مطالعات متفرقه (خارج از سیر مطالعاتی)

طبقه بندی تفاسیر شیعه بر اساس روش های تفسیری

آدرس مقاله در پایگاه مجلات تخصصی نور: مجله هفت آسمان » بهار ۱۳۹۰ ، سال سیزدهم – شماره ۴۹ (از صفحه ۴۹ تا ۶۶)
عنوان مقاله: طبقه بندی تفاسیر شیعه بر اساس روش های تفسیری (۱۸ صفحه)
نویسنده : محممدی یدک،علی
چکیده :
روش‌شناسی در هر علمی تعریف ویژه همان علم را می‌طلبد. بر این اساس، روش‌شناسی در دانش تفسیر نیز دارای تعریف خاصی است و با آنچه در سایر رشته‌های علمی مطرح است، تفاوت خواهد داشت. از میان تعریف‌های ارائه‌شده از روش تفسیر، شاید بتوان بر این تعریف تأکید بیشتری ورزید: «روش تفسیری، استناد به منابعی است که مفسر در تفسیر قرآن به کار می‌برد». از روش تفسیری به «راهی که مفسر در تفسیر قرآن می‌پیماید» نیز می‌توان یاد کرد. بر پایه این دو تعریف، منبع و راهی که مفسر در تفسیر قرآن برمی‌گزیند، روش تفسیری او به شمار می‌آید. بدین ترتیب، چنانچه مفسر در تفسیر قرآن از خود قرآن استعانت بجوید، «روش تفسیری قرآن به قرآن» را به کار بسته است. اگر با تکیه بر منبع روایت به سراغ تفسیر قرآن برود «روش تفسیر روایی» را برگزیده است. همین‌طور است اگر با منابع دیگری نظیر عقل، علم و عرفان به تفسیر قرآن بپردازد. میراث تفسیری شیعه را می‌توان از منظر روش‌شناسی تفسیری نگریست و آن را بر اساس روش‌هایی که مفسران به کار گرفته‌اند مطالعه کرد. مقاله حاضر در مقام داوری درباره این روش‌ها نیست؛ بلکه به دنبال ارائه گزارشی از روش‌های به کار رفته در تفاسیر شیعه است.
کلمات کلیدی :
تفسیر، تفسیر شیعی، روش تفسیری، تفاسیر شیعه، طبقه‌بندی تفاسیر

هفت آسمان » شماره ۴۹ (صفحه ۵۰)


مـقدمه‌

از صـدر اسـلام تاکنون کوشش‌های فراوانی در تفسیر قرآن کریم صورت گرفته است و کتاب‌های تفسیری‌ بیشماری درباره کل یا بـخشی از قرآن نوشته شده‌اند. لیکن به‌دلیل ورود برخی‌ مطالب نادرست به متون‌ تفسیری‌ نمی‌توان به هـمه این تفاسیر اعتماد کرد و بـاید آنـها را در معرض داوری و نقد قرار داد. برای داوری درباره تفاسیر باید مبانی، اصول، قواعد و روش‌های به‌کار گرفته‌شده در آنها را شناخت‌ و میزان صحت و سقم آنها را ارزیابی کرد (رک: شاکر، ۱۳۸۲: ۷). اهمیت پرداختن به روش‌شناسی در حوزه دانش تفسیر قرآن از هـمین نکته برمی‌خیزد؛ زیرا مجموعه مباحثی که در قالب کلی روش‌شناسی‌ تفسیر‌ قرآن ارائه می‌شود، در حقیقت نوعی وضعیت‌سنجی، بررسی و تحلیل محتوایی و حتی شکلی تفاسیر موجود به شمار می‌آید. امری که در بهبود وضعیت موجود تفاسیر و رسیدن به نـقطه مـطلوب به کار‌ خواهد‌ آمد؛ افزون بر این، چالشها، موانع، کاستی‌ها، ناراستی‌ها و ضعف‌ها را برملا کرده، راه را برای بهتر شدن تفاسیر بعدی هموار می‌سازد. آگاهی از این مسائل جویندگان تفاسیر قرآن را‌ از‌ لغزشگاه‌ها، انحراف‌ها، تعصب‌ها و تصلب‌های فـکری و فـرقهای میرهاند. از دیگر سو آگاهی خواننده از روش و مبانی اندیشگی مفسر در داوری وی نقش‌آفرین است. خواننده در صورتی می‌تواند دیدگاه مفسری را‌ رد‌ کند‌ یا بپذیرد که از مبانی‌، مکتب‌ و روش‌ وی اطلاعات کافی داشته باشد. به عبارتی، مقدمه قـضاوت دربـاره هر تفسیر و مفسری، آشنایی با روش و مبانی فکری آن مفسر است‌. بدون‌ این‌ مقدمه، نمی‌توان به داوری درستی دست یافت.

با‌ تأکید‌ بر نکته‌های یاد‌شده، این مقاله بر آن است تا با جـمع‌آوری اطـلاعات و اخـبار مربوط به روش‌های تفسیری شـیعه، بـه‌ ارائهـ‌ نوعی‌ گزارش و طبقه‌بندی از تفاسیر شیعه بپردازد. بنابراین، طبیعی است که‌ از خود تفسیر به عنوان یک فرایند سخن نگوید بلکه با گـزارش مـجموعه‌ها و آثـار تفسیری شیعیان، خواننده را‌ با‌ انواع‌ روش‌های تفسیری شـیعه آشـنا سازد.

پیشینه

هیچ تفسیری را نمی‌توان یافت‌ که‌ بر پایه روش علمی خاصی نچرخد؛ بنابراین، روش

هفت آسمان » شماره ۴۹ (صفحه ۵۱)


تفسیر قرآن پیشینه‌ای به درازای تاریخ تـفسیر قـرآن‌ دارد‌. امـا‌ «روش‌شناسی تفسیر قرآن» به زبان علمی امروزی، که توجه بسیاری از قـرآن‌پژوهان‌ معاصر‌ را‌ به خود جلب کرده، موضوعی جدید است. از این روی، بایستی سابقه روش‌شناسی تفسیر‌ قرآن‌ را‌ بیشتر در آثار تفسیرپژوهان معاصر جـست‌وجو کرد. کتـاب‌هایی در ایـن‌باره نگارش یافته، مقاله‌هایی چند‌ و چون‌ آن را بررسیده و پایان‌نامه‌هایی نیز به این مـوضوع اخـتصاص یافته‌اند. در چند دهه‌ اخیر‌ بیشتر‌ این آثار به زبان عربی و فارسی هستند و غالباً با مراجعه و مطالعه هـمه تـفاسیر، روشـ‌شناسی‌ تفسیر‌ قرآن را به‌طور کلی بررسیدهاند. برخی نیز به سراغ روش‌شناسی یک تفسیر یـا‌ یـک‌ مـکتب‌ تفسیری رفته‌اند. در این میان نوشته‌هایی نیز تنها نام روش‌شناسی تفسیر قرآن را بر خود‌ دارنـد‌ و در واقـع سـخن چندانی در این زمینه ندارند (رک: علوی مهر، ۱۳۸۱‌: ۵۷‌ و ۵۸‌)

علی‌رغم عمر کوتاه پژوهش و نگارش در زمینه روش‌شناسی تفسیر قـرآن، پدیـدآورندگان آثار موجود با بازخوانی‌ تاریخی‌، مقایسه‌ای‌ و خرده‌گیرانه اسلوب‌های تفسیری، تلاش ارزشمندی برای آشـنایی بـا زحـمات و اندیشه‌های قرآن‌پژوهان گذشته‌ انجام‌ داده و مشعل فروزانی فراروی دانش‌پژوهان امروز و فردای قرآن قرار داده‌اند (مـؤدب، ۱۳۸۰: ۳۰).

چـیستی روش تفسیر‌

پیش‌ از پرداختن به چیستی «روش تفسیر» بهتر است به اختصار دو نکته‌ درباره‌ روشـ‌شناسی عـلوم و واژهـ‌های معادل و مترادف با روش‌ تفسیر‌ بیان‌ شود.

۱٫ روش‌شناسی یا متدولوژی (Methodology) اصطلاحی است‌ که‌ در متون عـلمی بـسیار به کار می‌رود، اما تعریف‌های متفاوتی از آن ارائه‌ شده‌ است.۲۳ بنابراین، به نظر‌ مـی‌رسد‌ بـرای دسـتیابی‌ به‌ تعریفی‌ روشن از روش‌شناسی، بهتر است نخست‌ با‌ ماهیت روش آشنا شد؛ زیرا میان روش و روش‌شناسی پیـوندی عـمیق بـرقرار است‌.

منابع‌ لغت فارسی، معانی بسیاری را برای‌ واژه «روش» برشمرده‌اند؛ ازجمله‌: طرز‌، قاعده، قـانون، راه (تـبریزی، ۱۳۶۱‌: ۲/ ۹۷۶‌)، ترتیب و نظام، رفتار، طریقه، پیشرفت و انتظام، مسیر (نفیسی، ۲۵۳۵: ۳/ ۱۷۰۷)، معبر، راهرو (معین‌، ۱۳۷۵‌: ۲/ ۱۶۹۰)، هنجار، شیوه، اسلوب، نسق‌، مـنوال‌، سـبک‌، گونه، سنت، نمط‌، رسم‌ و آیین و نهج (دهخدا، بی‌تا‌: ۸ / ۱۲۳۷۸‌).

هفت آسمان » شماره ۴۹ (صفحه ۵۲)


معادل عربی این واژه «مـنهج» و مـعادل انگلیسی آن مِتُد method است. (شاکر، ۱۳۸۲: ۴۵‌). از‌ اصطلاح روش نیز تـعریف‌های گـوناگونی ارائهـ‌ شده‌ است.۲۴‌ از‌ مجموع‌ این تعریف‌ها می‌توان روشـ‌ را چـنین تعریف کرد: «ابزارها و شیوه‌های جمع‌آوری، تجزیه و تحلیل، نقد گزاره‌ها و معارف بشری، و نحوۀ چـینش‌ آنـها‌. یا قواعد کلی درست انـدیشیدن». بـا‌ توجه‌ بـه‌ ایـن‌ تـعریف‌، «روش‌شناسی شاخه‌ای از‌ دانش‌ است که بـا نـگاه درجه دوم، روش به کار رفته در هر علمی را برمی‌رسد؛ یعنی‌ منظم‌ و اصولی‌ به شـناخت، بـررسی و نقد انواع روش‌ها و ارزیابی‌ کارایی‌ و مـحدودیت‌های‌ آنها‌ در‌ علم‌ مورد نـظر مـی‌پردازد و مفاهیمی را که روش به آنها نـیاز دارد، تـبیین می‌کند» (رک: نادری، ۱۳۸۹).

۲٫ گاهی ممکن است وجود واژه‌های برابر و مترادف با روش، موجب خلط‌ مـفاهیم و اصـطلاحات، در مباحث مربوط به روش‌شناسی عـلوم شـود. بـنابراین می‌بایست برای درک بـهتر مـفهوم و اصطلاح روش و روش‌شناسی تفسیر، تـفاوت آن را بـا اصطلاحات مشابه نظیر گرایش، سبک، مکتب و مذهب‌ تفسیری‌ روشن کرد. چه بسا ممکن اسـت در آغـاز از هر سه اصطلاحِ روش، گرایش و سبک تـفسیری یک مـعنا به ذهـن تـبادر کنـد؛ لکن هر یک از این اصطلاحات دارای‌ مـرزهایی‌ هستند که محدوده معنایی‌شان را از دیگران جدا می‌کنند. شاید دلیل نامنقح بودن تعریف این چند اصطلاح را بـتوان در ایـن نکته یافت‌ که‌ بیشتر مفسران (بـه‌ویژه مـفسران کهـن‌) مـبانی‌ و روشـ‌های تفسیری خود را مـنقح نـساخته‌اند و حتی تعریفی از این اصطلاحات عرضه نکرده‌اند. از آنجا که این مباحث، با این عناوین، مباحثی نوظهور هستند‌، چـه‌ بـسا در یـک مورد‌، از‌ اصطلاحات مختلفی استفاده شود. از این رو، گـاهی بـه‌جای روشـ‌های تـفسیر، اصـطلاح گـرایش‌های تفسیری، مذاهب تفسیری و مکاتب تفسیری به کار می‌رود. همچنین گاهی واژه‌های مبانی، اصول و قواعد به‌جای یکدیگر به‌کار‌ رفته‌اند‌، که موجبات خلط مفاهیم و اصطلاحات را پدید آورده است (رک: شاکر، ۱۳۸۲: ۳۹).

اگرچه بـسیاری از آثار موجود در این زمینه،۲۵ کوشیده‌اند تا تعریفی از این اصطلاح و معادل‌های آن‌ ارائه‌ کنند ــ‌ و بعضاً نیز شاید با بدیهی دانستن معانی و تعاریف این اصطلاح‌ها از کنار آنها گذشته‌اند ــ اما به‌نظر‌ می‌رسد همچنان تـا رسـیدن به تعریفی جامع و مانع فاصله بسیار است‌. شاهد‌ این‌ مطلب سردرگمی خوانندگانی است که پس از مطالعه این آثار، هنوز تصور روشنی از این اصطلاحات پیدا ‌‌نکرده‌اند‌.

هفت آسمان » شماره ۴۹ (صفحه ۵۳)


اکنون و با توجه به دو نکته بالا به تـبیین چـیستی روش تفسیری باز‌ می‌گردیم‌.

مقصود‌ از اصطلاح روش تفسیر، مستند یا مستنداتی است که مفسران در فهم و تفسیر آیات قرآن‌ از آنها بهره‌گرفته‌اند (رک: مؤدب، ۱۳۸۰: ۱۶۵). برخی نیز گویا معنای «مـبنا» و «روشـ‌» را مترادف دانسته و با‌ در‌ کنار هـم گـذاشتن این دو واژه، همین تعریف را در این‌باره به کار برده‌اند (رک: عمید زنجانی، بی‌تا: ۲۱۵).

از «روش تفسیری» به «منهج تفسیری»، «منابع تفسیری»، «گرایش‌های تفسیری»، «اتجاه تفسیری‌» و نظایر اینها هم تعبیر شـده اسـت؛ اما می‌توان با دقـت نـظر مرزهای معنایی هر یک را از دیگری جدا کرد. برخی قرآن‌پژوهان با اشاره به خلط‌های موجود در این باره، مدعی‌اند‌ با‌ سه اصطلاح «روش»، «گرایش» و «سبک بیانی» می‌توان این اصطلاح‌ها را ضابطه‌مند کرد. بر پایۀ این دیـدگاه «روش تـفسیری چیزی جز داوری بر اساس منابع و مستندات تفسیر نیست» (رک: شاکر، ۱۳۸۲‌: ۴۴‌ـ۴۷).

بنابراین، مراد از اصطلاح روش تفسیری، ارجاع و داوری بر پایه منابع و مستنداتی است که مفسر در تفسیر قرآن از آنها بهره می‌برد. تعریفی که از روش تفسیر در‌ دو‌ کتاب المـناهج التـفسیریه و روش‌ها و گـرایش‌های تفسیری ارائه شده، به این تعریف نزدیک است (رک: سبحانی، ۱۳۸۴: ۷۳ و ۷۴؛ علوی مهر، ۱۳۸۱: ۹، ۱۰، ۲۶ و ۲۷).

روش‌های تفسیری

همان‌طور که اشاره‌ شد‌، روش‌ تـفسیری، داوری بر پایه منابع‌ و مستنداتی‌ است‌ که مفسر در تفسیر قرآن آنها را به کار می‌بندد. اگـر از این حـیث بـه تفاسیر شیعه بنگریم، می‌بینیم که این‌ تفاسیر‌ بر‌ پایه منابعی چون قرآن، روایت، عقل، علم و عرفان‌ یا‌ تـلفیقی ‌ ‌از مـجموع این منابع شکل گرفته‌اند. به این ترتیب، اگر مفسری در تفسیر خود از منبع قـرآن بـهره‌ بـبرد‌، می‌توان‌ روش تفسیر او را «روش تفسیر قرآن به قرآن» نامید‌. اگر مفسر دیگری بر روایت تکیه کند، روش او «روش تـفسیر روایی یا نقلی» خواهد بود و روش مفسری‌ که‌ بر‌ عقل و اجتهاد تأکید بورزد، «روش تـفسیر عقلی» یا «اجتهادی» نام خـواهد‌ گـرفت‌. همچنین است اگر منبع دیگری نظیر علم و عرفان دستمایه تفسیر قرآن شود.

برخی، روش‌های تفسیری را‌ در‌ دو‌ بخش کلی «عقلی» و «نقلی» خلاصه و آنگاه

هفت آسمان » شماره ۴۹ (صفحه ۵۴)


روش تفسیر عقلی را در شش‌ دسته‌ عقلی‌ صرف، کلامی، اجتماعی، علمی، بـاطنی و صوفی، و روش تفسیر نقلی را در چهار گروه قرآن‌ به‌ قرآن‌، بیانی، ادبی و روایی معرفی کرده‌اند (رک: سبحانی، ۱۳۸۴: ۷۵ـ۱۵۶). در ادامه برخی از‌ مهم‌ترین‌ روش‌های تفسیری شیعه را برمی‌شماریم.

۱٫ روش تفسیر قرآن به قرآن

این روش، سابقه‌ای‌ به‌ درازای‌ تاریخ اسـلام دارد. شـخص پیامبر اسلام (ص)، ائمه طاهرین (ع) و برخی صحابیان ایشان همگی از روش‌ تفسیر‌ قرآن به قرآن برای تبیین مفاهیم قرآن بهره برده‌اند (رک: رجبی، ۱۳۸۳: ۲۰۸‌ـ۲۱۲‌؛ عمید‌ زنجانی، بی‌تا: ۳۶۱ و ۳۶۲). پس از پیامبر (ص) و ائمه (ع) بزرگانی چون ابن‌عباس (م ۶۸ ق) و سعید بـن‌جبیر (م ۹۵‌ ق) (رکـ‌: علوی مهر، ۱۳۸۴: ۷۳ و ۹۰؛ رجبی، ۱۳۸۳: ۲۰۹) از نخستین مفسران شیعه‌ بودند‌ که‌ در تفسیر قرآن از خود قرآن کمک گرفتند. این روند را دیگر مفسران شیعه نیز‌ در‌ ادوار‌ بعدی ادامه دادند. علامه شریف رضی (م ۴۰۶ ق) از مفسران شیعی اواخـر قـرن‌ چهارم‌ و اوایل قرن پنجم است که از روش تفسیر قرآن به قرآن بهره برده است. وی با‌ نگارش‌ کتاب حقائق التأویل فی متشابه التنزیل اصل اساسی در تفسیر آیه‌های متشابه‌ قرآن‌ را بازگردان آنها بـه آیـه‌های مـحکم دانسته‌ و افزون‌ بر‌ این، بـر اسـتفاده از سـیاق آیه‌ها در‌ تفسیر‌ قرآن نیز تأکید کرده است. شیخ طوسی (م ۴۶۰ ق) در تفسیر تبیان با استفاده‌ از‌ این روش، به تفسیر برخی‌ آیه‌های‌ قرآن به‌ کمک‌ دیـگر‌ آیـه‌ها پرداخـته است. پس از او‌، در‌ قرن ششم هجری، امین الاسلام طبرسی (م ۵۴۸ ق) در تـفسیر مـجمع البیان برخی‌ آیه‌های‌ قرآن را با همین روش تفسیر‌ کرده است. مفسران شیعی‌ دوره‌های‌ بعد، از جمله فیض کاشانی‌ (م ۱۰۹۱‌ ق) به اندازه دانش و فـرصتی که بـرای مـراجعه به آیه‌ها داشته‌اند، این راه را‌ ادامه‌ داده‌اند؛ قرن چهاردهم اوج بهره‌گیری‌ از‌ قـرآن‌ در تفسیر است‌. در‌ این دوره، تفسیر‌های چندی‌ از‌ شیعه با همین روش نگاشته شده‌اند؛ از جمله: المیزان فی تفسیر القرآن، نوشته علامه‌ سـیدمحمدحسین‌ طـباطبایی؛ الفـرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن‌ و السنه‌، اثر محمد‌ صادقی‌ تهرانی‌؛ تفسیر تـسنیم، تـألیف عبدالله‌ جوادی آملی و تفاسیر موضوعی مانند معارف قرآن، از محمدتقی مصباح یزدی؛ منشور جاوید یا مفاهیم‌ القـرآن‌ بـه قـلم جعفر سبحانی و… .

هفت آسمان » شماره ۴۹ (صفحه ۵۵)


بدون شک‌ در‌ این‌ میان‌ علامه‌ طباطبایی را باید‌ از‌ جمله مفسران شـیعی شـمرد که بـه معنای واقعی کلمه قرآن را مفسر قرآن قرار داد و با‌ احیای‌ روش‌ تفسیر قرآن به قـرآن مـروج آن شـد‌. وی‌ آگاهانه‌ به‌ این‌ روش‌ پرداخته، از آن دفاع کرده، دیگر روش‌ها را در مقایسه با این روش نارسا دانـسته و آن را شـیوه مفسران راستین قرآن (ائمه معصوم) به شمار آورده است‌. او در تفسیر المیزان بیش از مفسران پیـشین، مـاهرانه از روش تـفسیر قرآن به قرآن بهره برده و در بخش اعظم این اثر ماندگار با استمداد از این روشـِ تـفسیری، نکته‌های‌ بدیعی‌ را در شرح و تفسیر آیه‌ها به دست داده است.

۲٫ روش تفسیر روایی یا نقلی

اگـر مـفسر در تـفسیر قرآن صرفاً از سخنان پیامبر(ص) و ائمه(ع) استفاده کند و از این راه‌ به‌ سراغ تفسیر قرآن برود، به روش او روش تـفسیر نـقلی یا روایی گفته خواهد شد. از این روش به «روش تفسیر به مأثور‌» یا‌ «روش تـفسیر اثـری» نـیز یاد‌ شده‌ است. حضرت محمد(ص) و امامان شیعه(ع) از جایگاه مفسران و مبینان حقیقی قرآن، نکاتی را در تفسیر و تـبیین کلام الاهـی بـیان می‌کردند. صحابیان و دیگر پیروان با‌ استماع‌ و حفظ این احادیث آنها‌ را‌ به نـسل‌های پس از خـود انتقال دادند. عالمانی از شیعه نیز با تدوین این روایت‌ها در قالب دانش تفسیر شیعه به خلق آثـاری پرداخـتند که بعدها به تفاسیر نقلی و روایی‌ شیعه‌ شهرت یافت. برخی از مهم‌ترین تفاسیر روایـی شـیعه که به‌دست ما رسیده، به شرح زیر است:

۱٫ تـفسیر ابـوحمزه ثـمالی، ابوحمزه ثابت بن‌دینار ثمالی ازدی کوفی (م ۱۴۸ ق)؛

۲٫ تفسیر (مـنسوب بـه) امام‌ حسن‌ عسکری، به‌ نقل از محمد بن‌قاسم استرآبادى (م ح ۳۸۰ ق)؛

۳٫ تفسیر فرات‌کوفی، ابوالقاسم فـرات بـن‌ابراهیم کوفی (از اعلام قرن سوم‌ و چـهارم قـمری)؛

۴٫ تفسیر قـمی، ابـوالحسن عـلی بن‌ابراهیم بن‌هاشم قمی (از بزرگان‌ شیعه‌ در‌ اواخـر قـرن سوم و اوایل قرن چهارم)؛

۵٫ تفسیر عیاشی، ابونصر محمد بن‌مسعود بن‌عیاش (از نامدارترین تـفاسیر روایـی شیعه ‌‌در‌ قرن سوم هجری)؛

هفت آسمان » شماره ۴۹ (صفحه ۵۶)


۶ . منهج الصـادقین فی الزام المخالفین، ملا فـتح‌الله کاشـانی (م ۹۸۸ ق)؛

۷٫ تفسیر‌ شریف‌ لاهیجی‌، بهاءالدین (قـطب‌الدین) مـحمد بن‌شیخ علی الشریف اللاهیجی (م ۱۰۸۸)؛

۸ . الصافی فی تفسیر القرآن، ملا محسن محمد‌ بن‌مرتضی مـعروف بـه فیض کاشانی۲۶ (م ۱۰۹۱ ق)؛

۹٫ البرهان فی تـفسیر القـرآن، سـید هاشم‌ بن‌سلیمان بـن‌اسماعیل الحـسینی البحرانی‌ کتکانی‌ (م ۱۱۰۷ ق)؛

۱۰٫ نورالثقلین، عـبدالعلی بـن‌جمعه الحویزی الشیرازی (م ۱۱۱۲ ق)؛

۱۱٫ تفسیر المعین، مولی نورالدین محمد بن‌مرتضی کاشانی (م ۱۱۱۵ ق)؛

۱۲٫ کنز الدقائق و بحرالغرائب، محمد بـن‌محمدرضا بـن‌اسماعیل بن‌جمال‌الدین قمی معروف به میرزا مـحمد مـشهدی‌ (م ۱۱۲۵ ق)؛

۱۳٫ تفسیر کبـیر یـا صـفوه التفاسیر، سید عبدالله شـبّر۲۷ (م ۱۲۴۲ ق)؛

۱۴٫ بحرالعرفان و معدن العرفان، ملا صالح بن‌آغامحمد برغانی قزوینی حائری۲۸ (م ۱۲۷۰ ق)؛

۱۵٫ مقتنیات الدرر و ملتقطات الثمر، حاج‌ مـیر‌ سـیدعلی حائری‌طهرانی معروف به مفسر (م۱۳۴۰ ق)؛

۱۶٫ نفحات الرحـمن فـی تـفسیر القـرآن، شـیخ محمد بن‌عبدالرحیم نـهاوندی طـهرانی (م ۱۳۷۰ ق)؛

۱۷٫ التبیین فی شرح آیات المواعظ و البراهین، شیخ میرزا ابوتراب شهیدی‌ (م ‌۱۳۷۵ ق)؛

۱۸٫ تفسیر اثنی‌عشری، حسین بـن‌احمد الحـسینی الشـاه عبدالعظیمی (م ۱۳۸۴ ق)؛

۱۹٫ الجدید فی تفسیر القرآن المجید، شـیخ مـحمد حـبیب‌الله سـبزواری (م ۱۴۰۹ ق)؛

۲۰٫ اطـیب‌البیان فـی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین الطیب‌ (م ۱۴۱۱‌ ق)؛

۲۱٫ تفسیر احسن الحدیث، سید علی‌اکبر قرشی (معاصر)؛

۲۲٫ تفسیر جامع، سید ابراهیم بروجردی (معاصر)؛

۲۳٫ تفسیر الأثری الجامع، محمد‌هادی معرفت (م ۱۴۲۸ ق).۲۹

آنچه گذشت اشاره‌ای کلی بـود به‌ مهم‌ترین‌ تفسیرهای‌ شیعه که بیشتر بر روش‌

هفت آسمان » شماره ۴۹ (صفحه ۵۷)


تفسیر‌ روایی‌ و نقلی استوارند. اما تفاسیر دیگری نیز هستند که گرچه روش غالب آنها روشی دیگر است، از روش نقلی نیز برای شرح‌ و بیان‌ آیات‌ قرآن بـهره بـرده‌اند. پاره‌ای از این تفسیرها که‌ از‌ روش روایی نیز بهره برده‌اند، عبارت‌اند از: مجمع البیان، طبرسی (م ۵۴۸ ق)؛ روض الجنان، ابوالفتوح رازی (م ح ۵۵۲ ق)؛ لوامع التنزیل، رضوی‌ (م ‌۱۳۲۴‌ ق)، المیزان، طباطبایی (م ۱۳۶۰ ق)؛ مخزن العرفان، نصرت بیگم (م ۱۴۰۳ ق)، روان‌ جاوید، میرزا مـحمد ثـقفی (م ۱۴۰۶ ق)؛ الوجیز فی تفسیرالقرآن، علی دخیل (معاصر) (رک: مؤدب، ۱۳۸۰: ۱۹۸)؛ تفسیر الجدید، محمد‌ حبیب‌الله‌ سبزواری‌ (م ۱۴۰۹ ق)؛ التفسیر المعین و انوار العرفان، هر دو از محمد هویدی بغدادی‌ (رک‌: علوی مـهر، ۱۳۸۴: ۳۸۲، ۳۸۶).

۳٫ روش تـفسیر عقلی‌ـ‌اجتهادی

تفسیر عقلی‌ـ اجتهادی، مـشهورترین روش و مـبنای تفسیری در‌ میان‌ دانشمندان‌ و مفسران قرآن ــ اعم از شیعه و سنی ــ طی سده‌های گذشته بوده‌ است‌. این‌ نوع تفسیر را می‌توان حد وسط تفسیر به رأی (طبقه افراطی) و تـفسیر نـقلی صرف‌ (طبقه‌ تفریطی‌) دانـست. جـایگاه ویژه این روش تفسیری موجب شده است مفسران بسیاری، از صدر اسلام‌ تاکنون‌، در تفسیر خود این روش را به کار بگیرند. بسیاری از تفاسیر شیعه‌ نیز‌ بر‌ این روش مبتنی‌اند (رک: عمید زنجانی، بی‌تا: ۳۳۱؛ ایازی، ۱۴۱۴: ۴۱).

ملاحظه روش مفسران‌ صدر‌ اسلام و اصـحاب پیـامبر اکرم(ص) حتی تابعانی چون ابن‌عباس، ابن‌مسعود، مجاهد و نظایر آنان به‌خوبی‌ بیانگر‌ آن‌ است که اولین گروه مفسران معروف، پیرو تفسیر اجتهادی بوده‌اند. اینان با وجود توجه فراوان‌ به‌ روایات تفسیری، تأمل و تـدبر و اجـتهاد را پایه و اسـاس فهم آیات و استخراج معانی‌ آنها‌ قرار‌ می‌داده‌اند (رک: عمید زنجانی، همان). اگر این پیشینه را نپذیریم، دست‌کم باید گـفت کار اجتهادی‌ در‌ تفسیر‌، پدیده‌ای است که از همان روزهای نخست در عصر تابعان به وجـود‌ آمـد‌. از مـشخصات تفسیر تابعان، گشوده شدن باب اجتهاد و گسترش آن بود. پس از آنان همین روش‌ دنبال‌ شد و محدوده آن گسترش بیشتری یـافت (‌ ‌رک: مـعرفت، ۱۳۸۰: ۲/ ۲۲۴).

هفت آسمان » شماره ۴۹ (صفحه ۵۸)


با عنایت‌ به‌ نکات یاد شده، تفسیر عقلی‌ـ‌اجتهادی روشی است‌ که‌ بیشتر‌ بـر درایـت و عـقل متکی است تا روایت‌ و نقل‌ (رک: همان: ۲۲۱). این روش، با تکیه بر قواعد عقلی و قطعی به شـرح‌ معانی‌ قرآن، تدبر و تأمل در مضامین‌ و ملازمات‌ بیانی آن‌ می‌پردازد‌ (ایازی‌، ۱۴۱۴: ۴۰).

گفتنی است، از نـظر‌ برخی‌ تفسیرپژوهان، روش عقلی و روش اجـتهادی دو روش مـتمایزند (سبحانی، ۱۳۸۴: ۷۱؛ علوی‌ مهر‌، ۱۳۸۱: ۱۵۵ و ۱۹۳)؛ زیرا اولاً میان‌ این دو روش نوعی‌ رابطه‌ عام و خاص مطلق برقرار است‌. به‌ این بیان که روش اجتهادی اعم از روش عقلی و گستره آن فراگیرتر است‌ (عام‌) اما روش عقلی اخص از‌ روش‌ اجتهادی‌ و دامنه آن محدودتر‌ است‌ (خـاص). به تعبیر دیگر‌، روش‌ اجتهادی افزون بر دیگر روش‌ها شامل روش عقلی هم می‌شود اما روش عقلی تنها‌ محدود‌ به خود عقل است. ثانیاً با‌ عنایت‌ به تعریف‌ روش‌ تفسیری‌ و با دقت نـظر بـیشتر‌ معلوم می‌شود که روش تفسیر عقلی با روش تفسیر اجتهادی متفاوت است؛ زیرا تفسیر اجتهادی‌ را‌ نمی‌توان یک روش دانست؛ به دلیل‌ آنکه‌ اجتهاد‌، مانند‌ قرآن‌، روایت، عقل، عرفان‌ و علم‌ منبع و مستند تفسیر نیست، بـلکه مـکتب و شیوه‌ای است که دسته‌ای از منابع تفسیری را در خود‌ جای‌ داده‌ است. شاید به دلیل همین تفاوت‌ها بوده‌ است‌ که‌ این‌ گروه‌ از‌ تفسیرپژوهان شیعه، روش تفسیر عقلی را مستقل از روش اجتهادی تعریف و اقسام و ابعاد هـر یـک را جداگانه بررسیده‌اند. در مقابل، گروهی دیگر، با نادیده گرفتن این تفاوت‌، روش تفسیر عقلی را مستقلاً به کار نبرده بلکه یا در کنار روش اجتهادی قرار داده‌اند (رک: ایازی، ۱۴۱۴: ۴۰؛ عمید زنجانی، بی‌تا: ۳۳۱) و یا صرفاً در تعریف روش اجتهادی‌ از‌ آن یاد کرده‌اند (رک: معرفت، ۱۳۸۰: ۲/ ۲۲۴؛ مـؤدب، ۱۳۸۰: ۲۱۱). این مـقاله نـیز به پیروی از این گروه، از آوردن روش تفسیر عقلی در فـصلی جـداگانه و مـستقل دست کشیده‌ است‌. ضمن آنکه در بررسی روش عقلی مفسران شیعه تنها دو اثر مستقل را می‌توان دید:

۱٫ القرآن و العقل اثر سید نورالدین حسینی عراقی (م ۱۳۴۱‌ ق). اینـ‌ تـفسیر بـه روش عقلی و بر‌ اساس‌ درک، فهم و تدبر عمیق در آیات قرآن نـوشته شـده است (رک: علوی مهر، ۱۳۸۴: ۳۳۹ و ۱۳۸۱: ۱۶۹).

۲٫ تفسیر روز، تفسیر عقلی‌ـ‌کاربردی قرآن کریم با‌ توجه‌ به مسائل روز، از‌ سید‌ یحیی یثربی.

هفت آسمان » شماره ۴۹ (صفحه ۵۹)


بنابر آنچه گفته شـد، روش تـفسیر عـقلی‌ـ اجتهادی را می‌توان بدان جهت که منابع و مستندات تفسیری را در خود جـای داده است، روش تفسیری مستقلی نامید. همچنان که‌ می‌شود‌ آن را عنوان عامی در نظر گرفت که تفاسیر بسیاری را با روش‌ها و حتی گرایش‌ها و سـبک‌های مـتفاوت دربـرمی‌گیرد.

۴٫ روش تفسیر عرفانی

روش تفسیر عرفانی۳۰ بر پایه سیر و سلوک و ریاضت‌ و مجاهدت‌ نـفس بـه‌ شرح آیه‌های قرآن می‌پردازد. در این روش، مفسر مدعی است که خداوند از طریق قلب و دل معانی‌ قرآن را به او الهام مـی‌کند و کشـف و شـهود و داده‌های درونی، منبع‌ و مستند‌ تفسیر‌ او است. به دیگر سخن، راه رسیدن به تـفسیر قـرآن، دادهـ‌های عرفانی مفسر است نه چیز دیگر‌. ‌‌بنابراین‌، عقل و استدلال، روایت، گرایش‌های ادبی، کلامی، فـقهی و نـظایر آن در ایـن روش راهی‌ ندارد‌ و یا‌ کمتر بدان‌ها توجه می‌شود. درستی یا نادرستی تفسیرهای عرفانی و اقسام آن را در جـای خـود‌ باید به بحث گذاشت (رک: معرفت، ۱۳۸۰: ۲/ ۳۳۳ـ۳۸۳؛ ایازی، ۱۴۱۴: ۵۸، ۶۰‌ و ۶۲ ؛ مؤدب، ۱۳۸۰: ۲۵۹‌ـ۲۶۱‌). آنچه اکنون باید بدان پرداخت، گـزارشی اسـت از بـه‌کارگیری این روش در میان برخی تفاسیر شیعه. تفاسیری که روش غالب یا یکی از روش‌های آنها عرفان است. ایـن دسـت تفاسیر عبارت‌اند‌ از:

۱٫ حقایق التفسیر، ابوعبدالرحمن سلمی (م ۴۱۲ ق)؛

۲٫ روض الجنان و روح الجنان، ابوالفتوح رازی (م. ح ۵۵۶ یا ۵۶۰ ق)؛

۳٫ المحیط الأعظم، سـید حـیدر عـلوی آملی (م ۷۸۷ ق)؛

۴٫ تفسیر شاه نعمت‌الله، نعمت‌الله ولی کرمانی (م ۸۳۴ ق)؛

۵٫ تفسیر کاشفی‌ (مواهب‌ علیه)،کمال‌الدین حسین بن‌علی واعظ کاشـفی سـبزواری (م ۹۱۰ ق)؛

۶ . منهج الصادقین فی الزام المخالفین، ملا فتح‌الله کاشانی (م ۹۸۸ ق)؛

۷٫ تفسیر القرآن الکریم، ملاصدرا (م ۱۰۵۰ ق)؛

۸ . تـفسیر صـافی، فـیض کاشانی (م ۱۰۹۱ ق)؛

۹٫ غنائم العارفین فی‌ تفسیر‌ القرآن المبین، محمدعلی برغانی قزوینی، (م ۱۲۶۹ ق)؛

۱۰٫ بحر الأسرار، میرزا محمدتقی کرمـانی (م ۱۲۱۵ ق)؛

هفت آسمان » شماره ۴۹ (صفحه ۶۰)


۱۱٫ مـناظرالأنوار و مـظاهرالأسرار فی کتاب الله الملک الجبار، محمدتقی قزوینی (م ۱۲۷۰ ق)؛

۱۲٫ بیان السعاده فی‌ مقامات‌ العـباده، سـلطان محمد گنابادی (م ۱۳۲۷ ق)؛

۱۳٫ اسرار العشق، شیخ اسدالله ایزدگشسب (م ۱۳۶۶ ق)؛

۱۴٫ تفسیر عاملی، ابراهیم عاملی معروف به موثق (م ۱۳۷۹ ق)؛

۱۵٫ مواهب الرحـمن فـی تفسیر القرآن، سید مرتضی‌ موسوی‌ معروف‌ به مستنبط غروی (م ۱۳۹۱ ق)؛

۱۶‌. تفسیر‌ القرآن‌ الکریـم، سـید مصطفی خمینی (م ۱۳۹۷ ق)؛

۱۷٫ مخزن العرفان، نصرت امین مـعروف بـه بـانوی اصفهانی (م ۱۴۰۳ ق)؛

۱۸٫ انوار درخشان، سید محمدحسین همدانی‌ مـعروف‌ بـه‌ آقا نجفی (م ۱۴۱۷ ق)؛

۱۹٫ تفسیر سوره حمد، امام‌ خمینی‌ (م۱۳۶۸ ش)؛

۲۰٫ الغیب و الشهاده، محمدعلی بازوری (معاصر).۳۱

۵٫ روش تـفسیر عـلمی۳۲

این روش، از روش‌های جدید تفسیر قرآن‌ اسـت‌ و سـابقه‌ آن را بیشتر بـاید در تـفسیرهای مـعاصر جست‌وجو کرد. هواخواهان‌ این روش تفسیری، معتقدند قـرآن دربـردارنده داده‌های جدید علمی‌ـ تجربی است که با گذشت زمان و پیشرفت دانش‌های تجربی‌، بـیشتر‌ هـویدا‌ می‌شود. بنابراین، باید از این فرصت بـهره برد، از راه دانش‌های‌ جدید‌ بـه سـراغ قرآن رفت و با چنین دسـتمایه و مـنبعی، برخی مفاهیم قرآنی را به دست آورد.

این‌ گروه‌ از‌ مفسران که داده‌های علمی را منبعی بـرای تـفسیر معانی قرآن می‌دانند، خود‌ دو‌ دسـته‌اند‌: بـرخی مـی‌کوشند نظریه‌های علمی را بـر قـرآن تطبیق و تحمیل کنند. در مـقابل، گـروهی نیز‌ بر‌ این‌ باورند که باید از داده‌های جدید علمی و تجربی برای تفسیر و فهم بیشتر آیـه‌های قـرآن‌ بهره‌ برد. داوری درباره درستی یا نـادرستی هـر یک از ایـن دو گـروه را‌ بـاید‌ به‌ مجال و مقال دیگـری سپرد. بنابراین، در ادامه، از تفاسیری یاد می‌شود که برخی عالمان‌ شیعه‌ با تکیه بر دانش‌های جدید بـشری بـه خلق آنها پرداخته‌اند. فهرست برخی از‌ ایـن‌ آثـار‌ کـه غـالباً بـا روش تفسیر علمی سـامان یـافته یا در بخش‌هایی، از این روش مدد‌ گرفته‌اند‌ به شرح ذیل است:

هفت آسمان » شماره ۴۹ (صفحه ۶۱)


۱٫ پرتوی از قرآن، سید محمود طالقانی (م ۱۳۹۹ق)؛

۲٫ حجه‌ التـفاسیر‌، سـید‌ عـبدالحجه بلاغی (م ۱۳۹۹ ق)؛

۳٫ الکاشف، محمدجواد مغنیه (م ۱۴۰۰ ق)؛

۴٫ المیزان، محمدحسین طـباطبایی (م ۱۴۰۲ ق)؛

۵٫ تـفسیر نـوین، مـحمدتقی شـریعتی‌ (م ۱۴۰۷‌ ق)؛

۶ . تـفسیر‌ نمونه (الأمثل)، ناصر مکارم شیرازی (معاصر)؛

۷٫ الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، علی‌محمد‌ محمد‌ دخیل (معاصر)؛

۸ . من وحی القرآن، سید محمدحسین فضل‌الله (معاصر)؛

۹٫ تفسیر کاشف، سید محمدباقر حـجتی و عبدالکریم بی‌آزار‌ شیرازی‌ (معاصر)؛

۱۰٫ البصائر، یعسوب‌الدین رستگار جویباری (معاصر).۳۳

البته در این فهرست‌، تک‌نگاری‌هایی‌ که از این روش در تفسیر آیات‌ قرآن‌ بهره‌ برده‌اند نیامده است. گفتنی است آوردن تفاسیری‌ چون‌ المیزان یا البصائر در میان تفسیرهایی کـه از روش عـلمی بهره برده‌اند، به‌ این‌ معنا نیست که این نوع‌ تفاسیر‌ صرفاً از‌ این‌ روش‌ استفاده کرده‌اند بلکه بدین معنا است‌ که‌ این تفاسیر یا از روش علمی برای تفسیر و تفهیم بیشتر آیـه‌ها اسـتفاده‌ کرده‌اند‌ یا با ارائه روش‌های علمی به‌ نقد آنها پرداخته‌اند. در‌ نتیجه‌ می‌توان از این نگاه، این‌ دو‌ تفسیر را نیز تفسیر علمی شمرد.

۶٫ روش تفسیر جامع

برخی از تـفاسیر از‌ تـرکیب‌ چند روش تفسیری پدید آمده‌اند‌. بـه‌ ایـن‌ تفاسیر که از‌ قدیمی‌ترین‌ تفسیرها پس از تفسیر‌ نقلی‌ شمرده می‌شوند، «تفاسیر جامع» می‌گویند. برخی، از آنها به «تفاسیر اجتهادی» یاد کرده‌اند (علوی‌ مهر‌، ۱۳۸۱: ۲۰۹). بیشترین حجم تفاسیری که‌ تـاکنون‌ در شـیعه‌ و سنی‌ نوشته‌ شده‌ اسـت، بـه تفسیر‌ جامع اختصاص دارد (رک: معرفت، ۱۳۸۰: ۲/ ۲۴۵؛ مؤدب، ۱۳۸۰: ۲۹۱). مفسر در این روش، منابع‌ و مستندات‌ تفسیری متعددی را در کنار هم‌ می‌چیند‌ و به‌ خلق‌ اثر‌ تفسیری می‌پردازد. در‌ حقیقت‌ این روش تفسیری ــ که از آن به «روش تفسیر چند منبعی» نیز می‌توان یـاد کـرد‌ ــ‌ آمیزه‌ای‌ است از منبع قرآن، روایت، عقل، عرفان‌ و علم‌. مهم‌ترین‌ تفسیرهای‌ شیعیان‌ که‌ با روش تفسیری جامع سامان یافته، عبارت‌اند از:

هفت آسمان » شماره ۴۹ (صفحه ۶۲)


۱٫ التبیان فی تفسیر القرآن، شیخ طوسی (م ۴۶۰ ق)؛

۲٫ مجمع البیان فی تفسیر القرآن، طـبرسی (م ۵۴۸ ق)؛

۳٫ روض الجـنان و روح الجنان، ابـوالفتوح‌ رازی (م ح ۵۵۲ ق)؛

۴٫ تفسیر بلاغی (آلاءالرحمن)، محمدجواد بلاغی نجفی (م ۱۳۵۲ ق)؛

۵٫ حجه التفاسیر، سید عبدالحجه بلاغی (م ۱۳۹۹ ق)؛

۶ . المیزان فی تفسیر القرآن، سید مـحمدحسین طباطبایی (م ۱۴۰۲ ق)؛

۷٫ تفسیر نمونه (الأمثل)، ناصر مکارم شیرازی (معاصر‌).۳۴‌

سخن آخر

یـکی از عـرصه‌های مـطالعاتی در زمینه شیعه‌شناسی، آشنایی با روش‌های تفسیری شیعیان است. مفسران شیعه با تکیه بر منابع و مستندات تفسیری، از تـخصص ‌ ‌و دغـدغه‌های ذهنی خود برای‌ بیان‌ تفسیر قرآن و خلق آثار تفسیری به‌خوبی بهره برده و مـکتب تـفسیری شـیعه را بنا نهاده‌اند. بازشناسی روش‌های تفسیری شیعه، ضرورتی است که در صورت‌ تحقق‌، توسعه و تداوم آن، افزون بـر‌ آشنایی‌ با تلاش‌های مفسران پیشین و بهره‌مندی از تجارب و مهارت‌های فنی آنان در تفسیر قرآن، مـی‌تواند به ارائه تفاسیر تازه‌تر بـا سـاختارهای علمی روز و متناسب با‌ نیازهای‌ علمی و عملی جامعه معاصر‌ کمک‌ کند. با شناسایی روش‌های تفسیری شیعه می‌توان به نوعی وضعیت‌سنجی تفاسیر موجود شیعه نیز دست یافت. بدیهی است چنانچه این وضعیت‌سنجی بـه خوبی اجرا شود، گام‌های بعدی برای رسیدن به‌ نقطه‌ مطلوب در تفسیر شیعه استوارتر برداشته خواهد شد.

 

هفت آسمان » شماره ۴۹ (صفحه ۶۳)


پی‌نوشت

هفت آسمان » شماره ۴۹ (صفحه ۶۴)


هفت آسمان » شماره ۴۹ (صفحه ۶۵)


کتاب‌نامه

آقا بزرگ تهرانی، محمدمحسن (۱۴۰۳ق)، الذریعه الی تصانیف الشیعه، بیروت: دارالأضواء.

احسانی، محمد (۱۳۸۷)، «روش‌شناسی تـفسیر تـربیتی قرآن»، مجله قرآن‌ و علم‌، شماره ۳٫

استادی‌، رضا (۱۳۷۷)، آشنایی با تفاسیر قرآن مجید و مفسران، قم: مؤسسه در راه حق.

انوشه، حسن (۱۳۷۶)، دانشنامه‌ ادب فارسی، تهران: سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.

ایازی‌، سید‌ مـحمدعلی‌ (۱۴۱۴ ق)، المـفسرون حیاتهم و منهجهم، تهران: سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.

ـــــــــــ (۱۳۷۸)، شناخت‌نامه تفاسیر، رشت‌: ‌‌کتاب‌ مبین.

ـــــــــــ (۱۳۸۰)، فقه‌پژوهی قرآنی درآمدی بر مبانی نظری آیات الاحکام، قم: بوستان‌ کتاب‌.

بابایی‌، علی‌اکبر، غلامعلی عـزیزی‌کیا و مـجتبی روحانی‌راد (۱۳۷۹)، روش‌شناسی تفسیر قرآن، زیر نظر محمود رجبی، قم: پژوهشکده‌ حوزه و دانشگاه و سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه‌ها (سمت).

تبریزی، محمد حسین‌ بن‌خلف (۱۳۶۱)، برهان قاطع‌، به‌ اهتمام محمد مـعین، تـهران: مـؤسسه انتشارات امیرکبیر.

جعفریان، رسول (۱۳۸۲)، «ضـرورت روش»، مـجله پژوهـش و حوزه، شماره ۱۳ و ۱۴٫

جوادی آملی، عبدالله (۱۳۷۸)، تسنیم (تفسیر قرآن کریم)، قم: مرکز نشر اسراء.

جوادی‌، سعید (۱۳۸۱)، «معرفی تسنیم، تفسیر قرآن کریم»، مجله پژوهـش و حـوزه، شـماره ۱۱٫

خرمشاهی، بهاء‌الدین (۱۳۷۷)، دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، تهران: دوستان.

خـسروپناه، عـبدالحسین و مهدی مهدوی پارسا (۱۳۸۶)، «روش‌شناسی دین‌پژوهی»، مجله پژوهش و حوزه‌، شماره‌۲۹٫

خوش‌منش، ابوالفضل (۱۳۸۶)، «تفسیر اجتماعی قرآن و بیداری اسلامی»، مجله پژوهش و حـوزه، شـماره ۳۰و۳۱٫

دهـخدا، علی‌اکبر (بی‌تا)، لغت‌نامه، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.

رجبی، محمود (۱۳۸۳)، روش تـفسیر قرآن، قم‌: پژوهشکده‌ حوزه و دانشگاه.

سبحانی، جعفر (۱۳۸۴)، المناهج التفسیریه، چاپ سوم، قم: مؤسسه امام صادق.

شاکر، محمدکاظم (۱۳۸۲)، مـبانی و روشـ‌های تـفسیری، قم: مرکز جهانی علوم اسلامی.

شریف لاهیجی، بهاءالدین (قطب‌الدین) محمد‌ بـن‌شیخ‌ عـلی الشریف اللاهیجی (۱۳۷۳)، تفسیر شریف لاهیجی، تصحیح میرجلال‌الدین حسینی ارموی (محدث) و دکتر محمد ابراهیم آیتی، تهران: مـوسسه مـطبوعاتی عـلمی.

شفیعی، علی (۱۳۸۷)، «روش‌شناسی تفسیر در مغرب اسلامی»، مجله‌ پژوهش‌ و حوزه‌، شماره ۳۳٫

علوی‌مهر، حـسین (۱۳۸۴‌)، آشـنایی‌ بـا‌ تاریخ تفسیر و مفسران، قم: مرکز جهانی علوم اسلامی.

هفت آسمان » شماره ۴۹ (صفحه ۶۶)


ـــــــــــ (۱۳۸۱)، روش‌ها و گرایش‌های تفسیری، قم: انتشارات اسـوه.

عـمید زنـجانی، عباسعلی (بی‌تا)، مبانی‌ و روش‌های‌ تفسیر‌ قرآن، چاپ چهارم، تهران: سازمان چاپ و انتشارات وزارت‌ فـرهنگ‌ و ارشـاد اسلامی.

فرامرز قراملکی، احد (۱۳۸۵)، اصول و فنون پژوهش در گستره دین‌پژوهی، چاپ دوم، قم: معاونت پژوهـشی مـرکز مـدیریت‌ حوزه‌ علمیه‌ قم.

ـــــــــــ و عذرا شالباف (۱۳۸۶)، تدوین پایان‌نامه شیوه‌ها و مهارت‌ها، قم‌: معاونت پژوهشی مرکز مـدیریت حـوزه علمیه قم.

مؤدب، سیدرضا (۱۳۸۰)، روش‌های تفسیر قرآن، قم: دانشگاه قم (انتشارات اشراق‌).

مـحمدی‌، رمـضان‌ (۱۳۸۲)، «عـلامه سید مرتضی عسکری و نقد متون تاریخی»، مجله پژوهش و حوزه‌، شماره‌ ۱۳و۱۴٫

مدیر شانه‌چی، کاظم (۱۳۸۶)، آیات‌الاحکام، چـاپ هـفتم، تهران: سمت.

معرفت، محمدهادی (۱۳۸۰)، تفسیر و مفسران‌ (ترجمه‌)، قم‌: مؤسسه فرهنگی التمهید.

مـعین، مـحمد (۱۳۷۵)، فـرهنگ فارسی، تهران: مؤسسه انتشارات امیرکبیر‌.

نادری‌، رسول‌ (۱۳۸۹)، «چیستی و جایگاه روش‌شناسین»، مجله راه دانش، شماره اول.

نفیسی، عـلی‌اکبر (۲۵۳۵)، فـرهنگ نـفیسی‌ (ناظم‌ الأطبا‌)، تهران: کتاب‌فروشی خیام.

نکونام، جعفر (۱۳۸۶)، روش تحقیق با تکیه بر عـلوم اسـلامی، چاپ‌ چهارم‌، قم: انتشارات دانشگاه قم.

  1. برخی از این تعریف‌ها در مقاله «چیستی و جایگاه روش‌شناسی‌» اثر‌ رسول‌ نـادری آمـده است (رک: نادری، ۱۳۸۹).
  2. برخی از این تعریف‌ها، افزون بر منبع پیشین‌، در‌ این منابع نـیز قـابل مشاهده است: قراملکی، ۱۳۸۵ و ۱۳۸۶؛ جعفریان، ۱۳۸۲؛ خسروپناه، ۱۳۸۶‌؛ محمدی‌، ۱۳۸۲‌؛ شـفیعی، ۱۳۸۷؛ نـکونام، ۱۳۸۶٫
  3. انـدکی از این آثار را می‌توان در بخش منابع همین مـقاله‌ مـشاهده‌ کرد و برای اطلاع بیشتر رک: علوی مهر، ۱۳۸۱: ۳۷۰ـ ۳۷۹٫
  4. مرحوم فیض‌ دو‌ تفسیر‌ متوسط و کوچک دیگر بـه نـام الأصفی و المصفی نیز داشته اسـت. الأصـفی تفسیر مـتوسط فـیض کـاشانی‌ و برگزیده‌ تفسیر‌ بزرگ صافی است. مـرحوم فـیض در این تفسیر، تفسیر صافی را در‌ بیست‌ و یک هزار بیت خلاصه کرده است. الأصـفی تـفسیری موجز و لطیف و مشتمل بر مهم‌ترین مـسائل تفسیری به‌ شیوۀ‌ اهـل حـدیث است. تفسیر المصفی، تفسیر کـوچک فـیض است که در آن‌ به‌ تلخیص الأصفی پرداخته است (رک: معرفت، ۱۳۸۰‌: ۲/ ۲۱۰‌).
  5. این‌ تفسیر تاکنون بـه چـاپ نرسیده ولی نسخه‌های‌ کامل‌ خطی آن مـوجود اسـت. عـلامه شبّر افزون بـر ایـن، دو تفسیر دیگر نیز‌ داشـته‌ اسـت: ۱٫ تفسیر وسیط یا الجوهر‌ الثمین‌ فی تفسیر‌ الکتاب‌ المبین‌ با حجمی کمتر از تفسیر کـبیر‌ (رکـ‌: ایازی، ۱۴۱۴: ۴۳۵ـ ۴۳۹)؛ ۲٫ تفسیر وجیز که دارای نکته‌ها و ظـرافت‌های بـرجستۀ تفسیری‌ اسـت‌ (رک: مـعرفت، ۱۳۸۰: ۲/ ۲۲۰ و ۲۲۲).
  6. ایـن‌ مفسر، سه اثر را‌ بـه‌ روش نقلی در تفسیر قرآن‌ نگاشت‌: تفسیر کبیر، متوسط و مختصر. تفسیر کبیر او به صورت دست‌نوشته است و در کـتابخانه‌ خـانوادۀ‌ وی در قزوین نگهداری می‌شود‌. تفسیر‌ متوسط‌ کـه در سـه‌ جـلد‌ تـنظیم شـده، با حذف‌ اسـناد‌ احـادیث به تفسیر آیات پرداخته است. تفسیر مختصر برغانی در یک جلد و با گزیده‌هایی‌ از‌ روایت‌های تفسیری فراهم آمـده اسـت (رکـ‌: همان‌: ۲۲۲).
  7. برای‌ مطالعه‌ بیشتر‌ درباره موارد مـطرح‌شده، بـه‌ تـرتیب شـماره، رک: ۱٫ (مـعرفت، ۱۳۸۰: ۲/ ۱۴۶)؛ ۲٫ (ایـازی، ۱۳۷۸: ۷۵ و ۷۶؛ استادی، ۱۳۷۷: ۲۰-۲۷)؛ ۳٫ (همان‌: ۱۰۱‌ و ۱۰۲؛ همان: ۲۸-۴۳؛ مؤدب، ۱۳۸۰‌: ۱۸۶‌؛ علوی‌ مهر‌، ۱۳۸۱‌: ۱۴۷)؛ ۴٫ (همان: ۹۷‌ و ۹۸‌؛ همان: ۴۴-۵۹؛ همان: ۱۸۷ و ۱۸۸؛ همان؛ معرفت، ۱۳۸۰: ۲/ ۱۸۳-۱۸۷)؛ ۵٫ (همان: ۹۹ و ۱۰۰؛ همان: ۶۰‌-۶۷‌؛ همان‌: ۱۸۶ و ۱۸۷؛ همان: ۱۴۶؛ همان: ۱۷۶-۱۷۹‌؛ عمید‌ زنجانی‌، بی‌تا‌: ۲۴۲‌.)؛ ۶٫ (معرفت‌، ۱۳۸۰: ۲/ ۲۰۵ و ۲۰۶؛ ایازی، ۱۴۱۴: ۶۷۹-۶۸۳)؛ ۷٫ (شریف لاهیجی، ۱۳۷۳: ۱، مقدمه)؛ ۸ . (معرفت، ۱۳۸۰: ۲/ ۲۰۷-۲۰۹؛ ایازی، ۱۴۱۴: ۵۰۰-۵۰۶؛ عـلوی مهر، ۱۳۸۱: ۱۵۰؛ مؤدب، ۱۳۸۰: ۱۸۹)؛ ۹٫ (همان‌: ۲۱۰-۲۱۲؛ همان: ۲۰۰ و ۲۰۱؛ همان: ۱۴۸؛ همان: ۱۹۰؛ عمید زنجانی، بی‌تا: ۲۴۳)؛ ۱۰٫ (همان: ۲۱۳؛ همان: ۷۳۱ و ۷۳۲؛ همان: ۱۴۹؛ همان: ۲۴۴ و ۲۴۵)؛ ۱۱٫ (مؤدب، ۱۳۸۰: ۱۹۱)؛ ۱۲٫ (معرفت‌، ۱۳۸۰‌: ۲/ ۲۱۶ و ۲۱۷؛ ایازی، ۱۴۱۴: ۵۹۳-۵۹۷؛ علوی مهر، ۱۳۸۱: ۱۵۰)؛ ۱۳٫ (همان: ۲۱۸)؛ ۱۴٫ (همان: ۲۲۲)؛ ۱۵٫ (ایازی، ۱۴۱۴: ۶۶۱)؛ ۱۶٫ (همان: ۷۱۸ و ۷۲۲؛ مؤدب، ۱۳۸۰: ۱۹۴ و ۱۹۵)؛ ۱۷‌. (مؤدب‌، ۱۳۸۰: ۱۹۵)؛ ۱۸٫ (ایازی، ۱۴۱۴: ۲۵۷-۲۶۰)؛ ۱۹٫ (مؤدب، ۱۳۸۰: ۱۹۶)؛ ۲۰٫ (ایازی، ۱۴۱۴: ۱۴۳-۱۴۷؛ مؤدب، ۱۳۸۰: ۱۹۷)؛ ۲۱٫ (همان: ۱۲۳-۱۲۵‌؛ هـمان‌: ۱۹۷ و ۱۹۸)؛ ۲۲٫ (مـؤدب، ۱۳۸۰‌: ۱۹۸‌)؛ ۲۳٫ (علوی مهر، ۱۳۸۴: ۳۸۰).
  8. برخی، این روش را از گرایش‌های تفسیری شمرده و از آن به «گرایش صوفی و عرفانی» یاد کرده‌اند (رک: علوی مهر‌، ۱۳۸۱‌: ۲۱۷)؛ اما برخی دیگر‌ آن‌ را از روش‌های تفسیر عقلی دانسته و از آن به «تفسیر باطنی و صوفی» نام بـرده‌اند (سـبحانی، ۱۳۸۴: ۱۱۷ و ۱۲۵).
  9. برای مطالعه بیشتر درباره موارد مطرح‌شده، به ترتیب شماره، رک: ۱٫ (علوی مهر‌، ۱۳۸۴‌: ۲۲۷)؛ ۲٫ (همان: ۲۴۷)؛ ۳٫ (همان: ۲۷۰)؛ ۴٫ (همان: ۲۷۳؛ مؤدب، ۱۳۸۰: ۲۶۴)؛ ۵٫ (معرفت، ۱۳۸۰: ۲/ ۴۲۷)؛ ۶٫ (علوی مهر، ۱۳۸۴: ۳۰۳)؛ ۷٫ (همان: ۳۱۱؛ معرفت، ۱۳۸۰: ۲/ ۴۲۸)؛ ۸٫ (همان: ۳۰۴)؛ ۹٫ (مؤدب، ۱۳۸۰: ۲۶۷)؛ ۱۰٫ (هـمان)؛ ۱۱‌. (هـمان‌)؛ ۱۲٫ (همان‌: ۲۶۸؛ علوی مهر، ۱۳۸۴: ۳۴۰)؛ ۱۳٫ (همان: ۲۶۹)؛ ۱۴٫ (عـلوی مـهر، ۱۳۸۴: ۳۴۱)؛ ۱۵٫ (همان: ۳۴۲)؛ ۱۶‌. (همان: ۳۴۳)؛ ۱۷٫ (همان: ۳۸۲)؛ ۱۸٫ (همان: ۳۸۳)؛ ۱۹٫ (همان)؛ ۲۰‌. (همان‌: ۳۸۵‌؛ مؤدب، ۱۳۸۰: ۲۶۹).
  10. دسته‌ای، این روش را در شمار گرایش‌های تفسیری قرار داده‌اند (علوی مهر، ۱۳۸۱: ۲۹۹‌)؛ ‌‌اما‌ بعضی دیگر، آن را از روش‌های تفسیر عقلی شمرده‌اند (سـبحانی، ۱۳۸۴: ۱۱۳).
  11. بـرای‌ مطالعه‌ بیشتر‌ درباره مـوارد مـطرح‌شده، به ترتیب شماره، رک: ۱٫ (علوی مهر، ۱۳۸۴: ۳۳۸)؛ ۲٫ (ایازی، ۱۴۱۴: ۴۴۸؛ مؤدب‌، ۱۳۸۰: ۲۹۰)؛ ۳٫ (همان: ۵۶۸-۵۷۲؛ همان)؛ ۴٫ (همان: ۷۰۳-۷۱۱؛ همان)؛ ۵٫ (علوی مهر، ۱۳۸۴‌: ۳۸۲)؛ ۶٫ (ایازی، ۱۴۱۴: ۱۵۵‌؛ مؤدب‌، ۱۳۸۰: ۲۹۰)؛ ۷٫ (همان: ۷۴۸-۷۵۲؛ همان)؛ ۸٫ (همان: ۷۵۴-۷۶۱؛ همان)؛ ۹٫ (علوی مهر، ۱۳۸۴: ۳۸۵)؛ ۱۰٫ (ایازی، ۱۴۱۴: ۲۰۷؛ مؤدب، ۱۳۸۰: ۲۹۰).
  12. برای مطالعه بیشتر درباره موارد مطرح‌شده، بـه تـرتیب شماره، رک‌: ۱٫ (همان: ۲۴۶؛ علوی مهر، ۱۳۸۱: ۲۰۹)؛ ۲٫ (همان: ۲۵۳؛ همان: ۲۱۰)؛ ۳٫ (همان: ۲۶۲؛ همان، ۱۳۸۴: ۲۴۷ و ۱۳۸۱: ۲۱۱)؛ ۴٫ (همان: ۳۰۳)؛ ۵٫ (مؤدب، ۱۳۸۰: ۲۹۶)؛ ۶٫ (همان: ۲۹۷)؛ ۷٫ (همان: ۲۶۸).

پایان مقاله

شبکه بین المللی مطالعات ادیان

اینفورس (شبکه بین المللی مطالعات ادیان)،‌ بخشی از یک مجموعه فعالیت های فرهنگی است که توسط یک گروه جهادی مجازی انجام می شود. این گروه  بدون مرز، متشکل از اساتید، طلاب، دانشجویان و کلیه داوطلبان باایمان و دغدغه مندی است که علاقمند به فعالیت علمی جهادی در عرصه جنگ نرم هستند. شما هم می توانید یکی از اعضای این گروه باشید(اینجا کلیک کنید). فعالیت های سایت زیر نظر سید محمد رضا طباطبایی، مدرس ادیان و کارشناس صدا و سیماست. موضوعات سایت نیز در زمینه سیر مطالعاتی با رویکرد تقویت بنیه های اعتقادی و پاسخ به شبهات است.

0 0 رای ها
شما هم امتیاز بدهید..
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
دکمه بازگشت به بالا
0
افکار شما را دوست دارم، لطفا نظر دهیدx
()
x