سیر زن و الهیات جنسیت

نگاه تاریخی به وضعیت زن در‌ اسلام (۲۲ص)

آدرس مقاله در پایگاه مجلات تخصصی نور: تاریخ اسلام در آینه پژوهش » تابستان ۱۳۸۹ – شماره ۲۶ (از صفحه ۱۴۳ تا ۱۶۴)
نگاه تاریخی به وضعیت زن در اسلام (۲۲ صفحه)

چکیده

تحول عظیمی‌که پس از ظهور اسلام در مسائل اجتماعی، از جمله مسئله زن و خانواده ایجاد شد، از پردامنه‌ترین مباحث اسلامی ‌است. با توجه به اینکه این موضوع همواره معرکه آرا و محور نظریه‌‌هایی بوده و پرسش‌های بسیاری را به خود معطوف کرده است، مطالعه تاریخی آن به بسیاری از روشنگری‌ها در این باره کمک خواهد کرد. در این نوشتار در صدد بیان تغییراتی هستیم که اسلام در موضوع زن پدید آورده است. این مقاله با روش تاریخی به وضعیت و جایگاه زن در خانواده، اجتماع و سیاست در عصر نبوی پرداخته و تحول بزرگی را که با ظهور اسلام در زمینه جایگاه فرهنگی و اجتماعی زن رخ داد، نشان داده است.

کلمات کلیدی

: زن، خانواده، اجتماع، سیاست و عصر نبوی
تاریخ اسلام در آینه پژوهش » تابستان ۱۳۸۹ – شماره ۲۶ (صفحه ۱۴۳)


‌ ‌‌‌ ، سـال‌ هفتم، شماره دوم، تابستان ۱۳۸۹، ۱۴۳ ـ ۱۶۴

نگاه تاریخی به وضعیت زن در‌ اسلام

محمدجواد واعظی۱* / محمدرضا‌ جباری‌۲**

چـکیده

کـلید واژهـ‌ها.

 

  1. دانشجوی دکتری تاریخ وتمدن اسلامی‌دانشگاه معارف قم. دریافت: ۲۷/۱۰/۸۸ ـ پذیرش: ۱۴/۷/۸۹m.2110514@yahoo.com
  2. دانشیار گروه تاریخ مؤسسه آموزشی و پژوهـشی امام خمینی(
تاریخ اسلام در آینه پژوهش » تابستان ۱۳۸۹ – شماره ۲۶ (صفحه ۱۴۴)


مقدمه

موضوع زن‌ همواره‌ مورد توجه پژوهشگران و اندیشمندان بوده و به ویـژه پس از شکل‌گیری نهضت فمینیسم در قـرن نـوزدهم در غرب که منشأ پیدایش برخی افکار و اندیشه‌های افراطی درباره حقوق زنان شد، این موضوع‌ اهمیت‌ دو چندان پیدا کرده است. فیمینیسم که در افق فکری اومانیسم ظهور یافت به بهانه دفاع از حقوق زنـان، ضربه‌های سنگینی به ارزش و هویت زنان وارد آورد و پس از‌ آنکه‌ در اعلامیه حقوق بشر تأثیر گذاشت، برای اجرایی کردن ایده‌های خود، معاهده‌ها و کنوانسیون‌های بین المللی نظیر کنوانسیون «حقوق سیاسی زنان» کنوانسیون «رضایت برای ازدواج» و. . . ایجاد کرد تـا آنـجا که‌ سازمان‌ ملل‌ سال ۱۹۷۶ ـ ۱۹۸۵م را دهه‌ زنان‌ نام‌گذاری‌ کرد. جنبش زنان پیامدهای گوناگون فکری، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی درپی داشته که یکی از مهم‌ترین آنها به چالش کشیده شدن اندیشه‌های‌ دینی‌ درباره‌ جایگاه، حـقوق و تـکالیف زنان است. در این میان‌ دیدگاه‌ اسلام درباره زنان نیز مورد پرسش و حمله قرار گرفته تا آنجا که احکام اسلامی‌مربوط به زنان، مخالف حقوق بشر‌ و ناقض‌ تساوی‌ حقوق زن و مرد تـلقی شـده و اسلام را دین مردان و تأمین‌ کننده مصالح و منافع مردان دانسته‌اند. از این رو اندیشمندان بزرگ اسلامی با تکیه بر منابع اصیل اسلامی، به‌ویژه‌ قرآن‌ و روایات‌ به تبیین دیدگاه اسلام درباره جایگاه و حـقوق زن پرداخـته و بـا توجه‌ به‌ اختلاف نظرهای جـدی کـه نـاشی از انفعال یا ایستادگی در برابر جنبش زنان بوده، پاسخ‌های متفاوتی‌ ارائه‌ کرده‌اند‌. در این میان به سهم پژوهش‌های تاریخی در تبیین جایگاه زن در‌ اسلام‌ کـمتر‌ تـوجه شـده، در حالی که تاریخ گواه روشنی بر تلاش‌های اسـلام در دفـاع از‌ حقوق‌ زنان‌ و هویت بخشی به آنها و تأمین مصالح زنان بر اساس حکمت و عقل و نه احساس و شعار‌ بوده‌ است. تـا آنـجا کـه باید اسلام را به حق طلایه‌دار دفاع از حقوق‌ زن‌ دانست‌. مـقایسه وضعیت زن پیش از اسلام و سیر تحولاتی که پس از اسلام &amp‌;amp‌;amp;amp;amp;lt;Page No=&quot‌;۱۷۷‌&‌;amp;amp;amp;amp;amp;quot;/>در موضوع‌ زن‌ ایجاد شد، یکی از درخشان‌ترین صفحات کارنامه اسلام را شکل مـی‌دهد. در‌ نـوشتار‌ پیـش‌ رو وضعیت زن را در محور‌های یاد شده در تاریخ اسلام بررسی می‌کنیم.

الف) وضعیت‌ اجتماعی‌ زنـ‌ در عـصر نبوی

حضور زنان در اجتماع و مشارکت ایشان در فعالیت‌های اجتماعی‌ در‌ صدر اسلام از مسلمات تاریخی است که با مـروری گـذرا بـر منابع تاریخی به سهولت می‌توان‌ به‌ آن دست یافت. از دیدگاه اسلام اصل فـعالیت اجـتماعی بـرای زنان نه‌ تنها‌ مذموم نیست، بلکه در برخی مواقع،

تاریخ اسلام در آینه پژوهش » تابستان ۱۳۸۹ – شماره ۲۶ (صفحه ۱۴۵)


ممدوح‌ و مطلوب‌ است‌.۴۶۲ مطالعه دقیق آیـاتی چـون آیـات امر‌ به‌ معروف و نهی از منکر، بیعت، هجرت و وجوب زکات، موافقت قرآن با حضور اجـتماعی‌ زنـ‌ را نتیجه می‌دهد. از طرفی‌ از‌ آیاتی که‌ چگونگی‌ و شرایط‌ حضور اجتماعی زن را مطرح می‌کند‌ به‌ خـوبی جـواز اصـل این حضور، فهمیده می‌شود.

بنابر این با توجه به‌ اهمیت‌ موضوع حضور اجتماعی زن مـسلمان و وجـود‌ دیدگاه‌های متفاوت در این‌ باره‌ این بحث در دو محور‌ «جواز‌ حضور زن در اجتماع» و «اصول و ضوابط حـاکم بـر حـضور اجتماعی زن» پی‌گرفته می‌شود‌.

۱٫ جواز‌ حضور زن در اجتماع

با‌ دامنه‌دار‌ شدن‌ مباحث و مطالعات اسلامی‌ جدید‌ و فراهم شـدن عـرصه فعالیت‌های‌ اجتماعی‌ زنان در محیطی سالم در جامعه ما، جواز حضور زن در اجتماع امری مـسلم‌ و تـردیدناپذیر‌ بـه حساب می‌آید. اما با توجه‌ به‌ آثار و اندیشه‌ علما‌ و متفکران‌ اسلامی در می‌یابیم که‌ این امـر در طـول تـاریخ، به شفافیت و وضوح امروزی نبوده است. وجود اندیشه‌های سخت‌گیرانه در‌ برخورد‌ با زن و تـعاملات اجـتماعی او از‌ همان‌ صدر‌ اسلام‌ گزارش‌ شده است. سفارش‌ پیامبر‌ اکرم( به مردان در مورد اجازه دادن به همسران خـود بـرای حضور در مسجد و نماز جماعت‌ می‌تواند‌ حاکی‌ از وجود سخت‌گیری‌هایی در رفتار مردان نسبت‌ بـه‌ حـضور‌ زنان‌ در‌ اجتماع‌ <Page No="178"/&amp‌;amp;amp;amp;gt;باشد. ۴۶۳ پیامبر اکرم( در پاسخ اعـتراض خـلیفه دوم بـه یکی از همسران ایشان به سبب خروج از مـنزل، خـروج زنان را برای برآوردن حوایج خود‌ اجازه‌ دادند.۴۶۴ بعدها نیز به‌رغم تأکید مکرر پیـامبر اکـرم( برخی مانع خروج زنان بـرای حـضور در مسجد مـی‌شدند. ۴۶۵

شـاید وجـود گزارش‌هایی از سیره اهل‌بیت‌( و گفتار ایشان در سـفارش‌ بـه‌ حسن دوری زن مؤمن از مردان، بتواند دست‌مایه برخی برای شبهه‌افکنی به حضور اجتماعی زنـان در اسـلام شود که تبیین دقیق این رفـتارها‌ و گفتارها‌ می‌تواند زمینه هـر گـونه کج‌فهمی‌ را‌ از بین ببرد.

در برخی گـزارش‌های تـاریخی آمده است که حضرت فاطمه زهرا( خود را از مرد نابینا هم می‌پوشاند۴۶۶ و دلیل آن را‌ ایـن‌ گـونه بیان کرد که‌ گرچه‌ او مـرا نـمی‌بیند، امـا من که مـی‌توانم او را بـبینم و او هم می‌تواند بوی مـرا حـس کند. این نقطه اوج عفت و عفاف اسلامی است که رسیدن به آن آسان نیست‌. همچنین‌ پیـامبر اکـرم( در پاسخ به سؤالی در مورد بهترین روش بـرای زن، فـرمودند: برای زنـان بـهتر اسـت که مردان نامحرم را نـبینند و مردان نامحرم نیز ایشان را نبینند

تاریخ اسلام در آینه پژوهش » تابستان ۱۳۸۹ – شماره ۲۶ (صفحه ۱۴۶)


«ما من‌ شیء‌ خیر للمراه‌ من ان لا تری رجلاً و لا یراها.»۴۶۷ بـرای فـهم این روایت باید گفت: استفاده پیـامبر گـرامی‌ اسـلام( از کـلمه «خـیر» خود گویای ایـن حـقیقت است که این‌ سیره‌، رجحان‌ و مزیت دارد. به دیگر سخن، حضرت در مقام بیان امری ترجیحی و ایده‌آلی اسـت. در شـرایطی کـه نیازی ‌‌به‌ ارتباط زنان با مردان نـیست بـهتر آن اسـت کـه زن بـا هـیچ مرد‌ نامحرمی‌ تماس‌ نداشته باشد و این هرگز به معنای ممنوعیت قانونی نیست. سیره فاطمه‌( و زنان مورد تأیید پیامبر‌(، گویای این واقعیت است که در صورت ضرورت، فعالیت‌های اجـتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی‌ زنان هیچ منعی ندارد‌.۴۶۸‌

  ۲٫ اصول و ضوابط حاکم بر حضور اجتماعی زن

بی‌شک هیچ کس نمی‌تواند ادعا کند که اسلام حضور زن را در اجتماع بدون قید و شرط تأیید کرده است. در بـیان اصـول و ضوابط حاکم‌ بر‌ این حضور اجتماعی می‌توان دو اصل کلی را مطرح کرد. «حفظ منافع خانواده» و «حفظ آرامش روانی و روحی جامعه».

الف‌. حفظ منافع خانواده

خانواده بهترین محل پیوند زن و مرد اسـت. ایـن‌ نهاد‌ بیشترین زمینه را برای کمال آن دو و بهترین محیط را برای شکل‌گیری شخصیت فرزند فراهم می‌سازد. با نگاهی به استعدادها و توانایی‌های خاص زن، به خوبی در می‌یابیم کـه خـانواده‌، مناسب‌ترین‌ محل برای بروز اسـتعدادها و تـوانمندی‌های اوست. جایگاه رفیع خانواده در نگرش اسلامی موجب شده است که بهترین بنیان اجتماعی قلمداد شده و به منافع آن در قیاس با نهادهای دیگر‌، به‌طور‌ ویژه‌ تـوجه شـود. بنابراین در تنظیم‌ روابط‌ اجـتماعی‌ و ارائه الگـوی حضور و مشارکت اجتماعی زنان باید آثار این فعالیت‌ها در تحکیم و تضعیف پیوندهای خانوادگی لحاظ شود. اسلام در تبیین وظایف‌ زن‌ و مرد‌ با اصل قرار دادن کانون خانواده، به دیگر‌ وظایف‌ اجتماعی جهت و مـعنای مـشخصی بخشیده است.۴۶۹

از آنچه گفتیم به دست می‌آید که اسلام جایی حضور زنان را‌ تجویز‌ می‌کند‌ که لطمه‌ای به مأموریت‌های وی در خانواده وارد نسازد. روایات‌ متعددی در تبیین کارکردهای زن در خانواده و بیان اجر و پاداش تلاش زن در این نـهاد مـقدس از بزرگان‌ دیـن‌ نقل‌ شده است، که بیانگر این حقیقت است. برای نمونه، می‌توان به‌ روایت‌ معروف اسماء بنت یـزید انصاریه، اشاره کرد. زنان عصر نبوی با تصور کم‌ارزشی تلاششان در خـانه‌ در‌ مـقابل‌ حـضور اجتماعی مردان و ادای

تاریخ اسلام در آینه پژوهش » تابستان ۱۳۸۹ – شماره ۲۶ (صفحه ۱۴۷)


واجباتی چون جهاد، جمعه و جماعات و حج، با ذهنی‌ پر‌ سؤال‌ نماینده‌ای به سوی پیامبر اکرم( فـرستادند. ‌ ‌اسـماء (نماینده زنان) نیز شبهه کم بودن سهم‌ زنان‌ از‌ حضور اجتماعی را با <Page No=&‌;amp‌;amp;amp;amp;amp;quot;180&quot‌;/&‌;amp‌;amp;amp;amp;amp;gt;بیانی رسـا کـه تـحسین پیامبر اکرم( را برانگیخت، مطرح‌ کرد‌. حضرت نیز در پاسخ، ارزش و پاداش مأموریت‌های زن را در خانه، معادل ارزش‌ و پاداش‌ آن‌ واجـبات قرار داد و زنان را به حفظ خانواده تشویق کرد. ۴۷۰

ب‌. حفظ آرامش روحی‌ و روانی‌ جـامعه

خداوند از روی حکمت خویش بـرای اسـتواری نظام آفرینش و بقای نسل‌ انسان‌، لطافت‌ها‌ و جاذبه‌هایی خاص در وجود زن نهاده و جایگاه ظهور این جاذبه‌ها و زیبایی‌ها را عرصه خانواده و در‌ روابط‌ خصوصی‌ همسران قرار داده است نه گستره اجتماع و روابط عمومی با نامحرمان.۴۷۱‌ یکی‌ از اصـول حاکم بر حضور زن در اجتماع، حفظ آرامش روانی جامعه و عدم ظهور و بروز جاذبه‌های‌ جنسی‌ در روابط با دیگران است.

اسلام برای رسیدن به این مهم به‌ تبیین‌ حد و مرز روابط زن و مرد در جامعه‌ پرداخـت‌. رعـایت‌ احکام حقوقی و اخلاقی در این رابطه از‌ سوی‌ زن مسلمان، زمینه‌ساز ایجاد جامعه‌ای سالم در جهت حضور فعال‌تر و مؤثرتر او در‌ جامعه‌ می‌شود. این احکام حقوقی و اخلاقی‌ در‌ سه محور‌ حد‌ نگاه‌، حد پوشش و حد معاشرت و اخـتلاط بـیان‌ می‌‌شود‌.

حد و مرز روابط زن و مرد در جامعه

حد نگاه

از آنجا که‌ نگاه‌ آلوده یکی از راه‌های انحراف جنسی‌ و زمینه‌ساز بی‌بند و باری در‌ جامعه‌ است، قرآن کریم مردان و زنان‌ مؤمن‌ را به رعایت عفت در نـگاه دسـتور داده است:

به مؤمنان بگو چشم‌های‌ خود‌ را (از نگاه به نامحرمان‌) فرو‌ گیرند‌ و عفاف خود را‌ حفظ‌ کنند این برای آنان‌ پاکیزه‌تر‌ است، خداوند از آنچه انجام می‌دهید آگاه است.* و به زنان بـا ایـمان بـگو چشم‌های‌ خود‌ را (از نگاه هوس‌آلود) فـرو گـیرند‌ و دامـان‌ خویش را‌ حفظ‌ کنند‌ و زینت خود را به‌ جز آن مقدار که نمایان است آشکار ننمایند و (اطراف) روسری‌های خود را بر سینه خود‌ افکنند‌ (تـا گـردن و سـینه با آن پوشانده‌ شود‌) و زینت‌ خود‌ را‌ آشکار نسازند مـگر‌ بـرای‌ شوهرانشان یا پدرانشان یا پسرانشان یا پسران همسرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسر خواهرانشان یا زنان هـم‌کیششان یـا بـزرگانشان یا افراد سفیه که تمایلی‌ به زن ندارند یا کودکانی کـه از امور

تاریخ اسلام در آینه پژوهش » تابستان ۱۳۸۹ – شماره ۲۶ (صفحه ۱۴۸)


جنسی مربوط به زنان آگاه نیستند و هنگام راه رفتن پاهای خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانشان دانـسته شـود و هـمگی به‌ سوی‌ خدا باز گردید ای مؤمنان تا رستگار شوید. (نور ۳۰ و ۳۱)

دقـت در شـأن نزول آیه که در کافی از امام باقر‌( نقل شده است ما را به زمینه‌ تاریخی‌ نزول این آیـات آشـنا مـی‌کند. جوانی از انصار در کوچه‌های مدینه به زنی برخورد کرد، در آن ایام، زنان مقنعه خـود را پشـت‌ گـوش‌ می‌انداختند، وقتی زن از کنار‌ او‌ گذشت جوان او را تعقیب کرد و از پشت به او می‌نگریست تا داخل کوچه تـنگی شـد. اسـتخوان یا شیشه‌ای که در دیوار بود به‌ صورت‌ او گیر کرده آن‌ را‌ شکافت. همین که زن از نـظرش غـایب شد جوان متوجه شد که خون به سینه و لباسش می‌ریزد، در این هنگام بـه خـدا قـسم خورد که نزد رسول‌‌خدا( رود و جریان را‌ خبر‌ دهد. جوان نزد آن جناب رفت. رسول‌خدا( از او پرسید چـه شـده است؟ جوان جریان را گفت. جبرئیل نازل شد و آیه را آورد.۴۷۲

بنابراین، مردان و زنان مؤمن، هم بـاید مـراقب‌ نـگاه‌ خود باشند‌ و هم خود را از نگاه نامحرمان بپوشانند. زنان در صدر اسلام نماز را با پیامبر اکرم( مـی‌خواندند‌ و چـون لباس مردان کوتاه بود به منظور حفظ زنان از نگاه‌ حرام‌، به‌ آنـان دسـتور داده شـد قبل از ایشان سر از سجده بر ندارند.۴۷۳

آیه‌ای دیگر کسب اجازه ‌‌برای‌ ورود به حریم خصوصی والدیـن را نـیز لازم شـمرده شده است:

وَإِذَا بَلَغَ‌ الْأَطْفَالُ‌ مِنْکُمْ‌ الْحُلُمَ فَلْیَسْتَأْذِنُوا کَمَا اسْتَأْذَنَ الَّذِینَ مِنْ قـَبْلِهِمْ کـَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ‌؛ و هنگامی که اطفال شما به سن بلوغ رسند بـاید اجـازه بگیرند همان گونه‌ که اشخاصی که پیش‌ از‌ آنان بودند اجازه می‌گرفتند. ایـن چـنین خداوند آیاتش را برای شما بیان می‌کند و خـدا دانـا و حـکیم است(نور:۵۹).

<Page No=&amp‌;amp;amp;amp;quot;182"/>مردی از رسول خدا( سؤال کـرد کـه آیا هرگاه نزد مادرم می‌روم‌ اجازه‌ بگیرم؟ حضرت در پاسخ فرمود: آیا دوست داری او را برهنه ببینی؟ گـفت: خـیر. حضرت فرمود: پس اجازه بگیر.۴۷۴ بـه خـوبی معلوم اسـت حـکمت ایـن دستور، از بین بردن زمینه نگاه‌ حـرام‌ و حـفظ عفت است. در سیره نبوی نیز عمل به این امر الهی مشاهده مـی‌شود. پیـامبر اکرم( هنگامی‌که به در خانه کسی مـی‌آمد روبه‌روی در نمی‌ایستاد، بلکه در طـرف راسـت‌ یا‌ چپ قرار می‌گرفت و سـلام مـی‌کرد و اجازه می‌خواست.۴۷۵

تاریخ اسلام در آینه پژوهش » تابستان ۱۳۸۹ – شماره ۲۶ (صفحه ۱۴۹)


پیامبر اکرم( در عمل، مؤمنان را از نگاه حرام نهی می‌کرد. ایشان روزی صورت فـضل بـن عباس را که مشغول نگاه‌ آلودهـ‌ بـه‌ زنـی بود برگرداند.۴۷۶ در‌ نـقلی‌ دیـگر‌ آمده است که زنـی در مـقابل پیامبر( از مرکب افتاد، حضرت بلافاصله از صحنه روی برگرداند تا نگاهش به حرام آلوده‌ نشود‌.۴۷۷‌

حـد پوشـش

اسلام برای کاستن از آسیب‌های حضور‌ اجـتماعی‌ زن، دسـتور به رعـایت پوشـش مـناسب برای زنان داده است. حـجاب، هم زمینه انحرافات اخلاقی را کم می‌کند و هم‌ به‌ زن‌ امنیت و آرامش و مصونیت می‌بخشد. شواهد مـتعددی از قـرآن کریم حاکی‌ از این نکته است کـه در جـامعه عـرب قـبل از اسـلام، زنان برای حـضور در اجـتماع، پوشش مناسب‌ و مطلوبی‌ نداشتند‌. نهی قرآن از متابعت از آن الگو و دستورات اصلاحی برای پوشش‌ زنان‌، از برخی نقص‌ها و کـاستی‌ها در پوشـش زنـان آن دوره و فاصله آن با پوشش مورد نظر اسلام‌ حـکایت‌ دارد‌. بـرخی تـاریخ‌پژوهان نـیز ایـن نـکته را تأیید می‌کنند.۴۷۸

مسئله پوشش زن‌ در‌ دو‌ سوره از سوره‌های قرآن مطرح شده است. یک‌بار به‌طور اجمال در سوره احزاب آیه‌ ۵۹‌ و بار‌ دیگر با تفصیل بیشتر در آیه ۳۱ سوره نور.

از آنجا کـه چگونگی پوشش‌ زنان‌ در جامعه صدر اسلام به‌گونه‌ای نبود که زیبایی‌ها و زینت‌های آنان را بپوشاند قرآن‌ آنان‌ را‌ به نحوه صحیح پوشش دستور <Page No‌=&‌;amp;amp;amp;amp;amp;quot;183&amp‌;quot‌;/&‌;amp;amp;amp;amp;amp;gt;می‌دهد. خداوند متعال به‌منظور حفظ عفت جامعه، حتی زنان‌ مـسلمان‌ را، از نـمایان کردن بدن خود بر زنان غیر مؤمن نهی می‌کند‌. در‌ روایات‌ علت این امر، بی‌مبالاتی زنان غیر مؤمن در توصیف زنان مسلمان برای شوهران خود دانسته‌ شده‌ است‌.۴۷۹

عایشه می‌گوید: پس از نـزول آیـه سوره نور زنان مهاجر، ضخیم‌ترین‌ پوشش‌های‌ پشمین خود را برش داده و با آن سر و گردن خود را پوشاندند.۴۸۰ ام‌سلمه نیز نقل‌ می‌کند‌ که پس از نزول آیه پوشش در سـوره احـزاب، زنان انصار از‌ منازلشان‌ با پوشـش‌های مـشکی خارج می‌شدند، به‌گونه‌ای که‌ به‌ نظر‌ می‌رسید بر سر ایشان کلاغی نشسته است‌.۴۸۱‌

قرآن در آیه‌ای دیگر زنان پیامبر را که باید سرآمد و الگوی زنان جـامعه‌ اسـلامی‌باشند‌، از خودنمایی و ظاهر نمودن زیـبایی‌ها‌ در‌ مـقابل دیگران‌ نهی‌ می‌کند‌.۴۸۲

با توجه به آیات دیگر‌ قرآن‌، نمی‌توان زنان دیگر را از ممنوعیت تبرّج و خودنمایی مستثنی دانست.

تاریخ اسلام در آینه پژوهش » تابستان ۱۳۸۹ – شماره ۲۶ (صفحه ۱۵۰)


در روایاتی‌ از‌ رسول‌خدا( محدوده حجاب و پوشش زن معین‌ شده است. امام صادق‌‌( از‌ پدران خود از رسول خـدا‌( نـقل‌ می‌کنند که فرمود: روا نیست زنی که به دوران عادت ماهیانه بلوغ رسیده‌ جلو‌ سر و گیسوان خود را آشکار‌ کند‌. ۴۸۳‌

در گزارش دیگری‌ پیامبر‌ اکرم( به یکی از‌ یاران‌ خود سفارش می‌کند که به هـمسرش بـگوید برای تـهیه روسری از آستر استفاده کند‌ تا‌ زیر آن نمایان نباشد.۴۸۴ زنانی‌ نیز‌ که خود‌ را‌ با‌ وضع جدید تطبیق نـداده‌ بودند، با اعتراض پیامبر رو‌به‌رو می‌شدند. گزارش شده است که رسـول‌خدا( خـطاب بـه اسماء دختر‌ ابوبکر‌ که از پوشش نازک استفاده کرده‌ بود‌ فرمود‌: «ای‌ اسماء‌ وقتی زن به‌ سنی‌ رسید کـه ‌ ‌عـادت ماهانه برای او اتفاق افتاد، جایز نیست که جز صورت و دست وی تا‌ بالای‌ مـچ‌ در مـعرض دیـد دیگران قرار گیرد.»۴۸۵‌

&‌;amp‌;amp‌;amp‌;amp‌;amp;lt;Page No="184"/>اگر‌ چه برای استفاده حد و مرز پوشش از روایات و آیات ذکر شده نـیاز به دقت‌های لازم فقهی دارد، لکن اصل لزوم پوشش زن از مرد نامحرم در تعاملات اجتماعی و عدم خودنمایی‌ و عـرضه‌ زیبایی‌ها، به خوبی قـابل فـهم است.

حد معاشرت و اختلاط

اسلام با تجویز حضور اجتماعی زن، معاشرت سالم و دور از فتنه و فساد بین زن و مرد مسلمان را بدون اشکال می‌داند‌. نگاهی‌ به تاریخ صدر اسلام حکایت از معاشرت، گفت‌وگو و تعامل بزرگان دین بـا زنان دارد. زنان برای اصحاب پیامبر اکرم( روایت نقل می‌کردند، یا‌ سخنان‌ پیامبر اکرم( را از زبان‌ یاران‌ وی شنیده و حفظ می‌کردند. همچنین پاسخ سؤال‌های متعدد علمی و شرعی خود را از پیامبر اکرم( و یاران او می‌گرفتند و برای دیـگران نـقل می‌کردند. آنچه در‌ فعالیت‌های‌ اجتماعی زن ممنوع است‌ اصل‌ معاشرت او با مردان نیست، بلکه هوس‌انگیز بودن این معاشرت است. گام برداشتن، سخن گفتن و دیگر شئون معاشرت نباید به‌گونه‌ای هوس‌انگیز انجام گیرد. بـا دقـت در برخی از آیات الهی‌ و روایات‌ معصومان به نکته‌هایی در این زمینه می‌رسیم. قرآن هشدار می‌دهد همان‌گونه که زن نباید نقاط تحریک‌آمیز را پیش دید مرد نهد، نباید زمینه فساد را با حرکات هیجان‌انگیز و ایـجاد صـدا‌، از‌ راه گوش‌ فراهم سازد: «. . . وَلَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ. . .»؛(نور: ۳۱) برخی از زنان عرب خلخال‌ به پا می‌کردند و برای اینکه بفهمانند خلخال به پا دارند، پای‌ خود‌ را‌ محکم به زمین مـی‌کوبیدند، آیـه آنـان را از این عمل نهی می‌کند.۴۸۶

تاریخ اسلام در آینه پژوهش » تابستان ۱۳۸۹ – شماره ۲۶ (صفحه ۱۵۱)


عـلاوه بـر مـتانت و سنگینی ‌‌در‌ گام برداشتن و حرکات، وقار در سخن گفتن و متانت در کلام و جلوگیری از سخن‌ هیجان‌انگیز‌ نیز‌ از جمله شرایط معاشرت سالم است. قرآن و روایات بـه مـوضوع سـخن گفتن از دو منظر‌ نگریسته‌اند: آهنگ سخن و محتوای سخن. «یـَا نـِسَاءَ &amp‌;lt;Page No=&‌;amp‌;amp;amp;amp;amp;quot;185"/>النَّبِیِّ لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِنْ النِّسَاءِ إِنْ اتَّقَیْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ‌ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَعْرُوفًا»(احزاب:۳۲).

خـداوند در ایـن آیـه به زنان دستور داده است که مراقب آهنگ سخن خود بـاشند؛ با ناز و نرمی سخن نگویند تا موجب‌ طمع‌ بیمار‌دلان شود. از طرفی درپی نهی از خضوع و نرمش در کلام، به سخن خـوب و شـایسته سـفارش شده‌اند، چرا که گاهی موضوع سخن نیز تحریک‌کننده و هیجان‌انگیز است. در روایـاتی زن و مـرد‌ از‌ شوخی کلامی‌نیز نهی شده‌اند.۴۸۷

از دیگر اموری که در معاشرت زن و مرد نهی شده است، زینت کردن زن و خوشبو کـردن خـود بـرای مردان نامحرم است. پیامبر زنی را‌ که‌ خود را برای خوشایند مردان نامحرم خـوشبو کـند در جـایگاه زناکار دانست.۴۸۸ در روایتی دیگر چنین زنی مستوجب لعنت الهی دانسته شده است.۴۸۹

مسئله دیـگری کـه در‌ تـنظیم‌ حریم‌ معاشرت زن و مرد مطرح است‌ نهی‌ از‌ خلوت کردن زن و مرد نامحرم است. فسادانگیز بودن چـنین حـالتی آن‌قدر مسلم و خطیر است که پیامبر اکرم( در یکی از بیعت‌های‌ خود‌ با‌ زنان از آنـان پیـمان گـرفت که با مردان‌ نامحرم‌ در خلوت ننشینند.۴۹۰

جدا بودن مکان زنان از مردان در زمان پیامبر اکـرم( در مـسجد۴۹۱ و در محل‌ استقرار‌ در‌ جنگ‌ها۴۹۲ نشانه تلاش آن حضرت برای کم کردن زمینه‌ اختلاط بین زن و مـرد در جـامعه اسـلامی‌است. همچنین پیامبر اکرم( در هیچ یک از بیعت‌ها با زنان دست‌ نداد‌ و دست‌ ایشان هیچ‌گاه دست نـامحرم را لمـس نکرد.۴۹۳ سیره حضرت زهرا‌( در‌ دوری از نامحرم و اجتناب ایشان از اختلاط با نامحرمان نیز در روایـات مـتعددی بـیان شده است‌ که‌ در‌ ابتدای فصل به آن پرداخته شد.

ب) وضعیت سیاسی زن در عصر نبوی

مشارکت‌ سیاسی‌ زنـان در اسـلام از دیـرباز مورد بحث اندیشمندان اسلامی بوده و دیدگاه‌های متفاوتی نیز‌ در‌ این‌ مقوله ارائه شده اسـت. در یـک نگاه کلی، گرایش‌های متفاوت در این زمینه را‌ می‌توان‌ در سه رأی خلاصه کرد: منع مطلق، جواز مطلق و عدم جـواز در تـصدی‌ حاکمیت‌ و جواز‌ شرکت در عرصه‌های دیگر. هر گرایش برای خود دلایلی ارائه کرده کـه در جـای خود‌

تاریخ اسلام در آینه پژوهش » تابستان ۱۳۸۹ – شماره ۲۶ (صفحه ۱۵۲)


بررسی‌ شده است.۴۹۴ از آنجا که از اصـلی‌ترین ادله هـر سـه گرایش‌ شواهد‌ تاریخی‌ عصر نبوی است، مـطالعه و بـررسی مشارکت سیاسی زن در عصر نبوی مناسب و ضروری به نظر‌ می‌رسد‌.

با‌ مرور اجمالی تـاریخ عـصر نبوی شاهد تحولات بزرگ و کـوچکی هـستیم که زمـینه‌ساز‌ جـابه‌جایی‌ قـدرت و حاکمیت در جامعه است. بی‌شک، نمی‌توان نـقش زنـان را در این تحولات نادیده گرفت. گرچه‌ به‌ اقتضای ویژگی‌های روحی و دغدغه‌های درونی و شـرایط جـسمی، مردان در این عرصه، حضوری‌ پررنگ‌ و هـمه جانبه دارند و حضور فـعال زنـان بیشتر‌ در‌ خانه‌ و خانواده است، ولی زنـان در عـصر اسلامی‌ از‌ اوضاع سیاسی اطراف خود غافل نبوده و در حد خود حضور فعال و نقش مـؤثری‌ داشـتند‌. بر پایه همین حضور پررنـگ‌ مـردان‌ در عـرصه‌های‌ سیاسی‌، سهم‌ بـیشتر اخـبار تاریخی به عملکرد آنـان‌ اخـتصاص‌ دارد. البته با مطالعه و بررسی اخبار پراکنده و کم‌شمار حضور زنان در عرصه‌ سیاست‌ می‌توان تصویری از ایـن مـشارکت ارائه‌ داد. در این قسمت‌، مشارکت‌ زن در چهار مـحور بـیعت‌، هجرت‌، جـنگ و امـان دادن تـبیین می‌شود.

۱٫ بیعت

بیعت از اصـلی‌ترین جلوه‌های مشارکت سیاسی در‌ صدر‌ اسلام است. بیعت مسلمانان با‌ پیامبر‌ اکرم‌( به معنی رأی‌ دادنـ‌ بـه پیامبری ایشان نیست‌ بلکه‌ با بـیعت، پیـمان مـی‌بستند کـه بـه آن‌چه پیامبر فـرموده عـمل کنند و از ایشان حمایت‌ کنند‌.۴۹۵ اهمیت بیعت مسلمانان با پیامبر‌ به‌ حدی است‌ که‌ قرآن‌ آن را بیعت بـا‌ خـدا <Page No=&amp‌;amp‌;quot;187&amp‌;amp‌;amp‌;quot‌;/&‌;amp;amp;amp‌;amp‌;amp;gt;مـی‌داند: إِنَّ الَّذِینَ یُبَایِعُونَکَ إِنَّمَا یُبَایِعُونَ اللَّهَ(فـتح:۱۰).

اهـمیت سـیاسی ایـن بـیعت‌ها را‌ مـی‌توان‌ از‌ کلام یکی از بیعت‌کنندگان در بیعت عقبه‌ ثانیه‌ فهمید‌. عباس‌ بن‌ عباده‌ بنی فصله انصاری خطاب به بیعت‌کنندگان گفت: «انکم تبایعونه علی حرب الاحمر و الاسود من الناس»؛۴۹۶

بی‌شک بـه دست گرفتن حاکمیت سیاسی جامعه و اداره صحیح آن در‌ جهت کمال، یکی از ابعاد حرکت عظیم پیامبر اکرم( بود. که مسلمانان برای دستیابی به آن با حضرت، پیمان حمایت و پایداری بستند.

حضور زنان در بیعت بـا پیـامبر اکرم( در‌ بیشتر‌ منابع تاریخی گزارش شده است. ابن‌سعد دسترسی به آمار، اسامی و شرح حال زنان بیعت‌کننده با رسول‌خدا( را آسان کرده است. او شرح حال ششصد زن را در سه محور‌ زنان‌ بیعت‌کننده قـریش و هـم‌پیمانانش، زنان بیعت‌کننده انصار و زنان بیعت‌کننده ناشناس آورده است. در کتاب المحبر نام ۳۶۱ زن بیعت‌کننده با

تاریخ اسلام در آینه پژوهش » تابستان ۱۳۸۹ – شماره ۲۶ (صفحه ۱۵۳)


پیامبر( آمده است. کتاب‌های‌ دیگر‌ از جمله الاستیعاب، اسد الغابه‌، و الاصابه‌ نـیز اسـامی‌بیعت‌کنندگان را آورده‌اند. اگر چه اختلافاتی در ایـن اسـامی وجود دارد، ولی به اثبات اصل حضور زنان در این عرصه سیاسی لطمه‌ای نمی‌زند‌.

زنان‌ در کنار مردان در‌ پیمان‌ عقبه اولی و عقبه ثانیه با پیامبر( پیمان بستند. این دو پیـمان بـه فاصله یک سال از یـکدیگر بـین رسول‌خدا( و مردمی از یثرب بسته شد. مطالعه شرایطی که این دو بیعت‌ در‌ آن صورت گرفت و فشار سهمگینی که مشرکان بر مسلمانان وارد می‌کردند، به خوبی اهمیت و جایگاه این دو پیمان را نمایان می‌سازد.

در پیمان عقبه اولی زنـی بـه نام عفراء بنت‌ عبید‌بن‌ ثعلبه در‌ کنار مردان حضور داشت. یک سال بعد شمار بیشتری از مردم یثرب در پیمان شرکت کردند. آنان‌ با <Page No=&‌;amp‌;amp‌;amp;amp;amp;quot;188"/&amp‌;‌‌amp‌;gt;تلاش بیعت‌کنندگان عقبه اولی و تبلیغ مصعب بن عمیر که از سـوی پیـامبر‌ اکرم‌( مـأمور‌ آموزش قرآن و معارف الهی به مردم یثرب شده بود، مسلمان شده بودند. روح اصلی این‌ پیمان، حمایت و یـاری پیامبر تا سرحد جان و جهاد در رکاب اوست. برخی در‌ اهمیتِ این پیـمان آنـ‌ را‌ هـم‌طراز جنگ بدر می‌دانند.۴۹۷ در این پیمان در کنار مردان دو زن به نام‌های نسیبیه بنت کعب ام عُماره و اسماء بنت عمرو حـضور ‌ ‌داشـتند.۴۹۸

بیعت دیگری که شاهد حضور‌ زنان بود، بیعت رضوان است. در سال ششم هـجری پیـامبر‌اکرم( بـرای سفر به سوی مکه و برگزاری عمره تصمیم گرفتند. جمع بسیاری از مسلمانان به دستور ایشان و بـدون هیچ سلاح جنگی راهی‌ مکه‌ شدند. در بین راه تحولات به‌گونه‌ای بود که احتمال حـمله مشرکان و قتل‌عام مسلمانان تـقویت شـد. در این شرایط حساس که امکان تزلزل و بازگشت برخی می‌رفت، مسلمانان با رسول‌خدا( بیعت کردند‌. آنان‌ پیمان بستند که تا آخرین لحظه بر ایمان و عقیده خود پابرجا باشند. خداوند در قرآن درباره ایـن پیمان می‌فرماید: «إِنَّ الَّذِینَ یُبَایِعُونَکَ إِنَّمَا یُبَایِعُونَ اللَّهَ یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ‌. . . »(فتح‌:۱۰)

تعدادی از زنان مسلمان در این پیمان الهی حضور داشتند. کسانی همچون ام عماره انصاریه، نسیبیه بنت کعب، ام هشام بنت حـارثه ابـن نعمان، ام منذر سلمی‌بنت قیس‌ بن‌ عمر‌.۴۹۹

پیامبر اکرم( از زنانی‌ که‌ به‌ سوی مدینه هجرت می‌کردند نیز پیمان می‌گرفتند. آیه ذیل، مفاد این پیمان را به روشنی بیان می‌کند:

یَا أَیُّهَا النـَّبِیُّ إِذَا‌ جـَاءَکَ‌ الْمُؤْمِنَاتُ‌ یُبَایِعْنَکَ عَلَی أَنْ لَا یُشْرِکْنَ بِاللَّهِ شَیْئًا وَلَا‌ یَسْرِقْنَ‌ وَلَا

تاریخ اسلام در آینه پژوهش » تابستان ۱۳۸۹ – شماره ۲۶ (صفحه ۱۵۴)


یَزْنِینَ وَلَا یَقْتُلْنَ أَوْلَادَهُنَّ وَلَا یَأْتِینَ بِبُهْتَانٍ یَفْتَرِینَهُ بَیْنَ أَیْدِیهِنَّ وَأَرْجُلِهِنَّ وَلَا یَعْصِینَکَ فِی مَعْرُوفٍ فَبَایِعْهُنَّ وَاسْتَغْفِرْ لَهُنَّ‌ اللَّهَ‌ إِنَّ‌ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ؛(مـمتحنه: آیـه۱۲)

&amp‌;amp;amp;lt;Page No="189&amp‌;amp‌;quot‌;/>پس از فتح مکه‌ نیز‌ زنان بعد از مردان با پیامبر بیعت کردند. طبری می‌گوید: «اجتمع الناس بمکه لبیعه رسول الله‌( علی‌ الاسلام‌. . . فلما فرغ رسول الله( من بیعه الرجال بایع النساء». ۵۰۰

مـفاد بـیعت‌ زنـان‌ با‌ رسول‌خدا( به شرایط و ظـروف زمـانی بـستگی داشت. البته عنصر مشترک آن ایمان به اسلام‌ و وحدانیت‌ خداوند‌ متعال بود. مفاد دیگر این بیعت‌ها عبارت است از: بیعت بر طاعت، بـیعت بـر‌ نـصیحت‌، بیعت بر نصرت و جهاد و بیعت بر صبر بـر فـرایض اسلام.۵۰۱

برخی خواسته‌اند‌ با‌ استناد‌ به اینکه پیامبر اکرم( در بیعت زنان با آنان دست نمی‌داد و استناد به مفاد‌ بـرخی‌ از بـیعت‌ها مـثل بیعت بر معروف و نه ولایت و حاکمیت در آیه قبل، ثابت‌ کـنند‌ که‌ ماهیت بیعت زنان با مردان تفاوت داشته و بیعت زنان بیشتر امری صوری و بی‌ارزش بوده و ضمانت‌ اجرا‌ نـداشته اسـت. البـته این ادعا پذیرفته نمی‌شود، زیرا با توجه به بیعت‌ مشترک‌ زنـان‌ و مـردان در عقبه ثانیه و بیعت رضوان و با توجه به اینکه پیامبر اصولاً بیعت‌هایی که ضمانت‌ اجرا‌ نداشتند‌، مـثل بـیعت بـا بچه یا دیوانه، را انجام نمی‌دادند، می‌توان گفت که‌ ارزش‌ و جایگاه بیعت زنـان، هـم‌پایه بـیعت مردان بوده است.۵۰۲

۲٫ هجرت

به‌طور قطع، هجرت از مهم‌ترین شاخص‌های‌ مشارکت‌ سیاسی زنان در جامعه صـدر اسـلام اسـت. هجرت از سویی، مهر بطلانی‌ بر‌ حاکمیت شرک و کفر است و از سوی دیگر‌، زمینه‌ساز‌ ابلاغ‌ پیـام الهـی به مردم و برقراری حکومت توحیدی‌ است‌. بی‌شک، این حرکت سیاسی با مشکلات فـراوان و سـختی‌های طـاقت‌فرسایی چون دوری از وطن‌، از‌ دست دادن اموال، به خطر‌ افتادن‌ خانواده همراه‌ است‌؛ به‌طوری‌ که از انسان‌های سـست‌ایمان صـبر بر‌ آن‌ ساخته نیست. ارزش و جایگاه این حرکت مذهبی ـ سیاسی به قدری است کـه‌ مـایه‌ فـخر و مباهات در جامعه صدر اسلام‌ و بعد از آن بود‌. خلیفه‌ دوم به سبب فخرفروشی، &‌;amp‌;amp;amp;amp;amp;lt;Page No=&amp‌;quot‌;۱۹۰&amp‌;amp‌;amp‌;quot;/&amp‌;amp‌;amp;amp;amp;gt‌;خطاب‌ به اسماء بنت عـمیس کـه خود از مهاجران به حبشه و سپس به مدینه بود‌ از‌ سبقت خود در هجرت بـه مـدینه‌ سـخن‌ می‌گوید. اسماء‌ پیامبر‌ اکرم‌( را مطلع می‌سازد. حضرت‌ نیز به او می‌فرماید که افتخار دو هجرت در کارنامه او ثـبت اسـت: «للنـاس هجره‌ واحد‌ و لکم هجرتان».۵۰۳

تاریخ اسلام در آینه پژوهش » تابستان ۱۳۸۹ – شماره ۲۶ (صفحه ۱۵۵)


ارزش و اهمیت هجرت‌ بدان‌ پایه‌ است‌ که‌ قرآن یـکی از‌ شـروط‌ ازدواج زنان مسلمان با پیامبر اکرم( را هجرت آنان به سرزمین اسلام قرار داده است.(احزاب‌:۵۰‌) البته‌ هجرت در صـورتی بـه‌طور کامل اثر می‌گذارد‌ که‌ شخص‌ مهاجر‌، خلوص‌ کافی‌ داشته باشد. اگر هـجرت بـرای خدا و به دلیل دوستی رسولش بود، ارزش بـه حـساب مـی‌آمد و اگر انگیزه‌های دیگر در آن نقش‌آفرینی می‌کرد، هیچ. از زنـان هـجرت‌کننده به‌ مدینه از علت هجرتشان سؤال می‌شد و در صورت خلوص در نیت، هجرتشان پذیرفته می‌شد و بـه جـامعه اسلامی راه می‌یافتند.۵۰۴ عمق ایمان و خـلوص زنـان مهاجر را مـی‌توان در ایـن گـزارش‌ تاریخی‌ دید، گفته‌اند مردان مکه بـرای مـنع از هجرت زنان به مدینه شایع کردند که زنان بدکاره برای رسیدن بـه هـوس‌های خود و کاسبی جنسی به مدینه مـی‌روند. ایجاد این فضای‌ مـسموم‌ نـتوانست عزم زنان مسلمان را به سـستی بـکشاند.۵۰۵

شاید تصور شود زنان مسلمان به سبب تبعیت از شوهران خود مجبور به هـجرت‌ بـوده‌اند‌. این تصور به دو دلیل‌ بـاطل‌ اسـت: اول، ایـنکه وقتی هجرت زنـان از سـوی قرآن تمجید شده و ارزشـمند بـه حساب می‌آید، به این نکته دلالت دارد که اختیار زنان در‌ انتخاب‌ این راه تأثیر داشته‌ است‌، دوم: ایـنکه زنـان متعددی بدون همراهی، بلکه به‌رغم مـخالفت پدر یـا شوهرشان هـجرت کـرده‌اند. در ایـن باره می‌توان از سبیعه بـنت حارث، ام الحکم بنت ابی‌سفیان نام برد.۵۰۶

زنان‌ در‌ هجرت‌های تاریخ صدر اسلام حضور دارند، از جمله هـجرت بـه حبشه که در دو مرحله انجام گرفت. در مـرحله اولِ هـجرت بـه حـبشه، چـهار زن به نام‌های رقـیه &amp‌;amp‌;amp;amp‌;amp;lt;Page No="191&amp‌;amp;quot;/>بـنت رسول‌الله‌(، سهله‌ بنت‌ سهیل بن عمرو، لیلی بنت ابی‌حشمه و ام سلمه حضور داشتند و در مرحله دوم نام ۲۱ زن مانند ‌‌اسـماء‌ بـنت الحـسین، ام‌کلثوم بنت سهیل بن عمر، امیه بـنت خـلف، ام حـبیبه بـنت‌ ابـی‌سفیان‌، بـرکه‌ بنت یسار، فاطمه بنت صفوان‌بن امیه، فارعه بنت ابی‌سفیان، اسماء بنت سلامه و غیره۵۰۷ به‌ ثبت رسیده است. از اینکه زنان مهاجر از قبایل مختلف و سطوح متفاوت جامعه‌ بودند،۵۰۸ مـعلوم می‌شود‌ گروندگان‌ به اسلام فقط از فقرا و بی‌بضاعتان نبوده، بلکه زنان قشر مرفه هم با شنیدن کلام الهی و سخنان نبوی به اسلام ایمان می‌آورند.

با افزایش آزار و اذیت مشرکان مسلمانان توسط مـشرکان و بـا‌ فراهم شدن زمینه مناسب در یثرب، پیامبر اکرم( به مسلمانان دستور داد که به آن شهر هجرت کنند. هجرت به مدینه از نقاط عطف و سرنوشت‌ساز تاریخ اسلام است. اهمیت آن به‌ قدری‌ است کـه خـداوند در قرآن می‌فرماید: «وَالَّذِینَ آمَنُوا وَلَمْ یُهَاجِرُوا مَا لَکُمْ مِنْ وَلَایَتِهِمْ مِنْ شَیْ‌ءٍ حَتَّی یُهَاجِرُوا»(انفال:۷۲).

تاریخ اسلام در آینه پژوهش » تابستان ۱۳۸۹ – شماره ۲۶ (صفحه ۱۵۶)


هجرت پیش‌شرط دوستی و الفت اسلامی قرار گرفت. ابـن‌سعد نـام زنان‌ هجرت‌کننده‌ به مدینه را بـه تـفصیل آورده است.۵۰۹ در کتاب الاصابه نیز نام زنانی که پس از صلح حدیبیه به مدینه مهاجرت کردند و پیامبر اکرم( پس از امتحان آنان‌، ایشان‌ را به مشرکان باز نگرداند، آمده اسـت، از جـمله آنان امیمه بنت بـشر، سـنیه بنت حارث، ام الحکم بنت ابی‌سفیان، عبده بنت عبدالعزی و سبعیه بنت حارث.۵۱۰

۳٫ جنگ و جهاد‌

یکی‌ دیگر‌ از جلوه‌های مشارکت سیاسی زنان‌ صدر‌ اسلام‌ شرکت در جنگ است. در اسلام جهاد بر زنان واجب نـیست. بـه‌طور قطع ویژگی‌های جسمی و روحی زنان در صدور چنین حکمی‌ بی‌تأثیر‌ نیست‌. نگاهی به تاریخ ملل دیگر نیز این مسئله‌ را‌ تأیید می‌کند که در جامعه <Page No=&amp‌;amp‌;quot‌;۱۹۲"/&amp‌;amp;amp;amp;amp;gt;بشری، نبرد در میدان جنگ به مردان واگذار و حـضور زنـان در آن استثناء‌ شـده‌ است‌.

البته عدم وجوب جهاد بر زنان موجب بی‌تفاوتی آنان به این‌ مسئله‌ و ارزش‌های آن نشده است. گـزارش‌های متعددی از پیگیری زنان صدر اسلام برای بهره‌مندی از فضیلت جهاد‌ در‌ راه‌ خـدا، در مـنابع مـوجود است. روزی پیامبر اکرم( از جهاد سخن می‌گفت‌ که‌ ام‌الحکم‌ سکینه بنت ابی‌وقاص از جهاد زنان سؤال می‌کند.۵۱۱ در مجلس دیـگری ‌ ‌اسـماء بنت‌ یزید‌ انصاریه‌ از محرومیت زنان از جهاد سخن می‌گوید و رسول‌خدا( آنان را به مأموریت‌های خـطیرشان در‌ خـانواده‌ و شـوهرداری متوجه و آن را هم‌پایه جهاد معرفی کرد.۵۱۲ زنان دیگری نیز در‌ این‌ باره‌ از آن حضرت سؤال کرده و جواب مـشابهی شنیدند.۵۱۳

صبر و مقاومت زنان در برابر‌ مصائب‌ جنگ که تأثیر آن در روحیه رزمندگان و کم شـدن تبعات منفی جنگ قـابل‌ انـکار‌ نیست‌، جلوه‌ای از مشارکت سیاسی زنان است. ایمان قوی و فهم بالای ایشان از جایگاه جنگ و جهاد‌ در‌ اسلام موجب شد تا در برابر مصائبی چون شهادت یا زخمی‌شدن عزیزانشان‌ مقاوم‌ و صبور‌ باشند. هند بنت عـمرو، همسر عمرو بن جموح، از معرکه جنگ احد باز می‌گشت که‌ با‌ جمعی‌ از زنان مدینه روبه‌رو شد. آنان از اوضاع جنگ سؤال کردند. او‌ گفت‌: رسول‌خدا( سالم است و برخی از مؤمنان شهید شده‌اند. زنان از بـار شـتر او سؤال کردند. او‌ در‌ اوج صلابت و استقامت پاسخ داد که جنازه همسر و برادرش را از میدان‌ باز‌ می‌گرداند.۵۱۴ در جنگ‌های دیگر چهار فرزندش‌ نیز‌ شهید‌ شدند.۵۱۵ در نمونه‌ای دیگر پس از‌ اینکه‌ به سمراء بنت قیس شهادت پدر، برادر و همسرش را خـبر دادنـد او فقط‌ از‌ احوال پیامبر

تاریخ اسلام در آینه پژوهش » تابستان ۱۳۸۹ – شماره ۲۶ (صفحه ۱۵۷)


سؤال کرد و پس‌ از‌ اطمینان از‌ صحت‌ رسول‌خدا‌ گفت: «کل مصیبه بعدک جلل یا‌ رسول‌الله‌(». ۵۱۶

به‌‌رغم عدم وجوب جهاد بر زنان، حضور آنان در بیشتر جنگ‌های‌ صدر‌ اسلام گـزارش شـده است، از جمله‌ در جنگ‌های احد، خیبر‌، بنی‌قریظه‌، فتح مکه و حنین. &amp‌;amp‌;amp;amp;amp;lt;Page No=&quot‌;۱۹۳‌&amp‌;amp‌;quot‌;/&amp‌;amp‌;amp;amp;gt;بنابراین‌، علت‌ عدم یاد کرد از زنان در برخی از جنگ‌های صدر اسلام یا ذکر کم‌رنگ‌ حضور‌ آنان را می‌توان در سهل‌انگاری مورخان‌ جست‌وجو‌ کـرد، در‌ عـین‌ حـال‌ هیچ بعید نیست زنان‌ در بـرخی از جـنگ‌ها بـه دلایل خاصی چون دوری مسافت، سختی راه، کمبود امکانات و. . . شرکت‌ نکرده‌ باشند. خاطر نشان می‌شود که این‌ حضور‌ و مشارکت‌ سیاسی‌ در‌ دوران جاهلی هم‌ ـ هـمان‌گونه‌ کـه گـفته شد ـ وجود داشت، لیکن تفاوت در این است کـه داعـی و انگیزه زنانِ جاهلی از‌ این‌ حضور‌ در تعصبات قبیلگی و حفظ منافع قبیله ریشه‌ داشت‌، ولی‌ زنان‌ مسلمان‌ در‌ راه خدا به میدان جـنگ مـی‌رفتند.

یـکی از ابعاد مشارکت زنان صدر اسلام در میادین جنگ، فعالیت‌های تبلیغی بـود. زنان با سرودن اشعار حماسی، روحیه رزم را‌ در رزمندگان تقویت می‌کردند. زنان حاضر در جنگ خیبر در توضیح علت حضورشان در جنگ بـرای پیـامبر اکـرم( می‌گویند: «. . . و نغزل الشعر فنعین فی سبیل الله. . . ». سپس رسول خدا( با حـضور‌ ایـشان‌ موافقت می‌کند.۵۱۷ در جریان جنگ احد پس از اینکه هند حضرت حمزه را به شهادت رساند و سینه او را شکافت برای تـضعیف روحـیه مـسلمانان اشعاری سرود و پیروزیشان را‌ در‌ احد، در برابر پیروزی مسلمانان در جنگ بدر قرار داد:

نحن جـزیناکم بـیوم بـدرما کان عن عتبته لی من صبرشفیت وحشی غلیل صدری‌

 

والحرب‌ یوم الحرب ذات سعرأبی وعمی‌و‌ أخـی‌ و صـهریشفیت نـفسی و قضیت نذری

زنی از جبهه مسلمانان به نام اروی بنت حارث بن عبدالمطلب بلافاصله در جواب او اشـعاری سـرود که این‌گونه آغاز‌ می‌شود‌:

یا بنت رقاع عظیم‌ الکفر‌

 

خزیت فی بدرٍ و غـیر بـدر۵۱۸

بـعد دیگر از مشارکت زنان در میادین جنگ که گزارش‌های تاریخی پرشمار بر آن دلالت می‌کند، فعالیت‌های پشتیبانی و تـلاش پشـت جبهه زنان است. &‌;amp‌;amp;amp;amp;amp;lt;Page No="194"/>فعالیت‌هایی‌ چون‌ آب‌رسانی و

تاریخ اسلام در آینه پژوهش » تابستان ۱۳۸۹ – شماره ۲۶ (صفحه ۱۵۸)


سیراب‌ کردن، آماده‌سازی غذا، دوختن مشک‌ها، طـبابت، پرسـتاری و رسـیدگی به مجروحان، حفاظت از وسایل رزمندگان، تجهیز و آماده‌سازی اسلحه‌ و. . . در جنگ احد حضرت زهرا‌( ضمن رسیدگی بـه زخـم‌‌های پیامبر اکرم‌( فرمود‌: «غضب‌ الله علی من أدمی‌وجه رسول‌الله(».۵۱۹ همچنین درباره حضور جـمعی از زنـان انـصار در این جنگ، از ‌‌جمله‌ ام سلیط گزارش شده که به سیراب کردن رزمندگان و مداوای مجروحان می‌پرداختند.۵۲۰‌ او‌ در‌ جـنگ خـبیر و حـنین نیز شرکت داشت.۵۲۱ پیامبر اکرم( در جنگ خیبر از انگیزه حضور‌ جمعی از زنان در مـیدان جـنگ سؤال کرد. آنان پاسخ دادند: «خرجنا معک‌ نناول السهام و نسقی السویق‌ و معنا‌ دواء للجرحی و. . . فنعین به فـی سـبیل الله».

پیامبر اکرم‌( به آنان اجازه حضور داد و در پایان جنگ از غنائم هم به آنـان سـهمی رسید.۵۲۲ ام عطیه از مأموریت خود در‌ هفت جنگی کـه بـا پیـامبر بود چنین می‌گوید:

«فکنت اصنع لهم طـعامهم و اخـلفهم فی رحالهم و اداوی الجرحی و اقوم علی المرضی»؛۵۲۳ در جریان جنگ بنی‌قریظه نیز وقتی سعد بـن مـعاذ زخمی‌شد‌ به‌ خیمه زنی بـه نـام رفیده مـنتقل شـد تـا تحت مداوا قرار گیرد.۵۲۴

باید دانـست کـه زنان به‌طور طبیعی در مبارزه و رزم شرکت نمی‌کردند. غیر از موارد انگشت‌شمار، شاهدی از‌ حضور‌ رزمـی زنـان در دست نیست. این مسئله به‌گونه‌ای اسـت که پیامبراکرم( از حمل اسـلحه تـوسط ام سلیم در جنگ احد تعجب مـی‌کند و در ایـن باره از او سؤال می‌کند‌. او‌ پاسخ می‌دهد: «أخذته ان دنا منی احد من المشرکین بعجته بـه».۵۲۵ هـمچنین از جمله موارد استثنا می‌توان از دلاوری و فـداکاری ام عـماره نـسبیه بنت کعب در جـنگ احـد‌ یاد‌ کرد‌. این زن مـشغول سـیراب کردن‌ رزمندگان‌ بود‌ که مشاهده می‌کند مسلمانان رسول‌خدا( را رها کرده و فرار می‌کنند. می‌گوید بـه طـرف پیامبر رفتم و به نبرد مشغول شـدم و بـا شمشیر‌ و نـیزه‌ و تـیر‌، مـشرکان را از پیامبر دور می‌کردم تا ایـنکه‌ مجروح‌ <Page No="195&amp‌;amp‌;amp‌;amp;amp;quot;/&gt‌;شدم. او ضارب خود را مجروح می‌کند و به زمین می‌افتد. پیامبر اکرم( در مورد دلاوری او می‌فرمودند: «ما‌ التـفت‌ یـمیناً‌ و شمالاً الّا و انا اراها تقاتل دونی».۵۲۶ جـالب ایـنکه پیـامبر اکـرم‌( مـقام‌ او را در احد از برخی از مـردان بـالاتر می‌داند.۵۲۷ همین‌طور در جریان فرار مسلمانان‌ در‌ جنگ‌ احد، صفیه بنت عبدالمطلب نیزه‌ای به سمت فراریان می‌گیرد و آنـان را بـر‌ اثـر‌ فرارشان‌ سرزنش می‌کند.۵۲۸ همچنین وی در جریان جنگ خـندق نـیز بـا جـنگجوی یـهودی کـه‌ قرارگاه‌ زنان‌ و کودکان را تهدید می‌کرد، روبه‌رو می‌شود و او را با ضربه‌ای سهمگین می‌کشد.۵۲۹

تاریخ اسلام در آینه پژوهش » تابستان ۱۳۸۹ – شماره ۲۶ (صفحه ۱۵۹)


۴٫ امان‌ دادن‌

پناه دادن مخالفان یکی دیگر از جلوه‌های مشارکت سیاسی جامعه صدر اسلام است‌. زنان‌ نیز‌ حـق استفاده از این ظرفیت سیاسی را داشتند. ام هانی در جریان فتح مکه‌ دو‌ نفر از آشنایان خود از بنی مخزوم را پناه داد و پیامبر اکرم( امان‌ او‌ را‌ پذیرفت.۵۳۰ البته از دوران جاهلی نیز از پناه دادن زنان، از جمله سبعیه بنت‌ عبدشمش‌ و حماعه بـنت عـوفغ بن محلم گزارش شده است،۵۳۱ لکن می‌توان گفت‌ که‌ در‌ جاهلیت به دلیل ویژگی خاص زنان یا جایگاه ممتاز آنان نزد شوهرانشان درخواست آنان رد‌ نمی‌شد‌، ولی‌ در اسلام این مسئله از حـقوق سـیاسی مسلمانان، از جمله زنان قرار‌ گرفت‌. پیامبر اکرم( پس از پذیرفتن امان دخترش زینب برای ابوالعاص بن ربیع فرمود: «المؤمنون ید علی‌ من‌ سواهم یجیر عـلیهم ادنـاهم و قد أجرنا من أجارت».۵۳۲

وضـعیت فـرهنگی زن‌ در‌ جامعه اسلامی‌عصر نبوی از موضوعات مهم تاریخی‌ است‌ که‌ پرداختن به آن مجال وسیع‌تری می‌طلبد. با‌ توجه‌ به اهمیت موضوع جایگاه فرهنگی زن در این دوره، ترجیح مـی‌دهیم ایـن موضوع‌ را‌ در مجالی دیگر و بـا تـفصیل‌ بیشتری‌ مطرح نماییم‌.

نتیجه‌

موضوع‌ زن در اسلام همچنان‌که از موضوعات‌ مهم‌ فکری و اندیشه‌ای است از نظر تاریخی نیز اهمیت فوق‌العاده‌ای &amp‌;amp‌;amp;amp;lt;Page No=&‌;amp;amp;amp;amp‌;amp‌;quot;196&amp‌;amp‌;amp;amp;quot;/>دارد. با نگاهی‌ به‌ تاریخ صدر اسلام، به ویژه‌ عصر‌ نبوی‌ در می‌یابیم که‌ زنـان‌ در عـرصه‌های مختلف اجتماعی‌، سیاسی‌ و فرهنگی حضور فعال داشته‌اند. البته حضور اجتماعی زنان تابع احکام و ضوابطی بود که مصالح‌ کلان‌ جامعه را تأمین و از نهاد خانواده‌ حمایت‌ کرد. در‌ حقیقت‌، اسلام‌ با تکیه بر اصـالت‌ خـانواده، با هـر گونه حضور اجتماعی زنان که به نهاد خانواده آسیب بزند مخالفت کرده‌ است‌. بر اساس الگوی اسـلام، زنان حضور‌ سالم‌ و مؤثر‌ در‌ جامعه‌ خواهند داشت. شرکت‌ زنان‌ در بیعت‌ها و هـجرت‌ها و امـور نـظامی‌جلوه‌ای از فعالیت زنان در عصر نبوی است، هم چنان که کثرت‌ نام‌ زنان‌ محدّث و راوی و آگاه به دانش‌های اسلامی و زنـان‌ ‌ ‌شـاعره‌ و خطیب‌، بیانگر‌ فعالیت‌ وسیع‌ فرهنگی زنان در این دوره است. ناگفته نماند که موضوع زن نـیز مـانند سـایر موضوعات اجتماعی دیگر، پس از رحلت رسول‌خدا( و روی کار آمدن دولت‌های ناشایست اسلامی‌ مسیر انحراف را طی کرد و از آمـوزه‌های نبوی فاصله گرفت. سیر انحراف جامعه اسلامی‌در موضوع زن پس از رسول‌خدا( نیاز به مجال بـیشتری دارد.

تاریخ اسلام در آینه پژوهش » تابستان ۱۳۸۹ – شماره ۲۶ (صفحه ۱۶۰)


 

 

تاریخ اسلام در آینه پژوهش » تابستان ۱۳۸۹ – شماره ۲۶ (صفحه ۱۶۱)


تاریخ اسلام در آینه پژوهش » تابستان ۱۳۸۹ – شماره ۲۶ (صفحه ۱۶۲)


تاریخ اسلام در آینه پژوهش » تابستان ۱۳۸۹ – شماره ۲۶ (صفحه ۱۶۳)


منابع

ابن الاثیر‌ جـزری‌، عـلی‌بن ابی‌الکرم محمد‌بن حمد، اسد الغابه فی معرفه الصحابه، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹٫

احمدبن ابی‌طاهر ابن طیفور، بلاغات النساء،نجف، حیدریه، ۱۳۶۱ق.

اربلْی، علی بن عیسی، کشف الغمه فی معرفه‌ الأئمه‌، به ترجمه حسین زوارئی، بـی‌جا، انتشارات اسلامیه، بی‌تا.

اسماعیل‌بن عمر بن کثیر، البدایه و النهایه، بیروت، دار احیاء التراث العربی و مؤسسه التاریخ العربی، بی‌تا.

إصبهانی، ابو نعیم، معرفه الصحابه، به تحقیق‌ عادل‌ بن یوسف‌ العزازی؛ ریاض، دار الوطن، ۱۴۱۹ق.

الاصـفهانی، ابـوالفرج علی بن الحسین بن هیثم، الأغانی، بیروت، دار احیاء التراث‌ العربی، بی‌تا.

پاینده، ابوالقاسم، نهایه الارب فی فنون العرب، تهران، انتشارات‌ جاویدان‌، ۱۳۶۱‌ش.

جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الإسلام، بیروت، دار العـلم للمـلایین و بغداد مکتبه النهضه، چ دوم، ۱۹۷۶‌م، ‌‌دوم‌.

جوزی، ابن قیم، زاد المعاد فی هدی خیر العباد، بیروت، دار الفکر، بی‌تا‌.

حرعاملی‌، محمد‌ بن حسن، وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، به تحقیق مؤسسه آل‌البیت لاحـیاء التـراث؛ قم‌، مؤسسه آل‌البیت( لأحیاء التراث، ۱۴۰۹ق.

حنبل، احمدبن حنبل، مسند احمد، به تحقیق شعیب‌ الارنؤوط و عادل مرشد؛ بیروت‌، مؤسسه‌ الرساله، ۱۴۲۰ق، دوم.

حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، قم، اسـماعیلیان، بـی‌تا.

رازی، فـخرالدین، تفسیر الکبیر، بیروت، دار الکتب العـلمیه، ۱۴۱۱ق.

زیـاده، اسـماء محمد احمد، دور المرأه السیاسی، قاهره‌، دار السلام، ۱۴۲۱ق.

زیبایی‌نژاد، محمدرضا و سبحانی، محمدتقی، درآمدی بر نظام شخصیت زن در اسلام، قم، دار النور، چ دوم، ۱۳۸۱ش.

السحستانی، سلیمان بن اشـعث، سـنن ابـی داوود، به تحقیق محمد محی‌الدین عبدالحمید‌؛ مصر‌، چ دوم، بی‌تا، دوم.

سـیوطی، جـلال‌الدین، الدر المنثور، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۴ق.

شیخ الصدوق، ابو جعفر محمد بن علی بن حسین بابویه، کتاب من لا یحضره الفقیه ، به تـصحیح عـلی اکـبر الغفاری‌؛ تهران‌، مکتبه الصدوق، بی‌تا.

الطباطبایی، محمد حسین المیزان فـی تفسیر القرآن، بیروت، الأعلمی‌للمطبوعات، چ دوم، ۱۳۹۳ق.

طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق.

طبری، محمد‌ بـن‌ جـریر، تـاریخ الرسل و الامم و الملوک، به تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم؛ بیروت، چ دوم، بی‌تا.

طـبری، مـحمد بن جریر، جامع البیان فی تأویل القرآن، بیروت، دار &amp‌;amp‌;lt‌;Page No=&amp‌;amp‌;amp‌;amp;quot;200"/>الکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق.

عبدالحلیم‌، تقی‌الدین‌ احمد‌ بن عبدالحلیم، الصـارم المـسلول عـلی شاتم الرسول، به‌ تحقیق‌ عاصم فارس الحرستانی؛ بیروت، المکتب الاسلامی، ۱۴۱۴ق.

عبدالملک بـن هـشام، السـیره النبویه، به تحقیق مصطفی السقاو. . . ؛ بیروت، دار احیاء‌ التراث‌ العربی‌، بی‌تا.

تاریخ اسلام در آینه پژوهش » تابستان ۱۳۸۹ – شماره ۲۶ (صفحه ۱۶۴)


عسقلانی، احمدبن علی‌بن حـجر، الإصـابه فـی تمییز الصحابه، به‌ تحقیق عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض؛ بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق.

کـرکی، عـلی‌بن الحسین، جامع المقاصد فی‌ شرح‌ القواعد‌، به تحقیق مؤسسه آل‌البیت لاحیاء التراث؛ قـم، مـؤسسه آل‌البـیت لاحیاء التراث‌، ۱۴۱۱‌ق.

کلینی الرازی، ابوجعفر محمدبن یعقوب‌بن اسحاق، الکافی، به تصحیح علی اکبر غفاری؛ تـهران، دارالکـتب الاسلامیه، بی‌تا‌.

گروه‌ محققان‌، زن در فرهنگ اسلامی، قم، مجمع جهانی اهل بیت(‌، بی‌تا.

مـبیض، مـحمد‌ سـعید‌، موسوعه‌ حیاه الصحابیات، بیروت، مؤسسه الرّیان، ۱۴۱۲ق.

مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، تهران، دار الکتب الاسلامیه‌، ۱۳۶۲‌ش.

محمد‌ بـن سـعد، الطبقات الکبری، بیروت، دار بیروت و دار صادر، ۱۳۷۷ق.

مصباح یزدی، محمدتقی، جامی‌از‌ زلال‌ کوثر، قم، مـؤسسه آمـوزشی و پژوهـشی امام خمینی(، چ سوم، ۱۳۸۱ش.

مقداد، فاضل، کنز العرفان‌، تهران‌، المکتبه‌ المرتضویه، بی‌تا.

مودودی، ابوالاعلی، الحجاب، بـی‌جا، مـؤسسه الرسـاله، بی‌تا.

مهریزی، مهد۰ی، زن و فرهنگ دینی‌، تهران‌، نشر هستی‌نما، ۱۳۸۲ش.

نوری، حسین، مستدرک الوسـائل و مـستنبط المسائل، به تحقیق مؤسسه آل‌ البیت‌( لاحیاء‌ التراث؛ قم، مؤسسه آل‌البیت( لاحیاء التراث، ۱۴۰۷ق.

واقدی، محمد بن عـمرو، کـتاب المغازی، به تحقیق‌ مارسدن‌ جونس؛ بیروت، انتشارات الأعلمی، ۱۴۰۹ق، سوم.

الهندی، علی المـتقی بـن جسام الدین‌، کنز‌ العمال‌، بیروت، مؤسسه الرسـاله، ۱۴۰۹ق.

یـوسفی الغـروی، محمد هادی یوسفی، المرأه فی الجاهلیه و الإسـلام، قـم، مجمع‌ العالمی‌لاهل‌البیت‌، ۱۴۲۶‌.

<Page No=&amp‌;amp‌;amp;amp;quot;201"/&amp‌;amp‌;gt;

  1. محمدتقی مصباح یزدی، جامی‌از زلال کوثر، ص۱۱۳٫
  2. سلیمان بن اشعث سجستانی‌، سنن‌ ابـی داود، ج۱، ص۲۲۱٫
  3. ابـوالاعلی مودودی، الحجاب، ص۳۱۴‌
  4. ابو‌ الفرج‌ عـلی‌بن حـسین‌بن هیثم الاصـفهانی، الأغـانی، ج۱۸، ص۶۴‌.
  5. حـسین‌ نوری، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج۱۴، ص۲۸۹
  6. عـلی‌بن عـیسی اربلی، کشف الغمه، ج۲، ص۹۴‌؛ ؛ علی‌ المتقی بن جسام الدین الهندی‌ کنزالعمال‌، ج۱۶، ص۶۰۲‌
  7. محمدتقی‌ مـصباح‌ یـزدی، جامی زلال کوثر، ص۱۰۸ و ۱۰۹‌.
  8. محمدرضا‌ زیبایی‌نژاد و محمدتقی سـبحانی، درآمدی بر نظام شـخصیت زن در اسـلام، ص۸۴٫
  9. علی‌بن‌ ابی‌الکرم‌ ابن الاثیر جـزری، اسـدالغابه فی معرفه‌ الصحابه، ج۶، ص۱۹؛ جلال الدین‌ سیوطی‌، الدر المنثور، ج۲، ص۱۵۲٫
  10. محمدتقی مصباح‌ یزدی‌، جامی زلال کوثر، ص۱۱۳٫
  11. مـحمد بـن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۵۲۱٫
  12. محمدبن حـسن حـر‌ العـاملی‌، وسایل الشیعه، ج۸، ص۳۴۳
  13. فـضل‌بن حـسن‌ طبرسی‌، مجمع‌ البیان فـی تـفسیر‌ القرآن‌، ج۷، ص۲۱۳؛ محمد حسین طباطبایی‌، المیزان‌ فی تفسیر القرآن، ج۱۵، ص۱۱۵
  14. فخر الدین الرازی، تفسیر الکبیر، ج۲۳، ص۱۷۲٫
  15. احمد بـن‌ حـنبل‌، مسند، ج۵، ص۳۷۰، علی بن حسین کرکی‌، جـامع‌ المـقاصد فی‌ شـرح‌ القـواعد‌، ج۱۴، ص۳۹٫
  16. حـسین نوری‌، مستدرک الوسائل، ج۳، ص۲۴۴٫
  17. جـواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۴، ص۶۱۷٫
  18. عبدعلی‌بن جمعه حویزی‌، تفسیر‌ نور الثقلین، ج۳، ص۵۹۳٫
  19. محمدبن جـریر طـبری‌، جامع‌ البیان‌ فی‌ تأویل‌ القرآن، ج۹، ص۳۰۶٫
  20. جـلال‌الدین‌ سـیوطی‌، الدرالمـنثور، ج۶، ص۶۶۰٫
  21. احـزاب، ۳۲ و ۳۳٫
  22. شـیخ صدوق، من لایـحضره الفـقیه، ج۳، ص۴۶۷٫
  23. سلیمان بن اشعث سجستانی، سنن‌ ابی‌داود‌، ج۴، ص۹۱‌.
  24. جلال‌الدین سیوطی، درالمنثور، ج۵، ص۱۸۰٫
  25. فاضل مقداد، کنز‌ العرفان‌، ج۲، ص۲۲۴‌.
  26. محمد‌ باقر‌ مـجلسی‌، بـحارالأنوار، ج۴۱، ص۲۴۷ و ۲۴۸٫
  27. ابـوالقاسم پاینده، نهج الفصاحه، ص۳۴٫
  28. محمد بن حسن حـر عـاملی، وسـائل الشـیعه، ج۲، ص۱۶۱٫
  29. هـمان، ص۱۸۵٫
  30. مـحمدهادی یوسفی غروی، المرآه فی الجاهلیه و الاسلام، ص۵۰‌
  31. محمدبن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۳۹۵٫
  32. محمدبن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۲۰۸ و ۲۰۹٫
  33. مهدی مهریزی، زن و فرهنگ دینی، ص۷۵ ـ ۹۶٫
  34. زن و جامعه در نگرش شهید مطهری، پیام زن، سال‌ اول‌، شـماره سوم، ص۱۲٫
  35. محمدبن جریر طبری، تاریخ الرسل و الامم و الملوک، ج۲، ص۳۶۱؛ عبدالملک بن هشام، همان، ج۲، ص۵۹٫
  36. ابن قیم جوزی، زاد المعاد فی هدی خیر العباد، ج۲، ص۵۱٫
  37. محمدبن جریر طبری‌، تاریخ‌ الرسل و الامم و الملوک، ج۲، ص۳۶۲٫
  38. یوسف‌بن‌عبد‌الله‌بن‌عبد البر، الاسـتیعاب، ج۴، ص۴۱۷ و ۵۱۲ و ۵۱۷٫
  39. مـحمدبن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۶۱٫
  40. ابو نعیم إصبهانی، معرفه الصحابه، ج۶، ص۳۵۸۳‌؛ آمنه‌ فتنت مسکه بر، واقع المرأه‌ الحضاری‌، ص۱۱۰٫
  41. اسماء محمد احمد زیاده، دور المرأه السیاسی، ص۱۷۱ ـ ۱۸۱٫
  42. محمدبن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۲۸۱٫
  43. اسماء مـحمد احـمد زیاده‍، دور المرأه السیاسی، ص۱۲۰٫
  44. تقی‌الدین‌ احمد‌ بن عبدالحلیم، الصارم المسلول‌ علی‌ شاتم الرسول، ص۵۵٫
  45. احمدبن علی بن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۸، ص۱۷۱ و ۳۷۸٫
  46. همان، ج۸، ص۱۴ و ۴۶۲ و ۳۰ و ۴۷ و ۴۸، ۳۸۲، ۲۵۹ و ۱۱٫
  47. اسـماء مـحمد احمد زیاده‍، دور المرأه السیاسی‌، ص۱۴۰‌.
  48. مـحمدبن سـعد، الطبقات‌الکبری، ج۸، ص۲۷۶ ـ ۳۱۳٫
  49. احمدبن علی بن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۸، ص۲۹، ۱۷۱ و ۱۹۱٫
  50. احمدبن علی بن‌حجرعسقلانی،همان، ج۸، ص۱۸۰؛علی بن ابی الکرم ابن الاثیر الجزری، اسدالغابه‌، ج۷، ص۱۴۴‌.
  51. احمد بـن‌ عـلی بن حجر عسقلانی، الاصـابه فـی تمییز الصحابه، ج۶، ص۱۹٫
  52. همان، ج۸، ص۲۱ و ۴۸۹٫
  53. اسماعیل بن عمر بن کثیر‌، البدایه و النهایه، ج۴، ص۴۲٫
  54. ابن قیم جوزی، زاد المعاد، ج۳، ص۲۰۸٫
  55. محمدبن جریر‌ طبری‌، تاریخ‌ الامم و الملوک، ج۲، ص۵۳۳؛ اسماعیل‌بن عمربن کثیر، البدایه و النهایه، ج۴، ص۴۸٫
  56. علی بن ابی الکرم ابـن الاثـیر الجزری، همان‌، ج۶، ص‌‌۴۲۰‌.
  57. احمد بن ابی‌طاهر ابن طیفور، بلاغات النساء، ص۲۸ و ۲۹٫
  58. محمدباقر مجلسی، همان، ج۲۰‌، ص۹۶‌ و به‌ همین مضمون در مسند احمد بن حنبل، ج۵، ص۳۳۴٫
  59. احمدبن علی بن حجر عسقلانی، الاصابه فی‌ تمییز الصحابه، ج۸، ص۴۰۸٫
  60. مـحمدسعید مـبیض، موسوعه حـیاه الصحابیات، ص۱۳۴٫
  61. علی‌بن ابی الکرم ابن‌ الاثیر الجزری، اسد الغابه‌، ج۷، ص۳۲۳‌.
  62. محمدبن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۴۵۵٫
  63. علی‌بن ابی الکرم ابـن الاثیر الجزری، همان، ج۷، ص۳۲۰٫
  64. محمدبن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۷۷٫
  65. محمدبن عـمرو بـن واقـدی، المغازی، ج۱، ص۲۶۸ تا ۲۷۳؛ محمد بن سعد‌، الطبقات الکبری، ج۸، ص۴۱۴ تا ۴۱۵٫
  66. محمدبن سعد، همان.
  67. همان، ص۴۱٫
  68. همان، ج۸، ص۴۱٫
  69. عبدالملک بن هشام، السـیره ‌ ‌النـبویه، ج۴، ص۵۴٫ پیامبر به ام هانی فرمود؛ قد اَجرنا ما اَجرتِ و اَمنّا من اَمنتِ
  70. ابو‌ الفـرج‌ عـلی بـن الحسین بن هیثم الاصفهانی، الاغانی، ج۲۲، ص۷۵ ـ ۷۹٫
  71. محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۳۳٫

شبکه بین المللی مطالعات ادیان

اینفورس (شبکه بین المللی مطالعات ادیان)،‌ بخشی از یک مجموعه فعالیت های فرهنگی است که توسط یک گروه جهادی مجازی انجام می شود. این گروه  بدون مرز، متشکل از اساتید، طلاب، دانشجویان و کلیه داوطلبان باایمان و دغدغه مندی است که علاقمند به فعالیت علمی جهادی در عرصه جنگ نرم هستند. شما هم می توانید یکی از اعضای این گروه باشید(اینجا کلیک کنید). فعالیت های سایت زیر نظر سید محمد رضا طباطبایی، مدرس ادیان و کارشناس صدا و سیماست. موضوعات سایت نیز در زمینه سیر مطالعاتی با رویکرد تقویت بنیه های اعتقادی و پاسخ به شبهات است.

0 0 رای ها
شما هم امتیاز بدهید..
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
دکمه بازگشت به بالا
0
افکار شما را دوست دارم، لطفا نظر دهیدx
()
x