱۲٫ Epiphanius of Constantia

۱۳٫ Mystical Body

۱۴٫ Hermann of Tournai

۱۵٫ Rupert of Deutz

هفت آسمان » زمستان ۱۳۸۳ – شماره ۲۴ (صفحه ۱۷۳)


هماهنگ با اعتقاد به عروج مریم‌، آگاهی‌ قوی‌تری از قدرت مریم در جهت وساطت در نجات افراد بشر مطرح شد کـه نـمونه آن آثار ژان ژئومـیتر(۱) در قرن دهم است.

مریم‌شناسیِ نظام‌مند

مریم‌شناسی نظام‌مند درآثار قدیس‌آنسلم‌(۲) (متوفای‌ ۱۱۰۹‌)، پدر فلسفه مدرسی، ریشه دارد‌. اصل‌ بنیادین‌ وی معروف اسـت: «چنین شد که باکره با چنان قداست و عظمتی درخشید که بـعد از خـدا هـیچ چیز بزرگ‌تر از او‌ قابل‌ تصور‌ نیست. خدای او مقدر کرد که تنها پسرش‌ را‌ به او بدهد»(۸) قدیس آنسلم قداست و بـکارت، ‌ ‌وسـاطت و شفاعت حضرت مریم را با مادر بودن الهی او مرتبط دانسته‌ است‌.

قدیس‌ برنارد(۳) (مـتوفای ۱۱۵۳) نـوعی الهـیات سنجیده ومعنوی‌را درباره‌مریم‌دراثرش به‌نام De‌ laudibus beatae virginisتعلیم می‌دادکه شامل موعظه‌هایی درباب مژده بشارت(۴))Missus est( است(۹) (انجیل لوقا ۱:۲۶). او وسـاطت‌ مریم‌ را‌ همچون آباره‌ای(۵) دانست که فیوضات را از مسیح به‌سانِ سرچشمه‌ای منتقل‌ می‌کند‌. وی هرگز در مـریم‌شناسی‌اش پیشتازی نکرد و مریم را مـادر روحـانی ننامید بلکه او را «بانوی ما‌»(۶) نامید‌، ملکه‌ رحمتی که قدرتمند و در عین حال مهربان است. مخالفت او با عید‌ و آموزه‌ بارداری‌ مریم، الگویی بر جا نهاد که حتی بزرگ‌ترین فلاسفه مدرسی آن را دنبال کرده‌اند‌.(۱۰‌)

کـتاب‌ جملات پیتر لومبارد(۷) تنها مسائل اندکی را از طریق استنتاج از مسیح‌شناسی به مریم‌ اختصاص‌ داده است. تفاسیر دیگر فلاسفه مدرسی از کتاب جملات پیترلومبارد از الگوی لومبارد‌ (متوفای‌ ۱۱۶۰‌) پیروی می‌کند که این تفاسیر عبارت‌اند از: تفسیر قـدیس بـوناونتورا،(۸) تفسیر قدیس آلبرت کبیر‌(۹) و تفسیر‌ قدیس توماس آکوئیناس.(۱۰) به منظور فهم کامل الهیاتِ فلاسفه مدرسی در باب‌ مریم‌ باید‌ دیگر مکتوبات آنان را نیز در نظر گرفت. مؤلف ناشناسِ اثری در آن دوره به‌ نام‌ Mariale super missus est، کـه زمـانی به قدیس آلبرت نسبت داده می‌شد‌، گامی‌ فراتر‌ برداشت و این به هنگامی بود که مریم را در دلسوزی‌اش، به “شریک مسیح و همدم موافق‌ او‌” وصف‌ کرد.(۱۱)

______________________________

۱٫ John the Geometer

۲٫ St. Anselm

۳٫ St. Bernard

۴٫ Annunciation Gospel

۵٫ aqueduct‌

۶٫ Our‌ Lady

۷٫ Peter Lombard””s Sentences

۸٫ St. Bonaventure

۹٫ St. Albert the Great

۱۰٫ St. Thomas Aquinas

هفت آسمان » زمستان ۱۳۸۳ – شماره ۲۴ (صفحه ۱۷۴)


قدیس‌ توماس‌ بصیرت عمیقی را نسبت به مـادر خـدا بودن مریم در جامع الهیات‌ نشان‌ می‌دهد. قدیس توماس بحث خود را از‌ این‌ حقیقت‌ وحیانی آغاز می‌کند که مریم مادر عیسی‌ است‌ و سپس قدوسیت، باکرگی و شأن مریم را بررسی می‌کند. مثلاً نـوشته‌های مـوعظه‌آمیز وی در‌ بـاب‌ «دعای سلام بر مریم»، وسـاطت‌ و مـلکه‌ بـودن مریم‌ را‌ نیز‌ نشان می‌دهد.(۱۲) وی به تلفیق‌ مریم‌ شناسی(۱) مبادرت نمی‌ورزد، و ضرورت پرداختن به بحث نجات مریم، وی را از‌ پرداختن‌ به مسئله «لقاح مـطهر» بـازمی‌دارد.

قـرن‌ها‌ هیچ‌گونه پیشرفت چشمگیری در‌ رویکرد‌ کلی به مریم‌شناسی بـه وجـود‌ نیامد‌، اگر چه پرسش‌های فردی همچنان تحریک‌برانگیز بود. نمونه اعلای این‌گونه مسائل، «لقاح مطهر‌» بود‌. دانز اسکوتوس(۲) به صـرافت راهـ‌ حـل‌ الهیاتی‌ مشکل اصلی را‌ با‌ طرح آنچه که کلیسا‌ در‌ نهایت آن را اعـتقادی جزمی اعلام می‌کند دریافت که همان فدیه محافظت‌کننده حضرت مریم‌ از‌ گناه اولیه است.

ج. گرسون(۳) (متوفای۱۴۲۹‌) استثنایی‌ برجسته دردورهـ‌ای‌معمولی‌است‌. مـریم‌شناسیِ‌ مـستدلی‌ در مواعظ و تفسیر وی‌ بر سرود «مریم عذرا»(۴) به چشم می‌خورد؛ یـعنی بـحث وساطت، ملکه بودن و نقش حضرت مریم‌ در‌ عشای ربانی. مواعظ قدیس برناردین اهل‌ سیئنا‌(۵) (متوفای‌ ۱۴۴۴‌) الهیاتی‌ مـستدل دربـاره وسـاطت‌ و عروج‌ مریم عرضه می‌کند. وی حق استثناناپذیر نظارت قانونی بر تمام فیوضات را بـه مـریم نـسبت می‌دهد‌.

نهضت‌ اصلاح‌ دینی و پیامدهای آن

مصلحان اولیه جهت توافق‌ با‌ الهیات‌ خویش‌ در‌ باب‌ شـام قـدیسان، شـفاعت اعطاشده به مریم را انکار کردند. در واقع، آنها استغاثه به پیشگاه مریم را تحریم کردند، زیـرا آن را بـرای وساطت منحصر به فرد‌ مسیح زیانبار می‌دانستند. شورای ترنت توجه اندکی به مـریم داشـت و اعـلام کرد که این شورا هیچگونه قصدی برای گنجاندن وی در لوای قانون جهانی گناه اولیه ندارد و رهـایی وی از‌ هـرگونه‌ گناه واقعی را یادآور شد (برخی الهیدانان تصور میکردند که شورای ترنت این مـسأله را تـعریف کـرد، از جمله ج. دی. آلداما(۶) عضو انجمن عیسی) و از تقدیس تصاویر وی حمایت‌ نمود‌.

الهیدانانِ دوره پس از شورای ترنت، مرحله عظیمی را بـرای مـریم‌شناسی گشودند ـ نه

______________________________

۱٫ Mariological synthesis

۲٫ Duns Scotus

۳٫ J. Gerson

۴٫ Magnificat

۵٫ St. Bernardine of Siena‌

۶٫ J.de‌ Aldama

هفت آسمان » زمستان ۱۳۸۳ – شماره ۲۴ (صفحه ۱۷۵)


فقط در اسپانیا که‌ در‌ آنجا آیین پروتستان تهدیدی داخلی به شـمار نـمی‌آمد بـلکه در آلمان نیز دفاع از اعتقاد و نیایش حضرت مریم نیازی ضروری قلمداد شد. قدیس پیتر‌ کانیسیوس‌(۱) (مـتوفای ۱۵۹۷) در اثـری‌ مـستند‌ و پیشگامانه به نام De Maria virgine incomparabili با استفاده فراوان از نقل‌قولهای کتاب‌مقدس و آبای کلیسا کتاب (۲)centuriatorsofMagdeburg را بـاطل اعـلام کرد. فرانسیسکو سوئارس،(۳) عضو انجمن عیسی (متوفای ۱۶۱۷) شایسته لقب‌ پدر‌ مریم‌شناسی علمی است. سخنرانی‌های سوئارس در رم (۱۵۸۴ـ۱۵۸۵) تحت عـنوان پرسـش‌ها(۴) نوعی رویکرد به حیطه کامل و مجزای مریم‌شناسی است؛ اگر چه وی در الهیات نـهایی خـویش در باب حضرت‌ مریم‌ به نام‌ De mysteriis vitae christi (1592) جسورانه اقـدام نـمی‌کند. هـر دو اثر وی مشتمل بر ملاحظاتی گسترده در‌ باب قـدوسیت مـریم است. سوئارس مطالعه حیات مریم را به عنوان‌ یکی‌ از‌ محبتهای خدا و فیضی می‌دانست کـه مـقتضای شأن مادر خدا بودن بـود.

قـرن هفدهم اوج الهـیاتِ مـریم اسـت‌. ‌‌ارتباط‌ مریم با کار نجات‌بخشی مـسیح از مـضامین اصلی آثار این افراد است: اف‌. کیو‌. سالاسار‌،(۵) عضو انجمن عیسی (مـتوفای ۱۶۴۶)، اس. سـائاودرا،(۶) عضو Mercedarian (متوفای ۱۶۴۳) و دی. پوتو،(۷) عضو انجمن‌ عـیسی (متوفای ۱۶۵۲). در آثار کاردینال پیـر دِبـرول،(۸) بنیانگذار مکتب فرانسه، «وضعیت مـادر‌ خـدا» مفهوم محوری در‌ مریم‌شناسی‌ است. برول ستایش تحسین برانگیزی را برای جایگاه مریم در راز تجسد مـسیح مـطرح می‌کند. قدیس جان اود(۹) (متوفای ۱۶۸۰) دربـاره آمـوزه‌ای مـی‌نویسد که شالوده دلبـستگی بـه قلب مریم است(۱۳‌) قـدیس لوئیـس گریگینیون دِمونتفورت(۱۰) (متوفای ۱۷۱۶) عقاید مکتب فرانسه را در جهت مادر روحانی بودن حضرت مریم بسط داده. وی در اثـری بـه نام محبت حکمت ازلی(۱۱) دلبستگی به‌ حـضرت‌ مـریم را به عـنوان شـیوه مـطلوب جهت کسب حکمت مـتجسد، عیسی مسیح، ذکر می‌کند. کتاب دلبستگی حقیقی این شیوه‌ها را شرح و بسط می‌دهد.

______________________________

۱٫ St. Peter Canisius

۲٫ اثری در باب نـویسندگان‌ تـاریخ‌ کلیسا از آغاز تا ۱۴۰۰ که بر اسـاس قـرون تـقسیم‌بندی شـده‌اند.

۳٫ Francisco Suarez

۴٫ Quaestiones

۵٫ F. Q. Salazar

۶٫ S. Saavedra

۷٫ D. Petau

۸٫ Cardinal Pierre de Berulle

۹٫ St. John Eudes

۱۰٫ St. Louis Grignion de‌ Montfort‌

۱۱٫ The Love of Eternal Wisdom

هفت آسمان » زمستان ۱۳۸۳ – شماره ۲۴ (صفحه ۱۷۶)


در پایـان قرن هفدهم، در هـر حـال، باد سرد یانسن‌گرایی(۱) به شدت جریان داشت. طرفداران یانسن با رد وساطت و مادر روحانی بودن مریم‌، مـتهم‌ بـه‌ کـم‌اهمیت کردن دلبستگی به مریم‌ بودند‌. کتابچه‌ بـحث‌انگیز امـا انـصافا انـتقادی ای. وایـدنفلت(۲) بـه نام Monita salutaria (گنت(۳) ۱۶۷۳، که به سرعت به زبان انگلیسی با عنوان Wholesome‌ ] Advices‌ form‌ the Blessed Virgin to her Indiscreet Worshippersتوصیه‌های‌ مفید‌ باکره مقدس به عبات‌کنندگان بی‌احتیاط خود] ترجمه شد، لندن ۱۶۸۷) طوفانی به پا کرد که در آن، اثر اصـلی‌ غالبا‌ نادیده‌ گرفته شد. قدیس آلفانسس لیگوئوری(۴) (متوفای ۱۷۸۷) به خصوص در‌ اثری به نام افتخارات مریم(۵) از وساطت جهانی مریم نه تنها در برابر یانسن‌گرایی و آیین پروتستان بلکه در‌ پاسخ‌ به‌ تردیدهای ال.آ.موراتوری(۶) بـه دفـاع پرداخت.

۱۸۵۴ تا ۱۹۶۲

توصیف «لقاح‌ مطهر‌» (۱۸۵۴) مطالعات درباره مریم را، از جمله در آثار نیومن(۷) و اسکیبن،(۸) رونق بخشید. نیومن با نگارش‌ اثری‌ در‌ دفاع از لقاح مطهر، منابعی از آباء کلیسا را ذکر کرد که‌ در‌ آنها‌ مـریم بـه عنوان «حوای جدید» معرفی شده بود. مطالعات وی در باب تحولات آموزه‌ها‌، مریم‌شناسی‌ را‌ نیز تقویت کرد که نمونه‌ای از آن، کتاب راهنمایی مؤمنان در مسائل اعتقادی(۹)،(۱۴‌) است‌. مـاتیاس اسـکیبن جایگاهی را برای مریم‌شناسی در کتابش بـه نـام جزم‌اندیشی(۱۰) (۱۸۷۳‌ـ۱۸۸۲‌) ایجاد‌ کرد؛ سی. فکس(۱۱) (متوفای ۱۹۵۸) و ای. درووی،(۱۲) عضو انجمن عیسی (متوفای ۱۹۵۰‌)، برای‌ شناساندن این جایگاه تلاش فراوانی کردند. مشخصه بدیهی الهیات اسکیبن درباره مریم «مـادر‌ بـودن‌ عروسانه‌»(۱۳) است؛ این «ویـژگی شـخصی» مریم است و شالوده ارجحیت و رسالت او است. در اواخر این‌ قرن‌، اثر چهار جلدی جی. بی. تریئن،(۱۴) عضو انجمن عیسی، به نام‌ Marie‌, lamere‌ de Dieu et la mere des hommesشایان ذکر است.

______________________________

۱٫ Jansenism

۲٫ A. Widenfeldt

۳٫ Ghent

۴٫ Alphonsus Liguori‌

۵٫ The‌ Glories‌ of Mary

۶٫ L. A. Muratori

۷٫ Newman

۸٫ Scheeben

۹٫ On Consulting the Faithful in Matters of‌ Doctrine‌

۱۰٫ Dogmatic

۱۱٫ C. Feckes

۱۲٫ E. Druwe

۱۳٫ “bridal Motherhood”

۱۴٫ J. B. Terrien

هفت آسمان » زمستان ۱۳۸۳ – شماره ۲۴ (صفحه ۱۷۷)


مضامین اصلیِ نیمه اول قرن‌ بیستم‌، وساطت مـریم و عـروج آسمانی او است. در اولین کنگره بین‌المللی مریم (لیون‌ ۱۹۰۰‌) نشستی پژوهشی در باب نقش مریم در‌ طرح‌ نجات‌ برگزار شد. در گردهمایی‌های ملی و بین‌المللی بعدی‌ پژوه‌نامه‌های‌ فراوانی در باب وساطت حضرت مریم ارائه شد؛ به عنوان مـثال، مـقالاتی از‌ سوی‌ آر.دلابـرویز(۱)، عضو انجمن عیسی‌، جی‌.وی.باینول‌(۲)، عضو‌ انجمن‌ عیسی و ای.هوگون(۳)، عضو فرقه واعظان‌. کاردینال‌ ای.لپیسئر(۴)، عضو فرقه قـدیسه مریم، در ۱۹۰۱ و سی. وان کرومبروگه(۵) در‌ ۱۹۱۳‌ در کتابچه‌های راهنمای خویش در باب‌ مریم‌شناسی این گرایش را‌ نـشان‌ دادنـد. ایـن جنبش زمانی شتاب‌ گرفت‌ که در کنگره حضرت مریم در بروکسل (۱۹۲۱) وساطت حضرت مریم به عنوان‌ درونمایه‌ اصلیِ ایـن ‌ ‌کـنگره قلمداد شد‌.

کاردینال‌ مرسیئر‌(۶) کمیسیون‌هایی اسقفی برای‌ پژوهش‌ در باب چگونگی تعریف‌ وساطت‌ مـریم تـشکیل داد؛ هـیئت‌های پاپی جهت این هدف در بلژیک، اسپانیا و ایتالیا تعیین شد‌. گروهی‌ از الهیدانان برجسته در کنار مرسیئر‌ گرد‌ هـم آمدند‌؛ از‌ جمله‌ بی. ام. مرکل‌باخ،(۷) عضو‌ فرقه واعظان (متوفای ۱۹۴۲)، مؤلف Mariologia (پاریس ۱۹۳۹)؛ جی. بیترمایکس(۸) (مـتوفای ۱۹۵۰)، بنیانگذار انجمن مریم‌شناسی‌ فـلمیش‌(۹) در ۱۹۳۱، مـؤلف اثری به نام‌ De‌ Mediatione‌ Universali‌ B. Mariae‌ Virginis quod gratias‌(بروژ‌(۱۰) ۱۹۲۶)؛ جی. لبن(۱۱) (متوفای ۱۹۵۷)، مدافع خستگی‌ناپذیر وساطت مریم در آثار فراوان. بعد از‌ تعریف‌ «لقاح‌ مطهر»، تمامی توجهات به سوی تعریف عروج‌ آسمانی‌ مریم‌ معطوف‌ شد‌. در‌ هر حال، کلیسا بـا در نظر گرفتن هر دو واقعیت بیشتر متمایل به تعریف رسمی عروج حضرت مریم از طریق اعتقاد مسیحیان بود تا اظهارات موجود در‌ پژوهش‌های الهیاتی. تعریف «لقاح مطهر» در رکود عقلانی نیمه قرن نوزدهم به پرسـش‌هایی پایـان داد که زمانی متفکران مسیحی را دچار تفرقه کرده بود. کلیسا در ۱۹۵۰، در زمان شکوفایی‌ مطالعات‌ در باب مریم، عروج آسمانی را شرح داد، آموزه‌ای که تا آن زمان در الهیات مریم کانون اصلی توجه نبود. تعجب‌آور نیست کـه تـعریف عروج آسمانی توجه به

______________________________

۱٫ R. de‌ la‌ Broise

۲٫ J. V. Bainvel

۳٫ E. Hugon

۴٫ A. Lepicier

۵٫ C. van Crombrugghe

۶٫ Cardinal Mercier

۷٫ B. M. Merkelbach

۸٫ J. Bittremieux

۹٫ Flemish

۱۰٫ Bruges

۱۱٫ J. Lebon

هفت آسمان » زمستان ۱۳۸۳ – شماره ۲۴ (صفحه ۱۷۸)


تفاوت‌های موجود در بین کاتولیک‌ها و دیگر مسیحیان را‌ برانگیخت‌؛ زیرا عروج آسمانی نمونه‌ای از‌ مسائل‌ پیچیده کتاب مقدس و سنت و ارتباط آنها با یکدیگر و با مرجعیت تعلیمی کلیسا اسـت.

هـمچنین پیشرفت در پژوهش‌های مریم‌شناسیِ این دوره بسیار مرهون راهنمایی پاپ‌ها‌ است‌. علاوه بر توصیف «لقاح‌ مطهر‌»(۱) و «عروج آسمانی»(۲) بسیاری دیگر از اسناد مربوط به مریم از واتیکان سرچشمه گرفته‌اند. لئو سیزدهم(۳) به خاطر بـخشنامه پاپی خـود در بـاب ذکر و مفهوم اعتقادی آن؛(۱۵) قدیس پیـوس دهـم‌(۴) بـه‌ خاطر Ad diem illum(1904)، در باب مادر روحانی بودن؛ بندیکت پانزدهم(۵) به خاطر Inter Sodalicia(1918)، در باب دلسوزی حضرت مریم، پیوس یازدهم به خاطر Lux Veritatis(1931)، در‌ باب‌ سالروز شورای‌ افـسس در یـادها بـاقی مانده‌اند. اسناد پیوس دوازدهم(۶) شامل حجم وسیعی از مـطالب اسـت؛ به عنوان مثال‌ بخش‌نامه Fulgens Corona(1953) جهت سال حضرت مریم، و بخش‌نامه Adcaeli Reginam‌(۱۹۵۴‌)، در‌ باب ملکه بودن. پیوس دوازدهم در بخشنامه‌های اعتقادی عظیم خود در مـورد جـایگاه مـریم در الهیات عمومی ‌‌مسیح‌ و کلیسا، مطالبی را به نگارش درآورده است: از جمله در بـخشنامه‌های Mystici Corporis‌(۱۹۴۳‌)، Mediator‌ Dei(1947)، Haurietis aquas(1956). پاپ ژان بیست و سوم(۷) در پیام‌های خویش در باب مریم‌ به کرات از مادر روحانی بودن حضرت مریم سخن گفته است؛ به عـنوان‌ مـثال در پیـامش به‌ هشتمین‌ کنگره ملی فرانسوی درباره مریم در شهر لیزیو،(۸)Ceste bien Volontiers، در ششم ژوئیـه ۱۹۶۱؛(۱۶) هـمچنین در جایگاه حمایت از مریم در شورای دوم واتیکان.(۹)

واتیکان دوم و دوران پس از‌ آن

راز «مریم باکره مقدس» در شورای دوم واتیکان، که از ۱۹۶۲ تا ۱۹۶۵ برگزار شد، بـسط بـیشتری یـافت. این شورا در بسیاری از اسناد، از مریم یاد کرد که این‌ امر‌ ابتدا در

______________________________

۱٫ Ineffabilis Deus

۲٫ Munificentissimus Deus

۳٫ Leo ×III

۴٫ St. Pius ×

۵٫ Benedict ×V

۶٫ Pius ×II

۷٫ John ××III

۸٫ Lisieux

۹٫ Vatican Council II

هفت آسمان » زمستان ۱۳۸۳ – شماره ۲۴ (صفحه ۱۷۹)


اسـاس‌نامه آیـین مـقدس عشای ربانی(۱۷) صورت گرفت اما به‌ طور‌ خاص در اساسنامه اعتقادی کلیسا آمده است.(۱۸) مـهمترین امـر در جـهت احیای مریم‌شناسی و دلبستگی به مریم این بود که آبای شورا در ۲۹ اکتبر ۱۹۶۳ برای تبدیل الگـوی‌ مـریم‌ به عنوان بخشی از اسناد کلیسا رأی موافق دادند. خود عنوان این شورا «مریم بـاکره مـقدس، مـادر خدا، در اسرار مسیح و کلیسا» وی را در ارتباط نزدیک با پسرش‌ (مریم‌شناسی‌ مسیح‌محور‌) و «بدن اسرارآمیز» وی (مریم‌شناسی از‌ نـوع‌ کـلیسایی‌) قرار داد. این امر زمینه مناسبی برای بررسی نقش مریم در کار نجات‌بخشی فراهم کـرد. اهـمیت حـقیقی و جهانی تصمیم‌گیری شورا از‌ کم‌ جلوه‌ دادن جایگاه مریم در ایمان و دین‌داری کاتولیک نشأت‌ نگرفته‌، بلکه از تأکید ورزیـدن بـر نوعی مریم‌شناسیِ مشارکت ـ محور(۱) به جای مریم‌شناسی مزیت ـ محور(۲) ناشی شده اسـت.

شـورای واتـیکان‌ دوم‌ مطالعات‌ مریم‌شناختی را دگرگون ساخت و از ملاحظات مزیت‌محورانه حضرت مریم به‌ سمت ملاحظات مشارکت‌محورانه او همراه بـا مـسیح (مـسیح‌محورانه) و در ارتباط با کلیسا (از نوع کلیسایی) پیش رفت. در‌ مقایسه‌ با‌ مباحث اوایل قـرن بـیستم، دوران پساشورایی (دوران بعد از شورای دوم‌ واتیکان‌) شاهد مطالعات اندکی در باب چنین مضمون‌هایی به عنوان اصول مریم‌شناسی یـا وسـاطت حضرت مریم بود‌، اما‌ تحقیقات‌ بسیار دقیقی به خصوص در باب منابع کـتاب مـقدس و آبای کلیسا صورت‌ گرفت‌. ارتباط‌ مریم ـ کـلیسا بـه جـد مورد توجه قرار گرفت.

دغدغه «وحدت‌گرایی»(۳) بـر کـنکاش الهیاتی نیز‌ تأثیر‌ گذاشته‌ است؛ از عوامل مؤثر در این امر، ارجاع واتیکان دوم به «سـلسله‌مراتب واقـعیات» بود‌ که‌ این واقعیات «در ارتـباطشان بـا شالوده ایـمان مـسیحیان مـتفاوت بوده‌اند» (فتوا در باب‌ وحدت‌گرایی‌ ۱۱‌، ۲۰). در سال ۱۹۶۷، «انـجمن جـهانیِ انگلیسیِ حضرت مریم باکره مقدس» بنیانگذاری شد. این‌ انجمن‌ علاوه بر بـرگزاری گـردهمایی‌ها و انتشار نشریات منظم (سلسله‌جزوات، مادر عـیسی)، چندین کنفرانس بین‌المللی‌ نـیز‌ بـرپا‌ کرد. شعبه آمریکاییِ این انـجمن در سـال ۱۹۷۶ بنیانگذاری شد و محققان مسیحی کاتولیک رومی، انگلیکن‌، ارتدوکس‌ و پروتستان را جهت بررسی تفاوت‌های مـسئله‌انگیز گـردهم آورد که مریم باکره مقدس‌ اغـلب‌ نـشانه‌ آنـها بود. این مـسائل عـبارت بودند از: رابطه کتاب‌مقدس و سـنت، مـرجعیت

______________________________

۱٫ sharing – oriented

۲٫ Privilege – centered‌

۳٫ Ecumenical‌

هفت آسمان » زمستان ۱۳۸۳ – شماره ۲۴ (صفحه ۱۸۰)


تعلیمی‌ کلیسا، مشروعیت متوسل شدن به قدیسان در دعای شام قدیسان(۱) (استغاثه). دکتر‌ ج. ای‌. راس مـکنزی،(۲) الهـیدانی از سنت اصلاح‌شده، (از مدرسه اتحاد الهیاتی، ریـچموند،(۳) ویـرجنیا(۴)) مدال تـشویقی رئیـس دانـشگاه‌ کاتولیک‌ واشنگتن دی‌سی را در ۷ دسـامبر۱۹۷۷ دریافت کرد. دریافت این مدال، که‌ در‌۱۹۷۴ پی‌ریزی شد، نشانه پیشرفت در پژوهش‌ و ستایش‌ مریم‌ بود (دریـافت‌کنندگانِ پیـشین عبارت بودند از اسقف‌ اعظم‌ فولتن جـی. شـین،(۵) مـادر روحـانی مـاری کلودیا،(۶) عضو فـرقه «خـواهران قلب مطهر مریم‌»(۷) و تئودور‌ کوهلر،(۸) عضو «انجمن مریم»،(۹) سرپرست‌ کتابخانه‌ مریم در‌ دانشگاه‌ دیتون‌(۱۰)).

رخدادهای الهیاتی پسـاشورایی جـهت‌گیریِ دوگـانه‌ای‌ در‌ مریم‌شناسی را نشان داد که عبارت است از: تداوم جـهت‌گیری‌های شـورای دومـ‌ واتـیکان‌؛ و عـرصه‌های جـدید، به‌مثابه پژوهش‌هایی درباره حیات‌ عبادی مؤمنان. اسناد مهم‌ پاپی‌، مطالعات درباره حضرت مریم را‌ برانگیخت‌ و کنفرانس‌هایِ ملی اسقفان باعث شد که کشیشان گردهم آیند؛ هم‌چنان‌که در ایالت متحده‌ آمـریکا‌، کنفرانس ملیِ اسقفان کاتولیک(۱۱‌) با‌ عنوان‌ «بنگر مادرت را‌، بانوی‌ ایمان» (۲۱ نوامبر ۱۹۷۳‌) و در‌ سوئیس (۱۹۷۳)، پوئرتو ریکو(۱۲) (۱۹۷۶) و لهستان (۱۹۷۷) برگزار شد.

موعظه پاپ پائول ششم‌(۱۳‌) با عنوان Marialis Cultus (اول فوریه‌ ۱۹۷۴‌)، «جهت ساماندهی‌ و توسعه‌ صحیح‌ دلبستگی به مریم بـاکره‌ مـقدس»، جایگاه مریم را در آیین عبادی اصلاح‌شده غرب نشان داد و نکات مهمی را در‌ باب‌ انسان‌شناسی، در باب مریم باکره مقدس‌ با‌ توجه‌ به‌ حقوق‌ زنان و در باب‌ شأن‌ انسان دربرداشت.

در دهه‌های بعد از شورای دوم واتیکان، انـجمن‌های مـریم‌شناسی در کشورهای مختلف به فعالیت‌ خویش‌ ادامه‌ دادند. در ایالات متحده آمریکا، انجمن مریم‌شناسیِ‌ آمریکا‌ برای‌ بیست‌ و پنجمین‌بار‌ در‌ ژانویه ۱۹۷۴ برگزار شد. سخنرانان و موضوعات مورد بـحث آنـان حاکی از افزایش جهت‌گیری وحدت‌گرایانه بـود؛ بـه عنوان مثال آبستنی باکره به عیسی در اجلاسیه قدیس لوئیس در‌ ۱۹۷۳ با ارائه مقالات از سوی ای. سی.

______________________________

۱٫ Communion of Saints

۲٫ Dr. J. A. Ross Mackenzie

۳٫ Richmond

۴٫ Virginia

۵٫ Fulton J. Sheen

۶٫ Mother Mary Claudia

۷٫ IHM

۸٫ Theodore Koehler

۹٫ SM

۱۰٫ Dayton

۱۱٫ NCCB

۱۲‌. Puerto‌ Rico

۱۳٫ Pope Paul VI

هفت آسمان » زمستان ۱۳۸۳ – شماره ۲۴ (صفحه ۱۸۱)


پیئپکُرن(۱) (عضو کلیسای پروتستان)، اچ. دبلیو، ریچاردسن(۲) (پرسبیترن) مورد بحث و بررسی قـرار گـرفت [مطالعات در باب حضرت مـریم ۲۴ (۱۹۷۳)]. انـجمن‌های ملی، که با‌ الهیات‌ مریم سروکار داشتند، همچنان به کار خود ادامه دادند، که از نمونه‌های آنها می‌توان از انجمن فرانسوی،(۱۹) انجمن اسپانیایی،(۲۰) انجمن کانادایی‌ (نشریات‌ خاص فرانسوی‌زبان) و انجمن آمریکایی (مطالعات‌ مـریم‌) نـام برد. موضوعات انجمن فرانسوی در طی این دوره مسائل پساشورایی را نشان می‌دهد که عبارت‌اند از «جایگاه حضرت مریم در گردهمایی‌های مذهبیِ الهام‌بخشیِ‌ مریم‌» (۱۹۷۲)؛ «مریم و مسئله زنان‌» (۱۹۷۳‌ و ۱۹۷۴)، و تصویرگری مریم در زهد عامیانه، به لحاظ تاریخی، پیـکرنگاری و روانـشناسی» (۱۹۷۶ و ۱۹۷۷). انجمن اسـپانیایی به چهلمین مجلد از گزارشات منتشره خود دست یافت. مضامین جدید عبارت‌اند از «روانشناسی مریم‌» (۱۹۷۲‌)؛ «مریم و راز کلیسا» (۱۹۷۳)؛ «آموزه‌های مـریم و تفسیر اعتقادات جزمی» (۱۹۷۶).

مجله Marian Library Studies (دیتون)، مجله بین‌المللی Marianum (رم)، مجله Ephemerides Marialogicae (مادرید) و دیگر مـجلات ادواریـِ تـحقیقاتی یا عمومی، کانون‌های‌ کنونیِ‌ علایق مریم‌شناسی‌ را نشان می‌دهند که عبارت‌اند از زهد عمومی، کتاب مقدس، خصوصا حکایات کـودکانه؛ ‌ ‌اصـول مذهبی، مریم و وحدت‌گرایی‌، مریم به‌مثابه الگوی کلیسا، مریم و زنان، مریم در عبادت عمومی. نـیایش‌ عـمومی‌ مـریم‌، باکره مقدس، به طور روزافزون به موضوع تحقیقاتی تبدیل شد. علایق تحقیقاتی بر خاستگاه‌ها و اهـمیت دلبستگی عوام ‌‌در‌ فرهنگ‌های مختلف هم در برّ قدیم (مکان‌ها و حرم‌های زیارتی مانند Czestochowa و Lourdes بیش‌ از‌ هـمیشه‌ بازدید می‌شوند) و هم در بـرّ جـدید (گوادالوپ،(۳) آرژانتین و کشورهای دیگر) تمرکز یافت. مضمون مشترک، جایگاه‌ حضرت مریم در «طریق حُسن»(۴) است که مکمل «طریق عقل» است؛ همان‌گونه که‌ پاپ پائول در کنگره‌ رم‌ در مه ۱۹۷۵ این نکته را پیشنهاد کرد.

ژان پل دوم(۵) و منشور مادر نـجات‌بخش(۶)

دوران پاپی ژان پل دوم با انتشار بخش‌نامه پاپی با عنوان مادر نجات‌بخش در ۲۵ مارس

______________________________

۱٫ A. C. Piepkorn‌

۲٫ H. W. Richardson

۳٫ مشتمل بر ۷ جزیره در دریای کارائیب ـ متعلق به کشور فرانسه.

۴٫ Way of Beauty

۵٫ John Paul II

۶٫ Redemptoris Mater

هفت آسمان » زمستان ۱۳۸۳ – شماره ۲۴ (صفحه ۱۸۲)


۱۹۸۷ نقطه عطف مهم دیگری در مطالعات مریم‌شناختی برجای نهاد. منشور مادر‌ نجات‌بخش‌ تعمقی جامع و مـبتنی بـر کتاب مقدس، شوراهای کلیسایی و الهیات در باب مادر خدا بود که خطاب به تمام مسیحیان صادر شد. این بخش‌نامه نقش واسطه‌ای فرعی حضرت مریم، نقش وی‌ به‌مثابه‌ الگوی مادر و مرید بـاردار و مـطیع در برابر اراده خداوند را شرح می‌داد. در این بخش‌نامه، زهد حضرت مریم به عنوان سنت مشترکی قلمداد شد که کاتولیک‌ها و ارتدوکس‌ها را به‌ یکدیگر‌ پیوند می‌دهد.

جنبه‌های الهیاتی

الهیات مریم، متأثر از انگیزه‌های واتـیکان دوم، بـر این واقعیت تأکید می‌کند که فیوضات و امتیازات خاص مریم در اصل باید به خاطر پسرش و بدن نجات‌یافته‌ ـ نجات‌دهنده‌ پسرش‌، کلیسا، نگریسته شود. وحی الوهی‌ درباره‌ مریم‌ اسرار اصلی ایمان را بـرای حـیات مـسیحیان معقولانه‌تر و معنادارتر می‌کند.

تأکیدات مـسیح‌محورانه و از نـوع کـلیسایی مریم‌شناسی معاصر به طور متقابل مکمل‌ یکدیگرند‌ و تفاوتی‌ با یکدیگر ندارند؛ زیرا مریم نمی‌تواند بدون ارتباط‌ نزدیک‌ با بدن کلیسایی‌ای کـه مـسیح در طـی عمل نجات‌بخش خویش دریافت کرد، با مسیح ارتـباط داشـته باشد و در عین‌ حال‌ مریم‌ الگوی کهن کلیسا است، فقط به این علت که ارتباط‌ منحصر به فرد مریم بـا مـسیح شـالوده‌ای برای مشارکت کلیسا در عمل نجات‌بخشی مسیح است.(۲۱) در نتیجه‌ تمرکز‌ بـر‌ معنای کلیساییِ اعتقاد و دلبستگی به حضرت مریم نباید مشخصه اساسی مسیح‌محورانه‌شان‌ را‌ پنهان سازد.

امروزه الهیدانان بیشتر متمایل‌اند کـه قـیاسِ مـریم ـ کلیسا را در درون عقیده اصلی مربوط‌ به‌ مریم‌ و یا در اصل بنیادی مریم‌شناسی بـگنجانند. «مـادر بودن عینی مریم با توجه‌ به‌ مسیح‌، انسان ـ خدای نجات‌دهنده ـ و مادر خدا بودن کامل وی کاملاً در ایـمان پذیـرفته شـد. این‌ دو‌ نکته‌ کلید فهم کامل راز مریم و اصل اساسی مریم‌شناسی است که عـینا بـا مـوقعیت عینی‌ و ذهنی‌ منحصر به فرد نجات داده شدن مریم یکی است».(۲۲) هر دو نوع‌ تأکید‌ یـعنی‌ مـریم‌شناسی مـسیح‌محور («مادر خدا بودن کامل حضرت مریم») و مریم‌شناسی از نوع کلیسایی («موقعیت عینی‌ و ذهنی‌ منحصر بـه فـرد نجات داده شدن حضرت مریم») در درون یک اصل نظام‌مند‌ گنجانده‌ شده‌ است. رسالت مریم بـه عـنوان مـادر کلمه متجسد باید در ارتباط نزدیک با فیوضاتی لحاظ‌ شود‌ که فراخوانی او را به اینکه نـمونه کـلیسا باشد، آشکار کند.

هفت آسمان » زمستان ۱۳۸۳ – شماره ۲۴ (صفحه ۱۸۳)


لقاح‌ مطهر‌

بر‌ این اساس، لقاح مطهر حضرت مریم عـنایت خـاص خـدا است که مریم را آماده می‌کند‌ تا‌ آزادانه‌ دعوت به مادر منجی شدن را بپذیرد و در نتیجه در عـمل نـجات‌بخشی‌ سهیم‌ شود. توماس اکویناس با پیروی از قدیس برنارد تعلیم می‌داد که رضـایت مـریم «در عـوض تمام‌ نژاد‌ بشر» حاصل شد،(۲۳) زیرا مریم کاملاً پذیرای طرح محبت‌آمیز خدا بود‌. اعضای‌ کـلیسای مـسیح مـی‌توانند ثمرات محبت نجات‌بخش مسیح‌ را‌ در‌ حیاتشان دریافت کنند. مریم که اولین ثمره‌ فـدیه‌بخشی‌ پسـرش است، منحصرا به طور عینی (و مبرا از تمام گناهان به واسطه فیض‌ لقاح‌ مطهر) نجات یافته اسـت. او‌ کـه‌ با تعهد‌ کامل‌ به‌ وظیفه‌اش پاسخ گفته، منحصرا به طور‌ ذهنی‌ نـیز نـجات یافته است. از آنجا که مریم، منجی را در حـیات‌ ایـمان‌ مـحبت‌آمیز خویش دریافت کرد، به طور‌ مادرانه در فـدیه عـینی‌ نجات‌ نوع بشر به دست مسیح‌ شریک‌ شد. در واقع، مسیح به تنهایی نـجات‌دهنده‌ای اسـت که جهان را با پدر‌ در‌ روح‌القدس مـصالحه مـی‌دهد. با ایـن‌ حـال‌، «مـادر‌ خدا بودن کاملِ‌» حضرت‌ مریم بـه عـمل آزادانه‌ یکی‌ شدن او با نجات عینی مسیح، معنا و ارزش نجات‌بخشانه‌ای را برای تمام اعـضای کـلیسا‌ به‌ همراه می‌آورد.

مادر خدا بـودن

این‌ واقعیت‌ که مـادر‌ مـسیح‌ بودن‌ حضرت مریم هم نـکاحی‌ و هـم باکره‌ای است اهمیت کلیسایی فراوانی دارد.(۲۴) فرمان(۱) صریح رضایت آزادانه مریم در روز‌ بشارت‌ و فرمان سـکوت وی در پای صـلیب‌، او‌ را‌ به‌ عروس‌ روحانیِ منجی تـبدیل‌ کـرد‌. مـریم با دلسوزی خـویش ثـمرات قربانی شدن فرزند خـویش را هـم برای نجات خویش و هم نجات‌ کل‌ کلیسا‌ دریافت کرد. به همراه و در نتیجه این‌ پذیـرش‌ خـلاقانه‌ فیض‌، مادر‌ بودن‌ نکاحی وی نیز هـمراه بـا باکرگی اسـت. ثـمرات مـادرانه وی نمی‌تواند از قدرت انسان سـرچشمه بگیرد، بلکه از دم روح‌القدس مایه می‌گیرد. اگر وی مسیح را در‌ غیر حالت باکرگی باردار می‌شد ارتباط نکاحی وی بـا لوگـوس (کلمه) متجسد مبهم می‌ماند. بدون بـاکرگی دائمـی وی، آشـکارسازیِ وفـاداریِ کـامل و دائمی او به مـسیح و رسـالت مسیحایی مسیح تیره باقی‌ می‌ماند‌. بنابراین، مریم الگوی کهن کلیسا است؛ هم‌چنان‌که کلیسا نیز عروس بـاکره

______________________________

۱٫ fiat

هفت آسمان » زمستان ۱۳۸۳ – شماره ۲۴ (صفحه ۱۸۴)


مـسیح اسـت. همان‌گونه که اجتماع افراد به واسطه مـسیح نـجات مـی‌یابند، کـلیسا بـه وفـاداری مدام به کلمه‌ او‌ فراخوانده می‌شود. لقاح مطهر نمونه کامل کلیسای سرشار از فیض است. همان‌گونه که اجتماع مقدس به وساطت، نجات را برای جهان فرامی‌خواند، کلیسا‌ نیز‌ مادر بـودن نکاحی حضرت مریم‌ را‌ تصور می‌کند. عروج آسمانی، حضرت مریم را «نشانه امید قطعی و آرامش قوم زائر خدا» معرفی می‌کند.(۲۵) در نتیجه تمام آموزه‌های مریم به سوی‌ تأمل‌ الهیاتی و دعاگونه مریم به‌ عنوان‌ کـهن الگـوی کلیسا نزدیک می‌شوند.

مریم و کلیسا به عنوان مادران نکاحی و باکره باید فعالانه با یکدیگر با روح‌القدس متحد باشند. یگانه منبع باروریِ معنویِ آنها حضور و فعالیت دائمی روح خدای‌ رستاخیز‌ شـده(۱) اسـت. ارتباط نزدیک‌تر مریم‌شناسی و روح‌شناسی در نوعی متعادل از مسیح‌شناسی، کلیساشناسی و انسان‌شناسی مسیحی سهم بسزایی دارد. اقدامات زیادی باید در این زمینه انجام شود، خصوصا از سوی الهیدانان کـلیسای‌ غـرب‌ که مطالعه‌ میراث عظیم سـنت شـرقی را در مورد روح‌القدس با جدیت بیشتر آغاز کرده‌اند.

حوای جدید

بخشی از‌ میراث آبایی مشترک غرب و شرق تصور حضرت مریم به عنوان «حوای‌ جدید‌» است‌. کـشف مـجدد این تصور با الهـام خـاص از نوشته‌های کاردینال نیومن در باب مریم، منجر به تحقیقات ‌‌جدید‌ درباره گواهیِ آبای کلیسا شده است که از این تصور در تعالیم خود‌ درباره‌ حضرت‌ مریم استفاده می‌کردند. بعد از کتاب مقدس، این گـواهی قـدیم‌ترین تأمل در باب مریم را‌ نشان می‌دهد و منبع بسیار مفید قیاس و سنخ‌شناسی حضرت مریم ـ کلیسا است. «کنفرانس ملی‌ اسقفان کاتولیک»(۲۶) در‌ نامه‌ اسقفی درباره مریم باکره مقدس این‌گونه اشاره می‌کند: «کلیسا حتی از دیـرزمان «حـوای جدید» بـوده است». کلیسا عروس مسیح است و از پهلوی مسیح در خواب مرگ بر روی صلیب به وجود‌ آمده، همان‌گونه که حـوای نخستین به دست خدا از دنده آدم که در حال خواب بود به وجـود آمـد.»(۲۷) کـلیسا از اولین روزها، خود را در مریم، نمادین ساخت و نهاد‌ اسرارآمیز‌ خود را عمیق‌تر در پرتو مریم به عنوان الگوی کهن درک کـرد. ‌ ‌مـریم تمامی آنچه

______________________________

۱٫ the risen lord

هفت آسمان » زمستان ۱۳۸۳ – شماره ۲۴ (صفحه ۱۸۵)


را که کلیسا هست و می‌خواهد باشد «تشخص می‌بخشد.»

تأثیر مریم‌شناسیِ از نوع‌ کـلیسایی‌ بـر دلبـستگی به مریم بسیار آموزنده بوده است. پاپ پائول ششم(۱) در موعظه خویش جهت ساماندهی و توسعه صحیح دلبستگی بـه مریم باکره مقدس بیان کرد: «مریم شایسته تقلید است‌، زیرا‌ وی اولین و کامل‌ترین حـواری مسیح است. تمام ایـن ویـژگی‌ها دارای ارزش الگویی، دائمی و جهانی است.»(۲۸) البته مریم، الگویی بدین معنا نیست که طرحی کلیشه‌ای باشد که مسیحیان معاصر‌ وی‌ را‌ الگوی حیات خویش سازند. با‌ این‌ حال‌، اگر بناست مسیحیان به عنوان اعـضای بدن زنده مسیح، یعنی کلیسا، به کمال برسند، باید از راه استغاثه در معنای دائمی‌ ایمان‌، شجاعت‌، توجه، و استقامت مریم نفوذ کنند.

اما مانع موجود‌ بر‌ سر راه بسیاری از افراد خصوصا اعضای کلیساهای دیگر، مـفهوم شـفاعت و میانجی‌گری مریم است. به نظر می‌رسد که این‌ شفاعت‌، مانع‌ میانجی‌گری منحصر به فرد مسیح شود. فصل مربوط به مریم‌ در شورای دوم واتیکان صریحا می‌آموزد که «نقش مریم به عنوان مـادر انـسان‌ها به هیچ‌وجه وساطت منحصر به‌ فرد‌ مسیح‌ را محو یا خدشه‌دار نمی‌سازد، بلکه قدرت آن را نشان می‌دهد‌.»(۲۹‌) مفهوم‌سازی دوباره از این راز باید هر گونه تصور واسطه بودنِ حضرت مریم را برطرف کند‌، هـم‌چنان‌که‌ ایـن‌ تصور از نقش خدای رستاخیز شده (مسیح) نیز برطرف شده است. این‌ برداشت‌ غلط‌ معنای اصلی تجسد و شکوه واقعی حضرت مریم را، یعنی اینکه خدای پسر انتخاب کرد‌ که‌ در‌ او به انـسان تـبدیل شـود و برای همیشه با انسانیت بـرخاسته خـود در تـاریخ بشر‌ حاضر‌ باشد، از دست می‌دهد. مادر روحانی بودن مریم در درجه نخست مؤمنان را‌ برمی‌انگیزد‌ که‌ با مسیح همیشه حاضر از نزدیک در حیات روزمـره مـسیحی‌شان بـرخورد کنند. مریم به‌ عنوان‌ الگوی کهن کلیسا و بـه واسـطه رسالتِ باشکوه شفاعت‌خواهی‌اش، فرزندان معنوی خویش را روشن‌ و ملهم‌ می‌سازد‌ تا در عمل مستقیم روح پسر خویش فرمانبرداری بیشتری کنند و در فیوضات خـاص مـحبت نـجات‌بخش‌ خدا‌ مشارکت فراوان‌تری داشته باشند.

______________________________

۱٫ Paul VI

هفت آسمان » زمستان ۱۳۸۳ – شماره ۲۴ (صفحه ۱۸۶)


پی‌نوشت‌ها

۳۰٫ Pius ×II, Acta Apostolicae‌ Sedis‌ ۴۶‌ (۱۹۵۴) ۶۷۸٫

۳۱٫ Ibid.

۳۲٫ See virgin Birth.

۳۳٫ ۴۳۱; Enchiridion symbolorum,251.

۳۴٫ Enchiridion‌ Symbolorum‌, ۵۰۳‌.

۳۵٫ Enchiridion Symbolorum, 1880.

۳۶٫ Guerric of Igny, d. 1155; patrologia latina, 185‌:۱۸۸‌.

۳۷٫ De conceptu virginali 18; patrologia latina, 158:451.

۳۸٫ Patrologia latina,183:55-88.

۳۹‌. Patrologia‌ latina, 182:332-336.

۴۰٫ Gn2.21.

۴۱٫ see, Mary, Blessed virgin‌ Queenship‌ of.

۴۲٫ see, IMMaculate Heart of Mary‌.

۴۳‌. see‌ Doctrine, Development of.

۴۴٫ e. g., Iucunda Semper, 1894‌.

۴۵‌. Acta Apostolicae Sedis 53 (1961) 504-506.

۴۶٫ No. 103.

۴۷٫ Chap. 8.

۴۸‌. Bulletin‌ de La Soliété francaise d””‌etudes‌ mariales

۴۹‌. Estudios‌ Marianos‌

۵۰٫ See Semmelroth 1963, esp.80‌-۸۸‌.

۵۱٫ Schillebeeckx 106.

۵۲٫ Summa Theologiae 3a, 30.1.

۵۳٫ See Semmelroth 1963‌, esp‌. ۱۱۷-۱۴۲٫

۵۴٫ Lumengentium 68-69‌.

۵۵٫ NCCB.

۵۶٫ NCCB‌ ۴۱‌.

۵۷٫ Paul VI 35.

۵۸‌. Lumen‌ Gentium 60.

شبکه بین المللی مطالعات ادیان

اینفورس (شبکه بین المللی مطالعات ادیان)،‌ بخشی از یک مجموعه فعالیت های فرهنگی است که توسط یک گروه جهادی مجازی انجام می شود. این گروه  بدون مرز، متشکل از اساتید، طلاب، دانشجویان و کلیه داوطلبان باایمان و دغدغه مندی است که علاقمند به فعالیت علمی جهادی در عرصه جنگ نرم هستند. شما هم می توانید یکی از اعضای این گروه باشید(اینجا کلیک کنید). فعالیت های سایت زیر نظر سید محمد رضا طباطبایی، مدرس ادیان و کارشناس صدا و سیماست. موضوعات سایت نیز در زمینه سیر مطالعاتی با رویکرد تقویت بنیه های اعتقادی و پاسخ به شبهات است.

0 0 رای ها
شما هم امتیاز بدهید..
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
دکمه بازگشت به بالا
0
افکار شما را دوست دارم، لطفا نظر دهیدx
()
x