مطالعات متفرقه (خارج از سیر مطالعاتی)

معرفی کتاب جوهره تلمود

آدرس مقاله در پایگاه مجلات تخصصی نور: هفت آسمان » پاییز ۱۳۷۹ – شماره ۷ (از صفحه ۱۸۹ تا ۲۱۸)
معرفی کتاب جوهره تلمود (۳۰ صفحه)
هفت آسمان » پاییز ۱۳۷۹ – شماره ۷ (صفحه ۱۸۹)


‌ ‌‌‌جـوهره‌تلمود‌ (The Essential Talmad، به عبری: ha – Talmud la – Kol)؛ مؤلف: آدین آشتاین‌سالتز (Adin‌ Steinsaltz‌)؛ مترجم‌ انگلیسی: چایاگالایی (Chaya Galai)؛ نوبت چاپ: سوم؛ ناشر: publisher Basic Books Inc.، ۲۹۶ ص. رقـعی.

مـقدمه‌

تـلمود اثری بزرگ و پراهمیت است که از زمان تدوین آن در اواخر قرن‌ پنجم میلادی تاکنون، محور‌ مباحثات‌ گـوناگونی بوده است. ادبیات تلمودی میراث پرمایه شریعت یهودی است. در آثار دین‌پژوهان، هر جـا که سخن از یهودیت مـی‌رود، نـقبی به آن گنجینه‌ای عظیم نیز زده می‌شود. اصطلاحاتی چون سنت‌ حاخامی(۱)، یهودیت حاخامی(۲) و یا یهودیت تلمودی(۳) همه از رویکردی حکایت می‌کنند که مبنای اصلی آن تلمود و اندیشه آفرینندگان آن است. بی‌شک شناخت این اثر نه تـنها به فهم هر چه بیشتر‌ آیین‌ یهود کمک می‌کند، که دست‌مایه‌های ارزشمندی را نیز در اختیار ما می‌گذارد که می‌توان در مطالعات تطبیقی با سنت فقهی اسلامی به کار گرفت و به بررسی احتمال تـعامل ایـن دو‌ سنت‌ پرداخت. در مباحثی نظیر اصیل یا اعتباری بودن فقه اسلامی یکی از فرض‌های تحقیق، تعامل و حتی بهره‌گیری فقه اسلامی‌از سنت شفاهی یهود به ویژه رویکرد تلمودی است. اگر بخواهیم‌ در‌ نفی یـا اثـبات این نظریه سخن بگوییم، ناگزیر از شناخت تلمود هستیم. پیش‌تر نگارنده با همین دل‌مشغولی به معرفی اجمالی تلمود در شماره دوم مجله هفت آسمان پرداخت. در‌ این‌ شماره‌ به بهانه معرفی یک کـتاب‌ در‌ هـمین‌ زمینه نقبی به محتوای مجموعه عظیم تلمود می‌زند.

______________________________

۱٫ Rabbinic Tradition

۲٫ Rabbinic Judaism

۳٫ Talmudic Judaism

هفت آسمان » پاییز ۱۳۷۹ – شماره ۷ (صفحه ۱۹۰)


مؤلف این کتاب، آدین اشتاین‌سالتز، در سال‌ ۱۹۳۷‌ در‌ یک خانواده غیرمذهبی در روسیه به دنیا آمد‌. تحصیلات‌ رسمی او در رشته ریاضیات است و در کنار آن به مـطالعات حـاخامی پرداخـت.در بیست و سه سالگی ریاست یـک‌ دبـیرستان‌ را‌ در فـلسطین اشغالی به عهده گرفت که جوان‌ترین رئیس دبیرستان‌ محسوب می‌شد. امروزه شخصیتی جهانی و از حاخام‌ها و رهبران فکری جامعه یهودیان به حساب مـی‌آید. بـا تـأسیس مؤسسه چاپ‌ و نشر‌ تلمود‌، تاکنون بیش از ۵۸ عنوان کـتاب در زمـینه تلمود، تفکر عرفانی‌ یهود‌، جامعه‌شناسی، شخصیت‌شناسی تاریخی و فلسفی نوشته و به چاپ رسانده است. این کتاب‌ها به زبان‌های مختلف از جـمله‌ روسـی‌، انـگلیسی‌، فرانسوی، ژاپنی برگردانده شده‌اند.

آدین اشتاین‌سالتز در بیشتر نوشته‌هایش دل‌مشغولی خـود را‌ نسبت‌ به‌ آینده یهودیان نشان می‌دهد. وی در این راه گام‌های عملی نیز برداشته است. یهودیان‌ شوروی‌ سابق‌ از او به رئیس فـرقه در مـیان خـودشان یاد می‌کردند. او سفرهای زیادی به‌ روسیه‌ و جمهوری‌های تازه استقلال یافته انـجام داد و در آنـ‌جا برای معرفی یهودیت بسیار فعالیت‌ کرد‌.

شهرت‌ اشتاین‌سالتز بیشتر به شرح و تفسیر و ترجمه‌های او در زمینه تلمود بـابلی اسـت، کـاری که‌ وی‌ از حدود سی سال قبل آغاز کرده است. حدود پانزده جـلد از تـرجمه‌ عـبری‌ تلمود‌ بابلی وی به چاپ رسیده است و چیزی حدود دو میلیون نسخه آن زیر چاپ است‌. پیـش‌بینی‌ مـی‌شود کـه این اثر در دهه آینده در حدود ۴۳ جلد به‌ پایان‌ برسد‌.ترجمه وتفسیر انگلیسی وی نیز تـا کـنون در ۲۱ جلد از چاپ خارج شده است‌. چند‌ جلد‌ از برگردان روسی و چهار جلد از ترجمه فـرانسوی تـلمود نـیز تاکنون عرضه‌ شده‌ است.

از جمله کارهای مهم اشتاین‌سالتز که برای یهودیان روسی انجام داده اسـت، تـأسیس دانشگاه یهودی‌ مسکو‌ و دانشگاه یهودی سن پترزبورگ است. در این دو مرکز آموزشی، هر سـاله‌ زبـان‌ عـبری و درس‌هایی درباره زندگی، تاریخ و فلسفه یهودی‌ برای‌ هزاران‌

هفت آسمان » پاییز ۱۳۷۹ – شماره ۷ (صفحه ۱۹۱)


یهودی روسی تدریس می‌شود. او یک مرکز‌ انـتشاراتی‌ نـیز در مسکو تأسیس کرد.وی عضو آکادمی‌علوم روسیه نیز است.

در فلسطین‌ اشغالی‌، وی ریاست مـراکز آمـوزشی زنـجیره‌ای‌ از‌ مقطع مهد‌ کودک‌ تا‌ دبیرستان را بر عهده دارد.در‌ سال‌ ۱۹۸۸ بالاترین نشان افتخار دولت حاکم بر فلسطین اشـغالی را کـسب کـرد‌.

درباره‌ فعالیت‌های علمی اشتاین‌سالتز در اروپا و امریکا‌ باید گفت که وی‌ مدتی‌ استاد مـقیم دانـشگاه و مؤسسات آموزش‌ عالی‌ بزرگ در این دو منطقه بود. از جمله این مراکز می‌توان به دانشگاه‌ ییل‌(۱) و دانشگاه پریـنستون اشـاره کرد. چند‌ سال‌ قبل‌ موفق شد نشان‌ افتخار‌ هنر و ادبیات فرانسه را‌ کـسب‌ کـند. فعالیت‌های علمی اشتاین‌سالتز در امریکا را «جامعه ألف»(۲) حمایت و پشـتیبانی مـی‌کند.

او هـم‌ اکنون‌ در قدس در فلسطین اشغالی ساکن‌ است‌ و از حـاخام‌های‌ مـعتقد‌ به‌ سنت و یهودیت تلمودی است‌. کتاب جوهره تلمود، که ترجمه فارسی آن در مرکز مـطالعات و تـحقیقات ادیان و مذاهب به دست‌ صـاحب‌ ایـن قلم بـه پایـان رسـیده است‌، دارای‌ سه‌ بخش‌ است‌: تـاریخچه، سـاختار و محتوا‌، و روش‌ها‌. در پایان جدول مقایسه‌ای ابواب و فصول میشنا و تلمود، و نیز نمایه کـتاب آمـده است.

جهت آشنایی بیشتر‌ دین‌پژوهان‌گرامی‌ بـا‌ محتوای کتاب جوهره تـلمود، اجـمالی از اهم‌ مباحث‌ مطروحه‌ آن‌ را‌ تـقدیم‌ مـی‌کنیم.

بخش اول: تاریخچه

۱٫ تلمود چیست؟

اگر کتاب مقدس شالوده یهودیت باشد، تلمود ستونی است کـه از فـراز بنیادها سربرآورده و عمارت معنوی و عـقلانی ایـن دیـن را تقویت می‌کند‌. تـلمود خـلاصه‌ای از شریعت شفاهی(۳) است کـه طـی قرن‌ها تلاش عالمان فلسطین و بابل به بار نشسته است؛

______________________________

۱٫ Yale

۲٫ Aleph Society

۳٫ Oral Law

هفت آسمان » پاییز ۱۳۷۹ – شماره ۷ (صفحه ۱۹۲)


مجموعه‌ای از قوانین، اسطوره‌ها، فلسفه و آمـیزه‌ای از مـنطق‌ یگانه‌ و عمل‌گرایی ناب، تاریخ، دانش، حـکایات و فـکاهی، جُنگی از مـطالب ضـد و نـقیض اما دارای چارچوبی‌منظم و منطقی اسـت. تلمود تجسم مفهوم بلند میصوا تلمود توراه (۱)، یعنی تکلیف شرعی یادگیری و مطالعه تورات‌، دانش‌اندوزی‌ و خـردورزی اسـت. تلمود در بیشتر موضوعات یعنی هلاخاها، آیـات تـورات، احـادیث و سـنت عـالمان نگاهی عینی و واقـعی دارد.

از آن جـایی که تلمود اثری‌ متجانس‌ و یکدست نیست و نویسنده واحدی آن‌ را‌ ننوشته است، مباحث و موضوعات پراکنده و متنوعی در آن طـرح شـده‌اند کـه بیانگر طیف وسیعی از علایق است. تلمود نـتیجه و حـاصل تـقریر انـدیشه‌ها و بـیانات تـعداد‌ زیادی‌ از عالمان در یک‌ دوره‌ طولانی است، گفته‌ها و نظراتی که ملهم از زندگی و واقعیات آن است.

۲٫ شریعت شفاهی ـ نسل‌های اولیه

اطلاعات ما درباره خاستگاه‌ها و رشد اولیه شریعت شفاهی بسیار انـدک است، اما از کنایات و اشارات‌ متنوع‌ و متعدد کتاب مقدس می‌توانیم دریابیم که چرا شریعت شفاهی برای تفسیر و تکمیل شریعت مکتوب رشد کرد. اصولاً هر قانون مدون و هر نوشته‌ای باید با یـک سـنت شفاهی همراه باشد؛ وظیفه‌ این‌ سنت شفاهی‌ انتقال معانی لغات، شرح و تفسیر واژگان و اصطلاحات و توضیح و تبیین رسوم عامه و واقعیات حاکم بر جامعه زمان نزول‌ است. بنابراین، بایسته بود کـه ایـن سنت شفاهی در کنار تورات‌ مکتوب‌ باشد‌ و حفظ شود.

با گذشت زمان و فاصله گرفتن از عصر ابلاغ شفاهی، انتقال رسمی شریعت شفاهی به نسل‌های ‌‌بـعدی‌ بـایستگی تازه‌ای یافت. در میان نسل‌های اولیـه، بـعد از نزول وحی در طور‌ سینا‌، تمامی‌افراد‌ و جامعه معنی و مقصود هر عبارتی را می‌دانستند و اقدام عملی عمدی و آگاهانه برای تدوین سنت شفاهی‌ امری زاید بود.

______________________________

۱٫ Mitzvat Talmud Torah

هفت آسمان » پاییز ۱۳۷۹ – شماره ۷ (صفحه ۱۹۳)


در دوره معبد اول، اغـلب بـا عنوان‌ توفسئی توراه(۱) (تـورات‌آموختگان) مـواجه‌ می‌شویم‌ که در مطالعه و تفسیر شریعت شرکت داشتند.در دوره معبد دوم، عزرای کاتب اولین کسی است که تاریخ از او به عنوان حکیمی که به مطالعه و شرح تورات و آموزش آن به‌ قوم یهود اقدام کرده اسـت، یـاد می‌کند. نام و زمان او طلیعه دوره‌ای است به نام عصر کاتبان، عصری که در تاریخ یهود به دوره کنست گدولا(۲) (دوره مجمع کبیر) معروف است‌. این‌ دوره تقریبا مقارن است با دوره حاکمیت پارسیان بر سـرزمین فـلسطین.

از لحظه‌ای کـه تدوین رسمی تورات به انجام رسید و همه پذیرفتند که این متن، مرجع اصلی و محور باشد و زندگی‌ قـوم‌ یهود مطابق آن پی‌ریزی گردد، کاتبان خود را با وظیفه تنظیم شریعت شـفاهی مـواجه دیـدند. ایشان در ابتدا به آن دسته از سنت شفاهی پرداختند که حاوی تفاسیر، آداب‌ و رسوم‌، سابقه‌ها و رویه‌های قانونی بود.

بـنابراین، ‌ ‌در دوره مـعبد دوم پایه‌های شریعت یهود بنا نهاده شد و چهره معنوی قوم یهود برای قرن‌های آتـی شـکل گـرفت، دوره بی‌دغدغه و راحتی که در‌ آن‌ تحولات‌ تدریجی و خوش‌ساختی به وجود آمد‌ و دنیای‌ یهود‌ را برای خیزش‌های اجـتماعی آینده مهیا می‌ساخت.

______________________________

۱٫ Tofsei Torah

۲٫ Knesst Gedolah

هفت آسمان » پاییز ۱۳۷۹ – شماره ۷ (صفحه ۱۹۴)


۳٫ شریعت شفاهی ـ عصر زوگوت(۱) (جفت‌ها)

عصر زوگوت تا حد زیـادی‌ با‌ دوره‌ حاکمیت یـونانیان بـر سرزمین فلسطین (۳۳۲ ـ ۱۴۰ ق‌م‌) و دوره‌ سلسله حشمونیان(۲) (۱۴۰-۳۷ ق‌م) و بعد از آن منطبق است. این دوره از لحاظ فرهنگی دوران مقابله است، مقابله‌ با‌ یونانیان‌ سلوکید، مقابله با نفوذ یونانی‌گرایی، مقابله با فرقه‌های مرتد. در‌ این دوره شخصیتی بزرگ و اسـطوره‌ای به نام کاهن اعظم شمعون هاصدیق(۳) زندگی می‌کند که بنا به نقلی بازمانده‌ مجمع‌ کبیر‌ است.

پیدایش فرقه‌های دینی مانند حسیدیم(۴) (پارسایان) و قیام اینان علیه حشمونیان‌ و آزاد‌ شدن یهودیه و فلسطین، فعال شـدن صـدوقیم(۵) (صدوقیان) که از محافظه‌کاری دینی طرفداری می‌کردند و تنها به شریعت‌ مکتوب‌ باور‌ داشتند و پروشیم(۶) (فریسیان) که رهبری عامه مردم را به عهده داشتند، از‌ جمله‌ مسائل‌ مربوط به این دوره است.

فعالیت‌های زوگوت و نـشر روشـمند شریعت شفاهی توسط آنها موجب‌ شد‌ تا‌ دانشمندان و عالمان دینی به رهبران قوم یهود مبدل شوند، اگرچه فاقد جایگاه و قدرت سیاسی‌ و حکومتی‌ بودند.

۴٫ تناییم(۷) (معلمان)

شروع دوره تناییم همزمان اسـت بـا آغازین ایام حکومت هیرودیس‌ (۸) و دو‌ دانشمند‌ بزرگ، هیلل و شمای. تنّا یعنی کسی که می‌آموزد و آموخته‌هایش را به دیگران انتقال می‌دهد‌. تناییم‌ جمع عبری است که بر تمامی‌عالمان این دوره اطلاق می‌شد. مـشخصه ایـن دورهـ‌، کشف‌ روش‌های‌ نوین در تحقیق بـود. از تـنّاهای بـزرگ می‌توان از یوحانان بن زکّای،(۹) الیعزر بن هیرکانوس‌،(۱۰‌) ربی‌یوشع بن حَننیا(۱۱) و ربی‌یوسی‌ها کُهِن(۱۲) نام برد. بارزترین شخصیت‌های تنّایی‌، هیلل‌ و شمای‌ هستند کـه دو مـکتب فـکری هیلل و شمای منسوب به آن دو است.

______________________________

۱٫ Zugot

۲٫ Hasmonean

۳٫ Simeon‌ ha‌-Tzadik‌

۴٫ Hassidim

۵٫ Tzedokim

۶٫ Perushim

۷٫ Tannaim

۸٫ Herod

۹٫ Yohanan Ben Zakkai

۱۰٫ R. Eliezer Ben Hyrcanus‌

۱۱‌. R. Joshua Ben Hananiah

۱۲٫ R.Yosse ha-Cohen

هفت آسمان » پاییز ۱۳۷۹ – شماره ۷ (صفحه ۱۹۵)


۵٫ تدوین میشنا

از آنـ‌جا کـه شریعت شفاهی طی قرن‌ها‌، از‌ طریق ابلاغ و تعلیم شفاهی از استاد به شاگرد منتقل شده بود، لازم‌ بود‌ که این مـجموعه تـنظیم و مـوضوعات آن طبقه‌بندی‌ شود‌. با‌ افزایش حجم این گفته‌ها و استنباطات و نظریات، بـه‌ خاطر‌ سپردن آنها، که تا آن زمان متداول بود، غیرممکن شد. این ضرورت حکیمان‌ و عالمان‌ یهود را به تدوین اولیـه‌ ایـن‌ مـجموعه کشاند‌ که‌ نام‌ آن را میشنا نهادند. مطالب میشنا‌ در‌ شش سِدِر(۱) یا بـخش اسـت که برای اولین بار ربی یهودا هناسی‌(۲) ترسیم‌ کرده است. بعد از مرگ وی‌، تنها اصلاحاتی جـزئی و اضـافاتی‌ ضـروری‌ روی میشنا صورت گرفت. تدوین‌ میشنا‌ حسن ختام دوره تناییم است و در انتهای این دوره، مـیشنا اثـری کـامل و مقدس‌ است‌ که در رتبه دوم، بعد‌ از‌ تورات‌، قرار دارد.

۶٫ آموراییم‌(۳) بابل‌

تدوین میشنا و مرگ ربی‌یهودا‌ سـرآغاز‌ عـصری جـدید به نام عصر آموراییم بود. آموراییم جمع عبری به معنای «مفسران میشنا‌» است‌. از سـال ۲۰۰ قـ‌م تا ۵۰۰‌ م حکیمان‌ را آموراییم‌ می‌خواندند‌. بعد‌ از فوت ربی‌یهودا دیگر‌ کسی نتوانست جایش را در فلسطین پر کـند؛ لذا آمـورای بـزرگ، ربی ابّا بن ایبو‌(۴)، یک‌ مرکز روحانی در بابل ایجاد کرد‌.

از‌ آموراییم‌ بزرگ‌ بابل‌ بـاید از ابـّا‌ و سموییل‌(۵) یاد کرد که اولین نسل آموراییم آن جا را به وجود آوردند. محور کـار ایـن گـروه‌ میشنا‌ بود‌ و تلاش می‌کردند تا از طریق نقل منابع‌ از‌ میان‌ میشناهای‌ متفرقه‌ تا‌ آن‌جا که مـمکن بـود به تحلیلی همه‌جانبه از میشنا دست یازند. اینان را ربی نمی‌خواندند، چون ربی‌لقبی انـتصابی‌بود و تـنها در فـلسطین این انتصاب ممکن بود؛ لذا عنوان‌ راو(۶) بر آنان اطلاق شد که صرفا به مقام علمی ایـشان اشـاره داشـت و بر خلاف واژه ربی، بیانگر جایگاه فقهی و هلاخایی آنها نبود.

______________________________

۱٫ Seder

۲٫ R. Judah ha-Nasi

۳٫ Amoraim

۴٫ R. Abba Ben‌ Ibo‌

۵٫ Samuel

۶٫ Rav

هفت آسمان » پاییز ۱۳۷۹ – شماره ۷ (صفحه ۱۹۶)


ثمره تلاش ایـنان بـه دست ربی‌آشی(۱) به جامعه عرضه شد و آن تنظیم و انشای تلمود بابلی، یا، بهتر بگوییم، گمارای بابل اسـت کـه در شرح و تفسیر میشنا پدید‌ آمده‌ بود.

۷٫ آموراییم فلسطین

اگرچه مرگ ربی یـهودا هـناسی پایان عصر میشنایی را رقم زد، ولی تعلیم و تعلم مـیشنایی چـون پلی ارتـباطی میان تناییم‌ و آموراییم‌ باقی ماند. آموراییم فـلسطین، از‌ جـمله‌ شخصیتی چون ربی یوحانان، گمارای فلسطینی را پدید آوردند.

۸٫ نگارش تلمود بابلی

تلمود در مـعرض ویـرایش‌های متعددی قرار گرفته و به شـکل تـلخیص شریعت شـفاهی‌ تـدوین‌ شـده است. با این‌ همه‌، روش مطالعه و تـحقیق حـاکم بر دارالعلم‌های بابل را به درستی بیان کرده است و باید به آن به چـشم یـک جزء از زندگی و جوهره تجربه عقلانی نـسل‌های پیشین نگاه کرد.

دارالعـلم‌های‌ بـابل‌ مراکزی هستند که تلمود از روش تـحقیق و تـحصیل در آنها سخن می‌گوید. میشنا در این دارالعلم‌ها به بحث گذاشته می‌شد و حکیمان و عالمان یـهودی در حـضور شاگردان و گاه در محافل عمومی‌ بـه‌ شـرح و تـبیین‌ آنها می‌پرداختند. اصـولاً پرسـش‌های اساسی درباره هر بـخش از مـیشنا عبارت بودند از: راوی این نظریه یا‌ نص کیست؟ شأن نزول آن چیست؟ و در لابه‌لای بحث همچنین از اسامی حکیمان‌ و عـالمان‌، تـرتیب‌ هجاها و املای دقیق اسامی‌آنها، معانی واژگـان، تـناقضات و تعارضات مـوجود مـیان نـصوص و مطالب دیگری از این دسـت بحث ‌‌می‌شد‌.

تلمود بابلی مجموعه‌ای از این مباحث در دارالعلم‌های بابل است و گواه ما بر‌ این‌ مـدعا‌ ایـن است که در اول اکثر رساله‌های تلمود در بـخش‌های مـختلف آن، مـباحثی مـطرح شـده‌اند‌ که به دارالعـلم‌ها اخـتصاص دارند.

______________________________

۱٫ R. Ashi

هفت آسمان » پاییز ۱۳۷۹ – شماره ۷ (صفحه ۱۹۷)


۹٫ تفسیر تلمود

حتی پیش از آن که‌ کار نگارش تلمود به‌ پایان‌ برسد، کاملاً مشهود بود کـه ایـن اثـر در آینده متن اصلی و منبع اولیه شریعت یـهودی خـواهد بـود. تـمام جـوامع یـهودی‌نشین این اثر را در میان خود داشتند؛ اما ویرایش غیرمتعارف و نامنظم‌ تلمود، متن آن را دشوار ساخته بود.

در این میان، کسانی، و در رأس آنها رؤسای دارالعلم‌ها معروف به گائون‌ها، پا در عرصه تفسیر و شرح تـلمود گذاشتند. اینان واژه‌ها و اصطلاحات دشوار را‌ توضیح‌ دادند و به تشریح موضوعات پیچیده پرداختند. در تفسیر، رویکردهای متفاوتی را پیش گرفتند که طی قرن‌ها روشمندتر و مترقی‌تر شد. فرقه‌های گوناگون یهودی، از جمله سفاردی و اشکنازی، تـفسیرهای مـتفاوتی بر تلمود‌ نوشتند‌. امروزه بهترین روش مطالعه تلمود بهره‌گیری از کتب تفسیری بزرگ و کلاسیک و شرح و توضیحی است که بر خود این تفاسیر نوشته شده است.

۱۰٫ چاپ تلمود

بعد از تدوین نهایی‌ تـلمود‌، وجـود نسخه‌هایی از این اثر کامل جهت تأمین اهداف آموزشی دارالعلم‌ها ضرورت یافت. در ابتدا، بسیاری از نسخه‌های تلمود به دست خود طلاب دارالعلم‌ها و از روی مجموعه‌های در دسترس‌ در‌ دارالعـلم‌ها‌ نـوشته شده بود. با گذشت‌ زمـان‌ و اخـتراع‌ دستگاه‌های چاپ، علی‌رغم مشکلات و سخت‌گیری‌ها، تعداد معدودی نسخه از تلمود به چاپ رسید. در سال ۱۵۲۰ پاپ لئوی دهم اجازه انتشار‌ تلمود‌ را‌ صادر کرد و چاپ اولین نسخه کامل آن در‌ ونـیز‌ بـه اتمام رسید. در نیمه دوم قـرن بـیستم، با افزایش چاپ‌های گرافیکی تلمود مواجهیم. در این زمان، اختراع صنعت‌ افست‌ موجب‌ شد که متن تلمود دیگر بازبینی نشود و اصلاح و تجدیدنظر، که‌ روزی متداول بود، روی آن واقع نشود و اشتباهات و اغلاط چاپی از نـسخه‌ای بـه نسخه دیگر منتقل شود و باقی‌ بماند‌.

هفت آسمان » پاییز ۱۳۷۹ – شماره ۷ (صفحه ۱۹۸)


۱۱‌. توقیف تلمود

تلمود بارها مورد هجوم دستان سانسورگر قرار گرفت. در‌ این‌ میان، مسیحیان ابتدا با توقیف و ممانعت از انتشار تلمود و سپس با اعمال سانسورهای گـوناگون در آنـ‌، بیشترین‌ سـخت‌گیری‌ها‌ را نسبت به تلمود روا داشتند. اگرچه بعضی از محذوفات و موارد سانسور‌ شده‌ در‌ نسخه‌های بعدی بازگردانده شد، اما به خـاطر گستره مباحث و تغییرات زیادی که در طی‌ قرن‌ها‌ روی‌ تلمود صورت گـرفت، اصـلاح تـمامی‌تحریفات، حتی از نسخه‌هایی که انتشار آنها بعد از لغو‌ حکم‌ سانسور بود، غیرممکن شد. البته در نسخه‌های دوره‌های اخیر تـلاش ‌ ‌شـده است تا‌ شکل‌ اصلی‌ متن بازگردانده شود.

بخش دوم: ساختار و محتوا

۱۲٫ ساختار تلمود

تـرتیب مـباحث تـلمود بابلی‌ و فلسطینی‌ مطابق همان ترتیب میشنا است. تلمود نیز مانند میشنا از شش بخش تشکیل‌ شـده‌ است‌: بخش زِراعیم(۱) در هلاخاهای مربوط به امور کشاورزی و محصولات سرزمین فلسطین؛ بخش مـوعِد(۲) درباره اعیاد‌ طول‌ یـک سـال و احکام روز شبات؛ بخش ناشیم(۳) درباره زنان، ازدواج و طلاق؛ بخش‌ نِزِیقین‌(۴) درباره‌ خسارات مدنی و کیفری؛ بخش قُداشیم(۵) درباره احکام معبد و قربانی‌ها و ذبح شرعی، حیوانات حلال گوشت و حرام‌ گوشت‌؛ و بخش‌ طُهاروت(۶) درباره احکام مـربوط به طهارت و نجاست شرعی.

۱۳٫ موضوع تلمود

محور‌ و موضوع‌ اصلی مباحثات تلمود، شرح و بسط تورات و میشناست. حوزه و قلمرو تورات بسیار گسترده است و شامل تمامی حوزه‌های‌ زندگی‌ یهودی می‌شود. عادات، رسوم، توصیه‌های شـغلی، دسـتورالعمل‌های پزشکی، بررسی وقایع انسانی، مسائل‌

______________________________

۱٫ Zeraim‌

۲٫ Moed

۳٫ Nashim

۴٫ Nezikin

۵٫ Kodashim

۶٫ Toharot

هفت آسمان » پاییز ۱۳۷۹ – شماره ۷ (صفحه ۱۹۹)


زبان‌شناختی، مسائل‌ اخلاقی‌ همگی‌ موضوع تورات را تشکیل می‌دهند و تلمود نیز‌ با‌ همین گستردگی از اینها بحث کرده است.

حکیمان تلمودی گفته‌اند: «مکالمات بی‌حساب و کتاب‌ روزمره‌، شـوخی‌ها و گـفتارهای خودمانی حکیمان را‌ باید‌ مطالعه کرد‌». بر‌ اساس‌ این دیدگاه، آنچه آنها گفته‌اند و از‌ آن‌ بحث کرده‌اند، در تلمود آمده است. نگاه به تورات به عنوان کتابی‌جامع‌ و فراگیر‌ موجب پیدایش خصیصه‌ای در ادبـیات تـلمودی‌ شد و آن انتقال مداوم‌ از‌ موضوعی به موضوع دیگر و از‌ حوزه‌ای‌ به حوزه دیگر است، بدون آن که تمایزی میان آنها ایجاد کنند.

۱۴‌. دعاها‌ و برکت‌ها

در دوره معبد اول‌، دعا‌ خواندن‌ خودجوش بود. هر‌ زمانی‌که‌ یـک یـهودی احـساس می‌کرد‌ باید‌ به درگاه خـداوند اسـتغاثه یـا شکرگزاری کند، در اماکن خصوصی یا در معبد این‌ عمل‌ را انجام می‌داد.

اما در دوره‌ معبد‌ دوم، بنابه‌ ملاحظاتی‌، از‌ جمله بیگانه شدن یهودیان‌ سرزمین‌های آوارگـی(دیـاسپورا) از زبـان عبری و مفاهیم اصلی آیین یهود، دعا خواندن بـرای ایـشان مشکل‌ شده‌ بود. بر این اساس، مجمع کبیر‌ دعای‌ ویژه‌ای‌ را‌ تدوین‌ کرد. این دعا‌ به‌ «برکات هجده‌گانه»(۱) معروف اسـت. از نـکات مـورد توجه در مراسم نیایش یهودی «زمان‌های خاص» دعا و نیایش‌ است‌. مـواقیت‌ دعا به‌تفصیل مشخص شده‌اند.

مراسم دعا اغلب‌ به‌ صورت‌ جماعت‌ و در‌ معبد‌ یا کنیسه‌ها برگزار می‌شد. در تلمود

______________________________

۱٫ Shemoneh Esreh

هفت آسمان » پاییز ۱۳۷۹ – شماره ۷ (صفحه ۲۰۰)


درباره ایـن کـه جـماعت با چه عددی برپا می‌شود بحث گسترده‌ای صورت گرفته است.

از مـعروف‌ترین دعـاهای یهودی، مراسم‌ رسمی نیایش «شِمَع ییسرائیل»(۱) بود که در آن، دو قطعه از تورات (سِفر تثنیه ۶:۴-۹ و ۱۱:۱۳-۲۱) در هر صبح و شام قـرائت مـی‌شد. چـندی بعد ده فرمان به آن افزوده‌ شد‌. اما بعدها ده فرمان بنا به عللی از آن حـذف شـد.

عـلاوه بر دعاها، از برکت‌های گوناگون نیز باید نام برد. ذکرهای زیادی برای حوادث مختلف زنـدگی در نـظر‌ گـرفته‌ شده بودند: ذکر ایام شادمانی، عزاداری، پدید آمدن حادثه‌ای تلخ و شرّ و نیز ذکرها و بـرکت‌هایی در قـبال حوادث طبیعی مثل ذکری که در هنگام‌ دیدن‌ اولین شکوفه بهاری یا به‌ هـنگام‌ بـارش بـاران و یا دیدن زنان زیبا باید بر زبان جاری می‌شدند. اغلب این ذکرها و برکت‌ها در رسـاله بـِراخوت(۲) به شکل مفصل مورد بحث قرار‌ گرفته‌اند‌.

۱۵٫ شبات(۳) (روز شنبه‌)

مفهوم‌ شبات یک مـفهوم اصـلی و بـنیادین در شریعت یهودی است. اهمیت و حرمت آن از داستان آفرینش در سفر پیدایش تا حکم صریح مبنی بر مـنع کـار کردن در روز هفتم در‌ ده‌ فرمان کاملاً پیداست. «نباید در روز شبات کارکنی» حکم شرعی‌ای اسـت کـه در تـورات چندین بار تکرار شده است و انبیا بارها به آن تصریح کرده‌اند.

تعریف «کار» و محدوده زمانی روز‌ شـنبه‌ و نـوع مـمنوعیت‌ از جمله مباحث مهمی هستند که در تلمود از آنها بسیار سخن به میان آمـده اسـت. میشنا‌ یک سیاهه از کارها را به لحاظ هدفی که از انجام‌ آنها‌ مدنظر‌ است ارائه می‌کند؛ از اعمال مقدماتی و زراعـت گـرفته تا پردازش فلز و پارچه که مجموعا سی و نه عووداه‌(۴) (‌‌مقولات‌ اصلی کارها) نـام دارد.

امـا شبات تنها تداعی‌گر ممنوعیت‌ها و نواهی نیست. ایـن آیـه‌ کـه‌ «… و شبات‌ را خوشی و مقدس خداوند خوانی» (اشعیای نـبی، ۵۸:۱۳) یـادآور اعمال و آداب بسیاری است که‌ تداعی‌گر اصطلاح عام و کلی اُنِگ شبات(۵) (خوشی روز شبات) اسـت. از جـمله

______________________________

۱٫ Shema‌ Yisrael

۲٫ Berakhot

۳٫ Shabbat

۴٫ Avodaoh‌

۵٫ Oneg‌ Shabbat

هفت آسمان » پاییز ۱۳۷۹ – شماره ۷ (صفحه ۲۰۱)


این آداب می‌توان به سه وعـده غـذای شادمانه روز شـبات، پوشـیدن لبـاس شادی و افروختن شمع نام برد.

مـمنوعیت خـروج از منزل، و حرمت دست زدن به اشیا در روز شنبه نیز‌ از جمله مباحث مطرح و مورد بـحث حـکیمان تلمودی است. به طور کلی بـاید گفت که احکام بـی‌شمار روز شـبات یک شبکه گسترده از امور جـزئی اسـت که از چند مفهوم اساسی‌ در‌ آیین یهود به دست آمده‌اند و در نهایت به ایجاد سـاختاری مـینیاتوری و مرکب از هزاران جزء ریز و ظـریف کـه بـر گرد چارچوب اولیـه جـمع شده‌اند، انجامیده‌اند.

۱۶٫ عیدها

اکـثر رسـاله‌های بخش‌ موعد‌ تلمود درباره روزهای مقدس و مناسبت‌های ویژه در طی یک سال است. عید نـیز چـون شبات روز استراحت است، اما با روز هـفتم دو تـفاوت دارد: اولاً، مقررات آن نـسبت‌ بـه‌ شـبات از شدت کمتری برخوردار اسـت و ثانیا، در روز شبات انجام هر کاری ممنوع است امّا ممنوعیت‌های روز عید تنها شامل مِلِخت آوداه(۱) (کارهای فـیزیکی) مـی‌شود.

اعیاد یهود مطابق‌ تقویم‌ قمری‌ اسـت. از جـمله ایـن اعـیاد‌ روشـْ‌ حوْدِش‌(۲) (روز اول ماه) یـعنی زمـان رؤیت حسی و با چشم غیرمسلح هلال اول ماه یا زمان ثبوت آن توسط دو شاهد عادل‌ بود‌. در‌ این جـا تـلمود بـحث مفصلی درباره کیفیت رؤیت‌ هلال‌ و شرایط آن مـطرح مـی‌کند. عـید روشـْ هـشانه(۳) (رأس السـنه) عید سال نو است. اعیاد پَسح(۴) و سوکوت(۵) (عید خیام) نیز‌ احکام‌ خاصی‌ دارند. مراسم یوم کیپور(۶) (روز کفاره)، پوریم(۷) و حنّوکا(۸) از دیگر‌ مناسبت‌ها در آیین یهود هستند. تلمود درباره اعـیاد و مناسبت‌ها و مسائل مرتبط به آنها به‌تفصیل سخن گفته است.

______________________________

۱٫ Melekhet‌ Avodah‌

۲٫ Rosh‌ hodesh

۳٫ Rosh Hashanah

۴٫ Pesah

۵٫ Sukkot

۶٫ Yom Kippur

۷٫ Purim

۸٫ Hannukkah

هفت آسمان » پاییز ۱۳۷۹ – شماره ۷ (صفحه ۲۰۲)


۱۷٫ ازدواج‌ و طلاق‌

در این حوزه از دو دسته احکام راجع به دو موضوع مهم سخن به میان می‌آید‌: یکی‌ حرمت‌ زنا و تماس جنسی با مـحارم، و دومـی‌احکام مربوط به ازدواج و طلاق. تورات در‌ حالی‌ که‌ از این حوزه در فرمان «زنا مکنید» تا فهرستی از احکام در سفر لاویان‌ و اضافاتی‌ نیز‌ در سفر تثنیه درباره ممنوعیت‌ها سخن می‌گوید، اما تقریبا از رفتار زناشویی مـجاز سـخنی‌ به‌ میان نمی‌آورد. آنچه در میشنا و تلمود وجود دارد، شبکه‌ای بسیار مفصل و پیچیده و در‌ عین‌ حال‌ منسجم از قوانین و احکام زناشویی است. ارتباط میان زن و مرد و طرز بـرخورد دیـگران با‌ آن‌ دو، جایگاه عقد ازدواج و کـیفیت آن، طـلاق‌نامه، صیغه عقد، مراسم عروسی، احکام زفاف‌، روابط‌ زوجین‌ با دیگران، حکم زنای با محارم، فرزند متولد از زنا، مهریه، احکام تفصیلی طلاق، شرایط‌ و مقررات‌ ازدواج، حـق مـالکیت زن بر اموال و مباحث جـزئی دیـگر از جمله مباحثی‌ هستند‌ که‌ فقیهان و حاخامهای یهودی در تلمود از آنها سخن گفته‌اند.

۱۸٫ جایگاه زنان

در نگاه اول‌، چنین‌ به‌ نظر می‌آید که حقوق تلمودی زنان را از یک طبقه دون‌پایه و ایفاگر‌ نقشی‌ کاملاً فرعی در زنـدگی و جـامعه یهودی می‌داند. اما زنان در حوزه‌های بسیار گوناگونی فعال‌اند و حضور خود‌ را‌ نه تنها در ایفای نقش همسر و مادر، که در حوزه‌هایی که به‌ ظاهر‌ در انحصار جنس مذکر است، به اثبات‌ رسانده‌اند‌. علت‌ ایـن بـرداشت اولیه ظـاهرا در طبیعت رویکردی‌ است‌ که تلمود در قبال زندگی و تورات دارد. اگر می‌بینیم حاخامی‌بزرگ مثل ربی‌الیعرر به‌ زن‌ باسوادی مـی‌گوید: «هیچ حکمتی برای‌ زن‌ نیست مگر‌ ریستن‌ نخ‌ »، یا زن از آموختن مـنع مـی‌شود‌، بـه‌ این خاطر نیست که حکیمان تلمودی زن را فاقد استعداد آموختن می‌دانستند‌، بلکه‌ برعکس، آنان معتقد بودند که زنـان‌ ‌ ‌از بـیناه(۱) (درک) بیشتری‌ برخوردارند‌. لذا در سوی دیگر حکیمی‌ را‌ می‌بینیم که معتقد است که هر پدری باید تـورات را بـه دخـترش بیاموزد‌.

______________________________

۱٫ Binah‌

هفت آسمان » پاییز ۱۳۷۹ – شماره ۷ (صفحه ۲۰۳)


حکیمان از این که مبادا‌ زنان‌ خود‌ را به کلی‌ وقف‌ خواندن دعاها و انجام اعمال‌ شـرعی‌ کنند، و از وظیفه خانه‌داری و همسرداری و تربیت فرزند بازمانند، این احکام خاص را برای زنان‌ وضـع‌ کرده‌اند. اما آنچه از تـلمود بـرمی‌آید‌ صرفا‌ تمایز احکام‌ زنان‌ از‌ احکام مردان است و این‌ امر به هیچ وجه بر دون‌پایگی زنان دلالت ندارد.

۱۹٫ حقوق مدنی

حقوق مدنی یا‌، چنان‌ که معمولاً نامیده می‌شود، دینئی مِمونوت‌(۱) (حقوق‌ پولی‌) یـکی‌ از‌ پربارترین حوزه‌های تفکر‌ و خلاقیت‌ تلمود است و یکی از حکیمان میشنایی در تعریف آن می‌گوید: «هر کس که در پی حکمتی‌ است‌ باید‌ به مطالعه دینئی ممونوت بپردازد، زیرا در‌ تورات‌ موضوعی‌ مهم‌تر‌ از‌ آن‌ وجود ندارد؛ این مـوضوع یـک چشمه جوشان است». بر خلاف دیگر قوانین که عموما بر یک چارچوب نسبتا انعطاف‌ناپذیری از قواعد و احکام مبتنی‌اند، قانون مدنی که به‌ یک حوزه مهم از روابط بشری می‌پردازد، منعطف و دائما در حـال تـغییر است.

یکی از اصولی که شالوده تمام دینئی ممونوت است و به انحای مختلف بر رویه هلاخایی نیز اثر‌ گذاشته‌، این فرض کلی است که پول را می‌توان به عنوان هدیه به دیـگری داد، نـکته اساسی دیگر که حقوق مالی را انعطاف‌پذیرتر از دیگر دسته‌های حقوق یهود می‌کند، این‌ برداشت‌ عمومی است که پول را «می‌توان جایگزین کرد». از دیگر قواعد و اصول اساسی حاکم بر حقوق مدنی قاعده «عـرف زمـین» اسـت، یعنی کسی‌ که‌ در محلی سـاکن اسـت، مـتعهد‌ است‌ قانون و عرف محلی را رعایت کند و بعضی حقوق را که تورات برای او شناخته، ملغی کند. قوانین و احکام مالی و پولی تورات به نحو گـسترده‌ای‌ شـرح‌ داده شـده‌اند و با نیازهای‌ گوناگون‌ و اوضاع و احوال متغیر زمان و مـکان مـنطبق گشته‌اند. رساله قدیمی نِزِیقین به سه باب تقسیم شد که کم و بیش با مسائلی که در حقوق پولی مطرح است، مـنطبق اسـت. قـوانین و احکام‌ مربوط‌ به خسارت‌های خاص که دربردارنده صدماتی است کـه انسانی به همنوع خود وارد می‌سازد، در باواقما(۲) (باب

______________________________

۱٫ Dinei Memonot

۲٫ Baba Kama

هفت آسمان » پاییز ۱۳۷۹ – شماره ۷ (صفحه ۲۰۴)


نخست)، دعاوی مالی یا شغلی و دیون در باوا مِصیا‌(۱) (باب‌ دوم یا‌ مـیانی)، و احـکام مـربوط به شرکت‌های مدنی، اجناس فروشی و اسناد قانونی در باوا باترا(۲) (باب سـوم یـا پایانی‌) مورد بحث قرار می‌گیرند.

۲۰٫ حقوق کیفری

تلمود میان حقوق کیفری‌ و مدنی‌ هیچ‌ تفاوت اصولی قـائل نـیست، چـنان که میان جرایم فرد علیه انسان و فرد در مقابل خدا تفاوتی نمی‌گذارد‌. ‌‌از‌ نـگاه تـلمود تـمامی حوزه‌های فعالیت آدمی در عرصه شریعت، جنبه‌های گوناگون و مختلف یک‌ تعلیم‌ جامع‌ و فراگیر هستند. در عـین حـال، تـلمود میان احکام و قوانین مربوط به مسائل مالی و احکام راجع‌ به جرایم و مجازات‌های جسمانی تـفاوتی جـزئی قائل می‌شود.

رسیدگی به جرایم مستوجب اعدام‌ به عهده دادگاهی خاص‌ معروف‌ بـه سـنهدرین کـوچک(۳) بود که از ۲۳ قاضی تشکیل می‌شد. قضات این دادگاه همگی منصوب و خود دادگاه و قضات آن مـلزم بـه رعایت مقررات خاص و دقیقی بودند.

دادگاه سنهدرین کبیر(۴)، عالی‌ترین دادگاه‌، مرکب از ۷۱ قاضی، تـنها جـنبه قـضایی نداشت. این دادگاه تجلی قدرت متعالی دینی بود؛ حق اعلان جنگ، تشخیص مشروعیت مصوبات دادگـاه‌ها و نـهادهای قضایی و صدور مصوبات جدید که برای تمام قوم‌ الزام‌آور‌ بود، از جمله اخـتیارات ایـن دادگـاه بود که در واقع دنباله بت دین(۵)بود (دادگاه شرع را خود موسی بنا نهاده بود).

آیـین دادرسـی دادگـاه‌های یهودی دارای یک نظام قانونی‌ ثابت‌ و در عین حال انعطاف‌پذیر بود. در ادله اثبات دعوا، بـیّنه در صـدر ادله بود. اقرار متهم در بعضی دعاوی مورد قبول دادگاه بود و موجب اصدار حکم می‌شد. تلمود درباره‌ ادلهـ‌ و قـراین مورد استناد در امور کیفری از دقت، سخت‌گیری و مقررات خاصی سخن به میان مـی‌آورد. مـتهم به عنوان انسان مختار مورد توجه تـلمود اسـت و سـوءِ نیت پیشین در ارتکاب‌ جرم‌ بسیار‌ اهمیت دارد. بـرای مـحکومیت متهم‌، اکثریت‌ سیزده‌ به ده لازم بود و برای تبرئه

______________________________

۱٫ Baba Metzia

۲٫ Baba Batra

۳٫Small Sanhedrin

۴٫ Great Sanhedrin

۵٫ Bet Din

هفت آسمان » پاییز ۱۳۷۹ – شماره ۷ (صفحه ۲۰۵)


اکثریت یک نفری (یعنی دوازده‌ بـه‌ یـازده‌) هم کافی بود. طرفین دعـوا در دادگـاه‌های دینی‌ یـهودی‌ بـرای دفـاع از خود نمی‌توانستند وکیل بگیرند و مفهوم مـشورت حـقوقی، که در آن زمان در حقوق یونانی و رومی وجود‌ داشت‌، منفی‌ تلقی می‌شد؛ زیرا بـاور هـمگانی بر این بود که وکلا‌ بـا ارائه نظرات مشورتی نادرست بـه مـوکلان حقیقت را وارونه می‌کنند.

در میان مـجازات‌ها تـازیانه متداول‌ترین بود. جرایم‌ سنگین‌تر‌ مجازات‌ شدیدتر داشتند. مجازات قتل اعدام بود. حبس ابـد و تـبعید از دیگر‌ انواع‌ مجازات بودند.

۲۱٫ قـربانی‌ها

بـخش قـابل توجهی از شریعت مـکتوب و نـیز شفاهی به احکام قـربانی اخـتصاص‌ دارد‌. با‌ آن که در سنت انبیا انجام قربانی به جای توبه حقیقی به‌ کلی‌ محکوم‌ شـده اسـت، اما انبیا هرگز با اصل قـربانی کـردن مخالفت نـمی‌کردند. در دوره مـعبد‌ دومـ‌، حکیمان‌ اعلام کردند کـه جهان بر سه چیز استوار است: ۱٫ تورات؛ ۲٫ عبادت در معبد؛ ۳٫ اعمال‌ نوع‌دوستانه‌. بعد از انهدام معبد، نـگرش عـاطفی عمیق به عبادت در معبد از شور‌ و حـرارت‌ افـتاد‌ و جـای خـود را بـه قربانی داد. حکیمان بـابلی، عـلی‌رغم فاصله تاریخی و جغرافیایی با معبد‌، توجه‌ زیادی به مسئله قربانی مبذول داشته‌اند. قربانی دارای سه پیام اسـاسی اسـت: بـخشش‌، جایگزینی‌ و تقرب‌. بخشش به طور ضمنی نـشانه بـاز پس دادن چـیزی اسـت کـه عـبادت‌کننده مالک آن است‌ و آن‌ را به درگاه خداوند هدیه می‌کند. مفهوم جایگزینی یعنی این که قربانی‌ حیوان‌ به‌ جای قربانی نفس انجام می‌گیرد؛ زیرا گناهکار به خاطر گناهانش سـزاوار مرگ است، اما تورات‌ تقدیم‌ قربانی‌ را به او عطا کرد تا پاک شود و از مرگ نجات یابد‌. و تقرب‌ به معنای داشتن ارتباط عاطفی با خدا است که با تقدیم قربانی، یعنی ریختن خـون قـربانی‌ در‌ مذبح و سوزاندن گوشت آن، حاصل می‌شود.

احکام قربانی، آن گونه که در‌ تورات‌ آمده است، با این که جامع نیستند‌، مبسوط‌ و پیچیده‌اند‌. درباره چگونگی انجام هر یک از قربانی‌ها‌، جنبه‌ عملی مراسم قـربانی و عـیوب گوناگون قربانی، سنت کاهنی بسیار مفصلی وجود دارد.

انواع‌ بسیار‌ متنوع قربانی‌ها طبق ملاک‌های متفاوتی‌ در‌ هلاخاها دسته‌بندی‌ شدند‌:

هفت آسمان » پاییز ۱۳۷۹ – شماره ۷ (صفحه ۲۰۶)


قربانی‌های‌ عمومی و قربانی‌های خاص؛ زِواح (۱) (گاو و گـوسفند‌ و مـرغان‌ خانگی) و مینحاه (غذا، آرد، گندم و جـو)؛ قـربانی‌های گناه مثل قربانی روز کفاره‌(۲) (کیپور‌) و قربانی‌های دیگر که از تقدس کمتری‌ برخوردارند. بخش قداشیم تلمود‌ تنها‌ درباره قربانی‌ها و عیوب مختلف آنها‌ نیست‌، بلکه از گناهان مـختلفی سـخن می‌گوید که مستلزم قـربانی‌های کـفاره هستند.

علاوه بر‌ قربانی‌ها‌، هدایای اختیاری دیگری نیز به‌ معبد‌ و نزد‌ کاهنان آورده می‌شد‌، از‌ محصولات مزارع گرفته تا‌ پرداخت‌ مبلغی تحت عنوان «یک دوم دارایی»(۳) که برای حفظ و نگهداری معبد پرداخت مـی‌شد. البـته‌ معبد‌ و کاهنان از اعانات و درآمدهای دیگری نیز‌ برخوردار‌ بودند.

در‌ این‌ فصل‌، از معبد و سبک معماری‌ آن و چگونگی برگزاری مراسم در آن نیز سخن به میان آمده است. همچنین از مقام‌ کهانت‌، سلسله مراتب کاهنان، نقش آنـها در‌ مـراسم‌ عبادی‌ و انـجام‌ قربانی‌ها‌ بحث شده است‌.

۲۲‌. احکام خوردنی‌ها

در این جا از احکام غذاهای ممنوع و مجاز بحث می‌شود. حرمت یک مـاده خوراکی‌ می‌تواند‌ به‌ چند دلیل باشد: جدا نکردن عشریه(۴)، قابلیت‌ مـصرف‌ مـستقیم‌ یـا‌ غیرمستقیم‌ آن‌ در مراسم بت‌پرستی، کسب آن از طریق دزدی یا راهزنی، حامِص(۵) (فطیر) که مختص روز عید پَسَح است، جزیی از شـیی ‌ ‌نـجس بودن، عدم تهیه آن مطابق‌ احکام هلاخایی.

درباره غذاهای حیوانی، اعم از پرندگان، جوندگان، خـزندگان و چـهارپایان، احـکام خاصی در تلمود آمده است؛ مثلاً بی‌مهرگان به کلی حرام‌اند، مگر نوعی ملخ. ملاک حلال بـودن ماهی‌ها فلس‌ داشتن‌ است. درباره پرندگان نام بیش از بیست نوع پرنده حرام گـوشت برده شده است. حـکیمان تـلمودی برای این که ملاکی کلی برای تشخیص پرندگان به دست داده باشند، به‌ خصوصیات‌ ظاهری، تفاوت‌های کالبدشناختی و رفتاری آنان پرداختند و بدین وسیله طبقات زیست‌شناختی و طبیعی معینی را ایجاد

______________________________

۱٫ Zevah

۲٫ Day of Atonement

۳٫ Half-Shekel

۴٫ Tithe

۵٫ Hametz

هفت آسمان » پاییز ۱۳۷۹ – شماره ۷ (صفحه ۲۰۷)


کردند‌. از‌ چهارپایان و طبقه پستانداران تـنها حیوانات‌ نشخوارکننده‌ سم‌شکافته حلال‌اند.

در بحث حرمت بعضی از اجزای حیوانات حلال گوشت نیز بحث شده است که به عنوان نمونه می‌توان به حرمت خون اشاره‌ کرد‌. از جمله ممنوعیت‌های مهم‌ و معروف‌ در شریعت یـهود، مـخلوط کردن گوشت و شیر است.

بحث اطعمه و اشربه در آیین یهود و استدلال‌های حکیمان تلمودی بسیار مفصل است. هلاخای مربوط به مسائل و مشکلات احکام خوردنی‌ها در رساله حولین‌(۱) تلمود‌ به تفصیل آمده است.

۲۳٫ پاکـی و نـاپاکی شرعی

یک بخش کامل از میشنا به احکام طهارت و نجاست شرعی اختصاص دارد و به تبع آن تلمود نیز به طور پیچیده از آن‌ بحث‌ کرده است‌. البته پاکی و ناپاکی که تلمود از آن بحث مـی‌کند، بـا آنچه در حوزه بهداشت و رعایت نظافت مطرح‌ است، تفاوت دارد. مطابق واژه‌شناسی تلمودی، ناپاک‌ترین شی‌ء و «بزرگ‌ترین علت نجاست‌، جسد‌ آدمی‌ است»؛ هر چه با جسد تماس حاصل کند نجس می‌شود. البـته تـنجس مـراتب متفاوتی دارد: هر اندازه ‌‌حساسیت‌ فـرد یـا شـیئی که با منشأ نجاست و آلودگی تماس پیدا می‌کند، بیشتر باشد‌، راحت‌تر‌ آلوده‌ می‌شود. غذاها و نوشیدنی‌ها خیلی آسان نجس می‌شوند و اشیای چـوبی و پارچـه‌ای کـمتر تأثیر می‌پذیرند.

پاک شدن‌ از نجاست و آلودگی همیشه یکسان نـیست و بـسته به طبیعت عامل نجاست و شی‌ء متنجس‌، متفاوت است؛ مثلاً ظروف‌ سفالی‌ طهارت‌پذیر نیستند و در صورت تنجس باید آنها را شکست. بـقیه ظـروف بـه همان ترتیبی که آدمی پاک می‌شود، طهارت کسب می‌کنند. تمامی انـواع طهارت در یک چیز مشترک‌اند و آن «فرو رفتن‌ در آب»(۲) است.

غسل از راه‌های مختلفی انجام می‌گیرد، مانند فرو رفتن در سرچشمه و در میقوِه مـاییم(۳)، یـعنی مـکانی که آب کافی برای طهارت در آن جا جمع شده باشد. طهارت‌ برخی‌

______________________________

۱٫ Hulin

۲٫ Immersion

۳٫ Mikveh Mayim

هفت آسمان » پاییز ۱۳۷۹ – شماره ۷ (صفحه ۲۰۸)


از نـجاسات عـلاوه بر آب، به بعضی کارهای جانبی نیز نیازمند بود؛ مثلاً در وضع حمل، زائو می‌باید علاوه بر غسل، قـربانی کـند. در نـجاست ناشی‌ از‌ تماس با میّت، طهارت از طریق مخلوط کردن آب با خاکستر یک گـوساله مـاده قـرمز(۱) حاصل می‌شود.

یهودیان از گذشته تا به حال در رعایت مقررات طهارت و نجاست رویکردهای‌ متفاوتی‌ داشـته‌اند. بـعضی راه افـراط پیش گرفته و کسانی سهل‌انگاری پیشه کرده‌اند.

۲۴٫ اخلاق و هلاخا

هلاخا در اصل شریعت است، اما عـناصری از اخـلاق و نوعی جهان‌بینی کلی درباره زندگی نیز در‌ خود‌ دارد‌. سخت‌گیری‌های شرعی را با انعطاف‌های‌ اخلاقی‌ و از‌ خـودگذشتگی بـاید تـلطیف کرد.

راه حل کلی برای آن دسته از احکام شرعی که در تعارض با ملاحظات اخلاقی هستند، آنـ‌ اسـت‌ که‌ آدمی در انجام مطالبات دیگران تا شورات هاـ‌ دین‌(۲) (مرز شریعت) پیش رود، امـا در رفـتار بـا دیگران باید «در داخل شریعت» عمل کند. علاوه بر این مرزبندی‌ها‌، هلاخا‌ درباره‌ فردی که در روابـط خـصوصی خود با دیگران با گذشت‌ و بردباری رفتار می‌کند، می‌گوید: خداوند در ازای این رفـتار تـمامی گـناهانش را می‌بخشاید. در نگاه هلاخایی، انسان آرمانی‌ این‌ گونه‌ توصیف شده است: «کسانی که اگر به ایـشان تـوهین شـود، اهانت‌ نکنند‌؛ اگر آبروی آنها را ببرند، پاسخ نگویند؛ اعمال آنها برآمده از عـشق اسـت و از تحمل درد‌ و رنج‌ لذت‌ می‌برند و درباره آنها نوشته شده است که: و آنهایی که به او عشق‌ می‌ورزند‌ مـانند‌ خـورشید می‌درخشند».

۲۵٫ دِرِخ اِرِص(۳) (سلوک)

اصطلاح دِرِخ اِرِص در ادبیات تلمودی معانی متفاوتی‌ دارد‌. مهم‌ترین‌ آنها «راه جهان» است، راهـی کـه آدمی در آن سیر می‌کند. دِرِخ اِرِص علاوه‌ بر‌ آن که بـرای هـمه مـردم و به ویژه عالمان دینی به عنوان یـک تـکلیف‌ شرعی‌ الزامی‌ است، بُعد دیگری نیز دارد؛ زیرا

______________________________

۱٫ Red Heifer

۲٫ Shurat ha-Din

۳٫ Derekh Eretz

هفت آسمان » پاییز ۱۳۷۹ – شماره ۷ (صفحه ۲۰۹)


رفتار‌ حسن‌ و پسندیده، جزئی از مجموعه اعـمال و انـدیشه است که به دَعَت(۱) (عـلم، حـکمت) معروف‌ اسـت‌. ایـن‌ مـجموعه صرفا انباشتی از دانش نیست؛ دعت آدمـی را بـه چگونگی معاشرت با خانواده و دیگران‌ رهنمون‌ می‌شود؛ شیوه سخن گفتن را مشخص مـی‌کند؛ قـدرت تصمیم‌گیری، سماجت ورزیدن و یا‌ گذشت‌ را‌ در فـرد تقویت می‌کند. دعت اگـر چـه خود شریعت نیست ولی هر کـسی کـه با‌ تورات‌ مأنوس‌ شد باید از حد متعارفی از موهبت دعت برخوردار باشد.

آداب معاشرت‌ و عـرفیات‌ عـصر تلمودی در رساله‌ای کوچک به نـام دِرِخ اِرِص جـمع شـده است که گـنجینه‌ای از اطـلاعات‌ راجع‌ به اخلاقیات و رفـتار عـرفی آن دوره است. هلاخای مربوط به درخ ارص‌ به‌ حوزه‌های گوناگون زندگی مربوط می‌شود.

۲۶٫ عرفان‌

در‌ کنار‌ اظـهارات عـمومی که در حضور تمامی طلاب‌ صورت‌ مـی‌گرفت، اسـاتید موضوعات دیـگری نـیز در جـلسات خصوصی و پشت درهای بـسته برای تعداد‌ خاصی‌ از شاگردان مطرح می‌کردند. عرفان‌، رازوری‌ و تعالیم خاص‌ اساتید‌ در‌ این عرصه، از جمله امـوری بـود‌ که‌ تنها برای عده‌ای معدود نـقل مـی‌شد. بـر ایـن اسـاس، اطلاعات ما دربـاره‌ رازوریـ‌ و عرفان ناچیز است و اندک جزئیاتی که‌ در دسترس ماست، به‌ طور‌ تلویحی در رساله‌های مختلف تلمود‌ به‌ آنـها اشـاره شـده است. امّا ممنوعیت‌های شدید در عرصه تفسیر عـرفانی در طـی‌ قـرون‌ وسـطا رو بـه سـستی نهاد‌ و از‌ دوره‌ گائون‌ها به این‌ سو‌، با اظهارات صریح‌تری مواجه‌ می‌شویم‌. در آغاز عصر جدید، قبّالا عنصر مهّم و محوری تفکر عرفانی یهود می‌شود. مبنای بخش‌ زیادی‌ از آنچه مـا می‌توانیم درباره عالم‌ عرفان‌ حکیمان تلمودی‌ حدس‌ بزنیم‌، با اتکا به این‌ ادبیات عرفانی و ناشی از نوری است که قبالا بر اشارات تلمود می‌افکند.

در منابع آمده‌ است‌ که توراه هَسود(۲) (عـرفان) دو بـخش‌ داشت‌: معَسَه‌ بِرِشیت‌(۳) (قانون‌ آفرینش) و معَسَه مرکبه‌(۴) (تدبیر‌ الهی)؛ اولی نظری‌تر بود و با آفرینش عالم و اولین

______________________________

۱٫ Daat

۲٫ Torah ha-Sod

۳٫ Maaseh Bereshit

۴٫ Maseh Merkava‌

هفت آسمان » پاییز ۱۳۷۹ – شماره ۷ (صفحه ۲۱۰)


تجلیات‌ الهی‌ سر و کار داشت، و دومی که بر توصیف‌ حزقیال‌ نبی‌ از‌ تدبیر‌ الهی‌ اسـتوار بـود، تحقیقی درباره روابط حاکم میان خدا و عالم و حاوی هسته‌های اولیه آن چیزی است که بعدها به قبّالا معاسیت(۱) (قبّالای عملی) شهرت یافت. عالم عـرفان و رازوریـ‌ به چند دلیل مخفی نـگه داشـته می‌شد. یکی از دلایل اساسی، این تلقی بود که موضوعات مربوط به عظمت خدا را باید در اختیار کسانی قرار داد که شایستگی مطالعه‌ و تحصیل‌ آنها را داشته بـاشند. ایـن نگرانی وجود داشت کـه افـراد با علم پیدا کردن به اسما و اسراری که اساس نظام هستی را تشکیل می‌دهند، به بهره‌برداری نادرست بپردازند. دلیل‌ دوم‌ این بود که تحصیل آموزه‌های عرفانی صرفا به جنبه نظری خـتم نـمی‌شد؛ تجربه‌های عمیق عرفانی را لازم داشت که قطعا برای کسانی که‌ کاملاً‌ آمادگی نمی‌داشتند، خطرآفرین بود.

به‌ طور‌ کلی، ارتباط میان موضوعات هلاخایی و رازورانه از خصوصیات برجسته ادبیات عرفانی یهود است. عارف یـهودی از هـلاخا و مسائل شـرعی عملی بیگانه نیست؛ اغلب خبرگان‌ هلاخایی‌ (فقیهان) عارف نیز بودند‌. جایگاه‌ آدمی در عالم عرفان یهودی اغلب درخـشان و برجسته است. انسان مایه دوام فرایند آفرینش خوانده می‌شود.

بخش سوم: روشـ‌ها

۲۷٫ مـیدراش(۲) (تـفسیر هلاخایی)

میدراش هلاخا (از ریشه دارَش(۳) به معنای‌ تحقیق‌ کردن و در جست وجوی چیزی بودن) بخش عمده از ادبیاتی است کـه ‌ ‌شـریعت موسوی را تفسیر می‌کند و شواهد و نشانه‌هایی را در لابه‌لای متن می‌جوید تا به فهم بیشتر آن نـایل‌ آیـد‌. مـیدراش تنها‌ بخش کوچکی از میشنا را تشکیل می‌دهد، اما تلمود در تلاش برای شرح دادن منابع میشنایی، اغلب‌ از مـیدراش نقل می‌کند. نقل‌های گسترده از تألیفات میدراشی که بعضی‌ از‌ آنها‌ تا به امروز بـاقی مانده‌اند مجموعه‌های بارائیتوت(۴) (تـفسیرهای بـیرونی) را تشکیل می‌دهند که فقط در تلمود ضبط ‌‌شده‌اند‌.

______________________________

۱٫ Kabbalah Masit

۲٫ Midrash

۳٫ Darash

۴٫ Baraitot

هفت آسمان » پاییز ۱۳۷۹ – شماره ۷ (صفحه ۲۱۱)


میدراش هلاخا روشی کاملاً دقیق ومبتنی بر این‌ فرض‌ است‌ که هر حکم و فعلی که در تورات آمده است به طور صحیح و دقیق تقریر یـافته‌ و هر امر جزئی درآن، مهم و دارای مفهوم است؛ هر واژه‌ای، هر چند در‌ ظاهر نامربوط، منبع مطالعه‌ است‌، حتی حروف نامربوط و اضافی دارای معنا هستند.

اگر چه قواعد بنیادین حاکم بر تفسیر منطبق با نـص، قـواعدی ساده‌اند، اما روش کار میدراش و ارتباط درونی میان قواعد مختلف و نیز تعریف و کارکرد‌ دقیق آنها موضوعاتی هستند که تلمود به طور گسترده و عمیق از آنها بحث می‌کند و مفسران تلمود و میدراش نیز تـأمل ژرفـی در آن روا داشته‌اند. اصول مهم تفسیر عبارت‌اند از: کال وَ‌ ـ هومِر‌(۱) (قیاس جزء به کل)، گِصراه شاواه(۲) (فقه اللغه)، بینیان وا(۳) (استقرا)، کِلال او ـ فِرات(۴) (استنتاج از ظاهر نص)، و داوار هاـ لَمِد می‌ـ اینیانو(۵) (تفسیر آیه بـه آیـه).

۲۸٫ روش فکری‌ تلمود‌

تلمود نه تنها در موضوع که در روش و شیوه بحث نیز یگانه است. روش تحقیقی و فکری تلمود دارای چارچوبی منحصر به فرد و بی‌بدیل است. تنها با همین روش می‌توان‌ به‌ فهم تلمود نـایل آمـد و ابـزارهای دیگر در این مسیر کارایی نـدارند. نـکته اسـاسی در روش تفکر تلمودی، موضع‌گیری در قبال انتزاع است. در تلمود مانند اکثر حوزه‌های دیگر تفکر‌ یهودی‌، از‌ تفکر انتزاعی احتراز می‌شود. حتی‌ موضوعاتی‌ که‌ بـا روش بـحث انـتزاعی به آسانی می‌توان از آنها بحث کرد و به نـتایجی رسـید با روش‌های دیگر که اغلب دست‌وپاگیر و بر‌ یک‌ نظام‌ منطقی و با تکیه بر نمادها و نمونه‌نماها مبتنی‌اند، تحلیل‌ می‌شوند‌. تـلمود، بـه جـای استفاده از مفاهیم انتزاعی، از نمونه‌های عینی و الگوهای خارجی بهره می‌جوید. از دیـگر خصوصیات روش‌شناختی تلمود‌ روش‌ استدلال‌ آن است. برجسته‌ترین روش‌ها، پیلپول(۶) (استدلال دیالکتیک) تلمودی است؛ مفهومش‌ این است که از پذیـرش دلایـل سـاده و به ظاهر اقناع کننده سرباز زدن و در پی یافتن دلیلی

______________________________

۱٫ Kal‌ va‌-homer‌

۲٫ Gezerah Shavah

۳٫ Binyan va

۴٫ Kelal u-Ferat

۵٫ Davar ha-Lamed me-inyano‌

Pilpul‌ ۶٫

هفت آسمان » پاییز ۱۳۷۹ – شماره ۷ (صفحه ۲۱۲)


مسلّم و انکارناپذیر بودن. از جـنبه‌های بـی‌بدیل روش تفکر تلمودی، بحث‌های پرمشاجره و سخت است و در نتیجه به‌ حداقل‌ تفاوت‌ میان روش‌ها و دیدگاه‌ها اکتفا شده اسـت. تـمام سـعی و تلاش حکیمان تلمودی این‌ است‌ که‌ به یک نقطه مشترک برسند.

۲۹٫ مـسائل عـجیب و غـریب

اغلب مباحثی که تلمود به‌ آنها‌ پرداخته‌ است، دارای کارکرد عملی و خارجی هستند، اما در تـلمود از مـباحث دیـگری می‌توان سراغ‌ گرفت‌ که احتمال وقوع آنها در زندگانی روزمره آدمیان بسیار بعید است و بـعضی از‌ آنـها‌ به‌ طور کلی غیرواقعی و در ظاهر بی‌معنی و مهمل می‌نمایند. اما آنچه در تلمود مد نـظر‌ اسـت‌، جـاذبه و گیرایی ذاتی مباحث و موضوعات است، نه نیاز مبرم به ارائه یک راه‌ حل‌. بر‌ ایـن اسـاس، در محافل حکیمان تلمودی این ادعا که فلان مسئله غیرواقعی و فاقد ارزش است‌، ادعایی‌ مـردود بـود. آنـان همیشه در قبال این قبیل مسائل چنین اظهار نظر‌ می‌کردند‌: «این‌ نیز تورات است و باید آن را فـرا گـرفت و در آن غور کرد.» بنابراین تعجبی ندارد‌ اگر‌ در‌ تلمود با مباحثی برخورد کنیم کـه بـه طـرز شگفت‌آوری به پیش‌بینی زیرکانه‌ درباره‌ مسائل جهان معاصر می‌مانند. مثلاً یکی از مسائلی که تلمود از آن بـحث مـی‌کند «بـرج معلق‌ در‌ هوا» است که تا قرن‌ها از آن به نمادی تعبیر می‌شد که‌ قـوه‌ تـخیل بشری می‌تواند تا آن جا اوج‌ گیرد‌؛ اما‌ با مشاهده آسمان‌خراش‌های امروزی به نظر می‌آید‌ که‌ ایـن مـسئله یک پیش‌بینی زیرکانه است. مباحث عجیب بسیاری در تلمود مطرح شده‌ است‌ کـه امـروزه باعث تعجب و شگفتی‌ است‌، مانندبحث لقاح‌ مـصنوعی‌ زنـان‌.

۳۰٫ روشـ‌های مطالعه

تلمود اثری است‌ دارای‌ ابعاد مـتعدد و مـتنوع و موضوع اصلی آن تعلیم و تربیت یهودی است. این اثر‌ با‌ روش‌های بسیار متفاوتی تـدریس شـد و با‌ مکان و زمان‌های گوناگونی

هفت آسمان » پاییز ۱۳۷۹ – شماره ۷ (صفحه ۲۱۳)


مـنطبق‌ گـشت‌. مقایسه مـیان روش تـفسیری شـمال‌ آفریقا‌ (سفاردی)(۱) که رویکرد کلی‌نگر بـه بـررسی موضوعات داشته‌اند، و روش فرانکو -اشکنازی(۲) که تلمود‌ با‌ تمام تفاصیل و جزئیات از آن‌ بـحث‌ مـی‌کند‌، در واقع بیان‌ تفاوت‌های‌ اصلی روش‌ها و اهـداف آموزشی‌ است‌. مکتب سـفاردی تـا حد زیادی متوجه هلاخا و احـکام شـرعی است و چنین رویکردی مستلزم توجه‌ خاص‌ به تفسیر و پیوند میان موضوعات است‌. رویـکرد‌ سـفاردی در‌ همه‌ حال‌، حتی زمانی کـه هـدف‌ فـقط یافتن پاسخ‌های شـرعی بـرای مسائل است، به بـررسی نـتایجی دیگر که ممکن است از‌ دیدگاه‌ها‌ و روش‌های گوناگون و گزارها به دست آید‌، می‌پردازد‌. اساس‌ رویـکرد‌ سـفاردی‌ این پرسش است‌ که‌ «چه نـتیجه‌ای از ایـن فرض بـاید بـه دسـت آید؟». امّا روش فرانکو – اشکنازی روشـی کاملاً متفاوت است‌. این‌ روش‌ را می‌توان استمرار روش‌های فکری تلمودی دانست‌ که‌ هدف‌ آن‌ ایـجاد‌ تـلمودی‌ در کنار تلمود اصلی است. به بـیان دیـگر، در ایـن رویـکرد، تـلمود متن اصلی و مـحور اسـت و منابع و دیدگاه‌ها در قبال آن مورد مقایسه و تحلیل قرار می‌گیرند.

۳۱‌. تلمود و هلاخا

تلمود، به خلاف میشنا، کتابی کـاملاً هـلاخایی (فـقهی) نیست، اگرچه بدون شک مهم‌ترین و معتبرترین مـنبع هـلاخایی اسـت کـه تـاکنون بـه رشته تحریر درآمده است. تحلیل نهایی همه هلاخاها‌ به‌ تلمود تکیه دارد و در هر شک و اشکالی به این کتاب مراجعه می شود. به عبارت دیگر، منبع اولیه مجموعه شـریعت یهودی خود اثری شرعی و فقهی صرف نیست. در به‌ کارگیری‌ تلمود به عنوان راهنمای آیین و مناسک شرعی، صرف بررسی و استنتاج بخش‌های مربوط به موضوعات کاربردی و عملی کفایت نمی‌کند، بلکه لازم است از مـلحقات‌ و حـواشی‌ متعددی که توسط سابوراها(۳) و گائون‌ها‌ بر‌ آن افزوده‌اند، بهره گرفت. روش استخراج هلاخا از تلمود تا حدودی درون‌زاد خود تلمود است و گائون‌ها فقط آن را توسعه دادند و قواعد و روش‌های دیگری‌ ایجاد‌ کردند. بزرگ‌ترین مـؤلفان یـهودی‌، علاوه‌ بر ایجاد و خلق احکام جدید یا جنبه‌های تازه‌ای از هلاخا، به

______________________________

۱٫ Sephardi

۲٫ Franco-Ashkinazi

۳٫ Savoraim

هفت آسمان » پاییز ۱۳۷۹ – شماره ۷ (صفحه ۲۱۴)


تفحص از اصول و قواعد فرعی و اضافی نیز مداومت می‌ورزیدند.

در مجموع، مطالعه و تحلیل تـلمود و ایـن‌ دیدگاه‌ که تلمود تجسم کـامل یـک اثر شرعی و فقهی است که می‌توان استنتاجاتی را از آن به دست آورد، همچنان از اصول اساسی مطالعات هلاخایی است. هر عالمی در انجام مطالعه‌ دقیق‌ روی هلاخایی‌ خاص و یا هـر حـکم شرعی دیگر در نهایت بـه مـنبع اصلی یعنی تلمود مراجعه می‌کند. علاوه بر‌ این، نتایج هلاخایی را می‌توان با به کارگیری قواعد و مقایسه منابع‌ گوناگون‌ و پی‌جویی‌ بحث‌های متنوع تاریخی استنتاج کرد. تلمود بدون این که خود یـک کـتاب هلاخایی باشد، یک منبع دست ‌‌اول‌ هلاخا است.

۳۲٫ آگادا(۱) در تلمود

حدود یک چهارم از مطالب تلمود بابلی‌ را‌ می‌توان‌ در طبقه‌ای تحت عنوان آگادا جای داد. در تلمود فلسطینی این نسبت کمتر امّا قابل‌ملاحظه‌ است. از آن جـایی کـه ارائه تعریفی دقـیق و رضایت‌بخش از آگادا بسیار مشکل‌ است، لذا رویه این‌ است‌ که آن را به ضدش تعریف می‌کنند؛ هر آنچه در تلمود آمـده باشد و هلاخا یا بحثی درباره هلاخا نباشد، آگادا است. یکی از دلایـل مـشکل بـودن ارائه تعریف از آگادا آن‌ است که مواد آگادایی یکدست نیستند؛ آگادا چارچوب‌های مختلفی دارد که خود به چندین طـبقه ‌ ‌تـقسیم می‌شوند.

یک بخش از آگادا با میدراش در ارتباط است و به تفسیر آن بخش از‌ آیات‌ کـتاب مـقدس اخـتصاص دارد که می‌توان از درون آنها هلاخای عملی را استنتاج کرد. بخش دیگر به تعالیم اخلاقی و وعظی در قبال مـوضوعات متنوع و گوناگون مربوط می‌شود. همچنین از جمله‌ مواد‌ آگادایی تلمود، حکایات مربوط به سـرگذشت بزرگان است. مواد و دسـت‌مایه‌های آگـادایی درباره آن دسته از مسائل کلامی و دینی که در حوزه هلاخا نمی‌گنجد نیز وجود دارد. در آگادا بعضی‌ از‌ افسانه‌های آن عصر، ضرب‌المثل‌ها و لهجه‌های محلی نیز جزء مجموعه‌های آگادایی تلمود است.

از آن جایی که عالمان یهودی تقریبا به هـر موضوعی زیر این آسمان کبود

______________________________

۱٫ Aggadah

هفت آسمان » پاییز ۱۳۷۹ – شماره ۷ (صفحه ۲۱۵)


می‌پرداختند، باید‌ آگادا‌ را‌ جُنگ و مجموعه‌ای درهم از سفرنامه‌ها‌، مسائل‌ زبان‌شناختی‌، توصیه‌های تجاری و معاملاتی، پند و اندرزهای طبی و تاریخی دانست.

۳۳٫ عالم کیست؟

هر فرهنگی نخبگان خاصی دارد که مظهر آن کمالِ مـطلوبی هـستند‌ که‌ دیگران‌ کوشش می‌کنند تا به آن برسند. در فرهنگ‌ یهودی‌، عالمان یعنی خاخام‌های تلمودی (شاگردان خِرَد) از این جایگاه برخوردارند. هر یهودی تحقق این کمال مطلوب را در سر‌ می‌پروراند‌ و اگر‌ خود فاقد صـلاحیت بـاشد این آرزو را به فرزندش منتقل‌ می‌کند. در میان جوامع یهودی، عالمان دینی از جایگاه شاخص و برجسته نخبگان مقبول یعنی کسانی که در تمام‌ زمینه‌ها‌ دارای‌ مزیت و برتری‌هستند، برخوردارند. در اکثر دوره‌های جوامع یهودی، عـالمان و دانـش‌آموختگان بر‌ صدر‌ نشستند و قدر دیدند.

اولین و مهم‌ترین شرط عالم بودن، دارا بودن صلاحیت لازم برای تحصیل و درک تورات‌ است‌. به‌ علاوه، عالم باید به آنچه می‌خواند خود نیز عمل کند. درباره فـضایل‌ عـالمان‌، تـوصیفی‌ بهتر از آنچه در رساله بارائیتا آمـده اسـت، وجـود ندارد: «تورات بزرگ‌تر از مقام‌ کاهنی‌ و پادشاهی‌ است، چون مقام کاهنی بیست و چهار و پادشاهی مستلزم سی خصلت است، در حالی که‌ تورات‌ چـهل و هـشت خـصلت را [برای کسی که به مطالعه‌اش می‌پردازد] می‌طلبد:

تـحصیل شـنیداری‌، تلفظ‌ واضح‌، درک و بصیرت قلبی، صلابت، وقار، بردباری، شادابی، خدمت کردن به حکیمان، جذب افراد به‌ مدارس‌ علمیه، مباحثه بـا شـاگردان، مـتانت، علم به کتاب مقدس و میشنا، اعتدال در معاملات‌، اعتدال‌ در‌ برقراری ارتـباط با دنیا، اعتدال در لذت‌و خواب‌و گفتار و خندیدن، داشتن شکیبایی، قلب پاک، اعتقاد‌ از‌ روی خرد، پذیرش توبیخ، شناخت جایگاه و موقعیت خـود، و ایـن‌که بـرای گفته‌های خود‌ حد‌ و حصری‌ قائل شود، ادعای فضل نکند، دوست‌داشتنی بـاشد، بـه قادر متعال عشق بورزد، به آدمی‌محبت کند‌، عدالت‌، صداقت‌ و انتقاد دیگران را دوست بدارد، از فخرفروشی بپرهیزد، بـه دانـش خـود نبالد‌، در‌ تصمیم‌گیری‌ها شعف و طرب به او دست ندهد، در شرایط و الزامات با دیگران مـدارا کـند، بـا رفیقش‌ برخورد‌ مناسب داشته باشد،

هفت آسمان » پاییز ۱۳۷۹ – شماره ۷ (صفحه ۲۱۶)


حقیقت را به او بنمایاند، او را به سوی‌ صلح‌ و دوستی رهنمون شـود، در مـطالعاتش بـه تألیف‌ روی‌ آورد‌، بپرسد، پاسخ دهد، بشنود و به آن بیفزاید‌، به‌ قصد تدریس بیاموزد، به قـصد عـمل کردن فرا گیرد، خود را هر چه‌ بیشتر‌ خردمند سازد، در سخنرانی‌هایش کاملاً‌ هوشیار‌ بـاشد، در‌ نـقل‌ قـول‌ها‌ نام گوینده یا مؤلف را ذکر‌ کند‌.

۳۴٫ اهمیت تلمود برای قوم یهود

به لحاظ تـاریخی، تـلمود رکن فرهنگ‌ یهودی‌ است. فرهنگ یهودی در طی قرن‌ها‌ و توسط عالمانی شکل گرفت‌ کـه‌ نـتوانستند از قـلمرو نفوذ تلمود‌ پا‌ بیرون نهند. بسیاری از آنها حتی رغبتی به انجام چنین کاری نداشتند. اهمیت‌ تـلمود‌ تـنها به خاطر این نیست‌ که‌ از‌ یک سطح عقلانی‌ و ادبی‌ برخوردار است؛ تـلمود کـاربردهای‌ اجـتماعی‌ و تاریخی گسترده‌تری دارد. به لحاظ عقلی، این مسئله مسلم است که اگر توانایی مطالعه‌ و تحقیق‌ در تـلمود نـمی‌بود، هـیچ جامعه یهودی‌ نمی‌توانست‌ مدت زیادی‌ دوام‌ آورد‌.

قدرت تلمود از دو‌ عنصر نشأت می‌گیرد: عـنصر اول ایـن است که تلمود ستون فقرات معارف گوناگون یهودی است‌ و اگر‌ این ستون بشکند، ارتباط بقیه اجـزا‌ از‌ هـم‌ پاشیده‌ می‌شود‌ و بدین سان، هر‌ کسی‌ تنها به جنبه‌هایی توجه می‌کند کـه بـاب طبع اوست. عنصر دوم به روش مطالعه منحصر بـه‌ فـرد‌ آنـ‌ برمی‌گردد. مطالعه تلمود را نمی‌توان به حفظ‌ و بـه‌ خـاطر‌ سپردن‌ ماشین‌وار‌ محدود‌ کرد. بلکه مستلزم بازآفرینی و نوآوری مستمر و مشارکت فکری و با انـگیزه از سـوی طلاب است.

۳۵٫ تلمود هرگز بـه اتـمام نرسید!

بـا نـگاهی دقـیق به تاریخ درمی‌یابیم که‌ تلمود هـرگز پایـان نیافت؛ هیچ‌گاه به طور رسمی از اتمام آن خبر داده نشد. در مقایسه با کتاب مـقدس کـه مراحل گوناگونی از تألیف و آماده‌سازی برای چـاپ را از سر‌ گذراند‌ و سرانجام بـه اتـمام رسید و به طور قطعی اعـلام شـد که دیگر چیز اضافه‌ای وجود ندارد که بتوان به آن افزود، تلمود این فـرایند را طـی نکرد. همین قضیه درباره‌ مـیشنا‌ نـیز در روزگـار خودش صادق بـود. دربـاره تلمود باید گفت عـلی‌رغم آن کـه ویرایش معین و خاصی از تلمود قطعی و بی‌چون و چرا خوانده شد‌، لکن‌

هفت آسمان » پاییز ۱۳۷۹ – شماره ۷ (صفحه ۲۱۷)


هیچ‌گاه در اظهارنظری رسمی و عـمومی‌ اعـلام‌ نشده است که این اثر تـکمیل شـده است . ایـن ابـهام و حـتی شاید تعمد در ناتمام خـواندن تلمود حاکی از یک فراخوان مستمر برای تداوم‌ عمل‌ خلاق تلمودی است. بر‌ عالم‌ فرض اسـت کـه بر تلمود چیزی بیفزاید و به کـامل شـدنش کـمک رسـاند!

پیـ‌نوشت

برخی از آثار آدیـن اشـتاین‌سالتز از این قرار است.

۱۲۱٫ A Guide to Jewish Prayer.

۱۲۲٫ The Talmud‌, vols‌. ۱-۲۱: The Steinsaltz Edition.

۱۲۳٫ Simple Words: Thinking About What Realy Matters in Life.

۱۲۴٫ Talmudic Images.

۱۲۵٫ Teshuvah: A Guide for the Newly Observant Jew.

۱۲۶٫ The Woman of Valor‌: Eshet‌ Hayil.

۱۲۷‌. On Being Free.

۱۲۸٫ Biblical Images.

۱۲۹٫ In The Beginning: Discourses on Chasidic Thought.

هفت آسمان » پاییز ۱۳۷۹ – شماره ۷ (صفحه ۲۱۸)


شبکه بین المللی مطالعات ادیان

اینفورس (شبکه بین المللی مطالعات ادیان)،‌ بخشی از یک مجموعه فعالیت های فرهنگی است که توسط یک گروه جهادی مجازی انجام می شود. این گروه  بدون مرز، متشکل از اساتید، طلاب، دانشجویان و کلیه داوطلبان باایمان و دغدغه مندی است که علاقمند به فعالیت علمی جهادی در عرصه جنگ نرم هستند. شما هم می توانید یکی از اعضای این گروه باشید(اینجا کلیک کنید). فعالیت های سایت زیر نظر سید محمد رضا طباطبایی، مدرس ادیان و کارشناس صدا و سیماست. موضوعات سایت نیز در زمینه سیر مطالعاتی با رویکرد تقویت بنیه های اعتقادی و پاسخ به شبهات است.

0 0 رای ها
شما هم امتیاز بدهید..
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
دکمه بازگشت به بالا
0
افکار شما را دوست دارم، لطفا نظر دهیدx
()
x