آفرینش در آیین هندو به روایت منوسمرتی
اشـاره
تکثّر و تنوّع متون مقدّس و اصلی هندو فراوان است و تقریبا در بیشتر آنها مسئله آفـرینش طـرح شـده است. این نوشتار بر آن است تا آفرینش در آیین هندو را از منظر «منوسمرتی»، که یکی از منابع اصـلی آیین هندوست، ارائه دهد.
کتاب طرحی کامل از آفرینش، ترتّب و ترتیب آفرینش موجودات، نقش هـر یک در آفرینش و ربط و نـسبت هـر یک از آنها را با وجود قائم بذات و دیگر موجودات ارائه میدهد. این طرح نمودار درخت وارونهای است که ریشه و تنه درخت در بالا و شاخههای آن به سمت پاییناند، چرا که ریشه اصلی از دلِ خود، شاخه و شـاخههای فرعی بیرون میدهد، و آنها هم هر یک بهنوبه خود چنین میکنند؛ این حرکت نوعی تنزل است یعنی آن ذات مطلق خود را در برهما فرومیکاهد و او را مأمور امر آفرینش میکند، از اینرو پس از انهدام هر دوره بازسازی و آفرینش مـجدّد از بـرهما و به دست او آغاز میشود.
______________________________
۱ مشخصات کتابشناختی این اثر از این قرار است:
The Laws of Manu in “Sacred Books of the East”, tr. by Bühler, Georg, ed by Müller, Max, Curzon, 2001.
مقدمه
در یک تقسیمبندی کلی متون هندویی را به دو بخش تقسیم کردهاند: ۱٫ شروتی(۱)ها، به معنای شنیدهشده، متون الهامی یا مـقدس، ۲٫ سـمرتی(۲)ها، به معنای بهیادآمده، متون غیرالهامی یا سُنت.
وده(۳)ها، اوپهنیشد(۴)ها، براهمنه(۵)ها و آرنیکه(۶)ها از جمله متون شروتی، مقدس، هستند و شاستره(۷)ها، سو«تره(۸)ها، پورانه(۹)ها و حـماسههای مـهابهارته(۱۰) و رامایانه(۱۱) در شمار متون سمرتی قرار میگیرند.
شاستره عنوانی است کلی که بر قواعد و احکام یا مجموعه قوانین پس از دوره وده اطلاق میشود.(۱۲) درمهشاستره(۱۳) شاخهای از این عنوان کلی است که قواعد، احکام و قـوانین درمـه را بـیان میکند، از مهمترین درمهشاسترهها میتوان مـنوسمرتی یـا قـوانین منو(۱۴) را نام برد.
هر چند منوسمرتی از جمله قانوننامههاست و در نگاه نخست کتابی فقهی ـ حقوقی به نظر میآید اما جایجای کتاب از نکات اخـلاقی و حـکمی پُر اسـت و حتی بخش اعظم فصل اول از فصول دوازدهگانه کتاب، بـه مـبحث آفرینش اختصاص یافته که در این نوشتار قسمتهایی از آن ترجمه و در اختیار قرار گرفته است؛ متن اصلی کتاب به زبان سنسکریت اسـت و تـاکنون چـندین ترجمه انگلیسی از آن منتشر شده است.
یکی از ترجمههای انگلیسی این اثـر در مجموعه گرانسنگ متون مقدس شرق(۱۵) به سرپرستی ماکس موولر(۱۶) و ترجمه بووهلر(۱۷) آمده است. ترجمه حاضر از روی این نسخه بـوده و البـته در مـوارد متعدد و به ویژه مواردی که احتیاج به دقت نظر بیشتر داشـته،
______________________________
۱٫ Sruti
۲٫ Smrti
۳٫ Veda
۴٫ Upanisad
۵٫ BraÎhmana
۶٫ AÎranyaka
۷٫ SaÎstra
۸٫ SuÎtra
۹٫ Puraha
۱۰٫ MahaÎbhaÎrata
۱۱٫ RaÎmaÎyaÎna
۱۲. A Dictionary of Hinduism, Margaret and James Stutley.
۱۳٫ Dharmasastra
۱۴٫ The Laws of Manu
۱۵. Sacred Books of the East
۱۶٫ Max Muller
۱۷٫ Buhler
بـه ترجمههای دیگر از جمله “The Ordinances of Manu” و تفسیر دهجلدی معتبر و مهم مدهاتیتهی به نام “Manu Smrti with the Manubhasya of MedhaÎtithi” و نیز در مواردی به ترجمه عربی کـتاب بـه نـام منوسمرتی کتاب الهندوس المقدس ترجمه احسان حقی مراجعه کرده و بهره بردهام.
ذکـر ایـن نـکته ضروری است که متون مقدس و اصلی آیین هندو نیز همانند دیگر عناصر و مؤلفهها و نـیز مـذاهب آن بـسیار متنوّع و متکثّر است. مبحث آفرینش نیز روایتی واحد و یگانه ندارد و به حسب متون مـختلف و انـدیشههای طرحشده در آنها متفاوت است، چنانکه ریگوده آفرینش عالَم را به سه صورت تصویر مـیکند.
۱٫ هـمچون سـازهای از چوب که نجاری الوهی و اسطورهای، تْوَشْتَر(۱) آن را از عناصر ازلی میتراشد و به کمک صنعتگران اساطیری، رْبـْهوها،(۲) سـر هم میکند؛
۲٫ همچون تناسل و توالد که در آن چیزی از چیز دیگر زاده میشود، در این نظریه ویـشوهکرمه(۳) بـهمثابه پدر هـمه موجودات مطرح است؛
۳٫ بهمثابه قربانی جهانی که از اجزای آن، اجزای جهان ساخته میشود؛ البته ریگوده ایـن سـه را با هم جمع میکند و از جمع دو یا سه روایت از آفرینش در کنار هم، احـساس نـاسازگاری نـمیکند.(۴)
در اندیشه اوپهنیشدی، برهمنْ جوهر هستی است که جهان را از خود پدید میآورد، او هم علّت فاعلی عـالم و هـم عـلّت مادی آن است. و در آموزههای گیتا(۵) مادّه یا هیولای عالم، پرکریتی،(۶) بهمثابه زهدانی اسـت کـه خدا همچون پدر کیهانی تخمه موجودات را در آن مینهد تا به صورتهای مختلف درآیند.
گویا منوسمرتی در پی جـمع مـیان این روایتهاست و مسئله را به گونهای طرح کرده و به پیش میبرد که نـه تـنها با روایتهای متون دیگر تعارض ندارد، بـلکه بـا چـینشی واضح و شفاف تا حدودی هر یک از روایـتها را تـبیین میکند؛ بر ماست تا هر بخش از روایت منوسمرتی را با یکی از روایتها تطبیق دهـیم. بـه نظر نگارنده میتوان تمام روایـتهای آفـرینش هندو را در مـنوسمرتی و در کـنار هـم یافت، امید آنکه این تحقیق در آیـنده تـحقق پذیرد.
______________________________
۱٫ TvasÊtar
۲٫ Rbhus
۳٫ VisÊvakarma
۴٫ Wallis H. W., The Cosmology of the Rig Veda, Cosmo Publications, India, 1999.
۵٫ GiÎtaÎ
۶٫ Prakriti
مطالب داخل پرانتز ( ) افزودههای مترجم انگلیسی به متن و مطالب داخل کـروشه [] افـزودههای مترجم فارسی به متن میباشد، و سـخن آخر اینکه متن بـه صـورت فقرات پشت سر هم آمـده و عـنوانگذاری از سوی راقم این سطور انجام شده است.
فصل اول: آفرینش
[پرسش فرزانگان]
۱٫ فرزانگان بـزرگ بـه مَنو(۱) که با خاطری جـمع نـشسته بـود، تقرب یافتند، و او را نـیایشی سـزاوار کرده، چنین گفتند:
۲٫ ای یـگانه الاهـی! لطف فرما دقیق و به شیوهای مناسب، قوانین دینی هر یک از طبقات (چهارگانه اصلی، ورنـه(۲)) و طـبقات میانی(۳) را بر ما بنما.
۳٫ زیرا خـدایا! تـنها تویی آگـاهترین بـه مـقصود، (یعنی) آن آیینها و معرفت نـفس که در قالب این احکام کامل مربوط به وجود قائم به ذات(۴) (سْوَیَمبْهوو،(۵) آموزش دادهشده)، و ناشناختنی و دسـتنایافتنی اسـت.
[پاسخ مَنو]۴٫ او که قدرتش را حدّ و انـدازه نـیست، چـون ایـن گـونه از سوی بزرگ فـرزانگان عـالیجاه موردپرسش قرارگرفت، آنانرا بهشایستگی حرمت نهاد وپاسخفرمود، «گوش فرا دهید!»
[منشأ عالم]۵٫ این (عالم) به هـیئت سـیاهی، غـیر قابل رؤیت، فاقد نشانههای خاص، دست نـایافتنی بـا عـقل، نـاشناختنی، گـویی مـستغرق در خواب عمیق بود.
۶٫ آنگاه وجود قائم به ذات الاهی (سْوَیَمْبْهوو که خود)نامحسوس [است]، امّا (همه) اینها، عناصر اصلی و بقیه، را محسوس میسازد با قدرت (خلاّق) و مقاومتناپذیر ظاهر گـشت، [و] آن سیاهی را زدود.
۷٫ اوکه (تنها) بااندامدرون میتوانش درککرد، اوکه لطیفْ غیرقابلتشخیص وازلیاست،
______________________________
۱٫ Manu.
۲٫ Varna
۳٫ منظور از طبقات میانی طبقات ممزوج است یعنی کسانی که به واسطه تعلق پدر به یک طبقه و مادر به طبقه دیگر، مـیتوان آنـها را از دو طبقه دانست. بحث طبقات ممزوج (mixed Castes) در فصل دهم کتاب به تفصیل آمده است.
۴٫ Self-existent
۵٫ SvayambhuË
اوکه درک ناشدنی و دربرگیرنده همه مخلوقات است، [به [(اراده) خویش جلوه کرد.
[آفرینش آب]۸٫ او که میل داشت انواع مـختلف مـوجودات را از جسم خود بیافریند، در ابتدا با یک تأمل، آب را آفرید و تخم خود را درون آن جای داد.
[زایش برهما]۹٫ آن (تخم) تخمی طلایی شد، به لحاظ درخشندگی بسان خورشید؛ خـود او در مـقام برهما،(۱) پدر و بنیانگذار کلِّ عالم، از آن (تـخم) زاده شـد.
۱۰٫ آبها را ناراه(۲) مینامند (زیرا) آبها در واقع مولود نَرَه(۳)اند؛ از آن جهت که آب نخستین منزلگاه (اینه(۴)) او بود، لذا او را ناراینه(۵) نامیدهاند.
[ماهیت برهما]۱۱٫ از آن علّت (نخست)، که غیر قـابل تـشخیص، ابدی و واقع و ناواقع اسـت، آن شـخص (پوروشه)(۶) متولد شد که در این جهان به برهما مشهور است.
۱۲٫ آن شخص الوهی،(۷) یکسال تمام بر روی آن تخم خوابید، آنگاه خودِ او (تنها) با قوه مفکّره خویش آن [تخم] را به دو نیم تقسیم کرد.
[آفـرینش آسـمان و زمین]۱۳٫ و او از آن دو نیمه، آسمان و زمین را شکل داد [و] در بین آنها عالم میانی، [یعنی [جهات هشتگانه افق، و جایگاه ابدی آبها را [قرار داد].
______________________________
۱٫ با توجه به محتوای متن که او را خالق میداند، عنوان برهما (BrhmaÎ) صحیح است. مـترجم انـگلیسی در جایجای تـرجمه از واژه برهمن (Brhman)که در اصطلاح هندویی اشاره به ذات مطلق دارد استفاده کرده است. ترجمههای دیگر واژه برهما را به کار بـردهاند و ما نیز از این پس برهما را به کار میبریم مگر اینکه محتوای مـتن نـشاندهنده عـنوان برهمن باشد.
۲٫ NaÎraÎh
۳٫ Nara به معنای مرد، نرینه.
۴٫ ayana
۵٫ NaÎraÎyana؛ اشاره دارد به فقره نهم همین فصل.
۶٫ purus¨a، در انگلیسی معادلهایی نظیر male، man،mankind برای پوروشـه بـه کار میبرند، به نظر میرسد در اینجا معادل فارسیِ شخص، مناسبترین باشد زیرا نـاظر بـه شـخصی بودن اوست.
۷٫ منظور برهماست.
۱۴٫ او همچنین از خویشتن خویش (آتمنه(۲)) عقل را بیرون کـشید که هم واقع و هم ناواقع است، وبههمینصورت ازعقل انانیّترا که کارکردخود ـ آگاهیدارد (و) مـتفرعن (است).
[آفرینش خدایان]۱۵٫ بـه عـلاوه آن یگانه اعظم، نفس و همه (مخلوقات) پوشیده به کیفیات سهگانه و پنج اندامی را که شناسههای حسی را درک میکنند، با نظم [خاص [خودشان [بیرون کشید].
۱۶٫ او پس از چسباندن اجزای بسیار کوچک، حتی آن شش که قدرت لایـتناهی دارند به اجزای خود، همه موجودات را آفرید.
۱۷٫ به دلیل اینکه آن شش (نوع) اجزای بسیار کوچک، که کالبد (مخلوقات) را شکل میدهند، وارد (آ ـ شری(۳)) این (مخلوقات) میشوند، بنابراین این خردمندان کالبد او را شَریره(۴) (جـسم) مـینامند.
۱۸٫ آن عناصر مهم همراه با کارکردشان وارد میشوند و عقل به واسطه خود از کالبد همه موجودات [و] آن یگانه فناناپذیر جدا میشود.
۱۹٫ و این (جهان) از اجزای جسمانی بسیار کوچکِ این هفت پوروشه بسیار نیرومند بـیرون جـهید، فانی از جاودانه.
۲۰٫ در میان آنها هر (عنصر) بعدی، ویژگی عنصر قبلی را به دست میآورد، و (در این زنجیره) هر یک از آنها جایگاهی اشغال میکنند، حتی گفتهاند صفات بسیار زیادی را دارا خواهند بود.(۵)
۲۱٫ امـا در آغـازْ او نامها، اعمال و احوالی را بر طبق کلمات وده، برای همه (موجودات مخلوق) تعیین کرد.
۲۲٫ او، خداوند، همچنین طبقه خدایان ـ آنان که از نعمت حیات برخوردارند و سرشتشان فعّال است ـ را آفرید؛ و [نیز] طبقه نـامحسوس سـادهیهها(۶) و قـربانی ابدی را.
______________________________
۱٫ Mahat
۲٫ AÎtmana
۳٫ AÎ – Sri
۴٫ Sarira
۵٫ این عبارت اشاره دارد بـه ایـن آمـوزه که عنصر نخست، اتر، تنها یک صفت دارد آن هم صوت؛ دومین عنصر، باد، دو صفت دارد صوت و لمسپذیری؛ سومین عنصر، آتش یا نور، سـه صـفت دارد، الی آخـر.
۶٫ SaËdhya، طبقه وجودهای آسمانی نیمه الوهی .(A Dictionary of Hinduism)
۲۳٫ امـّا او بـرای اجرای صحیح قربانی از آتش،(۱) باد(۲) و خورشید(۳) وده(۴) جاودانه سه گانه به نامهای ریک، یجوس و سامن(۵) را بیرون کشید.
۲۴٫ زمان و تقسیمبندیهای آن، مـاههای قـمری و افـلاک، رودها، اقیانوسها، کوهها، دشتها، زمین ناهموار،
۲۵٫ زهدپیشگی، قوه ناطقه، رضـا، میل و غضب [و] تمام این مخلوقات را او به همین صورت آفرید، چون علاقهمند بود به این موجودات هستی بخشد.
[تـمایز مـیان فـضیلت و رذیلت]۲۶. بعلاوه، برای تمایز میان اعمال، او شایستگی را از ناشایستگی جدا ساخت و بـاعث شـد مخلوقات به جفتها(ی متضاد) نظیر تألّم و رضا مبتلا باشند.
۲۷٫ و با اجزای بسیار کوچک فانی از پنج (عـنصر) کـه ذکـر شد، کل این (جهان) به ترتیبی خاص شکل میگیرد.
۲۸٫ اما خداوند در آغـاز بـرای هـر (نوع موجود) روشی را معین کرد، در آفرینشهای بعدی تنها همان روش بهطور ناخواسته برگزیده شده اسـت.
۲۹٫ هـر آنـچه را در آفرینش (نخست) به هر یک از موجودات تخصیص داد [اعم از [ضرر یا فایده، مهربانی یا بـیرحمی، فـضیلت یا گناه، صدق یا کذب، آنها پس از [آفرینش [ناخواسته [نیز] به آن [موجودات] چسبیدند.
۳۰٫ هـمانگونه کـه در تـغییر فصول سال، هر فصل پذیرای علائم خاص خود است، موجودات مادی هم (در زندگی جـدید)، مـسیر اعمال معین خود را (از سر میگیرند).
______________________________
۱٫ Agni، اگنی در سنسکریت به معنای آتش است و طبق بـند فـوق یـکی از وجودهای نیمه الوهی است. مترجم کتاب واژه fireرا به جای Agniآورده است امّا در برخی ترجمهها اگنی آمده اسـت.
۲٫ مـترجم انگلیسی واژه wind را معادل VaËyu (وایو)ی سنسکریت که به معنای باد است و در سنّت هندویی یـکی از وجـودهای نـیمه الوهی است، قرار داده است.
۳٫ مترجم انگلیسی معادل sun را برای Ravi (رَوی) برگزیده است؛ رَوی در سنسکریت به معنای جنبه یـا صـورتی خـاص از خورشید است، گاه به معنای مطلق خورشید یا خدای ـ خورشید نیز مـیآید. (Sanskrit-English Dictionary)
۴٫ Veda، آوانـویسی صحیح این واژه «وده» است که در ترجمههای فارسی بیشتر آن را ودا آوانویسی میکند.
۵٫ Rik،Yagus،Saman؛ همان ریگ (= رگ)، یجور و سامه وده هـستند.
۳۱٫ و برای پیشرفت عوالم، او براهمنهها، کشتریهها، ویشیهها و شوودرهها را از دهـان، بـازوان، رانها و پاهای خود آفرید.
[آفرینش مذکر و مـونث]۳۲٫ بـا تـقسیمبدن خود، خداوندْ نیممذکر ونیممونث شد؛ او باآن (مـونث) ویـراج(۱) را آفرید.
[آفرینش مَنو]۳۳٫ و ای مقدّسترین در میان دوبار زادهشدگان!(۲) بدانید که من(۳) آفریدگار کلّ ایـن (جـهان)ام که آن ویراج مذکر با اجـرای ریـاضت، خودش [مـرا[ آفـرید.
[آفـرینش فرزانگان]۳۴٫ پس من، در حالی که شوق آفـرینش مـوجودات را داشتم، ریاضتهای بسیار شاق بهجا آوردم، و (با این کار) ده فرزانه عالیجاه، خدایان مـوجودات مـخلوق را آفریدم،
۳۵. مَریکی،(۴) اتری،(۵) اتگیراس،(۶) پولَستیه،(۷) پولَه،(۸) کـْرَتو،(۹) پرَکِتَس،(۱۰) وشیشتهه،(۱۱) بهریگو،(۱۲) و نـارَده.(۱۳)
______________________________
۱٫ ViraÎg، تـرجمههای دیگر آن را ViraÎjضبط کردهاند.
۲٫ Twice-born (دوبار زادهـشدگان) در سـنّت هندویی به سه طبقه نخست از طبقات چهارگانه اطلاق میشود و مقدّسترین و برترین در میان آن سـه بـراهمنهها هستند.
۳٫ منظور مَنو(Manu) است.
۴٫ MariÎki؛ ضـبط دیـگر آن MariÎci (مـَریچی) میباشد، مریچی در مـتون ودایـی به معنای جزئی از نـور آمـده است و در متون غیر ودایی به نام پَرجاپَتی (parjaËpati) است که او را یکی از گونههای زیر میانگارند:
ـ پسـر سـوَیَمبهو (برهما)؛
ـ یکی از هفت رشی (rÊsi) بزرگ؛
ـ نـخستین پرجـاپتی از ده پرجاپتی یـا مـخلوقات رده دوم؛
ـ و پدر کـشیپه (kas¨yapa)؛
در این متن مراد گـونه سوم است.
۵٫ Atri
۶٫ Angiras
۷٫ Pulastya
۸٫ Pulaha
۹٫ Kratu
۱۰. Praketas
۱۱٫ VasÙisÙtha
۱۲. Bhrigu، در متون ودایی او را پسر ورونه، یا ایندره، یا پرجاپتی میدانند. (A Dictionary of Hinduism)
۱۳٫ NaÎrada
۳۶٫ آنان هفت مَنوی دیـگر را کـه دارای هوش و ذکاوت بسیار بودند، خدایان و طـبقات خـدایان و فـرزانگان عـالیجاه دارای قـدرت بیحدوحصر، آفریدند،
[آفـرینش مـوجودات نیمهالوهی]۳۷٫ یَکشه(۱)ها (خادمان کوبره،(۲) دیوان معروف به) راکْشَسه(۳)ها و پیشاکه(۴)ها، گَندهَروه(۵)ها (یا نـوازندگان خـدایان)، اسـوره(۶)ها، (خدا ـ مارها معروف به) ناگه(۷)هـا و سـَرپه(۸)هـا، (خـدا ـ پرنـدگان مـعروف به) سوپَرنه(۹)ها و طبقات متعدد ارواح، [را آفریدند]،
[آفرینش ابرها و غیره]۳۸. آذرخش، رعد و برق و ابرها، رنگینکمانهای ناقص (رُهیته)(۱۰) و کامل، شهابها، صداهای فوقِ طبیعی، ستارگان دنبالهدار، و انواع گوناگون نورهای آسـمانی [را آفریدند]،
[آفرینش پرندگان و حیوانات]۳۹٫ (اسبسانان) کینَّره(۱۱)ها، میمونها، ماهیان، انواع گوناگون پرندگان، گاو، گوزن، انسان، و حیوانات گوشتخوارِ دارای دو ردیف دندان [را آفریدند]،
[آفرینش حشرات، خزندگان و جمادات]۴۰٫ کرمها و سوسکهای بزرگ و کوچک، پروانهها، شـپشها، مـگسها، حشرات، جمیع حشرات گزنده و نیشزننده، و انواع مختلف اشیای ثابت [را آفریدند]،
۴۱٫ بدینسان کلِّ این (موجودات)، ثابت و غیرثابت، به دست آن افراد عالیجاه از طریق ریاضت و به فرمان من، [و] (هر موجود) بر اسـاس (نـتایج) اعمال خود، آفریده شد.
۴۲٫ و هر عمل مقرّر (مربوط) به (هر یک از) مخلوقات روی زمین، و نیز شیوه تولّدشان را دقیقا به شما اعلام میکنم.
______________________________
۱٫ Yaksa
۲٫ Kubera
۳٫ RaÎksasa
۴٫ PisaÎka
۵٫ Gandharava
۶٫ Asura
۷٫ NaÎga
۸٫ Sarpa
۹٫ Suparna
۱۰٫ Rohita
۱۱٫ Kinnara
۴۳٫ گاو، گوزن، حیوانات گـوشتخوار دارای دو ردیـف دندان، راکشسهها، پیشاکهها، و انسان از رحم، زاده میشوند.
۴۴٫ پرندگان، مارها، سوسمارها، ماهیان، لاکپشتها، نیز (حیوانات) آبزی و خاکزیِ مشابه، از تخم تولّد مییابند.
۴۵٫ حشرات گزنده و نیشزننده، شپشها، مـگسها، حـشرات و همه (موجودات) دیگر از ایـن دسـت که در گرما تولیدمثل میکنند، از رطوبت شدید بیرون میجهند.
۴۶٫ تمام گیاهان از طریق بذر یا قلمه تکثیر میشوند، [و] از جوانه رشد میکنند؛ گیاهان یکساله (آنهایی هستند) که گل و میوه بسیار میدهند، [و [پس از رسـیدن مـیوهشان نابود میشوند؛
[گونههای مختلف گیاهان]۴۷. (آن درختانی) که بدون گل میوه میدهند وَنَسپَتی،(۱) (نجیبان بیابان)، نامیده میشوند؛ اما آنهایی که هم گل و هم میوه میدهند وریْکشه(۲) خوانده میشوند.
۴۸. و گیاهان گـوناگون بـا ساقههای بـسیار، از یک یا چند ریشه رشد میکنند، [و [گونههای مختلف علف، گیاهان بالارونده و خزنده همگی از بذر یا از جوانه سـربرمیآورند.
۴۹. این (گیاهان) که تَمس(۳) متعددالشکل، نتیجه اعمالشان (در زندگیهای قبلی)، آنها را احـاطه کـرده اسـت، دارای آگاهی درونی و تجربه لذّت و درد هستند.
۵۰٫ اوضاع (گیاهان) در این چرخه همواره ترسناک و دائمالتغییر زندگی و مرگ که موجودات آفریده شـده در مـعرضِ آناند، [اینچنین[ توضیح داده میشود که آغاز آن با (آغاز) برهماست و پایان آن با (پایان) ایـن (مـوجودات غـیرمتحرکی که اخیرا ذکر شد).
[غیب شدن برهما]۵۱. وقتی او که قدرتش درک ناشدنی است، بدان سان جـهان را و مرا آفرید، در حالی که بهطور مکرر یک دوره را به وسیله دوره دیگر فرو میخورد، در خـود غیب شد.
______________________________
۱٫ Vanaspati
۲٫ Vriksa
۳٫ tamas، یکی از گـونههای سـهگانه؛ در فرضیه گونه [guna]های سهگانه عالم ماده، سَتوه[sattva] کیفیت روشنایی، رَجَس [rajas]کیفیت حرکت و فعالیت، تَمس کیفیت تاریکی است؛ لذا مترجم در ترجمه انگلیسی از تعبیر Darknes استفاده کرده است.
۵۲٫ وقتی که آن یگانه الوهی برخیزد آنگاه ایـن عالم به حرکت در میآید؛ وقتی که او به آرامی میآرمد آنگاه این عالم به خواب فرو میرود.
۵۳٫ و وقتی که او در خواب آرام است، موجودات مادی که سرشتشان فعل است از اعمال خویش دست میکشند و نـفس بـی عمل میشود.
[انحلال عظیم]۵۴. وقتی آنان همه به یکباره در آن نفس کبیر منحل شوند، آنگاه او که نفس همه موجودات است، فارغ از هر دغدغه و مشغلهای به آرامی به خواب میرود.(۱)
[خروج روحـ فـردی]۵۵٫ وقتی که این (روح) وارد ظلمت شده است،(۲) برای مدت زمانی طولانی با اندامهای (حسی) متحد میماند، امّا کارکرد خود را به اجرا نمیگذارد؛ سپس کالبد جسمانی را ترک میکند.
[تناسخ روح فردی]۵۶٫ آن [روحـ] در حـالی که (فقط) با اجزای بسیار جزئی پوشیده است، وارد بذر سبزی یا تخمحیوانمیشود،آنگاهمتحد(باجسمینیک)،کالبدجسمانی(جدید)یبهخودمیگیرد.(۳)
[آفرینش امور با بیدار و خواب برهما]۵۷٫ بدین سان او، یگانه زوالناپذیر، با بـیداری و خـواب (مـتناوب) [خود]، پیوسته کلّ این (مـخلوقات) مـتحرک و ثـابت(۴) را احیا و معدوم میکند.(۵)
______________________________
۱٫ در مورد این فقره به لحاظ محتوا و مفهوم، تفاسیر و برداشتهای متفاوتی شده است. که مجال ذکر آنها در اینجا نـیست، امـّا بـه لحاظ ساختارعبارت، مفسرشهیرمدهاتیتی میگوید: باید جای جمله پایـه و پیـرو را عوض کرد که دراین صورت با قسمت اخیر فقره پنجاه و دو نیز سازگاری دارد (مدهاتیتی ج ۳ ص ۹۶)، براساس این نظریه ترجمه بند چـنین مـیباشد: آنـگاه او که نفس همه موجودات است فارغ از هر مسئولیت و مشغولیت بـه آرامی میآرمد، آنان به یکباره در آن نفس بزرگ مستغرق میشوند.
۲٫ این فقره اتفاقاتی را که برای روح فردی [شخصی] (Individual) پس از مواجهه بـا مـرگ رخ مـیدهد، بیان میکند.
۳٫ روح پس از مرگ بدن مادی و مفارقت از آن که در فقره پنجاه و پنج بـیان شـد، در حالی که مجموعه عوامل هشتگانه اولیه تشکیلدهنده بدن آن را احاطه کردهاند، وارد بذر یک نبات یا نطفه یـک حـیوان مـیشود و کالبد جسمانی جدیدی متناسب با آن عناصر هشتگانه شکل مییابد. اویدیا(avidyaÎ)، بودهی (Buddhi)، کـرمه(Karma)، بـهووته(bhuËta)، ایـندْریه (Indriya)، مَنَس(manas)،واسَنا(VaÎsanaÎ)، و وایو (VaËyu) هشت عنصر مذکور هستند.
۴٫ منظور از مخلوقات متحرک جانوران و مراد از مخلوقات ثـابت، نـباتات اسـت. (مدهاتیتهی ج ۳، ص ۱۰۱)
۵٫ این فقره جمع بندی فقرات پیشین است.
۵۸٫ و او چون این قانوننامههای (قـانون قـدسی(۱)) را سروده بود، خود او آنها را بر طبق قاعده(۲)، در آغاز تنها به من آموخت؛ سـپس مـن (آنـها را) به مَریکی و دیگر فرزانگان (آموختم).
[توصیه به آموزش از بْهریگو]۵۹. این بْهریگو این قانون نـامهها را کـاملاً برای تو قرائت میکند؛ زیرا آن فرزانه، کلیّت آن [قانون [را از من آموخت.
[آغاز سخن بـْهریگو]۶۰٫ سـپس بـْهریگو آن فرزانه بزرگ، چون مَنو آنسان بدو خطاب کرد،(۳) با [احساس [رضایت در عمق وجود خود، بـا تـمام فرزانگان سخن آغاز کرد، [و گفت] گوش فرادهید!(۴)
[مَنْوَنْتَره و هفت منو]۶۱٫ شش عـالیجاه دیـگر، مـنوهای بسیار قدرتمند، به نسل این منو، زاده آن قائم بذات (سِوَیَمبْهو) که بهطور مکرر مـوجودات خـلق شـده را آفریده است، تعلق دارند،
۶۲٫ (آنان عبارتاند از:) سِوارُکیشه،(۵) اوتَّمی،(۶) تامَسه،(۷) ریوَته،(۸) کاکشوشه،(۹) صـاحب شـکوه بسیار، و پسر ویوَسْوَت.(۱۰)
______________________________
۱٫ مترجم بهجای دهرمه (dharma) معادل قانون قدسی (sacred law) را نهاده است، در ترجمههای دیگر دهرمه آمده اسـت.
۲٫ بـا دقت و از روی توجه.
۳٫ در واقع این عبارت اشاره دارد به فقره پنجاه و نه و مـنظور ایـن است «چون مَنو به فرزانگان گفت مـن قـانون را بـه بهریگو آموختهام و او نیز تمام آن را برای تو مـیخواند»، سـپس بْهریگو نیز با خرسندی وظیفه خود را که همانا قرائت قانون است، آغاز کـرد.
۴٫ ایـن فقره پایان بخش مقدماتی اسـت کـه خاستگاه حـقیقی ایـن قـانون را بیان میکند و از این پس متن اصلی رسـاله از زبـان بْهریگو و در پاسخ به پرسش فرزانگان (بندهای ۱ تا ۳) خواهد آمد. (مدهاتیتهی، ج ۳ ص ۱۴)
۵٫ SvaÎrokisa
۶٫ Auttami
۷٫ TaÎmasa
۸٫ Raivata
۹٫ KaÎksusa
۱۰. Vivasvat
۶۳٫ سوایَمبهووَه(۱) کـه در مـیان این هفت منوی جلیلْ نخستین آنـان است، کلّ این (مـخلوقات) مـتحرک و غیرمتحرک را آفرید، و در طی دورهای (کـه بـه او اختصاص دارد) آنها را محافظت کرد.
[فقرات ۶۴ تا ۷۴ به مبحث ادوار جهانی و نامگذاری دورههای جهان اخـتصاص دارد، لذا ارتـباط مستقیم با آفرینش ندارد و در ایـنجا نـیامده اسـت]. [برهما عقل را مـیآفریند و آنـ را در آفرینش به کار مـیبرد]۷۴٫ در پایـان آن روز و شب، او که خواب بود برمیخیزد و پس از بیداری، عقل(۲) را که هم واقع و هم ناواقع است، مـیآفریند.
[گـرایش عقل به آفرینش و آفرینش اتر]۷۵٫ عـقل کـه به واسـطه شـوق بـرهما وادار به آفرینش شده بـود، از طریق تغییر خویش به عمل آفرینش دست زد و از اینجا اتر(۳) پدید آمد. آنان اعلام میدارند کـه صـوت کیفیت بعدی است.(۴)
[آفرینش باد]۷۶٫ و بـا تـغییر خـود، از اتـرْ بـاد نیرومند، پاک، ناقل تـمام رایـحهها را بیرون میریزد؛ آن را دارای صفت لامسه میدانند.
[آفرینش نور]۷۷٫ پس با تغییر خود، از بادْ نور درخشان منبعث میشود کـه پرتـو مـیافکند و تاریکی را میزداید؛ آن را دارای صفت رنگ اعلام میکنند.
______________________________
۱٫ SvaÎyambhuva
۲٫ Mind، مـترجم ایـن واژه را مـعادل واژهـ مـَنَس (manas) سـنسکریت که به معنای قوه عاقله و دانستگی است نهاده است.
۳٫ ether، مترجم اینواژهرا معادلواژه آکاشه (aËkaÎsÊa) سنسکریت بهکاربرده است؛ درتوضیح آکاشه آوردهاند: فراگیر درهمه، فضا، تهی بودن، و گویند آکاشه لطـیفترین عنصر از عناصر پنجگانه و در راس آنها است. (A Dictionary of Hinduism)
۴٫ از ظاهر عبارت چنین بر میآید که صوت کیفیتی جدا از اتر است که بعداً از آن سخن خواهد گفت، لکن طبق ترجمه هاپکینز منظور این است که ایـن فـضا همان چیزی است که دانشمندان برای آن کیفیت صوت قایل هستند.
(The ordinances of Manu, pp.10-11)
۷۸. و با تغییر خود، از نورْ آب (به وجود میآید) که دارای صفت طعم است، از آبْ زمین که صفت بویایی دارد. در آغـاز آفـرینش چنین است.
[مَنْوَنتره]۷۹٫ دوره پیشگفته خدایان،(یا) دوازده هزار (سالِ آنان)، که در هفتاد و یک ضرب میشد (دورهای را میسازند که) در اینجا دوره یک مَنو (مَنونَتره(۱))نـامیده مـیشود.
[منَونترهها بیشمارند]۸۰٫ منونَترهها، [یعنی] آفـرینشها و انـهدامهای (این جهان) بیشمارند؛ به عبارتی برهما بارها و بارها این عمل را تکرار میکند.
______________________________
۱٫ Manvantrah.
کتابنامه
۱٫ Sacred Books of The East, The Laws of Manu, tr. by Bühler, Georg, ed by Müller, Max, Curzon Press, ۲۰۰۱٫
۲٫ The Ordinances of Manu, tr. by Hopkins, Munshiram Manoharlal, New Delhi, 1995.
۳٫ Manusmrti: with the “ManubhaÎsya of MedhaÎtithi”, Motilal BanarsidaÎss, Delhi, 1999.
۴٫ A Dictionary of Hinduism, Stutley, Margaret and Stutley, James, Routledge & K. Paul, 1985.
۵٫ The Cosmology of the Regveda, Cosmo Publications, 1999.
۶٫ A Sanskit – English Dictionary, Monier – Williams, Oxford, 1998.