مطالعات متفرقه (خارج از سیر مطالعاتی)

شناسایی عوامل مؤثر بر استقرار حکومت مهدوی بر اساس رویکرد استراتژیک

چکیده
تحقیق حاضر دیدگاه‌های مختلف در مورد مهدویت و آیندۀ تاریخ را بررسی می‌کند و شناسایی شاخص‌ها و الگوهای حکومت مهدوی، هدف اصلی آن است. از طریق شناسایی و الگوبرداری از حکومت مهدوی، آن را به داخل سازمان‌ها می‌توان گسترش داد و استراتژی‌های تحقق شاخص‌های این حکومت را در سازمان‌های موجود در جامعه اجرا نمود. کارشناسان و پژوهش‌گران سازمان تبلیغات اسلامی و سازمان فرهنگ و ارشاد اسلامی قم، جامعۀ آماری این تحقیق هستند. تعداد نمونه آماری ۹۵ نفر است. داده‌ها ابزار اصلی جمع‌آوری به شمار می‌آید. پایایی پرسش‌نامه از طریق آلفای کرونباخ محاسبه شد که حاکی از پایایی مناسب پرسش‌نامه بود. روایی پرسش‌نامه از طریق روایی محتوا تأیید گردید. برای تحلیل اطلاعات از نرم‌افزار آماری SPSS استفاده شد. در نهایت هیجده شاخص به عنوان شاخص‌های اصلی استقرار حکومت مهدوی شناسایی و رتبه‌بندی شدند و در نهایت، استراتژی‌ها و پیشنهادهایی در جهت ایجاد حکومت مهدوی عرضه گردید.

مقدمه
غایت‌شناسی و فرجام تاریخ بشری، یکی از حوزه‌های پژوهش است که مکاتب و اندیشه‌وران در مورد آن به بحث و بررسی پرداخته‌اند. این بحث در حوزه‌های مطالعاتی مختلف قابل طرح است؛ از منظر فلسفۀ تاریخ، با موضوع فرجام تاریخ و غایت زندگی بشری گره می‌خورد و از منظر جامعه‌شناختی و سیاست‌شناسی، با مسئلۀ تکامل‌گرایی و ضدّ تکامل مربوط می‌شود. از دیرباز دو تفکر در مباحث سیاسی و اجتماعی در مقابل هم مطرح بوده است: تکامل‌گرایان و ضدّتکامل‌گرایان. در دیدگاه نخست، تاریخ بشری به سوی کمال، توسعه و ترقی در حرکت است؛ در حالی‌که از دیدگاه دوم، غایت و فرجام تاریخ با انحطاط و زوال تحلیل می‌شود. مکتب ترقی‌گرایی، دارای نگرش مثبت و خوش‌بینانه به فلسفۀ تاریخ و فرجام تاریخ بشری است؛ در حالی که نظریۀ ضدترقی‌گرایی، نگرشی کاملاً منفی و بدبینانه دارد که غایت تاریخ را با انحطاط و زوال تحلیل می‌کند. پرسش ما این است که آیندۀ بشر چگونه وصف می‌شود؟
تشکیل حکومت واحد جهانی، ایده‌ای است که در هر دین و مکتبی به آن نظر و توجه دارند. در اسلام آیات و روایاتِ روشن‌گر و نویدبخش ظهور منجی آخرالزمان، نشان می‌دهد که مأموریت الهی آن حضرت، بسیار سترگ و دارای ابعادی مختلف و اهدافی بسیار والاست و این موضوع، امری است گسترده که زندگی بشر را در زمین دگرگون می‌سازد و فصل جدیدی را به تمام معنا به روی او می‌گشاید.
افزون بر ادیان توحیدی، در مکاتب و الگوهای جدید و معاصر غربی که عمدتاً به نظام سرمایه‌داری متکی است، به موضوع حکومت کلی و جهان‌شمول نیز توجه شده و ایده‌های زیادی را در قالب‌های گوناگون شکل داده است. هر الگویی با در نظر گرفتن عنصر و خصوصیتی از بشر و تمرکز روی آن، سعی کرده تا الگوهای حکومت جهانی مورد نظر خود را بر اساس آن عرضه نماید و الگوی جدید حکومتی را که به قول خودش سعادت بشر را به همراه دارد، به جامعۀ بشری تزریق کند. اسلام و به‌ویژه شیعه، همیشه در مقابل این الگوها واکنش نشان داده و به هر شکل ممکن، ابطال یا ناقص بودن آن را بیان نموده است.
این تحقیق، درصدد پاسخ به سؤالاتی از این قبیل است: شاخص‌های استقرار حکومت مهدوی در جامعه امروزی ما کدامند؟ شرایط لازم برای تحقق این حکومت دینی از حیث مدیریتی چیست؟
بیان مسئله و اهمیت تحقیق
بشر همواره در مورد آیندۀ خویش و حوادث آتی کنجکاو بوده است. سیر تحولات این علاقه، از ابتدای تاریخ _ که آینده‌نگری، بیش‌تر در قالب پیش‌گویی‌های طالع‌بینان و افراد خاص صورت می‌گرفت _ تا کنون _ که تلاش می‌شود آینده‌نگری در چارچوب اصول و روش‌های علمی قوام یابد _ قابل بررسی است. در سال‌های اخیر، جهان ظهور موجی فزاینده از توجه به پیش‌گویی‌های کتاب مقدس دربارۀ پایان جهان را شاهد بوده است. در نشریات غربی و پایگاه‌های اینترنتی، مقالات فراوانی منتشر گردیده که در آن‌ها پیش‌گویی‌های مذکور، با رویدادهای عصر حاضر تطبیق داده شده و از حوادث مختلف سال‌های اخیر به عنوان نشانه‌های پایان دنیا یاد می‌شود.
مقام معظم رهبری در سخنان مهم خود در مورد علوم انسانی موجود، اعلام خطر نموده و با اشاره به تحصیل حدود دو میلیون دانشجو از سه میلیون و نیم دانشجوی کشور در رشته‌های علوم انسانی، چنین تأکید فرمود:
این مسئله نگران کننده است؛ زیرا توانایی مراکز علمی و دانشگاه‌ها در زمینه کار بومی و تحقیقات اسلامی در علوم انسانی و همچنین تعداد اساتید مبرّز و معتقد به جهان‌بینی اسلامی رشته‌های علوم انسانی در حد این تعداد دانشجو نیست.
علی‌رغم اهمیت و تأثیر گستردۀ علوم انسانی بر ساحت‌های مختلف زندگی فردی و اجتماعی، وضعیت گذشته و حال این علوم در ایران بسیار ناگوار است. این علوم از طریق ترجمۀ متون غربی و به شکل کاملاً وارداتی وارد کشور شده است و از آن‌جا که واردکنندگان آ‌ن‌ها، از علوم و اندیشه‌های اسلامی بی‌بهره یا کم‌بهره بوده‌اند، آن‌چه را در متون غربی بوده کاملاً پذیرفته‌اند و به شکل‌های مختلف وارد کشور کرده‌اند. بدیهی است که نتیجه این علوم، بی‌اعتقادی یا سستی در باورهای دینی می‌باشد؛ چون اساساً بر مبانی مادی‌گرایی و تجربه‌گرایی پوزیتیویستی استوار می‌باشند (دیدار با جمعی از اساتید، اعضای هیئت علمی و رؤسای دانشگاه‌های سراسر کشور ، ۸/۶/۱۳۸۸).
مقام معظم رهبری این موضوع مهم را در چند سال اخیر دائماً تذکر داده است. ایشان در سال ۸۴ در دیدار با اعضای محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی می‌فرماید:
با این همه تأکیدی که بر علوم انسانی شده، تقریباً علوم انسانی هم به همان شکلِ علوم پایه اداره می‌شود و باز همچنان همان اشکال به قوت خودش باقی است. ما آغوش‌مان را باز کرده‌ایم و حرف‌هایی که الان در زمینه‌های جامعه‌شناسی، روان‌شناسی، تاریخ و حتی فلسفه و ادبیات مطرح است، از خارج برای ما دیکته می‌شود (دیدار با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، ۱۳/۱۰/۱۳۸۴).
امروزه اینترنت، دست‌رسی سریع و تقریباً آسان به موضوعات مختلف را ممکن نموده است. اگر فردی با موضوعاتی چون پایان جهان، آخرالزمان، رجعت یا موعود و منجی در اینترنت جست‌وجو کند، با انبوهی از اطلاعات، سایت‌ها و مطالب متعدد مواجه خواهد شد. گسترش این شبکه و تأکید آن بر تمامی موضوعات و در تمامی شاخه‌های علمی، اعتقادی، سیاسی و اجتماعی، باعث شده است بررسی و شناخت ابعاد مختلف یک رویداد، اندیشه و یا رخداد، سهل و ممتنع باشد. سهل از جهت گسترش و به‌روز بودن داده‌ها و ممتنع از بابت پیچیدگی‌ و اسرار ناگفتۀ اطلاعات. متأسفانه از نظر این نوشتار، ساده‌انگاری و ساده‌اندیشی فرایند مذکور و بالتبع کاهش روحیۀ خودباوری علمی، از آفات جامعۀ علمی کشور به‌ویژه در حوزۀ علوم انسانی است.
در حوزۀ مدیریت استراتژیک و تصمیم‌گیری‌های کلان استراتژیک کشور، مطالعات متعددی انجام شده است که اکثر آن‌ها جالب توجه هستند؛ ولی از مبنا و اصول حاکم بر روش‌شناسی و مکانیسم‌های مطرح‌شده در ادبیات مدیریت غفلت شده است. با توجه به حساسیت بحث‌های استراتژیک و تصمیمات کلان برای کشور و ضرورت یافتن مدلی بومی، کاربردی و مبتنی بر اعتقادات اسلامی و دینی، باید راهکارهای دیگری را جست‌وجو و پیشنهاد کرد.
با مطالعه و ارجاع به متون اسلامی موجود مانند قرآن کریم، سیرۀ نبوی، احادیث و روایات امامان، به حقیقتی واحد در مورد آینده بشر و پایان تاریخ می‌توان رسید؛ ولی با توجه به اعتقادات، باورها و آداب و رسوم حاکم بر کشورمان، نیازمند آن هستیم که در ترسیم چشم‌انداز برای کشور، فرایند مدیریت و تصمیم‌گیرهای کلان و استراتژیک در سطح ملی و به تبع آن ترسیم چشم‌انداز در سازمان‌های کشور اعم از دولتی و خصوصی و غیرانتفاعی، به آن حقیقت واحد توجه نمود که در دستورهای اسلامی آمده است. اگر کشور را به صورت عام و سازمان را به صورت خاص به شکل یک سیستم در نظر بگیریم، فرهنگ و دکترین مهدویت در تمامی قسمت‌های سیستم که به صورت ورودی، فرایند و خروجی است، تأثیرگذار خواهد بود.

در این شکل، جامعه به سه بخش یا زیرسیستم دولت، بخش خصوصی و مردم یا همان جامعۀ مدنی، تقسیم شده است. همان‌گونه که در شکل دیده می‌شود، هر نوع فعالیتی در درون نظام جامعه به مثابۀ سیستم است که تمام بخش‌های سیستم باید تحت تأثیر فرهنگ مهدویت باشد تا بتوان تفکر مهدویت در اسلام را در جامعه در تمام سطح و واحدها اجرا نمود.
حال باید بررسی شود که شاخص‌ها و ویژگی‌های حکومت مهدوی چیست؟ شرایط و زمینه‌های ایجاد و اجرایی کردن تفکر حکومت مهدوی چیست؟ موانع مدیریتی بر سر راه تحقق حکومت مهدوی در سازمان‌های موجود در جامعه چیست؟
به‌طور کلی و خلاصه، ضرورت انجام دادن تحقیق را می‌توان به کشف و اجرایی کردن الگوی بومی و اسلامی در کشور و به‌طور خاص در سازمان‌های موجود در جامعه نسبت داد تا بتوان به هدف غایی دین اسلام نایل شد؛ دینی که زیربنای همۀ تفکرات و باورهای حاکم بر جامعه اسلامی ایران، یعنی همان فرهنگ و حکومت مهدوی است.
ادبیا‌ت و مبانی نظری تحقیق
انسان از دیرباز، به دنبال ترسیم آیندۀ خود بوده و آینده‌نگری، قدمتی همسان قدمت انسان دارد. مطالعه در سیر تمدن بشری، نشان می‌دهد که آینده‌نگری در ابتدا توسط انبیای الهی با تأکید بر معارف و آموزه‌های دینی از یک‌سو و عامۀ مردم از سوی دیگر انجام شده است (گودرزی، ۱۳۸۶: ۱۸۰).
بسیاری از افراد، دین را منبع عظیم آینده‌نگری می‌دانند و به این معنا قائل هستند که چون ماهیت آینده‌نگری، حدس در مورد آینده است، لذا هیچ کس نسبت به آن از مبدع خلق _ یعنی پروردگار _ محق‌تر و سزاوارتر نیست. پس دین، منبع اصلی آینده‌نگری محسوب شده است. اما در مقابل می‌توان گفت: چون آینده‌نگری را مملو یا متهم به خطا می‌دانند، از این‌رو، هرگونه ارتباط دین و آینده‌نگری را مردود می‌شمارند و دامان دین را از اوهام و خطا منزه می‌دانند. از طرف دیگر، چون آینده‌نگری یعنی حرف زدن بدون تصمیم و ارادۀ قاطع (اصل عدم قطعیت)، پس ناگزیر بحث در مورد آینده دارای تردید است، حال آن‌که دین تردیدبردار نیست.
اما در حقیقت، بین آینده‌نگری و دین کاملاً ارتباط وجود دارد؛ زیرا دین و خاصه قرآن کریم و کلام گوهربار معصومان مملو از آینده‌نگری‌هاست. مگر قرآن کریم، آیندۀ زمین را برای مستضعفان نمی‌داند؟ مگر بخشی از روایات موجود در منابع اسلامی، دارای شواهد روشنی از آینده‌نگری نیستند؟ پس مشخص است که اشتباه در پاسخ به سؤال مطرح‌شده، از همان خلط واژگان ناشی می‌گردد. البته باید توجه داشت که مراد از دین در این‌جا، ادیان الهی است و نه دین به معنای مطلق آن (اکرمی، ۱۳۷۶: ۷۸). با این توضیح، مهم‌ترین تفاوت‌های آینده‌نگری بشری و الهی را در موارد ذیل می‌توان خلاصه نمود:
الف) تفاوت روش‌شناسی
آینده‌نگری الهی از نظر روش‌شناسی، با آینده‌نگری بشری متفاوت است. در آینده‌نگری الهی، روش‌شناسی متداول علمی مبتنی بر فرضیه‌سازی، جمع‌آوری اطلاعات و نظایر آن‌ها به‌طور کامل رعایت نمی‌شود و بسیاری از مسائل همچون ابطال‌پذیری و … در فضای متفاوتی مطرح می‌گردد. روش‌شناسی در این حوزه، بر معرفت الهی و علمی خاص مبتنی است که در حوزۀ دین، نزد معصومان و به اذن خداوند انجام می‌شود، نه از سنخ تجربه‌گرایی یا عقل‌گرایی.
ب) تفاوت در آینده‌نگر
در آینده‌نگری الهی، آینده‌نگر یا خداوند است، مانند آینده‌نگری‌های قرآن کریم، یا منتسب به خداوند است، مانند پیامبران، امامان و مردان الهی؛ در حالی‌که در آینده‌نگری بشری، انسان بدون اتصال به منبع عظیم وحی، صرفاً بر مبنای حدس، مطالعه و … آینده‌نگری می‌کند.
ج) تفاوت در اهداف
هدف آینده‌نگری الهی با آینده‌نگری بشری بسیار تفاوت دارد. مهم‌ترین هدف آینده‌نگری الهی، تذکر به افراد، هدایت آن‌ها، معجزات و موارد مشابه است. مهم‌ترین اهداف آینده‌نگری بشری، با اهدافی همچون رشد علمی، رشد توان اقتصادی و تولیدی، انتفاع مادی و استیلای فرهنگی صورت می‌گیرد.
د) تفاوت در روش‌ها
تصویرپردازی مهم‌ترین روش به کار گرفته شده در آینده‌نگری الهی است، مانند موارد بسیاری که در قرآن کریم در مورد آینده بشر گفته شده است.
هـ) تفاوت در منابع
آینده‌نگری در بستر بشری، عمدتاً با به‌کارگیری داده‌های کمّی یا نظریات موجود صورت می‌گیرد، در حالی که آینده‌نگری الهی، بر مبنای به‌کارگیری علم الهی، سنن الهی و تجارب تاریخی است. (غفرانی و تقوی گیلانی، ۱۳۷۹: ۴۵ – ۴۶)
در بستر الهی، آینده‌نگری و فرجام‌شناسی در باطن و ظاهر جهان، هدفمند و دارای سرنوشتی است که به دست پروردگار رقم می‌خورد و انسان در سرنوشت خود، از جبر و اختیار برخوردار است تا هر کدام از دو راهی را طی کند که خداوند به او رهنمون و برایش ترسیم کرده است:
إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکراً وَ إِمَّا کفُوراً؛ (انسان: ۳)
ما راه را بدو نمودیم؛ یا سپاس‌گزار خواهد بود و یا ناسپاس‌گزار.
مدلی که در این تحقیق دنبال می‌شود، در زمرۀ فرجام‌شناسی الهی و یا آینده‌نگری الهی است؛ یعنی اصل مباحث مربوط به موعود در تمامی ادیان، خاصه ادیان الهی و آموزه‌های اصیل و فاقد تحریف دینی، محور و پایۀ فرجام‌شناسی الهی را شکل می‌دهد. همچنین با اعتقاد به موعود شیعۀ امامیه و فلسفۀ انتظار، مدل فرجام‌شناسانه مهدوی با نگرشی راهبردی دنبال می‌شود (پورعزت، ۱۳۸۲: ۳۴).
تفکر مهدویت نوعی از تفکرات و نگرش‌های معطوف به آینده و در حقیقت رویکردی آینده‌نگرانه است.در این تفکر، گذشته، حال و آینده جهان حرکتی مستمر، پویا، هدفمند و به سوی کمال ترسیم شده که هیچ‌گونه انحراف و ارتجاعی در آن نیست.در این تفکر، پایان جهان چون آغاز آن در اختیار صالحان است و همان‌طور که خلقت انسان با آفرینش حضرت آدم صورت گرفت و مأموریت نهایی وی در زمینۀ استقرار عدالت بود، در پایان جهان نیز حکومت صالحان و استقرار عدل جزو ارکان اصلی این تفکر برشمرده می‌شود. (اسفندیاری، ۱۳۸۸: ۹۱) قرآن کریم در این باره می‌فرماید:
وَ لَقَدْ کتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ؛ (انبیاء: ۱۰۵)
و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد.
بحث از موعود و مصلح جهانی در تمامی ادیان، مذاهب و اقوام بشر، به اشکال مختلف وجود دارد. موضوع موعود‌گرایی در آیینۀ ادیان و اعتقادات، خود می‌تواند پژوهشی جامع و گسترده باشد، اما در این تحقیق، صرفاً برای نشان دادن اهمیت موضوع و کاربرد این تفکرات در مدل‌سازی نهایی، مطالبی به صورت فهرست‌وار مرور شده است. البته در همین فصل، در مورد نگرش یهود و مسیحیت به مسئلۀ موعود، بیش‌تر خواهیم پرداخت:
۱٫ در دین زرتشت، موعودهای متعددی معرفی شده‌اند که به آن‌ها «سوشیانت» گویند. آن‌ها سه تن هستند که مهم‌ترین آن‌ها که آخرین نیز به شمار می‌آید، سوشیانت پیروزگر است که در دورۀ آخرالزمان ظهور می‌نماید و اهرمن را نابود می‌کند. برای نمونه، جاماسب در کتاب جاماسب نامه از زرتشت نقل می‌کند که: «مردی بیرون آید از زمین تازیان… و بر آیین جدّ خویش با سپاه بسیار روی به ایران نهد و آبادی کند و زمین را پر داد نماید و سوشیانس (نجات‌دهندۀ بزرگ) دین را به جهان رواج دهد؛ فقر و تنگ‌دستی را ریشه‌کن سازد؛ ایزدان را از دست اهریمن نجات دهد؛ مردم جهان را همفکر و هم‌گفتار و هم‌کردار گرداند.» یا در کتاب مذهبی زرتشتیان آمده است: «لشکر اهریمنان با ایزدان دائم در روی خاکدان محاربه و کشمکش دارند و غالباً پیروزی با اهریمنان باشد… آن‌گاه پیروزی بزرگ از طرف ایزدان می‌شود و اهریمنان را منقرض می‌سازند… و بعد از پیروزی ایزدان و برانداختن تبار اهریمنان، عالم کیهان به سعادت اصلی خود رسیده، بنی‌آدم بر تخت نیک‌بختی خواهند نشست.» (mouood.org، ۱۳۸۳)
۲٫ در آیین هندو و در کتاب پورانا، شرح جامعی از دوران آخر عصر کالی، یعنی آخرین دوره قبل از ظهور دهمین آواتارای ویشنو آمده است. مقصود از عصر کالی، همان آخرالزمان است. مثلاً در کتب آن‌ها آمده که: «سرانجام دنیا، به کسی برگردد که خدا دوست دارد، و از بندگان خاص او باشد و نام او “فرخنده و خجسته” باشد.»
هندوها مصلح را «مظهر ویشنو» به معنای مظهر دهم می‌دانند و آورده‌اند: «این مظهر ویشنو در انقضای کلی یا عصر آهن، سوار بر اسب سفیدی در حالی که شمشیر برهنه درخشانی به صورت ستارۀ دنباله‌دار در دست دارد، ظاهر می‌شود و شریران را تماماً هلاک می‌سازد و خلقت را از نو، تجدید و پاکی را رجعت خواهد داد… این مظهر دهم در انقضای عالم ظهور خواهد کرد.» یا «شاکمونی» پیغمبر هندوها در کتاب مذهبی خود می‌گوید: «پادشاهی دولت دنیا به فرزند سید خلایق دو جهان “کشن” بزرگوار تمام شود و دین خدا یک دین شود و دین خدا زنده گردد.» (محسنی کبیر، ۱۳۸۰: ۴۸)
۳٫در کیش بودایی، بودای پنجم موعود موردنظر است که در پایان تاریخ ظهور می‌کند.
۴٫ در مزامیر داوود آمده است «… زیرا که شریران منقطع خواهند شد، اما متوکلان به خداوند، وارث زمین خواهند شد. هان، بعد از اندک‌زمانی، شریر نخواهد بود. در مکانش تأمل خواهی کرد و نخواهد بود. اما حکیمان (صالحان) وارث زمین خواهند شد… و میراث آن‌ها خواهد بود تا ابدالاباد … ؛ زیرا متبرکان خداوند وارث زمین خواهند شد اما ملعونان وی منقطع خواهند شد.» (zohoor.ir، ۱۳۸۴)
۵٫ موضوع موعود در کتب مقدس یهودیان و مسیحیان، جدی بوده و در کتب عهدین و در اسفار متعدد تورات، در مورد منجی نهایی بحث شده است. در تورات می‌خوانیم: «و نهالی از تنه یسی بیرون آمده، شاخه‌ای از ریشه‌هایش خواهد شکفت و روح خدا بر او قرار خواهد گرفت… مسکینان را به عدالت داوری خواهد کرد و به جهت مظلومان زمین، به راستی حکم خواهد کرد… گرگ با بره سکونت خواهد کرد و پلنگ با بزغاله خواهد خوابید و گوساله و شیر پرواری با هم و طفل کوچک، آن‌ها را خواهد راند و در تمامی کوه مقدس من، ضرر و فسادی نخواهند کرد؛ زیرا جهان از معرفت خداوند پر خواهد شد.» یا در انجیل چنین می‌خوانیم: «کمرهای خود را بسته، چراغ‌های خود را افروخته بدارید و شما مانند کسانی باشید که انتظار آقای خود را می‌کشند که چه وقت از عروسی مراجعت کند. تا هر وقت از عروسی مراجعت کند، تا هر وقت آید و در را بکوبد، بی‌درنگ برای او باز کنند. خوشا به حال آن غلامان که آقای ایشان چون آید، ایشان را بیدار یابد… پس شما نیز مستعد باشید؛ زیرا در ساعتی که گمان نمی‌برید پس ایشان می‌آید… چون برق که از مشرق بیرون می‌آید و تا مغرب ظاهر می‌گردد. آمدن فرزند انسان نیز چنین خواهد بود… خواهند دید فرزند انسان را بر ابرهای آسمان که می‌آید با قدرت و جلال عظیم… و چون فرزند انسان در جلال خود خواهد آمد با جمیع ملائکۀ مقدسه بر کرسی بزرگی قرار خواهد گرفت…» در یکی از اناجیل مورد قبول مسیحیان پروتستان، در وصایای حضرت مسیحبه شمعون پطرس این‌طور آمده: «ای شمعون، خدای به من فرمود: تو را وصیت می‌کنم به سید انبیا که بزرگ فرزندان آدم و پیغمبر امّی عربی است و بیاید ساعتی که فرج قوی گردد و نبوت بسیار شود و مانند سیل، جهان را پر کند.» (محسنی کبیر، ۱۳۸۰: ۷۸)
۶٫ در کتاب مقدس برهماییان آمده است: «دست حق درآید و جانشین آخر “ممتاطا” ظهور کند و مشرق و مغرب عالم را بگیرد همه‌جا و خلایق را هدایت کند.» (همو: ۷۹)
۷٫ در نگاهی کلی، در کتب اهل سنت چون صحیح بخاری، الرساله شافعی، مسند حنبل شیبانی و صدها کتاب دیگر، در مورد موعود آخرالزمان بحث شده است. بسیاری از علمای اهل سنت در آثار خویش به نقل احادیث مربوط به امام زمان پرداخته‌اند و دربارۀ زندگی، سیرت، علایم ظهور و سایر ویژگی‌های حضرتش سخن گفته‌اند. جالب آن است که در مجموعۀ کتبی که دانشمندان سنی، راجع به امام زمان نگاشته‌اند، هم کتب معتبر اهل سنت یعنی صحاح سته و مسند موجود است و هم برخی از آن‌ها پیش از ولادت مبارک آن حضرت و برخی نیز در دورۀ غیبت صغرا نوشته شده‌اند (شفیعی سروستانی، ۱۳۸۱: ۹۶).
۸٫ اگر در فرقه‌های مهم و اصلی شیعه دوازده‌امامی، یعنی کیسانیه، زیدیه، ناووسیه، واقفیه و اسماعیلیه دقت گردد، دانسته می‌شود که در اکثر آن‌ها امامت عامه، محور تفکر است. نظر شیعه دوازده‌امامی، قابلیت بررسی دارد؛ زیرا در آن حضرت مهدی فرزند امام حسن عسکریکه هم امام معصوم است و هم زنده، موعود ادیان و منجی آخرالزمان است. در این نگرش، ادله و شواهدی بر ولادت حضرت مهدی تشریفات و توقیعات در زمان پدر و غیبت صغرا و کبرا وجود دارد (محسنی کبیر، ۱۳۸۰: ۱۴).
البته از نظر شیعه دوازده‌امامی، امام باید معصوم باشد؛ زیرا اصل ضرورت عصمت، به منزله یکی از مبانی اعتقادی شیعه پذیرفته شده است. آیۀ شریفه ذیل یکی از ادله نقلی این ادعاست:
وَإِذِ ابْتَلَى‏ إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُک لِلنَّاسِ إِمَاماً قَالَ وَ مِنْ ذُرِّیَتِی قَالَ لَا یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ؛ (بقره: ۱۲۴)
و چون ابراهیم را پروردگارش با کلماتى بیازمود، و وى آن همه را به انجام رسانید، [خدا به او] فرمود: «من تو را پیشواى مردم قرار دادم.» [ابراهیم] پرسید: «از دودمانم [چطور]؟» فرمود: «پیمان من به بیدادگران نمى‏رسد.»
در این بیان شریف، ستم نکردن شرط امامت و پیشوایی مردم است؛ یعنی انسان پاک و معصوم، عاری از هر گونه ظلم در هر اندازه و کیفیت. از این‌رو در این اعتقاد، کسانی که معصوم نباشند، اصولاً از دایرۀ امامت کنار می‌روند و نمی‌توانند موعود شیعه باشند.
در جمع‌بندی این مطالب باید گفت که فوتوریسم یعنی اعتقاد به دورۀ آخرالزمان و انتظار ظهور منجی غیبی و مصلح بزرگ جهانی، از مسائلی است که در بحث‌های تئولوژیک تمام مذاهب و ادیان دربارۀ آن بحث و گفت‌وگو شده است و همۀ ادیان در آن مشترکند، اما در مصداق آن اختلاف وجود دارد. البته در تمامی این تفکرات، سمت و سوی جهان رو به پیروزی عدالت و نجات قطعی انسان‌ها و نابودی حتمی ظلم و ظالم می‌رود و همین «انتظار»، عامل نیروبخش و ایمان‌بخش به ستمدیدگان است و امیدواری آن‌ها به پیروزی را باعث شده و این ایمان قطعی، نه‌تنها آن‌ها را بی‌مسئولیت و منفعل بار نمی‌آورد، بلکه به آنان نیرو، قدرت و اطمینان به پیروزی و روحیۀ فعال می‌دهد.
آثار مهدویت در مدیریت اسلامی
مهدویت در مدیریت اسلامی، آثار و نتایجی دارد؛ از جمله:
۱٫ مهدویت به عنوان یک الگوی مدیریتی و حکومتی، در عرصۀ مدیریت مطرح است. در حکومت حضرت مهدی عدالت، مهم‌ترین محور مدیریت محسوب می‌شود و افراد شایسته، زمام امور را برعهده دارند؛
۲٫ ایجاد زمینۀ امید و تلاش و حرکت؛
۳٫ تلاش برای اصلاح وضع موجود فردی و اجتماعی؛
۴٫ ایجاد زمینۀ برنامه‌ریزی و پی‌گیری در فرد و جامعه؛
۵٫ ایجاد روحیۀ اتحاد و مشارکت گروهی؛
۶٫ مهدویت یک عامل انگیزش در مدیریت است؛
۷٫ حاکمیت روش خودمدیریتی؛
۸٫ پدیدۀ انتظار، باعث ایجاد روحیۀ امر به معروف و نهی از منکر می‌شود (فروزنده و جوکار، ۱۳۸۶).
ویژگی‌های حکومت جهانی امام عصر
حکومت جهانی حضرت مهدی دارای ویژگی‌هایی است؛ از جمله:
۱٫ رشد سریع علم و علوم اسلامی؛
۲٫ جهانی شدن عدالت؛
۳٫ حکومت صالحان در زمان ظهور؛
۴٫ آبادانی جهان؛
۵٫ وجود امنیت در زمان ظهور؛
۶٫ برادری و برابری و نبود تبعیض؛
۷٫ اجرا کردن شیوۀ حضرت رسول؛
۸٫ از بین رفتن هر نوع بیماری و ناراحتی و نقص عضو و ناتوانی؛
۹٫ نبود فقیر و نیازمند (همو).
ماهیت حکومت جهانی مهدویت
حکومت جهان اسلام به رهبری امام زمان دارای روح و ماهیت ویژه‌ای است که دیگر حکومت‌ها از آن بی‌بهره‌اند. ماهیت حکومت اسلام، آموزه‌های وحیانی است که به انسان تعلیم می‌دهد که خدای او یکی است و فقط باید در برابر خداوند عبادت و کرنش کند و در رفتار و کردارش از دایرۀ بندگی خدا بیرون نرود؛ زیرا خداوند در قرآن می‌فرماید: وَ اعْبُدُوا اللهَ وَ لَا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً. این حکومت پیامی دارد تا در بستر عمل به ارزش‌های وحیانی، دنیای بهتری را به وی ارزانی بدارد. متأسفانه آن‌چه در حکومت امروز بشری کم‌تر وجود دارد یا اصلاً به چشم نمی‌خورد، خداست و پای‌بندی به وحی و اخلاق و ارزش‌های معنوی کم‌تر دیده می‌شود.
حکومت مادی بر اساس سرمایه‌اندوزی، مال‌پرستی و سود بیش‌تر، از هر طریق و ترفند، بنا شده است. این تاروپود، جای عشق به خوبی‌ها، ارزش‌ها، ایثار و مجاهدت‌ها و بالأخره زیبایی‌های زندگی را اشغال کرده، به‌طوری که جامعۀ انسانی را از گردونۀ خوبی‌ها حذف نموده است.
بنابراین حکومت مادی، می‌پندارد که دین و امور معنوی، در پیوندهای اجتماعی ناکارآمد است و این پندار تا جایی در افکار و اندیشۀ جامعه بشری ریشه کرده که معتقد است تمدن و حکومت را باید بدون در نظر گرفتن ارزش‌ها پایه‌ریزی کرد.
استاد شهید مرتضی مطهری در این باره می‌نویسد: «فکر خدا و زندگی اخروی را باید کنار گذاشت … باید رأفت و رقت قلب را دور انداخت. رأفت از عجز است؛ فروتنی و فرمان‌برداری از فرومایگی است؛ حلم و حوصله، عفو و اغماض، از بی‌همتی و مستی است . مردانگی باید اختیار کرد. بشر باید به مرحلۀ مرد برتر برسد، عزم و اراده داشته باشد. این است روح حکومت مادی غرب که از باب نمونه به آن اشاره کردیم.» ولی حکومت جهانی مهدویت که به همت توانای امام عصر توسعه و گسترش می‌یابد و بر اساس وحی و ماهیت دینی جلوه‌گری می‌کند، دارای چند ویژگی خواهد بود (طاهری، ۱۳۸۸):
۱٫ ایمان و معنویت: ایمان و معنویت شاخص اول به شمار می‌آید. انگیزه و موتور پیش‌برندۀ حقیقی در نظام مهدوی، ایمانی است که از سرچشمۀ دل و فکر مردم می‌جوشد و دست و پا و وجود آن‌ها را در جهت درست به حرکت درمی‌آورد. پس شاخص اول، دمیدن و تقویت روح ایمان و معنویت و دادن اعتقاد و اندیشه‌ای درست به افراد است (کارگر، ۱۳۸۶: ۷۶).
۲٫ عدل و احسان: عدل و احسان، در حکومت جهانی اسلام سنگ زیرین است. اجرای عدالت اجتماعی و گسترش آن، از بنیادی‌ترین ویژگی‌های حکومت مهدویت است که پیامبر اکرم و معصومان نیز بر این حقیقت انگشت نهاده‌اند که امام زمان خواهد آمد و جهان پر از ظلم و جور را پر از عدل و داد خواهد کرد. بنابراین می‌توان گفت: اجرای عدالت بر اساس دین، سرآغاز انقلاب اجتماعی و حکومت جهانی آن حضرت است و این اجرای عدالت، به کارگزاران و کارکنانی عادل و نیکوکار نیاز دارد.
لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَ أَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَ الْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ؛ (حدید: ۲۵)
به راستى ما پیامبران خود را با دلایل آشکار روانه کردیم و با آن‌ها کتاب و ترازو را فرود آوردیم تا مردم به انصاف برخیزند.
از این‌رو، همان‌طور که پیامبران وظیفه داشتند تا مردم را برابر کتاب و میزان، به دادگری به پا دارند، حضرت مهدی نیز وظیفه دارد بر سیرۀ پیامبران، جامعۀ انسانی را به دادگری به پا داشته و از نارواها و ستم باز دارد.
إِنَّ اللهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسَانِ وَإِیتَاءِ ذِی الْقُرْبَى‏ وَ یَنْهَى‏ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنکَرِ وَ الْبَغْیِ؛ (نحل: ۹۰)
در حقیقت، خدا به دادگرى و نیکوکارى و بخشش به خویشاوندان فرمان مى‏دهد و از کار زشت و ناپسند و ستم بازمى‏دارد.
این آیه، اصول ارزش‌های فردی و اجتماعی را ترسیم کرده و نیز از ضدارزش‌ها و پلیدی‌ها بازداشته است. این آیه به معنای واقعی و کامل، در عصر ظهور اجرا خواهد شد. عدل یعنی نگه‌داشت دقیق حقوق مردم و مبارزه فراگیر و همه‌سویه با نابرابری‌ها. احسان، جایگاه برتری در میان ارزش‌های اجتماعی اسلام دارد که به یک معنا بالاتر از عدالت است؛ زیرا اگر در هر حکومت پایه‌های حقوقی انسانی، بر اساس عدالت اجتماعی استوار گردد، جلوه‌های احسان و نیکوکاری، فضای جامعه را می‌آکند.
۳٫ استحکام پیوندهای اجتماعی: به‌طور کلی تاروپود و ساختار هر تمدن و حکومتی را افراد آن می‌سازند. جامعۀ بشری با برخورداری از روح جمعی، پایه‌های حکومت را بنا می‌کند و بر پویایی و شکوفایی آن می‌افزاید. انسان‌ها به پاره‌های پیکر حکومت می‌مانند که به هر نسبت پیوند و زندگی جمعی آنان بیش‌تر باشد، آثار پیشرفت و توسعه در آن حکومت نمایان‌تر است.
در آموزه‌های اسلامی، مفاهیم و واژه‌هایی وجود دارد که پیام آن‌ها بنیان‌گذاری و شکوفاسازی و استحکام روحیۀ جمعی و اجتماعی است؛ مانند «توادّ»، «تراحم»، «تعاضد»، «تواصی» و از همه گویاتر واژۀ «تعاون» که خداوند در قرآن به عنوان یک دستور اجتماعی به انسان‌ها می‌فرماید:
تَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوَى‏ وَ لَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَ الْعُدْوَانِ؛ (مائده: ۲)
در نیکوکارى و پرهیزگارى با یکدیگر همکارى کنید و در گناه و تعدّى دستیار هم نشوید.
بنابراین، از آیات و روایات به خوبی استفاده می‌شود که تعاون بر نیکی و نیکویی، به مفهوم گستردۀ آن یعنی فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، در یکی از ابزارهای تمدن اسلامی است و روشن است که پیدایش روح جمعی و تعاون، ساخته و پرداختۀ حکومت اسلامی است (حائری‌پور، ۱۳۸۸: ۱۲).
۴٫ برقراری امنیت: در هر فرهنگ و حکومتی، امنیت اجتماعی اصل است. برقراری امنیت، از مهم‌ترین نیازهای اساسی بشر به شمار می‌آید: امنیت سیاسی، قضایی، قانونی، اقتصادی، حقوقی، اجتماعی، فرهنگی، اخلاقی و خانوادگی. بستر زندگی سالم و جامعۀ صالح، امنیت و آرامش را فراهم می‌سازد.
از مهم‌ترین محصولات امنیت، پدیدار شدن نشانه‌های عدالت است و مردم، همبستگی بیش‌تری پیدا می‌کنند. در این صورت، راه‌های نفوذ هجوم‌ها و شبیخون‌های دشمنان داخلی و خارجی را با تمام توان می‌بندند و آقایی و سربلندی خویش را پاس می‌دارند. برقراری امنیت به معنای اعم آن، یکی از ویژگی‌های حکومت جهانی مهدوی است. همه‌جا و در همۀ موارد ذکر شده که امنیت و آرامش، در حد اعلای آن گسترش می‌یابد و در آن حکومت، جان و مال و ناموس و آبروی مردم از هر آسیبی در امان می‌ماند.
شاید این آیۀ شریفه بر همین مورد یعنی حکومت جهانی آن حضرت تطبیق می‌یابد:
وَ لَیُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً؛ (نور: ۵۵)
و بیمشان را به ایمنى مبدل گرداند.
امام صادقمی فرماید: «آیۀ شریفه دربارۀ حکومت امام زمان است» و سپس ادامه می‌دهد:
در آن زمان چندان امنیت بر سراسر جهان گسترده می‌شود که از هیچ چیز به چیز دیگر، زیان نمی‌رسد. ترس و وحشتی به چشم نمی‌خورد. حتی جانوران و حیوانات در بین مردم رفت و آمد می‌کنند و نسبت به یکدیگر آزاری ندارند (متقی‌زاده: ۱۳۸۹: ۵۲).
۵٫ سامان‌دهی اقتصادی: در تعالیم دینی و آموزه‌های آن، پیوندی استوار بین مسائل اقتصادی و مسائل معنوی دیده می‌شود. در این زمینه روایات فراوان است؛ از جمله پیامبر فرمود:
لولا الخبز ما صلّینا و لا صمنا و لا ادّینا فرائض ربّنا؛ (کلینی، ۱۳۶۵: ج۵، ۷۳)
بدون نان، نه عبادت می‌توان کرد و نه روزه می‌توان گرفت و نه واجبات دیگر را می‌توان انجام داد.
ثلاثه أشیاء یحتاج النّاس طُرّاً إلیها: الأمن و العدل و الخِصب؛ (حرانی، ۱۴۰۴: ۳۲۰)
سه چیز است که همۀ مردم به آن نیاز دارند: امنیت، عدالت و فراوانی ارزاق.
۶٫ رشد عقل و گسترش دانش: عقل در نظام و حکومت اسلامی، جایگاه ویژه‌ای دارد و رکن حرکت و تلاش به شمار می‌رود. عقل ستون خیمۀ دین است و دین بدون عقل، جایگاه حقیقی خود را پیدا نمی‌کند. اساساً دین بدون عقل شناخته نمی‌شود و مجهول می‌ماند. عقل گوهر دین را می‌شناساند و به انسان می‌فهماند و دستور می‌دهد که در برابر آن سر فرود آورد و به فرمان‌هایش گردن نهد. خلاصه عقل، راهنمای انسان است به سوی زیبایی‌ها، خوبی‌ها، ارزش‌ها، راستی‌ها و پرهیزدهنده از خطرها. از این‌رو در قرآن، از عقل به خِردورزی، اندیشیدن به علم و دین آگاه شدن و فرزانگی سفارش بسیار شده است و در فقه اسلامی نیز عقل، یکی از منابع چهارگانه اجتهاد به شمار می‌رود؛ زیرا اجتهاد بدون در نظر گرفتن این رکن مهم و پایه استوار، ناتمام است. از امام صادقدرباره جایگاه عقل در زندگی بشر سؤال شد. حضرت در پاسخ فرمود:
ما عبد به الرّحمن و اکتسب به الجنان؛ (کلینی، ۱۳۶۵: ج۱، ۱۱)
چیزی است که با آن خداوند عبادت می‌شود و بهشت به دست می‌آید.
سپس سؤال‌کننده پرسید: «آن‌چه معاویه در زندگی خود به کار بست چه بود؟» حضرت در پاسخ فرمود:
تلک النّکراء، تلک الشّیطنه و هی شبیهه بالعقل و لیست بالعقل؛ (همو)
معاویه نیرنگ، فریب و شیطنت داشت و آن، مانند عقل بود نه خود عقل.
در حکومت اسلامی مهدویت، عقل با بندگی، اخلاق، ارزش و تقوا، پیوند ناگسستنی دارند. هرگاه عقل با یکی از این‌ها و صدها ارزش والای دیگر، همراه نباشد، از مدار خارج می‌شود و جامعه به نیرنگ می‌آلاید و هرگونه سودجویی، استثمار، استعمار و به بردگی واداشتن دیگران، خردورزی نام می‌گیرد. علم و تکنولوژی که دست‌آورد عقل و خرد است، اگر با عقل سالم و به دور از هوا و هوس به کار گرفته نشود، فاجعه به بار می‌آورد، همان فاجعه‌ای که امروز شاهد آن هستیم.
۷٫ سادگی در تجملات: سادگی ویژگی دیگر حکومت حضرت حجت است. امام رضامی‌فرماید:
اگر قائم ما ظهور نماید، خوراکش جز غذایی ساده و مقداری شیر نخواهد بود و لباسش خشن و غیرلطیف است )مجلسی، ۱۳۹۴: ج۵۲، ۳۵۸).
حضرت مهدی در سادگی از پیامبر اسلام پیروی می‌کند. امام برای خود بسیار سخت‌گیر است؛ لباس خشن می‌پوشد و نان جو می‌خورد. اما برای امت، بسیار مهربان است؛ زیرا مردم به او پناه می‌برند (حکیم، ۱۴۲۲: ۲۲۱). حضرت اگر زندگی ساده دارد، به دلیل این نیست که مجبور است و توان زندگی با تجمل را ندارد؛ زیرا در آن زمان، زندگی مردم عادی بسیار خوب است و آنان از بهترین نعمت‌ها بهره‌مند هستند، چه رسد به این‌که رهبر جامعه که همه چیز در اختیارش است. اما زندگی حضرت شاید به این دلیل ساده باشد که ایشان به زندگی دنیایی زیاد اهمیت نمی‌دهد و به اندازۀ نیاز و قرب الهی از آن استفاده می‌کند.
۸٫ تکامل اخلاق و عزت اجتماعی: در آن زمان مردم آسایش فراوانی دارند و عزت نفسشان چنان بالا می‌رود که از پذیرفتن زکات و امثال آن امتناع می‌کنند. رسول خدا فرمود:
هنگامی که حضرت مهدی ظهور کند، مردم اموال و زکات‌ها را در کوچه‌ها می‌برند، ولی کسی پیدا نمی‌شود که به دریافت آن‌ها حاضر باشد.
امام باقرنیز فرمود:
مردم، مالیات خود را بر گردن گذاشته، به سوی مهدی می‌روند. خداوند به شیعیان ما در زندگی رفاه و آسایش داده است و آنان در بی‌نیازی به سر می‌برند، و اگر لطف و سعادت خداوند آنان را دربر نمی‌گرفت، سرکشی می‌کردند (مجلسی، ۱۳۹۴: ج۵۲، ۳۴۵).
حضرت اباعبداللهفرمود:
در زمان ظهور حضرت قائم، زمین گنج‌های خود را بیرون می‌ریزد، به‌گونه‌ای که مردم آن را بر روی زمین می‌بینند. مردم زکات مال خود را به دوش می‌گیرند تا مستحقی بیابند و زکات مال را به او بدهند، اما به دلیل این‌که خداوند آن‌ها را بی‌نیاز گردانیده و به فضل خویش به آن‌ها روزی داده است، کسی پیدا نمی‌شود تا زکات را قبول نماید (همو: ج۵۲، ۳۳۷).
از این احادیث چنین برمی‌آید که مردم از لحاظ زندگی مادی، در آسایش و راحتی خواهند بود. دلیل آن واضح است؛ زیرا از یک‌سو، باران فراوان می‌بارد که باعث می‌شود زمین برکاتش را خارج کند و از سوی دیگر، مردم اموال واجب خود را بیرون می‌آورند و افراد جامعه عزت‌طلب و قانع هستند و امام نیز اموال را مساوی میانشان تقسیم می‌کند. این عوامل باعث می‌شود تا مردم در جامعه، از لحاظ اقتصادی زندگی مرفهی داشته باشند.
۹٫ توحیدمحوری: توحیدمحوری، از مهم‌ترین ویژگی‌های حکومت جهانی اسلام است. همۀ قوانین و تدابیر اجرایی در این حکومت بر محوریت توحید استوار است. توحید سرچشمۀ وحدت در قانون‌گذاری و محور مشترک تمام جوامع بشری در جایگاه بندگان خدای یکتاست. حکومت جهانی اسلام به صورت تجلی ارادۀ الهی، بالاترین سازوکار مدیریتی و اجرایی است. بر اساس اندیشۀ توحیدی، نابرابری‌های طبقاتی و نژادی رنگ می‌بازد و همگان در صف واحد، پیرو این دین واحد و فرمان‌بردار قانون الهی شناخته می‌شوند. بی‌تردید نابرابری‌های طبقاتی،‌ نژادی و خانوادگی، یکی از آسیب‌های زیان‌بار جامعۀ مستقل و سالم شمرده می‌شود. در جامعه‌ای نابرابر که امکانات و برخورداری‌های مادی و معنوی در اختیار طبقه خاص قرار دارد، بی‌عدالتی و تبعیض به وجود خواهد آمد و وجود تبعیض و نابرابری، حکومت‌ها را با چالش مشروعیت و مقبولیت و سرانجام بی‌ثباتی سیاسی روبه‌رو می‌سازد؛ اما در جامعۀ جهانی اسلام، برابری همگان در پیشگاه قانون و برخورداری برابر از امکانات موجود بر محوریت اندیشۀ توحیدی‌محوری، به ایجاد قانون واحد و روش واحد قانون‌گرایی و قانون‌گذاری می‌انجامد و جامعۀ‌ چندپاره را به وحدت و یک‌رنگی می‌رساند.
در همین زمینه، امام صادقحکومت آن حضرت را چنین معرفی می‌فرماید:
ای مفضّل، سوگند به خدا که او (مهدی) اختلاف میان ملت‌ها و ادیان را برمی‌چیند و دین، واحد می‌شود؛ همان‌گونه که خدا فرموده است: «در حقیقت، دین نزد خدا همان اسلام است» (همو: ج۳، ۴۵).
۱۰٫ اجرای کامل قوانین: از جمله عواملی که در نیک‌بختی یا نگون‌بختی اصلاح، سازندگی، تباهی و انحطاط جامعه‌ها و تمدن‌ها نقش سرنوشت‌سازی دارد، قوانین و مقررات حاکم بر جامعه و تمدن در ابعاد گوناگون حیات، به‌ویژه حکومت و سیاست و قضاوت است. قوانین با همۀ انواع و اقسام آن، ابزارها و دستگاه‌های تربیت‌کننده‌ای هستند که جامعه را به سوی ارزش‌ها یا ضدارزش‌ها جهت می‌دهند و به سوی نیکی و نیک‌بختی یا شرارت و نگون‌ساری سوق می‌دهند.
در این میان، تنها قوانین اسلام واقعی است که نیک‌بختی جامعۀ انسانی را در دنیا و آخرت تضمین می‌کند. قوانین اسلام، احکام و مقررات راستین خدا، جز در زمان پیامبر و امیر مؤمنان علیبه‌طور کامل اجرا نگردید و فعلیت همۀ آن‌ها در عصر حضرت مهدی و جامعۀ مهدوی محقق خواهد شد. تمامی قوانین و مقررات بیگانه از اسلام و قرآن، در حکومت امام مهدی دور ریخته می‌شود و هرگز بدان‌ها عمل نمی‌گردد و به جای آن‌ها، مقررات درخشان و زندگی‌ساز برخاسته از قرآن و شیوه راستین پیامبر امور مردم را تدبیر و شئون کشور را تنظیم می‌کند و در کران تا کران جامعه‌ها، همان‌گونه که شایسته و بایسته است، اجرا می‌شود. در واقع هدف حضرت مهدی همان هدف بعثت خاتم الانبیاست که در جامعۀ فعلی و قبل از جامعۀ مهدوی، به واسطۀ فقدان شرایط و موانع خارجی تحقق نیافته و در جامعۀ مهدوی شرایط فراهم و موانع مرتفع خواهد شد (کارگر، ۱۳۸۶: ۴۵).
۱۱٫ صفا و اخوت: در نظام مهدوی، درگیری‌های برخاسته از انگیزه‌های خرافی و شخصی و منفعت‌طلبی، مردود است و با آن مبارزه می‌شود. فضا، فضای صمیمیت، برادری و همدلی است (الهی‌نژاد، ۱۳۸۷: ۶۷).
۱۲٫ صلاح اخلاقی و رفتاری: اسلام انسان را تزکیه می‌نماید و از مفاسد و رذایل اخلاقی پیراسته و پاک می‌کند و انسانِ بااخلاق می‌سازد: وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَ الْحِکْمَهَ (جمعه: ۲) تزکیه یکی از آن پایه‌های اصلی است (همو).
۱۳٫ اقتدار و عزت: جامعه و نظام مهدوی، توسری‌خور و وابسته و دنباله‌روی هر بیگانه‌ای نیست؛ بلکه عزیز و مقتدر و تصمیم‌گیر است؛ صلاح خود را که شناخت، برای تأمین آن تلاش می‌کند و کار خود را به پیش می‌برد (همو).
۱۴٫ کار و حرکت و پیشرفت مستمر: در نظام مهدوی، توقف وجود ندارد. به‌طور مرتب حرکت و کار و پیشرفت است. البته ‌این کار، لذت‌آور، شادی‌بخش و نیرودهنده است. از این‌رو، مسئولان نظام باید در این زمینه همه تلاش خود را به کار گیرند تا هم خدمات فرهنگی و معنوی آنان جلوه بیش‌تری یابد، هم به رسالت مهم خویش پای‌بند باشند و هم ضامن تداوم و بقای انقلاب و حافظ ارزش‌ها شوند (همو).
مقام معظم رهبری می‌فرماید:
در زمینه فرهنگی … ما باید روحیۀ ایمان و عنصر ایثار و فداکاری را در درجۀ اوّل در خودمان و سپس در مردم تقویت کنیم. این هم باید در برنامه‏ها گنجانده و دیده شود. بخش مهمّی که قدرت ملی ما را تشکیل داد، همین روحیۀ ایثار بود که در جنگ به صورت شهادت‏طلبی ظاهر شد. … اگر ما بتوانیم این را در خودمان تقویت کنیم همۀ معادلات قدرت در دنیا به سود ما به هم خواهد ریخت (دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران،‏ ۱۵/۵/۱۳۸۲).
۱۵٫ ریشه‌کن شدن فقر: وقتى همۀ منابع زمینى براى امام مهدى آشکار شود و برکات آسمان و زمین، بر مردم زمان او بى‏دریغ جریان یابد و بیت‏المال به عدالت تقسیم گردد، جایى براى تهی‌دستى نمى‏ماند و بشر در دولت امام مهدى براى همیشه از چنگال فقر و ندارى رها مى‏شود. در روزگار ایشان روابط اقتصادى، بر اساس برادرى و برابرى شکل مى‏گیرد و اصل سودجویى و منفعت‏طلبى شخصى، جاى خود را به حس دل‌سوزى، غم‌خوارى و مواسات با برادران دینى مى‏دهد و در این حال، همه یکدیگر را اعضاى یک خانواده می‌دانند و بوى یگانگى و یک‌رنگى در همه جا به مشام مى‏رسد.
از روایات استفاده مى‏شود که بی‌نیازی مردم در آن زمان، به جهت روحیۀ قناعت و بى‏نیازى روحى است. به بیان دیگر، پیش از آن‌که مردم از بیرون، صاحب مال فراوان شوند و بى‏نیاز گردند، از درون، روح بى‏نیازى در آن‌ها به وجود می‌آید و به آن‌چه خداوند از فضل خویش به آن‌ها عطا کرده، خشنود مى‏گردند و بنابراین چشمى به اموال دیگران ندارند.
پیامبر اکرم در این زمینه می‌فرماید:
و خداوند دل‏هاى امت محمد را از بى‏نیازى پر مى‏کند و عدالت مهدوى همۀ آن‌ها را دربر مى‏گیرد (صافی گلپایگانی، ۱۳۸۳: ۱۶۷).
۱۶٫ مقابله با تهاجم فرهنگی و مظاهر فساد: مقام معظم رهبری می‌فرماید:
برای یک ملت فاجعۀ فرهنگی از فاجعۀ اقتصادی بسیار سنگین تر و خسارت‌بارتر است. یورش فرهنگی از یورش نظامی بسیار بی‌رحمانه‌تر وصعب‌العلاج‌تر است.
ایشان در جای دیگر فرموده است:
امروز حتی دیرباورترین اشخاص نیز خط و نشان دشمنان سوگندخوردۀ انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی را در صحنۀ پرماجرای تهاجم فرهنگی به وضوح مشاهده می‌کنند. در این تهاجم خطرناک، نه‌فقط ارزش‌های اسلامی بلکه فرهنگ اصیل ملی مردم، پیش‌تر باورهای راه‌گشا و مبارک آنان آماج تیرهای زهرآگین دشمنان قرار گرفته است و صدها رسانۀ گفتاری و تصویری و نوشتاری و انبوهی از نویسندگان و پژوهش‌گران و گویندگان و هنرمندان و پشت سر آنان سیاست‌بازان و سرمایه‌داران و مزدوران‌شان، از چهار گوشۀ جبهۀ استکبار، ایران اسلامی و ملت سرافراز آن و به‌ویژه نسل جوان نام‌آور و شجاع را هدف گرفته‌اند. باید مسئولین نظام جهت آگاهی به نسل جوان کشور و رفع فساد جامعه بکوشند.
روش‌شناسی تحقیق
این تحقیق از نظر هدف تحقیق، از نوع کاربردی است. طرح آن توصیفی، از نوع پیمایشی است. در این تحقیق، از روش نمونه‌گیری تصادفی ساده استفاده شده است. به عبارتی نمونۀ آماری تحقیق حاضر به صورت تصادفی ساده، از بین کارشناسان، مدیران و متخصصان امور دینی در حوزه و دانشگاه، در سازمان‌های تبلیغات اسلامی و فرهنگ و ارشاد اسلامی شهر قم انتخاب شده‌اند.
در این تحقیق، ابتدا از طریق مطالعۀ مبانی نظری و ادبیات تحقیق و تبادل نظر با متخصصان امر، به شناسایی ابعاد و شاخص‌های حکومت مهدوی پرداخته شد. بعد از جمع‌آوری اطلاعات و مشخص کردن فاکتورهای اصلی، از روش پیمایشی که یکی از انواع روش‌ها تحقیق است، استفاده گردید و پرسش‌نامه‌ای برای شناسایی شاخص‌های حکومت مهدوی با هیجده سؤال انتخاب شد. برای طراحی پرسش‌نامه، از مبانی نظری و مطالعات انجام‌شده و تبادل نظر با متخصصان امر و استادان راهنما و مشاور، استفاده گردید. در این تحقیق، به منظور اندازه‌گیری و سنجش پاسخ‌های داده‌شده، از مقیاس ۵ امتیازی لیکرت استفاده گردیده است که از گزینه بسیار بااهمیت تا بسیار بی‌اهمیت را شامل می‌شود.
برای سنجش پایایی پرسش‌نامه، از محاسبه ضریب α در نرم‌افزار spss استفاده شده که میزان ۸۱۲/۰ برای پرسش‌نامه شاخص‌های حکومت مهدوی به دست آمد و مشخص گردید که پرسش‌نامه‌ از اعتبار لازم برخوردار است.
در این تحقیق، از روش‌های آمار توصیفی و تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی، برای بررسی نظریات کارکنان و کارشناسان استفاده شده است. البته در کنار آزمون‌های بالا، از آزمون آلفای کرونباخ نیز استفاده گردید. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم‌افزار Spss استفاده شد.
تحلیل داده‌های تحقیق
تحلیل شاخص‌های حکومت مهدوی از دیدگاه کارشناسان و خبرگان
برای تحلیل و رتبه‌بندی شاخص‌های حکومت مهدوی، از تحلیل اکتشافی استفاده شد. محقق بعد از تشکیل توابع تحلیل اکتشافی، به بررسی ارزش هر یک از مؤلفه‌ها بر اساس ماتریس تشکیل شده پرداخت. بعد از تحلیل داده‌های ماتریس‌های تشکیل‌ شده، نتایج رتبه‌بندی شاخص‌های حکومت مهدوی به صورت ذیل به دست آمد:
بر اساس نظر خبرگان، شاخص توحیدمحوری در رتبۀ اول قرار دارد. شاخص‌های عدالت، برابری و عدم تبعیض، پیاده‌سازی سیرۀ نبوی و شایسته‌سالاری در رتبه‌های دوم تا پنجم قرار دارند.
نتیجه‌گیری تحقیق
در راستای استراتژی‌های ایجاد حکومت مهدوی در کشور، به نکات ذیل می‌توان اشاره نمود:
۱٫ استقرار و تحقق حکومت مهدوی، نیازمند تدوین چشم‌انداز، استراتژی و برنامه‌های بلندمدت، میان‌مدت و کوتاه‌مدت است. لذا در این بخش، به تعدادی از روش‌ها و استراتژی‌های تحقق حکومت مهدوی اشاره می‌شود:
۲٫ تدوین چشم‌انداز حکومت اسلامی بر پایۀ تفکر مهدویت از دیدگاه قرآن، روایات و احادیث: تحقق یافتن حکومت مهدوی و تبلور شاخص‌های حکومت مهدوی در آن، نیازمند تدوین استراتژی‌هایی برای تحقق آرمان‌های حکومت مهدوی است. از این‌رو، تدوین استراتژی‌های حکومت مهدوی، نیازمند تدوین برنامه‌های بالادستی و پایین‌دستی است. از جمله سندهای بالادستی، سند چشم‌انداز است تا آرمان‌های حکومت مهدوی را معرفی نماید و مشخص کند که در این حکومت، به دنبال چه هستیم و به کجا می‌خواهیم برسیم.
۳٫ تدوین استراتژی وحدت و انسجام میان مسلمانان: تقویت انسجام اسلامی یکی دیگر از راهکارهای موضوع دفاع از مهدویت می‌تواند باشد. اعتقاد به ظهور مهدی به جامعه شیعیان اختصاص ندارد، بلکه به عنوان یک موضوع اسلامی، نزد بسیاری از اهل سنت نیز معتبر و مورد احترام است. بر این اساس، دفاع از اصالت مهدویت، وظیفه همه مسلمانان است و این امر، نقش مهمی در جهت تقویت انسجام اسلامی می‌تواند ایفا نماید.
در دورانی که جهان غرب، تحریف و تضعیف مبانی اعتقادی اسلام را دنبال می‌کند و تمام توان تبلیغاتی خود از قبیل رسانه، فیلم، ماهواره، بازی‌های رایانه‌ای و قلم و بیان را در این مسیر به کار گرفته است، ضرورت دارد کشورها و علمای اسلامی، ترغیب شوند تا یکپارچه به دفاع از اندیشه مهدویت بپردازند. امروز ضرورت ایجاد انسجام اسلامی برای مقابله با این وضعیت، بیش از هر زمان دیگر احساس می‌شود. بنابراین ضرورت دارد جهان اسلام به‌خصوص اهل تقریب و به‌ویژه شیعیان، در جهت تبدیل اندیشه مهدویت به عاملی برای وحدت و همگرایی فعالیت نمایند.
یکی از شیوه‌های کاربردی در ایجاد وحدت اسلامی، تدوین آثار علمی در قالب کتاب، مجله و روزنامه، نیز برگزاری نشست‌های علمی و تبادل افکار و نظریات است. در آثار علمی باید به عوامل وحدت و عوامل اختلاف پرداخته شده و مشکلات جهان اسلام بررسی گردد. تدوین فقه مقارن و عقاید تطبیقی و مقایسه‌ای نیز باید از محورهای مهم آثار علمی باشند. کتاب‌هایی مانند الفصول المهمه نوشته علامه شرف‌الدین و انتشار مجله‌ای مانند رساله التقریب، نقش بنیادی در زمینه‌سازی وحدت اسلامی داشته‌اند. از سوی دیگر، با تدوین سریال‌ها و نمایش‌نامه‌ها نیز برای ایجاد وحدت اسلامی می‌توان زمینه‌سازی نمود. بهتر است این دست از آثار، به زبان‌های مختلف ترجمه شوند و در اختیار مسلمانان قرار گیرند.
۴٫ استراتژی ترویج و اشاعۀ فرهنگ مهدویت و اعتقاد به مهدویت و وجود منجی موعود، با ویژگی‌هایی که شیعه به آن اعتقاد دارد: جمهوری اسلامی ایران در عرصۀ سیاست خارجی به‌ویژه دیپلماسی فرهنگی، باید از جایگاه ویژه‌ای برخوردار باشد. کشوری که به اندیشۀ مهدویت معتقد بوده و در انتظار نظامی مبتنی بر عدل و صلح است، نمی‌تواند نظم ظالمانه فعلی در عرصه بین‌الملل را بپذیرد. این کشور باید مبانی فکری نظام جهانی مبتنی بر بی‌عدالتی را به چالش کشد و بر ضرورت استقرار یک نظام عادلانه بین‌المللی در جهان اصرار ورزد. لذا استفاده از تریبون‌های بین‌المللی برای افشای نقاط منفی نظم فعلی در جهان و معرفی نظم مبتنی بر عدالت و اخلاق باید کماکان در دستور کار دستگاه دیپلماسی کشور قرار گیرد.
هم‌اکنون تئوری‌های نویسندگانی از قبیل هانتینگتون، جنگ و میان فرهنگ‌ها و تمدن‌های جهان به‌ویژه تمدن‌های اسلامی و چینی را تشویق می‌کند. جلوگیری از وقوع جنگ بین تمدن‌ها، نیازمند اشاعۀ تفکر مهدویت اسلامی است؛ زیرا مهدویت با تکیه بر مکتب غنی و کامل اسلام و با آرمان صلح‌طلبی و عدالت‌خواهی، آینده‌ای امیدبخش را به انسان‌ها نوید می‌دهد.
پیشنهادها
۱٫ فرهنگ‌سازی و اشاعۀ فرهنگ مهدویت از طریق آموزش در مدارس و دانشگاه‌ها: برای تغییر اساسی در نگرش و تفکرات جامعه، نیازمند تغییرات اساسی در بینش و نظریات کودکان و جوانان هستیم. به همین جهت، در مدارس و دانشگاه‌ها با بازنگری در سرفصل دروس و متون درسی و گنجاندن مباحث مهدویت و فرهنگ اسلامی، گامی اساسی را در استقرار حکومت مهدوی در جامعه می‌توان برداشت.
۲٫ رسانه‌های چندگانه، همچون تلویزیون، رادیو، روزنامه‌ها، وبلاگ‌ها، ماهواره‌ها و … از ابزارهای اصلی و تأثیرگذار بر روی فرهنگ جامعه است. صدا و سیما می‌تواند به سمت تدوین و ساخت برنامه‌های ارزشی، با رویکرد اسلامی و تأکید بر تفکر مهدویت گام بردارد و در جهت استقرار شاخص‌های حکومت مهدوی در نظام حکومتی کشور تلاش نماید. در صورت تغییر فرهنگ جامع به سوی مهدویت و انتظار ظهور، آحاد جامعه از مسئولان می‌خواهند تا در جهت اصلاح ساختار و قوانین کشور در راستای استقرار حکومت مهدوی گام بردارند.
۳٫ در کشور ما، هرچند بنا بر سخنان مقام معظم رهبری، شورای عالی انقلاب فرهنگی متولی اصلی فرهنگ است، نهادهای مختلفی همچون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان تبلیغات اسلامی، وزارت آموزش و پرورش، وزارت علوم تحقیقات و فن‌آوری و … نیز متولی هستند. از این‌رو، ساختارهای موازی در جهت فرهنگ‌سازی در جامعه گام برمی‌دارند. لذا هماهنگی و یکسان‌سازی برنامه‌ها و استراتژی‌های این نهادها ضروری به نظر می‌رسد. از این‌رو، باید ساختاری مناسب و هماهنگ در این حوزه ایجاد شوند تا برنامه‌های اشاعۀ فرهنگ مهدویت، با دیدگاه‌ها و سلیقه‌های مختلف اجرا نشود که این تفاوت در سلیقه‌ها، ممکن است باعث سردرگمی جامعه شود و در نهایت نتایج معکوسی دربر داشته باشد.
۴٫ نهادینه شدن فرهنگ مهدوی و فرهنگ‌سازی، نیازمند داشتن مبانی نظری قوی و تدوین منابع و کتب مناسب در ا ین زمینه است. برای تحقق این امر، باید مراکز پژوهشی در حوزۀ مهدویت ایجاد شوند که به‌طور خاص، در جهت تحقق اهداف حکومت مهدوی پژوهش کنند و نتایج آن را به صورت مکتوب چاپ نمایند و در اختیار مراکز آموزشی و علمی قرار دهند تا مستندات در این زمینه افزایش یابد. هر چقدر مستندات و ادلۀ تفکر مهدویت در کشور افزایش یابد، پشتوانه قوی‌تری بر حمایت از تفکرات مهدویت در برابر پرسش‌ها و ابهامات موجود در این حوزه ایجاد می‌شود.
۵٫ برقراری ارتباط مستمر بین حوزه و دانشگاه برای تبادل فکری میان این دو قشر: یکی از موانعی که به آن تأکید می‌شود، دوگانگی فکری میان دانشگاهیان و حوزویان است. این دو قشر، مبانی فکری و نظری متفاوتی دارند و باعث شده که دوگانگی به ظاهر ساده، ولی ریشه‌ای را در سطح جامعه به وجود آورند. بیش‌تر مبانی فکری دروس دانشگاهی به‌ویژه رشته‌های علوم انسانی، نشئت گرفته از مبانی فکری غرب است و تدریس این دروس در دانشگاه‌ها، نوع بینش و اصول اساسی تفکرات دانشجویان و استادان را عوض کرده و به شکل‌های گوناگون، در مبانی فکری جامعه نیز جریان یافته و نوعی دوگانگی در جامعه ایجاد نموده است. برای رفع این دوگانگی، نیاز است تا ارتباط مستمر بین دانشگاهیان و حوزویان برقرار شود.
۶٫ عملیاتی نمودن ایجاد حکومت مهدوی: در ادامه، مدلی برای اجرا و فراهم نمودن شرایط ایجاد حکومت مهدوی در دانشگاه‌ها آورده شده است که این مدل را برای تمام سازمان‌های موجود در کشور برای استقرار حکومت مهدوی می‌توان ترسیم و عملیاتی نمود.
منابع
۱٫ اسفندیاری، مصطفی، «بررسی مهم‌ترین اختلاف‌های سنی و شیعه در مهدویت»، پایان‌نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، ۱۳۸۸ش.
۲٫ اکرمی، موسی، «آینده‌شناسی و آینده‌نگری»، نشریه رهیافت، ش۱۶، تهران، انتشارات مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور، ۱۳۷۶ش.
۳٫ الهی‌نژاد، حسین، اتحاد و همگرایی در پرتو مهدویت و موعودگرایی، قم، انتشارات آیین احمد، ۱۳۸۷ش.
۴٫ پورعزت، علی‌اصغر، «تصویرپردازی از آینده»، نشریه سخن سمت، ش۱۰، تهران، انتشارات وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، ۱۳۸۲ش.
۵٫ جعفریان، رسول، دین و سیاست در دوره صفوى، تهران، نشر علم، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
۶٫ حائری‌پور، مهدی، «شاخصه‌های جامعه منتظر ظهور»، مجموعه مقالات پنجمین همایش بین المللی دکترین مهدویت، جلد سوم، قم، انتشارات مؤسسه آینده روشن، ۱۳۸۸ش.
۷٫ حرّانی، ابن‌شعبه، تحف العقول عن آل الرسول، قم، انتشارات جامعه مدرسین، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
۸٫ حرّ عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، تهران، انتشارات مکتبه الاسلامیه، بی‌تا.
۹٫ حکیم، سیدمنذر و جمعی از نویسندگان، اعلام الهدایه، قم، مؤسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت، ۱۴۲۲ق.
۱۰٫ خامنه‌ای، سیدعلی، «علوم انسانی و بایسته‌های آن»، مجله معارف، ش۷۱، قم، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی، ۱۳۸۸ش.
۱۱٫ شریف رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه، ترجمه: محمد دشتی، قم، انتشارات لاهیجی، چاپ دوم، ۱۳۷۹ش.
۱۲٫ دلشاد تهرانی، مصطفی، سیرۀ نبوی (منطق عملی)، دفتر سوم: «سیره مدیریتی»، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۳ش.
۱۳٫ شفیعی سروستانی، اسماعیل، درآمدی بر استراتژی انتظار، تهران، نشر موعود، ۱۳۸۱ش.
۱۴٫ صافی گلپایگانی، لطف‌الله، منتخب‌الاثر فی الامام الثانی العشر، ترجمه: نثار احمد زرین، قم، مؤسسه منتظر، ۱۳۸۳ش.
۱۵٫ طاهری، محمدعلی، به نقل از سایت حوزه در سایت راسخون، ۱۳۸۸ش.
۱۶٫ غفرانی و تقوی گیلانی، «روش‌شناسی آینده‌شناسی»، نشریه رهیافت، ش۲۲، ۱۳۷۹ش.
۱۷٫ ، «مطالعات و روش‌شناسی آینده‌شناسی»، نشریه رهیافت، ش۲۵، ۱۳۸۰ش.
۱۸٫ فروزنده دهکردی، لطف‌الله؛ جوکار، علی‌اکبر، مدیریت اسلامی و الگوهای آن، تهران، انتشارات دانشگاه پیام‌نور، ۱۳۸۶ش.
۱۹٫ فیروزآبادی،سیدحسن، «راهبردهای دولت زمینه‌ساز در توسعۀ پایدار طوع و رغبت مهدوی»، مجموعه مقالات پنجمین همایش بین‌المللی مهدویت، جلد دوم، قم، انتشارات مؤسسه آینده روشن، ۱۳۸۸ش.
۲۰٫ کارگر، رحیم، جستارهایی در مهدویت، قم، مرکز تخصصی مهدویت، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
۲۱٫ ، مهدویت (پیش از ظهور)، قم، نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها، دفتر نشر معارف، ۱۳۸۷ش.
۲۲٫ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش.
۲۳٫ گودرزی، غلام‌رضا، «اصول و روش‌های آینده‌نگری علمی»، طرح تحقیقاتی مجمع تشخیص مصلحت نظام، ۱۳۸۱ش.
۲۴٫ ، تصمیم‌گیری استراتژیک (رویکرد موعودگرای شیعه)، تهران، انتشارات دانشگاه امام صادق، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
۲۵٫ متقی‌زاده، زینب، «جهانی شدن و فرهنگ مهدوی»، قم، انتشارات بنیاد فرهنگی حضرت مهدی و مرکز تخصصی مهدویت، چاپ دوم، ۱۳۸۹ش.
۲۶٫ مجلسى، محمدباقر، بحار الانوار، تهران، انتشارات اسلامیه، ۱۳۹۴ق.
۲۷٫ محسنی کبیر، ذبیح‌الله، مهدی، آخرین سفیر انقلاب، قم، انتشارات دانشوران، ۱۳۸۰ش.
۲۸٫ نیکزاد، عباس، «دفاع از حریم امامت و مهدویت»، مجله رواق اندیشه وابسته به صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، ش۵۰، ۱۳۸۴ش.
۲۹٫ نیکزاد لاریجانی، میرسعید، «موانع و مشکلات فراروی مدیریت اسلامی در جامعه ایران و راه‌های برون‌رفت از آن»، سایت پایگاه مقالات مدیریت دانشگاه امام صادق، ۱۳۸۴ش.
۳۰٫ http://zohoor.ir
۳۱٫ http://mouood.org

لطف‌الله فروزنده . محمدهاشم امیری . اکبر بهمنی

شبکه بین المللی مطالعات ادیان

اینفورس (شبکه بین المللی مطالعات ادیان)،‌ بخشی از یک مجموعه فعالیت های فرهنگی است که توسط یک گروه جهادی مجازی انجام می شود. این گروه  بدون مرز، متشکل از اساتید، طلاب، دانشجویان و کلیه داوطلبان باایمان و دغدغه مندی است که علاقمند به فعالیت علمی جهادی در عرصه جنگ نرم هستند. شما هم می توانید یکی از اعضای این گروه باشید(اینجا کلیک کنید). فعالیت های سایت زیر نظر سید محمد رضا طباطبایی، مدرس ادیان و کارشناس صدا و سیماست. موضوعات سایت نیز در زمینه سیر مطالعاتی با رویکرد تقویت بنیه های اعتقادی و پاسخ به شبهات است.

0 0 رای ها
شما هم امتیاز بدهید..
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
دکمه بازگشت به بالا
0
افکار شما را دوست دارم، لطفا نظر دهیدx
()
x