مطالعات متفرقه (خارج از سیر مطالعاتی)

سنت مقدس: منبع ایمان ارتدوکس

آدرس مقاله در پایگاه مجلات تخصصی نور: هفت آسمان » تابستان ۱۳۸۶ – شماره ۳۴ (از صفحه ۲۳۷ تا ۲۵۴)
URL : http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/328566
سنت مقدس: منبع ایمان ارتدوکس (۱۸ صفحه)
نویسنده : تیموتی وئر،
مترجم : بخشنده،حمید
هفت آسمان » تابستان ۱۳۸۶ – شماره ۳۴ (صفحه ۲۳۷)


‌ ‌‌‌اشـاره‌:

واژه سنّت در لغت دارای دو معنای مختلف است؛ این واژه دال بر‌ «مضمون‌ منتقل‌شده‌» از عصری به عصر دیـگر اسـت. هـمچنین این واژه بر «روش انتقال» دلالت دارد که‌ مشخصه آن، ثبات نسبتا تمام و کمال است. وجود سنّت، واقعیت مشترک هـمه جوامع‌ بشری است. تداوم معنوی‌ جوامع‌ با این واقعیت تضمین می‌شود که انـدیشه‌ها، آداب و غیره همواره از نسلی بـه نـسل دیگر منتقل می‌شود. از دیدگاه دینی، باورها، شعائر، دستورالعمل‌های نیایش و سرود و غیره با دقت کم‌نظیری منتقل می‌شود‌. در این صورت، سنّت مسیحی ایمانی است که عیسی مسیح به رسولان بخشیده و از روزگار رسولان از نـسلی به نسل دیگر در کلیسا انتقال یافته است. ویژگی متمایز کلیسای ارتدوکس عبارت‌ است‌ از وفاداری راسخ به میراث گذشته، که از نظر این کلیسا در سنّت خلاصه می‌شود. از دیدگاه کلیسای ارتدوکس، سنّت صرفا مـجموعه‌ای از گـزاره‌های معتبر نیست بلکه حیاتی است که‌ جامعه‌ مسیحی را حفظ و هدایت می‌کند. سنّت حیات

______________________________

۱٫ مشخصات کتاب‌شناختی این مقاله به قرار زیر است:

Timothy Ware, “Holy Tradition: The Source of the Orthodox Faith,” in The Orthodox Church‌, (Penguin‌ Books, 1976), pp 203-215.

هفت آسمان » تابستان ۱۳۸۶ – شماره ۳۴ (صفحه ۲۳۸)


روح‌القدس در کلیساست که به پیروان عیسی مسیح قوه دریـافت و فـهم حقیقت را می‌بخشد. البته این حیات نمودهای عینی و ملموس دارد و در میان عناصر‌ گوناگون‌ آن‌، کتاب‌مقدس، مکتوبات آبای کلیسا، تعاریف‌ عقیدتی‌ شوراهای‌ وحدت کلیساها و آیین عشای ربانی دارای برجستگی بی‌نظیری است. مقاله حـاضر کـوششی برای بیان معنای سنت و عناصر سازنده آن از دیدگاه‌ الاهیات‌ ارتدوکس‌ است، تیموتی وئر (متولد ۱۹۳۴)، سراسقف کلانشهر و مدرس‌ مطالعات‌ ارتدوکس شرقی در دانشگاه آکسفورد به نگارش درآورده است.

معنای درونی سنّت

امانت را حفظ کـن. (اول تـیموتائوس ۶:۲۰‌)

سـنّت‌، حیات‌ روح‌القدس در کلیساست (ولادمیر لوسـکی).

مـشخصه ظـاهری تاریخ کلیسای ارتدوکس‌ رشته‌ای از شکست‌های ناگهانی است: تصرف اسکندریه، انطاکیه و اورشلیم به دست مسلمانان عرب؛ به آتش کشیدن کیِف توسط‌ مـغول‌ها‌؛ دوبـار‌ غـارت قسطنطنیه؛ انقلاب اکتبر در روسیه. با این حال، گـرچه ایـن‌ رخدادها‌ چهره بیرونی جهان ارتدوکس را دگرگون کرده، هرگز استمرار درونی کلیسای ارتدوکس را دچار وقفه نکرده‌ است‌. آنچه‌ در ابتدا، نـظر هـر نـاآشنا را در برخورد با کلیسای ارتدوکس جلب‌ می‌کند‌، معمولاً‌ حال و هوای قـِدمت آن، یعنی عدم تغییر ظاهری آن است. او مشاهده می‌کند که‌ کلیسای‌ ارتدوکس‌ هنوز، همانند کلیسای اولیه، با سه بار فـرورفتن در آب، غـسل تـعمید می‌دهد؛ آنها‌ هنوز‌ هم نوزادان و خردسالان را برای دریافت عشای ربانی مـی‌آورند؛ در آیـین عشای ربانی‌ هنوز‌ هم‌ شماس با صدای بلند می‌گوید: «درها! درها!» که یادآور نخستین روزهایی اسـت کـه دربـ‌ ورودی‌ کلیسا هوشیارانه مراقبت می‌شد و هیچ کس جز اعضای خانواده مسیحی نـمی‌توانست در نـیایش‌ خـانوادگی‌ حضور‌ یابد؛ اعتقادنامه هنوز هم بدون هرگونه افزوده‌ای قرائت می‌شود.

این امور صرفا نـمونه‌های ظـاهری انـدکی‌ از‌ آن چیزی است که بر همه جنبه‌های حیات ارتدوکس حاکم است. اخیرا‌ هنگامی‌ که‌ از دو عـالِم ارتـدوکس خواسته شد که ویژگی متمایز کلیسای خود را برشمرند، هر دو‌ به‌ مطلب‌ واحدی اشـاره کـردند: عـدم

هفت آسمان » تابستان ۱۳۸۶ – شماره ۳۴ (صفحه ۲۳۹)


تغییر آن، یعنی تصمیم راسخ آن بر وفادار‌ ماندن‌ به گذشته و احساس پیوند استوار(۱) با کـلیسای دوران قـدیم.(۲) دو قرن و نیم پیش، پاتریارک‌های شرقی دقیقا‌ همین‌ سخن را به کشیشان سوگندنخورده عصر ویـلیام(۳) گـفتند:

مـا تعالیم خداوند را‌ بدون‌ تحریف حفظ می‌کنیم (و قاطعانه به آیینی که‌ او‌ برای‌ ما آورد، وفاداریم و آن را همچون گـنج‌ سـلطنتی‌ و بنای تاریخی پرقیمت از عیب و نقصان حفظ می‌کنیم؛ نه چیزی بدان می‌افزاییم، نـه‌ چـیزی‌ از آن مـی‌کاهیم.(۴)

از نظر‌ کلیسای‌ ارتدوکس ایده‌ پیوند‌ استوار‌ در یک کلمه یعنی سنّت خلاصه‌ می‌شود‌. یوحنای دمشقی گـفته اسـت: «مـا مرزهای جاودانه‌ای را که پدرانمان نهاده‌اند، تغییر‌ نمی‌دهیم‌ و سنّت را همان‌گونه که دریافت کـردیم‌، حـفظ می‌کنیم.»(۵)

مسیحیان ارتدوکس‌ همواره‌ در باره سنّت سخن می‌گویند‌. مقصود‌ آنان از این کلمه چیست؟ بنابه تعریف فرهنگ آکـسفورد، سـنّت عبارت است از نقطه‌نظر‌، عقیده‌ یا آداب و رسومی که از‌ نیاکان‌ به‌ آیندگان می‌رسد. در‌ ایـن‌ صـورت، سنّت مسیحی ایمانی‌ است‌ که عیسی مـسیح بـه رسـولان بخشیده و از روزگار رسولان از نسلی به نسل دیـگر‌ در‌ کـلیسا منتقل شده است.(۶) اما برای‌ یک‌ مسیحی ارتدوکس‌، سنّت‌ به‌ معنای چیزی اسـت کـه‌ ملموس‌تر و مشخص‌تر از این است. سـنّت بـه معنای کـتاب‌های کـتاب‌مقدس، اعـتقادنامه، تصویب‌نامه‌های شوراهای وحدت کلیساها‌ و مکتوبات‌ آبـائی و شـرعیات کلیسا(۷) و کتب دعا و شمایل‌های‌ مقدس‌ است‌ ـ در‌ واقع‌، کل نظام تعالیم‌، اداره‌ کـلیسا، عـبادت و هنر که کلیسای ارتدوکس در طول اعـصار به روشنی بیان کـرده اسـت. مسیحی ارتدوکس‌ امروز‌ خود‌ را وارث و پاسـدار مـیراثی عظیم می‌داند که‌ از‌ گذشته‌ دریافت‌ کرده‌ و معتقد‌ است که وظیفه‌اش انتقال میراث خـود بـدون عیب و نقص به آیندگان اسـت.

بـاید تـوجه داشت که کـتاب‌مقدس بـخشی از سنّت است. برخی اوقـات سـنّت، به «تعلیم شفاهی‌ مسیح، که شاگردان بی‌واسطه‌اش به نگارش درنیاورده‌اند»(۸) تعریف می‌شود. نه تـنها نـویسندگان غیرارتدوکس بلکه بسیاری از نویسندگان ارتدوکس ایـن شـیوه بیان را اتـخاذ کـرده‌اند و کـتاب‌مقدس و سنّت را دو چیز مختلف‌ و دو‌ مـنبع متمایز ایمان مسیحی می‌دانند. اما در واقع، تنها یک منبع وجود دارد. زیرا کتاب‌مقدس در چارچوب سنّت وجـود دارد. جـدا کردن و در کنار هم قرار دادن این دو‌ بـه‌ مـعنای تـضعیف ایـن ایـده است که آنـ‌دو هـماننداند.

هفت آسمان » تابستان ۱۳۸۶ – شماره ۳۴ (صفحه ۲۴۰)


ارتدوکس‌ها، گرچه به این میراث گذشتگان احترام می‌گذارند، به خوبی نیز آگاهند که هرآنچه از‌ گذشتگان‌ دریـافت کـرده‌اند، دارای ارزش بـرابر‌ نیست‌. در میان عناصر گوناگون سنّت، کتاب‌مقدس، اعـتقادنامه، تـعاریف عـقیدتی شـوراهای وحـدت کـلیساها دارای برجستگی بی‌نظیری است. این عناصر در تلقی مسیحیان ارتدوکس، اموری مطلق‌ و تغییرناپذیر‌ است، که نمی‌توان آنها‌ را‌ حذف یا در آنها تجدیدنظر کرد. سایر بخش‌های سنّت دارای حجیت کاملاً یکسانی نـیست. تصویب‌نامه‌های ژاسی(۹) یا اورشلیم نه هم رتبه با اعتقادنامه نیقیه(۱۰) است، و نه هم‌رتبه با نوشته‌های‌ آتاناسیوس‌ یا شمعون نوالاهی‌دان که هم‌سنگ انجیل یوحنّا هستند.

آنچه از گذشتگان دریافت شده، نه دارای ارزش یـکسان اسـت نه لزوما درست است. همان طور که یکی از اسقف‌ها در شورای‌ کارتاژ‌(۱۱) در‌ ۲۵۷ میلادی اظهار کرد: «خداوند گفت من حقیقت هستم. او نگفت من رسوم هستم.»(۱۲) «میان «سنّت‌» و «رسوم» تفاوت هست»؛ بـسیاری از رسـومی که گذشتگان به ارث گذاشته‌اند‌، آراء‌ بشری‌، موقتی و پرهیزگارانه (یا غیرپرهیزگارانه) هستند ولی بخشی حقیقی از یک سنّت، یعنی پیام اساسی مسیحی نیستند.

پرسش ‌‌از‌ گذشته ضروری اسـت. در دوران بـیزانسی و پس از آن، مسیحیان ارتدوکس همواره در‌ برخورد‌ خـود‌ بـا امور گذشته چندان نقاد نبودند که پیامد آن غالبا رکود بود. امروزه این رهیافت‌ غیرنقادانه را دیگر نمی‌توان ادامه داد. معیارهای عالی‌تر پژوهشگری، تماس‌های روزافزون با مـسیحیان‌ غـربی، تهاجم‌های سکولاریسم و الحاد‌، ارتـدوکس‌ها‌ را در قـرن حاضر ناگزیر ساخته تا با دقت بیشتر به میراث خود بنگرند و با دقت بیشتری بین سنّت و آداب و رسوم تمایز نهند. کار تشخیص همیشه آسان نیست. لازم است هم‌ از اشتباه فرقه مؤمنان قـدیم(۱۳) و هـم از اشتباه «کلیسای زنده»(۱۴) اجتناب شود. گروه اول چنان دچار محافظه‌کاری افراطی شد که هیچ‌گونه تغییری را در آداب و رسوم برنمی‌تابید؛ گروه دوم‌ گرفتار‌ تجددطلبی یا لیبرالیسم الاهیاتی شد که تیشه به ریشه سنّت زد. امـا بـه رغم بـرخی ضعف‌های آشکار، مسیحیان ارتدوکس امروز در مقایسه با پیشینیان خود در قرن‌های متمادی چه بسا‌ در‌ وضع بهتری برای تـشخیص صحیح قرار دارند و اغلب دقیقا ارتباط آنان با غرب است کـه بـه آنـان در درک هر چه روشن‌تر از آنچه در میراث خاصشان اساسی است‌، کمک‌ می‌کند.

هفت آسمان » تابستان ۱۳۸۶ – شماره ۳۴ (صفحه ۲۴۱)


وفاداری واقعی کلیسای ارتدوکس به گذشته بـاید ‌ ‌هـمواره وفاداری خلاقانه باشد؛ زیرا کلیسای ارتدوکس واقعی هرگز نمی‌تواند به یک «الاهیات تـکراری» بـیهوده خـشنود باشد، که طوطی‌وار، بدون کوشش‌ برای‌ درک‌ آنچه در ورای عبارات کلیشه‌ای‌ نهفته‌ است‌، به تکرار آنـها بپردازد. وفاداری به سنّت، اگر به درستی درک شود، امری مکانیکی و روشی یکنواخت در انـتقال میراث گذشتگان نیست‌. هـر‌ مـتفکر‌ ارتدوکسی باید به سنّت از درون بنگرد و باید‌ وارد‌ روح باطنی آن شود. برای زیستن در چارچوب سنّت، کافی نیست که یک نظام عقیدتی را صرفا به لحاظ‌ عقلی‌ بپذیریم‌؛ زیرا سنّت چیزی به مراتب بیشتر از مجموعه‌ای از گـزاره‌های‌ انتزاعی است ــ آن نوعی زندگی و مواجهه شخصی با مسیح در روح القدس است. سنّت نه تنها توسط‌ کلیسا‌ حفظ‌ می‌شود و در کلیسا حیات دارد، [بلکه] حیات روح القدس در کلیسا‌ است‌. برداشت کلیسای ارتدوکس از سنّت، به صورت ایـستا یـعنی پذیرش بی‌روح تاریخ گذشته نیست بلکه پویا‌ و تجربه‌ زنده‌ روح‌القدس در این زمان است. سنّت اگرچه در درون، تغییرناپذیر است (زیرا‌ خدا‌ تغییر‌ نمی‌کند)، همواره شکل‌های جدید را می‌پذیرد، که این شکل‌های جدید بـدون کـنارزدن امور قدیمی‌، مکمل‌ آنها‌ هستند. مسیحیان ارتدوکس غالبا چنان سخن می‌گویند که گویی دوره تنسیق آموزه‌ها کاملاً پایان‌ یافته‌ است؛ اما این درست نیست. چه بسا در روزگار خود ما شـوراهای جـدید‌ وحدت‌ کلیساها‌ تشکیل شود، و سنّت از طریق تعبیرهای جدید از دین، غنا یابد.

این تصور از‌ سنّت‌ به عنوان چیزی زنده به خوبی در تعابیر گیورگس فلورفسکی آمده است:

سنّت‌ گواه‌ روح‌القدس‌ اسـت؛ وحـی دائمـی روح‌القدس و موعظه بشارت … برای پذیـرش و درک سـنّت بـاید در چارچوب کلیسا زندگی‌ کنیم‌. باید از حضور فیض‌بخش(۱۵) خداوند در آن آگاه باشیم؛ ما باید‌ عطر‌ روح‌القدس‌ را در آن احساس کنیم … سنّت تنها یک مبنای کـهنه حـمایت‌کننده نـیست بلکه عمدتا مبنای‌ رشد‌ و بازآفرینی‌ است… سنّت، نـشان هـماره جاودانه روح‌القدس است نه صرفا یادانبار کلمات.(۱۶‌)

سنّت‌ گواه روح‌القدس است؛ به تعبیر عیسی، «چون روح راستی آید، شما را بـه جـمیع راسـتی هدایت‌ خواهد‌ کرد» (یوحنا ۱۶:۱۳). همین وعده الاهی است که اسـاس پای‌بندی مسیحیان‌ ارتدوکس‌ به سنّت است.

هفت آسمان » تابستان ۱۳۸۶ – شماره ۳۴ (صفحه ۲۴۲)


عناصر بیرونی سنّت

اینک‌ به‌ ترتیب‌ به بررسی مؤلفه‌های بیرونی گوناگونی مـی‌پردازیم کـه‌ سـنّت‌ در آنها نمود می‌یابد.

۱٫ کتاب‌مقدس

کتاب‌مقدس و کلیسا. کلیسای مسیحی کلیسایی کتاب‌محور اسـت: کـلیسای‌ ارتدوکس‌ همچون کلیسای پروتستان، اگر نگوئیم‌ بیش‌ از آن‌، ایمانی‌ راسخ‌ به این امر دارد. کتاب‌مقدس تجلی‌ عـالی‌ وحـی خـدا به بشر است و مسیحیان باید همواره «اهل‌کتاب» باشند. اما اگر‌ مسیحیان‌ اهـل کـتاب‌اند، کـتاب‌مقدس کتاب مردم است‌؛ نباید آن را چیزی‌ دانست‌ که بر سر در کلیسا‌ نصب‌ شده است، بـلکه بـاید چـیزی تلقی کرد که حیات دارد و در داخل کلیسا‌ فهمیده‌ می‌شود (و به همین دلیل، نباید‌ کتاب‌مقدس‌ را‌ از سـنّت جـدا‌ کرد‌). کتاب‌مقدس در نهایت حجیت‌ خود‌ را از کلیسا کسب می‌کند، زیرا این کلیسا بود کـه در اصـل تـصمیم گرفت‌ که‌ چه کتاب‌هایی بخشی از کتاب‌مقدس باشد‌ و تنها‌ کلیساست که‌ می‌تواند‌ کتاب‌مقدس‌ را با وثـاقت تـفسیر‌ کند. عبارت‌های زیادی در کتاب‌مقدس وجود دارد که به خودی خود مبهم است و هر فـرد‌ قـرائت‌کننده‌، هـر قدر هم که صادق باشد‌، چنانچه‌ به‌ برداشت‌ شخصی‌ خود تکیه کند‌، در‌ خطر اشتباه اسـت. [در کـتاب‌مقدس آمده است:] فیلیپ از خزانه‌دار مملکت حبشه پرسید: «آیا می‌فهمی آنچه‌ را‌ می‌خواهی؟» و خزانه‌دار‌ پاسـخ داد: «چـگونه می‌توانم؟ مـگر آن که کسی‌ مرا‌ هدایت‌ کند‌» (اعمال‌ ۸:۳۰‌ـ۳۱). ارتدوکس‌ها هنگامی که کتاب‌مقدس را قرائت می‌کنند، راهنمایی کلیسا را مـی‌پذیرند. هـنگامی کـه یک نوکیش به کلیسای ارتدوکس پذیرفته می‌شود، عهد می‌کند: «من کتاب‌مقدس را بـر‌ حـسب تفسیری می‌پذیرم و می‌فهمم که مادر ما، کلیسای مسیحی ارتدوکس مقدس بدان اعتقاد داشت و دارد».(۱۷)

متن کتاب‌مقدس: نـقد کـتاب‌مقدس. کلیسای ارتدوکس دارای همان عهد جدید بقیه جهان مسیحی است‌.(۱۸‌) این کلیسا از نـسخه یـونانی باستان معروف به نسخه هفتادی (سبعینیه) بـه عـنوان مـتن معتبر عهد عتیق استفاده می‌کند. اگرچه ایـن نـسخه با نسخه اصلی

هفت آسمان » تابستان ۱۳۸۶ – شماره ۳۴ (صفحه ۲۴۳)


عبری تفاوت دارد (و غالبا‌ این‌ تفاوت دیده می‌شود)، ارتدوکس‌ها معتقدند کـه تـغییرات نسخه هفتادی با الهام روحـ‌القدس انـجام شد و بـاید آنـها را بـه عنوان بخشی از وحی مستمر‌ خدا‌(۱۹) پذیـرفت. نـمونه کاملاً آشکار‌، اشعیا‌ ۷:۱۴ است ــ که نسخه عبری می‌گوید: «زنی جوان حامله شـده، پسـری به دنیا خواهد آورد»، در حالی که تـرجمه نسخه هفتادی این اسـت‌: «بـاکره‌ای‌ حامله شده الخ». عهد‌ جدید‌ هـمان عـبارت نسخه هفتادی را ذکر کرده است (متّی ۱:۲۳).

نسخه عبری عهد عتیق دربردارنده سی و نـه کـتاب است. هفتادی افزون بر ایـن شـامل ده کـتاب دیگر است، کـه در‌ نـسخه‌ عبری وجود ندارد و در کـلیسای ارتـدوکس، «کتاب‌های قانونی ثانوی»(۲۰) خوانده می‌شوند.(۲۱) این کتاب‌ها را شورای ژاسی (۱۶۴۲) و شورای اورشلیم (۱۶۷۲) به عنوان «بـخش‌های صـحیح کتاب‌مقدس» اعلام کرد؛ اما‌ بیشتر‌ عـالمان ارتـدوکس‌(۲۲) در زمان حـاضر در حـالی کـه از دیدگاه‌های آتاناسیوس و جروم پیـروی می‌کنند، قائلند که کتاب‌های قانونی‌ ثانوی گرچه بخشی از کتاب‌مقدس هستند، در سطحی پایین‌تر از بقیه‌ عهد‌ عـتیق‌ قـرار دارند.

مسیحیت، چون حق است، تـرسی از پژوهـشی صـادقانه نـدارد. کـلیسای ارتدوکس گرچه کـلیسا را مـفسر ‌‌معتبر‌(۲۳) کتاب‌مقدس می‌داند، مانع از مطالعه نقادانه و تاریخی کتاب‌مقدس نمی‌شود، هرچند تاکنون علمای‌ ارتدوکس‌ در‌ این زمینه بـرجسته نـبوده‌اند.

کـتاب‌مقدس در عبادت. برخی اوقات تصور می‌شود که ارتـدوکس‌ها کـمتر از‌ مـسیحیان غـربی بـرای کـتاب‌مقدس اهمیت قائلند. اما در واقع، کتاب‌مقدس همواره در مراسم‌ مذهبی مسیحیان ارتدوکس قرائت‌ می‌شود‌؛ در حین نیایش‌های صبحگاهی(۲۴) و نیایش‌های شامگاهی(۲۵) کل کتاب زبور هر هفته، و در ایام روزه دوبار در هفته از حفظ خـوانده می‌شود؛(۲۶) آیات عهد عتیق (معمولاً سه آیه) در‌ نیایش‌های شامگاهی شب‌های بسیاری از اعیاد قرائت می‌شود؛ خواندن انجیل نقطه اوج نیایش‌های صبحگاهی روزهای یکشنبه و اعیاد است؛ در آیین عشای ربانی، نامه(۲۷) و انجیل خاص از عـهد جـدید برای هر‌ روز‌ سال معیّن شده است. در نتیجه تمام عهد جدید (به جز مکاشفه قدیس یوحنّا) در آیین قربانی مقدس خوانده می‌شود. نونک دیمیتیس(۲۸) (اینک رحیل) و سلام جبرئیل، هیل مری(۲۹‌) (درود‌ مـریم) هـر روز در نیایش‌های شامگاهی

هفت آسمان » تابستان ۱۳۸۶ – شماره ۳۴ (صفحه ۲۴۴)


خوانده می‌شود. نیایش مریم باکره(۳۰) معمولاً در نیایش‌های صبحگاهی خوانده می‌شود؛ نیایش خداوند در همه مراسم مذهبی خوانده می‌شود. علاوه بر این‌ قـطعات‌ خـاص از کتاب‌مقدس، کل متن هر مـراسم مـذهبی با زبان کتاب‌مقدس خوانده می‌شود، و محاسبه شده است که آیین عشای ربانی شامل ۹۸ قطعه از عهد عتیق و ۱۱۴ قطعه از‌ عهد‌ جدید‌ است.(۳۱)

کلیسای ارتدوکس کتاب‌مقدس‌ را‌ شـمایل‌ کـلامی(۳۲) مسیح می‌داند که هـفتمین شـورا مقرر کرده که شمایل‌های مقدس و کتاب بشارت‌ها را باید یکسان محترم شمرد. در همه‌ کلیساها‌ کتاب‌ انجیل دارای جایگاه ممتازی بر میز عشای ربانی‌(۳۳‌) است؛ شرکت‌کنندگان در عشای ربانی و نیایش‌های صبحگاهی در روزهای یکشنبه و اعـیاد، آن را بـا خود به همراه دارند؛ مؤمنان‌ آن‌ را‌ می‌بوسند و در نزد آن سجده می‌کنند. احترامی که در کلیسای‌ ارتدوکس برای کلام خدا ابراز می‌شود، این‌گونه است.(۳۴)

۲٫ شوراهای هفت‌گانه وحدت کلیساها:(۳۵) اعتقادنامه

تعاریف اعتقادی شورای‌ وحـدت‌ کـلیساها‌ خطاناپذیر هـستند. بدین‌سان، در نظر کلیسای ارتدوکس، بیانیه‌های اعتقادی هفت شورا‌، در‌ کنار کتاب‌مقدس، دارای حجیّت جاودانه و برگشت‌ناپذیراند.

اعتقادنامه نیقیه ـ قسطنطنیه مـهم‌تر از همه بیانیه‌های اعتقادی جامع(۳۶‌) است‌، که‌ در هر مراسم آیین قربانی مـقدس و نـیز روزمـره در نیایش‌های شب و سحر‌(۳۷‌) و در‌ آخرین نیایش روز(۳۸) قرائت یا خوانده می‌شود. دو اعتقادنامه دیگر که غرب آن‌ را‌ مورد‌ استفاده قـرار ‌ ‌مـی‌دهد، یعنی «اعتقادنامه رسولان» و «اعتقادنامه آتاناسیوس»، حائز حجیّتی همسان با اعتقادنامه نیقیه‌ نیست‌، زیـرا شـورای وحـدت کلیساها آنها را اعلان نکرده است. مسیحیان ارتدوکس اعتقادنامه رسولان‌ را‌ به‌ عنوان بیانیه اعتقادی دیرینه مـحترم می‌شمارند، و آموزه‌های آن را قبول دارند؛ اما آن صرفا‌ اعتقادنامه‌ای‌ تعمیدی(۳۹) محلی در غرب است و هرگز در مـراسم مذهبی حوزه سراسقف شـرقی‌(۴۰‌) مـورد‌ استفاده قرار نمی‌گیرد. «اعتقادنامه آتاناسیوس» نیز در مراسم عبادی کلیسای ارتدوکس به کار نمی‌رود. اما‌ برخی‌ اوقات (بدون واژه فیلیوک) در هورولوجیون(۴۱) (کتاب ساعات) چاپ می‌شود.

هفت آسمان » تابستان ۱۳۸۶ – شماره ۳۴ (صفحه ۲۴۵)


۳٫ شوراهای‌ بعدی‌

شکل‌گیری‌ آموزه‌های کلیسای ارتدوکس، همان‌طور کـه دیده‌ایم، با هفتمین شورای جامع پایان نیافت. از ۷۸۷ میلادی‌، این‌ کلیسا‌ عقیده خود را از دو راه اصلی ابراز کرده است: (۱) تعاریف شوراهای‌ منطقه‌ای‌(۴۲) (یعنی شوراهایی که اعضای یک یا چند کلیسای ملی در آنها حضور مـی‌یابند، امـا مدعی‌ آن‌ نیستند که معرِّف کلیسای مسیحی ارتدوکس به عنوان یک کل هستند و (۲) نامه‌ها‌ یا‌ بیانیه‌های اعتقادی که اسقف‌ها منتشر می‌کنند. اگرچه‌ قطعنامه‌های‌ اعتقادی‌ شوراهای جهانی(۴۳) خطاناپذیر است، آراء یک‌ شـورای‌ مـنطقه‌ای یا یک اسقف همواره در معرض خطا قرار دارد؛ اما اگر این‌ آراء‌ را بقیه مسیحیان بپذیرند، در‌ این‌ صورت آراء‌ مزبور‌، از‌ اعتبار جامع(۴۴) برخوردار می‌شود (یعنی‌ اعتبار‌ فراگیر(۴۵) نظیر آنچه بیانیه‌های اعتقادی شورای وحـدت کـلیساها از آن برخوردار‌ است‌). قطعنامه‌های اعتقادی یک شورای جامع نمی‌تواند‌ تجدیدنظر یا تصحیح شود‌، بلکه‌ باید کاملاً پذیرفته شود؛ اما‌ جامعه‌ مسیحی در برخورد با مصوبات شوراهای منطقه‌ای به صورت گزینشی عـمل کـرده اسـت‌. به‌ عنوان مثال، در مورد شـوراهای‌ قـرن‌ هـفدهم‌، کل کلیسای ارتدوکس‌ بخشی‌ از بیانیه‌های اعتقادی آنها‌ را‌ پذیرفت اما بخشی را کنار گذاشت یا تصحیح کرد.

بیانیه‌های اعتقادی اصلی ارتدوکس از‌ ۷۸۷‌ میلادی بـه قـرار زیـر است:

۱) نامه‌ عام‌(۴۶) قدیس‌ فوتیوس‌ (۸۶۷‌)

۲) نخستین نامه مـیخائل کـرولاریوس‌(۴۷) به پطرس انطاکی (۱۰۵۴)

۳) قطعنامه شورای قسطنطنیه در ۱۳۴۱ میلادی و ۱۳۵۱ میلادی درباره مناقشه‌ عزلت‌نشینان‌

۴) نامه عام قدیس مرقس افِسسی (۱۴۴۰‌ـ۱۴۴۱‌)

۵) اعتراف‌نامه‌ گنادیوس‌،(۴۸‌) سـراسقف اعـظم قـسطنطنیه‌ (۱۴۵۵‌ـ۱۴۵۶)

۶) پاسخ‌های ارمیای دوم(۴۹) به لوتریان (۱۵۷۳ـ۱۵۸۱)

۷) اعتراف‌نامه متروفَنیس کریتوپولوس(۵۰) (۱۶۲۵)

۸) اعتراف‌نامه ارتدوکس‌ اثـر‌ پِتْر‌ ماگیلا(۵۱) به شکل تجدیدنظرشده (که شورای‌ ژاسی‌ بر‌ آن‌ مهر‌ تأیید‌ نهاد، ۱۶۴۲)

هفت آسمان » تابستان ۱۳۸۶ – شماره ۳۴ (صفحه ۲۴۶)


۹) اعتراف‌نامه دُسیتئوس(۵۲) (که شورای اورشـلیم، آن راتـأیید کـرد، ۱۶۷۲)

۱۰) پاسخ‌های پاتریارک‌های ارتدوکس به کشیشان سوگندنخورده عصر ویلیام (۱۷۱۸، ۱۷۲۳).

۱۱) پاسخ پاتریارک‌های ارتـدوکس‌ بـه پاپ پیوس نهم (۱۸۴۸).

۱۲) پاسخ شورای کلیسای قسطنطنیه(۵۳) به پاپ لئوی سیزدهم (۱۸۹۵).

۱۳) نامه عام مقام سراسقفی اعظم قسطنطنیه در باب اتـحاد مـسیحی و «نـهضت وحدت کلیساها‌» (۱۹۲۰‌، ۱۹۵۲).

این اسناد ــ به ویژه موارد ۵ تا ۹ ــ را برخی اوقات «کتاب‌های نـمادین» کـلیسای ارتـدوکس می‌نامند، اما عالمان ارتدوکس بسیاری امروزه این عنوان را گمراه‌کننده می‌دانند و آن را‌ به‌ کار نمی‌برند.

۴٫ آبـای کـلیسا

تـعاریف شوراها را باید در متن گسترده‌تر آبای کلیسا مطالعه کرد. اما در مورد آبای کلیسا نیز هـمچون شـوراهای‌ منطقه‌ای‌، داوری جامعه مسیحی گزینشی است‌. نویسندگان‌ گاه دچار اشتباه و گاه گرفتار آراء متضاد بـا یـکدیگر مـی‌شوند. لازم است که گندم مکتوبات آبای کلیسا(۵۴) را از کاه مکتوبات آبایی(۵۵‌) جدا‌ کرد.(۵۶) یک ارتدوکس‌ نـباید‌ صـرفا آبای کلیسا را بشناسد و نقل قول کند، بلکه باید در روح آبای کلیسا وارد شود و «ذهنِ آبـایی» پیـدا کـند. او باید آبای کلیسا را نه صرفا به عنوان یادگار‌ زمان‌ گذشته بلکه به عنوان شاهدان و مـعاصران زنـده مطرح کند.

کلیسای ارتدوکس هرگز کوشش نکرده تا دقیقا مشخص کند کـه آبـای کـلیسا چه کسانی‌اند؛ چه رسد به این که آنان را‌ به‌ ترتیب اهمیت‌ دسته‌بندی کند. اما ایـن کـلیسا بـرای نویسندگان قرن چهارم، به‌ویژه برای کسانی که این کلیسا «سه پیشوای‌ بـزرگ»(۵۷) مـی‌خواند، یعنی گریگوری اهل نازیانزوس، باسیل کبیر و یوحنّای زرین‌دهان‌، احترام‌ خاصی‌ قائل است.(۵۸) در نظر کلیسای ارتدوکس، «دوره آبـای کـلیسا» در قرن پنجم پایان نیافت؛ زیرا بسیاری ‌‌از‌ نویسندگان بعدی نیز در زمره «آباء» هـستند؛ از جـمله: ماکسیموس، یوحنّای دمشقی، تئودور‌ استودیوس‌، شمعون‌ نـوالاهیدان، کـریگوری پالامـاس، مرقس اهل افسس. در واقع، تلقی کردن آبـای کـلیسا به صورت حلقه‌ای‌ بسته از

هفت آسمان » تابستان ۱۳۸۶ – شماره ۳۴ (صفحه ۲۴۷)


نویسندگان که کاملاً به گذشته تعلق دارند، خطرناک اسـت، زیـرا آیا‌ عصر ما نمی‌تواند بـاسیل‌ یـا‌ آتاناسیوس جـدیدی را بـه بـار آورد؟ این سخن که دیگر پدران مقدسی نـخواهد بـود، به معنای این است که روح‌القدس کلیسا را رها کرده است.

۵٫ آیین عـشای ربـانی

کلیسای ارتدوکس بر خلاف‌ کلیسای کـاتولیک رم، چندان به تنظیم تـعاریف اعـتقادی رسمی نپرداخته است. اما ایـن نـتیجه‌گیری نادرست است که چون یک عقیده را کلیسای ارتدوکس هرگز به عنوان اصل اعـتقادی اعـلان نکرده، پس‌ عقیده‌ مزبور بـخشی از سـنّت ارتـدوکس نیست، بلکه مـطلب صـرفا شخصی است. این کـلیسا هـنوز هم به آموزه‌های خاصی که هرگز تعریف نشده، با یقین درونی تردیدناپذیر و اتفاق نـظر کـامل معتقد‌ است‌، که درست همانند تـنسیق صـریح [آموزه‌ها]، الزامـ‌آور اسـت. بـه گفته قدیس باسیل، «بـرخی مطالب را از تعالیم مکتوب داریم و برخی دیگر را از سنّت رسولی دریافت کرده‌ایم که به‌ صورت‌ رازی به دسـت مـا رسیدند؛ و هر دو دسته مطالب از نظر دیـن‌داری تـأثیر یـکسانی دارنـد».(۵۹)

ایـن سنّت باطنی «بـه صـورت یک راز به دست ما رسید» و بیش از‌ همه‌ در‌ عبادت کلیسا حفظ می‌شود. ایمان‌ انسان‌ در‌ نیایش‌اش نمود مـی‌یابد.(۶۰) کـلیسای ارتـدوکس تعاریف صریح اندکی را درباره آیین قربانی مـقدس و سـایر شـعائر مـقدس، دربـاره جـهان آخرت، مادر‌ خدا‌، قدیسان‌ و درگذشتگان مؤمن ابراز کرده است. دیدگاه کلیسای ارتدوکس‌ درباره‌ این موضوعات عمدتا در دعاها و سرودهای مراسم مذهبی ارتدوکس گنجانده شده است. فقط کلمات مـراسم مذهبی نیست که بخشی‌ از‌ سنّت‌ است؛ نشانه‌ها و اعمال گوناگون ــ فرورفتن در آب غسل تعمید‌، تدهین مختلف با روغن، نشانه صلیب و غیره ــ همگی معنای خاصی دارند و همگی به شیوه نمادین و نمایشی به‌ بـیان‌ حـقایق‌ دین می‌پردازند.

۶٫ قانون شرعی

شوراهای وحدت کلیساها، علاوه بر تعاریف اعتقادی‌، شرعیات‌ کلیسا را تنظیم می‌کنند، که به سازمان و مقررات کلیسا مربوط می‌شوند؛ شوراهای منطقه‌ای و اسقف‌ها قوانین

هفت آسمان » تابستان ۱۳۸۶ – شماره ۳۴ (صفحه ۲۴۸)


شرعی‌ بعدی‌ را‌ تـهیه مـی‌کنند. تئودور بالسامون،(۶۱) زوناراس(۶۲) و دیگر نویسندگان بیزانسی مجموعه‌هایی از‌ شرعیات‌ کلیسا‌ را همراه با توضیح و تفسیر تدوین کردند. پدالیون(۶۳) («سکان») که تفسیر معیار یونانی‌ و جدید‌ اسـت‌ و در سـال ۱۸۰۰ منتشر شد، کار آن قدیس نـستوه، نـیکودموسِ کوهستان مقدس است.

قانون‌ شرعی‌ کلیسای ارتدوکس در غرب بسیار اندک مطالعه شده است و در نتیجه، نویسندگان غربی‌ برخی‌ اوقات‌ در باره کلیسای ارتدوکس به اشتباه تـصور مـی‌کنند که سازمانی است کـه در اصـل‌ هیچ‌گونه‌ مقررات ظاهری ندارد. بر عکس، حیات کلیسای ارتدوکس قوانین بسیاری دارد که اغلب‌ توأم‌ با‌ سخت‌گیری و جدیت است. اما باید اعتراف کرد که امروزه اجرای بسیاری از قوانین شرعی دشوار‌ یـا‌ نـاممکن است و به‌طور گسترده کنار نهاده شده است. اگر زمانی شورای جهانی‌ جدید‌ کلیسا‌ تشکیل شود، یکی از وظایف اصلی آن کاملاً ممکن است تجدید نظر و توضیح قانون شرعی‌ باشد‌.

تعاریف‌ اعتقادی شـوراها حـائز اعتباری مـطلق و قطعی است که قوانین شرعی به معنای‌ دقیق‌ کلمه نمی‌توانند مدعی آن شود؛ زیرا تعاریف اعتقادی به حـقایق ابدی مربوط است، [اما] قوانین شرعی‌ به‌ حیات دنیوی جامعه مـسیحی، کـه شـرایط آن پیوسته در حال تغییر است‌ و وضعیت‌های‌ فردی بی‌نهایت گوناگون است. با این حال‌، میان‌ شرعیات‌ کلیسا و اصول اعـتقادی ‌ ‌کـلیسا رابطه‌ای اساسی هست‌: شرعیات‌ کلیسا صرفا کوششی برای به کارگیری اصول اعتقادی در وضـعیت عـملی زنـدگی روزمره‌ هر‌ مسیحی است. بدین ترتیب، به‌ یک‌ معنای نسبی‌، شرعیات‌ کلیسا‌ بخشی از سنّت مـقدس است.

۷٫ شمایل‌

سنّت‌ کلیسا نه تنها از طریق واژه‌ها، اَعمال و نشانه‌های استفاده شده در عـبادت‌ بلکه‌ از طریق هنر ــ خـط و رنـگ‌ شمایل‌های مقدس ــ ابراز‌ می‌شود‌. یک شمایل صرفا تصویری مذهبی‌ نیست‌ که برای برانگیختن احساسات پسندیده در تماشاگر طراحی شود بلکه یکی از راه‌های‌ تجلی‌ خدا بر بشر است. مسیحی‌ ارتدوکس‌ از‌ طریق شمایل بـه‌ بینشی‌ از جهان معنوی دست‌ می‌یابد‌. از آنجا که شمایل بخشی از سنّت است، نقاش شمایل

هفت آسمان » تابستان ۱۳۸۶ – شماره ۳۴ (صفحه ۲۴۹)


نمی‌تواند آن‌گونه که دلخواه‌ اوست‌، به اقتباس یا ابتکار دست زند‌، زیرا‌ اثر او‌ باید‌ نمایانگر‌ نظر کلیسا بـاشد نـه‌ احساسات زیبایی‌شناختی خاص او. الهام هنری مردود نیست بلکه در چارچوب برخی ضوابط مشخص به‌ کار‌ گرفته می‌شود. مهم این است که‌ نقاش‌ شمایل‌ هنرمندی‌ زبردست‌ باشد، اما مهم‌تر‌ از‌ این آن است کـه او بـاید مسیحی صادق باشد که در چارچوب روح سنّت زندگی کند‌ و با‌ آیین‌ اعتراف و آیین عشای ربانی خود را آماده‌ کارش‌ کرده‌ باشد‌.

مهم‌ترین‌ عناصری‌ که از منظر بیرونی، سنّت کلیسای ارتدوکس را شکل مـی‌دهد، چـنین است: کتاب‌مقدس، شوراها، آبای کلیسا، آیین عشای ربانی، قوانین شرعی و شمایل. این امور را نباید جدا‌ و در تقابل با هم دانست؛ زیرا روح‌القدس واحد از طریق همه آنها سخن می‌گوید و آنها بـا هـم کـل واحدی را به وجود می‌آورند کـه هـر بـخش در پرتو بقیه درک‌ می‌شود‌.

گاهی گفته می‌شود که علت اساسی فروپاشی مسیحیت غربی در قرن شانزدهم عبارت بود از تفکیک میان الاهیات و عـرفان، و تـفکیک مـیان آیین عشای ربانی و دینداری شخصی که در اواخر‌ قـرون‌ وسـطی وجود داشت. کلیسای ارتدوکس به سهم خود همیشه کوشش کرده است که از این گونه تقسیم‌بندی اجتناب کند. کل الاهـیات واقـعی ارتـدوکس‌، عرفانی‌ است؛ درست همان‌طور که عرفان‌ جدا‌ شده از الاهیات بـه صورت ذهنی و بدعت‌آمیز درمی‌آید، همین‌طور الاهیات، در صورتی که عرفانی نباشد، به حکمت مدرسی بی‌روح و «افلاطونی» به معنای نـاخوشایند آنـ‌، تـنزل‌ می‌کند.

الاهیات، عرفان، معنویت‌، اصول‌ اخلاقی، عبادت، هنر. این امور را بـاید مـجزا از هم نگه داشت. تعالیم را نمی‌توان درک کرد مگر آن که نیایش شود. اِواگریوس می‌گوید که الاهیدان کسی اسـت کـه مـی‌داند‌ چگونه‌ عبات کند و کسی که با روح و از روی صدق نیایش می‌کند، با خود آن کـار یـک الاهـیدان است(۶۴) و اگر باید نیایش کرد، آموزه نیز باید بهره‌مند از حیات باشد‌؛ به‌ تعبیر قـدیس‌ مـاکسیموس، الاهـیات بدون عمل، الاهیات شیاطین است.(۶۵) اعتقادنامه تنها به کسانی تعلق دارد که با آن‌ زنـدگی مـی‌کنند. ایمان و محبت، الاهیات و زندگی جدایی‌ناپذیرند. در آیین عشای ربانی‌ بیزانسی‌، اعتقادنامه‌ با این واژهـ‌ها آغـاز مـی‌شود: «به یکدیگر محبت بورزیم، که بتوانیم با عقیده واحد اذعان کنیم که ‌‌پدر‌، پسر و روحـ‌القدس یـعنی تثلیث در اصل، واحد و تفکیک‌ناپذیرند».

هفت آسمان » تابستان ۱۳۸۶ – شماره ۳۴ (صفحه ۲۵۰)


این سخن دقیقا نگرش ارتدوکس‌ به‌ سنّت‌ است. اگـر بـه یـکدیگر محبت نداشته باشیم، نمی‌توانیم به خدا محبت داشته باشیم؛ و اگر خدا‌ را دوست نداشته باشیم، نـمی‌توانیم بـه راستی اذعان به دین کنیم و نمی‌توانیم به‌ روح باطنی سنّت برسیم‌، زیرا‌ راه دیـگری غـیر از مـحبت به خدا برای شناخت او وجود ندارد.

هفت آسمان » تابستان ۱۳۸۶ – شماره ۳۴ (صفحه ۲۵۱)


پی‌نوشت‌ها

۱٫ living continuity

۲٫ See Panagiotis Bratsiotis and Georges Florovsky, in Orthodoxy, A Faith and Order Dialogue, Geneva, 1960.

۳٫ the Non‌-Jurors

۴٫ Letter of 1718, in G. Williams, The Orthodox Church of the East in the Eighteenth Century,p.17.

۵٫ On Icons, II, 12 (P.G. xciv, 1297B).

۶٫ Compare Paul in I Corinthians 15:3.

۷٫ Canons = canon laws‌, canonical‌ legislation

۸٫ Oxford Dictionary

۹٫ decrees of Jassy

۱۰٫ the Nicene Creed

۱۱٫ Council of Carthage

۱۲٫ The Opinions of the Bishops on the Baptizing of Heretics, 30.

۱۳٫ the Old Believers‌

۱۴‌. the `Living Church””

۱۵٫ grace-giving presence

۱۶٫ `Sobornost: The Catholicity of the Church,”” in The Church of God, edited by E. L. Mascall, pp. 64-5.Compare G. Florovsky, `Saint‌ Gregory‌ Palamas and the Tradition of the Fathers,”” in the periodical Sobornost, series 4, no. 4, 1961, pp.165-76; and V. Lossky, `Tradition and Traditions,”” in Ouspensky and Lossky, The‌ Meaning‌ of‌ Icons, pp. 13-24. To‌ both‌ these‌ essays I am heavily indebted.

۱۷٫ On Bible and Church, see especially Dositheus, Confession, Decree ii.

۱۸٫ کلیسای ارتدوکس از یک نسخه‌ بیزانسی‌ عهد‌ جدید اسـتفاده مـی‌کند کـه همان نسخه‌ای است که‌ برای‌ ترجمه نسخه شاه جیمز (KJV) به کار رفـت.م.

۱۹٫ God””s continuing revelation

۲۰٫ Deutero-Canonical Books

۲۱٫ ایـن‌ کتاب‌ها‌ که‌ در غرب غالبا «آپوکریف» نامیده می‌شوند عبارت است از: سوم‌ عزرا (به یونانی اسدراس)؛ طوبیت؛ یـهودیت؛ اول، دوم و سـوم مکابیان؛ حکمت سلیمان؛ جامعه؛ باروک؛ رساله ارمیا.

۲۲٫ این‌ ضابطه‌ را‌ کتب دعا مـقرر کـرده است. در عمل، نیایش‌های صبحگاهی و نیایش‌های شامگاهی‌ روزانـه‌ در کـلیساهای مـحلی عادی، از برخوانده نمی‌شود، بلکه فقط در روزهای آخـر هـفته و اعیاد از حفظ‌ خوانده‌ می‌شود‌ و حتی در این هنگام، متأسفانه، بخش‌های تعیین‌شده از کتاب زبور اغـلب کـوتاه‌ می‌شود‌ یا‌ (باز هم بـدتر) تـماما حذف مـی‌شود.

هفت آسمان » تابستان ۱۳۸۶ – شماره ۳۴ (صفحه ۲۵۲)


۲۳٫ Orthodox scholars

۲۴٫ authoritative interpreter

۲۵٫ Matins‌

۲۶‌. Vespers‌

۲۷٫ Epistle

۲۸٫ the Nunc Dimittis

«نـونک» در لغـت یعنی اکنون و «دیمیتیس» به معنای‌ کـوچ‌ کـردن و عزیمت کردن است. این سرود که سرود شمعون نیز نامیده می‌شود، اشـاره‌ بـه‌ عبارتی‌ است که شمعون پیر در لحـظه دیدار با عیسی گـفت. وی مـردی صالح و خداترس‌ و منتظر‌ مسیح بـود کـه روح‌القدس به او خبر داده بود که نخواهد مرد تا‌ مسیح‌ را‌ ببیند. هنگامی که وی در مـعبد اورشـلیم بود، مریم، عیسای نوزاد را بـه نـزد او‌ آورد‌ تـا او را مطابق شریعت وقـف خـدا کند. شمعون عیسی را در‌ آغـوش‌ گـرفت‌ و گفت: «خداوندا اینک بنده خود را رخصت ده تا آسوده‌خاطر چشم از جهان فرو بندم‌» (لوقا‌ ۲:۲۹‌).م.

۲۹٫ Hail Mary

سـرود مـذهبی «درود مریم»، که دعایی اساسی در کلیسای‌ کـاتولیک‌ روم و ارتـدوکس است، شـامل سـه بـخش خطاب به مریم بـاکره است.م.

۳۰٫ Magnificat

«نیایش مریم باکره‌» که‌ در لوقا ۱:۴۶ـ۵۵ آمده است بیانگر رحمت و قدرت خداست. در این‌ سرود‌ سـتایش، حـضرت مریم خدا را خوارکننده ظالمان‌ و پیروزکننده‌ ضـعفا‌ مـی‌خواند. ایـن نـیایش در کـلیساهای غربی در‌ مراسم‌ مـذهبی شـامگاهان و در کلیساهای ارتدوکس در مراسم مذهبی صبحگاهان خوانده می‌شود ـ م.

۳۱٫ P. Evdokimov‌, L””‌Orthodoxie, p.241, note 96.

۳۲‌. verbalicon‌

۳۳٫ altar‌

۳۴‌. اگرچه‌ کتاب‌مقدس اصلی کلیسای ارتدوکس، کتاب‌مقدس یونانی‌ است‌، مـسیحیت ارتـدوکس هـرگز بر تلاوت کتاب‌مقدس به زبان یونانی اصـرار نـدارد و بـر‌ ارائهـ‌ کـتاب‌مقدس و انـجام آداب دینی به زبان‌های‌ بومی تأکید داشته است‌. از‌ این‌رو، در کلیسای ارتدوکس ترجمه‌ کتاب‌مقدس‌ به زبان‌های گرجی، ارمنی، سریانی و قبطی از اوایل قرن سوم تا قرن پنجم‌ منتشر‌ شد و تـرجمه آن به زبان‌های‌ اسلاوی‌ نیز‌ در قرن نهم‌ آغاز‌ شد. با این حال‌، حتی‌ در ترجمه‌های نسبتا اخیر از قبیل نسخه شورای کلیسای روسیه (Russian Synodical Version)در‌ قرن‌ نوزدهم، متن کتاب‌مقدس به زبان کهن‌ نگارش‌ یافته اسـت‌ تـا‌ سبک‌ ترجمه‌های قدیمی‌تر حفظ شود‌ ـ م.

۳۵٫ کلیسای ارتدوکس هفت شورا را به عنوان شورای جامع می‌شناسد. دو شورای اول آموزه‌ تثلیث‌ را مورد توجه قرار دادند: ۱) شورای‌ نیقیه‌ (در‌ ساحل‌ شمال‌ غرب ترکیه کنونی‌) در‌ ۳۲۵ مـیلادی بـه مشکل آریانیسم پرداخت و اعلام کرد که پسر هم‌جوهر با پدر و دارای الوهیت و ازلیت‌ کامل‌ است‌؛ ۲) شورای قسطنطنیه (استانبول امروزی) در ۳۸۱ شاهد‌ رد‌ نهایی‌ آریانیسم‌ بود‌ و نیز‌ بـیان کـرد که پسر و روح‌القدس هر دو درسـت مـانند پدر، خدا هستند. چهار شورای بعدی به شخص مسیح پرداختند: ۳) شورای افسس

هفت آسمان » تابستان ۱۳۸۶ – شماره ۳۴ (صفحه ۲۵۳)


(در غرب ترکیه کنونی) در ۴۳۱‌ آموزه‌های نستوریوس در خصوص مسیح را محکوم کرد؛ ۴) شورای کالسدون (نزدیک نـیقیه در شـمال غرب ترکیه) در ۴۵۱ فرمولی را ارائه داد کـه هـم وحدت شخص مسیح حفظ می‌شد و هم‌ این‌ واقعیت که او دارای دو ذات متمایز الوهی و بشری است؛ ۵) شورای قسطنطنیه دوم در ۵۵۳ تأکید کرد که در مسیح، دو ذات در شخص واحد پسر خدا حقیقتا متحدند‌؛ ۶) شورای‌ قسطنطنیه سوم در ۶۸۱ اعلان کـرد کـه مسیح دارای دو اراده و دو فعل الوهی و بشری، در شخص واحد خود است. ۷) آخرین شورا، نیقیه‌ دوم‌، در ۷۸۷ به مناقشه شمایل‌ها‌ پرداخت‌ و تأکید کرد که ساختن شمایل‌ها مطابق با سنّت است و برای اعلام تجسد، لازم است.م.

۳۶٫ Ecumenical statements of faith

۳۷٫ Nocturns

۳۸٫ Compline

۳۹‌. Baptismal‌ creed

۴۰٫ Eastern Patriarchate‌

۴۱‌. Horologion

۴۲٫ Local Councils

۴۳٫ General Councils

۴۴٫ Ecumenical authority

۴۵٫ universal authority

۴۶٫ Encyclical Letter

۴۷٫ Michael Cerularius

۴۸٫ Gennadius

۴۹٫ Jereias II

۵۰٫ Metrophanes Kritopoulos

۵۱٫ Peter Maghila‌

۵۲‌. The Confession of Dositheus

۵۳٫ Synod of Constantinople

۵۴٫ Patristic wheat

۵۵٫ Patristic chaff

۵۶٫ مـکتوبات آبـای کلیسا را بـه دوره پیش از شورای نیقیه و دوره پس از شورای نیقیه‌ تقسیم‌بندی‌ می‌کنند. مدارک‌ باقیمانده از دوره اول عبارت است از: نوشته‌های جدلی، رساله‌های فلسفی مسیحی، مـکاتبات مسیحیان، و تفاسیر کتاب‌مقدس. در‌ این دوره، کیفیت برخی از نوشته‌های قرون دوم و سوم در حدی‌ اسـت‌ کـه‌ هـیچ‌یک از آثار بعدی آبای کلیسا به آنها نمی‌رسد. با این حال، نوشته‌های دوره دوم در مقام ‌‌آثار‌ ادبی، در سطحی به مـراتب ‌ ‌بـالاتر جای دارند. سده‌های چهارم و پنجم، دوران طلایی‌ اصول‌ اعتقادی‌، مواعظ، شروح، مکاتبات، تاریخ کـلیسا، و اشـعار دیـنی به‌شمار می‌آیند. ـ م.

۵۷٫ Three Great Hierarchs

۵۸٫ مدافعان‌ بزرگ عقیده تثلیث و معنویت ارتدوکس در قرن چهارم عبارت‌اند از: آتاناسیوس (حدود

هفت آسمان » تابستان ۱۳۸۶ – شماره ۳۴ (صفحه ۲۵۴)


۲۹۶‌ـ۳۷۳)، گریگوری نـیسایی (حدود‌ ۳۳۰‌ـ۳۹۵)، گریگوریِ نازیانْزوس (حدود ۳۲۹ـ۳۸۹)، باسیل (حدود ۳۳۰ـ۳۷۹) و یوحنّای زرین‌دهان (حدود ۳۴۷ـ۴۰۷). گریگوری نازیانزوس به سـبب تبیین خود از آموزه تـثلیث بـه «گریگوری الاهیدان» ملقب است؛ باسیل علاوه‌ بر این نقش، در گسترش رهبانیت اولیه بسیار تأثیرگذار بود و قواعد رهبانی وی هنوز هم در صومعه‌های ارتدوکس به‌کار می‌رود؛ و یوحنای زرین‌دهان از آن رو مورد احترام فراوان است که مـهم‌ترین‌ واعظ‌ کلیسای اولیه بود و نقش بسزایی در بیان معنویت کلیسای ارتدوکس داشت. ـ م.

۵۹٫ On the Holy Spirit, xxvii (66).

۶۰٫ Lex orandi lex credendi.

۶۱٫ Theodore Balsamon

۶۲٫ Zonaras

۶۳٫ Pedalion‌

۶۴‌. On Prayer, 60 (P.G. lxxix, 1180B).

۶۵٫ Letter 20 (P.G.×Ci,601c).

شبکه بین المللی مطالعات ادیان

اینفورس (شبکه بین المللی مطالعات ادیان)،‌ بخشی از یک مجموعه فعالیت های فرهنگی است که توسط یک گروه جهادی مجازی انجام می شود. این گروه  بدون مرز، متشکل از اساتید، طلاب، دانشجویان و کلیه داوطلبان باایمان و دغدغه مندی است که علاقمند به فعالیت علمی جهادی در عرصه جنگ نرم هستند. شما هم می توانید یکی از اعضای این گروه باشید(اینجا کلیک کنید). فعالیت های سایت زیر نظر سید محمد رضا طباطبایی، مدرس ادیان و کارشناس صدا و سیماست. موضوعات سایت نیز در زمینه سیر مطالعاتی با رویکرد تقویت بنیه های اعتقادی و پاسخ به شبهات است.

0 0 رای ها
شما هم امتیاز بدهید..
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
دکمه بازگشت به بالا
0
افکار شما را دوست دارم، لطفا نظر دهیدx
()
x