سیر یهودیت

قوم یهود از برگزیدگی تا نژادپرستی(۱۶ص)

قوم یهود از برگزیدگی تا نژادپرستی
 
توضیح اینفورس درباره مقاله:

این مقاله رویکردی توصیفی و خارج از نگاه اسلامی به بحث نژاد پرستی یهود دارد. از این منظر مقاله حاضر می تواند کمک خوبی به خواننده آن در شناخت دیدگاه یهودیت نسبت به موضوع نژاد پرستی باشد. این که علمای یهود در این باره چه نگاهی دارند و چند دسته می شوند نیز جالب توجه است.

مقاله از حیث بررسی رویکرد قرآن در این مساله از قوت لازم برخوردار نیست.

استنتاجی که در آخر مقاله با این جمله آمده: «بنابراین می‌توان ادعا کرد که نژادپرستی برداشتی خطا، و انحراف از متون مقدس یهودی است.» نیز چندان درست به نظر نمی رسد و قابل مناقشه است. نص صریح عهد عتیق، تلمود و نیز عهد جدید آن چنان صریح است که قابل خدشه نیست. اما این که علمای یهود گاه برداشت خلاف نص دارند، مساله دیگری است.

– طباطبایی

……………………………..

 
 
آدرس مقاله در پایگاه مجلات تخصصی نور: هفت آسمان » تابستان ۱۳۸۳ – شماره ۲۲(از صفحه ۱۱۳ تا ۱۳۴)
قوم یهود از برگزیدگی تا نژادپرستی (۲۲ صفحه)

چکیده

در متون مقدس یهودی در باره برگزیدگی قوم یهود سخن به میان آمده است؛ قرآن کریم نیز این برگزیدگی را ـ دست‌کم در مقطع زمانی خاص ـ مورد تصدیق قرار داده است. برخی از یهودیان به نژادپرستی روی‌آورده، این اعتقاد خود را به متون مقدس یهودی مستند ساخته‌اند. آیا از برگزیدگی قوم می‌توان برداشتی نژادپرستانه کرد؟ در میان خود یهودیان دیدگاه‌های بسیار متنوعی در این باره ارائه شده است. این نوشتار به بررسی چگونگی طرح این موضوع در متون مقدس و دیدگاه‌های مختلف درباره آن و معنای واقعی برگزیدگی، پرداخته است.
هفت آسمان » تابستان ۱۳۸۳ – شماره ۲۲ (صفحه ۱۱۳)


‌ ‌‌‌چـکیده‌

در متون مقدس یهودی در باره برگزیدگی قوم یهود سخن به میان آمده‌ است‌؛ قـرآن‌ کـریم نـیز این برگزیدگی را ـ دست‌کم در مقطع زمانیِ خاص ـ مورد تصدیق قرار داده است‌. برخی از یهودیان به نژادپرستی رویـ‌آورده، این اعتقاد خود را به متون مقدس‌ یهودی مستند ساخته‌اند. آیا‌ از‌ برگزیدگی قوم مـی‌توان برداشتی نژادپرستانه کرد؟ در میان خـود یـهودیان دیدگاه‌های بسیار متنوعی در این باره ارائه شده است. این نوشتار به بررسی چگونگی طرح این موضوع در متون مقدس و دیدگاه‌های مختلف‌ درباره آن و معنای واقعی برگزیدگی، پرداخته است.

از ادبیات مکتوب یهودیت برمی‌آید که در طـول تاریخ این دین، همیشه گونه‌ای از این اندیشه وجود داشته است که قوم اسرائیل قوم برگزیده‌ خدا‌ است و از جهاتی بر دیگر اقوام و ملل برتری دارد. اعتقاد بر این بوده است که این انـدیشه در اصـلی‌ترین بخش متون مقدس یهودی، یعنی کتاب تورات ریشه دارد و در بخش‌های‌ بعدی‌ متونِ مقدسِ یهودی شرح و بسط یافته است.(۱) دانشمندان یهودی در طول تاریخ نگرش‌های متفاوتی در باره این اندیشه داشته‌اند. برداشت برخی از آنـان از ایـن آموزه از نژادپرستیِ صرف‌ و افراطی‌

______________________________

۱ . CJRT, P.55.

هفت آسمان » تابستان ۱۳۸۳ – شماره ۲۲ (صفحه ۱۱۴)


سردرآورده، اما برداشت برخی دیگر معتدل‌تر است. آنان تلاش کرده‌اند بیانی خردپذیر از این اندیشه ارائه دهند. و باز دیگرانی اصل اندیشه را رد کرده‌اند. در این نوشتار‌ برآنیم‌ که‌ ریـشه‌های ایـن اندیشه را در‌ متون‌ مقدس‌ و نیز شرح و تفسیرها، و نگرش‌های مختلف نسبت به آن را به اختصار بررسی کنیم.

الف) قوم برگزیده عهد قدیم

در کتاب تورات‌، که‌ در‌ سنت یهودی به شخص حضرت موسی منسوب اسـت‌، فـقراتی‌ آمـده است که جایگاه ویژه قـوم اسـرائیل را نـشان می‌دهد. از این کتاب برمی‌آید که برنامه خدا این بوده‌ که‌ از‌ نسل ابراهیم قومی به وجود آورد و به آن قوم جایگاهی‌ ویژه دهد. اصـل اعـتقاد بـه برگزیدگی قوم اسرائیل به عهدی برمی‌گردد که بـین خـداوند و حضرت ابراهیم بسته شده‌ است‌.(۱) در‌ واقع، این امر وعده‌ای است که خدا در ازای اطاعت بی‌چون‌ و چرای‌ ابراهیم در ماجرای ذبح فـرزندش بـه او داده اسـت:

بار دیگر فرشته خداوند از آسمان ابراهیم‌ را‌ صدا‌ زده، به او گفت: «خـداوند می‌گوید به ذات خود قسم خورده‌ام که‌ چون‌ مرا‌ ملاقات کردی و حتی یگانه پسرت را از من دریغ نداشتی، تو را چـنان بـرکت‌ دهـم‌ که‌ نسل تو مانند ستارگان آسمان و شن‌های دریا بی‌شمار گردند. آنـها بـر دشمنان خود پیروز‌ شده‌، موجب برکت همه قوم‌های جهان خواهد گشت، زیرا تو مرا اطاعت کـرده‌ای» (سـفر‌ پیـدایش‌، ۲۲‌:۱۵ـ۱۸).

در بخش‌های بعدی تورات و نیز دیگر قسمت‌های عهد قدیم بحث اصلی در‌ راستای‌ تـحقق ایـن‌وعده اسـت. ازنسل ابراهیم قومی شکل‌می‌گیردکه به‌نواده او یعقوب (اسرائیل) منسوب است‌. این‌ قوم‌ در مصر تحت فـشار و شـکنجه و اسـارت قرار می‌گیرد و خداوند حضرت موسی را برای نجات آن‌ مأمور‌ می‌کند. از این پس، سخن در باره ایـن قـوم و ماجراهای آن است‌. حضرت‌ موسی‌ به‌یاری خداوند، قوم‌را ازاسارت مصرنجات‌می‌دهد و دربیابان به دستور خـداوند، بـه آنـان گوشزد می‌کند که آنان‌ قوم‌ خاص‌ و برگزیده خدا هستند. در واقع، موسی عهد خداوند بـا ابـراهیم را تجدید‌ و یادآوری‌ می‌کند:(۲)

خداوند از میان کوه خطاب به موسی فرمود: «دستورات مرا بـه بـنی‌اسرائیل بـده و به ایشان‌ بگو‌: شما دیدید که من با مصری‌ها چه کردم و چطور مانند عقابی کـه‌

______________________________

۱ . BDJ‌, P.88.

۲ . Ibid.

هفت آسمان » تابستان ۱۳۸۳ – شماره ۲۲ (صفحه ۱۱۵)


بـچه‌هایش را روی بال‌ها می‌برد‌، شما‌ را‌ برداشته، پیش خود آوردم. حال اگر مطیع‌ من‌ باشید و عـهد مـرا نـگه دارید، از میان همه اقوام، شما قوم خاص من‌ خواهید‌ بود. هر چند سراسر جهان‌ مـال‌ مـن اسـت‌، اما‌ شما‌ برای من ملتی مقدس خواهید بود‌ و چون‌ کاهنان مرا خـدمت خـواهید کرد (سفر خروج، ۱۹:۳ـ۶).

و در جای دیگر آمده‌ است‌:

قربانگاه‌های کافران را بشکنید، ستون‌هایی را‌ که می‌پرستند خرد کنید‌ و مـجسمه‌های‌ شـرم‌آور را تکه‌تکه نموده، بت‌هایشان‌ را‌ بسوزانید؛ چون شما قوم مقدسی هستید که به خـداوند، خـدایتان اختصاص یافته‌اید. او‌ از‌ بین تمام مردم روی زمین‌ شـما‌ را‌ انـتخاب کـرده تا‌ برگزیدگان‌ او باشید. شما کوچک‌ترین‌ قوم‌ روی زمـین بـودید، پس او شما را به سبب این‌که قومی بزرگ‌تر از سایر‌ قوم‌ها‌ بودید، برنَگُزید و محبت نکرد، بـلکه بـه‌ این‌ دلیل که‌ شما‌ را‌ دوسـت داشـت و می‌خواست عـهد‌ خـود را کـه با پدرانتان بسته بود به‌جا آورد. بـه هـمین دلیل است که او‌ شما‌ را با چنین قدرت و معجزات عجیب‌ و بزرگی‌ از‌ بردگی‌ در‌ مـصر رهـانید (سفر‌ تثنیه‌، ۷:۵ـ۸).

و در دیگر قسمت‌های عهد قـدیم همین مضمون به صـورت‌های مـختلف تکرار شده است:

از میان تـمام‌ اقـوام‌ روی‌ زمین، من تنها شما را انتخاب کرده‌ام‌ (عاموس‌، ۳:۲).

ب) برداشت‌ نژادپرستانه‌

در‌ طول‌ تاریخ یـهودیت بـرداشت‌های متفاوتی از اندیشه قومِ برگزیده صـورت گـرفته اسـت. افراطی‌ترین برداشت از ایـن انـدیشه، برداشتِ صهیونیست‌های یهودی اسـت. مـطابق این برداشت، قوم اسرائیل برتر و بالاتر‌ از اقوام دیگر و در واقع از جنس دیگری است. بنابراین در قـوانین و مـقررات اجتماعی و نیز حتی در برخوردهای اخلاقی بـین یـهودیان و غیریهودیان، تـفاوت و تـبعیض قـائل است. مشکل این انـدیشه، که‌ جهان‌ امروز به هیچ‌وجه آن را نمی‌پذیرد، از این جهت حادتر گشته که در یک کشور و یک حـکومت بـه صورت قانون رسمی درآمده است.

دکـتر اسـرائیل شـاهاک، اسـتاد دانـشگاه عبرانی‌ بیت‌المقدس‌ و رئیـس جـامعه حقوق بشر اسرائیل، می‌گوید: فعالیت‌های سیاسی من در سال ۱۹۶۵ـ۱۹۶۶ با یک اعتراض آغاز گردید. من در اورشلیم بـه چـشم‌ خـود‌ دیدم که یک یهودیِ مذهبیِ‌ افراطی‌، اجـازه نـداد کـه

هفت آسمان » تابستان ۱۳۸۳ – شماره ۲۲ (صفحه ۱۱۶)


در روز شـنبه از تـلفن او بـرای نجات همسایه غیریهودی او که در حمله‌ای مجروح شده بود، استفاده کنند، و آمبولانس خبر‌ کنند‌. من به جای آن‌که‌ این‌ خبر را به روزنامه‌ها بدهم، از دادگاه حاخامیِ اورشلیم را برای گـفت‌وگو خواستار شدم. از اعضای این دادگاه، که اعضای آن از حاخام‌های منصوب دولت اسرائیلند، پرسیدم که آیا این‌ شیوه‌ رفتار، با تفسیر آنان از مذهب یهود سازگار است؟ به من پاسخ دادند که یهودی مزبور رفـتاری صـحیح و حتی مؤمنانه داشته، و مرا به یکی از قوانین تلمود، که در قرن ما‌ گردآوری‌ شده است‌، ارجاع دادند. این ماجرا را به روزنامه عبری‌زبان هاآرتص خبر دادم. خبر طنین‌انداز شد و جنجال و رسوایی رسـانه‌ای‌ بـه‌پا کرد که پیامدهای آن، تا آنجا که به من مربوط‌ است‌، بیشتر‌ منفی بود تا مثبت.

نه مقامات حاخامیِ اسرائیلی و نه مقامات دیاسپورا [یـهودیانی کـه در غیر کشور اسرائیل ‌‌زندگی‌ مـی‌کنند] هـیچ‌کدام در این حکم تجدیدنظر نکردند: یک یهودی نباید شنبه را به‌ خاطر‌ نجات‌ جان یک «بیگانه» [غیریهودی] نقض نماید. از این‌رو با بهره‌گیری از معلوماتی که در جوانی‌ بـه دسـت آورده بودم، به بررسی قـوانین تـلمود درباره روابط یهودیان و غیریهودیان پرداختم‌، و بر من آشکار شد‌ که‌ نه صهیونیسم و نه سیاست دولت اسرائیل از آغاز کار آن و نه رفتارهایی که حامیان اسرائیل در دیگر نقاط جهان در پیش گرفته‌اند، بدون در نظر گـرفتن نـفوذ عمیق این قوانین و جهان‌بینی‌ای‌ که ایجاد و بیان می‌کنند، قابل درک نیستند. من نمی‌خواهم ادعا کنم که ملاحظات سیاسی یا استراتژیک بر رفتار رهبران اسرائیل تأثیر نداشته، بلکه می‌خواهم بگویم علاوه بـر ایـن امور، اعـتقادات هم‌ در‌ این کار مؤثر بوده است. هر چه این تأثیرات، کمتر مورد بحث قرار گیرند و هر چـه کمتر در معرض روشنایی قرار گیرند، مهم‌تر به نظر می‌آیند. هر شـکلی از نـژادپرستی‌، تـبعیض‌ و بیگانه‌ستیزی به هر اندازه که توسط جامعه‌ای که آلوده به آن است بدیهی تلقی گردد، به لحاظ سیاسی تـعیین‌کننده‌تر ‌ ‌مـی‌شود. اگر بحث در این زمینه، آشکارا یا به صورت‌ مخفی‌ ممنوع گردد وضع بـدتر خـواهد شـد. در این زمان، نژادپرستی، تبعیض و بیگانه‌ستیزی در میان یهودیان رواج یافته و برای آنها دلایلِ دینی اقامه می‌شود. ایـن اعمال با حالت مقابلشان، یعنی‌ یهودستیزی‌ و انگیزه‌های‌ دینیِ آن فرقی ندارند. اما‌ در‌ حالی‌ کـه امروزه با دومی مـبارزه مـی‌شود، وجود اوّلی را، در بیرون از اسرائیل ـ حتی بیش از درون آن ـ عمدا نادیده می‌گیرند‌.(۱)

______________________________

۱ . رک‌: شاهاک‌، اسرائیل، تاریخ یهود ـ مذهب یهود، ترجمه دکتر مجید‌ شریف‌، ص۳۰ـ۳۲٫

هفت آسمان » تابستان ۱۳۸۳ – شماره ۲۲ (صفحه ۱۱۷)


به‌هرحال، این دانشمند یهودی اهل اسرائیل به مبارزات خود برضدنژادپرستی ادامه مـی‌دهد. او معتقد است که نژادپرستی‌، که‌ امروزه‌ در کشور اسرائیل و صهیونیست‌های دیگر نقاط جهان، اصلی مسلم است‌، با دیانت یهود ارتباطی ندارد و برداشتی انحرافی از این دین است. او در راه آرمان‌های بشردوستانه خود بسیار‌ کوشیده‌ و کـتاب‌هایی‌ مـنتشر کرده است. او در برخی از کتاب‌هایش از جمله، کتابی‌ به‌ نام نژادپرستی دولت اسرائیل به تفصیل به ابعاد نژادپرستی این رژیم پرداخته است.

اما نژادپرستان با‌ این‌ استاد‌ مبارزه کرده، او را طرد نمودند و حتی خـارج از دیـن دانستند. در‌ بخشی‌ از‌ یک اعلامیه که علیه او صادر شده، آمده است:

ما از دانشگاه می‌خواهیم این‌ بی‌دین‌ و پلید‌ را اخراج کند. ما از همکاران شاهاک می‌خواهیم از او فاصله بگیرند. و تو ای‌ شاهاک‌! تو در کـشور مـا چه می‌کنی؟ از اینجا بیرون برو و اسمت را که «اسرائیل‌» است‌ عوض‌ کن و به جای آن «ننگ اسرائیل» را انتخاب نما.(۱)

همان‌طور که مشهور است و نیز‌ از‌ سخنان اسرائیل شاهاک برمی‌آید، صهیونیست‌های یهودی و طرفداران حـکومت اسـرائیل، قـوم خود را نژادی‌ برتر‌ می‌دانند‌ و بـرای آن امـتیاز قـائلند. آنان این برتریِ نژادی را به دین خود مستند می‌سازند. حال‌ سؤال‌ اساسی این است که آیا از متون مقدس یهودی چنین بـرداشتی می‌شود؟ مـتن‌ مـقدس‌ اصلی‌ یهودیان همه عهد قدیم را شامل می‌شود کـه مـهم‌ترین بخش آن، اسفار پنج‌گانه تورات است‌. متن‌ دیگری‌ که در واقع از اعتبار درجه دوم برخوردار است، کتاب تلمود است‌. سنت‌ یهودی قـائل اسـت کـه مجموعه عهد قدیم را انبیاء و بزرگان قوم اسرائیل در طی زمانی نـزدیک‌ به‌ هزار سال، یعنی از حدود ۱۳۰۰ قبل از میلاد تا حدود چهار‌ قرن‌ قبل از میلاد، به وجود آورده‌اند. اما‌ مـجموعه‌ عـظیم‌ تـلمود توسط دانشمندان پرشماری از اواسط قرن‌ دوم‌ میلادی تا قرن ششم مـیلادی بـه رشته تحریر درآمده است. قبلاً گذشت که‌ بنا‌ به کتاب مقدس یهودی، یعنی‌ عهد‌ قدیم، قـوم‌ اسـرائیل‌ قـوم‌ برگزیده و خاص خدا است. آیا این‌ برگزیدگی‌ همان نژادپرستی است که بـه قـول دکـتر اسرائیل شاهاک امروزه مبنای قانون‌ اسرائیل‌ است؟ اگر این‌گونه نیست، پس نژادپرستی از‌ کجا به وجود آمـده‌ اسـت‌ و اصـولاً معنای برگزیدگی چیست؟

______________________________

۱ . شاهاک، اسرائیل‌، نژادپرستی‌ دولت اسرائیل، ترجمه امان‌الله ترجمان، ص۵٫

هفت آسمان » تابستان ۱۳۸۳ – شماره ۲۲ (صفحه ۱۱۸)


ج) منشأ نژادپرستی

در باره اصل و مـنشأ نـژادپرستی نظریه‌های‌ مختلفی‌ ارائه شده که برخی از‌ آنها‌ از‌ این قرار است‌:

۱٫ نظریه‌ مدافعان نژادپرستی؛ بـی‌تردید کـسانی‌ کـه‌ بنی‌اسرائیل را قوم برتر می‌دانند نظریه خود را به عهد قدیم و نیز کتاب تلمود‌ مستند‌ مـی‌سازند. گـفته می‌شود در گذشته و از‌ قرون‌ وسطا این‌ نظریه‌ پیروانی‌ داشته است و کسانی مانند‌ ابن‌میمون ایـن اعـتقاد را داشـته‌اند.(۱)

۲٫ نظریه نقادان جدید؛ در عصر جدید و در دیدگاه مدرنیست‌ها، چه‌ یهودی‌ و چه غیریهودی، پذیرش این‌که قومی در‌ درگـاه‌ خـداوند‌ از‌ جایگاه‌ ویژه‌ای برخوردار باشد‌ و با‌ دیگر اقوام و ملل تفاوت داشته باشد، بـسیار مـشکل اسـت. آنان عموما این اندیشه را به طور‌ کامل‌ رد‌ کرده‌اند. اعتقاد عمومی این بوده که یهودیان‌ انـسان‌هایی‌ در‌ مـیان‌ انـسان‌های‌ دیگر‌، و بنی‌اسرائیل قومی در میان دیگر اقوام است و دلیلی ندارد که با آنـها مـتفاوت و متمایز باشد.(۲) شاعری در سروده معروف خود گفته است:

چه عجیب وشگفت‌انگیزاست برای‌خدا که‌ یهودیان را برگزیده بـاشد!(۳)

نـقادان جدیدِ کتاب مقدس، عبارات دالّ بر برگزیدگی قوم را سخن واقعی خدا نمی‌دانند، بـلکه آنـها را به نسل‌های بعدی بنی‌اسرائیل منتسب می‌کنند کـه در مـقابل‌ واقـعیات‌ موجود، به اموری از قبیل برگزیدگی تمسک جـسته‌اند.(۴)

یـک اندیشه مهم در این باره این است که زمان نگارش و یا تدوین نهایی هـمه کـتاب‌های مجموعه عهد قدیم، دوره پس‌ از‌ اسـارت بـابلی است. در ایـن زمـان، ایـن قوم به اسارت رفته و انواع خـفت و خـواری را تحمل کرده و در واقع، آرمان‌های خود را در‌ قالب‌ تورات و دیگر بخش‌های تاریخی عهد‌ قـدیم‌ بـیان کرده است. به گفته برخی از نـویسندگان جدید یهودی، قومِ بـه‌اسارت‌رفته پس از بـازگشت، کتاب تورات و دیگر کتاب‌های تـاریخی را نـگاشت و در این‌ میان‌، دو امر را محور‌ تاریخ‌ خود قرار داد: یکی قومی که مقدس است و قـوم خـاص و برگزیده خداست و دیگری سرزمینی کـه مـقدس اسـت و خدا

______________________________

۱ . شاهاک، اسـرائیل، تـاریخ یهود، مذهب یهود، ص۱۸۹ـ۱۹۰٫

۲ . EJ, V.5, P. 501-502.

۳ . TJR‌, P.77‌.

۴ . Ibid.

هفت آسمان » تابستان ۱۳۸۳ – شماره ۲۲ (صفحه ۱۱۹)


آن را بـه ایـن قومِ برگزیده بخشیده است. به همین سبب، کل تاریخ قوم، که در بخش تاریخی عـهد قـدیم منعکس شده، بر گرد همین دو مـحور مـی‌چرخد. قوم‌ اسـرائیل‌ بـرگزیده خـدا‌ است و خدا به او وعـده عزت و عظمت داده است، اما این وعده در قالب یک عهد و پیمان‌ است؛ اگر از خدا اطاعت کـند او را عـزیز می‌کند و سرزمین‌ موعود‌ را‌ به او می‌دهد و اگـر اطـاعت نـکند قـوم بـه اسارت می‌رود و سـرزمین را از دسـت می‌دهد. از آنجا ‌‌که‌ این داستان در زمانی نگاشته شده که قوم به سرزمین موعود بازگشته و آن‌ را‌ در‌ اخـتیار گـرفته، پس دو امـر اهمیت اساسی دارد؛ یکی سرزمین که نماد مـهم آن مـعبد‌ اورشـلیم اسـت، و دیـگری قـوم مقدس خدا. اما در زمان نگارش تلمود وضعیت متفاوت‌ بوده است. از اواسط‌ قرن‌ دوم میلادی، تدوین تلمود آغاز گشت، در حالی که حدود هفتاد سال قبل از آن، یعنی در سال ۷۰ میلادی، یـهودیان کشور خود را از دست داده و پراکنده شده بودند. آخرین‌ تلاش آنان برای بازپس‌گیری کشور و بازسازی معبد اورشلیم در سال‌های ۳۲ تا ۳۵ میلادی با شکست سختی مواجه شده بود. در واقع عالمان یهود که تلمود را مـی‌نگاشتند، نـسبت به یکی‌ از‌ دو امری که در زمان نگارش تورات، یعنی حدود پنج قرن قبل از میلاد، تقدس یافته بود، مأیوس شده بودند و آن، کشور اسرائیل با نماد معبد سلیمان بود. بنابراین، بر‌ تـقدس‌ امـر مقدس دیگر، یعنی قوم، افزوده شد تا بدین‌وسیله بدبختی‌های قوم و آزار و فشارهایی که بر آن تحمیل می‌شد، قابل تحمل گردد. به همین سبب در تلمود، انـدیشه قـوم برتر‌ بسیار‌ جدی شده اسـت.(۱)

بـنابر این نظریه، منشأ اصلیِ اندیشه قوم برتر در واقع همان عهد قدیم است. اما این اندیشه در تلمود بسیار پررنگ‌تر و جدی‌تر شده است.

۳٫ نظریه منشأ‌ تـلمودی‌؛ بـنابراین‌ نظریه، منشأ نژادپرستی بـه تـلمود‌ و به‌ ویژه‌ تفسیری از آن، که در قرون وسطا توسط افرادی چون ابن‌میمون شده است برمی‌گردد. دکتر اسرائیل شاهاک را می‌توان طرفدار این‌ نظریه‌ شمرد‌. او در کتاب تاریخ یهود، مذهب یهود و کتاب‌ نژادپرستی‌ دولت اسرائیل تـلاش مـی‌کند تا ضمن نشان دادن موارد متعددی از نژادپرستی، ثابت کند که این اندیشه در تلمود‌ ریشه‌ دارد‌. او قوانین متعددی را که به صورتی جدی و شدید تبعیض‌آمیزند‌ و لازمه آنها تجویز ظلم و ستمی بی‌رحمانه به

______________________________

۱ . Judaism, P.309-312 & 320-323.

هفت آسمان » تابستان ۱۳۸۳ – شماره ۲۲ (صفحه ۱۲۰)


غیریهودیان اسـت بـرمی‌شمارد و منشأ آنـها‌ را‌ در‌ احکام هلاخاییِ(۱) تلمود نشان می‌دهد. برخی از نمونه‌هایی که ایشان ذکر‌ کرده‌، به قرار زیر است:

قتل و کـشتار؛ در قوانین دولت اسرائیل، که بر قوانین تلمودی و بیان ابن‌میمون‌ از‌ آن‌ استوار اسـت، حـکم قـتل یک یهودی با حکم قتل یک غیریهودی متفاوت‌ است‌. اگر‌ کسی یک یهودی را به قتل برساند، گـناه ‌ ‌بـزرگی را انجام داده، باید مجازات‌ شود‌. اگر‌ یک یهودی به طور غیرمستقیم باعث قتل یـهودی دیـگری شـود مجازات دنیوی ندارد و فقط‌ نزد‌ خدا گناهکار است. اما اگر مقتولْ غیریهودی باشد، اگر یـک یهودی به طور‌ مستقیم‌ او‌ را کشته باشد تنها نزد خدا گناهکار است و مجازات دنـیوی ندارد و اگر به طـور‌ غـیرمستقیم‌ او را بکشد، حتی گناهی هم مرتکب نشده است. برای مثال، اگر یک‌ غیریهودی‌ در‌ گودالی افتاده باشد، فرد یهودی می‌تواند نردبان او را بردارد. اگر یک قاتلْ غیریهودی باشد‌ باید‌ اعدام شود؛ چه مقتول یـهودی باشد و چه غیریهودی، اما اگر مقتولْ غیریهودی‌ باشد‌ و قاتل‌ به یهودیت بگرود اعدام نمی‌شود.

نجات جان؛ نجات جان یک یهودی از مهم‌ترین وظایف شرعی‌ است‌، اما‌ نجات جان یک غیریهودی ممنوع اسـت. قـاعده کلی تلمود این است که‌ «غیریهودیان‌ نه از چاه بیرون آورده می‌شوند و نه به داخل آن هل داده می‌شوند». ابن‌میمون می‌گوید: ما‌ نباید‌ موجب مرگ کسانی شویم که با آنان در جنگ نیستیم، اما اگـر‌ آنـان‌ در معرض جنگ قرار داشته باشند نجاتشان‌ ممنوع‌ است‌. یک پزشک یهودی حق ندارد یک غیریهودی‌ را‌ مداوا کند و اگر مجبور به چنین کاری باشد، حتما در ازای کار خود‌ مزد‌ دریافت کـند.

جـرایم جنسی؛ ارتکاب‌ زنا‌ در یهودیت‌ حرام‌ است‌، اما بنابه تعالیم تلمودی، فرق است‌ بین‌ زنای یک مرد یهودی با یک زن یهودی، و زنای وی با یک‌ زن‌ غیریهودی. بنابه این کتاب، غـیریهودیان هـمه‌ بـدکاره‌اند و حتی تجاوز به‌ عنفِ‌ یـک مـرد یـهودی به یک‌ زن‌ غیریهودیِ شوهردار نیز حکم زنا را ندارد و مجازاتی در پی ندارد و حتی در‌ بسیاری‌ از موارد، زنِ غیریهودی مجازات‌ می‌شود‌.

تبعیض‌ در مسائل مـالی‌؛ هـدیه‌ دادن بـه غیریهودی جایز‌ نیست‌. گرفتن بهره پول از یهودی حرام اسـت، امـا از غیریهودی واجب است. اگر یک‌ یهودی‌ مالی پیدا کند و

______________________________

۱ . هلاخا بخشی ازتلموداست‌که‌ به‌احکام‌ شرعی یهود‌ می‌پردازد‌. بخش‌دیگر‌، اگادا اسـت کـه دربـردارنده‌ حکایت‌ها وداستان‌ها است.

هفت آسمان » تابستان ۱۳۸۳ – شماره ۲۲ (صفحه ۱۲۱)


احتمال دهد که صاحب آن یک یهودی اسـت، باید برای یافتن صاحب‌ آن‌ تلاش کند، اما اگر صاحب آن‌، غیریهودی‌ باشد‌ می‌تواند‌ آن‌ را تصاحب کند‌. فـریب‌ دادن یـک یـهودی در معامله، گناه کبیره است، اما در مورد غیریهودیان شرکت غیرمستقیم در چنین‌ مـعامله‌ای‌ روا‌ اسـت. کلاهبرداری از یهودیان ممنوع است، اما‌ این‌ اصطلاح‌ در‌ مورد‌ غیریهودیان‌ کاربرد ندارد. حتی سرقت که مطلقا حـرام اسـت، در شـرایطی نسبت به اموال غیریهودیان جایز است.(۱)

اما نویسنده‌ای دیگر به صورت دیـگری بـه تـلمود نگاه می‌کند. او‌ این را می‌پذیرد که توجه به قومیت و نیز ترویج و تبلیغ این‌که خدا تـوجهی ویـژه بـه قوم دارد و آنان نزد خدا موقعیتی خاص و ممتاز دارند، دارویی برای تسکین آلام و دردهای قوم‌ بـوده‌ اسـت؛ اما تلاش می‌کند در تلمود و سخنان دانشمندان یهود، بیانی معقول را از برگزیدگیِ قوم ارائه کند. او عـلت بـرگزیدگی قـوم را، بنا به تلمود، این می‌داند که اقوام‌ دیگر‌ زیر بار پذیرش تورات نرفتند و قـوم اسـرائیل آن را پذیرفت. این نویسنده موارد متعددی را نقل می‌کند که در تلمود، یهودیان را مانند‌ غیریهودیان‌ دانـسته‌اند و حـتی گـفته شده که‌ اگر‌ یک غیریهودی دستورات خدا را انجام دهد، از کاهن اعظم یهود بالاتر است:

از کـجا بـدانیم که حتی اگر یک غیریهودی فرمان‌های تورات را‌ به‌جا‌ آورد، او با کاهن‌ اعظم‌ بـرابر خـواهد بود؟ از کـلماتِ این آیه: «هر آدمی که آنها را به جا آورد، به واسطه آنها زیست خواهد کرد». گـفته نـشده اسـت که هر کاهن یا هر لاوی یا‌ هر‌ اسرائیلی، بلکه «هر آدمی». هـمین طـور گفته شده است: «و این است قانون آدمیان، ای خداوند خدا» (کتاب دوم سموئیل، ۷:۱۹). گفته نشده است: و این اسـت قـانون کاهنان یا لاویان یا‌ اسرائیلیان‌، بلکه و این‌ است قانون آدمیان. همین‌طور گـفته نـشده است: این دروازه خداوند است که کاهنان یـا لاویـان یـا اسرائیلیان‌ به درون آیند، بلکه گفته شده اسـت: «دروازهـ‌ها را بگشایید تا‌ ملتِ‌ عادل‌ که امانت را نگاه می‌دارند به درون آیند» (اشعیاء، ۲۶:۲). همین طـور گـفته نشده است: این دروازه ‌‌خداوند‌ اسـت کـه کاهنان یـا لاویـان یـا اسرائیلیان از آن داخل خواهند شد. بلکه‌ گـفته‌ شـده‌ است: «این دروازه خداوند است که عادلان و نیکوکاران از آن داخل خواهند شد». (مزامیر داوود‌، ۱۱۸، ۲۰). بـه هـمین گونه گفته نشده است: ای کاهنان یـا لاویان یا‌ اسرائیلیان، بـا خـداوند شادی‌ نمایید‌، بلکه

______________________________

۱ . رک: تاریخ یـهود ـ مـذهب یهود، ص۱۹۰ـ۲۲۴٫

هفت آسمان » تابستان ۱۳۸۳ – شماره ۲۲ (صفحه ۱۲۲)


گفته شده است: «ای عادلان و نیکوکاران، با خداوند شادی نمایید» (مزامیر داوود، ۳۳:۱). گفته نـشده اسـت: ای خداوند به کاهنان یا لاویـان یـا‌ اسـرائیلیان خوبی بکن، بـلکه گـفته شده است: «ای خداوند، بـه خـوبان و پاکدلان خوبی بکن» (مزامیر داوود، ۱۲۵:۴). از مطالب فوق چنین استنباط می‌کنیم که حتی اگر یک غـیریهودی فـرمان‌های تورات را‌ به‌جا‌ آورد، او با کاهن اعظم بـرابر خـواهد بود» (سـیفرا مـربوط بـه آیه ۵ از باب ۱۸ از سفر لاویـان؛ یلقوط شیمعونی مربوط به آیه فوق، بند ۵۹۱).(۱)

بحث تبعیض بین یهودیان‌ و غیریهودیان‌ در رعایت اصول اخـلاقی نـیز مطرح شده است. در تلمود آمده اسـت کـه دانـشمندِ بـرجسته یـهود، ربّی‌عقیوا می‌گفت کـه اصـل اساسیِ تورات جمله‌ای است که در شماره هجدهم از‌ باب‌ نوزدهم از سفر لاویان آمده است: «همنوعت را مانند خـودت دوسـت بـدار».(۲) اما آیا همنوع شامل غیریهودیان هم می‌شود؟ بـه گـفته نـویسنده فـوق، در تـلمود بـه کرات به این نکته‌ اشاره‌ شده‌ است که مقصود از «همنوع‌» یهودیان‌ است‌، نه غیریهودیان. و تعداد مواردی که به برخورد اخلاقی با غیریهودیان پرداخته بسیار اندک است. بـا این حال اگر نگاهی کلی و بی‌طرفانه‌ به‌ سراسر‌ تلمود بیاندازیم، درمی‌یابیم که اخلاقی که دانشمندان یهود‌ توصیه‌ کرده‌اند، همگانی است و ویژه قوم خودشان نیست. در بسیاری از موارد، کلمه «مخلوقات» به کـار رفـته که ویژه قوم‌ نیست‌. برای‌ مثال، جمله «مخلوقات را دوست بدار» اندرز محبوب هیلل، دانشمند‌ بزرگ تلمودی بود. و حتی آمده است که «دزدیدن مال یک غیریهودی عملی شنیع‌تر است تـا دزدی از یـک‌ یهودی‌، زیرا‌ سرقت مال یک غیریهودی شامل گناه عظیم بی‌حرمتی به نام خدا‌ نیز‌ می‌شود». و نیز در تفسیر آیه چهارم از باب بیست و سوم از سـفر خـروج که می‌گوید: «اگر‌ گاو‌ یـا‌ الاغ دشـمنت را یافتی که گم شده و سرگردان است، البته آن را‌ به‌ او‌ بازگردان» آمده است که «مقصود از دشمن، یک غیریهودی بت‌پرست است، چرا که بت‌پرستان‌ در‌ همه‌ جا دشـمن یـهودیان به شمار آمده‌اند».(۳)

نـویسنده فـوق می‌پذیرد که در موارد متعددی در‌ تلمود‌ از عبارت‌هایی تند و خشن بر ضد غیریهودیان استفاده شده است، اما چنین توجیه‌ می‌کند‌ که‌ فشارها و شکنجه‌های شدیدی که بر قوم اعمال می‌شده باعث شده کـه آنـان چنین تعبیرهایی‌ را‌ به زبان آورند.(۴)

______________________________

۱ . گنجینه‌ای از تلمود، ص۸۲ـ۸۳٫

۲ . همان، ص۲۳۲٫

۳ . رک: همان، ص۲۳۲‌ـ۲۳۳‌.

۴ . رک‌: همان، ص۲۳۳٫

هفت آسمان » تابستان ۱۳۸۳ – شماره ۲۲ (صفحه ۱۲۳)


برای نمونه عبارت تند و زننده‌ای که می‌گوید: «بهترین بت‌پرستان را بِکُش، و سرِ بهترین‌ مارها‌ را بکوب و له کن» که در تلمود آمده، از ربـی‌شمعون بـن یوحنای‌ اسـت‌ که‌ در دوره وحشتناک هادریان، امپراتور سفّاک روم، می‌زیست و از بیم جان، مدت سیزده سال همراه‌ با‌ فرزندش‌ در غاری پنهان شـده بود. پس سخنان او بیانگر احساسات شخصی او‌ بوده‌ است، اما از این نمونه‌ها نـمی‌توان بـرداشتی کـلی درباره اخلاقیات تلمود کرد.(۱)

بنا به آنچه گذشت‌، عهد‌ قدیم قوم اسرائیل را قوم برگزیده خدا می‌داند و از سـوی ‌ ‌دیـگر، در‌ تاریخ‌ یهودیت گاهی از برگزیدگی قوم، برتری قوم‌ اسرائیل‌ نسبت‌ به سایر اقوام بـرداشت شـده اسـت و حتی‌ در‌ کشور اسرائیل قوانینی وضع و اجرا شده که حاکی از تبعیض نژادی است. اما‌ همان‌طور‌ کـه گذشت، افراد زیادی از‌ میان‌ یهودیان، اندیشه‌ قوم‌ برتر‌ و تبعیض نژادی را رد می‌کنند. آیا‌ مـنشأ‌ این اندیشه عهد قـدیم است؟ هـمان‌طور که گذشت برخی از نقادان جدید معترفند‌ که‌ مجموعه عهد قدیم در دوره پس‌ از اسارت بابلی و تحت‌ تأثیر‌ وضعیت اسف‌بار قوم نگاشته شده‌ و به‌ این دلیل است که در آن، به قوم توجهی ویژه شده اسـت.

در‌ اینجا‌ با این بحث کاری نداریم‌ که‌ مجموعه‌ عهد قدیم در‌ چه‌ دوره‌ای تدوین شده است‌؛ هر‌ چند آنچه نقادان جدید در این باره گفته‌اند شایان توجه ویژه است. نکته‌ای که‌ بیشتر‌ اهـمیت دارد، ایـن است که آیا‌ برگزیدگی‌ قوم، که‌ در‌ عهد‌ قدیم مطرح شده، مطلبی‌ ناپذیرفتنی است؟ آیا این برگزیدگی به معنای برتری قوم اسرائیل از همه اقوام جهان است؟ پس نخست‌ باید‌ معنای برگزیدگی قوم در عهد قـدیم‌ را‌ بـررسی‌ کنیم‌. در‌ بخش بعدی این‌ نوشتار‌ به این موضوع خواهیم پرداخت.

اما نکته دیگر در باره تلمود است؛ قبلاً دو رویکرد از‌ دو‌ نویسنده‌ یهودی در این موضوع نقل شد. دکتر‌ اسرائیل‌ شاهاک‌ مجموعه‌ تـلمود‌ را‌ دربـردارنده مطالبی نژادپرستانه می‌داند و منشأ قوانین نژادپرستانه دولت اسرائیل را همین مجموعه می‌داند. از سوی دیگر دکتر ا. کُهِن ضمن پذیرش این‌که فقرات متعددی در مجموعه تلمود یافت‌ می‌شود که حاوی مطالبی نژادپرستانه‌اند، این مـوارد را چـنین تـوجیه می‌کند: گویا نویسندگان در وضعیتی غـیرعادی و تـحت فـشار سخت چنین سخنانی را گفته‌اند. او همچنین شواهد متعددی را از این‌ مجموعه‌ نقل می‌کند که بر یکسانی بنی‌اسرائیل با دیگر اقوام دلالت

______________________________

۱ . رک: همان، ص۸۶٫

هفت آسمان » تابستان ۱۳۸۳ – شماره ۲۲ (صفحه ۱۲۴)


دارد. نکته مـهم در سـخن ایـن دو نویسنده این است که هر دو، هر گونه نـژادپرستی‌ را‌، حـتی اگر ظاهر عبارت تلمود باشد، رد می‌کنند، اما در یک امر اختلاف دارند؛ اگر برخی از دانشمندان یهودیِ قرون وسطا، مانند ابـن‌میمون‌، و نـیز‌ قـانونگذاران دولت اسرائیل در زمان‌ حاضر‌ تفسیری نژادپرستانه از مطالب تلمود کرده‌اند، بنابه نـظر شاهاک، کار خطایی نکرده‌اند، اما به نظر دکتر کُهِن مرتکبِ خطا شده‌اند.

اگر بخواهیم بین این‌ دو‌ نویسنده یـهودی داوری کـنیم‌، بـه‌ نظر می‌رسد که باید حق را به دکتر کُهِن بدهیم. اگر در یـک مـجموعه گسترده، دو دیدگاه متفاوت و ضد و نقیض مطرح شده باشد، به راحتی نمی‌توان یک طرف را گرفت‌ و از‌ طرف دیـگر چـشم‌پوشی کـرد، بلکه باید به گونه‌ای همه اطراف را جمع کرد. و البته اگر درباره مـوضوعی دو دیـدگاه مـطرح شده باشد و ظاهر یک دیدگاه با عقل، منطق و عدالت ناسازگار‌ باشد‌، قطعا باید‌ طـرف دیـگر را گـرفت و از طرف دیگر چشم‌پوشی کرد و یا آن را توجیه نمود. برای مثال، شاید‌ مواردی که دانشمندان یـهود سـخنان تندی بر ضد غیریهودیان یا بت‌پرستان‌ به‌ زبان‌ آورده‌اند، در اوضاع و احوالی خاص بـوده و اشـاره بـه افرادی خاص داشته باشد. برای نمونه وقتی گفته شده‌ «‌‌بهترین‌ بت‌پرستان را بکش» شاید مـقصود از بـت‌پرستان، افرادی خاص بوده است، نه این‌که‌ حکمی‌ برای‌ همه زمان‌ها و همه مکان‌ها بـوده بـاشد. بـه هر حال در چنین مواردی تفسیری یک‌سویه از‌ یک مجموعه عظیم، و برداشتی خلاف عقل و منطق و عدالت یـک انـحراف محسوب می‌شود.

این‌ امر مسلم و واضح است‌ که‌ تفسیر از یک یا چـند گـزاره کـه در یک متن دینی آمده نباید به گونه‌ای باشد که با اصول مسلم و قطعی آن دین نـاسازگار بـاشد. اگـر قوم اسرائیل از چنان جایگاهی‌ برخوردار است که باید همه چیز، حتی اصـول مـسلم اخلاقی، فدای آن شود، پس در واقع قومْ جای خدا را گرفته است و این با نخستین و مهم‌ترین اصل تورات کـه در دو‌ فـرمان‌ نخستِ «ده فرمان» بر آن تأکید شده، ناسازگاری دارد:

من خداوند، خدای تو هستم، هـمان خـدایی که تو را از اسارت و بندگی مصر آزاد کرد. تـو را خـدایان دیـگر غیر‌ از‌ من نباشد. هیچ‌گونه بتی به شـکل حـیوان یا پرنده یا ماهی برای خود درست نکن. در برابر آنها زانو نزن و آنـها را پرسـتش نکن (سفر خروج، ۲۰:۲ـ۴).

و اگر کـسی‌ قـوم‌ را به جـای خـدا قـرار دهد از دین خارج شده و مرتد گـشته اسـت و این نکته‌ای است که اسرائیل شاهاک را نگران کرده است:

هفت آسمان » تابستان ۱۳۸۳ – شماره ۲۲ (صفحه ۱۲۵)


در پایان روی سخنم بـا خـوانندگانی‌ است‌ که‌ مثل من یهودی هـستند. من‌ بی‌نهایت‌ ناراحت‌ هـستم وقـتی می‌بینم که قسمت اعظم مـلت یـهود در یک حالت ترک مسلک و ارتداد به سر می‌برد و به جای پرستش خدا‌ و تـحقق‌ بـخشیدن‌ به روح عدالت، و به جای در نـظر گـرفتنِ‌ کـلماتِ‌: «چیزی را که خـود از آن نـفرت داری بر دیگران روا مدار» ایـن اکـثریت، نه تنها برعکس آن رفتار‌ می‌کنند‌، بلکه‌ در وحشی‌ترین نظام قبیله‌ای و پرستش قدرت، پناهگاهی را می‌جویند، امـا‌ نـمی‌دانند که بر سر شاخه نشسته و بـُن مـی‌بُرند…

من آنـچه بـخواهم مـی‌کنم، چون می‌دانم که وظـیفه‌ام گفتن حقیقت‌ است‌ و در‌ راه عدالتی که بر همه جهان حکمفرما باشد مبارزه می‌کنم. اما‌ ظاهرا‌ بـه نـظر اکثریت برادران یهودی‌ام که به جـای خـدا، دولت مـادی اسـرائیل را پرسـتش می‌کنند، همانطور‌ کـه‌ اجـداد‌ ما گاو طلایی… را می‌پرستیدند، این ملاحظه مسئله چندان مهمی نیست، لذا‌ به‌ آنها‌ خواهم گفت: «به خـاطر ریـا و انـکارِ دوگانه شما و به خاطر روش حمایت از نژادپرستی‌ و سـتم‌، بـه‌ زودی بـدبختی دیـگری دامـنگیر شـما خواهد شد.(۱)

دکتر شاهاک معتقد است که نژادپرستی با‌ دیانت‌ یهود ناسازگار است و باید یکی را اختیار کرد: نژادپرستی و حمایت از اعمال نژادپرستانه‌ دولت‌ اسرائیل‌، یا دیانت یهودی. او مـی‌گوید من دومی را برگزیده‌ام:

من با این عقیده که‌ یهودیان‌ باید وقف دولت یهود شوند، مخالفم. من نشان خواهم داد که این ایثارها‌، تقدس‌ و زهد‌ غیراخلاقی و در عین حال مخالف با اصول جاری سـنت‌های یـهودی است… من یک یهودی هستم‌ و در‌ اسرائیل زندگی می‌کنم. من به عنوان یک تبعه اسرائیل به قوانین این‌ کشور‌ احترام‌ می‌گذارم. با این‌که بیش از چهل سال دارم هر سال خدمت مـوقتی را در ارتـش‌ انجام‌ می‌دهم‌، اما خودم را وقف و نثار دولت یهود یا هر دولت و سازمان دیگری‌ نمی‌کنم‌! من به آرمان‌هایم پایبند هستم. من معتقدم که باید حقیقت را گـفت و آنـچه را لازم است‌، انجام‌ داد تا عدالت و بـرابری بـرای همه فراهم گردد. من به زبان و شعر‌ عبرانی‌ علاقمند هستم و خوشحالم که برای بسیاری از‌ ارزش‌های‌ پیامبران‌ قدیمی‌مان احترام می‌گذارم.

اما آیا می‌توان آیینی‌ را‌ وقـف یـک دولت نمود؟ من گمان می‌کنم اگـر از عـاموس

______________________________

۱ . شاهاک، اسرائیل، نژادپرستی دولت‌ اسرائیل‌، ص۳۲٫

هفت آسمان » تابستان ۱۳۸۳ – شماره ۲۲ (صفحه ۱۲۶)


نبی یا اِشَعْیای نبی‌ خواسته‌ می‌شد که‌ خود‌ را‌ وقف دولت «اسرائیل» یا «یهودا»(۱) نمایند‌، می‌خندیدند‌. عاموس نبی می‌گوید: «از بدی منزجر باشید و خوبی را دوست داشته باشید‌ و عـدالت‌ را بـرپا دارید» (عاموس، ۴:۱۷)… هر‌ یهودی که ایمان دارد‌ سه‌بار‌ در روز به زبان می‌آورد‌ که‌ یک نفر یهودی باید وقف راه خدا، فقط راه او، باشد: «شما [بنی‌اسرائیل]‌ باید‌ یهوه خدایتان را با تمامی‌ دل‌ و جان‌ و توان خود دوسـت‌ داشـته‌ باشید» (سـفر تثنیه، ۶:۵). اقلیت‌ کوچکی‌ از یهودیان هستند که هنوز هم به خدای خود ایمان دارند، اما به نظر‌ مـی‌رسد‌ که اکثریت ملت یهودی خدایش را‌ گم‌ کرده و بت‌ را‌ جانشین‌ آن نموده اسـت؛ درسـت‌ مـانند زمان موسی که گوساله‌پرستی می‌کردند… اولین علامت این بت‌پرستی ـ که علامت هر نوع بت‌پرستی‌ هم‌ هست ـ ایـن ‌ ‌اسـت که برای دستیابی‌ به‌ منافع‌ خود‌ حاضرند‌ به هر نوع‌ بی‌انصافی‌ و بی‌عدالتی تـن دهـند.(۲)

د) مـعنای برگزیدگی قوم

قبلاً گذشت که فقرات متعددی از تورات و دیگر قسمت‌های عهد‌ قدیم‌ بر‌ این نـکته دلالت دارد که قوم اسرائیل‌ قوم‌ برگزیده‌ خدا‌ است‌. همچنین‌ بیان شد که برداشت نـژادپرستانه از این فقرات یک‌انحراف ازاصـل دیـن وکتاب است. اما جای این بحث خالی است که اگر برگزیدگی به معنای برتری یک قوم‌ نسبت به دیگر اقوام نیست، پس چه معنایی دارد؟

دانشمندان یهودی در قرون وسطا درباره معنای برگزیدگی دو نـظریه کاملاً متفاوت ارائه کرده‌اند. بر اساس یک نظریه، افراد قوم اسرائیل به‌ لحاظ‌ روحی، متفاوت از دیگر انسان‌ها و برتر از آنان خلق شده‌اند. یهودا هالوی، که برجسته‌ترین طرفدار این نظریه است، مدعی است کـه سـاختار روحی یهودیان به طور کلی با دیگران‌ تفاوت‌ دارد. هر فرد یهودی قدرت نبوت را به ارث برده است و این امر او را قادر می‌سازد تا از فکر و اراده خدا آگاه‌ شود‌. دیگران، حتی اگر به آیـین‌ یـهود‌ درآیند، این قدرت را به دست نمی‌آورند.(۳) این قدرتِ خاص نخست به آدم و سپس به سلسله‌ای از برگزیدگان و سرانجام به همه قوم اسرائیل عطا‌ شده‌ است. به واسطه این‌ تأثیر‌ و عمل الهـی اسـت که قوم اسرائیل

______________________________

۱ . سرزمین بنی‌اسرائیل پس از حضرت سلیمان به دو بخش تجزیه شد و دو کشور «اسرائیل» در شمال و «یهودا» در جنوب تشکیل گردید.

۲ . همان، ص۷۰ـ۷۲‌؛ همچنین‌ رُژه گارودی، تاریخ یک ارتداد، ترجمه مجید شریف، ص۲۱۰ـ۲۱۱٫

۳ . Jews, P.227.

هفت آسمان » تابستان ۱۳۸۳ – شماره ۲۲ (صفحه ۱۲۷)


می‌تواند بـه صـورتی ویـژه با خدا ارتباط برقرار کـند. پس بـرگزیدگی قـوم به معنای وابستگی به یک مشیت‌ فوق‌ طبیعیِ الاهی‌ است؛ این در حالی است که سایر مردم در معرض قوانین طبیعی هستند.(۱)

ایـن انـدیشه حـتی در‌ متون عرفانی قرون وسطایی یهود دیده می‌شود. در مـتون قـبالایی، به‌ ویژه‌ کتاب‌ معروف زوهَر تفاوت جوهریِ یهودیان با غیریهودیان مورد تأکید قرار گرفته است. بر اساس این مـتون، روح ‌‌غـیریهودیان‌ مـتعلق به جهان زیرین است که جایگاه شیاطین است، در حالی کـه روح‌ فرد‌ یهودی‌ دست‌کم قابلیت رسیدن به ساحت امور الاهی را دارد. گاهی این عارفان اندیشه برگزیدگی را‌ با مسئله گـناه نـخستین پیـوند داده‌اند. آنها با استناد به یک سنت تلمودی‌، می‌گویند که حـَوّا بـه‌ وسیله‌ مار شیطان آبستن شد و در نتیجه، فرزندان او معیوب شدند، تا این‌که تجلی خداوند در سینا آن عیب را از بـنی‌اسرائیل بـرطرف کـرد، اما دیگران نیمه‌شیطان و نیمه‌انسان باقی ماندند.(۲)

اما این‌ بیان با یک مـشکل جـدی روبـرو است و آن این‌که، همانطور که گذشت، بر اساس تلمود، نوکیشان یهودی با دیگر یهودیان هـیچ تـفاوتی نـدارند. در این صورت، چگونه تغییر کیشِ آنان می‌تواند‌ سرشت‌ و ذات آنان را عوض کند؟ کتاب زوهر این مـشکل را ایـن‌گونه حل می‌کند که نوکیشان در هنگام تغییر کیش، روحی جدید را از جانب آسمان دریافت مـی‌کنند، هـر چـند این روح‌ از‌ روح یهودیان اصلی پست‌تر است. دیگر عالمان قبالایی می‌گویند نوکیشان در واقع قبلاً روحـی یـهودی داشته‌اند و در اثر فشار دیگران تغییر کیش داده‌اند و اکنون به کیش اصلی خود بـازمی‌گردند‌. در‌ واقـع، هـمان روحِ پنهان است که دوباره او را به یهودیت بازمی‌گرداند.(۳)

اما دانشمندان بزرگی مانند موسی‌بن‌میمون و سعدیا بـن‌یوسف ایـن برداشت از برگزیدگی را قبول نداشته‌اند. ابن‌میمون می‌گوید پیام‌ کتاب‌ مقدس‌، جهانی است و بـه قـوم اسـرائیل‌ اختصاص‌ ندارد‌. برگزیدگی قوم به معنای برتری یا تقدس ذاتی نیست. فقراتی از کتاب مقدس کـه بـه ایـن امر پرداخته‌اند، تنها بر یک‌ گزینش‌ مشروط‌ دلالت دارند، نه بیش از آن. قوم اسـرائیل‌ بـرای‌ تکلیف و وظیفه‌ای خاص برگزیده شده است، و این هرگز بدان معنا نیست که این قوم دارای حقوقی خـاص یـا ویژگی‌هایی‌ خاص‌ است‌. برتری و تقدس

______________________________

۱ . EJ, V.5, P.501.

۲ . Jews, P.228.

۳ . Ibid.

هفت آسمان » تابستان ۱۳۸۳ – شماره ۲۲ (صفحه ۱۲۸)


به قومِ اسرائیلِ‌ تاریخی و افراد خارجی تـعلق نـدارد، بلکه به یک اسرائیل اسطوره‌ای، که بـه عـنوان یـک مدل و آرمان در نظر‌ گرفته‌ می‌شود‌، تعلق دارد. ایـن بـرگزیدگی با اطاعت از دستورهای خداوند ورعایت شریعت‌ تحقق‌ می‌یابد، درحالی‌که سرپیچی از دستورهای خدا خـفت و ذلت را درپیـ‌دارد.(۱)

سعدیا بن‌یوسف نیز با بـرتری ذاتـی‌ و ماهوی‌ قـوم‌ اسـرائیل مـخالف است. او می‌گوید برگزیدگی قوم از این جـهت اسـت که‌ تورات‌ به‌ طور کامل به آنان داده شده است. به اقوام دیـگر هـم توراتی داده شده‌ است‌، اما‌ توراتِ کـامل به قوم اسرائیل داده شـده اسـت.(۲)

اگر بخواهیم به عنوان فـردی بـی‌طرف‌ به‌ مجموعه عهد قدیم نظر بیندازیم و بین این دو دسته از دانشمندان یهودی داوری‌ کـنیم‌، بـه‌ نظر می‌رسد که حق را بـاید بـه دسـته دوم از این دانشمندان بـدهیم. در‌ ایـن‌ باره باید به نـکاتی چـند توجه کرد:

۱٫ به گفته کتاب مقدس، توجه خاص‌ خداوند‌ به‌ یک قوم به مـاجرای حـضرت ابراهیم و اطاعت بی‌چون و چرای او در ماجرای ذبـح فـرزند برمی‌گردد‌. در‌ واقـع، پس از ایـن اطـاعت محض خداوند به عـنوان پاداش، به او‌ وعده‌ می‌دهد‌ که به فرزندان او موقعیت و جایگاهی ویژه دهد: «به ذات خود قسم خورده‌ام کـه چـون‌ مرا‌ اطاعت‌ کردی و حتی یگانه پسـرت را از مـن دریـغ نـداشتی، تـو را چنان‌ برکت‌ دهـم کـه نسل تو… بی‌شمار گردند. آنها… موجب برکت همه قوم‌های جهان خواهند گشت، زیرا تو‌ مرا‌ اطـاعت کـرده‌ای» (سـفر پیدایش، ۲۳:۱۶ـ۱۸). بر طبق این وعده، فرزندان‌ حـضرت‌ ابـراهیم در دسـتگاه خـداوند جـایگاهی ویـژه خواهند‌ داشت‌ و در‌ واقع آنان برگزیده شده‌اند. اما این جایگاه‌ ویژه‌ چیست و برگزیدگی آنان به چه معنا است؟

۲٫ از کتاب مقدس برمی‌آید که این وعده‌ هنگامی‌ به تحقق نزدیک شـد که‌ قومی‌ به نام‌ اسرائیل‌ پدید‌ آمد. خداوند پیامبری به نام موسی‌(ع) را‌ برای نجات آنان فرستاد و به او دستور داد که این برگزیده‌شدن را‌ به‌قوم‌ اسرائیل گوشزد کند: «اگر مطیع من‌ باشید وعـهد مـرا نگه‌ دارید‌، از میان همه اقوام، شما‌ قوم‌ خاص من خواهید بود» (سفر خروج، ۱۹:۵). پس این قوم خاص و برگزیده‌بودن، مشروط‌ است‌. آنان تا زمانی قوم خاص‌ خدا‌ هستند‌ که مطیع خـدا‌ بـاشند‌ و عهد او را، که‌ عمل‌ به شریعت او است، رعایت کنند. از این فقره به‌خوبی برمی‌آید که خداوند می‌خواهد‌ جایگاهی‌ ویژه ویا مأموریتی خاص را به‌این‌ قوم‌

______________________________

۱ . CIRT, P.56‌.

۲ . JR‌, P.11‌.

هفت آسمان » تابستان ۱۳۸۳ – شماره ۲۲ (صفحه ۱۲۹)


بـدهد کـه شرط آن‌ اطاعت از خدا اسـت. پس ایـن برگزیدگی مشروط است، نه مطلق.(۱)

۳٫ اما خدا آنان را‌ برای‌ چه برگزیده است؟ خودِ کتاب این امر‌ را‌ روشن‌ کرده‌ است‌: «هر چند سراسر‌ جهان‌ مال مـن اسـت، اما شما برای مـن مـلتی مقدس خواهید بود و چون کاهنان مرا خدمت خواهید‌ کرد‌» (سفر‌ خروج، ۱۹:۳ـ۶). پس در جهانی که همه‌اش‌ از‌ آنِ‌ خدا‌ است‌، قومی‌ برای خدمتگزاری برگزیده شده است. و البته این جایگاهی مهم است. آنان قـوم خـاص خدا و خدمتگزار مخصوص اویند. آنان باید با کفر و شرک و بت‌پرستی مبارزه کنند و دین خدا‌ را در زمین پیاده کنند.(۲)

۴٫ پس برگزیدگی برای آن است که آنان باری سنگین را به دوش بگیرند. پاداش این عمل عزت و سـربلندی در دنـیا و سعادت اخـروی است. آنان برگزیده‌ شده‌اند‌ و خود پذیرفته‌اند که این مأموریت سنگین را انجام دهند و ـ همانطور که گذشت ـ کسی مـی‌تواند این مأموریت را انجام دهد که مطیع پروردگار باشد. اما اگر آنـان ایـن شـرط را‌ رعایت‌ نکنند نه تنها قوم خاص خدا نیستند و نه تنها عزت و سربلندی ندارند، بلکه از همه قوم‌های جـهان ‌ ‌پسـت‌تر خواهند بود:

«ولی اگر به‌ من‌ گوش ندهید و مرا اطاعت نکنید‌ و قوانین‌ مرا رد کـنید و عـهدی را کـه با شما بسته‌ام بشکنید، آنگاه من شما را تنبیه خواهم کرد و ترس و امراض مهلک و تبی کـه چشم‌هایتان را‌ کور‌ کند و عمرتان را تلف‌ نماید‌ بر شما خواهم فرستاد. بذر خود را بـیهوده خواهید کاشت، زیرا دشـمنان حـاصل آن را خواهند خورد. من بر ضد شما برخواهم خاست و شما در برابر دشمنان خود پا به‌ فرار‌ خواهید گذاشت. کسانی که از شما نفرت دارند بر شما حکومت خواهند کرد. حتی از سایه خود خواهید تـرسید» (سفر لاویان، ۲۹:۱۴ـ۱۷).

این نکته‌ای است که در سراسر‌ عهد‌ قدیم بارها‌ تکرار شده است. این عهد و پیمان بارها به قوم گوشزد شده است. آنان هر گاه به عهد‌ خود وفادار نماندند، مـجازات شـدند. این نکته را خداوند به روشنی‌ از‌ زبان‌ ارمیای نبی قبل از اسارت بابلی بیان می‌کند:

سپس خداوند فرمود: «در شهرهای یهودا و در کوچه‌های اورشلیم ‌‌پیام‌ مرا اعلام کن! به مردم بگو که به مـفاد عـهد من توجه کنند‌ و آن‌ را‌ انجام دهند. زیرا از وقتی اجدادشان را از مصر بیرون آوردم تا به امروز، بارها‌ به تأکید از ایشان خواسته‌ام

______________________________

۱ . BDJ, P.88.

۲ . رک: سفر تثنیه، ۷:۵٫

هفت آسمان » تابستان ۱۳۸۳ – شماره ۲۲ (صفحه ۱۳۰)


که مرا اطاعت‌ کنند! ولی ایشان اطاعت‌ نکردند‌ و تـوجهی بـه دستورات من ننمودند، بلکه به دنبال امیال و خواسته‌های سرکش و ناپاک خود رفتند. ایشان با این کار عهد مرا زیر پا گذاشتند، بنابراین تمام تنبیهاتی را که در آن عهد‌ ذکر شده بود، در حـقشان اجـرا کـردم». خداوند به من فرمود: «اهـالی یـهودا و اورشـلیم علیه من طغیان کرده‌اند. آنها به گناهان پدرانشان باز گشته‌اند و از اطاعت من سر باز می‌زنند؛ ایشان‌ به‌ سوی بت‌پرستی رفته‌اند. هـم اهـالی یـهودا و هم اسرائیل عهدی را که با پدرانشان بسته بـودم شـکسته‌اند. پس چنان بلایی برایشان خواهم فرستاد که نتوانند جان سالم درببرند و هر چه التماس‌ و تقاضای‌ ترحم کنند، به دعایشان گـوش نـخواهم داد» (ارمـیا، ۱۱:۶ـ۱۱).

۵٫ خداوند پیمانی با قوم اسرائیل بسته، و به آنان گفته اسـت: «به ایشان گفته بودم که اگر از من اطاعت‌ کنند‌ و هر چه بگویم انجام دهند، ایشان قوم من خـواهند بـود و مـن خدای ایشان» (ارمیا، ۱۱:۴). اما این امر، قانون عام خداوند است. هـر کـه از او اطاعت کند لطف‌ و برکت‌ او‌ شاملش می‌شود:

قوم‌های غیریهود نیز‌ وقتی‌ خداوند‌ را بپذیرند، از برکت او برخوردار خواهند شـد. پس ایـشان نـگویند: «خداوند ما را از قوم خود نمی‌داند»… خداوند در مورد‌ قوم‌های‌ غیریهود‌ که به قـوم او مـلحق مـی‌شوند و او را‌ خدمت‌ می‌کنند و او را دوست داشته، خدمتگزار او می‌شوند، چنین می‌گوید: «اگر حرمت روزِ سَبْت را نگاه دارند و بـه عـهد‌ مـن‌ وفادار‌ بمانند، ایشان را نیز به کوه مقدس خود خواهم آورد‌ و در خانه عبادتم ایشان را شاد خـواهم سـاخت و قربانی‌ها و هدایای ایشان را قبول خواهم کرد. خانه من «خانه‌ عبادت‌ همه‌ قوم‌ها» نـامیده خـواهد شـد» (اشعیا، ۵۶:۳ـ۷).

و البته نافرمانی قوم اسرائیل از‌ خدا‌ جرم سنگین‌تری است و مجازات شدیدتری را به دنبال خـواهد داشـت.(۱) بنابراین، قوم برای هدف و مأموریتی خاص‌ برگزیده‌ شده‌ است. اما قانون خداوند عـمومی اسـت و هـر کس از او اطاعت کند‌، به‌ او‌ مقرب می‌شود.

۶٫ قانون عمومی الاهی این است که هر کس از او اطـاعت کـند‌ برترین‌ است‌ و در دستگاه خداوند، مقرب‌ترین است. این سخن را انبیای دیگر هم خـطاب بـه امـت‌ خود‌ بیان کرده‌اند. برای نمونه حضرت عیسی(ع) خطاب به پیروانش می‌فرماید:

______________________________

۱ . رک: حزقیال، ۳۶‌:۱۹‌ـ۳۱‌.

هفت آسمان » تابستان ۱۳۸۳ – شماره ۲۲ (صفحه ۱۳۱)


شما نمک جـهان هـستید، ولی هـر گاه نمک مزه خود را از دست بدهد‌ چگونه‌ می‌توان آن را بار دیگر نمکین ساخت؟ دیـگر، مـصرفی ندارد، جز آن‌که بیرون ریخته‌ و پایمال‌ مردم‌ شود. شما نور جهان هستید. نمی‌توان شهری را که بـر کـوهی بنا شده است پنهان‌ کرد‌. هیچ کس چراغ روشن نمی‌کند تا آن را زیـر سـرپوش بگذارد، بلکه‌ آن‌ را‌ بر چراغپایه قرار مـی‌دهد تـا بـه تمام ساکنان خانه نور دهد. نور شـما نـیز باید‌ همین‌طور‌ در‌ برابر مردم بتابد تا کارهای نیک شما را ببینند و پدر آسمانی شما‌ را‌ تـمجید کـنند (انجیل متی، ۵:۱۳ـ۱۶).

پس مؤمنان نمک جـهان و نـور جهان هـستند؛ امـا ارزش آنـها‌ تا‌ زمانی است که آنان بـرای جـهان و مردم نفع داشته باشند.

به همین‌ مطلب‌ در قرآن مجید نیز اشاره شـده اسـت‌:

«کنتم‌ خیر‌ امه اُخرجَت للناس تـأمرون بالمعروف و تنهون عن‌ المـنکر‌ و تـؤمنون بالله» (آل‌عمران، ۱۱۰). شما بهترین امـتی هـستید که برای انسان‌ها آفریده شده‌اند‌؛ امر‌ به معروف و نهی از منکر‌ می‌کنید‌ و به خـدا‌ ایـمان‌ دارید‌.

امت پیامبر بهترین امـت هـستند، امـا‌ علت‌ این بـرتری اعـمال آنان است. و معلوم اسـت کـه این برتری تا زمانی‌ است‌ که آن اعمال برقرار باشند. و البته‌ قوم اسرائیل هم در‌ زمـان‌ خـود تنها موحدان آن منطقه‌ بودند‌ و به هـمین مـعنا از دیگران بـرتر بـوده‌اند. بـه گفته نویسنده‌ای یهودی بـهترین بیانی‌ که‌ عالمان یهودی از اندیشه برگزیدگی‌ ارائه‌ کرده‌اند‌ این است که‌ این‌ قوم از این جـهت‌ بـرگزیده‌ است که توحید فقط در میان آنـان وجـود داشـته و دیـگران بـعدها از آنان گرفته‌اند‌.(۱)

۷٫ در‌ قـرآن مـجید نیز به گونه‌ای به‌ برگزیدگی‌ قوم اسرائیل‌ اشاره‌ شده‌ است:

«و لقد آتینا بنی‌اسرائیل‌ الکتاب والحکم والنـبوه و رزقـناهم مـن الطیبات و فضلناهم علی العالمین» (جاثیه، ۱۶). ما بـه بـنی‌اسرائیل کـتاب‌ و حـکمت‌ و نـبوت را بـخشیدیم و از روزی‌های پاکیزه‌ به‌ آنها‌ عطا‌ کردیم‌ و آنان را بر‌ جهانیان‌ برتری بخشیدیم.

صاحب تفسیر المیزان در تفسیر بخش آخر این آیه «و آنان را بر جهانیان برتری‌ بخشیدیم‌» می‌گوید‌ که اگـر مقصود از جهانیان همه جهانیان‌ باشد‌، پس‌ آنان‌ از‌ برخی‌ جهات مانند کثرت انبیا و معجزات فراوان بر دیگران برتری دارند و اگر مقصود همه جهانیان عصر خودشان باشد، از همه جهات برتری داشته‌اند.(۲)

______________________________

۱ . EJC, P.71.

۲ . المـیزان، ج۱۸، ص۱۶۵‌.

هفت آسمان » تابستان ۱۳۸۳ – شماره ۲۲ (صفحه ۱۳۲)


در جـای دیگر آمده است: «یا بنی‌اسرائیل اذکروا نعمتی التی انعمت علیکم و انی فضلتکم علی العالمین» (بقره، ۴۷ و ۱۲۲). ای بنی‌اسرائیل یاد کنید از نعمت‌هایی که به شما عطا کردم‌ و شما‌ را بر جهانیان برتری دادم.

و نـیز آمـده است: «قال اغیر الله ابغیکم الها و هو فضلکم علی العالمین» (اعراف، ۱۴۰). [موسی] گفت آیا غیر خدا را به عنوان معبود برای‌ شما‌ طلب کنم، حـال آنـ‌که خدا شما را بر جهانیان بـرتری داد.

ایـن برتری دادن به این بوده است که آیات روشن را برای‌ آنان‌ آورده و دین حق را به‌ آنان‌ داده و آنان را نجات داده است.(۱) با توجه به آیات قبل و بعدِ آیـاتِ فـوق، روشن است که مـقصود از بـرتری‌دادن، نعمت‌هایی است که خداوند‌ به‌ بنی‌اسرائیل عطا کرده است‌. از‌ آیه آخر استفاده می‌شود که از آنجا که خدا شما را برتری داده، پس باید تنها او معبود شما باشد. پس برتری دادن خداوند در راستای مأموریت و وظیفه‌ای خـاص بـوده‌ است‌.

بنابراین، برگزیدگی قوم اسرائیل در قرآن مجید هم مطرح شده است، اما هرگز مقصود از آن یک تقدس و برتری ذاتی و ماهوی نیست.

نتیجه سخن

بنابه عهد قدیم، قوم اسرائیل، قوم‌ برگزیده‌ خـدا اسـت‌. از سوی دیـگر کسانی در تاریخ یهودیت از این برگزیدگی یک برتری روحی و ماهوی را استفاده کرده‌اند‌. همچنین کسانی در این راه چنان افراط کـرده‌اند که به نژادپرستی‌ روی‌ آورده‌اند‌. اما حق آن است که این بـرگزیدگی، مـشروط و بـرای انجام مأموریتی خاص بوده است. برگزیدگی به این ‌‌معنا‌ ویژه قوم اسرائیل نیست و انبیای دیگر هم در رابـطه ‌ ‌بـا امت خویش همین‌ را‌ گفته‌اند‌. همچنین در تاریخ یهودیت دانشمندان بزرگی بوده‌اند که از برگزیدگی هـمین بـرداشت را داشـته‌اند. به‌ نظر می‌رسد که از کتاب تلمود هم در مجموع همین را می‌توان برداشت‌ کرد، هر چند در‌ ایـن‌ مجموعه عظیم سخنان گوناگونی آمده است که از ظاهر بعضی برتری قومی استشمام مـی‌شود. اما با توجه بـه سـخنان محکمی که در نقض آن آمده، شاید نتوان به صورت قطعی چنین‌ مطلبی را به این مجموعه نسبت داد. بنابراین می‌توان ادعا کرد که نژادپرستی برداشتی خطا، و انحراف از متون مقدس یهودی است.

______________________________

۱ . همان، ج۸، ص۱۵۴٫

هفت آسمان » تابستان ۱۳۸۳ – شماره ۲۲ (صفحه ۱۳۳)


کتاب‌نامه

کـتاب مقدس.

شاهاک، اسرائیل، تاریخ یهود، مذهب‌ یهود‌، ترجمه مجید شریف، انتشارات چاپخش، تهران، ۱۳۷۶٫

شاهاک، اسرائیل، نژادپرستی دولت اسرائیل، ترجمه امان‌الله ترجمان، انتشارات توس، تهران، ۱۳۵۷٫

راب، ا. کُهِن، گنجینه‌ای از تلمود، ترجمه امیرفریدون گرگانی، تهران، ۱۳۵۰٫

گـارودی‌، رژهـ‌، تاریخ یک ارتداد، ترجمه مجید شریف، مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، تهران، ۱۳۷۷٫

طباطبایی، محمدحسین، المیزان، ج۱۸ و ۸، انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.

“CJRT” Atlan, Henri, “Chosen People” in Contemporary‌ Jewish‌ Religious Thought, NewYork, 1999.

“EJ”, Encyclopedia Judaica, V.5, Encylopaedia Judaica Jerusalem, 1996.

“TJR” Jacobs, Louis, The Jewish Religion, a Componian, Oxford University Press, 1995.

Neusner, Jacob, “Judaism” in our Religious, Ed‌. Arvind‌ Sharma‌, Harpersan francisco, 1993.

Unterman, Alan‌, Jews‌, their‌ Religious Belifs and Practices, Routledge, London and NewYork, 1990.

“EJC”, Encyclopedia of Jewish Concepts, Birnbaum, Philip, Hebrew Publishing Company, New York‌, ۱۹۹۵‌.

“BDJ‌”, The Blackwell Dictionary of Judaica, Cohn – Sherbok, Dan‌, Blackwell‌, ۱۹۹۲٫

هفت آسمان » تابستان ۱۳۸۳ – شماره ۲۲ (صفحه ۱۳۴)


شبکه بین المللی مطالعات ادیان

اینفورس (شبکه بین المللی مطالعات ادیان)،‌ بخشی از یک مجموعه فعالیت های فرهنگی است که توسط یک گروه جهادی مجازی انجام می شود. این گروه  بدون مرز، متشکل از اساتید، طلاب، دانشجویان و کلیه داوطلبان باایمان و دغدغه مندی است که علاقمند به فعالیت علمی جهادی در عرصه جنگ نرم هستند. شما هم می توانید یکی از اعضای این گروه باشید(اینجا کلیک کنید). فعالیت های سایت زیر نظر سید محمد رضا طباطبایی، مدرس ادیان و کارشناس صدا و سیماست. موضوعات سایت نیز در زمینه سیر مطالعاتی با رویکرد تقویت بنیه های اعتقادی و پاسخ به شبهات است.

0 0 رای ها
شما هم امتیاز بدهید..
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
دکمه بازگشت به بالا
0
افکار شما را دوست دارم، لطفا نظر دهیدx
()
x