مطالعات متفرقه (خارج از سیر مطالعاتی)

مرتضی رادمهر، حجت الإسلامی که وهابی ها ساختند و خود او را کشتند

 
مرتضی رادمهر، حجت الإسلامی که وهابی ها ساختند و خود او را کشتند
 

 

سالها است که وهابی ها، روی یک شخصیت موهوم و ساختگی به نام “مرتضی رادمهر” مانور داده اند و تا امروز نیز فریاد می زنند که مرتضی رادمهر، طلبه ممتاز حوزه علمیه قم بوده ، پس از تحقیقات گسترده، سنی شده و سپس در کشور بیگانه کشته شده است .

همچنین چند هفته ای است که شبکه های وهابی تبلیغ کتاب او را آغاز کرده است و هر روز کتاب او را معرفی و به مردم توصیه می کند که حتما این کتاب را بخوانند و از او الگو بگیرند.

از این رو، برآن شدیم تا به صورت گذرا این کتاب را مرور و شمه ای از مطالب این کتاب را در معرض قضاوت خوانندگان عزیز قرار دهیم .

 

 

بدون شک، چنین شخصیتی هرگز وجود خارجی نداشته . حتی نویسنده این کتاب نیز، حتی یکبار حوزه علمیه قم را ندیده و با نحوه تحصیل در آن آشنا نبوده است. برای اثبات این مطلب به چند شاهد از کتاب او اشاره خواهیم کرد .

ادله عدم آشنایی رادمهر با سیر تحصیلی حوزه علمیه

صفحه ۱۶: سپری کردن دوره سطح و خارج در مدارس مربوط به دوره مقدماتی حوزه !

ایشان در صفحه ۱۶ کتاب می نویسد:

بالاخره تحصیلات دوره ی دبیرستان نیز به همین ترتیب در کنار گذراندن دروس حوزوی به پایان رسید.

دوره ی سطح و خارج علوم حوزوی را در “حوزه ی علمیه رضویه” سپری کردم.

 

 

 

اولا: مدرسه مبارکه رضویه و مدارس همانند او، اصلا برنامه ای برای دروس خارج ندارند . همه کسانی که با حوزه علمیه آشنا هستند می دانند که دروس خارج به صورت آزاد در مسجد اعظم، مدرسه فیضیه، مدرسه حضرت آیت الله گلپایگانی و … خوانده می شود ؛

ثانیاً: دوره مقدمات و سطوح ، حد اقل ده سال و دوره خارج فقه و اصول بیش از ۱۵ تا بیست سال طول می کشد، ایشان چگونه توانسته اند در مدت پنج سال (از سال ۶۳ تا ۶۸) این راه طولانی و سخت را بگذراند؟

صفحه ۱۷ : ثبت نام در درس خارج (درسی که ثبت نام ندارد !)، آنهم بعد از شرکت در درس خارج در مدرسه رضویه !

ایشان در صفحه ۱۷ مدعی شده است که :

در سال ۱۳۶۸ برای گذراندن سال ششم حوزوی (اول خارج) در حوزه ی علمیه “فیضیه” قم ثبت نام کردم.

 

 

این مطلب آن قدر خنده است که به قول معروف، مرغ پخته را نیز به خنده می آورد.

اولا: ایشان در صفحه قبل گفتند که دوره سطح و خارج را در مدرسه رضویه سپری کرده اند، در این جا می گوید که برای سال اول خارج ثبت نام کرده اند؟ کدام را باور کنیم؟

ثانیاً: کی تا به حال دروس دوره خارج در قم ثبت نامی بود که ما خبر نداریم؟

حتی مردم عادی نیز می دانند که شرکت در درس خارج فقه و اصول نیازی به ثبت نام ندارد؛ بلکه به صورت آزاد برگزار می شود.

ثالثاً: درس خارج، از سال ششم حوزوی شروع نمی شود؛ بلکه بعد از ده سال؛ آن هم اگر کسی در امتحانات پایه های یک تا ده موفق شود و شبانه روز درس خوانده باشد، می تواند وارد درس خارج بشود . آنهم بدون ثبت نام ! سال ششم حوزوی کتاب رسائل و مکاسب آغاز می شود.

البته الآن متون درسی تفاوت کرده است؛ اما کسی در سال ششم نمی تواند در درس های خارج شرکت نماید.

صفحه ۱۹: گرفتن شهریه از علمایی که هیچ گاه شهریه ندادند !:

نویسنده وهابی ادعا کرده است که در آن سال ها از آیت الله امینی، آیت الله مشکینی و آیت الله وحید خراسانی شهریه می گرفته است:

توضیحاً اینکه در حوزه ی علمیه قم روال بر این بود که کمک هزینه های تحصیلی طلاب که رقمی معادل شش تا هفت هزار تومان توسط دفاتر سه گانه و تحت نظارت شخصیت مرجع روحانی بود. کمک هزینه تحصیلی من زیر نظر آیت الله امینی، آیت الله مشکینی، آیت الله وحید خراسانی پرداخت می شد.

 

 

 

اولاً: سال ۶۸ شهریه شش هفت هزار تومانی آن هم برای یک شخص مجرد، دروغی بیش نیست. حد اکثر شهریه ای که طلاب مجرد در آن سال ها می گرفتند؛ چیزی در حدود هزار و سقف شهریه برای متاهلین آنهم در درس خارج دو هزار تومان بوده است نه شش و هفت هزار تومان .

ثانیاً: آیت الله امینی و آیت الله مشکینی در طول تاریخ حوزه علمیه قم شهریه نداده اند. در حوزه علمیه کسانی شهریه می دهند که رسما اعلام اجتهاد می کنند و مقلد دارند؛ در حالی که این دو شخصیت هیچگاه و به ویژه در آن سال ها چنین کاری انجام نداده اند.

حضرت آیت الله وحید خراسانی مد ظله العالی نیز در آن سال ها شهریه نمی دادند؛ بلکه شهریه ایشان به صورت رسمی تقریبا از ده سال پیش آغاز شده است و پیش از آن گاهی تقسیمی می داند؛ اما شهریه رسمی نداشته اند؛ به خصوص در ده ۶۰ هجری شمسی .

در آن سال ها شهریه توسط حضرات آیات عظام : خوئی، گلپایگانی، مرعشی نجفی ، اراکی و… شهریه پرداخت می شد و این بزرگواران زعمای حوزه علمیه قم بوده اند.

صفحه ۲۹: پایان ترم اول خارج !!!

در صفحه ۲۹ ایشان، ادعای مضحک دیگری را مطرح می کند که دروغگو بودن نویسنده را بیش از پیش روشن می کند:

در شروع سال سوم دانشگاه که همزمان با پایان ترم اول خارج دروس حوزوی ام بود، مشکل جدیدی که مانع ادامه تحصیل در حوزه شد این بود که بیشتر دروس این سال در دانشگاه به صورت عملی بود و می بایست در بیمارستان حضور می یافتم. به همین دلیل وقفه ای در دروس حوزوی ایجاد شد.

 

 

اولا: در آن سال ها حتی درس های مقدمات و سطح نیز به صورت ترمی برگزار نمی شده است؛ چه رسد به دروس خارج که حتی امروزه نیز به صورت آزاد برگزار می شود نه به صورت ترمی واحدی .

این دروغگوی وهابی اگر یک روز در درس های خارج شرکت کرده بود، چنین ادعای خنده دار را مطرح نمی کرد و آبروی خودش را نمی برد .

ثانیا: ایشان در همین کتاب مدعی شده اند که در دانشگاه شهید بهشتی تهران، دانشجوی رشته پزشکی بوده اند و سیزده ترم پزشکی نیز در این دانشگاه خوانده اند؛ اما چگونه می شود که همزمان هم در دانشگاه شهید بهشتی تهران سیزده ترم پزشکی خواند و همزمان در حوزه علمیه قم نیز مشغول گذراندن ترم های ! دروس خارج شد؟!!!

البته شاید از قدرت طی الأرض استفاده کرده اند !!!

صفحه ۲۹ و ۳۰ : شرکت در مناظره با علمای ترکمن صحرا و پیروزی در این مناظره !

 

 

در ادامه و برای این که ثابت کند چه طلبه ممتازی بوده، مدعی می شود که در یک مناظره که از سوی حوزه علمیه قم طراحی شده بود، شرکت کرده و علمای سنی منطقه ترکمن صحرا را شکست داده است:

الف) در وقت مشغول بودن به دروس دانشگاهیم بودم که یکدفعه به حوزه ی علمیه فیضیه قم احضار شدم. گویا برنامه ریزی هایی انجام شده بود تا جلسه مباحثه و مناظره پیرامون اصول و مبانی اعتقادی مذهب شیعی و مذاهب چهارگانه اهل سنت در قم برگزار شود و مرا خواسته بودند تا در این جلسه شرکت داشته باشم. البته انتخاب در گزینش من و شرکت در این مناظره علمی به نحوی بود که گویا در شمار طلبه های موفق و ممتاز قرار گرفته بودم. به اتفاق چند طلبه دیگر جهت مباحثه و مناظره در مقابل تعدادی از روحانیون سنی منطقه ترکمن صحرا قرار گرفتیم.

اولا: ایشان گفتند که طلبه مدرسه قدیریه و بعد رضویه بوده اند، چطوری از مدرسه حوزه علمیه فیضیه قم، احضار شده اند؟

ثانیا : با وجود این همه استاد، چرا شما را خواسته اند؟ چرا بزرگان فن مناظره و علم کلام در این مناظره حاضر نبوده اند؟

آیا علمای اهل سنت ترکمن صحرا از یک طلبه شکست خورده اند؟

ثالثا: هیچگاه در تاریخ حوزه علمیه قم، چنین مناظره ای برگزار نشده است ، علمای ترکمن صحرا می توانند این جا شهادت بدهند و از خود دفاع کنند . البته ایشان نام نمی برد که چه کسانی از علمای سنی در این مناظره حاضر بوده اند و از این طلبه شکست خورده اند و گر نه به راحتی می شد از عالم مورد نظر صحت و سقم آن را سؤال کرد.

صفحه ۳۰: نشر خبر شکست علمای اهل سنت از راد مهر در روزنامه ها همراه با عکس راد مهر:

در صفحه ادعای جالب دیگری را مطرح کرده است:

با خاتمه یافتن جلسه، خبر موفقیت ما و شکست دادن و محکوم کردن علمای سنی در روزنامه های همراه عکسهایی از من به چاب رسیدند.

برای دروغ بودن این مطلب همین بس که هیچ عکسی از حجت الإسلام مرتضی رادمهر در مجامع عمومی شیعی در دست نیست و اگر چنین عکسی بود، حتما آن را نشان می دادند، تنها عکسی که از ایشان در زمان طلبی و در جمع مردم دیده می شود، عکسی است که با فتوشاپ درست کرده اند که در ادامه آن را به صورت کامل توضیح خواهیم داد .

اگر ایشان عکسی در روزنامه داشتند که مجبور نمی شدند این همه از فتوشاپ استفاده کنند و عکس های تقلبی نشان بدهند . فرض می کنیم که ایشان راست می گویند، تاریخ دقیق این قضیه چه زمانی بوده، که خیلی سریع از آرشیو روزنامه ها پیدا کنیم .

صفحه ۵۷ : دعای کمیل و شرکیات:

در صفحه پنجاه و هفت از این کتاب، ادعا می کند که چون در دعای کمیل مطالب شرک آلود بود، از خواندن آن خودداری کردیم:

به هر حال همنشینی و مجالست با شیخ عبدالله آن چنان ما را مشغول کرده بود که ظرف مدت یک هفته اقامت، نه تنها چنان رغبت به حضور در مجالس و مناسبت های مذهبی شیعی مثل زیارت قبور و غیره نداشتیم، بلکه از آن نیز اکراه داشتیم، خصوصا اینکه قرار بود دعای کمیل در حرم “حضرت زینب” توسط من قرائت شود، اما به حسب معتقدات اهل سنت که خواستن و تقاضای رفع حاجت، جز از ذات پاک خداوند از شخصیت ها و الگوهای دینی تحت هر شکل و عنوان نادرست و قریب به شرک می باشد، لذا از خواندن دعای کمیل نیز امتناع نمودیم.

 

 

نویسنده این افسانه اگر در عمر خودش یکبار دعای کمیل را شنیده ویا خوانده بود، چنین ادعا مضحک و دور از واقعیت را مطرح نمی کرد. تمام شیعیان عالم می دانند که این دعا، مناجات و گفتگوی امیرمؤمنان علیه السلام با خداوند است که آن را به کمیل بن زیاد یاد داده و به نام او مشهور شده است.

این چه حجه الإسلامی است که در تمام عمر خودش یکبار هم دعای کمیل نخوانده است!!!

صفحه ۸۸ : رسیدن به رتبه حجت الإسلام:

در این صفحه ادعا می کند که در حوزه علمیه به رتبه “حجت الإسلام” رسیده است :

در عرصه و میدان علوم حوزوی تا رسیدن به رتبه “حجت الاسلام” شدن و معمم شدن و در حوزه علمیه فیضیه قم و به طور همزمان تحت شدیدترین بمباران های تربیتی و عقیدتی نیز قرار داشته ام… .

 

 

این نیز دروغی است آشکار و خنده آور . از کی تا به حال، حوزه علمیه به کسی رتبه داده است؟

القابی همچون حجت الإسلام، ثقه الإسلام، استاد، آیت الله و … القاب رسمی نیست که حوزه علمیه آن را به کسی اعطا کند؛ بلکه القابی است که برای احترام به هر روحانی معممی گفته می شود. یعنی این طور نیست که مثلا شخصی پنج سال درس بخواند به رتبه حجت الإسلام برسد، ده سال درس بخواند آیت الله شود و …

نحوه کشته شدن ص۱۰۲ : توسط عمویش کشته شده یا یا با آمپول زهر در زندان؟

از صفحه ۱۰۱ تا ۱۰۲ کتاب نحوه کشته شدن این حجت الإسلام توسط دوست و رفیق او بازگو شده است که بخش های از آن را مرور می کنیم:

اشکهایی که در چشمهایم جمع شده بود روی گونه هایم سرازیر شد. بغض گلویم را بشدت فشرد. آرام گفتم: برادران، مرتضی را بشهادت رسانده اند. به او زهری بسیار خطرناک تزریق کرده اند. او بیشتر از چند روز مهمان این دنیا نیست! …

مرتضی رادمهر چند روز پس از آخرین دیدارم با او در کویته جام شیرین شهادتی که در زندان کرمان بدست او داده بودند را سر کشید.

 

 

در این جا ادعا شده است که ایشان توسط آمپول زهری که در زندان کرمان به او تزریق شده بود، بعد از آزادی و چند روز بعد از آن در کویته پاکستان از دنیا رفته است؛ در حالی که کارشناس وهابی شبکه کلمه که این کتاب را تبلیغ می کند، می گوید که او توسط عموی خودش با شدیدترین و فجیع ترین وضع ممکن کشته شده است؟

 

 

 

 

Get the Flash Player to see this player.

دانلود کلیپ حرف های کارشناس وهابی

کدام را باور کنیم، متن کتاب را یا ادعای دروغین این کارشناس وهابی را ؟

معلوم می شود که این کارشناس وهابی خودش اصلا کتاب را نخوانده است و گرنه چنین گاف بزرگی نمی داد .

بعد از سنی شدن ، با لباس روحانیون شیعه ، عقاید اهل سنت را ترویج می کرد !

 

نویسنده در کتاب خود ، با پرده برداری از واقعیت درونی خویش ، در مورد یکی از سخنرانی های خود بعد از سنی شدن اینچنین می گوید که :

پس از حضور در کردستان در چهار جای مختلف با لباس روحانی شیعی به ایراد سخن پرداختیم

 

 

در واقع این سخنان ، نشانگر باطن نویسنده است که حاضر است با تغییر چهره و ظاهر ، به تبلیغ عقیده خود بر ضد شیعیان بپردازد ، حال از کجا مشخص این شخصی که خود می گوید با ظاهر شیعه تبلیغ اهل سنت کردیم ، کتاب را نیز با همین حیله و نیرنگ ننوشته باشد ؟

صفحه : ۹۲ : تاریخ نوشتن کتاب : ۲۷ ربیع الأول ۱۴۲۳ یا ۱۶ ربیع الأول۱۴۲۲ :

نویسنده کتاب در پایان می گوید که این کتاب را در ۱۹/۳/۱۳۸۰ و ۲۷ ربیع الأول ۱۴۲۳ هجری شمسی !!! نوشته است.

 

 

اولاً: ماه ربیع الأول از ماه های هجری قمری است و نه هجری شمسی .

ثانیاً: این دو تاریخ با یکدیگر مصادف نیست؛ بلکه یکسال و یازده روز اختلاف دارد .

برای آگاهی از این مطلب به آدرس ذیل بروید و تاریخ ۱۹/۳/۱۳۸۰ را تبدیل کنید ببیند که چه تاریخی به شما خواهد داد :

http://calendar.ut.ac.ir/Fa/Software/CalConv.asp

توضیح عکس ها :

عکس سایت ناجی کرد و سخنرانی راد مهر در مجلس شورای اسلامی

 

 

 

در این تقلب عکس این سر را بریده اند و به جای سر رادمهر تقلبی گذاشته اند

 

فتوشاپ عکس رئیس جمهور سابق ایران و گذاشتن کله رادمهر به جای او:

 

 

تفکیک و توضیح عکس:

شخصی که برادر او معرفی شده و سر او به جای سر محافظ گذاشته شده است:

 

 

شخصی که رادمهر معرفی شده و از سر او به جای سر رئیس جمهور گذاشته شده:

 

 

محافظ رئیس جمهور که از رادمهر تقلبی حفاظت می کند

 

 

علی شمخانی، وزیر دفاع سابق ایران که رامهر تقلبی را همراهی می کند

 

 

مهندس جهانگری، وزیر آن دوران که رادمهر تقلبی را همراهی کرده است

 

 

حجت الإسلام موسوی لاری، وزیر کشور سابق که رادمهر تقلبی را همراهی می کند

 

 

عکس توضیح داده شده در سایت کلوپ

 

 

عکس جلد کتاب چگونه هدایت شدم

دانلود فایل pdf کتاب چگونه هدایت شدم

دانلود فایل پاور پوینت و توضیح کامل عکس ها

 

 

شبکه بین المللی مطالعات ادیان

اینفورس (شبکه بین المللی مطالعات ادیان)،‌ بخشی از یک مجموعه فعالیت های فرهنگی است که توسط یک گروه جهادی مجازی انجام می شود. این گروه  بدون مرز، متشکل از اساتید، طلاب، دانشجویان و کلیه داوطلبان باایمان و دغدغه مندی است که علاقمند به فعالیت علمی جهادی در عرصه جنگ نرم هستند. شما هم می توانید یکی از اعضای این گروه باشید(اینجا کلیک کنید). فعالیت های سایت زیر نظر سید محمد رضا طباطبایی، مدرس ادیان و کارشناس صدا و سیماست. موضوعات سایت نیز در زمینه سیر مطالعاتی با رویکرد تقویت بنیه های اعتقادی و پاسخ به شبهات است.

0 0 رای ها
شما هم امتیاز بدهید..
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
دکمه بازگشت به بالا
0
افکار شما را دوست دارم، لطفا نظر دهیدx
()
x